تاریخچه معماری ایران از نظر (آرتور پوپ)
نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان این ویژگی را آشکار می سازد که معماری ایرانی بر سه اصل استحکام ، آسایش و انبساط پایه گذاری گردیده است .
معماری ایران در طی تاریخ طولانی خود دارای اصالت طرح و سادگی تؤام با آرایش و تزئین بوده است.با این برداشت ((آرتورپوپ )) مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران روی می آورد . او می گوید : (( اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمائی و برون آرائی به دور بوده است )) و با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های درخت تنومند فرهنگ و هنر ایران معرفی می کند .
تحسین (( پوپ )) صدائی ست که تاریخ آنرا تکرار و تأیید می کند ، تالارها و شبستانها و ستونهای تخت جمشید این ارکستر سنگی عظیمی آیا یک ضیافت رنگین برای چشمها نیست ؟ هزاران مسجد و بقعه و مقبره و بنای تاریخی در هرگونه فلات گستره ما ، آیا شاه غزلهای پر از سحر و افسون معماری نیستند ؟
(( پوپ )) این سحر و افسون را می شناسد که می گوید (( گوناگونی بناهای ایرانی )) از کلبه دهقانی و چاپخانه و آلاچیق هاست ، تا زیباترین بناهائی که تاکنون جهان به خود دیده است .
هنر در ایران به قدمت تاریخ است و معماری از کهن ترین هنرهاست . رونق واعتلای معماری در ایران باستان گواه آنست که این سرزمین از کانونهای نخستین شهرسازی و نیز سدسازی ومهندسی بوده است . و این گواهی را بناهائی که از میان ازمنه و اعصار با سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سدهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید می کنند .
آثاری که جسته و گریخته از خلال نوشته های باستان شناسان به دست می آید ، روشنگر آنستکه هنر و صنعت ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد در این مرز و بوم ریشه و نشان دارد .
هنر معماری و تاریخچه معمارى ایران
هنر معمارى از بارزترین جلوههاى فرهنگ هر قوم و هر دورهٔ تاریخى و نمایشگر گویاى فضاى زیست آدمى است.
این هنر در گذشته تابع اصول و ضوابط کمابیش معین و شناخته شدهاى بود و پیوندى استوار و ناگسستنى با فرهنگ جامعه و الگوهاى رفتارى داشت. به همین دلیل معمارى هر دوره انعکاسى از فرهنگ و هنر آن دوره محسوب مىشد و هر سبک جدید معمارى بر اصول، روشها و سنتهاى سبکهاى پیشین استوار بود.
تحولاتى که از آغاز قرن معاصر شروع شد، موجب گسیخته شدن رشتههاى پیوند بین برخى مظاهر و جلوههاى زندگى با فرهنگ جامعه شد و در نتیجه این روند معمارى سنتى از حرکت باز ایستاد و در بسیارى عرصهها مورد بىتوجهى واقع شد.
معماری ایران قبل از اسلام
در شکل گیری معماری ایرانی باورهای مردم نقش بسزایی داشته اند که یکی از این باورها حفظ حریم و ارج نهادن به فضای زندگی شخصی ایرانیان بوده که بر این اساس نیز اصلی تحت عنوان " درون گرایی " در کنار چهار اصل دیگر به عنوان اصول معماری ایرانی مطرح بوده اند که سایر اصول عبارتند از ، مردم واری ، نیارش ، خودبسندگی و پرهیز از بیهودگی که در کتاب " معماری اسلامی ایران " مولف در بخش اول کتاب خود به این اصول ، خاصه " درون گرایی " ، و پیمون های معماری ایرنی توجه نموده و در بخشهای بعدی کتاب به فضاهایی چون مسجد ، مدرسه ، بازار و... پرداخته است . مردم واری در معماری ایرانی ، پادیاو ، بادگیر و خیشخان ، در و پنجره در معماری ایران و شرایط اقلیمی کویر و مسائل مربوط به بناهای خشتی نیز عناوین مطالبی می باشد که نگارنده در قالب پنج پیوست بدانها پرداخته و در آخر نیز واژه نامه ای از اصطلاحات معماری اسلامی – ایرانی را آورده است . حال پس از این مختصر جهت آشنایی بیشتر مخاطبان با این کتاب به اختصار به معرفی بخشهای مختلف این کتاب می پردازیم . بخش دوم