آنچه در خانه، سازمان، حکومت، نظامهای فراملی و جهانی مساله روز شده است <توسعه تفاهم اجتماعی> در مقیاس جدید وبه صورت فراگیر است.
جریان سرگشتگی و آشفتگی روحی انسانها که برخاسته از الگوهای ناهماهنگ با فطرت انسان در تنظیمات حیات بشری است، بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان را به تاءمل واداشته و زمینه پیدایش نظرات تازهای پیرامون ضرورت تغییرات عاجل در ساختار و زیربنای فکری و ایدئولوژیک تمدن و توسعه از نوع غربی و تحول بنیانی در نظم انسانی را فراهم آورده است.
ظهور انقلاب اسلامی در ایران و گسترش امواج آن درجهان هرچند در درون جامعه ما میوه موردانتظار را هنوز بهبار نداده است، لیکن توسعه معنویت در پیوند با بازسازی اعتقادی و تجربههای نوین دینی در بین انسانها، مسیر جریان یکپارچه شدن روند مادی کردن دنیا را دگرگون کرده است. تفاهم بین انسانها امروز بنیان عمیقتری را جستجو میکند، گویی که عمق وجود انسانها مخاطب قرار گرفته است.
توسعه تفاهم انسانها درگرو توسعه مفاهیم موجود و ایجاد مفاهیم نوین است. جهان امروز درانتظار مدنیت متعالی بهسر میبرد. درچنین مدنیتی نمیتوان همچون گذشته <خردابزارگرا>، <علوم فایدهگرا> و <فناوری اقتدارگرا>ی جهان مادی را پایه قرار داد، بلکه تکاملگرایی برپایه بنیانهای ادیان توحیدی ابراهیمی(ع) ازطریق راهبرد <توسعه تفاهم دینی> ایجاد میشود.
کتاب حاضر مجموعه مقالات و سخنرانیهای مولف در طول سالهای 78 و 79 است که در چهار بخش <توسعه تفاهم اجتماعی>، <چالشهای درونی>، <جهانیشدن> و <توسعه و آیندهنگری> گردآوری شده که برای مدیران، کارشناسان و دانشجویان رشته مدیریت بسیار سودمند است .
آنچهکه سرپرست باید بداند امروزه، نیروی انسانی یکی از مهمترین سرمایههای سازمانها یا شرکتهای تولیدی و خدماتی است. روابط ناشی از همجواری و تفاوتهای فردی انسانها، اگر در قالب فرهنگ سازمانی، سازماندهی نشود، مسائل گاه ساده، به پیدایش مشکلاتی بزرگ و پیچیده منجر خواهدشد که بر رفتارهای سازمانی و فرایند تولید یا ارائه خدمات تاثیر مخرب خواهد گذاشت و درنهایت موجب از دست رفتن توان رقابت و جلب رضایت مشتریان میگردد.
یکی از نقاط حیاتی سلسله مراتب تصمیمگیری در سازمانها وشرکتها، سطح سرپرستی است. یک سرپرست بهعنوان حلقه پیونددهنده کارکنان با مدیریت میانی، نقش تعیینکنندهای در اعمال سیاستهای مدیریت ارشد در واحد تحت سرپرستی خود دارد.
سرپرست تنظیمکننده روابط کاری بین افراد و مجری قوانین، رویهها و الزامات موردنظر سازمان است. و از این دیدگاه، جایگاه ویژهای در تنظیم روابط افراد با سازمان دارد. سرپرستان به دلیل ارتباط با دو سطح مختلف سازمانی، سربازان خط مقدم مدیریت نوین هستند. با چنین دیدگاهی از نقش یک سرپرست، میتوان دریافت که انتظارات دوسویه از یک سرپرست و نقش، جایگاه مسئولیتها و محدودیتهای وی، آشنایی کامل با شیوهها و مسائل سرپرستی را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده است.
کتاب حاضر درواقع مجموعهای از بایدها و نبایدها، تکنیکها، تجربهها و الزامات مدیریتی در سطح واحد سازمانی است که میتواند بهعنوان دستورالعملهای کاربردی برای حل مسائل کنونی و آتی سرپرستان شاغل بهکار رود.
این کتاب را بیش از نیم میلیون نفر از سرپرستان و دستیارانشان خواندهاند و به زبانهای هلندی، دانمارکی، پرتغالی، اسپانیایی و هندی نیز ترجمه شده است.
این کتاب سعی دارد هرآنچه را که سرپرستان نیاز دارند، به آنها بیاموزد و از اینرو هزاران نفر از سرپرستان در دورههای آموزشی به این کتاب مراجعه کردهاند .
مدیرساز
مدیریت امروز در چنبره فشارهای گوناگون و چندوجهی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از تحولات روزافزون و غیرقابل اجتناب جهانی، منطقهای، ملی و محیط کاری گرفتار آمده است.
از دیگرسو، مسئولیتها و تعهدات چندگانه مدیران در محیط کار و برآورده نشدن همه انتظارات ذینفعان در درون و برون سازمان، فشار مضاعفی است که از یکسو به کوتاه شدن عمر مفید و پیری زودرس تفکر خلاق مدیریت بنگاهها و ازسوی دیگر به تعامل ضعیف خانواده با محیط کار منجر میشود.
اندیشمندان عرصه مدیریت و علوم انسانی الگوی <زندگی سبز> را برای برونرفت از معضل پیشنهاد کردهاند.
در الگوی سبز مدیران با مبادرت به فعالیتهایی چون ورزش، امور فوق برنامه، گردهمائیهای غیررسمی و برخورداری از تغذیه مناسب، بهره میگیرند و از این طریق توان بالفعل و بالقوه خود را در ایفای وظایف اصلی مدیریت ارتقا میدهند.
با توسل به این الگو، مدیران فراغت لازم را برای تفکر، ایدهپردازی و هدایت جمعی سازمان کسب خواهندکرد. توسل به این الگو هم به نفع مدیران و هم درجهت منافع سازمان است و سرانجام جامعه نیز از برکات آن برخوردار خواهدشد. زنجیره استراتژیک دارائیها، کارخانهای به نام دانشگاه، تفکر راهبردی، یادگیری درعمل، فقر و جدایی نژادی در مراکز شهر ازجمله مقالاتی است که در این شماره مدیرساز به چاپ رسیده است و مطالعه آن به مدیران، کارشناسان و دانشجویان رشته مدیریت توصیه میشود .
نظام بهنگام یکی از پیشرفتهترین سیستمهای برنامهریزی بهشمار میرود که به لحاظ جامعیت و قراردادن سایر برنامههای جامع مدیریتی همانند کیفیت فراگیر درخود، در صدر هرم سیستمهای نوین برنامهریزی قرار گرفته است.
امروزه به لحاظ محدودیتهای اقتصادی و پیچیدگی بازارها، استفاده بهینه از منابع دردسترس و پاسخگویی به خواستههای مشتری در بخشهای مختلف بازار اجتنابناپذیر است و سازمانها را بر آن داشته تا با حذف ساختارها و روشهای کار سنتی، سهم خود را در بازار حفظ کنند. نظام تولید بهنگام که برای نخستینبار توسط تانیچی اونو در شرکت تویوتا به کار گرفته شد یکی از همین سیستمهاست که به سرعت موردتوجه سایر شرکتهای ژاپنی قرار گرفت.
اما با گذشت حدود سه دهه از معرفی این نظام و علیرغم تلاشی که اکثر سازمانهای غیرژاپنی درجهت بکارگیری اصول این نظام صرف کردند، به دلایلی که درمورد کشور ما نیز صادق است یعنی برداشت و تعاریف پراکنده از اصول و نظریات این سیستم، اشاعه آن میسر نگردید و اکثر افراد آن را تنها برنامهای برای کنترل موجودی تلقی میکنند.
چنانچه اصول این سیستم بهطور کامل بهاجرا درآید، کیفیت زندگی شغلی به صورت گستردهای برای کارکنان و مدیریت تغییر میکند و پس از آن، ارتباط این دو گروه کمتر دچار بحران خواهد شد.
مفاهیم نظام تولید بهنگام در این کتاب بر روی اصل زمان خود استوار است و خواننده با مطالعه نظریات ارائه شده، شناختی درباره فلسفه تولیدبهنگام و بسیاری از مفاهیم آن دست خواهدیافت که اکثر تئوریهای مدیریت عملیات راهبردی براساس آنها مطرح شدهاند.
از اینرو مطالعه کتاب حاضر که در هفت فصل تهیه شده، به مدیران، کارشناسان و دانشجویان رشته مدیریت توصیه میشود.
در ضمن خوانندگان میتوانند مباحث مربوط به تولید ناب و تفکر ناب را در این کتاب مطالعه کنند.
چگونه سرپرست برتریباشیم
رشد سریع تکنولوژی از یکسو و افزایش نیروهای جویای کار از سوی دیگر، فرهنگ جدیدی را بر سازمانهای کشور تحمیل خواهدکرد. سازمانهایی که این تحولات را پذیرفتهاند درنهایت درمییابند که شرایط جدید الزاماً به ظهور پدیدهای به نام <سرپرستی توانمند> خواهد انجامید.
در این رابطه، اگر مدیریت سازمانها نتواند از افراد توانمند در سطوح سرپرستی استفاده کند، قادر نخواهدبود برنامههای استراتژیک خود را بهاجرا درآورد.
مدیریت عالی هر سازمان اغلب سعی دارد بینشی قوی ارائه کند تا رسالت سازمان برای همه اعضا قابل لمس گردد. نقش سرپرستان از این منظر، بهعنوان یکی از عوامل مهم انتقالدهنده بینش مطرح است بهگونهای که طیف دیگر سازمان یعنی نیروهای عملیاتی با تمام تفکرات، نگرشها و رفتارهای خود در ابعاد فردی و گروهی آن را بپذیرند و متعهدانه به آن عمل کنند.
امروز رشد تکنولوژی بهگونهای است که هر لحظه باید منتظر تحولی در این زمینه بود و جریان تغییرات محیطی آن چنان سریع رخ میدهد که راهی جز انعطافپذیری و یا توسل به روشهای خلاق باقی نمیگذارد. در هر دو حالت این سرپرستان هستند که باید با استفاده از امکانات خود، مسئولیت اجرای آنها را به دوش بکشند.