دانلود تحقیق سیر تکاملى خوشنوسى در ایران

Word 63 KB 8324 13
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • خط شکل مکتوب کلام است و انتقال مفاهیم به شکل عینى ماهیت اصلى خط و خوشنویسى است.

    خوشنویسى یکى از هنرهاى اصیل و سنتى کشور است.

    قرن‌هاست این هنر به‌عنوان پررونق‌ترین و جلوه‌سازترین شاخه هنر زیباى ایرانى شناخته شده است و یکى از ابعاد فرهنگ اصیل ایرانى را بوجود آورده است.

    خوشنویسى والاترین منزلت را در میان هنرهاى اسلامى دارد و یکى از تعاریف خوشنویسى در متون اسلامى این است: خوشنویسى هندسهٔ روحانى لغاتى است که به‌ وسیلهٔ ابزار مادى تجسم مى‌یابد سیر تکاملى خوشنوسى در ایران طبق آنچه که در رسالات و کتب مؤلفان مشهور بعد از اسلام آمده، اولین شخصى که خط نوشت ”مرا مر ابن مرّه“ از شبه جزیرهٔ عربستان بود و اولین کسى که در صدر اسلام قرآن نوشت و به حسن خط شهرت داشت خالد ابن ابوهیاج بود که براى عمر بن عبدالعزیز قرآنى با زر نوشت.

    بعد از آن‌که کوفه به‌صورت شهر بزرگى درآمد، خط کوفى در این شهر رواج یافت و رونق گرفت و به خط کوفى شهرت یافت.

    قدیمى‌ترین قرآن به خط کوفى متعلق به اواخر قرن سوم هجرى است.

    بعداً نسخ در کتابت قرآن بجاى خط کوفى بکار رفت و در قرن بعد خطوط دیگرى توسط خوشنویسان ایرانى پدید آمد و تا مدت‌ها بعد از تکوین خط‌ هاى عربی، خوشنویسى مقامى والاتر و بالاتر از نقاشى داشت.

    خطى که در قرون اسلامى در ایران رواج داشته و به آن خوشنویسى مى‌کرده‌اند و امروزه نیز خطى رسمى است، در اصل از الفباى عربى مى‌باشد.

    عرب‌ها پیش از اسلام بر اثر ارتباط با اقوام متمدن‌تر با خط و زبان نبطى و سریانى آشنا شده بودند و از هر یک از این دو خط استفاده مى‌کردند.

    خط‌‌هاى نبطى و سریانى از خطوط سامى بود و تقلید آن براى عرب‌ها امکان‌پذیر.

    خط اولى منشأ خط نسخ شد و دومى اصلى خطّ کوفى است.

    بعد از اسلام ظاهراً هر دو خط به‌کار مى‌رفته است.

    خط نسخ بیشتر براى تحریر نامه‌ها و خط کوفى براى کتابت مصحف‌ها، کتیبه‌ها و سکه‌ها استفاده مى‌شد.

    از اواخر دورهٔ امویان و اوایل عباسیان قلمرو خط عربى وسعت یافت و به‌تدریج در ایران ومصر و شمال آفریقا انتشار و رواج یافت و کم‌کم از دو خط مذکور اقلام دیگرى پدید آمد.

    قبل از اسلام در ایران انواع خط از جمله خط میخی، پهلوى و اوستایى رایج بود و حتى از آثار برجاى مانده چنین برمى‌آید که ایرانیان در نوشتن آنها هماهنگى و ضوابط خاصى داشته‌اند.

    اما با پذیرش اسلام توسط ایرانیان، خط و زبان قرآنى رواج یافت.

    در آخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری، شخصى به نام ابن مقلد بیضاوى شیرازی، وزیر مقتدر خلیفهٔ عباسى و برادرش ابوعبدا...

    حسن به هرج و مرج در اقلام گوناگون پایان دادند و با تکمیل اقلام موجود (چهارده نوع) و هندسى کردن ابعاد حروف و تعیین اساس قواعد دوازده‌گانه در خط، خوشنویسى را تحت ضابطه در آوردند و پایهٔ خطوط را بر سطح و دور نهادند.

    خط نسخ از زمان ابن مقلد به‌ بعد به قالبى بهتر درآمد و شهرت قابل توجهى یافت.

    ابن مقلد قواعد خوشنویسى را به دو بخش تقسیم کرده است: حسن تشکیل و حسن وضع.

    حسن تشکیل قاعدهٔ اصول و نسبت از آن پدید مى‌آید و دیگرى حسن وضع که قواعد ترکیب و کرسى از آن استفاده مى‌شود.

    بعد از ابن مقلد خطاطان دیگر نیز به‌تدریج این اصول را بسط دادند.

    این قواعد عبارتند از: - قاعدهٔ اصول: قوت، ضعف، سطح، دور، صعود، نزول، سواد، بیاض، ارسال.

    یعنى حسن نگارش حروف و استحکام آنها از جهات مذکور.

    - قاعدهٔ نسبت یا تناسب: یعنى حروف و شکل‌هاى مشابه هم، در همهٔ موارد به یک اندازه باشند.

    - قاعدهٔ ترکیب: یعنى آمیزش هماهنگ و دلپذیر حروف، کلمات، جمله‌ها و سطرها با یکدیگر به ‌گونه‌اى که از حسن ترکیب برخوردار باشد.

    - قاعدهٔ کرسى: یعنى نوشتن با توجه به خط کرسى انجام شود.

    دو اصطلاح صفا و شأن صفت خطى است که به مرحلهٔ کمال رسیده باشد.

    صفا حالتى است که طبع را شاد و چشم را روشن سازد.

    و شأن کیفیتى است از خط که چون پدید آید خطاط به نگریستن در خط مجذوب شود و احساس خستگى نکند.

