کاریکاتور به چه معنا می باشد ؟
کاریکاتور ارائه تصویری است که از اشخاص و اشیاء که در آن صفات و خصوصیات فرد یا شئی به نحوی مضحک ، اغراق آمیز و غیر طبیعی به تصویر در آید .
البته ممکن است تنها یک طرح تمثیلی و کنایه ای باشد با این هدف که به جای خنداندن بیننده وی را به تفکر وا دارد .
آنچه که از کلمه کاریکاتور بر می آید این است که یک اثر کاریکاتور معمولا مقداری تخیل و اغراق را در خود آمیخته دارد و مهم تر از آن این است که در بیان هدف خود از اصطلاحات روزمره و عامه به همان شکل متداول بهره می گیرد .
شاید اولین کاریکاتور ها در زمان های بسیار قدیم به وجود آمده باشد .
اکثر تاریخ دانان نیز همین عقیده را دارند و به نظر آنها انسان ابتدایی اشکالی را مانند ( گاو ) با طراحی ساده و اغراق آمیز بدون شناخت کاریکاتور رسم می کرد .
نقابهایی هم که برای ترساندن یا خنداندن ساخته می شوند جزء کاریکاتور محسوب می شوند ، در هنر باستان کاریکاتور لحن جدیدتری به خود می گیرد و کم کم هویت می یابد مانند کاریکاتور امپراتور کاراکالا که در موزه ایگنون نگهداری می شود همه هنرهای عصر باستان که در آن ها اغراق توام است ولی گویای این نیست که آنها از مالک فقط به دلیل شوخی و خنده استفاده می کردند و نمی توان آنها را یک کاریکاتور دانست .
چرا که در پشت همین اغراق ها خصوصیت باطنی افراد را به نمایش می گذاشتند .
مثل معروفی راجع به این پدیده در بین رومی ها وجود دارد که می گوید : « ماسک خود را بگذار تا بگویم که هستی » معنی کاریکاتور : کاریکاتور یعنی گفت و گوی تمدن ها هدف کاریکاتور : بیان کردن مشکلات دیدگاه های شخصی و شاید هم بشود گفت جنگیدن با گروهی که حرف منطقی نمی زنند شاید هم دفاع کردن از مردم در مقابل موانع و مشکلاتی که در برخی موارد خود مردم هم آنها را نمی بینند و به تعبیری دادن حق مردم به آنها و آشنا کردن مردم با حق و حقوقشان که چه حقی دارند و جایگاه آنها کجاست .
آثار کسانی چون اردشیر محصص ، مرتضی ممیز و کامبیز درم بخش در مطبوعات معتبر جهان بسیار منتشر شده و می شود .
با کاوشهایی که روان شناسان انجام داده اند نتیجه جالبی به دست آمده است .
روانشناسان اعتراف می کنند مردم به خواندن و مطالعه سطرها تنبل تر شده اند و خواهان رسانه های تصویری هستند .
علت گرایش مردم در چند سال اخیر به کاریکاتور نیز همین عامل بوده است .
مردم در یک نگاه به کاریکاتور چیزهایی را مطالعه می کنند که شاید در دهها صفحه نتوان آن پیام را به خواننده منتقل کرد .
انواع کاریکاتور را می توان این گونه مطرح کرد .
1- کاریکاتور روزنامه ای 2- کاریکاتور سیاسی 3- کاریکاتور بدون شرح 4- کاریکاتور دنباله دار کاریکاتور روزنامه ای برای کاریکاتور روزنامه ای که بخش های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی و ...
را در برمی گیرد .
نامهای مختلفی پیشنهاد و مورد استفاده قرار گرفته است از جمله ژورنالیستی ، تیتر دار ، مطبوعاتی ، زیر نویس دار و ...
بیش از دو قرن است که کاریکاتوریستها مطبوعات را عرصه ای مناسب برای بیان افکار و عقاید خود و نمایش آثار شان یافته اند ، خاستگاه کاریکاتور ، روزنامه نبوده اما پیگاه طرحهای طنز مطبوعات بوده است .
