چکیده مقاله : در هر دوره ای از زندگی بشر ، از مجموع عملکرد مدیریتی ، اقتصادی ، تکنولوژیکی و فکری ( عملکرد تولیدی) قوانینی زاده می شوند که به همراه رفتارها و نیازهای ذاتی بشر ، رفتارهایی از پیشینه تاریخی یک کشور در حیات امروزی آن و ارزش های اجتماعی مجموعه قوانینی را تشکیل می دهند که می توان آنها را قوانین حیات نامید .
لازمه زندگی شرافتمندانه ، مؤثر و رضامند شناخت این قوانین است ، هر کس ، هر جامعه ، هر سازمان ، هر شرکت ، هر دولت و هر ملتی این قوانین را شناخت و ساختارها و قوانین مختلف اقتصادی ، فرهنگی ، دفاعی ، آموزشی ، سیاسی ، پژوهشی ، مطالعاتی و غیره … خود را بر اساس آنها طراحی نمود و به آنها عمل کرد ، می تواند در صحنه های مختلف داخلی و بین المللی نقشی داشته باشند .
در غیر اینصورت ، به وسیله همان قوانین حیات نابود خواهد شد .
اگر یک کشور را جزئی از جهان بدانیم .
باید بپذیریم رفتارهایی خاصی که درهر دوره از زمان بر جهان حاکمند، خواه ناخواه بر رفتارهای مردم هر کشور تأثیر می گذارند .
امروز ، جهان با رشد و توسعه همه جانبه خود چنان باعث ارتباطات مختلف بین کشورها شده که دیگر مرزهای زمینی مفهوم خود را از دست داده اند .
هر فردی در هر نقطه ای از دنیا که باشد ، یک شهروند جهانی محسوب می شود و تشکیل جامعه جهانی واقعیتی انکارناپذیر است و هیچ دولتی با تمام توانمندیهایش ، نمی تواند خواسته های خود را بر جامعه جهانی تحمیل نماید .
کشور ما نیز جزئی از این جهان بوده و هست .
این کشور در کشاکش دوران ، زخم های کشنده ای خورده و شاید امروز هزاران مشکل و بیماری داشته باشد و این ما هستیم که باید آنها را درمان کنیم تا زندگی زیبا ، لذتبخش ، رضامندی برای فرزندان آن بوجود آید .
از طرف دیگر بررسی ساختار و رفتار اقتصادی جامعه ما ، این حقیقت را آشکار می سازد که کشور ما از روی تصادف در مسیر تحولات اقتصادی ، فرهنگی و شرایط جهان مدرن قرار گرفت ،زیرا که این تحولات و شرایط جدید حاصل تلاش و عملکرد مردم ما نبود .
بهر حال این مردم با تحولات جدید درگیر شده و هم اکنون فرد و جامعه ایرانی با سه مشکل عمده روبرو می باشد .
یکی فشار های ناشی از سنت و ساختار های مدیریتی ، اقتصادی و فرهنگی برخاسته از آن و دیگر مدرنیزم و رفتارهای مربوط .
سومین چالش ، همان موضوع جهانی شدن و مسائل مربوط به آن می باشد .
در این مقاله تلاش می گردد که با توجه به شیوه های تولید و رفتار اقتصادی مردم ایران که کرج هم جزئی از آن می باشد و مطالب پیش گفته ، به قوانین عمده حیات در دنیای امروزی به طور مختصر اشاره هایی شود تا با شناخت این قوانین بتوان در نظام تصمیم گیری کلان و خرد کشور آنها را مد نظر قرار داد .
بسمه تعالی قوانین عمده ی حیات در جهان امروزی بررسی تاریخ زندگی بشر از آغاز تا کنون ، این واقعیت را اثبات می نماید که منشأ همه تحولات زندگی او ، نتیجه کار وتلاش خود بشر می باشد .
هر جایی این تلاش با آگاهی و خردگرایی بود بشر توانست از تفکر و عملکرد خود دست آورد مفید و بیشتری نصیب خود بنماید .
