انسان همواره از زمین لرزه وحشت دارد .
هر سال در اثر خرابی های عظیمی که زمین لرزه ها به وجود می آورند ، افراد زیادی جان خود را از دست میدهند .زمین لرزه ها اگر شدید باشند ، بزرگترین سوانح و بلایای طبیعی را باعث می شوند .
سالانه حداقل دو زمین لرزه بزرگ و هزاران لرزه کوچک تر در زمین رخ میدهد فقط در موارد معدودی می توان زمین لرزه را پیش بینی کرد از قبل اخطارها و توصیه های لازم را به اطلاع مردم رساند.
از زمانی که انسان توانایی نوشتن و طراحی کردن را به دست آورده ، گزارش هایی در مورد وقوع زمین لرزه به ثبت رسیده است.
به نظر می رسد که شهر باستانی « تروی » حدود3000 سال قبل در اثر زمین لرزه ویران شده باشد .
حوادث ناشی از زمین لرزه در تمام قرون وجود داشته و بعضی وقت ها با تلفات جانی بسیار همراه بوده است .
در سال 1755 میلادی ، وقتی شهر لیسبون (پایتخت کشور پرتغال ) به شدت تکان خورد ، حدود 30000 نفر از مردم جان با ختند .
در قرن نوزدهم زمین لرزه های بزرگی در ایران ، هند ، ژاپن و ایتالیا و کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی به وقوع پیوسته است .
در تمام موارد، قبل از وقوع زمین لرزه هیچ اطلاع و اخطاری وجود نداشته است .
اما تمام زمین لرزه ها در مناطقی رخ داده اند که سابقه ای طولانی از زمین لرزه داشته اند ؟؟؟؟؟؟
صد سال آخر در ابتدای قرن حاضر ، جمعیت زمین یک میلیارد نفر بود .اکنون جمعیت زمین به 6میلیارد رسیده است و این رشد هنوز ادامه دارد.
شهرها گسترش یافته اند و افراد بیش تری در مناطق حومه شهرها ساکن شده اند.
بسیاری از مردم جهان در نقاطی زندکی می کنند که زلزله خیز به شمار می آیند و سابقه زمین لرزه داشته اند و به همین دلیل، وقوع فجایع انسانی بزرگتر ، متحمل به نظر می رسد .
بعضی از شهرهای بزرگ در معرض خطر قرار دارند .
در سال 1906 میلادی زمین لرزه ای سانفرانسیسکو را تکان داد و بخش وسیعی از شهر را ویران کرد و وقوع آتش سوزی های گسترده نیز بر ابعاد ویرانی افزود.
توکیو هم در سال 1923 زمین لرزه را بار دیگر تجربه کمرد و مکزیکوسیتی نیز چندین بار به لرزه درآمد.یکی از بدترین زمین لرزه ها در سال 1976 در شهر صنعتی تانگشان در چین به وقوع پیوست که حدود 000/650 نفر را به کام مرگ فرو برد .
قدرت یک زمین لرزه را می توان از آن چه بر سر زمین می آورد فهمید .
در سال 1968 یکی از شدیدترین زمین لرزه های این قرن در شهر « انکوریچ» در الاسکا به وقوع پیوست.
خیابان ها شکاف برداشتند و دهان بازکردند و در بعضی نقاط زمین حدود 11متر بالا آمد .خشکی مثل ژله به لرزه در آمد و موجب لغزش های زمین شد .
امواج عظیمی از دریا به سمت ساحل هجوم می آوردند و ویرانی را کامل کردند .
به دشواری می توان چیزی ساخت که درچنین زمین لرزه ای دوام آورد وبر جا بماند .
امروزه ، چه در مناطق شهری و چه در مناطق روستایی ، سکونت در یک ناحیه زلزله خیزی امری عادی شده است .
هر بار پس از وقوع زمین لرزه ، خرابی ها ترمیم می شود و انسان درس هایی می آموزد که چگونه هنگام زمین لرزه بزرگ بعدی بقای خود را حفظ کند اما همواره هر فردی امیدوار است که زمین لرزه بعدی در نقطهای دیگر رخ دهد .
سنگ های متحرک به سادگی می توان شواهدی یافت که زمین زیر پای ما آن طور هم که به نظر میرسد ، آرام و پایدار نیست .
به ناحیهای که لایه های سنگی زمین در معرض دید قرار دارند نظر اندازید .
تپه های ساحلی مکان خوبی برای آغاز این جستجو هستند .
