مقالهی پیش رو نگاهیست هر چند کوتاه به مقولهی مونتاژ در سینما و نقش تعیین کنندهی آن در کمک به ایجاد هر آنچه درونمایهی یک سکانس در تلاش به تصویر کشیدنش است .
هر واقعهای دارای یک ریتم است .
و مونتاژ ریتم ایجاد شده در دکوپاژ را پوپاتر و زندهتر میکند.
تدوینگران بزرگ همیشه به دنبال یافتن نقاط مناسبی هستند برای برش همان نقاط مهمی که چشمهای خیرهی تماشاگر را به درون واقعه پرتاب می کنند .
همان نقاطی که دیده نمیشوند و گاهی دیده میشوند تا به فراخور خود حس و فاصله ایجاد کنند .
به هر حال مسئلهی کات یکی از مهمترین مسائل سینماست .
صفحات پیش رو به بررسی یک سکانس از فیلم غلاف تمام فلزی ساختهی استنلی کوبریک فقیدبا تدوین مارتین هانتر می پردازد پیش از هر چیز باید گفته شود انتخاب این فیلم و این سکانس (سکانس کشتن گروهبان هارتمن وسط سرباز پایل و خودکشی پایل - در دستشویی آسایشگاه -)برای بحث تحلیلی مونتاژ شاید کمی بحث انگیز باشد .
غلاف تمام فلزی فیلمی است که بیشتر تحرک بصریاش را از دکوپاژ خلاقانهی استنلی کوبریک می گیرد تا اینکه بیشتر به مونتاژ متکی باشد تدوین این فیلم تدوینی است ساده و بیتکلف که بجای خود نمایی کارهای عجیب و غریب دینامیک بیشتر در خدمت نگاه و ریتم ذهنی استنمی کوبریک است .
و تمام تلاش مارتین هانتر بر این اساس بوده تا بهترین و موثرترین نقاط را برای برش راشهایکارگران پیدا کند تا بدان وسیله واقعهی موجود هرچه زندهتر و روانتر مقابل چشمهای مخاطب تصویر شود .
چنین مونتاژی درعین سادگی باید آنقدر هوشمندانه ،ظریف و هدفدار باشد تا بتواند رابطهی فیزیکی و زمانی پلانها را به منطقیترین و روانترین شکل نشان دهد و ما را با واقعه و کنش صحنه همراه کند .
باید به خاطر داشته باشیم ،مهمترین نقاط ، نقاطی هستند که ما را به جزئیات واقعه میبرند ، به ما هیجان میدهند ما را از اتفاقات صحنه آگاه می کنند و به آنها دور یا نزدیک میکنند ...
تمام این نقاط در صحنه هستند ، در کنش جاریاند و در جهان ذهنی کارگردان شناورند ، تنها باید آنها را پیدا کنیم و با آنها به درون دنیای روی پرده پرتاب شویم این کار تدوینگران است .
ساختار پژوهش مقاله : بیان مساله همانطور که در پیشگفتار اشاره شد هدف از مقالهی حاضر بررسی زیباشناسی و نحو مونتاژ سکانس خودکشی سرباز پایل در دستشویی آسایشگاه در فیلم غلاف تمام فلزی ( Full Metal Jacket)ساختهی استنلی کوبریک با تدوین مارتین هانتراست مسائل اصلی در تحلیل تدوین این سکانس ،بررسی دلایل نقاط برش ، کشش طول هرپلان و اعمال کات در لحظهای حساس و سرنوشت ساز برای حفظ ریتم سکانس و همچنین هماهنگی کاتهای اعمال شده از جهت ریتم و سرعت با کنشهاش درون قاب ( هماهنگی ریتم درون قاب و بیرون قاب ) است و همینطور مسائل و نکات ریز دیگری که در طول متن به آنها اشاره خواهد شد.
فرضیه سکانس به مثابه واحدی مستقل در یک فیلم سینمایی میبایست واجد یک سری خصوصیات فنی و زیبایی شناسانهی متحد و هم شکل باشد تا در کلیت خود بتواند شکلی وحدت یافته با اجزای هماهنگ را به تصویر کشد .
اینکه سینمای کلاسیک و سینمای مدرن هر کدام دربارهی سکانس و حظور مستقل آن در فیلم چه نظر و رویکردی دارندو اینکه آیا سینمای مدرن و پست مدرن ( اکسپریمنتال فیلم ، سینمای فرم و...) حظوری مستقل و قائم به ذات برای سکانس قائل است یا خیر بحث این مقاله نیست .
بااین حال ساکن انتخاب شده از فیلم غلاف تمام فلزی به نظر میر سد واجد خصوصیات شکلی و روایی وحدت یافتهای برای این بحث باشد .