    بعد از ابن مقله، ابن بوّاب، در ضمن بکار بستن قواعد دوازده‌گانه، با سنجش حروف با میزان نقطه، قواعدى را در خوشنویسى پیشنهاد کرد و با دقت در تراش قلم و انتخاب مرکب و نیز با ترتیب شاگردان متعدد در تکمیل اقلام ثلث و نسخ و رقاع تأثیرگذار بود.

    طى دو قرن پس از ابن بّواب، خوشنویسى توسط خطاطان متعدد رونق گرفت؛ تا این‌که یاقوت مستعصمى ظهور کرد و از میان اقلام متعدد رایج شش قلم ثلث، نسخ، ریحان، محقق، توقیع و رقاع را برگزید و در زیبا گرداندن آنها ابتکاراتى به‌خرج داد.

    اقلام سته به خطوط اصول نیز مشهورند.

    خوشنویسان ایرانی، خطى وزین و سبک روح را از خط تعلیق مشتق ساختند که نستعلیق نام گرفت.

    نستعلیق که از واژه‌هاى نسخ و تعلیق شده در قرن نهم هجرى توسط ایرانى‌ها ابداع شد و همچنان نیز خط ملّى آنان محسوب مى‌شود.

    واضع خط نستعلیق میرعلى تبریزى بود، که قواعد پیچیدهٔ حاکم بر آن را نیز تدوین نموده در زمان سلطنت شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ ه .ق) خط نستعلیق جاى نسخ را گرفت و خط منتخب براى نگارش دیوان‌هاى شعر، داستان‌هاى حماسى و دیگر رواوین گردید.

    یک قرآن کامل به خط نستعلیق نیز موجود است که این نسخهٔ منحصر بفرد که براى کتابخانه شاه‌طهماسب در سال ۹۴۵ ه .

    توسط شاه‌محمود نیشابورى کتابت شده است که نمایش قدرت و زیبایى خط نستعلیق به شمار مى‌آید.

    دوران سلطنت شاه‌عباس بزرگ، دورهٔ طلایى خط نستعلیق به شمار مى‌رود.

    در این دوران خوشنویسان بنامى رسد کردند که معتبرترین آنها میرعماد حسینى است.

    در قرن نهم همچنین خورشید بلندپایه خط و خوشنویسى سلطان على مشهدى ظهور نود و شهرتش در زمان حیات عالم‌گیر شد.

    در قرن دهم ستارگان بسیارى چون شاه‌ محمود نیشابوری، سلطان محمد خندان، بابا شاه تربتی، پیرمحمد شاگرد میرعلی، سید احمد مشهدی، محمود سیاوشانی، شیخ مرشدالدین شیرازی، شاه‌محمد مشهدى در آسمان هنر خوشنویسى این سرزمین درخشیدند.

    میرعلى هروى استاد الاساتید خط نیز در این دوران ظهور کرد.

    وى قواعد خط را به نظم در آورد و آثارى چون هفت اورنگ جامی، چهل حدیث (سه نسخه)، گلستان سعدی، و بسیارى از آثار ادبى و فرهنگى این سرزمین را به قلم جادویى خود مزین کرد.

    از مهمترین حوادث خط و خوشنویسى در قرن دوازدهم، ظهور درویش عبدالمجید طالقانى استاد مسلم خط شکسته است.

    از بزرگان دیگر خط در این قرن احمد نیریزى است.

    او از نسخ‌نویسان بزرگ زمان خود است و در نستعلیق و شکسته نیز مهارت دارد.

    در قرن دوازدهم هجرى خط نسخ متمایل به نستعلیق گردید و در قرن سیزدهم و چهاردهم هجرى قمرى به‌تدریج به خوشنویسى و نستعلیق توجه شده است و مشاهیر عمده این هنر عبارتند از: وصال شیرازى و فرزندانش، میرزا محمدرضا کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی، و عماد‌الکتاب.

    خط نستعلیق به دست هنرمندان ایرانى متولد شد، میرعماد حسنى آن‌را به درجهٔ کمال رسانید و تا زمان میرزا محمدرضا کلهر ادامه یافت.

    در دورهٔ معاصر على اکبر کاوه، حسن زرین خط، سید حسین و سید حسن میرخانى و هنرمندان بنام دیگرى در این خط و شیوه هنرنمایى داشته‌اند خط شناسان خطوط اصلى را شش خط دانسته‌اند که به اقلام سته معروفند و عبارتند از: رقاع، ثلث، ریحان، محقق، توتیع و نسخ در ایران و دیگر سرزمین‌ها خطوط متعددى ابداع شد که تعداد این خطوط را براى زبان‌هاى اسلامى شصت نوع مى‌دانند.

    امروزه در ایران از چهار نوع خوشنویسى بیشتر از انواع دیگر استفاده مى‌شود: نسخ و ثلث، نستعلیق و شکسته نستعلیق خطوط ایرانی سایر خطوط خطهاى ایرانى تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق مى‌باشد.

    با ضابطه‌مند شدن خط تعلیق در دوران صفویه، مقدمات ظهور نستعلیق فراهم شد.

    این دو خط در میان ایرانیان و ملل ترک وارد و زبان رشد یافت و سهم مهمى در پیشبرد خوشنویسى اسلامى داشت.

    خط شکسته نیز از ابداعات ایرانیاناست که در پیوند با تعلیق و نستعلیق قرار دارد.

    تعلیق نستعلیق شکستهٔ نستعلیق تعلیق از قرن پنجم هجرى در نسخ تحریرى (شیوهٔ ایرانی)، بتدریج دگرگونى‌هایى پدید آمد و از اواسط قرن هفتم بر اثر تکامل قلم ایرانى خطى بوجود آمد که مقتبس از آن و نیز خط توقیع و رقاع بود و بنام خط تعلیق کمال و رواج یافت.