در تمام طول زندگی بشر به جزء در دوران اولیه زندگی که می توانست نیازهای خود را بطور فردی برطرف نماید ، در تعبیری طول حیات خود تاکنون ، آنچه بشر بدست آورده و آنچه برایش رضامندی و مطلوبیت را فراهم نموده ، نتیجه تلاش جمعی بشر بوده است .
در جهان امروزی ، زندگی فردی مفهوم خود را ازدست داده و حتی انسان در تنهایی مطلق هم ، با عقل جمعی و تفکر آموخته از جمع ( فرهنگ) نصمیم می گیرد و رفتار می نماید .
از طرف دیگر ، چنانچه این عملکرد فکری و جسمی بشر دارای سامان و نظم مشخص و هدفمند نباشد عملکرد او به منظور پاسخ دهی به نیازهایش دچار اخلال و هرج و مرج می شود و در اینجاست که ایجاد سازمان های اجتماعی ضرورت پیدا می کنند و برای رفع نیازهای انسان بوجود می آیند .
زندگی امروز بشر ، طوری شده که حتی قبل از تولد تا پس از مرگ شکل دهی افکار و رفتار و پاسخ دهی به نیازهایش را ، نظام های اجتماعی به عهده دارند .
خود بشر هم ، چه بصورت کل جسمش و چه بصورت کوچکترین واحد تشکیل دهنده جسم او ، یک سازمان پویا محسوب می گردد که دارای نوآوری و آفرینش فکری است .
از طرف دیگر خود بشر فرزند نظام بزرگتری به نام منظومه شمسی است و انرژی مورد نیاز زیست خود را به صورت مستقیم و غیر مستقیم از آن می گیرد .
یکی فشار های ناشی از سنت و ساختارهای مدیریتی ، اقتصادی و فرهنگی برخاسته از آن و دیگر مدرنیزم و رفتارهای مربوط .
بسمه تعالی قوانین عمده ی حیات در جهان امروزی محقق و نویسنده : حبیب الله احمدی کارشناس ارشد دانشگاه تربیت حصارک کرج بررسی تاریخ زندگی بشر از آغاز تا کنون ، این واقعیت را اثبات می نماید که منشأ همه تحولات زندگی او ، نتیجه کار وتلاش خود بشر می باشد .
بهرحال تامین و ارضای نیازهای گوناگون بشر را سازمانهای اجتماعی به عهده دارند .
هر جا هم نظام اجتماعی وجود داشته باشد در آنجا تصمیم گیری وجود دارد .
هر جا هم تصمیم گیری وجود دارد باید تصمیم گیری بر مبنای قوانین معینی باشد .
بخشی از ایم قوانین در هر دوره ای از حیات بشری از مجموع عملکرد مدیریتی ، اقتصادی ، فکری ، تکنولوژیکی و غیره ( عملکرد تولیدی و مناسبات مربوط به آن ) او زاده می شوند و با توجه به مفهومجهان در هر دوره از حیات بشر ، جهانشمول بوده و می باشند .
این قوانین را می توان رفتارهای حاکم بر جهان نامید .
جهان بشر زمانی در محدوده یک ده ، زمانی در محدوده یک دهستان ، زمانی در محدوده یک شهرستان ، زمانی در محدوده یک استان ، زمانی در محدوده یک کشور ، زمانی در محدوده یک منطقه و امروز به کل جهان اطلاق می شود و جهانی شدن نامیده شد.
بنابراین انسان امروزی برای حفظ و ادامه حیات خود با سه نوع سازمان سروکار دارد ، یکی خود انسان به عنوان یک سازمان پویا که دارای آفرینش و نوآوری ( نوآفرینی فرهنگی ) است .
دوم : سازمانهای اجتماعی در داخل کشور متبوع خود سوم : سازمانهای بین المللی که مستقیم یا غیر مستقیم به خود انسان به عنوان یک سازمان پویا و بر سازمانهای درون کشوری تاثیرگذار می باشند .