مهمترین و پایدار ترین نشریه طنز ایران توفیق بود که به سر دبیری حسن و حسین توفیق 50 سال بی وقفه منتشر شد .
از مجلات دیگر می توان به نسیم شمال ، کشکول ، بهلول و ملانصر الدین اشاره کرد .
عمدتاً خصوصیات و ویژگی های کاریکاتورهای روزنامه ای بدین شرح است : در بعد سیاسی ، اجتماعی ، اخلاقی ، ورزشی و ...
بیان می شوند .
خطوط مخصوصاً در کاریکاتورهای امروزی ساده است .
انتقاد رک و صریح است .
اغراق ، بیشتر در مطبوعات ما ، جنبه کلیشه ای دارد .
در بالا و پایین طرح نوشته وجود دارد .
کادرها کوچک و محدود هستند .
دارای طنز و درک پایین هستند .
به عبارتی ساده تر و بهتر قابل هضم برای اقشار عادی جامعه است و با اشعار و امثال کوچه بازاری و طنز های ساده اجتماعی سر و کار دارد .
موضوع روز را بیان می کنند یعنی دارای تاریخ مصرف هستند .
کاریکاتور سیاسی این نوع کاریکاتور به نام کاریکاتور یک صفحه ای یا کارتون در بین غربیها رواج دارد و در کشور ما نیز سابقه ای طولانی دارد وقتی که روتر، کاریکاتور محمد علی شاه را با بدنی گاو مانند کشید یک هجوم سیاسی بزرگ را اعلام کرد .
کاریکاتور سیاسی از سیاست یک دولت انتقاد می کند و به صورت طنز بیان می شود نه هجوم .
کاریکاتور بدون شرح کاریکاتور بدون شرح یا بینالمللی، همان کاریکاتور بی زیر نویس است که مانند کاریکاتور مطبوعاتی در همه جوامع به عنوان یکی دیگر از تقسیم بندی های مورد قبول واقع شده است .
دراین نوع کاریکاتور تصاویر خود گویای کاریکاتور و حاصل پیام مورد نظر هستند .این نوع کاریکاتور مطبوعاتی بیشتر برای نمایشگاه ها کشیده می شوند و موضوعات آن بر خلاف کاریکاتور مطبوعاتی دارای تاریخ مصرف نیستند بلکه کهنه نشدنی و دائم می باشند .
کاریکاتور بدون شرح را نیز کاریکاتور طنز دار نیز می نامند .
شخصیت ملانصرالدین یکی از شخصیت های فکاهی ایران ، عراق ، ترکیه و آذربایجان به شمار می رود .
اکثر کاریکاتوریستها از کاریکاتور به عنوان طنز یاد می کنند .
در حالی که کاریکاتور قالب طنز است اگر ما دو نوع تقسیم بندی برای کاریکاتور بدون شرح در نظر بگیریم اشتباه است .
بهتر است بگوئیم کاریکاتور با مضمون شاد و کاریکاتور با مضمون تلخ ( کاریکاتور سیاه نیز گفته می شود ) .
کاریکاتور سیاه یا تلخ ناب ترین نوع کاریکاتور به شمار می رود .
این نوع کاریکاتور به شکل بسیار جدی بیان می شود .
در قالب خنده گزنده ترین معانی را در بر دارد .
چنین خنده ای نوعی حساسیت و ترس را می رساند ترس آباء و اجدادی ترس از زندگی یا خوب زیستن در کاریکاتور تلخ واژه های برتر و مضامین عالی و معنوی بسیاری به چشم می خورد .
کاریکاتور دنباله دار کاریکاتور دنباله دار شامل سلسله تصاویری است که موضوع آن غالبا در کادر کاریکاتور نهفته است .