    این خط در تحریر کتاب‌ها و دیوان‌هاى شعر یکار مى‌رفت و تا قرن هشتم رو به تکامل رفت.

    نیاز به سرعت در نوشتن باعث شد تا پیوستگى حروف و کلمات مجاز شود و خطى بوجود آمد که شکسته تعلیق نامیده شد.

    این قلم خاص کاتبان دیوان بود که گاهى ”ترسّل“ نیز نامیده شده است.

    امروزه خطاطان ایرانى با تعلیق کمتر آشنایى دارند.

    پس از رواج خط تعلیق، عثمانى‌ها و مصرى‌ها در آن تصرفاتى موافق با سلیقه خود ایجاد کردند و شیوهٔ خود را ”دیوانی“ نامیدند.

    نستعلیق در بین انواع خوشنویسى که از ابتداى اسلام تا بحال وجود داشته است، نستعلیق زیباترین نوع خوشنویسى محسوب مى‌شود؛ بطورى که آن را ”عروس خطوط اسلامی“ لقب داده‌اند.

    نستعلیق که آمیختهٔ دو خط تعلیق و نستعلیق گفته شده، توسط میرعلى تبریزى به کمال دست یافت و حرکتى نو آغاز شد خط نستعلیق از همهٔ شرایط زیبایى برخوردار است؛ از آن جمله: اعتدال، موزونی، استواری، تناسب، حسن ترکیب و هم‌آهنگى ذوق و سلیقه.

    علاوه بر زیبایى منظر، سهولت و سرعت تحریر نستعلیق و نیز آسانى قرائت کلمات و سطور از موجبات رواج آن بوده است.

    نستعلیق خطى است با قاعده و حروف این خط را ملهم از زیبایى طبیعت دانسته‌اند.

    در سى - چهال سال اخیر تا امروز توجه به خط نستعلیق روزافزون بوده است و خوشنویسانى توانا در این زمینه ظهور کرده‌اند.

    از هنرمندان خوشنویسى نستعلیق معاصر که در ترویج آن در دوران معاصر تلاش کرده و موجب رونق و ترویج این نوع خط شده‌اند، مى‌توان از عماد‌الکتاب، سید حسین میرخانی، سید حسن میرخانی، على‌اکبر کاوه را مى‌توان نام برد.

    اصول خط نستعلیق امروزه همان است که میرعماد لحاظ کرده بود.

    هنرمند قرن سیزدهم بنام محمدرضا کلهر در چارچوب شیوۀ میرعماد تغییراتى ایجاد کرد که در زیباتر شدن و تطبیق آن با صنعت چاپ در آن زمان، نقش اساسى داشت.

    میرزا غلامرضا اصفهانى نیز از هنرمندان همین دوره است که نستعلیق را بسیار استادانه مى‌نوشت.

    بهرحال بارزترین مشخصهٔ نستعلیق زیبایى آن است.

    خط نستعلیق از همهٔ شرایط زیبایى برخوردار است؛ از آن جمله: اعتدال، موزونی، استواری، تناسب، حسن ترکیب و هم‌آهنگى ذوق و سلیقه.

    شکستهٔ نستعلیق از انواع خوشنویسى ایران، خط شکسته نستعلیق است که داراى پیچش‌ها و حرکت‌هاى بسیار زیبایى است.

    مشخصهٔ بارز آن روان‌نویسى و تندنویسى است.

    این خط از ابداعات ایرانیان است که مستقیماً در پیوند با تعلیق و نستعلیق مى‌باشد.

    از اوایل قرن یازدهم و آخر دورهٔ صفویه، خط شکسته نستعلیق بدلیل کثرت کاربرد و نیاز به تندنویسى بوجود آمد.

    مهم‌ترین خوشنویس این خط، درویش عبدالمجید طالقانى (نیمه دوم قرن ۱۲) است.

    ابداع و استخراج شکسته نستعلیق را از نستعلیق در اوایل قرن یازدهم به مرتضى قلیخان شاملو و برخى نیز به محمد شفیع هروى معروف به شفیعا نسبت داده‌اند.

    هنرمند دیگر این خط سید على اکبر گلستانه در قرن سیزدهم است که شیوهٔ درویش عبدالمجید را ادامه داد.

    شکسته نستعلیق بعد از یک دوران کوتاه رکود، امروزه مورد توجه خوشنویسان واقع شده است.

    حروف و کلمات در این نوع خوشنویسى از شکل‌هاى متنوع زیبایى برخوردار است.

    حرکت در این خط از نستعلیق آزادتر است.

    از شکسته نستعلیق براى نوشتن متن‌هاى ادبى و شاعرانه فارسی، پیام‌هاى شاد و کارت‌هاى تبریک بهره گرفته مى‌شود این نوع خوشنویسى در نقاشیخط و گرافیک نیز کاربرد وسیعى دارد.

    سایر خطوط1 اقلام ستّه (شش قلم) شامل ثلث، نسخ، محقق، توقیع، رقاع و ریحان است.

    این اقلام توسط یاقوت مستعصمى از بیان اقلام مختلف انتخاب شد.

    وى در زیبا کردن این خطوط ابتکاراتى بخرج داد و در واقع این خطوط توسط وى ظهور کرد.

    این اقلام به خطوط اصول نیز مشهورند.

    کوفی ریحان توقیع رقاع ثلث نسخ محقق کوفى نخستین نوع خوشنویسى که قرآن به آن نوشته شد کوفى بود.

    بعد از ظهور اسلام در ایران، این خط نیز رواج یافت.

    با تأسیس شهرهاى کوفه و بصره در دومین دههٔ شکوفایى اسلام، دانشمندان گرانقدرى بوجود آمدند که توجه زیادى به زبان و خط عربى داشتند و کوفه نقش تعیین‌کننده‌اى در خط مکّى - مدینه‌اى داشت؛ و خط جدیدى پدید آمد که بنام خط کوفى مشهور شد.

