تاریخچه معماری ایران از نظر (آرتور پوپ) نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان این ویژگی را آشکار می سازد که معماری ایرانی بر سه اصل استحکام ، آسایش و انبساط پایه گذاری گردیده است .
معماری ایران در طی تاریخ طولانی خود دارای اصالت طرح و سادگی تؤام با آرایش و تزئین بوده است.با این برداشت ((آرتورپوپ )) مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران روی می آورد .
او می گوید : (( اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمائی و برون آرائی به دور بوده است )) و با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های درخت تنومند فرهنگ و هنر ایران معرفی می کند .
تحسین (( پوپ )) صدائی ست که تاریخ آنرا تکرار و تأیید می کند ، تالارها و شبستانها و ستونهای تخت جمشید این ارکستر سنگی عظیمی آیا یک ضیافت رنگین برای چشمها نیست ؟
هزاران مسجد و بقعه و مقبره و بنای تاریخی در هرگونه فلات گستره ما ، آیا شاه غزلهای پر از سحر و افسون معماری نیستند ؟
(( پوپ )) این سحر و افسون را می شناسد که می گوید (( گوناگونی بناهای ایرانی )) از کلبه دهقانی و چاپخانه و آلاچیق هاست ، تا زیباترین بناهائی که تاکنون جهان به خود دیده است .
هنر در ایران به قدمت تاریخ است و معماری از کهن ترین هنرهاست .
رونق واعتلای معماری در ایران باستان گواه آنست که این سرزمین از کانونهای نخستین شهرسازی و نیز سدسازی ومهندسی بوده است .
و این گواهی را بناهائی که از میان ازمنه و اعصار با سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سدهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید می کنند .
آثاری که جسته و گریخته از خلال نوشته های باستان شناسان به دست می آید ، روشنگر آنستکه هنر و صنعت ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد در این مرز و بوم ریشه و نشان دارد .
هنر معماری و تاریخچه معمارى ایران هنر معمارى از بارزترین جلوههاى فرهنگ هر قوم و هر دورهٔ تاریخى و نمایشگر گویاى فضاى زیست آدمى است.
این هنر در گذشته تابع اصول و ضوابط کمابیش معین و شناخته شدهاى بود و پیوندى استوار و ناگسستنى با فرهنگ جامعه و الگوهاى رفتارى داشت.
به همین دلیل معمارى هر دوره انعکاسى از فرهنگ و هنر آن دوره محسوب مىشد و هر سبک جدید معمارى بر اصول، روشها و سنتهاى سبکهاى پیشین استوار بود.
تحولاتى که از آغاز قرن معاصر شروع شد، موجب گسیخته شدن رشتههاى پیوند بین برخى مظاهر و جلوههاى زندگى با فرهنگ جامعه شد و در نتیجه این روند معمارى سنتى از حرکت باز ایستاد و در بسیارى عرصهها مورد بىتوجهى واقع شد.
معماری ایران قبل از اسلام در شکل گیری معماری ایرانی باورهای مردم نقش بسزایی داشته اند که یکی از این باورها حفظ حریم و ارج نهادن به فضای زندگی شخصی ایرانیان بوده که بر این اساس نیز اصلی تحت عنوان " درون گرایی " در کنار چهار اصل دیگر به عنوان اصول معماری ایرانی مطرح بوده اند که سایر اصول عبارتند از ، مردم واری ، نیارش ، خودبسندگی و پرهیز از بیهودگی که در کتاب " معماری اسلامی ایران " مولف در بخش اول کتاب خود به این اصول ، خاصه " درون گرایی " ، و پیمون های معماری ایرنی توجه نموده و در بخشهای بعدی کتاب به فضاهایی چون مسجد ، مدرسه ، بازار و...
پرداخته است .
مردم واری در معماری ایرانی ، پادیاو ، بادگیر و خیشخان ، در و پنجره در معماری ایران و شرایط اقلیمی کویر و مسائل مربوط به بناهای خشتی نیز عناوین مطالبی می باشد که نگارنده در قالب پنج پیوست بدانها پرداخته و در آخر نیز واژه نامه ای از اصطلاحات معماری اسلامی – ایرانی را آورده است .
حال پس از این مختصر جهت آشنایی بیشتر مخاطبان با این کتاب به اختصار به معرفی بخشهای مختلف این کتاب می پردازیم .
بخش دوم کتاب به " مسجد " که با ورود اسلام به ایران از فضاهای مورد توجه به لحاظ کارکرد و تقدس بوده می پردازد و سیر تغییر وتحولات آنرا از لحاظ ساختاری مورد بررسی قرار می دهد و به نمونه هایی از مساجد دوره های گوناگون از تاریخ معماری اسلامی – ایرانی اشاره نموده ضمن آنکه نگارنده بر این نکته نیز اشاره داشته که " نخستین مسجدی که به دست پیامبر بزرگوار ما ، با همکاری یاران گرامیش در مدینه ساخته شد همیشه برگیره و الگوی مسجدهای بیشمار و گوناگونی بوده است که بدست هنرمندان تردست ما در سراسر ایران زمین ( و هرجا که فرهنگ اسلامی ایران برمان میرانده ) بنیاد شده است .
