«رنگ، یک نیاز اساسی انسان است؛ مثل آتش و آب، یک مادهی اولیه که برای زندگی ضروری است.» فرناند لژه (نقاش)
رنگ، یک زبانجهانی است. رنگ، احساساترا تحریک میکند. فرهنگها را شکل میدهد و پیشزمینه جهانما را میسازد. صحبتدر موردرنگ موجبمیشود که خصوصیات موسیقی وطبیعت و ویژگیهای شخصیتی رابه جاآوریم. رنگبرخلاف سایر ملزومات دکوراسیون، یک بعد انسانی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در واقع، رنگ میتواند حالتها را تغییر دهد؛ فضای خاصی به وجود آورد و روحیهی انسان را بهتر کند و در همین حال، جولانگاه خوب و امنی برای خلاقیت انسان است. رنگ هیچ گاه به این اندازه در دسترس نبوده است. پیشتر، ما به خاطر هزینهی زیاد و در دسترس نبودن رنگ- سایهها محدودیتهایی داشتیم. اما اکنون، رنگ همه جا هست: در سایه روشنهای زنده، نورهای تند و روی سطوح مختلف. رنگ اکنون کاملا به صحنه آمده است و این کتاب نیز پاسخی به استفادهی فزاینده از رنگهای روشن در سالهای اخیر است. این کتاب، ذات و اصل رنگها را بررسی میکند و خواهان بازگشت به زمینههای رنگی ملایم است؛ درعین حال توضیح میدهد که چگونه رنگها در کنار هم قرار میگیرند و نشان میدهد که چگونه رنگهای خنثی و ملایک گرم، سایههای تیره و رنگمایههای بسیار سرد را میتوان با هم برای ایجاد گرما، انرژی و شادی در فضای خانه به کار برد.
«رنگ در دکوراسیون» جشنوارهی رنگهایی است که فضایی نو میسازند اما در هر فضا و موسیقی میتوان آنها را به کار برد: رنگهایی که تاریخ خاصی ندارند؛ و رنگ مایههایی که به روح انسان آرامش میبخشند و در عین حال با روش کنونی زندگی ما تطابق دارند.
دیدن رنگها، استفاده از آنها و فضا سازی با پالت شخصی و دلخواه. زمینهی آرامش بخشی رادر زندگی روزانه ایجاد میکند. رنگ، یکی از ملزومات با شکوه زندگی است. خانهای که غرق رنگهای مناسب باشد همیشه آرامش بخش است؛ اتاقها با ترکیب جالب رنگها، بافت و ابعاد، زنده و زیبا میشوند. اما شما مجبور نیستید که دیوارها را با رنگهای تندو سایههای غلیظ پر کنید. حتیجزئیات کوچک هم، به خوبی فضا سازی میکنند؛ پردهها، کوسنها، روکش مبلها و چراغها میتوانند به اندازهی کل رنگ یک دیوار فیروزهای تیره یا سبز زمردی، موثر واقع شوند.
برای این که در روند انتخاب رنگها راحتتر باشید. این کتاب، درسهای اولیه در مورد تئوری رنگها را به شما آموزش میدهد و نکات اساسی در خصوص رنگ، بافت، مواد و نسبت آنها را پیش از تقسیم رنگها به پنج گروه اصلی بررسی میکند. این پنج گروه، شامل بیست و پنج طرح رنگ جالب میشود.
در این کتاب هر گروه از رنگها، با کلاژی از تصاویر و مواد جالب نمایش داده میشود. پس خوب است که یک دفترچه با مجموعه از رنگهای مورد توجه خود درست کنید. چون منبع ایدههای جالب زیادی خواهد بود. هر وقت که تکه پارچهی زیبایی میبینید یا برگ یا گلی یا حتی یک قطعه نقاشی زیبا در مجلهای توجه شما را جلب میکند، آنها را در دفترچه خود بچسبانید. دفترچه را به بخشهایی مثل گروههای رنگ، اتاقها، موضوعات، مکانها، پارچهها یا فصلها تقسیم کنید و به تدریج، چیزهای جدیدی به آنها اضافه کنید. به این ترتیب، مجموعهای از تصاویری که به لحاظ شهودی شما را جذب کردهاند در اختیار خواهید داشت. در تبلیغات و مدهای روز نیز عناصر تاثیر گذاری خواهید یافت.