    خط کوفى در نیمه دوم قرن اول هجرى به اوج خود رسید و سه قرن دوام یافت.

    بطورکلى خط کوفى در دون نوع ظاهر شده است.

    یکى تحریری، کتابتی، ساده و تزئینى و موشّح و دیگرى کوفى بنّایى ومعقّلی.

    خط کوفى تزئینی، از قرن دوم هجرى عامل بسیار مهمى در هنر اسلامى براى سوره‌هاى قرآن مجید، نوشته‌هاى روى سکه‌ها و لوحه‌هاى یادبود بشمار مى‌آمد.

    اما مهم‌ترین جلوۀ خط کوفى تزئینى را باید در قرن چهارم هجرى در کتیبه‌هاى سلجوقى که در اواخر حکومت خلفاى عباسى فعالیت داشتند، جست‌وجو کرد.

    از قرن چهارم به بعد خط کوفى به تنهایى شکل تزئینى یافت و این تحول تا اواخر قرن پنجم هجرى ادامه یافت.

    از این زمان به بعد خط کوفى عملکرد اصلى خود را از دست داد و صرفاً تزئینى گشت.

    خط بنایى یا معقلى خطى است بدون دور و متکى بر سطح.

    خط بنایى تشکیل شده از خطوط مستقیم عمود برهم که زوایایى را بوجود مى‌‌آورد.

    اصل و منشأ خط کوفى از خط سریانى است.

    خط کوفى ایرانى نیز براساس نتایج برخى پژوهندگان معاصر در آثار بازمانده کشف شده است.

    این خط کوفى شیوهٔ خاصى داشته با حروف منفصل که با خاطى مویین به یکدیگر پیوسته و در آن شباهتى با خط اوستایى و پهلوى یافت شده است که آن را کوفى شیوهٔ ایرانى نامیده‌اند.

    خط کوفى در ایران تا مدت پنج قرن معمول بوده است که بیشتر در کتابت قرآن و تزئین ابنیه و کتب، ظروف و ...

    بکار مى‌رفته است.

    ثلث خط ثلث با ساختارى ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتاب‌ها و کتیبه‌ها بکار مى‌رفته است.

    انواع گوناگون ثلث تزئینى توسط ابن‌بواب و یاقوت ابداع شده که براى کتابت قرآن و دیگر کتب مذهبى بکار مى‌رفته است.

    ابن‌بواب زیبایى و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد.

    خط ثلث در ایران براى نوشتن عنوان سوره‌هاى قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحه‌ها، و بخصوص در کتیبه‌ها و کاشى‌کارى‌ها بکار رفته است و هنوز نیز رایج مى‌باشد.

    ریحان خط ریجان از خط نسخ مشتق شده است؛ اما از خط ثلث نیز بهره گرفته است ولى از آن ظریف‌تر است.

    خط ریحانى بسیار نزدیک به خط محقق است.

    این خط از ابداعات على ابن - عبیدالله ریحانى است و به همین دلیل نام ریحانى گرفته است.

    برخى نیز آن را به ابن‌بواب نسبت مى‌ٔهند، زیرا براى این خط و زیباسازى آن تلاش‌هاى شایانى کرده است.

    برخى نیز خط ریحان را مشتق از خط محقق مى‌دانند که سال‌ها پس از آن پدید آمده است.

    این خط همهٔ محاسن و ویژگى‌هاى خط محقق را دارد.

    ولى ظریف‌تر از آن نوشته مى‌شود و به ظرافت و لطافت ممتاز است نسخ خط نسخ، در آغاز خطى بوده هم پایهٔ خط کوفی.

    اصل این خط از خط ”نبطی“ مى‌باشد.

    خط نسخ بطورکلى از اواخر قرن دوم هجرى رایج شد.

    ولى تا اواخر قرن سوم هجرى چندان متداول نبود.

    این خط به تمام سرزمین‌هاى شرقى که تحت لواى اسلام بوده‌اند، گسترش یافت.

    ایرانیان براى نیازهایى چون کتابت نوعى نسخ بکار مى‌بردند که متفاوت بود.

    امتیاز مهم خط نسخ در رعایت نسبت است، که یکى از قواعد مهم خوشنویسى مى‌باشد که موجب زیبایى خط است.

    ابن‌مقلد تناسبات خط نسخ را استحکام بخشید و آن را به یکى از سطوح متعالى خوشنویسى رسانید.

    در حال حاضر در کشورهاى اسلامی، خط نسخ اهمیت بسیار دارد و در تحریر آن بکار مى‌رود.

    حروف چاپ و ماشین تحریر نیز با این قلم فراهم آمده است و کتاب‌ها و نشریات نیز به همین خط چاپ مى‌شوند، که البته با نسخ قرآنى تفاوت‌هایى مختصر دارد.

    خواندن و نوشتن در خوشنویسى نسخ بسیار ساده و روان است؛ علت آن نظم خاص و دقیقى است که در چیدن حروف و کلمات در داخل سطر بکار مى‌رود.

    توقیع تقویع در لغت به معنى امضاء است که توقیعى نیز گفته شده است.

    این خط در زمان خلافت مأمون ابداع شده است.

    تحول نهایى خط توقیع در قرن چهارم هجرى اتفاق افتاد.

    احمد بن محمود ملقب به ابن خازن از شاگردان نسل دوم ابن بواب و از مریدان وی، شوکت لازم را به این خط بخشید.

    در اواخر قرن نهم هجری، نوع درشتى از خط توقیع در ترکیه ابداع شد که موردپسند ترک‌ها بود.

    اما میان عرب‌ها چندان متداول نگشت.

