سخنی در باب تعالی سازمانی:
اما تعالی سازمانی چیست و چه معنایی دارد ؟
آیا تعالی سازمانی یک کالاست که بتوان آنرا از بیرون سازمان تهیه نمود و سپس در سازمان جاری نمود؟
آیا تعالی سازمانی یک بازی است ؟
آیا تعالی سازمانی یک موج زودگذر است که می بایست چند صباحی صبر نمائیم تا گذر نماید ؟
از این قبیل سوالات را می توان در مورد موضوع تعالی سازمانی مطرح نمود . اما براستی تعالی سازمانی چیست و به چه کار می آید ؟
آنچه در پی می آید مبحثی است که به شفاف سازی بحث کمک می نماید .
تعبیر مفهومی تعالی سازمانی :
***فرآیند حرکت از وضع موجود بسمت وضع مطلوب .***
حال این سوال پیش می آید که وضع مطلوب چه وضعی است ؟
وضع مطلوب دارای چه ویژگی هایی می باشد ؟ وضع مطلوب دارای چه معیارهایی آست ؟
جهت پاسخ به سوالات فوق است که پای مدل های تعالی به میان می آید . در واقع مدل های تعالی به سازمانها کمک می نمایند تا طریق حرکت بسمت تعالی سازمانی را بیابند، در واقع مدل های تعالی حاوی ویژگی ها و معیارهای وضع مطلوب می باشند .
معروفترین مدل های تعالی سازمانی :
مدل تعالی سازمانی دمینگ
مدل تعالی سازمانی بالدریج شماتیک مدل بالدریج را ببینید
مدل تعالی سازمانی EFQM شماتیک مدل EFQM را ببینید
مدل تعالی سازمانی EFQM:
از آنجائیکه حوزه ارائه مطالب این وبلاگ مدل تعالی سازمانی بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (EFQM)می باشد لذا در ذیل به تشریح این مدل می پردازیم :
سیر تاریخی مدل تعالی سازمانی EFQM :
ماموریت بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) :
حمایت و پشتیبانی از مدیریت شرکت های اروپایی ، و در صورت نیاز کمک به تمام بخش های اتحادیه اروپایی (EC) .
1988:در 15 سپتامر 1988 ، مدیران عامل 14 شرکت اروپایی دور هم گرد آمده و بنیاد کیفیت اروپا (EFQM) را بمنظور مدیریت کیفیت بنا نهادند .
1989:در 19 اکتبر1989 ماموریت ، چشم انداز و اهداف کلان EFQM بطور رسمی تدوین گردید .
1991:در این سال مدل تعالی EFQM متولد شد . از سال 1988 تا سال 1991 این بنیاد (EFQM) تازه تاسیس شده تمامی فعالیت های خود را حول توسعه مدل EFQM -بعنوان چارچوبی که بر اساس آن وضعیت داوطلبان جایزه کیفیت مورد قضاوت قرار میگرفت – معطوف نمود . یک تیم اصلی کوچک با پشتیبانی 300 متخصص ، کار بر روی مدل را انجام می دادند .
1992:در این سال اولین جایزه کیفیت اروپا توسط پادشاه اسپانیا در شهر مادرید به برنده آن اعطا گردید .
1995:در سالهای اولیه تاسیس ، EFQM قصد داشت تا فعالیت هایش را بر روی سازمانهای با اندازه بزرگ و زیرمجموعه هایشان معطوف نماید اما با گذشت اولین سال از اعطای اولین جایزه آشکار شد که این مدل می تواند برای بخش دولتی و شرکت های با اندازه کوچک و متوسط نیز کاربرد داشته باشد ، بنابراین در سال 1995 ، EFQM این دو طبقه جدید را نیز برای اعطای جایزه کیفیت پذیرفت .
2000:EFQM در ابتدا کار خود را با 14 عضو آغاز نمود . در طی 10 سال ، اعضاء به بیش از 700 سازمان از دو بخش خصوصی و عمومی رسید .
2005:در حال حاضر EFQM در حال توسعه چارچوب هایی جهت موضوعات خاص مدیریتی می باشد .
معیارهای تعالی سازمانی مدل EFQM:
معیار های توانمند ساز که شامل موارد ذیل می باشد :
معیار رهبری
معیار خط مشی و استراتژی
معیار کارکنان
معیار شراکت ها و منابع
معیار فرآیند ها
معیار های نتایج که شامل موارد ذیل می باشد :
معیار نتایج مشتری
معیار نتایج کارکنان
معیار نتایج جامعه
معیار نتایج کلیدی عملکرد
در واقع از نظر بنیاد مدیریت کیفیت اروپا وضع مطلوب دارای معیار های فوق می باشد . وضعی که در آن سازمان از نظر معیار های فوق متعالی باشد .
شروع حرکت بسمت تعالی سازمانی :
گام 1- انتخاب مدلی جهت حرکت بسمت تعالی سازمانی .
گام 2-آموزش مدل انتخاب شده به همسفران مسیر حرکت بسمت تعالی سازمانی .
گام 3-تعیین وضع موجود (انجام خودارزیابی بر اساس مدل انتخاب شده و آگاهی نسبت به فاصله با وضع مطلوب) .
گام 4-کاهش شکاف وضع موجود با وضع مطلوب (از طریق تعریف پروزه های بهبود جهت تدوین و یا تصحیح رویکرد های سازمانی) .
گام 5- ادامه سفر بسمت تعالی با تکرار گام های 3 و 4 .سفر بسمت تعالی سازمانی سفریست پایان ناپذیر
رهبران ماموریت ، چشم انداز ، ارزش ها و اخلاقیات را تدوین نموده و خود الگوی فرهنگ تعالی هستند .
ایجاد / توسعه ماموریت، چشم انداز و فرهنگ سازمانی .
ایجاد / توسعه و ایفای نقش الگو در زمینه ارزشها ، اخلاقیات و مسئولیت های عمومی که از فرهنگ سازمانی حمایت می نماید .
بازنگری و بهبود اثربخشی رفتارهای فردی رهبری .
مشارکت فعال در فعالیت های بهبود .
ترغیب و تشویق توانمند سازی ، خلاقیت و نوآوری ، بعنوان مثال از طریق تغییر ساختار سازمانی و سرمایه گذاری در فعالیت های یادگیری و بهبود .
تشویق ، پشتیبانی و عمل براساس یافته های فعالیت های یادگیری .
اولویت بندی فعالیت های بهبود .
ترغیب و تشویق در جهت همکاری های درون سازمانی .
رهبران بمنظور اطمینان از ایجاد ، اجا و بهبود مستمر سیستم های مدیریتی سازمان ، شخصاً مشارکت می نمایند .
همسوسازی ساختار سازمانی در جهت تحقق خط مشی و استراتژی سازمان .
اطمینان از توسعه و استقرار سیستمی بمنظور مدیریت فرآیندها .
تعیین مالکیت شفاف فرآیندها .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیندی جهت تدوین ، جاری سازی و بروزآوری خط مشی و استراتژی .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیندی جهت اداره موثر سازمان .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیندی جهت اندازه گیری ، بازنگری و بهبود نتایج کلیدی .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیند یا فرآیندهایی جهت ترغیب ، شناسایی ، برنامه ریزی و اجرای برنامه های بهبود به منظور توانمند سازی رویکردها ، بعنوان مثال از طریق فعالیت های خلاقیت ، نوآوری و یادگیری .
رهبران با مشتریان ، شرکاء و نمایندگان جامعه تعامل دارند .
برآورده نمودن ، درک و پاسخگویی به نیازها و انتظارات .
ایجاد شراکت های تجاری و مشارکت در آن .
ایجاد فعالیت های بهبود مشترک و مشارکت در آن .
قدردانی از افراد و تیم های ذینفعان بخاطر همکاری در کسب و کار ، وفاداری و غیره .
مشارکت در مجامع حرفه ای ، کنفرانس ها و سمینارها ، بویژه مجامعی که در جهت ارتقاء و حمایت از تعالی فعالیت می نمایند .
ارتقاء ، حمایت و مشارکت در فعالیتهایی که هدفشان بهبود محیط جهانی و همکاری سازمان با جامعه می باشد ، با در نظر گرفتن احترام به حقوق و منافع نسل های آینده .
خط مشی و استراتژی مبتنی بر نیازها و انتظارات حال و آینده ذینفعان هستند .
جمع آوری و درک اطلاعات جهت تعریف بازار و بخش هایی از بازار که سازمان در حال و آینده فعالیت می نماید .
شناسایی ، درک و پیش بینی نیازها و انتظارات حال و آینده ذینفعان ، شامل مشتریان ، کارکنان ، شرکاء ، جامعه و سهامداران .
شناسایی ، درک و پیش بینی توسعه های بازار ، شامل فعالیتهای رقبا .
رهبران بمنظور اطمینان از ایجاد ، اجا و بهبود مستمر سیستم های مدیریتی سازمان ، شخصاً مشارکت می نمایند .
همسوسازی ساختار سازمانی در جهت تحقق خط مشی و استراتژی سازمان .
اطمینان از توسعه و استقرار سیستمی بمنظور مدیریت فرآیندها .
تعیین مالکیت شفاف فرآیندها .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیندی جهت تدوین ، جاری سازی و بروزآوری خط مشی و استراتژی .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیندی جهت اداره موثر سازمان .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیندی جهت اندازه گیری ، بازنگری و بهبود نتایج کلیدی .
اطمینان از ایجاد و اجرای فرآیند یا فرآیندهایی جهت ترغیب ، شناسایی ، برنامه ریزی و اجرای برنامه های بهبود به منظور توانمند سازی رویکردها ، بعنوان مثال از طریق فعالیت های خلاقیت ، نوآوری و یادگیری .
رهبران با مشتریان ، شرکاء و نمایندگان جامعه تعامل دارند .