" " مدرسه " عنوان بخش سوم کتاب بوده که از آن به عنوان مهمترین بنای عمومی بعد از مسجد در معماری اسلامی ایران یاد شده است .
مولف درابتدای این بحث فضاهای آموزشی در ایران را به مکتبخانه و مدرسه تقسیم نموده و به تشریح ساختارفضایی مدرسه پرداخته که متشکل از یک حیاط درونگرا و حجره ها و ایوانهایی بوده که حول آن حیاط ساماندهی می گردیده اند ؛ در این مبحث به " مدرسه خان شیراز " اشاره شده که به دلیل توجه معمار آن در بکارگیری اعداد مقدس در ساخت عناصر آن ، این مدرسه همواره مورد توجه دوستداران هنر و معماری ایرانی بوده است .
" بازار " یکی دیگر از فضاهای مهم در معماری اسلامی - ایرانی می باشد که بخش چهارم این کتاب بدان اختصاص یافته است .
مولف در این بخش ضمن پرداختن به فلسفه وجودی بازار در معماری ایران به عناصر تشکیل دهنده آن که عبارت می باشند از : راسته ، رسته ، دالان ، سرا یا خان ، خانبار ، تیم یا تیمچه ، قیصریه ، دکان و نیز عناصری به عناصر دیگری که جزء نیاز بازار بوده است مانند : - قهوه خانه و شربت خانه و چایخانه - خوراک پزخانه ، محلی برای غذا - مساجد کوچک ، حمام و...
همچنین در این مبحث نگارنده به بازارهایی که به صورت سرپوشیده در حاشیه میدانها احداث می گردیده اند پرداخته و در این مورد به " میدان نقش جهان " اصفهان اشاره نموده است و در پایان این مبحث مختصری به " نورگیری بازارها " اشاره کرده است .
یکی از نیازهای حیاتی و اساسی انسانها داشتن سرپناه و مکانی امن بوده که این نیاز از بدو پیدایش انسان تا به امروز به اشکال مختلفی پاسخ داده شده و بر حسب شرایط اقلیمی ، فرهنگی واجتماعی متغیر بوده است و ایرانیان نیزدر ساخت خانه های خود از این تاثیرپذیری بی نصیب نبوده اند به طوریکه در شمال خانه های گالی پوش ، در غرب خانه های ایوان دار و در مناطق گرمسیرخانه های ایوان دار و صفه دار ساخته می شده است .
" درون گرایی " اصلی مهم در ساخت خانه های ایرانی بوده و این امر در ساماندهی عناصر خانه های ایرانی نقش قابل توجهی داشته است که در مورد عناصر خانه های ایرانی می توان به سردر ، پاخوره ، هشتی ، راهرو ، حیاط یا میانسرا ، اتاق ( سه در ، پنج در ، تالار و...
) اشاره نمود که معمولا این عناصر در سه نظام پیمونی بزرگ ، پیمونی کوچک و خرده پیمون طراحی می گردیده اند ، بدین ترتیب " خانه " به عنوان فضایی مهم در معماری اسلامی - ایرانی سبب گردیده که مولف بخشی از کتاب خود را به این فضا اختصاص دهد .
بخش دیگری از این کتاب با تاکید بر توجه ایرانیان بر امر پاکیزگی به فضای " گرمابه " یا به اصطلاح امروزی " حمام " پرداخته و ضمن ارائه اصولی که در ساخت این فضاها در نظر گرفته می شده عناصر تشکیل دهنده آنها را نیز تشریح می نماید و در آخر نیز به چندین حمام تاریخی ایران و برخی از مراسمهایی که در این فضا برگزار می گردیده اشاره می نماید .
همچنین در بخش هفتم کتاب مولف با تاکید بر اهمیت و ارزش آب برای ایرانیان به توضیح ساختار " آب انبارها " که متشکل از تنوره یا خزینه ، پاشیر و در نهایت بادگیر و یا خیشخان بوده اند پرداخته است .
در ادامه مباحث نیز نگارنده به نقش " ساباطها " و " کاروانسراها " وسایر ساختمانهای بین راهی و ویژگیهای آنها ونقش " میلها و مناره ها " در جهت یابی و هدایت مسافران ، به خصوص در مناطق کویری ، پرداخته است و در بخش آخر نیز به اهمیت باغ و فضاهای سبز در معماری اسلامی - ایرانی توجه نموده وبه عناصر تشکیل دهنده باغهای ایرانی چون کوشک ها ، آب نماها ، درختان و گلهاو ....