اکنون کاریکاتورهای دنباله دار نقش مهمی نسبت به انواع دیگر در عرصه مطبوعات و جامعه دارند .
اعلانها، آگهی ها ، کارتهای پستال ها و کارتهای دعوت و تمبر ها و ...
به صورت کاریکاتور دنباله دار نشان داده می شود .
لازمه کاریکاتور دنباله دار این است که بیننده نتواند نتیجه حدس بزند و آخر موضوع آن را بفهمد.
از عمر کاریکاتور دنباله دار اکنون نیم قرن می گذرد .
در چین قدیم تصاویری دنباله دار برای نمایاندن افسانهها و صحنه های معمولی زندگی بوده است .
معمولا در کاریکاتور های دنباله دار موضوع از چپ و بالا شروع می شود .
این نوع کاریکاتور ها به دلیل جذابیت بیشترین نفوذ را در مردم دارد .
تنها تفاوت آنها با کاریکاتور متحرک این بود که کاریکاتور دنباله دار در چند مرحله پایان می پذیرد .
نکته جالب اینکه اکثر کاریکاتوریستها این شاخه را با اطمینان به عنوان یکی از قسمت های کاریکاتور محسوب کرده اند و این نوع کاریکاتور حاوی همه خصوصیات کاریکاتور های دیگر نیز هست .
کاریکاتور در مطبوعات ایران نخستین روزنامه کاریکاتوری ایران به گفته عده ای « نامه ادب » می باشد که به همت ادیب الممالک، شاعر نامدار انتشار یافت .
این روزنامه پس از مسافرت ادیب الممالک از تبریز به مشهد از 1318 تا 1320 در این شهر منتشر می شد .
این روزنامه با چاپ سنگی و خط نستعلیق مدت سه سال در مشهد منتشر شد .
در سال سوم نقاشیها و کاریکاتورهای ساده و ابتدایی دیده می شود که توسط نقاشباشی استان قدس رضوی ترسیم شده است .
روزنامه ملا نصر الدین نیز در سال 1285 شمسی در تفلیس به زبان ترکی منتشر می شد .
این روزنامه به کوشش جلیل محمد قلی زاده بود که سالهای 1914 تا 1917 تعطیل بود و مجددا در تبریز منتشر شد .
روزنامه های دیگر مانند کشکول که در سال 1325 منتشر شد آذربایجان که نشریه هفتگی بود و در سال 1324 منتشر شد که در متن آنها کلمه صور موهومه خیالی و صور موهومه خنده آمیز عبرت انگیز مترادف با کاریکاتور آورده شده است .
در چند سال اخیر حتی نشریات غیر طنز صفحه ای را به عنوان صفحه کاریکاتور ، طنز و کارتون به عنوان صفحه آزاد در نظر می گیرند که عمدتا بازتاب مسائل روزمره است به صورت دنباله دار کشیده می شود .
زندگی نامه هنرمند ، اردشیر محصص : اردشیر محصص در روز هجدهم شهریور 1317 در رشت به دنیا آمد پدر و مادر ایشان هر دو در لاهیجان به دنیا آمده اند .
و وی تا 12 سالگی در رشت زندگی می کرده است .
از 4 سالگی به کودکستان رفته و از 7 سالگی به دبستان پا گذاشته است .
سیکل اول دبیرستان را در دبیرستان فیروز بهرام گذرانده که این دبیرستان متعلق به زرتشتی ها می باشد .
اما وی زرتشتی نمی باشد .
او دیپلمش را از رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تمدن گرفته است .
وی در کنکور چهار دانشگاه شرکت کرده ولی در رشته حقوق در دانشکده حقوق قبول شد و به دلیل اینکه 2 سال اول دانشگاه را باید واحدهای فقه و عربی را می گذارند و او از سالهای دبیرستان با این دو درس مشکل داشته و اگر هم می خواست رشته قضائی را ادامه دهد میبایست دو سال دیگر هم این درس ها را می خواند و برای رهایی از دست این دو درس به رشته سیاسی رفت .
