عنوان طرح: تعریف معماری سازمان و پیاده سازی سیستم جامع اطلاعاتی و اتوماسیون مورد نیاز مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز.
مقدمه
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و تغییر ماهیت فعالیتهای مدیریتی، اطلاعات به عنوان اصلی ترین موجودیت در هر فرآیند کاری و مهمترین ابزار مدیریت می تواند نقش حائز اهمیتی در افزایش راندمان فرایندها و تضمین اهداف کسب و کار داشته باشد.
رقابت موجود در دنیای تجارت، محدودیت منابع، ازوم توجه به نیازهای مشتری، الزامات مربوط به تضمین کیفیت، لزون کنترل استثنائات و تغییرپذیری محیط در کسب و کار، همه و همه استفاده از ابزارهای کارآمد را برای صنایع و سازمانهای مختلف به یک الزام حیاتی مؤثر بدل نموده است.
در سازمانهایی که به نوعی درگیر در لجستیک صنایع بزرگ، مانند خودروسازی می باشند، حجم زیاد اطلاعات و ماهیت به عنوان حلقه و اصل مشتری و تأمین کنندگان خرد، اهمیت تعریف معماری دقیق سازمانی و تهیه ابزارهای سیستمی را دوچندان می نماید.
طرح حاضر در راستای طراحی معماری سازمانی مناسب و حل مشکلات ناشی از عدم وجود یک سیستم اطلاعاتی کارآمد مطابق نیاز مرکز محترم تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز تدوین گردیده است.
شایان ذکر است رویکرد اصلی ما در انجام این طرح آنالیز دقیق نیاز مشتری و نگرش جامع و ساخت یافته به کلیه مفاهیم اطلاعاتی مورد نیاز در داخل و پیرامون مجموعه و سپس طراحی و پیاده سازی سیستم مبتنی بر این نیازمندیها می باشد.
این مجموعه با تکیه بر توان و پتانسیلهای بالای علمی و تجارب عملی و استفاده از کارشناسان توانا در حوزه های مختلف مانند IT، مدیریت و کیفیت بر آن است، تا در پیشبرد این پروژه در کنار مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز، همکاری های لازم را با آن مجموعه محترم داشته باشد. بر خود فرض می دانیم که از جناب آقای دکتر حکیم زاده که با رهنمودهایشان ما را در تدوین این طرح یاری نموده اند کمال تشکر را به عمل آوریم.
ساختار مکتوب
در قسمت طرح مسأله، شملی کلی از پروژه قابل مشاهده می باشد. پس از آن در بخش اهداف با توجه مزایا و معایب بحث شده، فهرستی از اهداف خرد و کلان پروژه ارائه گردیده است. در بخش روش انجام پروژه سعی شده توضیحات کلی از نحوه و انجام کار در حد حوصله این مکتوب بیان شود. پس از آن توضیحات کلی در مورد خصوصیات فنی اجرای پروژه مندولوژیها و ابزارهای مورد استفاده ارائه شده است. بدیهی است تدوین طرح تفصیلی و شرح خدمات دقیق نیازمند شناخت دقیقتر از نیازمندیهای کارفرمای محترم بوده و در صورت تمایل آن مرکز، پس از کسب شناخت اولیه قابل ارائه خواهد بود.
(در تدوبن این مکتوب سعی شده از اطلاعات اولیه کسب شده از وضع موجود مرکز استفاده گردد.)
طرح مسأله:
بحث در موردئ آنچه این تیم در صدد انجام آن است را با طرح سوالی آغاز می کنیم. IT چیست؟
محملی جهت هزینه کرد برخی سازمانها و کسب درآمد توسط پارهای دیگر – ویترینی از سخت افزارهای بی استفاده، نرم افزاری بی کاربرد یا با اثربخشی کم، یک مد جدید و شاید هم اگر ملاحظه را کنار بگذاریم استفاده از IT یک امر غیرضروری و دست پاگیر که همه باید به آن تن دهند، باشد.
کلیه کشورهایی که بدون درنظرگرفتن ظرفیتهای فرهنگی و صنعتی، خود را غرق در تکنولوژیها و متدهای وارداتی نمودهاند وجود داشته باشد. و علت آن هم نحوه عملکرد و سیاستهایی بوده است که در انتقال این تکنولوژی از جوامع صنعتی و توسعه یافته به جهان سوم و کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه توسط متولیان موضوع اتخاذ گردیده است.
آنچه ما در این طرح در پی آنیم، تغییر تعاریف فوق و استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان یک "فناوری توان توانمندساز" جهت فرایندهای کاری موجود در چهارچوب پروژه میباشد. جهت تحقق این ادعا تیم پروژه تمرکز خود را بیش از آنچه متمرکز بر ابزار نماید برروی پیشنیازها، الزامات و رویه ها، ساز و کار سازمانی مورد نیاز، مهندسی مجدد فرایندهای کاری و طرح ریزی معماری سازمان متمرکز خواهد نمود. پس از فراهم شدن مقدمات و طراحی معماری و مدلهای اطلاعاتی سازمان – تصمیم گیری در مورد ابزارهای تکنوبوژیکی شامل (سخت افزار / نرم افزار / زیرساخت) با تحلیل و نیازمندیهای سازمانی انجام خواهد پذیرفت و انتخابها دقیقاً مطابق نیازمندیها خواهد بود.