ما بیشتر به رنگهای خالص و ساده توجه کردهایم تا به نقش و نگارها. اما برای شما، بهترین راه رسیدن به ایدههای جدید، جمع آوری تصاویری است که علاقهی شما را برمیانگیزند. دفترچهی رنگ خود را درست کنید. ببینید که چه رنگهایی را دوست دارید و چرا آنها را دوست دارید، بعد ببینید چه میشود و چگونه از آنها استفاده خواهید کرد.
سیاه و سفید
مباحث زیادی در خصوص این که سیاه و سفید، رنگهای واقعی هستند یا نه، مطرح شده است. وقتی تمام طول موجهای طیف به سطح یک شی جذب شوند. آن شی، سیاه به نظر میرسد و وقتی تمام این طول موجها از سطح شی بازتابند. شی، سفید به نظر میرسد. وقتی سیاه و سفید کنار هم قرار میگیرند. ترکیب کلاسیک و مکملی را به نمایش میگذارند که خیره کننده، ناب و زنده است. این ترکیب، در عین حال، بی پیرایه و برجسته است. تصور کنید که خطوط تایپ شده مشکی روی صفحه سفید، ستارگان سفید در آسمان شب، راه راههای بدن گورخر و نیز لباسهای سفید و سیاه چه جذابیتی دارند. مقیاس متغیر بین سفید و سیاه، رنگهایی مانند استخوانی، بژ، خاکستری و سربی را پدید میآورد.
این ترکیب، رنگهای دیگر را به حال تعادل درمیآورد؛ نه بیش از حد بر آنها تاکید میکند و نه در سایهی خود قرارشان میدهد. خاکستری را هم میتوان با ترکیب دو رنگ مکمل به دست آورد. راهروی خانهی خود را خاکستری کنید. در این صورت، فضای بی رنگ و بی جهتی را برای ایجاد دکور موردنظر خود در اختیار خواهید داشت. این ترکیب، اصلا تند نیست و از اهمیت سایر وسایل اتاق هم کم نمیکند. همچنین اگر خاکستری را بین دو رنگ قوی قرار دهید. گذر از آنها راحتتر میشود.
سفید و سیاه به برخی رنگها جلوه خاصی میدهند. اگر مشکی را به قرمز اضافه کنید. نتیجهی آن قهوهای تیره میشود؛ در حالی که سفید میتواند قرمز را به رنگمایههای ملایمتری تبدیل کند. مثل قرمز خشخاشی یا صورتی ملایم مثل گچ صورتی. وقتی از رنگمایههای روشن یک رنگ خاص استفاده میکنید مطمئن شوید که اصل این رنگ، تند وقوی است. درغیر این صورت، به رنگ سفیدی با مایههایی از رنگ مورد نظرتان خواهید رسید که بیشتر به ایجاد یک ترکیب کسل کننده میانجامد.
سفید را میتوان برای اصلاح تیرگی یک رنگ تند به کار برد. همان طور که تجربه کردهاید و میدانید، انتخاب رنگ دیوار از میان رنگهای موجود، کار سختی است. بخصوص چون همهی رنگها روی یک کارت بزرگ و کنار یکدیگر نمایش داده شدهاند و انتخاب، مشکل است.
اگر رنگ مورد نظرتان را روی دیوار امتحان کردید و دیدید که بیش از اندازه بر محیط اطرافش تاثیر میگذرد. امولسیون سفید مات را به آن رنگ اضافه کنید تا به رنگ روشنتر و ملایمتری برسید. سفیدرا همچنین میتوان برای کاهش تاثیر رنگهای تند به کار برد. اگر سفید روی درها، ستونها، کف، اطراف شومینه و وسایل چوبی به کار رود. به تقسیم رنگ کمک کرده به اتاق شکل میدهد.
رنگ مشکی نیز برای ایجاد تمایز و فاصله گذاری بسیار کار ساز است. اگر روی قاب عکس واطراف تصاویر، روی خطوط، روی کوسنها و پای دیوار به کار رود. جلوهی زیبا و شیکی خواهد داشت. این رنگ را که با سفید در مقابلش، در اتاقهای شاهانهی قرن هجدهم به کار میرفته میتوان در اندازههای کوچک روی اشیاء، لوازم و برخی جزئیات معماری به کار برد.
سیاه و سفید، ابزار مناسبی برای ستایش اهمیت سایه در رنگها هستند. وقتی میبینیم که چگونه رنگی مثل آبی از نیلی تیره به آسمانی کمرنگ میرسد. میتوانیم تفاوت در اشباع رنگ از یک سوی طیف تا سوی دیگر آن را بررسی کنیم. همان طور که سیری رنگ را در نظر میگیریم، سایههای موجود را هم باید مورد توجه قرار دهیم.