    خط توقیع را مشتق از خط ثلث دانسته‌اند.

    محقق محتقق نخستین طخى است که در آغاز خلافت عباسیان از کوفى استخراج شد و نزدیکترین خطوط به آن است.

    و نیز اولین خطى است که ابن مقلد تهذیب و هندسى کرده است.

    ابن‌بواب تکامل نهایى را به آن بخشید.

    خط محقق چهار قرن محبو‌ب‌ترین خط میان خوشنویسان جهت کتابت قرآن در تمام سرزمین‌هاى اسلام در شرق بوده است.

    تأثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است.

    محقق خطى است باشکوه و اندام درشت و فواصل منظم، یکدست و ساده.

    رقاع رقاع در لغت به معنى صفحهٔ کوچک است.

    این خط از خطوط نسخ و ثلث مشتق شده است.

    خط رقاع در مکاتبات خصوصى و کتاب‌هاى عرفى و روى کاغذهاى در ابعاد کوچک رواج داشت.

    رقاع از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانى بود و توسط خوشنویس مشهور شیخ حمدالله الاماسى اصلاحات لازم در آن صورت گرفت.

    این خط تدریجاً توسط دیگر خوشنویسان ساده‌تر شد و از رایج‌ترین خطوط گردید.

    امروزه خط رقاع از متداول‌ترین خطوطى است که در سرتاسر دنیاى عرب بکار مى‌رود.

    خط رقاع بر اثر نیاز به تندنویسى و مختصر نوشتن، در مکاتبان بکار مى‌رفته است.

    براى خوشنویسى ابزار و وسایلى لازم است: قلم نی، مرکب و لیقه و دوات، قلم‌تراش، قط‌‌زن و زیرمشقی.

    تهیه ابزار خوب همیشه باعث بهتر نوشتن و تمیزى کار است و هر یک از وسایل باید داراى مشخصات خاصى باشد تا نتیجهٔ مطلوب حاصل شود.

    قلم قلم تراش قط زن دوات (لیقه و مرکب( کاغذ قلم قلم مهم‌ترین ابزار نوشتن است.

    گفته مى‌شود قبل از تراشیدن، به آن نى مى‌گویند و بعد از تراشیدن، قلم گفته مى‌شود.

    بهترین نوع قلم نى که براى نوشتن مناسب است، قلم دزفولى است.

    این نى از نیزارهاى جنوب کشور و در منطقهٔ خوزستان و دزفول بدست مى‌آید.

    قلم خود باید سرخ مایل به قهوه‌‌اى سوخته باشد و به‌عبارت دیگر سرخ و سفید باشد.

    و سیاه، زرد یا خاکسترى نباشد.

    گره و پیچ نداشته باشد؛ زیاد کوتاه یا بلندنباشد.

    محکم باشد و گوشت داخل قلم سفید باشد.

    ”سلطانعلى مشهدی“ از خوشنویسان بزرگ قرن دهم هجرى در رسالهٔ خوشنویسى خود دربارهٔ قلم چنین سروده است: اوّلاً مى‌کنم بیان قلم بشنو این حرف از زبان قلم که قلم سرخ رنگ مى‌باید نه به سختى چو سنگ مى‌باید نه سیاه و نه کوته و دراز یاد گیر اى جوان ز روى نیاز نه بر او پیچ و نه در او تابى مُلک خط راست نیک اسبابی معتدل، نه ستبر و نه باریک و اندرونش سفید و نى تاریک گر قلم سخت باشد وگرنست دست از این و آن بباید شست اگر قلم خوب تراشیده شود، نوشتن آن آسان مى‌گردد.

    در تراش قلم، ابتدا روى قلم را بر مى‌دارند که بهتر است از طرف رویش آن باشد و تا حدى برداشته مى‌شود که به قسمت سخت نزدیک پوست قلم برسد.

    سپس پهلوهاى قلم تراشیده مى‌شود.

    میدان قلم نباید زیاد بلند یا کوتاه باشد.

    بهترین حد به اندازهٔ قطر قلم است.

    بعد دَم قلم را شکاف کوچکى مى‌دهند که فاق گفته مى‌شود و بعد عمل قط زدن انجام مى‌شود که زدنِ سرقلم است، با زاویهٔ مناسب و توسط فشار دست بر پشت قلمتراش.

    در قلم‌هاى درشت‌تر پشت قلم نیز برداشته مى‌شود، که این مرحله قبل از قط زدن انجام مى‌گیرد.

    قلم تراش اگر قلمتراش کُند باشد، قلم ضایع خواهد شد.

    بهتر است قلمتراش براى برداشتن میدان قلم و قط زدن پهن و محکم باشد.

    و براى خالى کردن پهلوهاى قلم باریک باشد.

    سلطانعلى مشهدى مى‌گوید: با تو ذکر قلمتراش کنم حرفهاى نگفته فاش کنم تیغ او نه دراز و نه کوتاه تُنُک و پهن نیست خاطرخواه تا که در خانهٔ قلم گردد وان قلم قابل رقم گردد قط زن قط‌ زن، معمولاً از چوب سخت و استخوان مانند آبنوس و عاج ساخته مى‌شود و اگر از جنس شاخ باشد بهتر است.

    قط زن باید صاف و تقریباً سخت باشد.

    امروزه از نی، کائوچو و نظایر ان استفاده مى‌شود.

    دوات (لیقه و مرکب( مرکب خوشنویسى، مرکب مخصوصى است که معمولاً به‌صورت سنتى ساخته مى‌شود و انواع دیگر آن و جوهر خودنویس براى مصرف خوشنویسى مناسب نیست.

    مرکب خوشنویسى به دو صورت مایع و خشک وجود دارد.

    مرکب خشک را تا مدت‌ها مى‌توان نگهدارى کرد.