با چنین تصویری از زندگی بشر امروز هر فرد و کشوری برای اینکه بتواند زندگی رضامند و مطلوبی داشته باشد باید خود را با واقعیت های امروز جهان تطبیق دهد و نظام تصمیم گیری خود را با رفتارهای حاکم بر جهان هماهنگ نماید .
در مورد کشور خودمان به قول معروف: جهانی فکر کنیم و ایرانی عمل نماییم .
اما متإسفانه در طی تاریخ گذشته و حال ، کشور ما دچار فقدان امنیت بوده و نتوانست زیر ساخت های لازم را برای یک زندگی مناسب امروزی ، بسازد .
در دهه های اخیر هم کشور ما ، هم از روی اتفاق در مسیر تحولات فرهنگی و شرایط جهان نوین افتاد .
حال که درگیر این تحولات شده از یک سو با گذشته خود و نظام سیاسی مبتنی بر گذشته و سنت خود درگیر است و علاوه بر این دو ، هم اکنون مردم کشور ما با چالش سومی که همان جهانی شدن است نیز گرفتار می باشند .
از اینرو تأثیر گذشته بر حال ، کم آگاهی به نیازهای بشری ، عدم شناخت عقلایی وضعیت موجود کشور ، فقدان کم آگاهی در خصوص رفتارهای حاکم بر جهان امروزی ، ملت مارا سردر گم کرده و نتوانست در طی این 23 سال که می شد کشور ویرانی را آباد کرد ، از فرصت ها و توانایی هایش استفاده کند و سهم شایسته خود را درتمدن کنونی جهان به عنوان یک ملت انجام دهد.
با در نظر گرفتن مطالب پیش گفته و توجه به نظام سیاسی فعلی برخاسته از گذشته و سنت در کشور ما ، به این نتیجه می رسیم که آنچه مانع شده و می شود کم اگاهی و یا عدم پذیرش قوانین حیات در جهان امروز توسط مردم کشور ما و نظام سیاسی حاکم بر آن است .
شایان ذکر است هر نوع آگاهی را که ضرری به انسان وارد ننماید می توان جزء قوانین حیات دانست ، اما در هر دوره ای از حیات بشری قوانینی بر زندگی او حاکم است که می توان آنرا قوانین عمده حیات نامید .
در گذشته هم دانشمندان و اندیشمندان علوم اجتماعی متوجه چنین مسائلی شدند و آن را در مفهومی به نام جبر اجتماعی بیان داشتند .
نگارنده اعتقاد دارد این قوانین را باید شناخت و به طور حتم در نظام تصمیم گیری فردی ، اجتماعی و دولتی مورد استفاده قرار داد ، درغیر اینصورت عدم توجه به آنها ، نابودی را به دنبال خواهد داشت .
در پی تلاش می شود به تعدادی از مهمترین قوانین حیات در جهان امروزی ، به طور مختصر اشاره ای شود : 1ـ وجود رفتارهایی از پیشینه تاریخی هر کشور در حیات امروزی آن ( در اینجا کشور خودمان را می توان در نظر گرفت ) باید توجه داشت که همیشه رفتارهایی از پیشینه تاریخی یک کشور در حیات امروزی آن وجود دارد که اعمال افراد آن کشور را مشروط و قابل پذیرش می سازد و در واقع آنها را شکل می دهد .
اگر چه این رفتارها در طی زمان و یا در پی تغییر تولید و تکنولوژی مربوط و یا ورود تولیدات مادی و معنوی از خارج به داخل کشور ، کمی دگرگون می شوند ولی به دلایل تاریخی عمده رفتارهای فعلی مردم کشور ، ریشه در تاریخ گذشته دارند و قبیله ای است .
البته جامعه امروز ایران که از روی اتفاق در مسیر تحولات نوین جهانی قرار گرفت و اقتصاد مصرفی برآن حکمفرما شد ، وضعیت و بافت قبیله ای خود را از دست داده است .