اشاره شده است مقارن سال560 ق.م ،دو دولت نیرومند آریایی ماد و پارس باهم متحد شدند و بدین ترتیب ، امپراطوری ایران تشکیل شد .این وقتی بود که کوروش کبیر ، نخستین شاه هخامنشی پدر بزرگش را که بر مادها پادشاهی داشت ، از تخت به زیر افکند .
بدست این مردان خارق العاده، یعنی کوروش و داریوش اول ، سراسر آسیا تسخیر شد و ایران به نخستین امپراطوری بزرگ جهان بدل گشت و 230 سال دوام یافت .از نیل تا جیهون و از دریایی اژه تا رود گنگ عصر نوینی آغاز شده و ثبات بی سابقه ای ایجاد گردیده بود، حکومت مقتدر بر پا شد و شبکه ارتباطی کارآمدی تجارت را تشویق می کرد و ثروت هنگفتی پدید آورده بود .
کوروش به عنوان نخستین نمایش قدرت ، به ساختن مجموعه کاخ هاو معابد پاسارگاد در استان فارس پرداخت .در کتیبه نصب شده بر ستونی بلند خود شاه هخامنشی خواند .این نخستین کانون امپراطوری معرف سبک معماری هخامنشی است و منشاء آن را به خوبی آشکار می سازد .در پاسارگاد کوروش را در بنایی با سقف شیب دار به خاک سپردند.
این بنا را پیش از مرگ کوروش در سال 529 ق.م ساخته بودند و هر چند او در جنگی در دور دست های شمال خاوری کشته شد جسدش را برای دفن به این مکان آوردند.علاوه بر این بنا های باقیمانده پاسارگاد ، اینک ویران است و مشکل می توان دریافت که شکل آنها چگونه بوده است.
کاخ بزرگ شوش را داریوش اول پیش از ساختن آپادانا در تخت جمشید بنا کرد .
و می دانیم که تخت جمشید پایتختی آیینی بوده است تخت جمشید : مساحت کل تخت جمشید 14000 متر مربع بوده و در دامنه کوه رحمت مشرف به جلگه مرودشت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از کوه بوجود آمده است .
ورودی بنای تخت جمشید نشانه ای از پیدایش قدرتی موثر است پلکان ورودی به جای این که از قطعه سنگ های جداگانه ترکیب شده باشد از تخته سنگهای عظیمی تراشیده شده است که گاه بخشی از دیوار را هم تشکیل داده اند .
پلکان بزرگ که شیب ملایم آن مناسب عبور یک سوار است به یک صفه و بلافاصله به ایوانی منتهی می شود که گاوهای بالدار با سر آدمی از آن پاسداری می کنند.در این ایوان کتیبه ای از خشایار شاه دیده می شود .
در آن سوی آپادانا کاخ کوچکتر داریوش واقع است که احتمالاً در جشنهای خاص به عنوان اقامت گاه موقت به کار می رفته است .در این جا مانند سایر کاخها ، بر سر در ها ، قرنیز هایی با طرح خیزران دیده می شود که یاد آور فتو حات کمبوجیه در مصر است .سپس کاخ های خشایار شاه و اردشیر و سایر کاخهای کم اعتبار تر و بنا های اداری قرار دارد.
تخت جمشید تنها برای برگزاری جشنها مورد استفاده شاه هخامنشی قرار می گرفته است .
مجسمه های تخت جمشید تا حدود زیادی از سر مشق های آشوری و در برخی جنبه ها از نقش بر جسته های اقوام دیگر اقتباس شده اند ولی در آنها رفتار و حالت متفاوت وخوشایند و عبرت آموزی به چشم می خورد .
بنا بر این نقش های تزیینی تخت جمشید از یک نظر مانند اثار آشوری ، و از نقش های برجسته کم عمق تشکیل شده اند، ولی دارای ماهیت کاملاً متفاوتی هستند .
دیوار بناهایی تخت جمشید از خشت خام بوده که مدت ها پیش فرو ریخته است .
اشکانیان در شمال خاوری ایران که اینک کشور های آسیایی میانه قرار دارند، قوم دیگری به نام پارتیان معماری کاملاً متفاوتی را تکوین بخشیدند .
پارتیان با حرکت به سوی باختر مقدار زیادی از قلمرو سلوکیان را تسخیر کردند ولی برای مدتی هر دو شاهنشاهی وجود داشت.معماری پارتیان ، با ترکیب عناصر یونانی و ایرانی شیوه جدید و بی نظیری را در معماری بوجود آورد و با تجدید حیات مجدد به ویژگی های نمادی طرح ایرانی پرداخت .