کپهای از کوسنها که با پارچههایی از چرم و جیر و مخمل پوشانده شدهاند. تنوع جالبسایه روشنها درمیان آنها رابه نمایش میگذارد. در بین رنگهای سفید درخشان و مشکی تیره. سایههای ملایمی از خاکستری سربی، استخوانی و زغالی را میتوان دید.
رنگ و بافت
جنس و بافت، عاملی مهمی است که باعث زنده شدن رنگها میشود. در واقع، برخی رنگها تنها در صورت قرار گرفتن در جنس و بافت مناسب میتوانند همنشینی زیبایی را ارائه دهند. مثلا پارچه نخی سفید و چرم مشکی، کاملا با هم مناسب هستند. ما میتوانیم از دو جنبه به این مسئله نگاه کنیم. مثلا وقتی نور از بافتهای مختلف باز میتابد. ما تاثیرات مختلفی را مشاهده میکنیم. شاید این بازتاب، درخشان، مات، کدر یا شفاف باشد یا نرمی و زبری بافت آن، توجه انسان را به خود جلب کند. اما ما از لحاظ فیزیکی نیز میتوانیم از بافت پارچه لذت ببریم. و این زمانی است که بافت و جنس پارچه نیز، با زیبایی ظاهری آن هماهنگ است.
پردههای سفید ساده وقتی از پارچهای یا بافت مخفی شده باشند جذابتر میشوند. اگر بهآن دستبزنید متوجه میشوید که آنها از ابریشم شسته شدهای ساخته شدهاند که به آن، حالت درخشندگی و سیری عاج را داده است. بنابراین، هرچه ترکیب رنگ سادهتری را انتخاب کنید. نقش و بافت پارچه اهمیت بیشتری مییابد. البته مدلهای پیچیده هم شکل خاص خود را دارند. اما رنگهای ساده و مدلهای بدون زرق و برق، قدرت و جلوهی بافت و جنس پارچه را بیشتر میکند.
ایجاد تعادل مناسب میان بافتهای سخت و نرم، راه ایجاد فضای مناسب در اتاق است. اتاق خوابی به رنگ تماما سفید، شاید به تاثیر گرما بخش و جذاب تختههای عسلی رنگ کف اتاق احتیاج داشته باشد. اما این رنگ میتواند از تختههای چوبی و روغنی کف، کفپوشی از گیاه آگاو، یک قالیچه پشمی شیک، درخشندگی نخودی رنگ پوشش کف، چوب پنبه یا سنگ تامین شود. به این ترتیب، ترکیب بافتها و رنگها به ایجاد فضاهای جادویی میانجامد.
تمام تصاویر:
توجه به اشیایی که از لحاظ رنگ و جنس بافت، غنی هستند به شما کمک میکند که به هنگام انتخاب رنگها، رنگ مورد علاقه خود را به راحتی پیدا کنید. ممکن است شما به یک سبد قدیمی یا یک جفت چکمهی جیر مورد علاقهتان روی بیاورید. معمولا بافت این اشیاء، به رنگ آنها عمق میدهد و توجه شما را به ابعاد مختلف آنها جلب میکند.
قدرت نور در تمام شکلهایش، ابزار موثری برای تغییر کیفیت هر رنگ و فضای خاص در طراحی دکور است. اکثر اوقات، نور چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. اما این عنصر، عملا قدرت آن را دارد که تاثیر رنگ را کاملا از بین ببرد یا به بهبود آن کمک کند. وقتی که رنگ و پارچه را انتخاب میکنید، آنها را در نور طبیعی روز، در زمانهای مختلف روز زیر منابع نوری مصنوعی مختلفی که میخواهید در اتاق به کار ببرید بررسی کنید. این کار را قبل از آن که در مورد رنگ دقیق مورد استفاده خود تصمیم بگیرید انجام دهید زیرا برخی رنگها مثل بنفش یاسی یا آجری با کمتری تغییر در نور طبیعی یا مصنوعی، کاملا تغییر میکنند.