کتاب به " مسجد " که با ورود اسلام به ایران از فضاهای مورد توجه به لحاظ کارکرد و تقدس بوده می پردازد و سیر تغییر وتحولات آنرا از لحاظ ساختاری مورد بررسی قرار می دهد و به نمونه هایی از مساجد دوره های گوناگون از تاریخ معماری اسلامی – ایرانی اشاره نموده ضمن آنکه نگارنده بر این نکته نیز اشاره داشته که " نخستین مسجدی که به دست پیامبر بزرگوار ما ، با همکاری یاران گرامیش در مدینه ساخته شد همیشه برگیره و الگوی مسجدهای بیشمار و گوناگونی بوده است که بدست هنرمندان تردست ما در سراسر ایران زمین ( و هرجا که فرهنگ اسلامی ایران برمان میرانده ) بنیاد شده است . "
" مدرسه " عنوان بخش سوم کتاب بوده که از آن به عنوان مهمترین بنای عمومی بعد از مسجد در معماری اسلامی ایران یاد شده است . مولف درابتدای این بحث فضاهای آموزشی در ایران را به مکتبخانه و مدرسه تقسیم نموده و به تشریح ساختارفضایی مدرسه پرداخته که متشکل از یک حیاط درونگرا و حجره ها و ایوانهایی بوده که حول آن حیاط ساماندهی می گردیده اند ؛ در این مبحث به " مدرسه خان شیراز " اشاره شده که به دلیل توجه معمار آن در بکارگیری اعداد مقدس در ساخت عناصر آن ، این مدرسه همواره مورد توجه دوستداران هنر و معماری ایرانی بوده است . " بازار " یکی دیگر از فضاهای مهم در معماری اسلامی - ایرانی می باشد که بخش چهارم این کتاب بدان اختصاص یافته است . مولف در این بخش ضمن پرداختن به فلسفه وجودی بازار در معماری ایران به عناصر تشکیل دهنده آن که عبارت می باشند از : راسته ، رسته ، دالان ، سرا یا خان ، خانبار ، تیم یا تیمچه ، قیصریه ، دکان و نیز عناصری به عناصر دیگری که جزء نیاز بازار بوده است مانند :
- قهوه خانه و شربت خانه و چایخانه
- خوراک پزخانه ، محلی برای غذا
- مساجد کوچک ، حمام و...
پرداخته است . همچنین در این مبحث نگارنده به بازارهایی که به صورت سرپوشیده در حاشیه میدانها احداث می گردیده اند پرداخته و در این مورد به " میدان نقش جهان " اصفهان اشاره نموده است و در پایان این مبحث مختصری به " نورگیری بازارها " اشاره کرده است .
یکی از نیازهای حیاتی و اساسی انسانها داشتن سرپناه و مکانی امن بوده که این نیاز از بدو پیدایش انسان تا به امروز به اشکال مختلفی پاسخ داده شده و بر حسب شرایط اقلیمی ، فرهنگی واجتماعی متغیر بوده است و ایرانیان نیزدر ساخت خانه های خود از این تاثیرپذیری بی نصیب نبوده اند به طوریکه در شمال خانه های گالی پوش ، در غرب خانه های ایوان دار و در مناطق گرمسیرخانه های ایوان دار و صفه دار ساخته می شده است . " درون گرایی " اصلی مهم در ساخت خانه های ایرانی بوده و این امر در ساماندهی عناصر خانه های ایرانی نقش قابل توجهی داشته است که در مورد عناصر خانه های ایرانی می توان به سردر ، پاخوره ، هشتی ، راهرو ، حیاط یا میانسرا ، اتاق ( سه در ، پنج در ، تالار و... ) اشاره نمود که معمولا این عناصر در سه نظام پیمونی بزرگ ، پیمونی کوچک و خرده پیمون طراحی می گردیده اند ، بدین ترتیب " خانه " به عنوان فضایی مهم در معماری اسلامی - ایرانی سبب گردیده که مولف بخشی از کتاب خود را به این فضا اختصاص دهد .
بخش دیگری از این کتاب با تاکید بر توجه ایرانیان بر امر پاکیزگی به فضای " گرمابه " یا به اصطلاح امروزی " حمام " پرداخته و ضمن ارائه اصولی که در ساخت این فضاها در نظر گرفته می شده عناصر تشکیل دهنده آنها را نیز تشریح می نماید و در آخر نیز به چندین حمام تاریخی ایران و برخی از مراسمهایی که در این فضا برگزار می گردیده اشاره می نماید . همچنین در بخش هفتم کتاب مولف با تاکید بر اهمیت و ارزش آب برای ایرانیان به توضیح ساختار " آب انبارها " که متشکل از تنوره یا خزینه ، پاشیر و در نهایت بادگیر و یا خیشخان بوده اند پرداخته است .