ولی چون این تغییرات ناشی از عملکرد اقتصادی خود جامعه ایران نیست ، هنوز بخش قابل توجهی از رفتارهای قبیله ای جزء ساختارهای زندگی ، به خصوص ساختارهای مدیریتی مردم ایران می باشد .
2ـ نیازهای بشری نیازهای بشری که عموماً بیشترین اهمیت را دارند در پنج طبقه شناسایی شده و شامل نیازهای زیستی ، ایمنی ، احترام ، اجتماعی و خودیابی ( آفرینش فکر نو وتلاش برای عملی کردن آن ) می باشند .
این نیازها جهانشمول بوده و برای تمام انسانها از هر نژاد و عقیده ای یکسان هستند .
به علت اینکه انسان نیازهای خود را از طریق عملکرد اجتماعی و نظامهای اجتماعی برآورده می نماید پنج طبقه سلسله نیازهای مذکور جزء ذات هر انسان می باشند و تقدم ظهور آنها با توجه به وضعیت بیولوژیکی بشر و شرایط محیط اجتماعی ، پشت سرهم می باشند .
3ـ برابر شدن توان فردی با توان جمعی حتی برابر توان نظامی ارتشی مثل ارتش آمریکا در جهان امروزی به علت بالا رفتن توان علمی و تخصصی افراد بشر و جهانی شدن علم و اطلاعات و تکنولوژی ، هر فردی در طول حیات خود ، این امکان برایش فراهم شده که بتواند با جمع آوری اطلاعات در هر زمینه ای در یک یا چند کامپیوتر و پردازش صحیح و بهینه آنها هر قدرتی را حتی به اندازه قدرت نظامی آمریکا در هم بریزد .
به دو نمونه آن در همین دوران اخیر به طور مختصر اشاره می شود : 1ـ در جنگ بالکان یک فرمانده روسی با پردازش صحیح اطلاعات و گرفتن فرودگاه کریشتینا با دویست سرباز با ابزار محدود و معمولی ، به راحتی توانست صحنه جنگ بالکان را به نفع روسیه تغییر دهد و نقش روسیه را به عامل درجه یک در جنگ بالکان برساند و آمریکا و متحدانش را مات و مبهوت نماید .
2ـ در حمله به برجهای تجارت جهانی ، اگر چه روش جنایتکارانه ای بود ولی به هر حال این عمل توسط چند نفر به رهبری یک نفر در قلب قدرتمند ترین ارتش جهان انجام شد .
در واقع جهان امروز ، به علت همین توانمندیها از لحاظ مفهوم قدرت هزاران قطبی شده است .
نگارنده تعجب می کند چرا شرایطی درکشور ما وجود دارد که آمریکا را از لحاظ قدرت نظامی این همه بزرگ می کنند .
درحالیکه با تدبیر اندیشی صحیح در داخل و خارج کشور با استفاده درست ازتوانمندیها و فرصت ها به راحتی می توانیم آمریکا را در چنگال خود بگیریم و بدون ترس با او ارتباط برقرار نماییم .
4ـ شهروند جهانی شدن وجهانی شدن حقوق بشر امروز به علت جهانی شدن اقنصاد ، اطلاعات ، علم ، دفاع ، ارتباطات فرهنگ و غیره….
هر فردی علاوه بر اینکه شهروند کشور خود می باشد ، یک شهروند جهانی نیز هست و از هر آنچه در جهان وجود دارد و یا اتفاق می افتد مستقیم یا غیر مستقیم سود یا زیان می برد .
با یک نگاه منصفانه با وضعیت فعلی زندگی روزمره کشور خودمان ، به راحتی در می یابیم که شاید بیش از 90% وسایل وامکاناتی که نیازهای مختلف فردی و اجتماعی ما را تامین و رفع می نمایند ، حاصل عملکرد اقتصادی و فکری مردم سایر ملل می باشد و ما فقط گردآورنده هستیم .