    براى استفاده از مرکب خشک ابتدا آن را در مقدار مناسبى آب جوشیده سرد شده حل مى‌کنند.

    از آب مقطر و گلاب نیز استفاده مى‌شود.

    بعد از این‌که کاملاً حل شد، به‌وسیلهٔ پارچه‌اى آن را صاف مى‌کنند.

    مرکب براى آن که آمادهٔ نوشتن گردد، در ظرفى ریخته مى‌شود بنام دوات.

    دوات مى‌تواند از جنس شیشه یا پلاستیک یا چینى باشد.

    دوات نباید زیاد کوچک یا بزرگ باشد.

    و دهانهٔ آن باید گشاد و عمق آن تقریباً کم باشد.

    این ظرف باید درى محکم و غیرقابل نفوذ داشته باشد.

    لیقه مقدارى نخ ابریشم طبیعى یا مصنوعى است، که داخل دوات قرار مى‌دهند و روى آن مرکب مى‌ریزند.

    لیقه از ریختن مرکب جلوگیرى مى‌کند؛ و خاصیت مهم آن تنظیم مقدار مرکب روى قلم در هنگام نوشتن است.

    از پنبه و اسفنج براى این کار نباید استفاده کرد.

    کاغذ هر نوع کاغذى مناسب خوشنویسى نیست.

    کاغذهاى ناصاف و ناهموار باعث سایش نوک قلم نى مى‌شود و مناسب نیست.

    براى خوشنویسى باید از کاغذهاى نرم و لغزنده مثل کاغذهاى گلاسه و نیمه‌گلاسه استفاده شود.

    یک اثر خوشنویسى مى‌تواند در قالب‌ها و گونه‌‌هاى مختلفى ارائه شود.

    هر یک از این قالب‌ها داراى اصول و شرایط خاصى است که باید از سوى هنرمند رعایت شود تا نتیجهٔ صحیح به‌دست آید.

    این قالب‌ها عبارتند از: سطر، دو سطر، سیاه مشق، چلیپا، کتابت، قطعه، کتیبه.

    در طى سالیان این قالب‌هاى متعدد براى ترکیب کلمات و حروف ایجاد شدند و هنرمندان، آیات قرآنى و متون ادبى و علمى و اشعار زیبا را در این قالب‌ها نوشته‌اند و خوشنویسان با وفادارى به اصول این قالب‌ها آثار بدیع و بسیار زیبایى خلق کرده‌اند.

    سطر‌نویسی دو سطر‌نویسی سیاه‌ مشق چلیپا کتابت سطرنویسى به مجموعهٔ کلمات و جمله‌هایى که روى خط کرسى قرار مى‌گیرند، سطر گفته مى‌شود.

    سطر ساده‌ترین قالب براى ارائه نوشته در خوشنویسى بشمار مى‌رود و از ارکان مهم آن به حساب مى‌آید.

    سطر ممکن است یک جملهٔ کامل باشد یا چندین جمله را در خود جاى دهد.

    گاهى نیز ممکن است جملهٔ کامل هم نباشد.

    بنابراین تعداد سطرها در یک صفحه را، خط کرسى‌هاى موجود در آن صفحه مشخص مى‌کنند.

    اصول و ضوابط کلى سطر شامل دو قسمت مهم مفردات سطر و ترکیب سطر مى‌شود.

    مفردات سطر اجزاى سطر است؛ شامل حروف، کلمات و اتصالات؛ که بکارگیرى قواعد حروف و کلمات انجام مى‌گیرد.

    ترکیب سطر، چگونگى قرار گرفتن حروف و کلمات در داخل سطر و نحوه ارتباط بین آنهاست؛ بطورى که سطر در زیباترین شکل خود قرار گیرد.

    مجموعه اجزاى یک سطر باید در داخل سطر، بصورتى اصولى و زیبا کنار هم چیده شوند، تا سطر زیباتر بنظر آید.

    در ترکیب سطر، ذوق و سلیقه و ابتکار شخص در زیبایى آن نقش اساسى دارد.

    قواعد و اصول اولیهٔ ترکیب‌بندى سطر عبارتند از: رعایت کرسى حروف و کلمات، رعایت فاصلهٔ حروف و کلمات، کشیده‌ها و جایگاه آنها در سطر، سوار کردن حروف و کلمات، اتمام سطر.

    خط کرسى یا خط زمینه در یک سطر براى آن‌که چشم به‌خطا نرود و حروف و کلمات در جایگاه خود قرار گیرند، بکار مى‌رود.

    در سطر، باید فاصلهٔ حروف و کلمات یکسان و یکنواخت نسبت بهم نوشته شوند، تا سطر زیباتر و خواناتر شود.

    معمولاً فاصله بین حروف و کلمات یک سطر، به اندازهٔ یک نقطه قلم است.

    معمولاً در هر سطر یک یا دو حرف به‌صورت کشیده نوشته مى‌شود.

    بعضى حروف الفباى فارسى در خط نستعلیق مى‌توانند به‌صورت کشیده یا مدّ نوشته شوند.

    برخى خروف خود، قابل کشیدن نیستند؛ اما در اتصال با حروف دیگر قابل کشیدن مى‌شوند.

    مثل حرف غ وقتى به م متصل شود به‌صورت کلمهٔ ”غم“ قابل کشیدن خواهد شد.

    کشیده‌ها براى ایجاد توازن و زیبایى استفاده مى‌شوند و شکل‌هاى متنوعى به سطر مى‌بخشند.

    محل قرار گرفتن آنها براساس تشخیص و سلیقه و تجربهٔ خوشنویس، مى‌تواند زیبایى اثر را چند برابر کند.

    در قطعات خوشنویسی، بخصوص نستعلیق، بعضى از حروف و کلمات از جاى اصلى خود خارج و بالاى کلمهٔ قبل از خود قرار مى‌گیرند و سوار مى‌شوند و انسجام بیشترى به سطر مى‌دهند.