خصوصیات وویژگیهایی که مونتاژ به عنوان عنصر اصلی این مقاله در خدمت وحدت و هماهنگی آنهاست .
لوکیشن انتخاب شده برای این سکانس و در نهایت صحنهی اصلی که اتفاق آنجا به وقوع میپیوندد( دستشویی آسایشگاه ) از لحاظ چیدمان عناصر گرافیکی کادر - از نورها گرفته ،تا خطوط ، سطحها و حجمها (کاراکترها و ...) - دارای یک تقارن گرافیکی چشم نواز است - این تقارن گرافیکی جلوتر با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت .
اینجا تنها به آن اشاره میشود - در اینجا تدوین به عنوان عامل قسمت کنندهی 2 طرف میزانسن متقارن روی پرده به بهترین شکل خود عمل می کند و اندازهی متریک پلانها همگی در راستای شکلگیری این تقارن هستند.
در این سکانس تدوین ، ریتم و ضرب با آهنگی مستقل و مجزا از صحنههای دیگر فیلم دارد و همین نکته باعث هر چه کاملتر شدن سکانس به عنوان واحدی شکل یافته شده است .
در اینجا باید به این نکته مهم و اساسی اشاره شود که منظور از ریتم و ضرباهنگ مستقل سکانس این نیست که تدوین در اینجا نسبت به قسمتهای دیگر فیلم کندتر است یا تندتر بلکه تمپو و ریتم مونتاژ این سکانس در خدمت فرم دادن به جهان داستانی و هویتی این Act و واقعه است .
هر حادثهای ریتم مخصوص به خود دارد – تا در یک کل بزرگتر که همان فیلم است هماهنگی و وحدت بیشتری ایجاد کند .
در متن پیش رو فرض بر این است که نقاط برش ، اندازهی متریک پلانها ، ریتم کلی ، باند صدا و سایر نکات مونتاژی در تلاشند تا به عناصر سینمایی سکانس وحدت و نظم بدهند و همچنین با گذشت هر چه بیشتر زمان سکانس مخاطب را به بطن و مرکز حادثه ببرند.
هدف تمامی نکات ذکر شده در فرضیه ، هدف اصلی این مقاله هستند .
همان هدفی که مارتین هانتر و استنلی کوبرگ از خلق این سکانس داشتهاند .
یعنی ساختن جهانی منظم ،متحد و باور پذیر که تماشاگر باخیره شدن به آن قادر نیست چشمهایش را یک لحظه از روی پرده بردارد .
پیش تحقیق : با توجه به وجود منابع محدود فارسی و ترجمهی چند کتاب دربارهی استنلی کوبریک و همچنین دسترسی به برخی سایتها و منابع لاتین ، نگارنده مقاله یا تحقیق قبلی در این مورد به خصوص - تدوین سکانس خودکشی فیلم غلاف تمام فلزی - را معرفی نمیکند ...
شناسنامه فیلم غلاف تمام فلزی Full Metal Jacket کارگردان : استنلی کوبریک Stanly Kubrick سناریو: استنلی کوبریک ،مایکل هر ،گوستاوهسفورد Stanly Kubrick – Michael Herr- Gastar Hasford مدیر فیلمبرداری : داگلاس میلسام Douglas Milsome موسیقی : ابیگیل میه (ویوین کوبریک ) (Vivian Kubric) AbigailMead تدوین : مارتین هانتر Martin Hunter طراحی صحنه : راداستارتفورد ، لزلی تامکینز ،کیت پین .
Rod Stratford .
Leslie Tomkins Keith pain جلوههای ویژه : جان ایوانز JohnEvans گریم : جنیفر بوست ، کریستین آکسوپ Jennifer Boost , Christine Allsopp بازیگران : متیو موداین Matthew Modine / وینسنت دنوفریو Vinssent D'Onofrio / آر .
لی ارمی R.LeeErmeyو....
تهیه کننده : استنلی کوبریک Stanly Kubric 1987 ،آمریکا ( Amrican) ، 116 دقیقه ، رنگی ،درجهی R، نامزد اسکار 1987 برای بهترین فیلمنامهی اقتباسی.
خلاصهی داستان فیلم : نیمهی اول فیلم به معرفی یک مرکز آموزش نظامی و نحوهی تربیت یک دسته سرباز تازه وارد اختصاص دارد مرکزی که قرار است در عر هشت هفته غریزه ی کشتن را در وجود گروهی از خشنهای قلابی و شجاعان ابله بیدار کند.
گروههای مختلف تفنگداران آمریکایی در این مرکز ، خشونت و نفرت میآموزند.
گروهان 3092 پس از کوتاه کردن موی سر ، در جزیرهی پریس در کارولینای جنوبی تحت آموزش قرار میگیرند ...؟
گروهبان توپخانه هارتمن سرافرادش داد میکشد ، فحششان میدهد ، میزندشان عذابشان میدهد و تحقیرشان می کند .
برای هر کدام اسمی و لقبی می گذارد : یکی را سرباز جوکر می نامد ، دیگری را کابوی ، آن یکی را گومرپایل ....
سربازها میدوند و به صدای بلند شعارهای هارتمن را تکرار می کنند .
سرباز پایل لبخند طعنهآمیزی به چهره دارد و گروهبان هارتمن آنقدر فریاد می کشد و گلویش را می فشارد که لبخند او محو میشود.
هنگام رژه پاپل چپ و راست را قاطی می کند و از هارتمن کتک می خورد هارتمن او را وامی دارد که در عقب گروهان ، باشلواری که تا بالای مچ پا پایین کشیده شده و با تفنگ سروته در دست در حالی که انگشت می مکد بدود.
سربازها با تفنگهاشان میخوابند ، روی تفنگها اسم زنانه می گذارند ، رو به تفنگها دعا می خوانند .
گروهبان هارتمن جوکر را سر دستهی گروهان می کند و به او می سپارد که از پایل مراقبت کند و به او آموزش بدهد ...
جوکر به پایل یاد می دهد که با تفنگ کار کند ،بند کفشش را ببندد رخت خوابش را مرتب کند ، از موانع بپرد و رژه برود .
پایل همهی اینها را خوب یاد می گیرد هارتمن در کمد پایل یک شیرینی خامهای پیدا می کند...
آن شب افراد لای حولهشان قالب صابون میپیچند و پایل را کتک میزنند ....
گروهبان هارتمن در ابتدای ورود به سربازان تذکر داده تا زمانی که تبدیل به ماشین قتاله نشوند ، حشرهای بیش از نیستند و در پستترین درجهی حیات قرار می گیرند....
پایل کم کم عقلش را باخته است ...
تفنگداران نیروی دریایی برای عیسی مسیح تولدت مبارک میخوانند :« نمیگذاریم آسمان از ارواح تازه خالی بماند- این هدیهی ما به عیسی مسیح است .» پایل شروع میکند با تفنگش حرف زدن .
حالا او تیر اندازی خبرهای ست و کم کم بدل به یک آدمکش می شد .
دورهی افراد به پایان رسیده سربازان در جه می گیرند.
شب آخر جوکر کشیک است و پایل را با یک تفنگ پر با تمام تجهیزات در دستشویی آسایشگاه مییابد پایل حالتی کاملاً عصبی دارد و لبخندهای هیستریکی میزند.
او به جوکر می گوید «من تویه دنیا پر از کثافتم .» گروهبان هارتمن وارد می شود و طبق معمول سرآنها فریاد می کشد پایل با یک گلوله هارتمن را میکشد و بعد لولهی تفنگ را توی دهان خود می گذارد ماشه را میچکاند .
نیمهی دوم - ویتنام : جوکر و دوست عکاسش رافترمن برای روزنامهی ارتشی استارزاند استراییز کار می کنند.
آتش بس تعطیلات عید لغو شده و پایگاههای امریکایی سراسر منطقه مورد حمله قرار می گیرند جوکر و رافترمن از یک گور دسته جمعی گزارش تهیه میکنند .
و سپس به جوخهای ملحق میشند جوکر آنجا دوست قدیمیاش کابوی را می بیند و با افراد دیگری آشنا می شود آنها به شهر جهنمی و بمباران شدهی هیو میروند .
به هنگام گشت زنی در شهر هیو ستران آمریکایی اسباب بازی خرگوشی را بر می دارد ، خرگوش منفجر میشود و ستوان می میرد .
حالا کابوی فرمانده میشود .
آنها توی شهر گم میشوند و در ضمن گشت زنی هدف شلیکهای یک تک تیرانداز قرار میگیرند تک تیرانداز پنهان است .
یک سرباز دیگر کشته میشود کابوی هم همینطور فضایی عصبی بر سربازها حاکم است .
جوکر بالاخره تیرانداز را که یک زن است پیدا میکند ولی هنگام شلیک تفنگش گیر می کند .
زن به سمت او شلیک می کند و او پشت ستونی پنهان میشود رافترمن به زن شلیک می کند ، زن روی زمین میافتد و در حال جان کندن است .
سربازها دور سرش حلقه میزنند زن درحالی که دعا میخواند التماس میکند که با تیر خلاصش کنند جوکر به اوشلیک میکند و او را می کشد ...