نوردرخشان وطبیعی روز، بهترین نور برای کار کردن است و نور هالوژن نیز بسیار به مشخصات نور طبیعی نزدیک است. حبابهای تنگستن نیز ته رنگی از زرد و نارنجی دارند که بر رنگ آمیزی اتاقها و اسباب، تاثیر میگذارد. لامپهای فلورسنت هم رگهای از نور سرد و تند آبی دارند. حتی نور طبیعی نیز در طول روز تغییر میکند. درست بعد از سحر، این نور به صورتی میزند؛ اواسط روز، این نور بیشتر زرداست؛ درحالی که هنگامغروب به رنگ قرمز میگراید. تفاوت فصلها و تفاوتهای جغرافیایی نیز نور طبیعی را تحت تاثیر قرار میدهد.
سقف سفید، حدود ده تا پانزده درصد از نور را باز میتاباند و از هر رنگ دیگری بهتر است. بنابراین مهم است که هنگام اضافه کردن رنگ به دکوراسیون اتاق، سقف و کفها را نیز در نظر بگیریم.
به طور معمول در طراحی دکور، به کف، یک رنگ خنثی میزنند تا چشم به سمت آن کشیده نشود. به همین ترتیب، سقف با مایههای کم رنگ نیز به طور بصری، ارتفاع و فضای اتاق را افزایش میدهد و به چشم اجازه میدهد که روی دیوارها، رنگ و سایر عناصر دکوراسیون متمرکز شود.
در این راستا، تفاوت فصلها نیز از اهمیت برخوردار است. همان طور که مناظر مختلفدر آفتاب تابستان و آسمان پاییز کاملا متفاوت هستند. اتاقها نیز با هم تفاوت دارند. بنابراین چشم دارای خصوصیت ذاتی مقایسه است. حتی اگر یک ظرف سیب سرخ هم تحت نور خاصی کمی آبی به نظر برسد. چشم با رنگ دادن دوباره به سایر رنگهای اطراف آن، این تفاوت را جبران میکند. به طوری که به شکل یک طیف جدید و اندکی تغییر یافته درآید و موزون باشد.
قبل از انتخاب رنگ اتاق، فکر کنید که چگونه و در چه زمان از این اتاق استفاده میکنید. یک اتاق نشیمن با نور خوب طبیعی را به راحتی میتوان به رنگ سیر درآورد اما در اتاقهای شمالی، هر نوع طبیعی باید تا حد امکان با انتخاب ته مایههای کم رنگی از کرم یازرد افزایش یابد. در اتاقی که پنجره کم دارد و نور مصنوعی است، رنگی را انتخاب کنید که در زیر نور لامپ، خوب به نظر میرسد. حبابهای تنگستن موجب میشوند رنگ زرد کم رنگ در شب، بسیار کم رنگ شود در حالی که رنگ آجری تحت نور تنگستن به نارنجی میگراید و رنگهای سبز ملایم به رنگ زرد- سبز تبدیل میشوند و بنفش نیز به رنگ قهوهای کدر بدل میشود. رنگهای زرد، سبز و کرم، فضاهای گرفته را درخشان و روشن میکنند. رنگ قرمز تیره تحت نور تنگستن، اندکی نارنجی به نظر میآید در حالی که تحت نور فلورسنت. قرمز به رنگ بسیار پر جاذبهای تبدیل میشود. همین رنگ، تحت نور زرد خیابان به قهوهای متمایل میشود.
رنگ و تناسب
انتخاب رنگ های مناسب به عنوان وسیلهی افزایش فضا و اندازهی اتاق، معمولا در طراحی دکور مطرح میشود. با وجود آن که قوانین خاصی در مورد ویژگیهای برخی رنگها وجود دارد اما طراحان حرفهای دکوراسیون، این قوانین را نقض میکنند. محدودیتهای تئوری رنگها را کنار میزنند و راهحلهایی کاربردی ارائه میدهند. پیش از طراحی دکوراسیون یک اتاق، دربارهی مشخصات آن و معماریاش فکر کنید. ببینید بر چه عناصری میخواهید تاکید کنید و چه عناصری را میخواهید مخفی کنید. سپس انتخاب رنگها را حول این خصوصیات مثبت قرار دهید. مثلا میتوانید به سقف بلند، نور طبیعی زیاد، مشخصههای غیر معمول معماری، رنگها را همچنین میتوان برای تبدیل اتاقهای ناهنجار به اتاقهای راحتتر به کار برد. مثلا شما میتوانید از رنگ برای پوشاندن محدودیتهای اتاقهای کوچک، فضاهای بسته، سقفهای کوتاه و فضاهای تیره استفاده کنید.