خطوط سنگ ها را بررسی کنید و ببینید آیا مستقیم هستند .
اگر چنین باشد ، اهالی آن محل خوش شانس هستند .اما اگر سنگ ها شکسته و خم شده و زاویه دار باشند ، مشخص می شود که در گذشته نیروی بزرگی آن هارا به حرکت و جابجایی واداشته است .
این نیرو ممکن است زمین لرزه هایی را به وجود آورده باشد.
لایه های سنگ بیشتر سنگ هایی که برروی آن ها قدم می گذاریم ، از قطعات کوچکی ساخته شده اند که به هم فشرده شده اند .
این تکه ها و قطعات یا در اثر خرد شدن سنگ های قدیمی به وجود آمده اند و یا از بقایای گیاهان و جانواران شکل گرفته اند .
این نوع سنگ ها را سنگ رسوبی می نامند.
بعضی وقت ها بقایای گیاهان و جانوران ، درون سنگ های رسوبی به شکل فسیل حفظ می شود .
بعضی رسوبات به وسیله آب دریا شسته شده اند و به بستر دریا انتقال پیدا کرده اند .
سایر رسوبات هم بقایای حیات در دریاهای باستانی هستند که مرده اند و به بستر دریا افتاده اند.
وقتی سطح آب دریا بالا می آید و خشکی در آب فرو می رود و زیر لایه های گل و لای قرار می گیرد نیز امکان شکل گیری سنگ های رسوبی به وجود می آید .
سنگ آهکی یکی از انواع سنگ های رسوبی است .قطعاتی که سنگ آهن را می سازند ، زمانی صدف یا بقایای موجودات دریایی بوده اند که پس از مرگ این موجودات در بستر دریا رسوب کرده اند ، به تدریج ، در بستر تخت و گسترده ،لایه به لایه بر این رسوبات افزوده شده است این نوع لایه های سنگی را چینه می نامند که شکل گیری هر لایه هزاران سال طول می کشد و رسوبات به تدریج روی هم انباشته می شوند .
چین ها و گسل ها : لایه های رسوبی معمولاًبه شکل تخت و صاف باقی نمی مانند.
این لایه ها از بالا ، پایین و کناره ها تحت فشار قرار دارند .
و تغییر شکل میدهند.
البته تغییرات مزبور در مقیاس زمان زمین شناختی ، که معمولاً میلیون ها میلیون سال را در بر می گیرد ، به وجود می آیند .
نیروهای مؤثر بر سنگ ها می توانند آنها را خم کنند؛ درست مانند انگشتی که بر یک ورق کاغذ فشار وارد می آورد.
خم شدن سنگ را چین خوردگی می نامند.
رشته کوه های بلند زمین نیز به همین شکل و با دین خورىن سنط های رسوبی به وجود آمده اند.
به این ترتیب می توان توضیح داد که چرا بقایای فسیل موجودات دریایی معمولاً در نوک سلسله کوه های چون آلپ و هیمالیا پیدا می شود.
بعضی وقت ها لایه های سنگ به جای آن که در اثر فشار خم شوند، شکسته می شوند.
این حالت شبیه شکسته شدن استخنوان بازو است.
استخوان به دو تکه تقسیم می شود که در یک امتداد قرار ندارند و از حالت همراستایی خارج شده اند.
وقتی نظیر این حالت در مورد لایه های سنگ اتفاق می افتد، خط گسل به وجود می آید.
برخلاف شکستگی بازو که امکان ترمیم و جوش خوردین آن وجود دارد، خط گسل همواره باقی می ماند و باعث سستی زمین می شود.
اگر فشار روی سنگ ها باز هم افزایش یابد، حرکات بیشتری را به دنبال می آورد.
معمولاً ابتدا سنگ های نزدیک به خط گسل به حرکت در می آیند.
چین ها و گسل ها شواهد ساده ای هستند که نشان می دهند نیرویهای بزرگی بر سنگ ها ورد می آیند.
در بعضی نقاط زمین این نیروها فعال تر هستند و احتمال وقوع زمین لرزه وجود دارد.
این حرکات معمولاً خیلی کند هستند و در زمانی بسیار طولانی انجام می شوند.
در بیشتر موارد، حرکات مزبور آن قدر کوچک هستند که حس نمی شوند.
زمین لرزه فقط هنگامی رخ می دهد که حرکت سنگ ها خیلی ناگهانی و شدید است.
بعضی نقاط زمین درطول 100 میلیون سال بارها محل چنین فعالیت هایی بوده اند.