او حالا سرباز واقعی شده .
خلاصهی سکانس انتخابی شب آخر دورهی آموزش نظامی سربازهاست و جوکر کشیک است .
جوکر در آسایشگاه میچرخد و سالنها و راه روها را با چراغ قوهای که در دست دارد وارسی می کند ....
سربازها خواب هستند و همه جا تاریک است .
گروهبان هارتمن هم در اتاقش خواب است .
جوکر از محوطهی تختها و خوابگاه سربازها رد می شود و وارد یک راهرو تاریکتر میشود که در یک طرف دستشویی و در طرف دیگر اتاق هارتمن است .
با چراغ قوه نور را روی در اتاق هارتمن می اندازد سپس میچرخد به سمت دستشویی چراغ قوه را می گیرد انگار چیزی توجه او را جلب کرده جوکر در دست شویی را باز میکند و پایل را می بیند که با یک اسلحه با تمام تجهیزات روی یکی از توالتها نشسته است .
جوکر می فهمد که تفنگ پایل پر از فشنگهای جنگی است .
به او می گوید اگر هارتمن آنها را آنجا پید اکند وضعیت وحشتناکی پیدا میکنند و پایل در جواب او می گوید « من توی دنیا پر از کثافتم » پایل سریع از جا بلند می شود ، تفنگ را به دست می گیرد و شروع به مشق پیش فنگ - دوش فنگ میکند بلند فریاد میزند « شانهی چپ ، شانهی راست ، از جلو نظام و...»پایل خشاب پررا بر میدارد آن را در خزانه تفنگ جا میاندازد و به چابکی به حالت آماده می ایستد پایل با فریادهای دیوانه واری جملات خود را ادا میکند .
« این تفنگ مال منه ،تفنگهای زیادی مثل این هستند ، اما این یکی مال منه » حالا دسته بیدار شده .
هارتمن از اتاقش بیرون می جهد وارد محوطهی دستشوییها می شود .
به جوکر و پایل نگاه میکند هارتمن از شدت تعجب در حال شاخ در آوردن است سینهاش را جلو میدهد و تمام جذبهاش را در صدایش جمع میکند و بر سر جوکر و پایل فریاد میکشد .
هارتمن روبه پایل می کند و با تمام قدرتش با او صحبت میکند اما فایدهای ندارد .
پایل در حال خندهی دیوانهوارش شلیک میکند و هارتمن را میکشد سپس روی توالت مینشیند لولهی تفنگ را در دهان خودش قرار داده وماشه را میچکاند، سمت عقب مغزش روی کاشیهای پشت سرش میپاشد.جوکر مبهوت تمام این ماجرا را نگاه میکند .
معرفی فیلمساز و فیلموگرافی : اسنلی کوبریک نام جاودانهی تاریخ سینما در 26 جولای 1928 از پدری پزشک به نام جک و مادری به نام گرترو و پرولر در محلهی برانکس نیویورک متولد شد .
جک کوبریک در زمان دانشجویی خود در سال 1927 با گرترود که دختر یکی از خانوادههای یهودی اتریش الاصل بود ازدواج کرد و یک سال بعد نخستین فرزند آنها استنلی کوبریک به دنیا آمد .
در 1942 که استنلی هنوز یک دانش آموز دبیرستانی بود به عکاسی روی آورد و توانست اولین اثرش را در مجلهی Look (نگاه ) چاپ کند.
سه سال بعد کوبریک خلاقیت خود را در عکاسی به همگان نشان داد: نگاه عکسی را از او چاپ کرد که از یک روزنامه فروش که دراثر آگهی مرگ روزولت منقلب شده بود ، انداخته بود .
پس از آن استنلی به عنوان خبرنگار مجله نیز مشغول به کار شد .
اودر سال 1950 به همراه یکی از دوستان دوران دبیرستان تصمیم به ساختن فیلمهای کوتاه و ارزان میگیرد .
او در نتیجه این تصمیم فیلمهایی چون روز مبارزه ( 1950) ،کشیش پرنده ( 1991) ،ترس و هوس ( 1953) ،دریانوردان ( 1953) میسازد که هر کدام را به عنوان شروع سینمایی ونوآوریهای استنلی جوان میتوان بررسی کرد .
پس از آن کوبریک از اواخر دههی 1950 به عنوان یک غول سینمایی پا به عرصه گذاشت و در طول 50 سال کارهنری ، به رغم خلق تعداد نسبتاً کم آثار ، ساخت انواع فیلمها را تجربه کرد و در ژانرهایی که کارکرد ، حتماً اثری قابل اعتنا ، شاخص وماندگار از خود به جا گذاشت .