    سوار کردن حروف و کلمات باعث ایجاد توازن بین سیاهى‌ها و سفیدى‌ها در یک اثر خوشنویسى مى‌شود.

    البته بعضى از حروف در قواعد خوشنویسى نباید سوار شوند.

    سطرهاى خوشنویسی، بویژه نستعلیق در آخر به طرف بالا صعود دارد.

    یعنى یا کمى بالاتر از سطر نوشته مى‌شود یا روى کلمهٔ قبل از خود سوار مى‌شود، که به این عمل اتمام سطر گویند.

    دو سطرنویسى در نوشتن دو سطر یا یک بیت، باید قواعد سطرنویسى در هر دو سطر رعایت شود.

    فاصلهٔ دو سطر یا دو مصرع از هم با توجه به طول هر سطر و ارتفاع آن حدود ۱۲ تا ۱۵ نقطه است.

    کشیده‌ها در دو سطر نباید زیرهم قرار گیرند؛ اما زیبایى اولویت دارد و بسته به ذوق و سلیقه و ابتکار خوشنویس محل کشیده‌ها مشخص مى‌شود.

    دوسطرنویسى بیشتر براى نوشتن یک بیت شعر بکار مى‌رود.

    سیاه‌مشق از دیگر قالب‌هاى خوشنویسى سیاه‌مشق است.

    سیاه‌مشق‌ها به دو گروه اصلى تقسیم مى‌شوند: سیاه‌مشق‌هاى تمرینى و سیاه‌مشق‌ در قالب یک قطعهٔ زیبا.

    سیاه‌مشق‌هاى تمرینى براى آماده شدن است خوشنویس براى اجراى یک قطعهٔ زیبا بکار مى‌رود، در اصل انگیزهٔ ایجاد سیاه‌مشق همین تمرین‌ها بوده است.

    در سیاه‌مشق‌هاى تمرینی، هدف ایجاد یک قطعه نیست.

    سیاه‌مشق مى‌تواند قالبى باشد براى اجراى یک قطعهٔ زیبا.

    احتمالاً در قرن دهم هجرى این کار صورت گرفته و ادامه یافته است و در قرن سیزدهم با ظهور میرزا غلامرضا اصفهانى و میرحسین ترک به اوج خود رسیده است.

    بیشترین آثار سیاه‌مشق نستعلیق در دوران قدیم مربوط به میرعماد بوده است، که از زیبایى و مهارت زیادى در اجرا برخوردار است.

    اما در حال از قرن سیزدهم به بعد قالب سیاه‌مشق جایگاه خود را به عنوان یک قطعهٔ با ارزش هنرى خوشنویسى پیدا کرد.

    امروزه قطعات سیاه‌مشق خوشنویسان برجسته داراى ارزش بالایى است و در عرصهٔ نقاشیخط نیز از سیاه‌مشق به‌عنوان دستمایه استفاده‌هاى زیادى مى‌شود.

    یکى از بهترین و زیباترین قالب‌هایى که براى نوشتن قطعات خوشنویسى بخصوص نستعلیق استفاده مى‌شود، چلیپاست؛ که از مجموع چهار سطر و یا مجموع دو قالب دو سطرى ایجاد مى‌شود.

    و سطرها در داخل آن به‌شکل مورب و کج قرار مى‌گیرند، که بهترین قالب براى رباعى و دوبیتى است.

    در این قالب، سطرها بسیار دقیق و حساب شده در جاى خود قرار داده مى‌شوند.

    تقارن میان فضاهاى پر و خالى توازن در قطعه و چلیپا را ایجاد مى‌کند و آن را زیبا جلوه مى‌دهد.

    در هر دو سطر باید تمام اصول و قواعد دوسطرى رعایت شود.

    معمولاً مقدار شیب سطرها طورى است که خط کرسى سطر اول بر نیسماز زاویهٔ سخت راست بالا عمود باشد.

    انواع دیگرى از چلیپا وجود دارد که تعداد بیت‌هاى شعر در آن بیش از دو بیت است.

    گاهى نیز قالب چلیپا با قالب‌هاى دیگر مثل دو سطرى ترکیب مى‌شود که به آنها چلیپاى مرکب گویند.

    قواعد سطر در چلیپانویسى هم بکار مى‌رود.

    اما ترکیب کلى چلیپا تعداد، طول و محل کشیده‌ها را تعیین مى‌کند.

    طول سطرهاى چلیپا نباید زیاد کوتاه یا بلند باشداندازهٔ قلم در چلیپاى معمولی، حدود ۵/۱ تا ۵/۲ میلى‌متر است.

    تنوع ترکیب در چلیپانویسى بسیار زیاد است؛ که بخشى از آن مربوط به انتخاب کشیده‌ها و تنظیم آنها نسبت به هم است.

    کتابت کتابت در لغت یعنى نوشتن و تحریر کردن.

    اما در خوشنویسى اصطلاح و قالبى است براى نوشتن کتاب.

    کتابت قالبى براى ارائه نوشته بصورت ریز است و بیشترین کاربرد را در کتاب‌نویسى دارد.

    قبل از بوجود آمدن صنعت چاپ، همهٔ کتاب‌ها با دست نوشته مى‌شد.

    در انتخاب ابزار کتابت، قلم نى محکم‌تر و باریک‌تر از قطر یک مداد معمولى است.

    مرکب باید از بهترین نوع باشد و دوات بار کوچک انتخاب شود.

    کتابت ریز را در اصطلاح خوشنویسی، کتابت خفى و کتابت کمى درشت را کتابت جلى مى‌گویند.

    تمام قواعد سطرنویسى باید در سطرهاى کتابت رعایت شود.