و بالاخره در سال 1341 موفق به مدرک لیسانس شد .
و به دلایلی به وی معافی پزشکی تعلق گرفت و از خدمت سربازی معاف شد .
و 2 سال پس از گرفتن مدرک لیسانس صرفا به قصد تجربه به کار اداری روی آورد .
و چون از کار اداری و استخدام دولتی متنفر بود بیش از یک سال نتوانست دوام بیاورد .
و او خرجی معاش زندگیش را از کار در روزنامه کیهان تامین می کرده است .
وی از سه سالگی شروع به طراحی کرده است .
و در سالهای پایانی دانشکده طراحی برایش جدی در آمد .
و پس از استعفا از کار اداری طراحی برای او همچون حرفه شد و او می گوید : این که من چرا به طرف این کار کشیده شدم دست خودم نبود .
یک چیزی بود در من ، نیرویی بود که مرا به طرف این کار می کشید : خیلی قوی تر از من بود و به خوبی می توانست به جای من تصمیم بگیرد .
وهنگامی که از وی می پرسند : محصص به نظر تو هنر چیست ؟
می گوید : من هیچ تعریف خاصی از هنر ندارم .در این باره حرفهای زیادی زده اند و کتاب های بسیاری نوشته اند و می توان به آن ها نگاه کرد .
ولی وی در انتها این چنین می گوید که : من آنچه را می بینم و حس می کنم می کشم همین .
کارهای محصص را می توان « طرح های طنز آمیز » دانست .
کاریکاتور و نقاشی یا ترکیبی از هر دو را نیز در کارهایش به چشم می خورد .البته به بعضی کاریکاتور بعضی دیگر را طرح های طنز آمیز نیز می توان گفت .
و او می گوید : ناخواسته همیشه سعی می شود که طراحی هایی که می کشد تا آنجا که ممکن است کامل و بی عیب از کار در آید .
نیز در کیهان آغاز به کار کرد و قرار شد که برای مقاله هایش طرح بکشم .
و تاثیر تمامی این ها در من انگیزه به وجود آوردن طرح هایی شد که من تمام را به راستی دوست دارم و همین طور آشنایی با پرویز شاپور با آن طنز عجیبش .
و همان طور که روانشناسان می گویند : دوره شکل گیری شخصیت در کودکی می باشد و با توجه به این که محصص کودکیش را در رشت می زیسته ویژگی های بومی شمال از نظر آب و هوا و دیگر مختصات جغرافیایی شاید در اثر ها و کارهای ایشان به چشم نخورد ولی قیافه های همشهری های او و مه آلودگی ها و ابهام هوای بارانی را دوست دارد .
و به گفته خود او شاید این مه آلودگی و ابهام در فضا و در کارهایش بازتابی داشته باشد .
مرورى بر پیشینه و سیر تحولى کاریکاتور چهره چهره گشایان طنزاندیش اسماعیل عباسى نقاشان طنزاندیشى همچون فیلیپیون و دومیه، کاریکاتور چهره را با تامل بر ویژگى هاى شخصیتى و زوایاى پنهان آناتومیک خلق کردند.
برجسته ترین صورتگران در عرصه نقاشى از خاور برخاستند، همچنان که نقاشان صورتگر چینى را شاعران ما نیز به چیره دستى ستوده اند.
صورتگران اما، در دربارها قرب بیشترى یافتند و چهره گشایى از شاهزادگان یکى از اصلى ترین کارهاى آنان بود.
بى گمان صورتگران خوش قریحه گاهى که مجبور بوده اند، سیمایى جذاب و دلپذیر از یک حاکم بى رحم و مردم آزار، بر پرده نقاشى بیاورند، با خود ستیز داشتند.
این جدال درونى در بستر زمان، آرام آرام نقاشان اندیشمند و نگران را به سوى تحول جدى در صورتگرى کشاند.