همچنین حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی دیگر مفهوم جهانی دارند .
حتی مسائلی مانند ازدواج و تشکیل خانواده جهانی شدند .
ازدواج های انترنتی مؤید این ادعا می باشد .
5- جهانی شدن اقتصاد با جهانی شدن اقتصاد و کیفیت تولیدات دنیا باید مطابق استانداردهای پذیرفته شده جهانی افزایش یابد .
چنانچه کشوری نتواند مطابق استانداردهای مذکور کالا و خدمات تولید کند از حضور در صحنه اقتصاد جهانی حذف خواهد شد .
بنابراین چنانچه بخواهیم در این جهانی شدن اقتصاد سهمی از بازار را داشته باشیم به حقم باید خود را با ویژگی های آن نطبیق دهیم ، زیرا روند اقتصاد جهانی بیرحمانه به پیش می رود و منتظر کشمکش ها و تصمیمات غیر عملی و عقلایی ما نخواهد ماند .
6ـ جهانی شدن دفاع ، امنیت به روشهای غیر نظامی و تقلیل نقش قدرت نظامی درتصمیم گیریهای بین المللی به پایین ترین سطح منابع قدرت امروزه با جهانی شدن اقتصاد منافع همه کشورها و مردم جهان یکی شده و پیوندهای اقتصادی تولیدی نقش بسیار اساسی در تحکیم صلح و امنیت بین کشورها دارد .
شایان ذکر است که نگارنده اعتقاد دارد چنانچه بین کشور ایران و عراق پیوندهای عمیق اقتصادی در زمینه های مختلف تولیدی وجود داشت ، یک گلوله هم بین ایران و عراق شلیک نمی شد و یا اگر بدهکار جهان غرب بودیم چنین جنگ هشت ساله ای رخ نمی داد .
از طرف دیگر قدرت نظامی ژاپن از یکی از لشکرهای زرهی ما پایین تر است ، اما اقتصاد ژاپن یکی از ستونهای اصلی اقتصاد جهان می باشد و کوچکترین خلل در آن ، نظام بین المللی را به هم می ریزد و جهان را دچار بحران می نماید و ملت هایی به اآشوب کشیده می شوند .
امروز بهترین عامل دفاعی و بهترین عامل امنیتی برای هر کشوری ، رشد و توسعه هدفمند ، پایدار و جهانمدار اقتصاد هر کشور است .
7ـ بی ارزش شدن مرزهای زمینی درتدوین برنامه های فرهنگی و غیره ـ از دیدگاه ملی در جهان امروزی ، به علت جهانی شدن مرزهای زمینی ارزش خود را از دست داده اند و نبادلات فرهنگی از طریق شبکه های اطلاع رسانی صوتی ، تصویری و غیره ….
مرزهای زمینی هر کشور را درنوردیده و بر شکل دهی افکار و رفتار آدمی تأثیر فراوان می گذارد و به اصطلاح رفتارهای فرهنگی شکل جهانی به خود می گیرند .
بسیاری از این رفتارها ( از دیدگاه ما چه خوب چه بد ) را در همین کشورخودمان قابل مشاهده است .
درچنین شرایطی دولت های ملی نقش چندانی در کنترل و شکل دهی رفتار ساکنان خود نخواهند داشت و وظیفه آنها فراهم کردن وسایل و امکانات برای استفاده شهروندان از فواید جهانی شدن می باشد .
8ـ تغییر منابع قدرت و قرار گرفتن منابع انسانی فرهیخته و کارآفرین به عنوان بالاترین منبع قدرت در چنین وضعیتی ، هر دولتی بخواهد پایدار بماند و توان اداره کشورش را داشته باشد حتماً باید این دو منبع انسانی یعنی فرهیختگان و کارآفرینان را در کنار خود داشته باشد و آنها را حفظ نماید تا این دو نیرو با توانمندیهای گوناگون خود رشد و توسعه اقتصادی ، فرهنگی ، علمی ، اجتماعی ، سیاسی ، دفاعی و غیره … را به پیش ببرند .