در سال 1965 میلادی اورسن ولز در مصاحبهای بانشریهی کایه دو سینما گفته است :« بین کسانی که من عنوان نسل جوانتررا به آنها می دهم استنلی کوبریک در نظرم غولی جلوه میکند ....
خیال میکنم کوبریک در سینما هر کاری میتواند بکند .
او کارگردان بزرگیست که هنوز فیلم بزرگ خود را نساخته است .» سه سال پس از پیشگویی اورسن ولز فیلم بزرگ آن غول نمایش داده شد :« 2001 : یک رودیسهی قصایی » و در سالهای بعد دیگر آثار بزرگش « پرتقال کوکی » ، « بری لیندون » ، « درخشش » ، « غلاف تمام فلزی » و ...
البته لازم به ذکر است ، پیش از این گفتهی اورسن ولز یعنی قبل از 1965 میلادی نیز کوبریک شاهکارهایی چون « دکتر استرنج لاو : یا چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بردارم و بمب را دوست بدارم »( 1964) و «راهههای افتخار » ( 1957) را در کارنامهی خود به ثبت رسانده بود .
کوبریک چهار فیلم ضد جنگ کارگردانی کرد : ترس و هوس ، راههای افتخار ، دکتر استرنج لاو و غلاف تمام فلزی .
غلاف تمام فلزی سربازانی را نشان میدهد که ابتدا احساسات بشری از آنها گرفته شده سپس در موقعیتی قرار داده میشود که چارهای جز کشتن ندارند.
برخی میتوانند بکشند و برخی نه .
این فیلم براساس رمانی ازگوستاوهسفورد به اسم موقتی ها (The Short – Timers) ساخته شده که گفته میشود رمان همسفورد کمی از فیلم سیاهتر و بدبینانهتر است .
غلاف تمام فلزی فیلم ما قبل آخر استنلی کوبریک است این فیلم از حیث کارگردانی و صحنه پردازی یکی از درخشانترین آثار کوبریک است و از مهمترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما محسوب میشود .
فیلموگرافی استنلی کوبریک Filmography: روز مبارز Day of The Fight ( 1950) کشیش پرنده The Flying Padre ( 1951) ترس و هوسFear And Desire ( 1953) دریا نوردان The Sea Farers (1953) بوسهی قاتل Killer's Kiss (1955) قتل The Killing (1956) راههای افتخار Paths of Glory (1957) اسپارتاکوس Spartacus (1960) لولتیا Lolita ( 1962) دکتر استرنج لاو یا : چگونه گرفتم دست از نگرانی بردارم و سبب را دوست بدارم !(1964 ) Dr.Strange love or :How I Learned To Stop Worrying And Love The Bomb.
2001: یک اودیسه ی قصایی 2001: Aspace Odyssey ( 1968) پرتقال کوکی AClockwork Orange (1971) بری لیندون Barry Lyndon (1975) درخشش The Shining (1980) غلاف تمام فلزی Full Metal Jacket ( 1987) چشمان کاملاً بسته Eyes Wide Shut ( 1999) چشمان کاملاً بسته Eyes Wide Shut ( 1999) فیلموگرافی تدوینگر : Editor's Filmography: Martin Hunter Full Metal Jacket ( 1987) Cold Front (1989) Cadence (1990) Liebestraum (1991) Cruise Control (1992) The Water Engine (1992)" TV" Kalifornia (1993) Minotaur (1994) Above Suspicion (1995) Mortal Kombat (1995) The Arrival (1996) Event Horizon (1997) Soldier (1998) Other Voices (2000) Cutaway (2000) " TV" In The Shadows (2001) Below (2002) Under World (2003) The Chronicles Of Riddick (2004) The Flock (2007) The Perfect Sleep (2008) خلاصهای از سکانس : شب آخر پایان دورهی سربازان است .
آسایشگاه در تاریکیست و همه خواباند .
جوکر کشیک است وهمه جا را وارسی می کند ، با چراغ قوهای در دست .
در دستشویی پایل را میبیند که عقلش را باخته و با یک اسلحه پر با صدای بلند تمرینات نظامی را انجام می دهد .
گروهبان هارتمن از راه می رسد و سر هردوی آنها فریاد می کشد ...
پایل هارتمن را میکشد و سپس خود را ، جوکر نظارهگر تمام این ماجراست.
بررسی کلی : همانطور که پیشتر اشاره شد مونتاژ سکانس حاضر از لحاظ زیبایی شناسی ساده و بیتکلف و شدیداً در خدمت اکسیون صحنه ، دیالوگها وحرکات فیگوراتیو درون قاب است برای مثال پلان اول جاییست که جوکر در حال کشیک دادن از محوطهی خوابگاه سربازان عبور میکند ،وارد راهرویی تاریکتر میشود و چیزی توجهش را جلب میکند ،تا اینکه به طرف دستشویی میرود و از قاب خارج میشود.
