مقدمه
شناخت از وضع موجود صنایع و ساختار حمایتی از آنها در راستای پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) از موضوعات مورد علاقه سیاستگذاران کشور است. تصمیمگیری در خصوص پیوستن به (WTO) نیازمند بررسی دقیق ( بر مبنای روشهای علمی) صنایع کشور در مورد مزیتهای نسبی و سیاستهای حمایتی موجود در آنهاست. پس از شناخت مزیتهای نسبی در صنایع، میتوان از آن به عنوان ابزاری جهت تخصیص مناسب منابع بین صنایع یا حتی درون صنایع استفاده نمود.
در این مقاله نیز سعی می شود با استفاده از معیار هزینه منابع داخلی[1] (DRC) که یکی از معیارهای مناسب جهت نشان دادن کارایی در تخصیص منابع است، مزیت نسبی در صنعت قطعهسازی مورد بررسی قرار گیرد. به جهت محدودیت در آمار و اطلاعات مورد نیاز تنها به هشت واحد تولیدکننده قطعات تند مصرف[2] خودرو (قطعاتی هستند که در طول عمر یک خودرو با سرعت بیشتری نسبت به سایر قطعات تعویض میشوند)،در دوره زمانی
77-1374 اکتفا شده است. بدین منظور ابتدا شاخصهای اندازهگیری هزینه منابع داخلی بررسی شده و سپس روش اندازهگیری هزینه منابع داخلی در این مقاله معرفی میشود و در ادامه نتایج محاسبات مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و در پایان خلاصه و نتیجهگیری ارایه میگردد.
1 . شاخصهای اندازهگیری هزینه منابع داخلی (DRC)
مفهوم هزینه منابع داخلی، کاربردی از تحلیل بازدهی عوامل بر پایه ارز خارجی است. به عبارت دیگر DRC هزینه فرصت از دست رفته واقعی منابع داخلی که صرف تولید یک کالای خاص بر حسب قیمتهای جهانی میشود، است و یا DRC نسبت ارزش سایهای دادههای خالص داخلی به ارزش سایهای ستاندههای خالص مبادله شده میباشد (فین1995). این معیاراولین بار توسط برونو[3] در سال 1976 و سپس در سال 1972 مطرح شد و سپس محققین دیگری نظیر کروگر (1972)، لوفسکی (1972)، گریناوی و میلز (1990)، فین
(1995) و پرکینز (1997) با انجام تعدیلاتی، آن را مورد استفاده قرار دادند.
روش هزینه منابع داخلی بسیار مشابه روش تحلیل هزینه فایده است. با این تفاوت که روش هزینه فایده، کل هزینه واقعی و سوددهی را مقایسه میکند؛ در حالی که روش DRC علاوه بر در نظر گرفتن هزینه منابع داخلی، صرفهجویی در ارز خارجی را نیز محلوظ میدارد. به عبارت دیگر روش هزینه منابع داخلی[4] یک معیار هزینه فایده است که براساس آن سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان نهایی کشور، تصمیم میگیرند که آن محصول را خود تولید کنند و یا آن را از بازارهای جهانی وارد نمایند. بدین ترتیب اگر منفعت نهایی خالص حاصل از تحلیل هزینه فایده مثبت باشد، طرح سرمایهگذاری انجام و در غیر اینصورت طرح متوقف میشود. پس مدل کلی DRC را میتوان براساس روش منفعت خالص اجتماعی[5] فرمولبندی و تفسیر نمود.
هزینه منابع داخلی (DRC) از طریق نرخ حمایت مؤثر[6] (ERP) نیز قابل محاسبه است. کروگر ( 1972) تحت فروض خاصی ثابت نمود که حمایت تعرفهای مربوط به فعالیت j به رابطهای بین دو معیار DRC و ERP منجر میشود. یعنی:
1 + DRCj = ERPj
استفاده از یک الگوی تعادل عمومی و حل آن به منظور یافتن ضرایب فنی تولید، روشی بود که توسط برونو و کروگر (1972) جهت محاسبه هزینه منابع داخلی بکار گرفته شد. اما این روش به دلایلی نظیر کمبود اطلاعات مورد نیاز و عدم محاسبه ضرایب فنی برای یک کالای خاص امکان استفاده را محدود میکرد.
ادوارد ( 1984) در مقالهای تحت عنوان منابع مزیت نسبی بینالمللی[7] فرمول DRC را به شکل سادهتری به صورت زیر بکار گرفت:
:C هزینه تولید
:e نرخ ارز
:Pw قیمت مرزی کالا
:Ci هزینه نهادههای وارداتی
در این فرمول نیز چنانچه DRC کوچکتر از یک باشد، به مفهوم وجود مزیت نسبی آن کشور در تولید کالای مورد نظر است.
دکتر تیزهوش تابان[8] نیز به منظور ارزیابی فعالیتهای برخی صنایع ایران از DRC کمک گرفت. الگوی تعدیل یافته DRC که توسط این محقق جهت توسعه برخی از صنایع ایران بکار گرفته شده است، عبارت است از:
:Vsi ارزش افزوده عوامل اولیه تولید داخلی که به طور مستقیم در تولید کالای j به هزینه فرصت یا قیمت سایهای آنها بکار رفته است.
