عوامل اصلی تجزیه و تحلیل فنی عبارتند از حمل معاملات روزانه و قراردادی باز.تجزیه و تحلیل فنی بدون توجه دقیق به آمار جمع قراردادهای باز به مانند خوردن نان و تخم مرغ بدون نمک وفلفل است.
آمار مقدار قراردادها وحجم قراردادهای باز از اهمیت وافری برخوردار است.وجود این اطلاعات در کنار سایر اطلاعات در دسترس توانایی فوق العاده ای در پشتیبانی روند و جریان به تحلیل گرمی دهد.در زمانی که صحبت از حجم معاملات می کنیم به دنبال کسب اطلاعات مربوط به تعداد کل خریدها و یا فروش های قراردادی هستیم نه خرید و فروش هایی که تماما انجام پذیرفته اند.
هر زمان که یک معامله ای انجام می پذیرد (خواه این معامله جدید باشد و یا به هدف تسویه معامله انجام شده قبلی باشد)حجم یک واحد افزایش می یابد.
قراردادهای باز به قراردادهای آتی اطلاق می شود که وارد بورس معاملات شده اما هنوز با قرارداد مربوط تهاتر نشده و یا هنوز کالای مورد معامله حمل نشده است.مشابه مقدارقراردادهای باز در واقع یک سری بازار را نمایش می دهد و ارتباطی به سایر موقعیت های ترکیبی خرید و یا فروش ندارد.
به هر حال برخلاف حجم اثرات یک معامله در مقابل قرارداد باز خواه منجر به ایجاد موقعیت معاملاتی جدید و یا بستن موقعیت قدیم شود تأثیر گذار خواهد بود زمانی که معامله ای برای حمل ماه جدید شروع شود ،همچنین قراردادی موجود نمی باشد.بنابراین در این زمان قرارداد باز صفر می باشد.این موضوع در مورد بازار سهام به هنگام انتشار سهام جدید ممکن است شروع معامله با سهام موجود بسیار زیادی قبل از آغاز موجود می باشد.در بازار های آتی ،زمانی قرارداد جدید به موجودیت می رسد که یک خریدار و یا فروشنده جدید معاملاتی را به اتمام و نتیجه برسانند.زمانی که یک فروشنده با بازخرید معادل کالای از قبل فروخته شده و یا یک خریدار با فروش معادل کالای از قبل خریداری شده اقدام به تهاتر می نماید،در این حالت علی رغم انجام خرید و فروش های متفاوت هیچگونه تغییری در قراردادهای باز انجام نمی پذیرد.
بنابراین قوانین حاکم برای تعیین تغییرات در قراردادهای باز عبارتند از:: 1.قرارداد باز فقط زمانی افزایش می یابد که یک قرارداد جدید انجام پذیرد،برای مثال یک خرید جدید زمانی که با یک فروش جدید همتا شود به عبارت دیگر اگر اینجا یک موقعیت خرید جدید باشد،بنابراین به جایگزینی قراردادهای باز در سویا اقدام و بدون تغییر خواهد بود.
یافتن اطلاعات لازم آمار و اطلاعات در زمینه قراردادهای باز و حجم معاملات به سادگی در بورس یافت می شود،دلالان محلی،و بسیاری از روزنامه های اقتصادی از سایر منابع اطلاعاتی فوق به شمار می روند.علاوه بر این ها کمیسیون معاملات آتی کالای اساسی ماهانه اقدام به انتشار منظم آمار جمع معاملات و قراردادهای باز برای تمامی کالاهای اساسی می نماید.این کمیسیون همچنین اطلاعات لازم در زمینه ماهیت و جمع معاملات و تعداد قراردادهای باز هر معامله گر را نیز منتشر می کند.هر معامله گری در بازاربورسی که دارای موقعیت خرید و یا فروش قطعی شده می باشد می بایست در صورت انجام معامله بالاتر از حد خود را هم از لحاظ حجم و هم مقدار به اطلاع مدیریت بعدی برساند.به هنگام تنظیم گزارش،معامله گر می بایست قراردادهای ایجاد شده آتی و یا به منظور را جداگانه طبقه بندی و اعلام نماید.تعداد زیادی معامله گر بازار معتقدند ارایه خدمات باعث ایجاد شاخص های خوب و مناسب مرتبط با خرید و فروش و تصویب دانش دستندرکاران بازار خواهد شد.