دو کار مهم پارتیان در ضمینه معماری یکی دستیابی به گنبد روی گوشواره و دیگری تکوین ایوان طاق دار است که هر دو در رشد معماری ایرانی در دوره های واپسین نقش حیاتی داشت .
متاسفانه از این آثار چیزی سالم باقی نمانده و اغلب بنا های قابل مطالعه خارج از کشور ایران ، در بین النهرین وقسمت شمال شرقی فلات ایران واقع است .
این امر سرعت گسترش نیروی پارتیان را در سراسر فلات ایران نشان می دهد .
با اینکه هنر پارتی در حدود سال 250 ق.م معلومات ما درباره معماری گسترده پارتی شکل می گیرد .از ویرانه های کاخ بزرگ مربوط به سده دوم میلادی در الحضر (عراق کنونی) اگر هم نخستین نوآوری های پارتی را نتوان دید ولی انقدر رد پا و نشانه هست که بتوانیم استعداد های پارتی را باز شناسیم.
کاخ اشور در خاک عراق که یکی دیگر از بناهای اشکانی مربوط به قرن اول میلادی است با اضافاتی از قرن سوم باز هم نقشه جالبتری را دست کم از لحاظ پیشرفت های بعدی ایرانیان ارائه می دهد .
این کارهای بزرگ در زمینه توسعه شکلهای معماری ذاتاً ایرانی بود و آرایش و نماسازی پارتیان با مایه های یونانی و یا شکلهای رومی پیوند نزدیک داشت .
_معبد کنگاور کنگاور یکی از شهر های کرمانشاه است که در سر راه ارتباطی قدیم و در میان شهر های تویسر کان و نهاوند و قروه و صحنه واقع شده است و با همدان حدود 100 کیلومتر و با کرمانشاه در همین حدود فاصله دارند .
قسمت جنوبی آن دشت و قسمت شمالی آن کوهستانی است .
کنگاور یکی از گذر گاه های اقوام ماد و هخامنشی بوده است .
صفه یا سکویی که معبد کنگاور بر روی آن بنا شده 7 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و بوسیله دیوار ضخیم و پر حجمی از چهار طرف احاطه شده است .راه ورود به معبد کنگاور مانند تخت جمشید پلکانی دو طرفه است که هر طرف 60 پلکان سنگی دارد و ودر جنوب معبد واقع شده است .
در قسمت عقب و در بالاترین نقطه صفه ، آتشکده روباز قرار داشته و اناهیتا (در ایران قدیم مظهر فرشته ی آب بوده) در این پرستشگاه نقش بسیار موثری ایفا می کرده است .
پس از پیمودن پله های دو طرفه ، از گوشه جنوب شرقی 12 ستون در طرف راست و به قرینه ان 12 ستون دیگر در طرف چپ بر لبه خارجی دیوار صفه قرار داشته است که اکنون تعدادی از این ستون ها سالم و تعداد دیگر بصورت تخریب شده در جای اصلی بر پا هستند.
_کاخ نسا در ادامه معماری پارتی غیر از کوه خواجه و معبد کنگاور ، باید از دو کاخ مشهور به نام کاخ نسا و معبد هترا ( الحضر )یاد کنیم .
کاخ نسا در عشق اباد (اشک آباد ) و در حاشیه غربی قره قوم واقع است این کاخ که در اثر کاوش های باستان شناسی از زیر خاک بیرون امده ، مربوط به قرن دوم و سوم قبل از میلاد و بنای آن چهار گوش است و چهار ایوان دارد .
تالار بزرگ ان دارای سه ایوان است .
سقف این تالار چوبی است که بر چهار ستون به هم چسبیده استوار شده است .
در ادامه معماری پارتی غیر از کوه خواجه و معبد کنگاور ، باید از دو کاخ مشهور به نام کاخ نسا و معبد هترا ( الحضر )یاد کنیم .
_کاخ و شهر هترا (الحضر) شهر هترا ، در فاصله سه کیلو متری رود خانه دجله و در جنوب غربی موصل واقع است و از جمله شهرهایی است که در مرز بین ایران و امپراطوری رم بنا گردیده و نقش عمده ای در ممانعت از هجوم رومیان به ایران بوده است که در سرتاسر دوره حکومت اشکانی و ساسانی دائماً متعرض ایران می شدند .
بنای شهر مربوط به سال 117 میلادی است و حصار دور شهر شکل چند ضلعی دارد .
در فاصله هر متر برجی قرار گرفته است.
در پشت دیوار شهر خندقی حفر کرده بوده اند و شهر دارای چهار دروازه در چهار جهت بوده است .
معروف ترین بنای شهر هترا ، نیایش گاه خورشید بوده است که مردم هدایای زیادی نذر آن می کرده اند و پادشاهان رومی به طمع دستیابی به این ذخایر این شهر را مورد حمله قرار می داده اند .
هر چند به دلیل پایداری و مقاومت شهر توفیقی در این زمینه نیافته اند .
_کوه خواجه سیستان مجموعه بنا های کوه خواجه را (( قلعه )) هم می نامند .
این بنا شامل یک قصر و یک معبد است و بر روی یک صفه یا سکویی بنا شده است ورودی ان پلکانی دو طرفه دارد و دارای یک ورودی در ضلع جنوبی است .
هم چنین در دو ضلع غربی و شرقی آن ایوانه های مسقف وسیع قرار گرفته است .
شالوده معبد کوه خواجه را مربوط به عصر هخامنشی می دانند که بعد ها اشکانیان آن را تکمیل کرده اند و ساسا نیان نیز از ان بهره گرفته اند .
به کار گیری گچ که از زمان پارتها در فلات ایران رایج شد و تا دوران ساسانی ادامه یافت در قسمتهای مختلف بنا بکار گرفته شده است .
بدنه دیوار های کوه خواجه نقاشی هایی با رنگ شاد و از جمله نقش سه ایزد ، انسانی بالدار خیالی و نقش شاه و ملکه همه نشانی از تاثیر شدید هنر یونانی دارند چون نظیر چنین سبک نقاشی هایی قبلاً در ایران دیده نشده است .
ساسانیان اردشیر اول نخستین فرمانروای ساسانی هنگامی که هنوز خراجگزار پادشاه اشکانی بود کاخ خود را در فیروز آباد ساخت و انرا (( رام اردشیر )) نامید .
او در ساختن این کاخ انگیزه سیاسی داشت و از همین کاخ بود که علیه اردوان پنجم شورش کرد .
اردشیر با ادعای انتصاب به دودمان کهن هخامنشی می خواست رابطه خود را با ان دولت تثبیت کند .
طول نمای کاخ فیروز آباد حدود 60 متر و دهانه طاق ایوان بزرگ مرکزی 13 متر است .
پشت ایوان مرکزی که در هر سمت ان دو ایوان مستطیل قرار دارد سه اتاق چهار گوش کنبد دار واقع است این گنبد ها قدیمی ترین گنبد های شناخته شده ایرانی است که بر روی دیوار هایی به قطر چهار متر قرار گرفته اند .
دیوارهای کاخ فیروز اباد از سنگ های نا صاف و به کمک ملات ساخته و روی ان سفید کاری شده است .
جز ئیات تزیینات از کاخهای هخامنشی در تخت جمشید اقتباس گردیده است .
قصر کوچکتر دیگری به نام قلعه دختر دارای برج بارو است و بر بلندی صخره ای به دستور اردشیر ساخته است.طرح و نقشه ان شبیه کاخ فیروز اباد است .
برجسته ترین یاد گار دوره ساسانی طاق کسرا در تیسفون ( در عراق امروزی ) واقع است این ویرانه با وقار که احتمالاً در زمان شاپور اول در نیمه دوم سده سوم ساخحته شده نمونه جالبی از ایوان ساسانی است .
بخشهای باقیمانده همچون صخره خاکستری بر بالای دشت سر برافراشته است .
کاخ بزرگ بیشابو هم که شاپور ان را پس از پیروزی اش بر والرین امپراطور رم بنا کرد ، نمونه کاملتری از بنای ایوان دار است .
بسیاری از بناهای ساسانی اثار معماری ان عصر را از نقاشی های روی ظروف فلزی هم چنین از قابهای گچبری متعددی که با قیمانده و زمانی زینت بخش نمای ساختمانها و داخل انها بوده است می توان در یافت .
تلاشهایی برای کشف ارتباط میان ساختمان و تز ئینات ان صورت گرفته است .
ولی غالباً قاب های گچبری عالی مانند سایر تزیینات ساسانی صرفاً به دیوار چسبانده شده و ان را به صورت بخش پیوسته ای از ساختمان در نظر نگرفته اند .
_تخت سلیمان یکی از اثار مهم و با ارزش دوره ساسانی مجموعه ((تخت سلیمان )) است .
این مجموعه که در 45 کیلو متری شمال شرقی بخش (( تکاب )) از شهر های آذر بایجان غربی و در نزدیکی روستای (( تازه کند نصرت آباد )) قرار گرفته است در قرن هفتم میلادی به دست رومیان (روم شرقی ) منهدم گردیده و بعد ها با تغییرات و اضافاتی به عنوان کاخ تابستانی ایل خانان مغول در قرن هفتم هجری مورد استفاده واقع است .
در یاچه نسبتاً با ابی صاف و زلال در وسط این مجموعه واقع است که اب ان از کف دریاچه می جوشد .
در جبهه شمال غربی در یاچه و در زاویه یک طرح مربع شکل کاخ خسرو دوم ساسانی با ایوان رفیع آن که به ایوان خسرو معروف است از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده است .
آتشکده ای نیز در شمال این کاخ قرار دارد که به آتشکده ((آذر گشسب)) شهرت دارد که شامل یک سالن مربع شکل با 4 پایه قطور گنبد آجری آن بر روی این چهار پایه بنا شده (چهار طاقی)و تعداد زیادی بنا هایی که اطراف آتشکده است و احتمالاً محل زندگی خانواده شاه بوده است بعد از ساسانیان ایلخانان مغول در این محل کاخی به عنوان کاخ تابستانی بنا کرده اند که آثار آن به ویژه کاشی های زیبایی از این کاخ به دست آمده است.
_آتشکده آتشکده ها و پرستشگاه های ساسانی که آیین و سنتی چندین هزار ساله داشت در سراسر ایران و پادشاهی ساسانی پراکنده بود .
برخی در معرض دید واقع بود و به پرستش همگانی اختصاص داشت .
وبرخی دیگر تنها در دسترس موبدان بود و برای نگه داری آتش مقدس بکار می رفت شکل آنها یکسان بود و گنبدی روی گوشواره ها و بر بالای چهار پایه ای بزرگ واقع بود که طاق نما هایی آنها را به یکدیگر می پیوست .
گاه معبد داخلی را دالانی احاطه می کرد و برای آن حالت حفاظ داشت .
چند بنای باقیمانده جز به ندرت حالت ویرانه دارد .
یک استثنای مهم در مورد وضعیت ویرانی این چهار طاق کوچک آتش کده بسیار کوچک ، آتشکده بسیار قدیمی ساسانی واقع در نیا سر احتمالاً از قرن دوم است که عاقلانه حفظ شده است .
اندازه های متناسب اجزای آن بسیار متناسب است.
مهم ترین و موثر ترین دستاورد های ساسانی در زمینه معماری در توسعه گنبد و قرار دادن آن بر روی گوشواره و ساختن طاق های عظیم بدون قالب بود .
تمرکز دادن بار روی نقاط ثابت جدا گانه (مانند سرو ستان ) واستفاده عالی از طاق های عرضی هم ، زمینه مناسب را برای پیشرفتهای بعدی فراهم ساخت و بعد ها در معماری اسلامی کاملاً به کار گرفته .
تاریخچه معمارى اسلامی معماری ایران از صدر اسلام تا عصر سلجوقیان معماری ایران از سلجوقیان تا پایان عصر تیموریان معماری ایران از صفویان تا دوران معاصر سلجوقیان ترکان غز بودند که برای تصرف زمینهای حاصلخیز از ماوراء النهر به کشور ایران آمدند و بزودی با فتوحات خود توانستند علاوه بر ایران آسیای صغیر را نیز به تصرف در آورند.
بدین ترتیب در آغاز قرن پنجم سلسله ی ترکان سلجوقی تاسیس شد.
بعد از حکومت طغرل نوبت به حکمرانی آلب ارسلان رسید.
بعد از مدتی حکومت به دست ملکشاه سلجوقی افتاد و سرانجام در دوره ی حکومت سلطان سنجر سلجوقی حکومت این سلسله رو به ضعف نهاد و بعد از مدتی به دست سلسله ی دیگری به نام خوارزمشاهیان منقرض شد.از وقایع مهم سیاسی این دوره ، قیام فراگیر اسماعیلیان بود که حدود دویست سال ، تقریباً بیشتر قلمرو جهان اسلام و آسیا را فرا گرفت.
رئیس این فرقه حسن صباح، ضمن جمع آوری تعداد زیادی از طرفداران خود گذرگاههای صعب العبور را به عنوان پایگاهی برای توسعهی قدرت و قیام خود انتخاب کرد.
مراکز سیاسی این فرقه بیشتر در کوههای البرز از قزوین تا دامغان گسترده بود.
مرکز حکومتی آنان به نام آشیان عقاب یا قلعه الموت معروف است.
اسماعیلیان معتقد بودند که اسماعیل پسر جعفر بن محمد (ع) از احفاد حسین بن علی (ع) همان مهدی موعود است.
گر چه اسماعیلیان در بیشتر کشورهای اسلامی حتی سوریه و مصر پیروان بسیار داشتند، ولی سرانجام به دست هلاکوخان مغول از بین رفتند.
از نظر توسعه ی هنرها به ویژه معماری ، عهد سلجوقیان یکی از دوره های درخشان هنری است.
همچنین عده ای از محققان بر این عقیده اند که در این دوره صنایع گوناگون به شیوه ی گذشته ادامه و گسترش یافت.
معماری عهد سلجوقیان از استحکام و زیبایی خاصی برخوردار است.
گرچه حدود یک هزار سال از آن دوره می گذرد ولی بناهای باقیمانده از ان دوران نشان دهنده ی مهارت و استادی هنرمندان و استادکاران و آگاهی آنان از شیوه های مختلف معماری است.
شکوفایی هنرها در این دوره همچنین مدیون آرامش و ثبات سیاسی قلمرو سلجوقیان است که در آن هنرمندان توانستند آثار متعددی به وجود آورند.
همچنین وجود وزیری دانشمند چون خواجه نظام الملک در دستگاه حکومتی سلجوقیان باعث رونق صنایع و فنون شد.
وی مدارس زیادی در شهرهای بغداد، نیشابور، مرو، ری و جرجان تاسیس کرد و تقریباً از همین زمان بود که مدارس از مساجد جدا می شدند.
مدارسی که در زمان صدارت خواجه نظام الملک به وجود آمد.
اغلب چهار ایوانی است.
دوره ی سلجوقیان از نظر ادبی نیر اهمیت خاصی دارد، شاعران بزرگی چون ناصر خسرو ، خیام و خاقانی به این دوره تعلق دارند.حکومت سلجوقیان جای خود را به حکومت خوارزمشاهیان داد.
خوارزمشاهیان در آغاز قرن ششم هجری به ایران آمدند و ممالک خراسان و کرمان و ایالت جبال را تصرف کردند.
از حکمرانان این سلسله سلطان محمد خوارزمشاه است که تصمیم به فتح بغداد و انقراض حکومت خلفا گرفت ولی حملات بی امان مغول نه تنها مهلت اجرای این نقشه را به او نداد بلکه در مدت کوتاهی به حکومت آنان پایان داد.با گذشت 600 سال از آغاز اسلام تا پایان عصر سلجوقیان تحولات مهمی در جهان اسلام رخ داد.
کشور ایران نیز در این فاصله یعنی تا آغاز قرن هفتم هجری از نظر سیاسی ، اقتصادی و مذهبی دستخوش تحولات و دگرگونهایی شد که بی شک در گسترش هنرها به ویژه معماری تاثیری به سزا داشت.در این ادوار ، به ویژه در عهد سلجوقیان و خوارزمشاهیان معماری اعتبار خاصی داشت نقشه ی بناها اغلب چهار ایوانی و تزیینات مهم آنان آجر کاری و گچبری بود.
همچنین ایجاد بناهای گوناگون مانند مساجد، مدارس، آرامگاهها و کاروانسراها توسعه پیدا کرد.ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از محققان ویژگیهای معماری دوره ی خوارزمشاهیان را ادامه عصر سلجوقی دانسته، اختصاصات هنری این دوره را با عصر سلجوقی و گاهی هم با دوره ی ایلخانی همانند می دانند.بررسی سالهای اخیر نشان داده است که دوره خوارزمشاهی از نظر هنرهایی مانند فلزکاری، سفالگری، کاشیکاری و گچبری و ویژگیهای معماری، سبک جداگانه ای داشته که با ویژگیهای عصر سلجوقی و ایلخانی متفاوت بوده است.در اوایل قرن هفتم هجری (سال 617 هجری) به علت اشتباهات سیاسی حکمرانان خوارزمشاهی سپاهیان چنگیز خان مغول به سرزمین ایران هجوم آوردند.
مغولان پس از فتح سمرقند و بخارا به خوارزم و خراسان و دیگر بلاد آباد و پر جمعیت روی آورده و شهرهای معرفوی چون نیشابور، و بخارا به خوارزم و خراسان و دیگر بلاد آباد و پر جمعیت روی آوردهو شهرهای معروفی چون نیشابور، ری ، گرگان ، مرو ، هرات و بلخ را با خاک یکسان کردند.
گر چه یکی از شاهان خوارزمشاهی به نام سلطان جلال الدین مدت ده سال با مغولان پیکار کرد، ولی از این جنگ و جدالها سودی نبرد و سرانجام به سال 628 هجری در کردستان کشته شد و این سلسله منقرض گشت.
وجود بسط قلمرو اسلام و فتوحات مسلمین در اقصی نقاط ایران تا مدتها هنر معماری همچنان بر عناصر گذشته متکی بود.
از آن پس هنرمندان مسلمان با تکیه بر عناصر هنری گذشته خود به ویژه هنر عصر ساسانی و با الهام از روح اسلامی معماری ایران را رونق تازه ای بخشیدند و با ابداعات خود معماری جدیدی را در این دوران بنیان نهادند.
به موازات گسترش حوزه ی نفوذ اسلام و به دلایل دینی اقتصادی و نظامی ضرورت احداث بناهای تازه احساس شد و بناهایی مانند مسجد ، مدرسه، پل ، کاروانسرا و قلعه در شهر ها و جاده های کاروانی ایجاد گردید.