با مشاهدهی این پلان متوجهی این نکته خواهیم شد که حرکت جوکر درون قاب حفظ میشود تا لحظهای که او قاب را ترک کند .
حالا زمان اعمال کات است .
پس کات در این پلان و اکثر پلانهای سکانس مورد اشاره تابع حرکت میزانسن و واقعه است .
در پلانی که اشاره شد ، هنگام حرکت جوکر ما هیچ قطع و تدوینی نمیبینیم ، چون ضرورتی هم دیده نمیشود.
پس میتوان استنباط کرد که کاتها و برشها ، با توجه به این شکل تدوین رابطهی مستقیمی با ریتم و حرکتهای درون قاب دارد ، هر کجا که حرکتهای درون قاب از تحرک بیشتری برخوردار شده برش های بیشتری مشاهده میشود .
این گونه نمونهها در طول سکانس زیاد به چشم میخورد که در ادامه با جزئیات بیشتر به آنها اشاره خواهد شد .
چند سرفصل مهم در اینجا به چند سرفصل و کلید مهم برای فهم هر چه بهتر رویکرد مونتاژی سکانس حاضر و همچنین مقالهی پیش رو اشاره می شود .
که هر کدام در جای مناسب خود شرح داده شده و با مثالها و نمونههای عینی پلانها مقایسه و تطبیق داده میشوند.
شاید بتوان گفت سر فصلهای زیر مهمترین عناصر مونتاژ این سکانس و چکیدهی مقالهای که میخوانید هستند : مونتاژ ، در خدمت اکسیون ، دیالوگ و حرکت فیگوراتیو.
برش در لحظهی قطعی .
تقارن گرافیکی عامل مونتاژ متقارن .
زمان متحد .
جنبههای تدوین : روابط گرافیکی پلانها : کنتراست گرافیکی روابط ریتمیک پلانها : تاکید بر یک لحظه، نقطه گذاری ریتمیک برای درک مخاطب ، الگوی ریتمیک .
روابط قصایی پلانها : شکستن تحلیلی فضا ، پرتاب به درون کنش .
روابط زمانی پلانها : توالی منطقی ، استمرار حقیقی .
شرح نماهای سکانس با مشخصات : پلان 1: اندازهی کادر : از لانگ شات (L.S) تا نی شات زاویه دوربین : همسطح چشم (eL) .
لنز : وایر حرکت: تراک روبه عقب زمان : 51s جوکر در لانگ شات به سمت دوربین می آید تا به فول شات و نی شات می رسد .
در دستشویی را باز می کند ، داخل میشود و از قاب خارج .کات ( جوکر درحال کشیک است ،که صدایی او را متوجه میکند) پلان 2: مدیوم شات (M.S) دوربین هم سطح چشم ( e.L) لنز نرمال .
زمان .1S محوطهی دست شوییها ابتدا قاب خالی است و تنها سطح بزرگ دیوار با دو شوفاژ در پایین قاب است .
بعد از چند ثانیه جوکر با چراغ قوهای وارد می شود .
کات .
پلان 3: مدیوم شات (M.S) دوربین هم سطح چشم ( e.L)لنز نرمال .
زمان 29S.
پایل روی دست شویی نشسته و با حالتی عصبی یک خشاب را پر میکند .
کات پلان 4: مدیون کلوز آپ (M.CU) دوبین هم سطح چشم ( e.L) لنز نرمال .
زمان S11.
جوکر مبهوت ، پایل و حرکاتش را نگاه می کند .
کات پلان 5: مدیون کلوز آپ ( M.CU) زاویه پایین ( L.A) لنز نرمال .
زمان 17S .
پایل لبخند مرموزی به چهره دارد و اشاره میکند که تمام فشنگها جنگیاند .
پلان 6: تکرار پلان 4: زمان 15 S .جوکر کلی ترسیده و میگوید که هارتمن آنها را آنجا ببیند به دردسر میافتند .
پلان 7: تکرار پلان 5 زمان 12 S پایل لبخندی میزند و می گوید : من در یک دنیا پر از کثافتم .
توضیح : میزانسن صحنهی مکالمهی پایل و جوکر در ابتدای سکانس واجد یک سری ویژگیهای گرافیکی منحصر به فرد است که طبعاً روی تقطیع و مونتاژ صحنه نیز تاثیر مستقیم میگذارد .جوکر در یک سمتاز دستشویی و پایل در سمت دیگر میزانسن قرار دارد که این حاکی از تقابل و چالش صحنه است.