تعبیر و تفسیر تغییرات شما به هنگام آنالیز جمع و مقدار قراردادها می بایست تمامی اشکال و ماه های هر کالای اساسی را در نظر بگیرید و تنها به جمع و مقدار قراردادهای خالی از اشکال نمی باشد.به هر جهت،جانب احتیاط را رعایت نمودن به مشابه افتد بهترین نتایج ممکن است،ماه هایی که با همدیگر جمع می شوند می بایست حتما مربوط به یک محصول و سال مشابه باشند.فاکتور های عرضه و تقاضا برای محصولات سال های مختلف می شود یکسان خواهد بود.
ممکن است تعداد کل قراردادهای باز خودتان را برای مجموع دو سال افزایش می دهد،در حالیکه روند قیمت ها در هر سال ممکن است عکس همدیگر عمل کنند.این قضیه ممکن است باعث برداشت وسیگنال های غلط خرید و فروش شود.با جداسازی اشکال دو سال مختلف در واقع می تواند به تعبیر و تفسیرهای فنی قابل اعتماد دسترسی یابد.
تغییرات جمع معاملات و قرارداد های باز زمانی ارزش پیش بینی برای معاملات برای شما ایجاد می کند تنها در ارتباط با تغییرات قیمت مورد ملاحظه قرار گیرند.تقریبا تمامی کتب تجزیه و تحلیل فنی خلاصه ای از قوانین و قواعد مرتبط با تغییرات حجم معاملات و قراردادهای باز را در اختیار خواننده خود قرار می دهند.بیشترین و مهمترین قسمت از این قوانین و مقررات عبارتند از: 1.در صورتیکه قراردادهای باز و قیمت ها هر دو همسو بالا باشند،این بدان معناست که موقعیت خرید است و از لحاظ فنی قوی میباشد.افزایش در قراردادهای باز به معنای آنست که قراردادهای جدید ایجاد شده و به علت اینکه قیمت ها رو به توسعه می باشند خریداران می بایست شوق بیشتری به نسبت فروشندگان داشته باشند.
2.قراردادهای باز رو به افزایش و در عین حال قیمت ها رو به کاهش است،در این حالت فروش و یا پوشش ریسک به دنبال بازار فنی ضعیف پدیدار شده است.مجددا افزایش قراردادهای باز بدین معناست که قراردادهای جدید به ثبت رسیده است.به هر جهت،به دلیل اینکه قیمت ها رو به کاهش می باشند،فروشندگان می بایست شور و شوق بیشتری برای فروش داشته باشند تا خریداران برای خرید.
3.اگر قراردادهای باز و قیمت ها رو به نزولی باشند،این بدان معناست که در وضعیت نقدینگی خرید واقع و بازار از لحاظ فنی قوی می باشد.از آنجاییکه قراردادهای باز رو به کاهش می باشد.پایاپای نمودن قراردادها و تبدیل به نقدینگی توسط خریداران و فروشندگان قدیمی بسیار بیشتر از جمع تعهدات خریداران و فروشندگان جدید خواهند بود.به اندازه ای که قیمت ها رو به کاهش باشد، خریداران قدیمی (که در حال حاضر فروش می کنند)،می بایست شوق بالاتری در بازارهای خود داشته باشند تا فروشندگان قدیمی (که در حال حاضر خریدارند) 4.در حالیکه قراردادهای باز رو به پایین ولی جهت قیمت ها به سمت بالا باشند،بدان معناست که فروش پوششی و بازار فنی ضعیف می باشد.مجددا،از آنجاییکه قراردادهای باز رو به کاهش می باشد،خریداران و فروشندگان قدیمی می بایست تعهدات خود را جبران نمایند،اما افزایش قیمت ها پیشنهاد می کند که فروشندگان قدیمی که در حال پوشش موقعیت های خود می باشند با بازخرید قراردادهای خود مصرترند تا فروشندگان جدید.در چنین حالتی بازار از لحاظ فنی ضعیف است.