9ـ جهانی شدن فرهنگ و ارزش های اجتماعی با جهانی شدن اقتصاد ، سیاست ، دفاع ، علم و اطلاعات ، ارتباطات و تکنولوژی ، فرهنگ و ارزش های اجتماعی شکلی جهانشمول به خود میگیرند.
آن فرهنگ ها پایدار و مرسوم خواهند ماند که پاسخگوی نیازهای انسان امروز به صورت ساده ، با مفهوم و ارزان باشد و زیانی متوجه بشر ننمایند و با نیازهای زیستی و دوحی و روانی بشر سازگاری داشته باشند .
ارزش های اجتماعی کم و بیش در جوامع انسانها وجود دارند و شامل دانش ، ثروت ، قدرت ، منزلت ، صلح ، آزادی ، نوآوری ، نواندیشی ، برابری ، همبستگی ، سلامت ، تخصص و مهارت ، احترام و محبت می باشند .
این ارزش ها جهانشمول بوده و هر انسانی جدای از عقیده ، نژاد و جنس طالب آنها می باشد .
10ـ کم شدن نقش دولت های محلی و تثبیت نقش سازمان ملل به عنوان یک دولت جهانی در چنین شرایطی نقش دولت های محلی تا سطح مشابه یک استاندارد تقلیل می یابد و نقش دولت ها بیشتر به عنوان تدارکچی یا دولت رفاه ( خدمتگزار ) می شود .
حکومت و حکمرانی نباید در رفتار چنین دولت هایی وجود داشته باشد .
امروز ، عصر دولت های دموکراتیک است از طرف دیگر ، ملت ها برای حفظ اقتدار و هویت خویش باید زندگی را در پیوند با دیگر ملل جهان جستجو نمایند .
استقلال به مفهوم سنتی آن از بین رفته و اکنون مفهوم استقلال درعبارتی به نام ، استقلال در بی استقلالی است .
معنی می دهد .
11ـ حرکت جوامع از جوامعه صنعتی به جوامع اطلاعاتی در جامعه ای اطلاعاتی ، جریان صحیح و بدون سانسور اطلاعات در هر زمینه ای مانند خون باید در رگهای جامعه جاری باشد .
امروز ، جوامع به سوی جوامع اطلاعاتی به پیش می روند .
این جوامع بر پایه صنایعی شکل می گیرند که اساس آنها را کامپیوتر .
الکترونیک .
اطلاعات و مهندسی ژنتیک تشکیل می دهد و تولید کنندگان با بهره گیری از دست آوردهای تکنولوژی اطلاعات با مشتریان ارتباط نزدیک برقرار می کنند .
فاصله و زمان بین تولیدکنندگان و مشتریان کوتاه می شود و تولید کنندگان ازتکنولوژی اطلاعات برای بهبود کیفیت کالاها و خدمات خود استفاده می نمایند .
در جوامع اطلاعاتی جایگاه ، منزلت و اقتدار دولتها دگرگون می شود و دولت شهرها جایگزین دولت ملت ها می شوند .
برای مثال شهری مثل تهران وابستگی به حاکمیت ملی و دولت ایران نخواهد داشت ، بلکه جزیی از اقتصاد الکترونیکی جهان خواهد شد .
در جوامع اطلاعاتی برای شرکت ها و بنگاههای تولیدی و خدماتی شرایطی بوجود می آید که بتوانند در تصمیم گیریهای جهانی اثرگذار باشند ، بطوریکه بعضی از آنها حتی بتوانند بر نحوه عمل قدرتمند ترین حکومت ها نظارت نمایند .
هم اکنون در جهان شرکتهایی وجود دارند که با استفاده ازتکنولوژی اطلاعات و جهانی شدن اقتصاد ، فروش آنها بیش از تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشور می باشد .
