در این مقاله به منظور ارائه راهکار برای موفقیت مدیران بازاریابی در دستیابی به اهداف نام تجاری(Brand) و همچنین اثربخشی تلاشهایی (از قبیل موضعیابی، تبلیغات و ...) که در جهت ارتقای ارزش برند. (نام تجاری) صورت میگیرد، مفهوم مدیریت نام تجاری در مؤسسات تولیدی را مطرح کردهایم. مدیریت نام تجاری در مجموع تلاش دارد تا با هدفگذاری، برنامهریزی، اجرا و کنترل، برای نام تجاری ایجاد ارزش کند و سپس در جهت حفظ و ارتقای ارزش آن بکوشد. در این مقاله، با دیدگاه بلندمدت و راهبردی به ارائه شیوه مدیریت نام تجاری پرداختهایم.
در ابتدا معیارهایی را برای تعریف ارزشهای هستهای نام تجاری و چگونگی خلق یک نام تجاری منسجم ارائه کردهایم و سپس با بیان معیارهایی که مصرفکنندگان با آن نام تجاری را ارزیابی میکنند، لزوم انجام تحقیقات بازار را خاطر نشان ساختهایم. در این تحقیقات، صفاتی را که مورد توجه مصرفکنندگان در مورد هر کدام از معیارها است، شناسایی میکنیم و با استفاده از این صفات و درجهبندی آنها توسط مصرفکنندگان، ارزیابی ذهنی ایشان را از نام تجاری شناسایی کرده و با استفاده از چارچوبی که بر این معیارها استوار است، راهبردهایی متناسب با موقعیتهای مختلف هر نام تجاری ارائه کردهایم. با انتخاب یک راهبرد و اجرای آن نوبت به ارزیابی و ارائه بازخورد برای کنترل و اصلاح میرسد. معیارهایی را برای این کار ارائه کردهایم که میتوانند در ارزیابی عملکرد نام تجاری ما را یاری دهند.