ثبت خصوصیات رفتارى و شخصیت واقعى در پرتره ها پیش درآمد این تحول بود و هم پاى رشد آزاداندیشى و فرو افتادن شاهان از اریکه قدرت مطلقه، برخى از چهره گشایان شهامت آن را یافتند که با نگاهى طنز آمیز، ویژگى هاى رفتارى و شخصیتى قدرتمداران را به تصویر بکشند و این سرآغاز صورتگرى کمیک یا کاریکاتور چهره بود.
در قرن بیستم با پیدایش دوربین عکاسى، عصر چهره پردازى به شیوه رامبراند،۱ سپرى شد و شیوه هاى انتزاعى و آبستراکسیون رواج پیدا کرد و به این ترتیب کاریکاتور چهره، به صورت شاخه اى مستقل از صورتگرى در نقاشى متولد شد.
گسترش نسبى فعالیت هاى ارتباطى که با پیشرفت دستگاه هاى دریافت و ارسال خبر شتاب بیشترى یافته بود، باعث روى آورى بیشتر مطبوعات به این هنر نوظهور شد.
فضاهاى تازه ایجاد شده براى فعالیت مطبوعاتى و روشنگرى در اروپا، طنز مطبوعاتى و به همراه آن نقاشى طنزآمیز یا کاریکاتور را براى نقد طنز گونه سیاستمداران گسترش داد.
نخستین نقاشان برجسته همچون فیلیپیون۲ و دومیه،۳ کاریکاتورهاى چهره را با تامل بر ویژگى هاى شخصیتى و زوایاى پنهان آناتومیک و در نهایت به کارگیرى اغراق هاى شگفت انگیز به قصد کشف و ارائه نکات خنده آور خلق کردند.
از سوى دیگر، تاثیرپذیرى بعضى از پرتره سازان کمیک از رفتارهاى خشن و بى رحمانه عصر اختناق و تفتیش عقاید در اروپا، موجب مى شد که آنان چهره سیاستمداران زمانه خود را به شکل هیولاها و موجودات وحشتناک نشان دهند.
نمونه هایى از این آثار را در میان نقاشى هاى استاد لئوناردو داوینچى و پیروانش مى توان یافت.
با توسعه مطبوعات و فعالیت هاى خبرى که از دستاوردهاى مهم عصر روشنگرى در اروپا بود، بهره گیرى از طراحى کمیک و به ویژه کاریکاتور چهره رونق یافت و نخستین رسانه هاى مطبوعاتى در سپیده دم قرن بیستم از این هنر نو مردمى استقبال شایانى کردند.
در میان نخستین نقاشان کاریکاتوریست، پس از فرانسیسکو گویا نقاش برجسته اسپانیایى که در مجموعه کاپریس، چالش هاى رفتارى و اخلاقى عصر خود را به نقد کشیده بود، نام «فیلیپیون» به عنوان یکى از پیشگامان کاریکاتور چهره در تاریخ این هنر ثبت شده است.
«فیلیپیون» که در عصر لویى فیلیپ پادشاه فرانسه مى زیست، در طراحى چهره شاه صورت او را در یک کاریکاتور سه مرحله اى به گلابى تشبیه کرد که در فرهنگ فرانسویان نماد ساده لوحى است.
منتقدانى هم به تحسین این پادشاه برخاسته اند که در برابر این هجوم کم سابقه، شخصاً واکنش نشان دادند.
گو اینکه دستگاه حکومتى او، نشریاتى را که «فیلیپیون» با آنها کار مى کرد، تعطیل کردند و براى مدتى کارگاه نقاشى این هنرمند برجسته را نیز بستند.
چهره گشایى طنز آمیز در عصر دومیه نقاش بزرگ فرانسوى، گسترش بیشترى یافت.