:anj ضریب داده عامل اولیه غیرقابل تجارت به ازای هر واحد از کالای j
:Nn ارزش افزوده عوامل اولیه تولید داخلی ( که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بکار گرفته شده) در تولید یک واحد از نهاده غیرتجاری nام که در تولید کالای j به قیمت سایهای بکار رفته است.
:Dij قیمت سایهای نهاده داخلی i ام که به طور مستقیم در تولید کالای jام به کار رفته است.
:P/j قیمت C.I.F. واحد کالای jام
:Mhj قیمت C.I.F. نهاده وارداتی است که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم در تولید یک واحد از کالای jام بکار رفته است.
:Flj قیمت نهادههای وارداتی مستقیم وغیرمستقیم بکار رفته در تولید کالای j ام
به هر حال هزینه منابع داخلی iامین فعالیت عبارت است از نسبت هزینههای عوامل داخلی مستقیم و غیرمستقیم ارزیابی شده در هزینه فرصتشان برای تولید یک واحد از محصول iام، به تفاوت بین درآمدهای نقدی خارجی ناشی از تولید کالای jام و هزینه ارز خارجی نهادههای وارداتی مستقیم و غیرمستقیم.
براساس آنچه که در مورد روش محاسبه DRC در بالا بیان شد، در محاسبات آن بایستی هزینههای فرصت داخلی کسب یک واحد ارز خارجی مورد محاسبه قرار گیرد. بنابراین در صورت کسر DRC، به منابع داخلی به کار گرفته شده در تولید یک واحد از کالای مورد نظر توجه میشود.
به علت عدم دسترسی به ضرایب فنی در سطح کالایی وکمبود اطلاعات در این زمینه، عملاً محاسبه DRC در سطح کالایی با مشکل مواجه است. لذا جهت حصول هزینه منابع داخلی در سطح کالایی، نظرات به سمت هزینههای حسابداری واحدهای تولیدی سوق یافت و از این رهگذر رهیافت جدیدی حاصل آمد. این معیار که اطلاعات مورد نیازش به هزینههای حسابداری بنگاهها وابسته است، اولاً به ضرایب فنی نیازی ندارد و ثانیاً DRC در سطح کالایی را میسر میسازد[9].
ویژگی اصلی رهیاف جدید بکار گرفته شده در محاسبه DRC استفاده از هزینههای حسابداری بنگاههای اقتصادی است. البته این روش محاسبه DRC توسط گریناوی و میلنر
(1993)[10] در ماداگاسکار و پرکینز (1997)[11] در چین به نوعی استفاده شده است.
2 . معرفی روش اندازهگیری DRC
مفهوم هزینه منابع داخلی که قبلاً نیز بدان اشاره شده بود را میتوان به صورت زیر تصریح نمود:
(نرخ ارز موثر × ارزش افزوده جهانی به پول خارجی) / (هزینه فرصت عوامل داخلی به پول ملی) = DRC
صورت کسر یعنی هزینههای عوامل داخلی به دو بخش هزینههای اولیه تولید و هزینههای غیرتجاری قابل تقسیم است:
هزینههای عوامل اولیه نظیر نیروی کار و سرمایه که با استفاده از تعدیلات لازم، منعکس کننده هزینههای فرصت عوامل داخلی خواهند بود.
هزینههای غیرتجاری (شامل مواردی است که نه قابل صادر و نه وارد کردن هستند) نظیر هزینههای انرژی، آب، برق، سوخت، مالیات، اجاره، هزینههای تعمیرات و نگهداری، بیمه و دیگر هزینههای غیر تجاری.
در مخرج کسر DRC ارزش افزوده جهانی یک واحد از کالای مورد نظر قرار دارد که در آن قیمت جهانی محصول عامل تعیین کننده است. برای بکارگیری قیمت میتوان برای کالای صادراتی از قیمت F.O.B. و کالای وارداتی از قیمت C. I. F. استفاده نمود. بنابراین قابل ذکر است که نسبت هزینه منابع داخلی، هزینه فرصت عوامل داخلی را برای کسب یک واحد ارز خارجی در کالای صادراتی و هزینه فرصت عوامل داخلی را برای صرفجویی یک واحد ارزی خارجی در کالای وارداتی محاسبه میکند.
با کسر بهای خارجی محصول مورد نظر از ارزش اقلام و مواد تجاری مصرف شده در تولید یک واحد کالا ( به ارز خارجی)، ارزش افزوده خالص به ارز خارجی به دست میآید.
این روش محاسبه DRC، به جهت استفاده از اطلاعات به هنگام ( چرا که هر ساله میتوان با به هنگام کردن اطلاعات این معیار را محاسبه نمود)، استفاده از قیمتهای سایهای در محاسبه هزینههای فرصت عوامل (که موقعیت پیشنگر را مهیا میکند) و استفاده از ضرایب فنی واقعی تولید نسبت به سایر روشهای سنتی DRC ترجیح داده شده است.
بر اساس نکات مطرح شده فرمول DRC را میتوان به صورت زیر بیان نمود:
:S محصول موردنظر
:A هزینه سربار تولید یک واحد کالای S (ریال)
:M هزینههای غیرتجاری یک واحد کالای S (ریال)
:b ضریب تعدیل هزینه و دستمزد نیروی کار برای تخمین هزینه فرصت آن (درتحقیق حاضر این ضریب برابر با 75% در نظر گرفتهشده است).
:C هزینه دستمزد مستقیم نیروی کار یک واحد کالای S (ریال)
:e ضریب تعدیل هزینه سرمایه استفاده شده برای تخمین هزینه فرصت آن و یا نرخ سایهای بهره (در تحقیق حاضر این ضریب برابر با 24% در نظر گرفته شده است)
:F هزینه کل سربار تولید یک سال بنگاه تولیدی برای تمام محصولات تولیدی (میلیون ریال)
:G ارزش کل سرمایه شرکت (میلیون ریال)
:A/F سهم تناسبی هزینههای سربار برای یک واحد از محصول s
:e.(A/F).G هزینه فرصت سرمایه برای یک واحد از محصول s (ریال)
:H قیمت جهانی محصول s (دلار)
:I ارزش مواد مصرفی و کالاهای واسطهای مصرف شده برای یک واحد از محصول s (ریال)
:J ارزش مواد مصرفی و کالاهای واسطهای مصرف شده برای همه محصولات در یک سال (میلیون ریال)
:K ارزش کل مواد مصرفی و کالاهای واسطهای مصرف شده برای همه محصولات در یک سال (میلیون ریال)
:(I/J) سهم تناسبی مواد مصرفی و کالاهای واسطهای مصرف شده برای یک واحد از محصول s
: (I/J).K ارزش کل مواد مصرفی و کالاهای واسطهای مصرف شده برای یک واحد از محصول s (دلار)
:L نرخ مؤثر ارز
بدین ترتیب ملاحظه میشود که در صورت کسر DRC هزینه همه عوامل تولید و نیز اقلام غیر تجاری سنجیده میشود و در مقابل در مخرج کسر، ارزش افزوه جهانی کالای تولیدی وارد شده است.
همانگونه که از فرمول DRC ملاحظه میگردد، عمده متغیرها به صورت سرانه به کار گرفته شدهاند. دراین صورت تنها لازم است اطلاعات و آمار مورد نیاز مستخرج از حسابهای بنگاهها را بر میزان تولید سالانه تقسیم نموده تا سرانه آنها به دست آید.
3 . اندازهگیری DRC واحدهای قطعهسازی منتخب
31. انتخاب واحدهای قطعهساز
در این مرحله براساس شاخصهایی نظیر بیشترین سهم از بازار، وجود سیستم حسابداری صنعتی جهت تفکیک حسابها، پوشش اطلاعات طی سالهای 771373 و ... مجموعاً8 واحد انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامههای تنظیمی جمعآوری گردید.
بدین ترتیب اطلاعات واحدهای قطعهسازی زیر که در مجموع در برگیرنده 20 محصول تولیدی این شرکتهاست، جهت ارزیابی هزینه منابع داخلی کالاهای تولیدی بکار گرفته شد:
1 شرکت کیان تایر (5 محصول)
2 شرکت لاستیک دنا (5 محصول)
3 شرکت صنایع لاستیک کرمان (5 محصول)
4 شرکت کمک فنر ایندامین (یک محصول)
5 شرکت ایران رادیاتور (یک محصول)
6 - شرکت سهامی عامل فنرسازی خاور (یک محصول)
7 کارخانجات تولیدی زر ( یک محصول)
8 شرکت تولیدی لنت ترمز ایران ( یک محصول)
32. جمعآوری آمار و اطلاعات
بخشی از اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی DRC هر کالا مربوط به واحد خاص از گزارشهای مجمع عمومی سالیانه و گزارشهای حسابرسی بنگاهها استخراج شده است و بخش دیگر اطلاعات که مربوط به قیمتهای جهانی محصولات و مواد اولیه است از آمارهای منتشره از سوی مرکز تجارت بینالملل (ITC) با استفاده از نرم افزار PC/TAS جمعآوری گردید و در مواردی هم که اطلاعات تفکیکی در نرم افزار فوق موجود نبوده از واحدهای تولیدی و یا از طریق اطلاع از قیمت محصولات مشابه خارجی وارداتی، اطلاعات مورد نظر تهیه شده است. در اینجا لازم است اشاره گرددکه ارزش گذاری اقلام مواد و کالاهای واسطهای تجاری و نیز محصولات برحسب قیمتهای F.O.B. و برای کالاهای تولیدی جایگزین واردات، قیمتهای C.I.F. آنها به عنوان قیمت سایهای در نظر گرفته شده است.