دانلود تحقیق کرسی بندی در خشنویسی

Word 236 KB 8337 10
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • کشیدن نیستند؛ اما در اتصال با حروف دیگر قابل کشیدن مى‌شوند.

    مثل حرف غ وقتى به م متصل شود به‌صورت کلمهٔ ”غم“ قابل کشیدن خواهد شد.

    کشیده‌ها براى ایجاد توازن و زیبایى استفاده مى‌شوند و شکل‌هاى متنوعى به سطر مى‌بخشند.

    محل قرار گرفتن آنها براساس تشخیص و سلیقه و تجربهٔ خوشنویس، مى‌تواند زیبایى اثر را چند برابر کند.

    در قطعات خوشنویسی، بخصوص نستعلیق، بعضى از حروف و کلمات از جاى اصلى خود خارج و بالاى کلمهٔ قبل از خود قرار مى‌گیرند و سوار مى‌شوند و انسجام بیشترى به سطر مى‌دهند.

    سوار کردن حروف و کلمات باعث ایجاد توازن بین سیاهى‌ها و سفیدى‌ها در یک اثر خوشنویسى مى‌شود.

    البته بعضى از حروف در قواعد خوشنویسى نباید سوار شوند.

    سطرهاى خوشنویسی، بویژه نستعلیق در آخر به طرف بالا صعود دارد.

    یعنى یا کمى بالاتر از سطر نوشته مى‌شود یا روى کلمهٔ قبل از خود سوار مى‌شود، که به این عمل اتمام سطر گویند.

    دو سطرنویسى در نوشتن دو سطر یا یک بیت، باید قواعد سطرنویسى در هر دو سطر رعایت شود.

    فاصلهٔ دو سطر یا دو مصرع از هم با توجه به طول هر سطر و ارتفاع آن حدود ۱۲ تا ۱۵ نقطه است.

    کشیده‌ها در دو سطر نباید زیرهم قرار گیرند؛ اما زیبایى اولویت دارد و بسته به ذوق و سلیقه و ابتکار خوشنویس محل کشیده‌ها مشخص مى‌شود.

    دوسطرنویسى بیشتر براى نوشتن یک بیت شعر بکار مى‌رود.

    سیاه‌مشق از دیگر قالب‌هاى خوشنویسى سیاه‌مشق است.

    سیاه‌مشق‌ها به دو گروه اصلى تقسیم مى‌شوند: سیاه‌مشق‌هاى تمرینى و سیاه‌مشق‌ در قالب یک قطعهٔ زیبا.

    سیاه‌مشق‌هاى تمرینى براى آماده شدن است خوشنویس براى اجراى یک قطعهٔ زیبا بکار مى‌رود، در اصل انگیزهٔ ایجاد سیاه‌مشق همین تمرین‌ها بوده است.

    در سیاه‌مشق‌هاى تمرینی، هدف ایجاد یک قطعه نیست.

    سیاه‌مشق مى‌تواند قالبى باشد براى اجراى یک قطعهٔ زیبا.

    احتمالاً در قرن دهم هجرى این کار صورت گرفته و ادامه یافته است و در قرن سیزدهم با ظهور میرزا غلامرضا اصفهانى و میرحسین ترک به اوج خود رسیده است.

    بیشترین آثار سیاه‌مشق نستعلیق در دوران قدیم مربوط به میرعماد بوده است، که از زیبایى و مهارت زیادى در اجرا برخوردار است.

    اما در حال از قرن سیزدهم به بعد قالب سیاه‌مشق جایگاه خود را به عنوان یک قطعهٔ با ارزش هنرى خوشنویسى پیدا کرد.

    امروزه قطعات سیاه‌مشق خوشنویسان برجسته داراى ارزش بالایى است و در عرصهٔ نقاشیخط نیز از سیاه‌مشق به‌عنوان دستمایه استفاده‌هاى زیادى مى‌شود چلیپا یکى از بهترین و زیباترین قالب‌هایى که براى نوشتن قطعات خوشنویسى بخصوص نستعلیق استفاده مى‌شود، چلیپاست؛ که از مجموع چهار سطر و یا مجموع دو قالب دو سطرى ایجاد مى‌شود.

    و سطرها در داخل آن به‌شکل مورب و کج قرار مى‌گیرند، که بهترین قالب براى رباعى و دوبیتى است.

    در این قالب، سطرها بسیار دقیق و حساب شده در جاى خود قرار داده مى‌شوند.

    تقارن میان فضاهاى پر و خالى توازن در قطعه و چلیپا را ایجاد مى‌کند و آن را زیبا جلوه مى‌دهد.

    در هر دو سطر باید تمام اصول و قواعد دوسطرى رعایت شود.

    معمولاً مقدار شیب سطرها طورى است که خط کرسى سطر اول بر نیسماز زاویهٔ سخت راست بالا عمود باشد.

    انواع دیگرى از چلیپا وجود دارد که تعداد بیت‌هاى شعر در آن بیش از دو بیت است.

    گاهى نیز قالب چلیپا با قالب‌هاى دیگر مثل دو سطرى ترکیب مى‌شود که به آنها چلیپاى مرکب گویند.

    قواعد سطر در چلیپانویسى هم بکار مى‌رود.

    اما ترکیب کلى چلیپا تعداد، طول و محل کشیده‌ها را تعیین مى‌کند.

    طول سطرهاى چلیپا نباید زیاد کوتاه یا بلند باشد.

    اندازهٔ قلم در چلیپاى معمولی، حدود ۵/۱ تا ۵/۲ میلى‌متر است.

    تنوع ترکیب در چلیپانویسى بسیار زیاد است؛ که بخشى از آن مربوط به انتخاب کشیده‌ها و تنظیم آنها نسبت به هم است .

    کتابت کتابت در لغت یعنى نوشتن و تحریر کردن.

    اما در خوشنویسى اصطلاح و قالبى است براى نوشتن کتاب.

    کتابت قالبى براى ارائه نوشته بصورت ریز است و بیشترین کاربرد را در کتاب‌نویسى دارد.

    قبل از بوجود آمدن صنعت چاپ، همهٔ کتاب‌ها با دست نوشته مى‌شد.

    در انتخاب ابزار کتابت، قلم نى محکم‌تر و باریک‌تر از قطر یک مداد معمولى است.

    مرکب باید از بهترین نوع باشد و دوات بار کوچک انتخاب شود.

    کتابت ریز را در اصطلاح خوشنویسی، کتابت خفى و کتابت کمى درشت را کتابت جلى مى‌گویند.

    تمام قواعد سطرنویسى باید در سطرهاى کتابت رعایت شود.

    یکى از ویژگی هاى کتابت خوب، یکدستى و هماهنگى در تمام صفحه است.

    از خوشنویسان برجسته‌اى که در گذشته کتابت را به زیبایى انجام داده‌اند، میرزا محمدرضا کلهر و عمادالکتاب را مى‌توان نام برد.

    از کاتبان معاصر نیز ”استاد سید حسین میرخانی“ و ”استاد سید حسن میرخانی“ را مى‌توان نام برد.

    مهم‌ترین اثر کتابت استاد سید حسین میرخانی، قرآنى است که به خط نستعلیق نوشته شده است.

    امروزه از کتابت براى ایجاد و ارائه یک قطعهٔ زیبا نیز بهره گرفته می شود...

    و باید هنر خوشنویسی را در این انواع مشاهده کرد و در کتابت خط باید از این امور پیروی نمود تا این هنر اصیل جاودان بماند...

    تقدیس اعداد و حروف نشانه ها و تحقیقات نشان می دهد که یکی از سرچشمه های تحوّل فکری که در نظام حکمی فلسفی با ظهور شیخ شهاب الدین سهروردی عیان شد نحله دیگری در آثار فلسفی پدید آورد و کمی دیرتر با ورود مانویت شرقی و هنر کتاب آرایی آنها در دوره مغول و تیموری و سپس مکتب «هرات» در نقاشی، شاهد آن هستیم سرگذشت خوشنویسی ایرانی پس از این تحولات، باعث ابداع و ظهور خط نستعلیق «که هفتمین خط است» شد.

    نستعلیق از ویژگیهایی برخوردار است که با وجود تمام سوابق مشترک با خطوط پیش از خود دارای خصلت های بی همتایی است.

    به تعبیر دیگر در این خط آیینه تمام عیار زیبایی شناسی ایرانی نهفته است و در هیچ کجای جهان اسلام مثل و همانندی ندارد.

    از این رو به این خطو عروس خطوط اسلامی لقب داده انداز جمله ویژگی های این خط، اشتراک میانی آن از لحاظ غلبه (دور بر سطح) است.

    با وجود آنکه معیار اساس آن نیز دانگ و رعایت جهات چهارگونه است.

    غلبه گرایش دور بر سطح به طور راز آمیزی شرایط تغییر دائم را ایجاد کرده است.

    همچون شیوه موسیقی «گاتا خانی» و یا «یاراگاها» در موسیقی هند که با وجود سابقه چند هزار ساله، دائم در حال تغییر هستند.