تنالیتهی رنگی غالب این سکانس رنگ سرد آبی سربی است .
در این صحنه موقعیت فضایی دم صبح را نشان میدهد و نوری سرد و ساکن از پنجرهها و دریچههای مشرف دستشویی به داخل می تابد که جلوهای از آن را به صورت یک خط مورب گرافیکی از بالابه پایین روی دیوار پشت سر پایل – از راست به چپ - میبینیم و طبعاً با توجه به موقعیت معکوس جوکر نسبت به پایل در این میزانسن همین خط گرافیکی را از چپ به راست پشت سر جوکر میبینیم این خطوط در کل سکانس حضوری قدرتمند و ارزشمند از لحاظ بصری و گرافیکی دارند و تقارن حاصل از آنها تدوینگر را مجاب به استفاده از نماهای ریورس و متقارن در طول سکانس میکند.
در اینجا مشاهده میکنیم که تقارن مونتاژی وتقارن گرافیکی بر روی یکدیگر تاثیر مستقیم می گذارند.
پلان8: لانگ شات (L.S) زاویه پایین (Low Angle) لنزواید .
زمان 4s پایل ندیوانه وار از روی دستشویی بلند می شود وحرکات نظامی انجام می دهد .
پلان 9: نیشات ( N.S) دوربین همسطح چشم .
لنز واید .
زمان 5S.
حرکات نظامی پایل .
پلان 10: تکرار پلان 4 زمان 2S .جوکر مبهوت حرکات پایل است.
پلان 11: مثل پلان 8 .
زمان 4 S .
پلان 12: مدیوم کلوز آپ ( M.CU) دوربین هم سطح چشم .
لنز زمان 9 S.
پایل شعارهای نظانمی را فریاد می کند .
پلان 13: لانگ شات .( L.S) سوژه در فول شات ( F.S) دوربین هم سطح چشم .
زمان 10S.
هارتمن از اتاقش خارج میشود و خشمگین به سمت دستشویی می رود .
پلان 14: فول شات ( F.S) همسطح چشم .
زمان 23 S.
گروهبان هارتمن وارد قاب می شود و شروع می کند به فریاد کشیدن تا اینکه جوکر او را متوجه اسلحه پر پایل میکند هارتمن نگاه میکند .
پلان 15: کلوز آپ ( C.U) لنز تله : زمان 4S.
نمای بسته از پایل که لبخند وحشتناک به هارتمن می زند .
پلان 16: مشابه پلان 14.
زمان 19S.
هارتمن سعی می کند با حرف اسلحه را از پایل بگیرد .
پلان 17: مشابه پلان 15.
زمان 9 S .پایل میخندد و اسلحه را به سمت هارتمن نشانه می رود .کات .
پلان 18: مشابه پلان 14 زمان 7S .
هارتمن آرام به سمت پایل می آید ولی پایل هنوز اسلحه را نشانه رفته هارتمن فریاد می زند تا باز جذبهاش را نشان دهد .
پلان 19: مدیوم شات و اورشولدر .
زاویه پایین زمان 1 S معکوس نمای 18 .
هارتمن داد می زند پایل شلیک میکند .
پلان 20: مدیوم شات ،زاویه کمی پایین .
زمان 2 S .
اسلوموشن .
هارتمن گلوله خورد و آرام می افتد .
پلان 21: مشابه پلان 17.
کلوز آپ پایل .
زمان 1S .
پایل میخندد .
پلان 22: مشابه پلان 20 ،اسلوموشن .
زمان 5/1 S .
هارتمن آرام می افتد .
پلان 23: مشابه پلان 21.
زمان 2S .
پلان 24: لانگ شات .
زاویه پایین .
زمان 12S .
هارتمن افتاده و پایل با اسلحه بالای سرش است .
کات پلان 25: شبیه پلان 10 .
کلوز آپ جوکر .
زمان 12S.
جوکر ترسیده و به پایل میگوید آرام باش .
پلان 26: مدیوم شات ( M.S).
لنز نرمال .
حرکت : دوبین به سمت راست تراولینگ میکند .
پایل اسلحه را در دست دارد و حرکت می کندو روی دستشویی می نشیند .
دوربین هم با اوحرکت میکند .
پلان 27: شبیه پلان 25.
جوکر فقط نگاه میکند .
پلان 28: فول شات (F.S) زمان 4 S .
پایل روی دستشویی نشسته اسلحه را در دهان خود می گذارد .
پلان 29: شبیه پلان 27.
زمان 04/0 S.
جوکر فریاد میکشد .
نه .
پلان 30: مدیوم کلوز آپ (M.CU).
زمان 3S .