12ـ همگانی شدن سرمایه و ابزار تولید و مفهوم عاریتی گرفتن اسناد مالکیت چه در سطح داخلی کشورها و چه در سطح بین المللی ( در واقع جایگزین شدن نظام سرمایه داری عمومی به جای نظام سرمایه فردی ) با جهانی شدن اقتصاد و چرخش سرمایه از فردی به عمومی ، امروز سرمایه ، تکنولوژی ، زمین و مدیریت دیگر متعلق به افراد یا گروه های خاصی نیست و به همه مردم یک کشور جهان تعلق دارند .
سندهای مالکیتی فقط جنبه عاریتی و ظاهری به خود گرفته و به منظور حفظ نظم می باشند .
دیگر مالکیت خصوصی به علت جهانی شدن و جابجایی سرمایه چه در سطح داخلی کشورها وچه در سطح بین المللی مفهوم خود را ازدست داده و مالکیت در واقعیت خود ، شکل عمومی به خود گرفته است.
حتی در کشرهایی مثل آمریکا که ظاهراً مهد سرمایه داری خصوصی عنوان می شود به علت همین جابجایی سرمایه ، تکنولوژی و ابزار تولید ، مفهوم مالکیت خصوصی از بین رفته است .
در واقع گویی نظام اقتصاد مردم گرا که آرمان مردم شرق بود ، سر از آمریکا نیز در آورده است و آدام اسمیت و مارکس به آرزوی خود رسیدند .
با بوجود آمدن چنین شرایطی در ابزار و شیوه ی تولید ، هیچ فردی حق ندارد سرمایه ، ابزار تولید و تکنولوژی را که سند مالکیت آنها را دردست دارد ، بدون استفاده و راکد بگذارد، حق ندارد برای دیگران هزینه مثلاً آلودگی هوا تولید کند ، هر تولید کننده حق دارد تولید خود را در هر نقطه ای از جهان به فروش برساند .
در واقع اینها ، بخشی از قوانین مربوط به اقتصاد آزاد به مفهوم امروزی آن می باشند که متأسفانه مفهوم اقتصاد آزاد و فرهنگ مربوط به آن در کشور ما هنوز به همان مفهوم پیشین یعنی زمان دوران جنگ سرد که وضعیتی ظالمانه داشت ، می باشد .
منابع مورد استفاده : 1ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی ـ سال پانزدهم شماره هفتم و هشتم ـ فروردین و اردیبهشت 1380 ـ (163ـ164) 2ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی ـ سال پانزدهم شماره یازدهم و دوازدهم ـ مرداد و شهریور 1380 ـ (168ـ167) 3ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی ـ سال شانزدهم شماره اول و دوم ـ مهر و آبان 1380 ـ (170ـ169) 4ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی ـ سال شانزدهم شماره سوم و چهارم ـ آذر و دی 1380 ـ(172ـ171) 5ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی ـ سال شانزدهم شماره هفتم و هشتم ـ فروردین و اردیبهست 1381ـ (176ـ175) 6ـ فرهنگ کار نویسنده سعید سعید فر ـ مجموعه متون آموزشی شماره 9 ـ انتشارات مؤسسه کار و تأمین اجتماعی تهران ، سال 1380 7ـ آشنایی با اقتصاد ایران ، ابراهیم رزاقی ـ تهران ـ نشرنی ، 1376 8ـ مدیریت آینده ، پیتر اف دراکر ، ترجمه عبدالرضا رضایی نژاد تهران ـ مؤسسه خدمات فرهنگی رسا ، سال 1375 9ـ مبانی و مدلهای تصمیم گیری در سیاست خارجی ، سید حسن سیف زاده ، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه ، سال 1375 10ـ مدیریت و سرپرستی اثر بخش ، محمد جواد عاصمی پور ، نشر سادان ، سال 1375 11ـ نظریه عمومی سیستم ها ، لودویگ فون برتالنفی، ترجمه کیومرث پریانی ، نشر تندر ، سال 1366 محقق و نویسنده : حبیب الله احمدی حصارک کرج دانشگاه تربیت معلم 10/6/81 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حمایت دکتر محمد ملکی از تشکیل جبهه دموکراسی خواهی دین را یک امر مؤثر در مسائل اجتماعی می دانم اما معتقد به جدایی دین از دولت و حکومت هستم .