برآورده نمودن ، درک و پاسخگویی به نیازها و انتظارات .
ایجاد شراکت های تجاری و مشارکت در آن .
ایجاد فعالیت های بهبود مشترک و مشارکت در آن .
قدردانی از افراد و تیم های ذینفعان بخاطر همکاری در کسب و کار ، وفاداری و غیره .
مشارکت در مجامع حرفه ای ، کنفرانس ها و سمینارها ، بویژه مجامعی که در جهت ارتقاء و حمایت از تعالی فعالیت می نمایند .
ارتقاء ، حمایت و مشارکت در فعالیتهایی که هدفشان بهبود محیط جهانی و همکاری سازمان با جامعه می باشد ، با در نظر گرفتن احترام به حقوق و منافع نسل های آینده .
خط مشی و استراتژی مبتنی بر اطلاعات حاصل از اندازه گیری عملکرد ، تحقیق ، یادگیری و فعالیت های مرتبط بیرونی هستند .
تجزیه و تحلیل خروجی حاصل از شاخص های عملکرد داخلی .
تجزیه و تحلیل خروجی حاصل ازفعالیت های یادگیری .
تجزیه و تحلیل داده های مرتبط با تصویر خارجی و آگاهی از نام تجاری .
تجزیه و تحلیل عملکرد رقبا و سازمانهای دارای بهترین وضعیت در همان رده .
تجزیه و تحلیل داده های مرتبط با شایستگی های محوری شرکای موجود و بالقوه .
تجزیه و تحلیل داده های کوتاه مدت و بلند مدت مرتبط با موضوعات اجتماعی ، محیطی ، ایمنی و حقوقی .
تجزیه و تحلیل داده های اثرات محصولات و خدمات در سرتاسر چرخه عمرشان .
شناسایی و درک شاخص های اقتصادی و مردم شناسی .
تجزیه و تحلیل داده ها جهت تعیین تاثیر تکنولوژی ها و مدل های کسب و کار جدید بر روی عملکرد سازمان .
خط مشی و استراتژی تدوین ، بازنگری و بروز می شوند .
تدوین ، بازنگری و بروزآوری خط مشی و استراتژی سازگار با ماموریت ، چشم انداز و مفاهیم تعالی .
متعادل سازی نیازهای و انتظارات کوتاه مدت و بلند مدت ذینفعان .
ارزیابی ریسک و شناسایی راه های پیگیری این ریسک ها .
شناسایی مزیت رقابتی حال و آینده .
شناسایی نیازها و قابلیت های محوری جهت شراکت ها / اتحادها بمنظور تحقق خط مشی و استراتژی .
تاکید مجدد به حضور در بازار های ایجاد شده فعلی یا نیاز به تغییر رویکرد بازار .
همسو سازی استراتژی با استراتژی شرکاء و متحدین .
شناسایی عوامل حیاتی موفقیت .
همسو سازی و توسعه مستمر استانداردهای اجتماعی و محیطی با شرکاء .
ارزیابی مرتبط بودن و اثربخشی خط مشی و استراتژی .
خط مشی و استراتژی از طریق چارچوبی از فعالیت های کلیدی تفهیم و پیاده سازی می شوند .
شناسایی ، طراحی و تفهیم چارچوب فرآیندهای مورد نیاز برای تحقق خط مشی و استراتژی .
تفهیم خط مشی و استراتژی به ذینفعان و ارزیابی آگاهی آنان از خط مشی و استراتژی ها .
همسو سازی ، اولویت بندی ، تصویب ، اشاعه و تفهیم برنامه ها ، اهداف ، مقاصد و پیگیری دستاوردها .
برقراری سازوکارهای گزارش دهی در تمامی گستره سازمان بمنظور ردگیری پیشرفت .
منابع انسانی برنامه ریزی ، مدیریت می شوند و بهبود می یابند .
تدوین / توسعه خط مشی ها ، استراتژی ها و برنامه های منابع انسانی .
درگیر نمودن کارکنان و نمایندگانشان در تدوین / توسعه خط مشی ها ، استراتژی ها و برنامه های منابع انسانی .
همسو سازی برنامه های منابع انسانی با خط مشی و استراتزی ، ساختار سازمانی و چارچوب فرآیندهای کلیدی .
مدیریت استخدام ، توسعه کارراهه شغلی و برنامه ریزی جانشین پروری .
ارتقاء و اطمینان دهی از وجود عدالت در تمامی شرایط استخدام ، شامل خط مشی ها ، استراتژی ها و برنامه های ایجاد کننده فرصتهای برابر .
استفاده از پیمایش های کارکنان و سایر روش های اخذ بازخورد از کارکنان جهت بهبود خط مشی ها ، استراتژی ها و برنامه های منابع انسانی .
استفاده از متدولوژی های نوآورانه سازمانی جهت بهبود طریق انجام کار ، بعنوان مثال ساختاردهی مجدد زنجیره تامین ، کار تیمی انعطاف پذیر .