آتش سوزی ها معمولا وقایع مستقلی هستند،وقتی آتش خانه فردی را می سوزاند بنای ساختمان سایر افراد رقیب را نابود و منهدم می سازد یعنی به هر حال تغییرات قیمت مستقل از تاثیرات خود نیستند.آنها تمامی رقبا را در همان زمان و عموم به همان روش تحت تاثیر قرار می دهند.به همین علت است که شما در میان بیمه نامه های مرسوم بیمه نامه قیمت خریداری می نماین(قیمت را بیمه کنید) در عین حال نوعی بیمه در بازار آتی کالا در دسترس هست که در اصطلاح فنی به آن هج اینگ (دیوار دفاعی در برابر کاهش قیمتها)می گویند.
تعاریف بسیاری در مورد هج اینگ ارائه شده است و شرایط و موقعیت های زیادی هست که تحت آن می توان هج کرد.همچنین هچ انواع و اقسام متعددی دارد.ساده ترین تعریفی که من می پسندم و ترجیح می دهم این است: معامله یا ایجاد جایگاه(موقعیت)در هر قرارداد آتی که الف‑جایگزین موقت برای معامله یا ایجاد جایگاهی که قرار است بعدا از طریق بازار ایمنی صورت پذیرد ارائه می نماید.ب-و از لحاظ اقتصادی جهت کاهش ریسک هدایت و مدیریت بنگاه (دادوستد) تجاری مناسب بوده وج- ناشی از تغییرات بالقوه قیمت داراییها ،دیون خدمات(موجود یا قابل پیش بینی )مرتبط با عملیات بنگاه تجاری است.
این تعریف برای همه کالاهایی که در معاملات آتی دادوستد می شوند از جمله ارز و نرخ بهره آتی مناسب است،این تعریف نشان می دهد که جمع کردن با کاهش ریسک مدیریت تجاری در هم آمیخته و پیوند دارد و برای ایجاد چنین کاهش ریسکی قیمتها در بازار آتی باید اساسا با ارزش دارایی،دیون و خدماتی که موضوع هج واقع شده اند مرتبط باشند.برای مثال،شرکتی که می داند شش ماه دیگر به مواد خام نیاز خواهد داشت از هم اکنون (برای کاهش ریسک افزایش قیمت در شش ماه آتی ) با ورود به بازار آتی و خرید قرارداد همان مواد خام هج می کند"ایجاد مصونیت" وبدین طریق قیمت خرید خود را تثبیت می نمایدو بعدا زمانیکه واقعا به کالا نیاز پیدا میکند شرکت عین کالا را از تهیه کننده معمول خود خریداری کرده و با فروش قرارداد آتی به تعهد خویش در بازار بیع آتی پایان میدهد و بدین طریق قرارداد آتی بعنوان جایگزین موقت برای معامله بعدی عمل می نماید.
بنابراین شرکتی که حامل موجودی است که می داند ملزم به فروش آن در ماه های آتی می باشد از طریق ورود به بازار بیع آتی و فروش فی المجلس موجودی مورد نظر قیمت خود را تثبیت و برای خود ایجاد مصونیت(هج) مینماید و بعدا زمانیکه نیاز واقعی به آن کالا احساس می کند اقدام به خرید عین کالا از تهیه کننده معمول خود می نماید و با فروش قراردادی آتی به تعهد خویش در بازار بیع آتی پایان می بخشد و بار دیگر قرارداد آتی به عنوان جایگزین موقت برای معامله بعدی عمل می نماید.