    یکى از ویژگیظهاى کتابت خوب، یکدستى و هماهنگى در تمام صفحه است.

    از خوشنویسان برجسته‌اى که در گذشته کتابت را به زیبایى انجام داده‌اند، میرزا محمدرضا کلهر و عمادالکتاب را مى‌توان نام برد.

    از کاتبان معاصر نیز ”استاد سید حسین میرخانی“ و ”استاد سید حسن میرخانی“ را مى‌توان نام برد.

    مهم‌ترین اثر کتابت استاد سید حسین میرخانی، قرآنى است که به خط نستعلیق نوشته شده است.

    امروزه از کتابت براى ایجاد و ارائه یک قطعهٔ زیبا نیز بهره گرفته مى‌شود.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

پیشگفتار انجمن خوشنویسان ایران از سال 1329 با همت استادان بزرگواری چون زنده یاد سید حسین میرخانی و دیگر استادان والامقام نظیر شادروانان علی اکبر کاوه ، ابراهیم بوذری و سید حسن میرخانی ، با اهتمام زنده یاد دکتر مهدی بیانی محقق و استاد دانشگاه و تنی چند از عالی همتان فرهنگ خواه ، با همکاری وزارت فرهنگ و هنر وقت تاسیس و راه اندازی شد و نام کلاسهای آزاد خوشنویسی زینت بخش این خانه ...

خط نویسی ولی مهمترین گامی که انسان بسوی مذنیت برداشته، همانا اختراع خط است، امکان دارد که خط نویسی در صورتی که بمعنی وسیع کلمه در نظر گرفته شود و علامات تصویری را که نماینده اندیشه معینی است شامل شود، از ان زمان شروع شده باشد که نخستین کوزه گران با نگشت یا ناخن خود- خاه برای تزیین و خواه برای علامت گذاری- علامتهای روی کل نرم کوزه ها بر جا گذاشته اند. در قدیمترین نوشته های ...

پیشگفتار: دیرزمانی است که مردم جهان به اهمیت پیدایش خط والفبای آن پی برده، خواسته اندبدانند،کی وکجاوچگونه اختراع شده است.ولی باوجودتحقیقات وآراء مختلف این بحث هنوزبه مرتبه قطعیت نرسیده وتحقیقات همچنان ادامه دارد. باشگفتی مشاهده می کنیم علیرغم دگرگونی ورشدوتحولات خط درطول تاریخ بازهم امروزدرزندگی روزمره ازانواع سیاق های موجوددرطول تاریخ خط،استفاده می شود. سرزمین پهناورایران نیزکه ...

خط : به بیان قرآن زبان و خط ودایعى‏اند الهى در انسان که آدمى با آن از اسماء الله حکایت‏مى‏کند و به معرفت الله نائل مى‏گردد (4) .آیات متعددى در قرآن ناظر بر مراتب فوق است: الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان (5) ،اقرء و ربک الاکرم الذى علم بالقلم،علم الانسان ما لم یعلم (6) ،ن و القلم و ما یسطرون (7) ،قال علم آدم الاسماء کلها یا آدم انبئهم‏باسمائهم فلما نباهم باسمائهم (8) . ...

خط و خوشنویسی نقش سازنده و مؤثر هنر خط در پیشبرد علوم و پایه گذاری تمدن و فرهنگ اصیل چنان مؤثر عمیق و بنیادین و آن چنان گسترده و نامحدود بوده است که در وصف نمی گنجد . ارتقاء سطح دانش بشری در همه موضوعات مرهون هنر خط و نگارش و کتابت است اعجاز این هنر ، توانست اندوخته های بشری را طی تاریخ در اختیار سراسر این جهان و همه مردمان قرار دهد . خط توانست فراتر از زمان و مکان و مرزها و ...

مقدمه: «ن و القلم و ما یسطرون» همه باغستان های با سخاوت، شهادت می دهند که انسان از آن زمان که بر آن شد تا حدیث رمز آمیز دل را به جاودانگی بر جریده عالم بنویسد و با پیچ و تاب ناز، آن را باز تلاوت کند، خط را برگزید. ظهور خط بزرگ ترین اتفاقی است که در سپیده دم تاریخ به دست انسان صورت گرفت، چه اگر خط پدید نمی آمد و نگارش انجام نمی گرفت، میراث علمی پیشینیان حفظ نمی شد، فروغ اندیشه ...

انجمن خوشنويسان ايران از سال 1329 با همت استادان بزرگواري چون زنده ياد سيد حسين ميرخاني و ديگر استادان والامقام نظير شادروانان علي اکبر کاوه ، ابراهيم بوذري و سيد حسن ميرخاني ، با اهتمام زنده ياد دکتر مهدي بياني محقق و استاد دانشگاه و تني چند از عال

ميدان امام در محل اين ميدان (قبل از آنکه شهر اصفهان به پايتختى صفويه انتخاب شود) باغى وسيع به نام نقش ‏جهان وجود داشته است. در دوره شاه‏ عباس اول، آن باغ را تا حدود امروزى آن وسعت داده و در اطراف آن مشهورترين و عظيم‏ ترين بناهاى تاريخى اصفهان ب

تاریخچه خوشنویسی خوشنویسی یا خطاطی در اریام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته با تحول و نوآوری همراه بوده است اما در جهان سنتی، به دلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بوده است از زیبایی بصری آسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی تا درنهایت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز ...

مروري بر پيشينه خط کوفي اختراع خط به عنوان بازتابي شگرف از ثبت و ضبط افکار و انديشه جوامع متمدن بشري است که در اجتماع ابتدايي با سيستم ساده و بدور از هر گونه روابط پيچيده اقتصادي نياز به آن احساس نمي شود. با پيشرفت و ازدياد روش هاي توليد و گستر

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول