تعاریف.
فعالیت = اتفاق قابل اندازه گیری که در زمان اضافی رخ می دهد.
حاشیه 0تفسیر)= عمل اختصاص دادن که با نشانه های خاص به فلوچارت یا نقشه جرایان کاری (پروسه) جهت معین کردن مکان های ویژه که نقص ها یا اشتباهات در آن اتفاق افتاده است، جایی که چرخه طولانی از زمان مصرف می شود، جایی که چرخه زمان از همه جا غیرقابل پیش بینی تر است، یا جایی که هزینه های غیر قابل قبول تولید شده اند.
AS.Is Condition = راهی که یک جریان کاری با یک سیستم بدون توجه به بازدهی، ”أثیرگذار بودن و یا رقابت در جریان است.
Event = اتفاق غیر قابل اندازه گیری که در زمان مشخص رخ می دهد. برای مثال شروع و پایان یک فعالیت.
Farollel Event = دو یا چند رویداد که به طور همزمان اتفاق می افتد.
Parking Lot = مکانی برای ضبط ایده ها، مفاهیم، و پیشنهادات که جهت بهبود مراحل کاری داده شده اند، تا در زمان آینده به راحتی قابل ارجاع و دسترس باشند مانند: یک تخته وایت بورد یا سه پایه نقاشی.
Producessor Event= پیشامدی که باید قبل از شروع یک رویداد خاص اتفاق افتاده باشد..
Process = یک سری اعمال با موقعیت مشخص و تکرار شدنی که هم آغاز و هم پایان دارند و همچنین به تولید (قابل لمس) یا به خست (غیر محسوس) منجر شوند.
Process Analysis= امتحان یک پروسه به وسیله ابزارها یا روش هایی چون فلوچارت هیا پروسه نقشه های پروسه و تفسیرها. هدف آنالیز پروسه توسعه کسانی است که روی پروسه ریسک می کنندؤ شناخت تمام پروسه است از تأمین کنددگان تا مشتریان، ارتباطات حیاتی بین نیازهای کیفیت و معیارهای اجرای ورودی ها و خورجی ها را در بر می یگرد، و در مورد راه هایی که از آن طریق صدای مشتری که پروسه را هدایت می کند، بحث می کند.
Process Anolysis and In Provementwork (PAIN) = یک مجموعه کامل از فلوچارت های پروسه که جهت تسهیل فهمیدن و گران کردن (ارزشمند کردن) پروسه های موجود هم از نظر تولیدات و هم از نظر معاملات، طراحی می شود.
Prosecc flowchart: یک مجموعه یک بعدی از اعداد که به صورت هندسی به وسیله پیکانهایی به یکدیگر متصلند و به توصیف گرافیکی رخدادهای پیوسته و روابط داخلی پیشامدها در پروسه می پردازد.
Process Improvement = ارزشمند کردن پروسه موجود با بهبود جزئی روشهای گوناگون یا با طراحی دوباره همه با قسمت اعظمی از روشها.
Process Map: یک ویرایش دو بعدی از فلوچارت پروسه که handoffs و رسید تولیدات یا خدمات را که از جانب یک فرد، مؤسسه یا مکانی به طرف مقابل داده یم شود به خوبی نمایش می دهد.
Series Event: دو یا چند رخداد به صورت زنجیره وار اتفاق می افتند. یعنی یکی نسبت به دیگر زودتر انجام می گیرد یا پس از آن.
Cindition“Should be” = راهی که یک پروسه یا سیستم باید اداره شود تا بالاترین بازرهی، قابلیت اجرا و یا قدرت رقابت را داشته باشد.
Successoy Event = رویدادی که به دنبال پایان دادن رویداد خاصی انجام گیرد.
System = مجموعه ای از پروسه ها، که به دنبال هم یا در موازات هم قرار دارند، و یک شروع معلول و نیز پایانی معمول دارند، و با هم دیگر یک برنامه، یک پروژه، یا تمامی یک ارگان را تشکیل می دهند.
2-10 آنالیز پروسه
1-2-10 پروسه
پروسه چیست؟ پروسه یک سری به هم پیوسته از رویدادهای تعیین شده و تکرار پذیر می باشد که هم ابتدا دارد و هم انتها و به انجام یک خدمت با ارائه تولید می پردازد. عمل تولید مسلماً چیزی محسوس است، چیزی که شما می توانید ببینید، بچشید و یا لمس کنید. خدمات چیزی غیر قابل حس کردن است. چیزی که شما نمی توانید ببینید، بلچشید و یا لمس کنید اما وقتی آن را دریافت کردید می شناسیدش. برای مثال، اارئه آموزش یک خدمت است.
2-2-10- سیستم
اگر آنچه گفته شد پروسه بود، پس سیستم چیست؟ یک سیستنم مجموعه ای از پروسه ها است که به دنبال یا در موازات هم مرتب شده اند، و به همراه یکدیگر یک برنامه، یک پروژه، و یا یک ارگان کامل را تشکیل می دهند. یک مؤسسه خواه بزرگ، متوسط و یا کوچک، یک مثال برای ارگان کامل است. یک پیش قدیم ممکن است یک پروژه باشد مثل پیش قدمی در استفاده از یک نرم افزار جدید. یک برنامه می تواند یک فعالیت جاری باشد که به صورت پریودیک انجام می شود. در هر صورت، خواه یک برنامه باشد، خواه یک پروژه، یا یک مهارت کامل،سیستم مجموعه ای از پروسه هاست.
3-2-10 فلوچارت پروسه
برای یک سری اهداف اساسی پروسه و سیستم را تعریف کردیم، حالا با هم مرور می کنیم که برای بهتر موجه شدن پروسه ها، این اجزای اساسی سازنده یک ارگان، چه می توانیم بکنیم. راه های زیادی برای بررسی پروسه وجود دارد. یکی از معمولی ترین و قابل استفاده ترین فرم ها بوسیله گرافیک می باشد که بنام فلوچارت پروسه شناخته شده است. این نمودار مجموعه ای از اشکال هندسی است – مانند مستطیل و لوزی، دایره یا اشکال مختلف دیگر – که بطور نمونه و از چپ به راست و از بالا به پایین مرتب شده اند و با پیکانهایی به هم دیگر متصل شده اند و هدف آنها نمایش جریان فعالیت از ابتدا تا انتهای پروسه است.
زمانی که یک پروسه ساخته می شود و یا پروسه موجود بررسی می شود، یعنی ریسک کنندگان روی پروسه، می توانند آنچه را که فرض شده که انجام گردیده از ابتدا تا انتها ببینند بدون آنکه تلاشی برای تصور آن نمایند.
هرکدام از ما ممکن است تصویری پر واضح از آنچه که جریان پروسه است در ذهنمان داشته باشیم، اما واقعیت ممکن است چیز دیگری باشد. تنها راهی که می توانیم مطمئن باشیم که یک چشم انداز معمول از پروسه داریم. طراحی آن با استفاده از فلوچارت پروسه می باشد. فلوچارتی خطی یک بعدی گفتیم یک بعدی تا فلوچارت را از نمودار دو بعدی متمایز کنیم که بعداً در باره آن صحبت خواهیم کرد (نقشه پروسه).
حال در مورد طراحی یک فلوچارت صحبت می کنیم. به طور ارثی و تاریخیؤ مردم فلوچارت را از مرحله شروع به طراحی می کنند تا مرحله آخر. اما من این کار را نمی کنم، و دلیلم اینست که وقتی مردم این فلوچارت را در مقابل یک دیگر می گذارند، آن ها از همان مسیری به پروسه نگاه می کنند که هر روز به طور معمول می نگرند، پس احتمال زیادی وجود دارد که برخی چیزها از قلم بیافتد. وقتی مردم را برای طراحی یک فلوچارت در یک اتاق جمع می کنیم پیشنهادی که من به آنها می کنم شروع از پایان است در ذهن آنها، مفهومی شناخته شدخ برای تمامی کسانی که با «7 عادت برای مردم بسیار مؤثر اثر استفان کاوی»آشنایی دارند.