از طرف دیگر شرکتی که حامل موجودی است (کالا،خدمات و...) که می داند ملزم به فروش آن در ماه های آتی خواهد بود وهم اکنون با ورود به بازار بیع آتی و فروش موجودی مورد نظر جمع می کند (ایجاد مصونیت) کرده و قیمت خود راثبات می دهد و بعدا شرکت واقعا اقدام به فروش موجودی مربوطه سهامی عادی نمود و از طریق خرید مجدد بیع آتی به تعهدات خویش پایان می دهد،مجددا بیع آتی به عنوان جایگزین موقت عمل می کند.
تا زمانی که عین مواد و کالای قرارداد آتی مشابه یا رابطه نزدیک داشته باشند هج کردن می تواند برای کاهش ریسک قیمت ابزار بسیار موثری باشد.اما اگر آنها ارتباط نزدیک با هم نداشته باشند نه تنها ممکن است هج کردن موجب کاهش ریسک نشود بلکه ممکن است باعث افزایش آنی شود.وقتی کسی هج می کند در واقع ریسک تغییر سطح قیمت ها را با ریسک کمتر نسبت قیمت بین دو قیمت مرتبط یعنی قیمت نقدی بازار و قیمت آتی بازار مبادله می کند.
خرید یا فروش قرارداد آتی موجب هم پوشانی (جبران)جایگاه یا موقعیت مخالف در بازار نقدی می شود.درحالت ایده آل زیان در یک بازار دیگر جبران شده و خطر تهدید زیان ناشی از تغییر قیمت به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.لذا هدف از هج کردن تلاش برای مصونیت در برابر تغییرات شدید قیمت از طریق خنثی کردن تأثیر نوسانات قیمت می باشد.
اجازه دهید یک نمونه مشخص (مصداق عینی) را در نظر گرفته و بحث را از آن طریق دنبال کنیم.
فرض کنید که شما یک بسته بند خرده پای گوشت هستید و می دانید که در دسامبر آینده به چهارصد رأس دام برای کشتار و بسته بندی نیاز خواهید داشت.برای روشن شدن بحث فرض می کنیم که در بازار معاملات دام شیکاگو قیمت دام امروز برای دسامبر 43 دلار هر یکصد پوند (تا به 4 سنت هر پوند) گزارش شده است.
شما می دانید که به این قیمت می توانید تجارت بسته بندی گوشت سودآوری را مدیریت و هدایت کنید ولی نمی توانید مطمئن شوید قیمت نقدی دام زنده در دسامبر آینده چند خواهد بود،در نتیجه تصمیم می گیرید که هج کنید و با خرید 10 قرارداد آتی دام دسامبر (400000پوند یا حدود 400 رأس) این کار را انجام می دهید یعنی برای هر پوند 43 سنت می پردازید.
با چشم پوشی از چند عامل که بعدا به بررسی آن خواهیم پرداخت فرض کنیم که دسامبر فرا رسیده و شما آماده خرید عین کالا (دام زنده)هستید،و قیمت نقدی گاو به 47 سنت هر پوند افزایش یافته است،به طورعادی حاشیه سود در تجارت گوشت گاو به قدری با این قیمتهای دام زنده کم خواهد بود که حتی ممکن است به فکر صرف نظر از بسته بندی گوشت بیافتید ولی هجی که انجام داده اید کار خودش را کرده و عملا شما می توانید اکنون دام را هر پوند 43 بخرید نه 47 سنت و برای جابه جایی عملیات برای موقعیت آتی از طریق فروش10 قرارداد دام دسامبر در هر پوند 4سنت سود کنید همانگونه که قبلا گفتیم این شکل ساده شده مسئله است ولی در عین حال ابعاد اصلی ایجاد مصونیت خرید را نشان می دهد.