پایل ماشه را میچکاند و قسمت عقب سرش روی کاشیها می پاشد .
پلان 31: شبیه پلان 29 .
زمان 5S .
جوکر مبهوت نگاه میکند .کات .
پلان 32: فول شات ( F.S).
دوبین همسطح چشم لنز نرمال .
زمان 4S.
تا پایان فیلد 8 S .
پایل روی دستشویی مرده است.
فید اوت .
بررسی نقاط برش Cuting point پیش از تحلیل و بررسی نقاط برش دراین سکانس باید اشاره شود که به طور کلی تدوین فیلم غلاف تمام فلزی تدوینیست تداومی و در راستای سنت سینمای تداومی که بخش اعظم آن مربوط به سینمای کلاسیک میشود .
این مسئله در بخش بررسی مونتاژ بر پایهی سبک و ژانر به طور مفصلتر مطرح خواهد شد .
اینجا تنها به این اشاره بسنده میکنیم که در مونتاژ تداومی تمام کاتهای اعمالی و انتخاب همه نقاط برش در خدمت تداوم روایت و توالی کنشهای فیلم هستند.در اینجا نیز کاتهای صورت گرفته اکثراً تابع ریتم درون قاب و حوادث صحنه میباشند حالا به بررسی این نقاط در سراسر این سکانس می پردازیم .
دراین قسمت برشهایی که اهمیت بیشتری از لحاظ نقطه کات دارند توضیح داده می شوند و از توضیح بیشتر سایر نقاط که اهمیت کمتری دارند و تنها در جهت حفظ تداوم و پیشبرد داستان هستند خودداری شده و تنها به آنها اشاره می شود .
برش پلان 1 به 2: در انتهای پلان 1 میبینیم که جوکر از قاب خارج شده .
و تدوینگر روی قاب خالی کات زده است به قاب خالی پلان 2، و پس از چند لحظه ورود جوکر به قاب را میبینیم .
این برش روی قاب خالی اولاً باعث تداوم بیشتر شده ثانیاً ریتم اولیه ی سکانس را که ریتمی کندتر از اواسط و انتهای آن است ،آرام وملایم می کند .
برش پلان 2 به 3: جاییست که جوکر ،پایل را در دستشویی می یابد .
در پلان 2 جوکر را میبینیم که چراغ قوهاش را به مقابل می گیرد .
درست همین لحظه روی نور چراغ قوه برش زده شده به پلان 3 که پایل است .
اینجا نور چراغ قوه واسطهایست برای برش نرمتر و تداومی تر .
برش پلانهای 3 به 4 به 5 به 6 به 7 : این برشها همگی در سکوت هستند.
هنگامی که یکی از طرفین دیالوگ خود را میگوید .
پس از اتمام دیالوگ ، تدوینگرنما را به عکس العمل طرف مقابل برش زده است .
برش پلان 7 به 8: در این برش دیالوگ نقش اساسی ایفا میکند .
درست پس از لحظهای که پایل میگوید :« من تو یه دنیا پر از کثافتم» به حرکت تهاجمی او در پلان 8 کات می شود .
گویی ادای این دیالوگ با صدایی خشن از پیش پیغام حرکت سریع و تهاجمی او را داده است.
از اینجا تا پایان پلان 12 ریتم تند شده واندازهی متریک پلانها کوتاهتر می شوند .
و اکثر نقاط برش تابع حرکات سریع و فیگوراتیو درون قاب می شوند .
( چند پلانی که در پایین می آیند.) برش پلان8 به 9: مچ کات .
برش روی حرکت فیگوراتیو پایل است .
هر دو پلان کوتاه هستند ریتم افزاینده .
برش پلان 9 به 10: پلان 9 که پلانی کوتاه از حرکات سریع و خشن پایل است به نگاه خیره ی جوکر برش میخورد 10 به 11 نیز همینطور است .
برش پلان 11 به 12: مچ کات .
روی حرکت سریع پایل چشمهای ما به درون اکسیون پرتاب می شود.
برش 12 به 13 به 14: دو پلان اول به واسطهی صدای پایل به یکدیگر کات شدهاند در پلان 13 صدا خارج از قاب شنیده می شود و این دوپلان را به هم می دوزد .
در مورد پلان 14 نیز همینطور است.
اینجا صدا به داخل آمده صدای هارتمن نیز به صحنه اضافه شده که از پرسکپتیو میآید و از پلان 13 آغاز شده .
برش پلان 14 به 15: این برش روی نگاه است برش روی نگاه متعجب هارتمن به پایل .
این کات همان برش در لحظهی قطعی است که مارا به درون اضطراب حاکم بر صحنه پرتاب می کند .