ما با تعریف آخرین مرحله یا خروجی پروسه شروع می کنیم و بعد سؤالی در رابطه با آن می پرسیم «قبل از آن، چه چیزی باید اتفاق بیافتد؟» اگر ما بدانیم که یک مرحله یا یک خروجی معین داریم، آنگاه پرسش ما این خواهد بود: رخداد یا رخدادهای پیشین که باید حادث شوند تا تمام نیازها برای انجام شدن مرحله مورد نظر فراهم شوند چیست؟ پس ما به صورت عقب کرد از مرحله آخر تا مرحله اول کار نی کنیم و تا آنجا ادامه می دهیم که کسی بگوید: «اینجا جای است که همه چیز شروع می شود.» حال ما نمودار از پایان به شروع تنظیم شده فلئچارت یک پروسه را تعریف کردیم. بعضی ها ممکن است بپرسند چرا این روش را انتخاب کرده اید. قیاسی که من استفاده کردن و بسیار مؤثر است بدین ترتیب می باشد: فرض کنید من از شما بخواهم که حروف الفبا را بگویید. شما خواهید گفت: A,B,C,... بدون تفکر، زیرا این عما را صدها و شاید هزاران بار انجام داده اید.
اما اگر من از شما بخواهم که الفبا را از آخر به اول بگویید، شما شاید Z را بگویید و بعد از آن مکث کنید و تفکر کنید که قبل از آن چه بوده، چه حرفی قبل از Z بوده. آنچه اکثر کردم انجام می دهند، آنگونه که من دریافتم، اینست که ابتدا عمل را از اول به آخر انجام می دهند تا حرف را بیابند سپس باز می گردند و بهمین منوال. برعکس کارکردن روی حروف الفا مردم را بر آن می دارد که بهر اهی توجه کنند که تا بحال توجه نکرده اند. توجه به ارتباط داخلی بین رخدادهای متأخر و پیشین.
همین روانشناسی کارکردن عقب گرد در رابطه با پروسه ها به کار می آید، خواه با پروسه ساخت یک خانه سر و کار داشته باشیم، خواه با حساب پرداختی کار کنیم. خواه با توسعه یک فلوچارت، خواه با مهندسین یک پروسه که با آموزش در ارتباط است و یا هر چیز دیگری که باشد. مرتب کردن یک فلوچارت از مرحله آخر به اول یک راه بسیار قوی برای کمک به مردن در فهم این مطلب که پروسه هیا آنها واقعاً چه مشکلی است.
4-2-10 نقشه پروسه
بمحض اینکه فلوچارت پروسه بوجود آمد و همه افراد راضی شدند که فلوچارت بطور درست ترتیب رخدادها را در خصوص رویدادهای متأخر و متقدم بازتاب می کند، مرحله بعدی طراحی یک نقشه پروسه است. پیشتر گفتیم که نقشه پروسه دو بعدی تهیه می شود. ما دقیقاً از همان مراحلی استفاده خواهیم کرد که در فلوچارت پروسه استفاده کردیم، بجز حالا، بجای اینکه تنها جریان کار را داشته باشیک که از چپ به راست می رود، مردم، موقعیت ها، ساختمان ها، تجرات ها یا روشهای اداره امور را که در پروسه درگیرند، جمع می کنیم و آنها را بلصورت عمودی از سمت چپ و از بالا به پایین لیست می کنیم. برای مثال، ممکن است آپارتمان های A، B یا C؛ اشخاص x و y یا z یا صنعت بستن، Glumbing یا قاب گرفتن، باشد. سپسؤ مستطیل هایی را که در فلوچارتمان تهیه کرده ایم را با مناطق، مؤسسات، اشخاص و صنایع دایر که از سمت چپ لیست شده اند مرتبط می کنیم. آنچه شما می بینید یک سری از مستطیل هاست که از چپ به راست ساخته شده اند و در بالا و پایین محور عمودی که ما در سمت چپ نقشه پروسه مان تهیه کرده ایم حرکت می کنند. در چنین عملی، ما چیزی می بینیم بسیار شبیه به دندانه های اره همراه با حروفی درشت که داخل رفته یا درآمده اند. بدین ترتیب B نمایی از دست به دست شدن از یک شخص به دیگری، از یک نوع اداره کردن به نوع دیگر، یا از یک صنعت به صنعت دیگر را موجود داریم.