مصونیت فروش از نظر مفهومی (محتوایی) مشابه مصونیت خرید است ولی در مواردی استفاده می شود،برای مثال توسط بهای نقره فروشی که مقدار زیادی از این فلز را در اختیار دارد وسایل است ریسک افت آن را در طول زمان که در اثر افت قیمت نقدی ایجاد می شود کاهش می دهد اعمال می شود.در این حالت هر گونه کاهش و افت ارزش در موجودی نقره فروش تقریبا با سود ناشی از فروش کوتاه مدت نقره آتی جبران خواهد شد.
نتیجه هر چه که باشد هج کردن موجب مصونیت در برابر تغییرات و چرخش شدید قیمت در زمانی می شود که قیمت کالای مبادله شده در بازار نقدی (بازار پرداخت و تحویل فوری یعنی بازار عمده فروش) با قیمت کالای مورد نظر(مشروحه)و قیمت گذاری شده در بازار آتی ارتباط و نسبت نزدیکی دارد.
حرفه ای های میدان تجارت اقدام به هج می نمایند زیرا می خواهند قیمتی را تثبیت کنند که بتوان مطمئن شد با یک خطای ناچیز قابل تحقق باشد زمانی که آن ها هج می کنند البته فرصتی را برای کسب قیمت بهتر رها می کنند ولی در عین حال آنها با این کار خود را در برابر حصول یک قیمت بهت آور بد مصون می دارند.
چه کسی هدج می کند و چرا؟
با مروری بر شرکت هایی که از بازار آتی به عنوان ابزاری استراتژیک استفاده می کنند یا می بایست استفاده کنند نام شرکت هایی چون (اسامی شرکت ها درمتن موجود است) به چشم می خورد این است که اسامی می تواند همین طور ادامه داشته باشد،با نگاهی به گزارشات منتشره گوناگون (گزارشات دولتی و بخش خصوصی) معلوم می شود که هزاران تعاونی اعتباری بزرگ در بازارهای آتی گوناگون موقعیت هج برای خود ایجاد می کنند گر چه این اعداد و ارقام احتمالا مشمول دوباره شمارش شده باشند،نکته حائز اهمیت این است که شمار زیادی از تعاونی ها (شرکت ها) از بازار آتی برای هج کردن استفاده می کنند.
شرکت هایی که از بازار آتی به عنوان ابزار مدیریت تجاری به روش های متنوع و گوناگون با توجه به شرایط خاص وخط مشی تجاری بهره می گیرند.دکترهال بروک و رگینگ اقتصاددان مشهور در اقتصاد کشاورزی پس از بررسی های دقیق و گسترده فعالیتهای تجاری که از بازار آتی به عمل آورده است انواع متعددی از روش ها و گونه های هج کردن را شناسایی و تعریف کرده است.بنابر تعریف و شناخت دکتر هال بورت کاربرد هج بر نرخ به شرح زیر بیان شده است: هدج انبارداری: این نوع هج به منظور کسب حدأقل پرداخت قطعی هزینه های انبارداری و نگهداری کالا انجام می شود.مثل سیلوداری که ذرت را در ماه نوامبر به هدف ذخیره سازی و نگهداری تا تابستان آینده خریداری می نماید.سیلودار می گوید با فروش جولای به قیمت متفاوت که هزینه کالا بعلاوه هزینه انبارداری از نوامبر تا جولای را پوشش می دهد اقدام به هج می نماید.
هدج عملیاتی: در این روش هج در یک دوره زمان کوتاه انجام و تمام نمی شود و عمدتا در صنعت آسیابانی (آرد،روغن....) کاربرد دارد و با هدف از هج کردن کسب هزینه های انبارداری و نگهداری نیست.
هدج قابل پیش بینی: یا هجی که قیمت آن قابل پیشاپیش معلوم است،این شامل خرید یا فروش آتی به امید تعهد رسمی که قرار است بعدا ایجاد شود،همانطور که در خصوص بسته بندی گوشت گفتیم،در این حالت مجری بدون جابه جایی تعهد نقدی برای خود یک موقعیت آزاد در بازار آتی ایجاد کرده است.