انسان ها فقط از حدود چهار میلیون سال قبل بر روی زمین می زیسته اند و بنابراین درک این فواصل زمانی برای ما دشوار است.
زمین لرزه ها مدت ها قبل از به وجودن آمدن انسان ها اتفاق می افتاده اند و یقیناً مدت ها پس از آنها بی ادامه خواهند یافت.
گسل های محترک خطوط گسل در تمام نقاط جهان پراکنده هستند.
بعضی از این خطوط در سنگ های باستانی به وجود آمده اند که میلیون ها سال قبل شکسته شده اند.
خطوط دیگر نتیجه شکست های جدیدتر هستند و نیروهای درون زمین هنوز هم آنها را حرکت می دهند.
زمین می تواند در اطراف تمام خطوط گسل حرکت داشته باشد، اما این حرکت در اطراف خطوط جدیدتر بیش تر به چشم می خورد.
حتی یک خط گسل جدید هم ده ها میلیون سال عمر دارد.
سن خطوط گسل قدیم تر به صدها میلیون سال می رسد.
حرکت در امتداد گسل خطوط گسل در اندازه های مفتاوت دارند، بعضی از آن ها نتیجه شکست های کوچکی هستند که فقط چند سانتی متر زمین را جا به جا کرده اند.
خطوط گسل بزرگ، معمولاً چند کیلومتر در عمق سنگ ها پیش می روند و می توانند تمام طول یک قاره را در برگیرند.
وقتی فشار وارد بر لایه های سنگ از حد نقطه شکت فراتر می رود، با شکسته و جدا شدن سنگ ها، گسل به وجود می آید.
در این حال، تنش آن قدر بالا می رود که شکستگی سنگ و تشکیل را به دنبال می آورد.
پس از اولین شکست، حرکت متوقف می شود تا دوباره تنش ایجاد شود و افزاش یابد.
نیروها می خواهند سنگ را حرکت دهند، اما اصحکاک و فشار در مقابل این حرکت مقاومت ایجاد می کنند.
سرانجام، تنش آنقدر بالا میرود که سنگ دوباره در امتداد خط گسل به حرکت در می آید.
در بعضی نقاط، نیروها به شکل کشش بر سنگ وارد می آیند و سبب شکست در امتداد یک خط گسل معمولی می شوند.
به گونه ای که سنگ به یک پهلو می غلتند.
به این ترتیب، روی زمین پله ای ایجاد می شود که طول آن می تواند از چندسانتی متر یا چند متر تغییر کند.
اگر حرکت سنگ در امتداد خط گسل ادامه یابد، پرتگاه تندی شکل می گیرد که گاه ارتفاعش به چندمتر می رسد.
حرکت در تمام جهت ها نوع دوم حرکت، زمانی پدید می آید که نیروها از هر دو پهلو بر سنگ فشار وارد می آروند.
به این ترتیب، سنگ های یک سمت شکست برمی دارند و به روی سمت مقابل می لغزند.
این نوع گسل را گسل معکوس می نامند.
که ممکن است منظره و چشم انداز آن شبیه یک گسل معمولی باشد؛ در این حالت نیز پله ای کوچک و یا پرتگاهی بزرگ، نشان دهنده محل حرکت سنگ ها است.
نوع سوم گسل را گسل جانبی می نامند.
این دو نوع گسل وقتی به وجود می آید که سنگ دردو جهت متفاوت از پهلو حرکت می کند.
نشان این گسل معمولاً تغییر ناگهانی و قائمه ای مسیر رودها است.
با ادامه یافتن حرکت سنگ ها جریان این رودهادائماً تغییر می کند.
گرچه در این حالت حرکت عدتاً جانبی است و نه به بالا و پایین، اما ممکن است زمین در یک سمت گسل بالا بیاید و تشکیل پرتگاهی بدهد.
در بعضی نقاط سنگ به وسیله چندین خطگسل شکسته می شوند.
این شکست ها می توانند در یک جهت و یا در تمام جهات رخ دهند.
در جدا ساختن سنگ ها اثر می کند، ممکن است زمین به وسیله چند گسل موازی شکسته شود.
زمین بین گسل ها می تواند نشست کند و یک دره نشستی را به وجود آورد.
دره مرگ درکالیفرنیای آمریکا به همین شکل پدید آمده است.
جایی که تعداد گسل ها باز هم بیشتر است، زمین می تواند در امتداد هر یک از گسلها فرونشیند و مجموعه ای از پله ها را به وجود آورد که به گسل پلکانی معروف هستند.