در آغاز حکومت اسلامی احداث مساجد در مقایسه با سایر بناهای اسلامی اهمیت بیشتری داشت.
مسجد جزء بزرگترین بناها در هر شهر و روستا بود، به طوری که بدون نشانی ویژه خود به خود نگاه و توجه هر مسلمانی را به سوی خود جلب می کرد.
در صدر اسلام مساجد علاوه بر اینکه محل انجام فرایض و اقامه ی نماز بود نهادی سیاسی ، اجتماعی و اداری به شمار می رفت مسجد تالار اجتماعات مسلمین ، خانه ی مستمندان ، اقامتگاه مسافران و کاروانیان، پناهگاه مظلومان، مکانی برای درس و بحث طلاب و محل ایراد خطابه، ابلاغ فرامین سلاطین اعلام جنگ و بسیج و اخذ مالیات بود و نقش مهمی در زندگی روزمره مسلمانان داشت.
مساجد اولیه بناهایی بسیار ساده بودند در محوطه ای مربع یا مستطیل شکل و روبه قبله با دیواره های خشتی ساخته می شدند (مانند مساجد مدینه، کفوه و بصره) با مسدود کردن سه طرف آتشکده ها و چهار طاقیها و ایجاد قبله گاه از آنها برای برگزاری آیینهای مذهبی استفاده می کردند.
گر چه در ایران از مساجد و بناهای اولیه اسلام نمونه های زیادی به جا نمانده ولی طبق متون تاریخی در دو قرن اولیه ی اسلام سنت و شیوه ی معماری و نوع مصالح دوره ی ساسانی رواج داشته است.
تحقیقات باستان شناسی و تاریخی نشان داده که مساجدی مانند مسجد شوش و فهرج از قدیمترین نمونه های مساحد در ایران دوره ی اسلامی است.
ضمن کاوشهای هیات باستان شناسی فرانسوی در محوطه باستانی شوش، بقایای مسجدی کشف شد که طرحی بسیار ساده داشت و شبستانی ستوندار در یک طرف آن ساخته شده بود این مسجد از شخت بنا شده و فاقد تزیینات بوده است.
در سالهای اخیر در فهرج یزد مسجدی شناسایی شد که به اعتقاد معماران و محققان متعلق به صدر اسلام است.
شیوه ی بنا و ویژگیهای این مسجد به معماری بناهای ساسانی شباهت دارد.
از بناهای دیگری که با الهام از شیوه ی معماری عصر ساسانی در ایران بنا شده تاریخانه ی دامغان است که محققان تاریخ احداث آن را حدود سال 300 هجری می دانند.
این مسجد دارای حیاط بزرگی است به شکل مربع که اطراف آن را رواقهایی با طاق ضربی فرا گرفته تاریخانه دامغان به شیوه معماری ساسانی – در شهری که زمانی از مراکز مهم ساسانیان به شمار می رفته – به دست هنرمندان دوره ی سالامی بنا گردید.
با تاسیس سلسله امویان در دمشق و عباسیان در بغداد در وضع معماری دگرگونی به وجود آمد.
بناهایی مانند قبه الصخره مسجد جامع دمشق و مسجد سامره حاصل این تحولند.
در این بناها استاد کاران چه در شیوه ی معماری و چه در تزیینات بنا از معماری قبل از اسلام به ویژه دروه ی ساسانی الهام گرفته اند.
قرن دوم هجری با تحولات سیاسی در جهان اسلام همراه بود.
خراسان در شرق ایران در این تحولات نقش اساسی داشت و از این خطه ایرانیانی بر خاستند که با شیوه ی حکومتی عباسیان مخالف بودند و به حفظ برخی از رسوم ملی ایران علاقه داشتند.
این مخالفت به تدریج گسترش یافت و منجر به تشکیل سلسله های مستقلی گردید که رفته رفته نفوذ خود را از شرق به دیگر نقاط گسترش دادند.
در نقاط مختلف ایران مانند سیستان ، فارس ، طبرستان و اصفهان سلسله هایی مانند صفاریان، طاهریان ، سامانیان، علویان و بالاخره زیاریان و آل بویه تشکیل گردید.
در قرن چهارم هجری حکومت غزنویان با مرکزیت غزنه به وجود آمد و منطقه ی وسیعی از طبرستان ، گرگان، خوارزم، سیستان و خراسان تا گجرات هندوستان در حوزه ی اقتدار این سلسله قرار گرفت .
بعد از محمود غزنوی حکومت آنان روبه ضعف نهاد و دیری نگذشت که بیشتر قلمرو حکومتی آنان به دست سلسله ی دیگری به نام سلجوقیان افتاد.
آثار معماری قابل توجهی از دوره ی غزنویان به جا نمانده است ولی از نظر گسترش ادبیات، این عصر از دوره های مهم تاریخ ایران به شمار می آید.