دومیه در گامى فراتر، به روانشناختى تیپ هاى اجتماعى، ویژگى هاى رفتارى آدم هاى متعلق به طبقات مختلف روى آورد و به صورت نمادین کاریکاتور هایى را خلق کرد که از لحاظ قدرت طراحى، پرداخت و محتوا، هنوز در زمره بهترین آثار تاریخ طنز ترسیمى محسوب مى شوند.
در میان کاریکاتوریست هاى چهره، «دیوید لیواین» آمریکایى یکى از برجستگان این رشته است.
لیواین با پایه گذارى سبک و روشى که به نام او در جهان شهرت یافته و صدها کاریکاتوریست از آن تاثیر گرفته اند راهى را که پیشکسوتان این هنر در قرن نوزدهم میلادى آغاز کرده بودند، به سهم خود تکامل بخشید و با جسارتى در خور تحسین، شخصیت هایى را که به شیوه خود و به صورت کمیک خلق مى کند، متصف به صفاتى ساخت که به صورت نمادین به تصویر درمى آید.
بازى با داس و چکش در پرتره «ماکسیم گورکى» نویسنده تواناى روس و نمایش تصویرى تفکرات «فروید» در کاریکاتور چهره این روانشناس بلندآوازه، از آثار معروف لیواین است.
صدها کاریکاتور از بزرگان عرصه هنر، ادبیات، فلسفه و همچنین مشاهیر سیاسى، نام «لیواین» را در سراسر جهان شناسانده است.در دوران معاصر چهره پردازانى چون مولاتیه فرانسوى، در کاریکاتور چهره صاحب سبک و شهرتند، اما لیواین به گونه دیگرى، بر کاریکاتور چهره و هنرمندان کاریکاتوریست جهان که در این رشته فعالیت دارند، تاثیر گذاشته است.
چهره پردازان ایران ورود کاریکاتور به ایران با پیدایش نخستین کاریکاتورهاى چهره همراه بود.
انتشار روزنامه «ملانصرالدین» در قفقاز که در پیدایش و رشد هنر کاریکاتور در ایران سهم ارزنده اى داشت، با عصر درخشان کاریکاتورهاى مطبوعاتى در اروپا همزمان بود.
در این دوره کاریکاتور با ترسیم چهره اى کمیک از شخصیت هاى معروف شناخته مى شد و کاریکاتوریست ها چنان پرورش مى یافتند که بتوانند کاریکاتور چهره را نیز طراحى کنند.
این الزام سبب شد تا چهره سازى به شیوه کمیک به عنوان یکى از عناصر ارزشمند طنز تصویرى درآید.
روتر و «شیلینگ» کاریکاتوریست هاى هنرمند روزنامه ملانصرالدین نیز از جمله پرورش یافتگان این عصر بودند و در آثارشان کاریکاتور چهره، رجال و حکام عصر قاجار به ویژه محمدعلى شاه فراوان دیده مى شود.
توان شگفت انگیز کاریکاتوریست هاى ملانصرالدین در طراحى چهره شاه مستبد بر پایه شناخت آناتومیک، روانشناسى و بهره گیرى بجا از عنصر طنز، مکتبى از کاریکاتور چهره را پدید آورد که دیدها دستمایه کاریکاتوریست هاى پیشگام ایرانى از جمله عظیم زاده و محمد زاده براى فعالیت در روزنامه هاى طنز آن زمان به ویژه آذربایجان و حشرات الارض شد.
پیش از این زمان و در روزگار ناصرالدین شاه قاجار، در همان هنگام که سفر پرهزینه شاه به دیار فرنگ، موجب واکنش جامعه و هجو اعلیحضرت در اشعار طنز و عامیانه شده بود، براى نخستین بار کاریکاتورى از سلطان صاحبقران در مطبوعات فرانسه چاپ شده بود که وى را در حال تاراج وام هاى استقراضى به صورت سفرهاى پرهزینه نشان مى داد.
با حوادث شهریور ۱۳۲۰ و سقوط حکومت، عصر تازه اى براى رشد و توسعه مطبوعات در ایران رقم خورد.
شمارى از نشریات معروف و نام آشناى طنز همچون «ناهید»، چلنگر، توفیق، باباشمل، امید، ایران ما و به سوى آینده در بستر تحولات اجتماعى این دوره متولد شدند.
در میان آثار کاریکاتوریست هاى مطبوعات این دوره، کاریکاتور چهره از شاه (پهلوى دوم)، قوام السلطنه و دکتر مصدق به قلم «بیوک احمرى» به چشم مى خورد.
احمرى با انتخاب روشى که قلم گیرى هاى نقاشى در آنها متمایز بود، سعى داشت همچون کاریکاتوریست هاى اروپایى، اغراق هایى را که به طور عمده روى اجزاى صورت تاکید داشت به کار گیرد.
«حسین بنایى» از دیگر کاریکاتوریست هاى دهه ،۲۰ در کاریکاتور چهره جانب احتیاط را رعایت مى کرد و آثار او پیش از آن که نشانه هایى از اغراق داشته باشد، بیشتر به تصویر اصلى شخصیت ها شبیه بودند.
«محسن دولو» هنرمندى که بیشتر به اعتبار ذوق و استعداد ذاتى اش به نقاشى روى آورده بود، در کاریکاتور چهره نیز توان خود را آزمود و در این عرصه در زمره نام آوران قرار گرفت.
دولو اغراق را به گونه اى که جنبه هاى کمیک اثر را تشدید کند، ماهرانه به کار برد و بعدها با استفاده درست از عنصر رنگ و طراحى حجمى، پایه گذار شیوه نوینى در کاریکاتور چهره در ایران شد.
او نخستین کاریکاتوریست ایرانى بود که با پرتره اى از «نیکیتا خروشچف» نخست وزیر اتحاد شوروى سابق و سیاستمدار شهره در دهه ۶۰ میلادى، توانست در نمایشگاه بین المللى کاریکاتور مونترال کانادا به عنوان دومین نفر، مدالى را برى ایران به ارمغان بیاورد.
«غلامعلى لطیفى» از توانمند ترین کاریکاتوریست هاى مطبوعاتى ایران چه در روزنامه چلنگر که خاستگاه هنرى اش بود و همچنین در دوره دوم انتشار نشریه فکاهى توفیق که خود نقش مهمى در رشد و بالندگى اش داشت در میان آثارش، چهره سیاستمداران و رجال آن دوره را به تصویر کشید.
حسن توفیق کاریکاتوریست معروف و مدیر نشریه توفیق، سهم مهمى در رواج کاریکاتور چهره با بهره گیرى از خطوط ساده و منقطع داشت.
جعفر تجارتچى در همین عصر، با شیوه اى که به نام او شناخته شده است، کاریکاتور چهره را در نشریات رواج داد.
در میان هنرمندان کاریکاتوریستى که از اواخر دهه۳۰ شمسى، در مطبوعات ایران به کاریکاتور چهره نیز روى آوردند، «احمد سخاورز» نام شناخته شده اى است.
«جواد علیزاده» نیز این راه را با موفقیت پیموده است.
درمیان نسل هاى بعد از انقلاب، «افشین سبوکى» و «بزرگمهر حسین پور» دو تن از بااستعداد ترین کاریکاتوریست هاى چهره، محسوب مى شوند.
انتخاب «کاریکاتور چهره» به عنوان موضوع ثابت در مسابقات و بى ینال هاى کاریکاتور در ایران، به رشد و بالندگى این هنر کمک بیشترى کرده است.
درمیان جوان ترها، نیز استعدادهاى خوبى به عرصه ظهور رسیده اند که مى تواند نویددهنده آینده بهتر براى هنر «کاریکاتور چهره» در ایران باشد.
منابع و مآخذ : کتاب ها : شرح کاریکاتور تاریخچه کاریکاتور کاریکاتور زندگی و گفت و گو با محصص سایت های اینترنتی و web های مختلف