بزرگ ترین خطوط گسل در امتداد لبه قطعات بزرگ پوسته زمین که صفحه نامیده می شوند قرار گرفته اند.
تمام قاره ها و اقیانوس ها روی این صفحات قرار دارند.
صفحات پوسته زمین در تمام جهات حرکت می کنند : به سوی هم می آیند، از هم دور می شوند، و بعضی وقت ها کنار هم می لغزند .
حرکت همین صفحات که بیشترن تعداد زمین لرزه ها و شدیدترین آنها را به وجود می آورد.
صفحات پوسته زمین نیروهایی که لایه های سنگ را حرکت می دهند، در روی زمین دیده نمی شوند.
این لایه ها هزاران متر ضخامت دارند و وزنشان خیلی زیاد است.
باد، باران، یخ، رودها و اقیانوس ها می توانند منظره و چشم انداز زمین را تغییر دهند، اما قدرت آن را ندارند که سنگ های لایه های زمین را خم کنند و یا بشکنند.
نیروهایی که چنین توانی دارند، درون زمین و زیر همین سنگ ها انباشته شده اند.
لایه های زمین لایه خارجی و سخت زمین را پوسته می نامند.
پوسته لایه ای نازک است و فقط 5 تا 50 کیلومتر عمق دارد.
این پوسته را از آن جهت نازک می نامیم که فاصله بین سطح زمین و مرکز آن (یعنی شعاع زمین) حدود 6000 کیلومتر است.
حدود سی سال قبل زمین شناسان کشف کردند که پوسته زمین یک قطعه سخت و یکپارچه نیست و به صفحات متعددی تقسیم می شود.
این صفحات همانند کلک های غول پیکری روی لایه زیری شناور هستند.
پوسته و قسمت های بالایی گوشته زمین را که لایه زیر پوسته است، لیتوسفر یا سنگ گره می نامند.
حدود 300 میلیون سال قبل، زمین فقط دارای یک قاره بزرگ بود که زمین شناسان نام آن را «پانگه آ» گذاشته اند.
سپس این قاره به تدریج شکسته شد و صفحات مجزایی به وجود آمدند.
از آن زمان تاکنون، صفحات در تمام جهات حرکت کرده اند.
نقاطی که از پوسته که در قدیم نزدیک خط استوا قرار داشته اند، اکنون مقدار زیادی به سمت شمال حرکت کرده اند.
به کمک این نظریه می توان توضیح دادن که چرا سنگ های آهکی با فسیل های مرجانی در نقاطی پیدا می شوند که آب و هوایشان برای رشد مرجان ها بسیار سد و نامناسب است.
امروزه پوسته زمین دارای پانزده صفحه بزرگ و چندین صفحه کوچک تر است.
این صفحات بسیار آهسته و با سرعت 2 تا 4 سانتی متر در ثانیه حرکت می کنند.
این سرعت برای ما بسیار کند به نظر می آید، اما زمان زمین شناختی در مقیاس میلیون سال اندازه گیری می شود.
با این سرعت، در طول حدود 50 میلیون سال، اقیانوسی به پهنای 2000 کیلومتر شکل می گیرد.
اقیانوس آرام نیز همین گونه به وجود آمده است.
به این ترتیب می تواند فهمید که چرا بعضی سنگ های قدیمی تر، مثلاً نظیر زغال سنگ، در هر دو سمت اقیانوس آرام یکسان و همانند هستند.
چرا صفحات حرکت می کنند؟
درون زمین باید چیزی در جریان باشد که صفحات حرکت می دهد.
فهم دلیل این مورد خیلی ساده نیست، زیرا هیچ کس نمی تواند به درون زمین برود و وضعیت را از دهانه نزدیک مطالعه کند.
خروج سنگ های مذاب از دهانه آتشفشان ها تا حدودی نشان دهنده چیزی است که زیر پوسته جریان دارد.
امواج ضربه ای زمین لرزه ها نیز اطلاعاتی در این مورد ارائه می دهند.
درون زمین آن قدر داغ است که سنگ ها ذوب می شوند.
با این وجود، هسته زمین همچنان جامد باقی می ماند، زیرا فشار خیلی زیاد است؛ اما توده سنگ های مذاب می تواند به آهستگی حرکت کند.
جریان های مواد داغ ، از طریق گوشته به سمت پوسته حرکت می کنند.
