: تجزیه و تحلیل اثر
نکته قابل توحهی که در این اثر به چشم میخورد قرینگی و هماهنگی توازن قسمتهای مختلف آن با هم است و نیز استفاده نقاش از پرسپکتیو است چشم انسان را به عمق اثر متمرکز میکند.
در نگاه اول چشم به عمق تصویر یعنی نیم دایره وسط و همچنین تصویر افلاطون و ارسطو که شخصیتهای اصلی این اثربه حساب میآیند و بعد این نیم دایرهها چشم را به طرف بالا میکشاند و سپس به نیم دایره بزرگ جلوی تصویر میرسد که مثلثهای کنار آن دوباره چشم را به سمت پائین تصویر و بقیه شخصیتهای موجود در اثر حرکت میدهد و به این ترتیب چشم در حال گردش است. از نظر رنگ و تیرگی – روشنی هم تقریبا تمامی قسمتها با هم تعادل دارند. فقط نیمه بالای تصویر کمی روشن تر از پائین تصویر است.
در این تقسیم بندی میبینیم که خط 2/1 افقی دقیقاً از وسط بدن افراد گذشته، که از روی مفاصل دست آنها عبور کرده و ما همه سرها را در قسمت بالای تصویر مشاهده میکنیم. قسمت پائین بدنشان و پاها و همچنین تعدادی دیگر از افراد در پائین تصویر قرار دارد. خطوط پلهها و خط همچنین لبه زمینه موازی با این خط است.
این خط بین ارسطو و افلاطون میگذرد و آنها را از هم جدا میکند. این خط دقیقاً از وسط نقاشی عبور کرده و اثر را به دو قسمت کاملاً مساوی تقسیم میکند که شبیه به هم و دارای تقارن و توازن هستند. در این تقسیم بندی تمامی عنصرهائی که در نیمه راست قرار دارد در نیمه چپ هم وجود دارند. این خط از روی مفاصل دستان ارسطو و افلاطون عبور میکند که نشانه تأکید نقاش به این موضوع است.
خط 3/1 سمت راست از روی خط دیوار عبور کرده و در ادامه از روی سر، فصل شانه و پای چند نفر از اشخاص که در آن امتداد قرار گرفتهاند میگذرد خط 3/1 سمت چپ هم به همین ترتیب مستقیماً از روی دیوار عبور کرده و مفاصل دست و پای هیپارتیا و اسمینش و آنیستن و دست فیثاغورث را قطع میکند. خطوط دیوار و حالت ایستادن و نشستن همه افراد عمود و موازی این خطوط هستند.
قسمت 3/1 بالایی تصویر خلوت ترین قسمت تصویر است که فقط سقف و دیوار در آن قرار دارد. 3/1 میانی شلوغ ترین قسمت نقاشی است که تمامی شخصیتهای مدنظر نقاش در این قسمت یعنی وسط تصویر قرار گرفتهاند که موضوع اصلی نقاشی است. در 3/1 پائینی تصویر هم فقط پای چند تن از اشخاص قرار گرفته است.
این خطوط در وسط تصویر دقیقا در وسط بدن افلاطون یکدیگر را قطع میکنند. قطر سمت راست از روی گردن ارسطو عبور کرده و دست او را که به پائین اشاره میکند قطع میکند که نشانه تأکید نقاش به حالت دست اوست که نشان دهنده تمایل او به واقع گرایی است. و به همین ترتیب قطر سمت چپ نیز از روی دست افلاطون که به سمت بالا اشاره دارد عبور میکند که باز نشان دهنده تمایل او به ایدئالها و امور فراواقعی است. این خط موازی با حالت بدن پیرمردی است که تنها روی پله نشسته است.
چکیده
نقاشی دیواری نوعی دیوار نگاری بشمار میرود و از طریق رنگ آمیزی گچ و آهک مربوط با رنگهای محلول سرآب (شیوه کلاسیک) ایجاد میشود و این نقاشیهای دیواری فرسک نام دارند.
در اروپا در قرن 13 در ایتالیا جهت تزئین قصرها از این سبک از نقاشی استفاده میشده که بعدها در قرن 16 به تکامل رسیده در یکی از عناصر اصلی تزئینی دیوار قصرها بشمار میرفته است از نمونههای بارز این سبک از نقاشی در اروپا میتوان به آثار و افائل سرواینکان اشاره نمود.
در ایران نیز میتوان بازماندههای کاخ پادشاهان صفوی در قزوین و اصفهان اشاره نمود البته قدمت این اشاره به دوران نوسنگی برمیآمد که آثار برجا مانده را بر صخرههای غر دوشه و میر ملاس منطقه کوهدشت لرستان میتوان یافت.
نقاشی مدره آنتن اثر رافائل در کاخ و ایتکان، اشاره به نوعی آدمهایی فاصله به جهت در طرز تفکر ارسطویی و افلاطونی دارد.
اثر که در دوران رنسانس به وجود آمده شاکر علاقه نقاشی به شخصیتهای فلسفی – الهی و حتی جنگجو میباشد.