آنچه که در یک شعای کلی دنبال آنیم، مدیریت جریان کار و جریان اطلاعات از لحظه دریافت سفارش از مشتری تا تحویل آن به وی و اخذ بازخوردهای بعدی در مورد سفارش می باشد. در این راه رویکرد اصلی ما نگرش یکپارچه به حلقه های مختلف درگیر در زنجیر فعالیتها می باشد. (کلیه فعالیتها در مرحله طراحی و تعیین معماری بر پایه استفاده مناسب از سیستمهای مکانیزه جهت تسهیل فرایندها به عنوان ایزارهای کمکی و تکسویه فرآیند می باشد)؟
پس از پایان طراحی سازمان امکان پیاده سازی ابزارها و سیستمهای پیشنهاید و تعریف شده توسط شرکت ..... میسر می باشد. در صورت عدم تمایل کارفرمای محترم در این مورد، این شرکت تعهد می نماید کلیه مستندات خود را بر پایه متدولوژیهای معین به گونه تدوین نماید که کاملاً قابل استفاده توسط تیمهای پیاده ساز باشد.
خوشبختانه پیاده سازی استاندارد ISO 9000:2000 در مجموعه گام موثری در انجام این پروئژه بوده و مواردی مانند مشتری محوری و تفکر فرآیندگرا در این استاندارد کمک زیادی به این پروژه می نماید. ذکر این نکته ضروری است که پیاده سازی استاندارد ISO در مجموعه بستر مناسبی جهت طراحی و پیاده سازی ابزارهای سیستمی در مجموعه فراهم آورد، و نگهداری آنها را ساده تر می نماید. ارتباط بین نظام کیفی مجموعه با تیم پروژه در مراحل اولیه طراحی معماری سازمانی بیشتر خواهد بود که سعی شده در بخش روش انجام پروژه در این باره توضیحات بیشتری ارائه گردد.
اهداف پروژه:
طراحی معماری سازمان و توسعه بستر اطلاعاتی مورد نیاز مجموعه به منظور تضمین رضایت مشتریان و استفاده بهینه از منابع. این امر به عنوان هدف اصلی پروژه تعریف می گردد. در جریان انجام پروژه شاخصها و مکانیزمهای مورد نیاز جهت کنترل محقق شدن این هدف تعریف خواهد شد.
جهت رسیدن به این هدف اصلی و دستیابی به موارد زیر به عنوان اهداف خرد ضروری است:
طراحی مدل اطلاعاتی معماری سازمان
طراحی و پیاده سازی سیستم مدیریت اطلاعات مورد نیاز مجموعه
طراحی و پیاده سازی نکانیزمهای ارتباطی با ارکان خارج سازمان شامل مشتریان و تأمین کنندگان
طراحی و پیاده سازی سیستمهای سطح عملیات مورد نیاز مجموعه شامل:
ابزارهای شناسایی منابع و تأمین کنندگان
ابزار مدیریت سفارشات مشتری
ابزار کنترل و برنامه ریزی خرید از تأمین کنندگان
ابزارهای کنترل قراردادها
ابزارها و مکانیزمهای بازرسی و کنترل کیفی قطعات
ابزار کنترل اسناد و مدارک
ابزارهای مدیریت پایش و کنترل زیرسیستمهای اطلاعاتی
سیستمهای مالی و اداری
ابزار کنترل و برنامه ریزی اقدامات و عملکرد پرسنل
سیستم انبار و کنترل موجودی
سیستم مدیریت اقلام نامنطبق با قابلیت ردیابی قطعات برای نقاط تصمیم به کمک ابزارهای فنی یا تحقیق عملیات جهت پیشبینی
طراحی و پیاده سازی سیستم های مبتنی بر برنامه ریزی پیشرفته (Addvanced Planning System=ASP)
تقاضا و تولید اتوماتیک درخواستهای خرید
برنامه ریزی حمل و نقل جهت شبکه توزیع
ذکر این نکته ضروری است که اهداف خرد اشاره شده در بالا صرفاً با شناخت اولیه از آن مجموعه تعریف گردیده است و با شناخت دقیق ممکن است پاره ای از موارد فوق تغییر کرده و زیرلیستهای دیگری نیز به عنوان اهداف خرد به شرح کار پروژه اضافه گردد. به عنوان مثال شاید در برخی از موارد مکانیزاسیون راهکار و ابزار فرایندی پیش بینی شده در بخشی از سازمان ضروری نباشد.