وقتی جریان مواد مذاب به گوشته می رسد، در زیر پوسته منشعب می شود و در جهت های مختلف به حرکت در می آید.
این جریان ها را جریان های همرفتی می نامند.
جریان های همرفتی درون سنگ ها می توانند صفحات بالای آنها را حرکت دهند.
وقتی صحات به حرکت در می آیند، به هم برخورد می کنند، از هم دور می شوند، و یا از روی هم می گذرند.
فشارهایی که این حرکات را سبب می شوند، بسیار عظیم و غیرقابل مهار هستند.
صفحات به راحتی حرکت می کنند.
وقتی صفحات به روی هم ساییده میشوند.
سنگ ها امواج ضربه ای بیرون می فرستند.
ما این ارتعاشات را به شل زمین لزره روی زمین حس می کنیم.
بعضی وقت ها حرکت بخشی از صفحات متوقف می شود که اصطلاحاً می گویند این صفحات را به قفل شده اند و در این هنگام، فشاری که صفحات را به حرکت در می آورد انباشته می شود تا سرانجام صفحات مجدداً تکان بخورند و به حرکت در آیند.
به این ترتیب، تمام انرژی به طور ناگهانی رها می شود و زمین لرزه اصلی به وجود می آید.
بین آتشفشان ها و زمین لرزه ها ارتباط وجود دارد.
هر دو واقعه زمانی رخ می دهند که سنگ ها یا در حال گسسته شدن و یا در حال فشار آوردن بر هم هستند.
سنگ مذاب می تواند از شکاف ها بالا بیاید و به شکل گدازه روی زمین جاری شود.
همان نیرویی که صفحات را به حرکت در می آورد، آتشفشان ها را هم به فوران وا می دارد.
مناطق زلزله خیز در طول تاریخ زمین لرزه ها همواره در مناطق خاصی اتفاق افتاده اند.
در دهه های اولیه قرن بیستم کشورهای ایران، ترکیه، ژاپن و هند شاهد وقوع زمین لرزه بوده اند.
به نظر می رسد که هیچ چیز تغییر نکرده است؛ هر چند امروزه امروزه در مورد سایر نقاط زلزله خیز از قبیل کالیفرنیای آمریکا و اندونزی نیز اطلاعات بیشتری در دسترس ما قرار دارد.
نقشه زیر نشان می دهد که برای نقاط زلزله خیز جهان الگو یا طرح خاصی وجود دارد.
این الگو یا طرح به ما کمک می کند تا دلیل وقوع زمین لززه را توضیح دهیم.
کمربندهای زمین لرزه «رابرت مالت» اولین کسی بود که نقشه ای از مناطق زلزله خیز جهان تهیه کرد.
این مهندس از سال 1830 میلدی اطلاعات مربوط به حدود 7000 زمین لرزه را جمع کرد و محل آنها را بر روی یک نقشه علامت زد.
او می دانست که اگر بخواهد دلیل وقوع زمین لززه را بفهمد باید در مورد مکان وقوع زمین لرزه اطلاعاتی داشته باشد و در جستجوی نقطه اشتراک یا شباهت های این نقاط بود.
به نظر می رسد که روی زمین نقطه ای وجود ندارد که هیچ گاه به لرزه در نیامده باشد، اما این لرزه های کوچک با حرکات تند شدیدی که زمین لرزه نامیده می شوند، خیلی تفاوت دارند.
زمین لرزه های کوچک عمدتاً در امتداد خطوطی خاص از سطح کره زمین به وقوع می پیوندند.
این خطوط را کمربندهای زمین لرزه نامیده اند.
تعدادی از کمربندهای زمین لرزه در لبه یا کناره قاره ها قرار گرفته اند.
سواحل غربی آمریکای جنوبیف مناطق آمریکای مرکزی و سواحل غربی آمریکای شمالی غالباً دچار زمین لرزه می شوند.
کمربند زمین لرزه دیگری نیز از سرتاسر اروپای جنوبی می گذرد و وارد آسیا می شود.
یکی از فعال ترین کمربندهای زمین لرزه در غرب اقیانوس آرام قرار گرفته است.
مرز صفحات نقاط زلزله خیز یک جهان یک نقطه اشتراک دارند؛ تمام آنها نزدیک به لبه صفحات تشکیل دهنده پوسته زمین قرار گرفته اند.
در این نقاط چیزی در حال رخ دادن است که موجب زمین لرزه می شود.
هر حرکتی که در صفحات پدید می آید، به گونه ای زمین را تکان می دهد.
لرزه های کوچک معمولاً در نقاطی به وجود می آیند که صفحات از هم دور می شوند و گدازه از بستر اقیانوس بیرون می زند.
در وسط اقیانوس اطلس، یعنی مکانی که صفحه آمریکای شمالی و صفحه اوراسیایی از هم فاصله می گیرند، چنین جریانی در حال وقوع است.
در امتداد ساحل غربی آمریکای شمالیف دو صفحه در حال گذر و لغزیدن از کنار هم هستند.
مرز بین این دو صفحه را گسل سن آندریاس می نامند.
لرزه های کوچک و زمین لرزه های بزرگ در این حایه نیز متداول هستند.
در بخش غربی اقیانوس اطلس، صفحات پوسته در حال تصادم هستند.
صفحاتی که به سمت غرب در حرکت هستند، به زیر صفحه بزرگ اوراسیایی فرو می روند و با باز کردن راه خود، به حرکت ادامه می دهند.
در امتداد این خط، سنگ های مذاب راهشان را از درون پوسته به سمت بالا می گشایند و به صورت آتشفشان به بیرون فوران می کنند.
بعضی زمین لرزه ها از خطوط زمین لرزه و مرز صفحات دور هستند و در نقاطی رخ می دهند که خطوط گسل قدیمی و تقریباً ساکن وجود دارند.
پیش بینی وقوع این زمین لرزه ها خیلی دشوار است، زیرا در اکثر موارد وقوع آنها غیرقابل انتظار است.
بعضی از خطوط گسل قابل تشخیص نیستند، مگر آن که زمین لرزه ای وجود آنها را آشکار کند.
مرکز زمین لرزه سنگی را در یک آبگیر یا استخر بیندازید و آنچه را که اتفاق می افتد، ببینید.
موج های کوچک حلقوی از مرکز (نقطه برخورد سنگ به آب) به سمت خارج حرکت می کنند.
سنگ، با انرژی ای که در اثر سقوط به دست آورده، آب را آشفته می کند و همین انرژی است که موج ها را به وجود می آورد.
زمین لرزه ها هم به وسیله انرژی ای که وجود می آیند که در اثر ناگهانی سنگ ها ایجاد می شود.
در این حالت نیز موج هایی به وجود می آیند و همان طور که انرژی آنها از محل به حرکت در آمدن زمین (مرکز زمین لرزه) به اطراف پخش می شود، تکان هایی ایجاد می کنند و حتی می توانند موجب شکاف برداشتن زمین شوند.
در اعماق زمین بعضی از شدیدترین زمین لرزه ها درنقاطی به وجود می آیند که صفحه ای از پوسته زمین با فشار به زیر صفحه ای دیگر رانده می شود.
در این حالت، درجایی که بستر دریا شکسته می شود و پایین می رود، یک گودال اقیانوسی عمیق به وجود می آید.
این پدیده، عمیق ترین گودال های اقیانوسی را در امتداد ساحل آمریکای جنوبی و بخش غربی اقیانوس آرام به وجود آورده است.
وقتی یک صفحه به درون گوشته فرو می رود، به زیر صفحه بالایی ساییده می شود.
چنین منطقه ای را ناحیه فرورانش می نامند.
صفحه فرورنده به تدریج شکسته می شود و گرمای گوشته آن را ذوب می کند.
فرآیند شکسته و ذوب شدن ، با تولید مقادیر عظیمی انرژی همراه است.
این حرکات می تواند سنگ های سخت و یکپارچه صفحه بالایی را نیز دچار شکاف کند.
انرژی رها شده را انرژی زمین لرزه، و نقطه رها شدن انرژی را مرکز یا قانون زمین لرزه می نامند.
کانون زمین لرزه می تواند در عمق 600 کیلومتری زمین لرزه نیز قرار داشته باشد، اما کانون اکثر زمین لرزه ها در عمق کمتر و حدود 50 کیلومتری سطح زمین قرار دارد.
در موارد معدودی کانون زمین لرزه از این هم به سطح زمین نزدیک تر است.
امواج زمین لرزه با رها شدن نرژی، امواج ضربه ای از کانون زمین لرزه به بیرون پخش می شوند.
این امواج را امواج زمین لرزه می نامند.
امواج در تمام جهات حرکت می کنند و به سمت سطح زمین و همچنین مرکز آن می روند.
امواج زمین لرزه در نقطه ای از سطح زمین که درست بالای کانون زمین لرزه قرار دارد، قوی تر از هرجای دیگری هستند.
این نقطه را کانون خارجی زمین لرزه می نامند.
امواج ضربه ای، پس از رسیدن به کانون خارجی، به صورت موجی در سطح زمین پخش می شوند.
این همان پدیده ای است که موجب شکاف برداشتن و جا به جا شدن زمین می شود.
قدرت امواج زمین لرزه، با دور شدن از کانون خارجی کاهش می یابد.
معمولاً بیشترین میزان خرابی و تلفات در نزدیکی کانون خارجی زمین رزه به جود می آید؛ البته این مطلب همواره صحیح نیست.
امواج ضربه ای بر زمین های مختلف تأثیری متفاوت دارند.
سنگ های سخت، دشوارتر از سنگ های نرم تکان می خورند.
قرار داشتن بر روی یک زمین مستحک، مهم تر از دورتر بودن از کانون خارجی زمین لرزه است و ضریب ایمنی را بالا می برد.
در بعضی زمین لرزه ها، قبل از زمین لرزه اصلی، لرزه ها خفیفی حس می شوند که امواج ضربه ای اصلی را به دنبال دارند.
زمان وقوع این لرزه های خفیف می تواند ماه ها، روزها و یا فقط چند ساعت قبل از موج اصلی باشد.
سپس موج اصلی با حداکثر قدرت از راه می رسد.
زمان عبور این موج و لرزه های شدید زمین ممکن است فقط چند ثانیه باشد، اما همین مان معمولاً کافی است تا ساختمان ها به توده ای ازسنگ و آهن و آجر تبدیل شوند.
بعد از موج اصلی می توان انتظار لرزه های کوچک تری را داشت که پس لرزه نامیده می شوند.
گاهی اوقات انسان هایی که از موج اصلی جان به در برده اند، گرفتار ویرانی های ناشی از پس لرزه ها می شوند.
در سال 1964 میلادی در آلاسکا زمین لرزه ای اتفاق افتاد که حدود 300 پس لرزه را در طول سه روز به دنبال داشت.
حدوداً تا دو سال بعد، وقوع پس لرزه های خفیف در این ناحیه ثبت و گزارش شد.
چه در حالتی که صفحات از هم دور می شوند و چه در حالتی که صفحات با سایش از کنار هم عبور می کنند، حرکت امواج ضربه ای، یکسان و مشابه است.
منشاء زمین لرزه در هر دو حالت یکی است، هرچند، دلیل به وجود آمدن حرکت تفاوت می کند.
مطالعه امواج ضربه ای انسان همواره با مشاهدهویرانی هایی که زمین لرزه ها به بار آوردهاند، در مورد این پدیده مخرب اطلاعاتی به دست آورده است.
فروریختن ساختمان ها از قدرت امواج ضربه ای حکایت می کرد.
جهت حرکت این امواج نیز با مشاهده رد ویرانی و نحوه پیچیدگی ساختمان ها مشخص می شد.
اما تا قبل از آن که بشر بتواند امواج ضربه ای را اندازه گیری کند، طرز عمل این امواج در پرده ابهام مانده بود.
انواع امواج امواج زمین لرزه را با استفاده از دستگاهی به نام لرزه نگار را اندازه گیری می کنند.
به محض آن که زمین تکان می خورد، حرکت آشکار و ثبت می شود.
ثبت اطلاعات یا به وسیله یک سوزن بر روی استوانه ای چرخان انجام می گیرد و با برای این کار از تجهیزات الکترونیکی پیشرفته تری استفاده می شود.
بعضی لرزه نگارها آن قدر کوچک هستند که می توان آنها را به محل وقوع زمین لرزه حمل کرد.
سایر لرزه نگاره ها در ایستگاه های لرزه نگاری ثابت شده اندو می توانند حرکت های زمین را از تمام نقاط جهان دریافت و ثبت کنند.
امواج زمین لززه، درون زمین به شکل های گوناگون حرکت می کنند.
اولین امواجی که حس می شوند، از نوع «پی» (P) یا اولیه هستند.
با پیشروی موج پی، سنگ جلویی به سنگ بعدی فشرده می شود.
این جریان شبیه برخورد یک قطار به مجموعه ای از واگن هاست.
پس از آن، امواج «اس» (S) یا ثانویه از راه می رسند.
این امواج، به صورت مجموعه هایی از امواج، زمین را به لرزش در می آورند و حرکت آنها شبیه امواج دریاست و همزمان با خارج شدن انرژی از کانون زمین لززه، بالا و پایین می روند.