در ادامه مباحث نیز نگارنده به نقش " ساباطها " و " کاروانسراها " وسایر ساختمانهای بین راهی و ویژگیهای آنها ونقش " میلها و مناره ها " در جهت یابی و هدایت مسافران ، به خصوص در مناطق کویری ، پرداخته است و در بخش آخر نیز به اهمیت باغ و فضاهای سبز در معماری اسلامی - ایرانی توجه نموده وبه عناصر تشکیل دهنده باغهای ایرانی چون کوشک ها ، آب نماها ، درختان و گلهاو .... اشاره شده است
مقارن سال560 ق.م ،دو دولت نیرومند آریایی ماد و پارس باهم متحد شدند و بدین ترتیب ، امپراطوری ایران تشکیل شد .این وقتی بود که کوروش کبیر ، نخستین شاه هخامنشی پدر بزرگش را که بر مادها پادشاهی داشت ، از تخت به زیر افکند . بدست این مردان خارق العاده، یعنی کوروش و داریوش اول ، سراسر آسیا تسخیر شد و ایران به نخستین امپراطوری بزرگ جهان بدل گشت و 230 سال دوام یافت .از نیل تا جیهون و از دریایی اژه تا رود گنگ عصر نوینی آغاز شده و ثبات بی سابقه ای ایجاد گردیده بود، حکومت مقتدر بر پا شد و شبکه ارتباطی کارآمدی تجارت را تشویق می کرد و ثروت هنگفتی پدید آورده بود .
کوروش به عنوان نخستین نمایش قدرت ، به ساختن مجموعه کاخ هاو معابد پاسارگاد در استان فارس پرداخت .در کتیبه نصب شده بر ستونی بلند خود شاه هخامنشی خواند .این نخستین کانون امپراطوری معرف سبک معماری هخامنشی است و منشاء آن را به خوبی آشکار می سازد .در پاسارگاد کوروش را در بنایی با سقف شیب دار به خاک سپردند.
این بنا را پیش از مرگ کوروش در سال 529 ق.م ساخته بودند و هر چند او در جنگی در دور دست های شمال خاوری کشته شد جسدش را برای دفن به این مکان آوردند.علاوه بر این بنا های باقیمانده پاسارگاد ، اینک ویران است و مشکل می توان دریافت که شکل آنها چگونه بوده است. کاخ بزرگ شوش را داریوش اول پیش از ساختن آپادانا در تخت جمشید بنا کرد . و می دانیم که تخت جمشید پایتختی آیینی بوده است
تخت جمشید : مساحت کل تخت جمشید 14000 متر مربع بوده و در دامنه کوه رحمت مشرف به جلگه مرودشت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از کوه بوجود آمده است .
ورودی بنای تخت جمشید نشانه ای از پیدایش قدرتی موثر است پلکان ورودی به جای این که از قطعه سنگ های جداگانه ترکیب شده باشد از تخته سنگهای عظیمی تراشیده شده است که گاه بخشی از دیوار را هم تشکیل داده اند . پلکان بزرگ که شیب ملایم آن مناسب عبور یک سوار است به یک صفه و بلافاصله به ایوانی منتهی می شود که گاوهای بالدار با سر آدمی از آن پاسداری می کنند.در این ایوان کتیبه ای از خشایار شاه دیده می شود .
در آن سوی آپادانا کاخ کوچکتر داریوش واقع است که احتمالاً در جشنهای خاص به عنوان اقامت گاه موقت به کار می رفته است .در این جا مانند سایر کاخها ، بر سر در ها ، قرنیز هایی با طرح خیزران دیده می شود که یاد آور فتو حات کمبوجیه در مصر است .سپس کاخ های خشایار شاه و اردشیر و سایر کاخهای کم اعتبار تر و بنا های اداری قرار دارد.
تخت جمشید تنها برای برگزاری جشنها مورد استفاده شاه هخامنشی قرار می گرفته است . مجسمه های تخت جمشید تا حدود زیادی از سر مشق های آشوری و در برخی جنبه ها از نقش بر جسته های اقوام دیگر اقتباس شده اند ولی در آنها رفتار و حالت متفاوت وخوشایند و عبرت آموزی به چشم می خورد .