هدج گزینشی :در این حالت هج برمبنای تخمین قیمت هاست،و انگیزه زیادی برای اجتناب از ریسک وجود ندارد،با این وجود برای جلوگیری از خسارت سنگین انجام می شود لذا شرکتی که هج ناقص انجام می دهد زمانیکه افزایش قیمت پیش بینی می شود آن شرکت هج کوتاه مدت در اختیار نخواهد داشت.
هدج اجتناب از ریسک یا هج تخمینی:این هج نوعی از ایجاد مصونیت است که نقره فروش در مثال قبلی جهت حفظ دارایی خود انجام می دادو شامل ایجاد موقعیت موازی یا مخالف کالای مشابه در بازار آتی و بازار نقدی می شود.
فواید متعدد: تعریف کاربرد بازار آتی بعنوان ابزار مدیریت روشن می سازد که بکارگیری درست هدج می تواند یکی از عناصر مهمی باشد که مدیران برای رسیدن به اهداف شرکت می توانند در بین استراتژی های خود به کار گیرند.حدأقل 6 نفع در کاربرد صحیح هج وجود دارند که عبارتند از: 1-اولا" هدج در برابر نواسانات شدید قیمت مصونیت ایجاد می کند و از این جهت به مدیر بازرگانی اجازه گریز از اثر ناخوشایند تغییرات قیمت را می دهد و مانع از مغلوب شدن او می شود.هج کردن با کاهش فشار ناشی از تغییرات قیمت ها می تواند موجب محافظت از حاشیه سود و درآمد ثابت می شود.
2-در ثانی و شاید هم به اندازه نکته اولی مهم این است که هج کردن برای یک شرکت در استراتژی خرید،فروش و قیمت گذاری انعطاف پذیری ایجاد می کند.مهمتر از همه هج کردن زمینه انعطاف پذیری و کنترل تعیین زمان خرید و فروش را فراهم مینماید یعنی امکان خرید زودتر و فروش دیرتر از رقیبان یا بر عکس را که ممکن است کلید رسید به قیمت بهتر باشد را فراهم می سازد.
3-ثالثا" در مواردی که کالا نیاز به ذخیره سازی یا نگهداری دارد هج کردن می تواند مثل یک سرمایه آزادی عمل کند که در غیر این صورت به شکل سرمایه خوابیده می ماند.خرید یک قرارداد جهت تحویل کالا در آینده تنها با پرداخت بخش ناچیزی از بهای آن انجام می شود و این به فرد تاجر این امکان را می دهد که همان اندازه از منابع را با سرمایه بسیار کمتر از ارزش آن تحت کنترل قرار دهد.همین کار به نوبه خود سود مازادی در قالب کاهش هزینه سرمایه گذاری و به تبع کاهش بهره را به همراه دارد،وانگهی تاجر قادر خواهد بود تأسیسات و تجهیزات انبارداری و نگهداری خود را کاهش دهد.
4-رابعا" کالاهایی که باید نگهداری یا ذخیره شوند با هدج کردن می توان هزینه انبارداری را کاهش داد زیرا قیمت آتی برای ماههای مختلف چنین هزینه ای را نشان خواهد داد.هدج انبارداری به همین منظور طراحی شده است.
5-خامسا" تعیین پیشاپیش هزینه ها و قیمت طراحی و برنامه ریزی تجاری را آسان می سازد.
6-و نفع آخر این است که سود برداشت شده از یک برنامه هدج مؤثر و کارآمد موجب افزایش ظرفیت وام گیری و اعتبار یک شرکت تجاری می شود و بانک تمایل بیشتری برای ارائه خدمات به آنهائی که باذکاوت و کارآمدی اقدام به هج می کنند دارد تا آنهاییکه هج نمی کنند.
همه آنچه گفته شد نشان می دهد که توسعه هدج موجب کاهش هزینه دادوستد جامعه شده و منافع اقتصادی بدنبال دارد.