پنج شنبه 7 فروردین 1382 عزیران ، دانشجویان ، استادان ، دانشگاهیان : با این امید که دگر بار پس از 24 سال با تجربه بیشتر و شناخت افزون تر شاهد پایان “ زمستان ” و آغاز دومین “ بهار آزادی ” باشیم سال نو را به شما عزیران تبریک می گویم .
اکنون کسی با شما سخن می گوید که واپسین روزهای زندگیش را به سوی هفتاد سالگی پشت سر می گذارد و بیش از پنجاه سال در مسیر پر پیچ و خم دفاع از آزادی ، عدالت ، حاکمیت ملی و استقرار نظام مردمسالار و حکومت مردم بر مردم گام زده است و تلخی های بسیار به کام ریخته و آرمانی جز پیروزی مردم بر اهریمن جهل و استبداد و پایان سلطه زورمداران ، زراندوزان و تزویرگران ندارد و تنها آرزویش ادامه کار تعلیم و تعلم تا آخرین لحظات زندگیست .
عزیزان ؛ وقتی تحولات دهه های اخیر کشورمان و نقش دانشجویان و دانشگاهیان را در این دگرگونی ها مرور می کنم وظیفه خود می بینم به عنوان نصیحت ( که در حد اینکار نیستم ) بل به نام “ وصیت ” مطالبی را با شما در میان بگذارم ….
دانشجویان ، همکاران دانشگاهیم گواهی خواهند داد در بیش از 45 سال ارتباط تنگاتنگ با دانشجویان و دانشگاهیان و فعالیت دانشگاهی به خاطر دفاع از این سنگر مقدس چه مشکلاتی را تحمل کرده ام .
از جمله در سال 1339 به اتهام عضویت درکمیته مرکزی دانشجویان جبهه ملی هنگام پخش اعلامیه دستگیر و به سلول انفرادی زندان قزل قلعه فرستاده شدم در سال 1360 تا 1365 به اتهام ایجاد بستری جهت فعالیت سیاسی دانشجویان و استادان و تشکیل شوراهای هماهنگی در دانشگاه تهران بیش از 5 سال در زندانهای اوین و قزل حصار زیر بیرحمانه ترین شکنجه ها قرار گرفتم و در سال 80 ـ1379 باز هم به اتهام تحریک دانشجویان به قصد براندازی قانونی نظام ولائی در زندان 59 ( پادگان عشرت آباد ) به شکنجه سفید دچار شدم و پس از ماهها اسارت ، محاکمه و تا امروز در انتظار صدور حکم هستم و افتخارم این است که بیشترین رنج و شکنجه ها را در دفاع از حقوق و آزادیهای دانشجویان و دانشگاهیان به جان خریده ام .
عزیزان دانشجو ؛ حال که نمایندگان گروهی از شما در نشست دانشگاه الزهرا ( 9و10 اسفند 81) پس از تجربه های عبرت آموز (81 ـ1358) و طی دوران بیست و چهار ساله در خدمت حاکمیت بودن و نقد گذشته با اکثریت قاطع تصمیم به خروج از حاکمیت و جریان دوم خرداد گرفته اند و با پیشنهاد تشکیل “ جبهه دموکراسی خواهی ” و اعلام عدم وابستگی به جریانهای سیاسی داخل حاکمیت از دانشگاهیان و مردم خواسته اند نظرات خود را در این مورد اعلام کنند من به نام یک دانشگاهی ، ضمن تبریک گویی به خاطر این تصمیم شجاعانه و در خور جنبش دانشجویی و استقبال از این فکر و در پاسخگویی به نظر خواهی دانشجویان بار دیگر اعلام می کنم :