بنا بر این نقش های تزیینی تخت جمشید از یک نظر مانند اثار آشوری ، و از نقش های برجسته کم عمق تشکیل شده اند، ولی دارای ماهیت کاملاً متفاوتی هستند . دیوار بناهایی تخت جمشید از خشت خام بوده که مدت ها پیش فرو ریخته است .
اشکانیان
در شمال خاوری ایران که اینک کشور های آسیایی میانه قرار دارند، قوم دیگری به نام پارتیان معماری کاملاً متفاوتی را تکوین بخشیدند . پارتیان با حرکت به سوی باختر مقدار زیادی از قلمرو سلوکیان را تسخیر کردند ولی برای مدتی هر دو شاهنشاهی وجود داشت.معماری پارتیان ، با ترکیب عناصر یونانی و ایرانی شیوه جدید و بی نظیری را در معماری بوجود آورد و با تجدید حیات مجدد به ویژگی های نمادی طرح ایرانی پرداخت . دو کار مهم پارتیان در ضمینه معماری یکی دستیابی به گنبد روی گوشواره و دیگری تکوین ایوان طاق دار است که هر دو در رشد معماری ایرانی در دوره های واپسین نقش حیاتی داشت . متاسفانه از این آثار چیزی سالم باقی نمانده و اغلب بنا های قابل مطالعه خارج از کشور ایران ، در بین النهرین وقسمت شمال شرقی فلات ایران واقع است .
این امر سرعت گسترش نیروی پارتیان را در سراسر فلات ایران نشان می دهد . با اینکه هنر پارتی در حدود سال 250 ق.م معلومات ما درباره معماری گسترده پارتی شکل می گیرد .از ویرانه های کاخ بزرگ مربوط به سده دوم میلادی در الحضر (عراق کنونی) اگر هم نخستین نوآوری های پارتی را نتوان دید ولی انقدر رد پا و نشانه هست که بتوانیم استعداد های پارتی را باز شناسیم.
کاخ اشور در خاک عراق که یکی دیگر از بناهای اشکانی مربوط به قرن اول میلادی است با اضافاتی از قرن سوم باز هم نقشه جالبتری را دست کم از لحاظ پیشرفت های بعدی ایرانیان ارائه می دهد .
این کارهای بزرگ در زمینه توسعه شکلهای معماری ذاتاً ایرانی بود و آرایش و نماسازی پارتیان با مایه های یونانی و یا شکلهای رومی پیوند نزدیک داشت .
_معبد کنگاور
کنگاور یکی از شهر های کرمانشاه است که در سر راه ارتباطی قدیم و در میان شهر های تویسر کان و نهاوند و قروه و صحنه واقع شده است و با همدان حدود 100 کیلومتر و با کرمانشاه در همین حدود فاصله دارند . قسمت جنوبی آن دشت و قسمت شمالی آن کوهستانی است . کنگاور یکی از گذر گاه های اقوام ماد و هخامنشی بوده است . صفه یا سکویی که معبد کنگاور بر روی آن بنا شده 7 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و بوسیله دیوار ضخیم و پر حجمی از چهار طرف احاطه شده است .راه ورود به معبد کنگاور مانند تخت جمشید پلکانی دو طرفه است که هر طرف 60 پلکان سنگی دارد و ودر جنوب معبد واقع شده است . در قسمت عقب و در بالاترین نقطه صفه ، آتشکده روباز قرار داشته و اناهیتا (در ایران قدیم مظهر فرشته ی آب بوده) در این پرستشگاه نقش بسیار موثری ایفا می کرده است . پس از پیمودن پله های دو طرفه ، از گوشه جنوب شرقی 12 ستون در طرف راست و به قرینه ان 12 ستون دیگر در طرف چپ بر لبه خارجی دیوار صفه قرار داشته است که اکنون تعدادی از این ستون ها سالم و تعداد دیگر بصورت تخریب شده در جای اصلی بر پا هستند.
_کاخ نسا
در ادامه معماری پارتی غیر از کوه خواجه و معبد کنگاور ، باید از دو کاخ مشهور به نام کاخ نسا و معبد هترا ( الحضر )یاد کنیم . کاخ نسا در عشق اباد (اشک آباد ) و در حاشیه غربی قره قوم واقع است این کاخ که در اثر کاوش های باستان شناسی از زیر خاک بیرون امده ، مربوط به قرن دوم و سوم قبل از میلاد و بنای آن چهار گوش است و چهار ایوان دارد . تالار بزرگ ان دارای سه ایوان است . سقف این تالار چوبی است که بر چهار ستون به هم چسبیده استوار شده است .