رفتار امواج «پی» و «اس» از چند نظر با هم متفاوت است.
در وهله اول، این امواج با سرعت های مختلفی حرکت می کنند.
سرعت حرکت امواج «پی» در سنگ ها حدود پنج کیلومتر در ساعت است.
در حالی که این سرعت برای امواج «اس» خیلی کم تر و حدود سه کیلومتر برآورده میشود.
تفاوت دوم آن است که امواج «پی» می توانند از درون تمام مواد و حتی سخت ترین سنگ ها نیز بگذرند.
امواج «اس» گرچه از درون سنگ ها عبور می کنند، اما نمی توانند از مایعات بگذرند.
بعضی امواج زمین لرزه سطحی که امواج لاور امواج ریلی نامیده می شوند، زمین را هم در جهات جانبی و هم در جهات عمودی وافقی به لرزه در می آورند.
یافتن کانون زمین لززه با بررسی تفاوت سرعت امواج «پی» و «اس» می توان کانون یا مرکز زمین لرزه را تشخیص داد.
این امواج را در لحظه خروج از کانون خارجی زمین لرزه اندازه گیری می کنند.
امواج از کانون خارجی زمین لرزه پشت سر هم و با فاصله زمانی کم خارج می شوند.
با دور شدن امواج، به دلیل تفاوت سرعت هایشان، فواصل زمانی بین آنها طولانی تر می شود.
ده اتومبیل را فرض کنید که حرکتشان را از یک نقطه و در یک جهت ولی با سرعت های متفاوت آغاز می کنند.
این اتومبیل ها هرچه جلوتر روند، از هم بیش تر فاصله می گیرند.
با ثبت امواج زمین لرزه در سه مکان، می توان دایره هایی را ترسیم کرد که مسافت طی شده به وسیله امواج را نمایش می دهند.
مرکز خارجی زمین لرزه، نقطه تلاقی این سه دایره است.
اطلاعات بر گرفته از امواج ضربه ای نیز به دانشمندان کمک می کند تاآنچه را زیر پوسته زمین می گذرد تشخیص دهند.
امواج زمین لرزه همان طور که به سمت سطح زمین می آیند، به سمت درون گوشته نیز حرکت می کنند.
این امواج پس از گذر کامل از درون زمین، در سوی دیگر به وسیله لرزه نگاره ها ثبت می شوند.
دانشمندان سرعت حرکت امواج زمین لرزه در انواع مختلف سنگ را می دانند و به این ترتیب میتوانند حدس بزنند که این امواج از درون چه نوع ماده ای گذر کرده اند.
امواج «پی» می توانند مستقیماً از هسته زمین عبور کنند و به نقطه مقابل مرکز زمین لرزه لرزه در سوی دیگر زمین برسند.
بعضی از امواج «پی»، با رسیدن به لایه های مختلف درون زمین، تحت زاویه کوچکی منحرف می شوند.
به این ترتیب فواصلی پدید می آید که نواحی سایه نامیده می شوند و در آنجا نمی توان مدرج را اندازه گیری کرد.
امواج «اس» از هسته عبور نمی کنند و به همین دلیل می توان چنین نتیجه گرفت که مواد مذاب همچون مایع رفتار می کنند.
دانشمندان برای آن که زمان وقوع زمین لرزه را دقیق تر پیش بینی کنند، باید اطلاعات بیش تری در مورد امواج ضربه ای در اختیار داشته باشند.
از این اطلاعات می توان به منظور طراحی ساختمان های مقاوم تر نیز استفاده کرد.
اندازه گیری شدت زمین لرزه دانشمندان برای انجام کارهایشان نیاز به عدد و رقم دارند.
اما چگونه می توان شدت یک زمین لرزه را اندازه گرفت؟
این مواد شباهتی به انجام آزمایش در آزمایشگاهی که همه چیز تحت کنترل است ندارد.
انرژی رها شده در یک زمین لرزه بسیار عظیم است و در جهت های مختلف پخش می شود.
اندازه گیری میزان ویرانی یکی از راه های اندازه گیری زمین لرزه، مطالعه میزان و نوع خساراتی است که به وجود می آید.
این نوع اندازه گیری در سال 1902 به وسیله یک فرد ایتالیایی به نام «جوزفه» مرکالی» ابداع شد.
او در فهرست انواع خرابی هایی را ممکن بود پس از یک زمین لرزه به وجود آی، برر یو کاغذ آورد.
این مقیاس را مقیاس شدت مرکالی می نامند.