    ولی در عین حالی این شیوه هنری چه در خط نستعلیق و چه در موسیقی مشابه آن که موسیقی خُسروانی است از یک نظم فکری نیز برخوردار است.

    همین نظرم فکری موجب پیدایش ساختاری در خط نستعلیق شده است که توان ارائه آن را غبار نویسی و کتابت خفی تا کتیبه ای جلی میسر ساخته است.

    چیزی که در هیچ یک از خطوط دیگر به این اندازه گسترده، بدیع و زیبا وجود ندارد.

    بررسی مبانی خوشنویسی در نسبت با موسیقی اصیل ایرانی: فواصل وزن شناسی، جمله بندی، نسبت ها و کشش هایی که د رموسیقی ایرانی گرفته می شود به طور خاصی در نوشتن نستعلیق هم اجرا می شود .

    به عنوام مثال در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره داشت: ١- کشش ها در موسیقی ایرانی معیار ثابتی ندارند و نیز در نستعلیق چنین است و بنابر حال و وضع کلمه تغییر می کند .

    ٢- مکث ها در موسیقی و خط نستعلیق مانند مکث یا درنگ های شعری بر اساس معنای حقیقی شعر است.

    حتی صدای بازگویی واژگان در لحن موسیقی منطبق با نگارش توسط خوشنویس است.

    ٣- تأکیدهای کلام در شعر که در موسیقی بر پایه تکرار و تداوم هجایی شعر است عیناً با همان وزن و تکرارهای متدوام در این خط ظاهر می شود.

    - اگر ادای حالت های ندایی و اعجابی شعر در موسیقی با به کارگیری تکیه در آهنگ تجلی کند در این خط با تغییر شدت ارسالات و تشرّف و تسلط در شکل حروف اعمال می شود.

    ۴ ۵- دور گردش نغمات، انحنا و قوس های معماری و دوایر و منحنی خط نستعلیق به طور بسیار دقیق و اعجاب انگیزی به هم منطبق هستند.

    آهنگ موسیقی یک گند، طاق نما و … و یک گردش ملودیک، همان احساس و اندیشه و زوایا و فاصله ها و کشش هایی را داراست که قوس های خط نستعلیق.

    نت شاهد در موسیقی متغیر است و دائم به سوی اوج می رود.

    این تغییر دقیقا در نوع بازگشت سطح و حتی طرح مفرد حروف وجود دارد.

    یک سطر هیچ گاه کاملا به خط مستقیم مَسطر قرار نمی گیرد بلکه انتهای حروف و انتهای سطر به سمت بالا حرکت می کند.بافت موسیقی ایرانی یک بافت هموفونیک است.

    این بافت که از عدم محوریّت برخوردار است، به طور بسیار دقیقی در بافت خوشنویسی وجود دارد.

    چنانچه در هیچ صفحه ای و هیچ سطری حتی یک نقطه و یک حرف نمی توانیم ببینیم که مدار نقاط دیگر باشد.

    یعنی به نوعی ویژگی گرایش کثرت به وحدت و وحدت به کثرت درحال عمل است و بافتی بسیار فشرده و پر تزئین را ایجاد می کند و توجه به همه اینها آدمی را یاد نظریه حرکت و جوهریّه در حکمت متعالی می اندازد که هم زمان با اوج رواج موسیقی خسروانی و خط نستعلیق بوده است.

    در موسقی ایران محور گردش نغمات بسته نیست.

    مثلا اگر در فُرم «درآمد» از نُتِ فا شروع می شود و در پرده های دیگر دور می زند، مجدداً به «شاهد» از نُتِ سل باز می گردد.

    به تعبیری یک گردش کیهانی در آن وجود دارد.

    این دو گردش نغمه را در تمام دوایر خط نستعلیق نیز عیناً مشاهده می کنیم.

    در ارسالات خط و حرکت از سطح شش دانگ به نازکی غیر قابل ادراک و گردش نغمات، چشم و گوش به سوی بالاتر سوق داده می شود.

    این گردش و اوج گیری را در دستگاه نوا بسیار زیبا و دل انگیز می شنویم، درست مانند جهت ها در معماری ایران.

    پیچیدگی تقارن ریتیم و تأخیر در ایجاد آکسان ها و عدم ثبات اجرای زمانی و وزن های ریتمیک شکسته در موسیقی، درست مانند عدم رعایت اندازه های از پیش تعیین شده کشیده ها و فراز و فرودها در سطر و مفردات خوشنویسی است.

    با وجود یک مبنای وضع شده در خط نستعلیق، درخطوط اساتید صاحب نام و مقامی چون میرعماد مشاهده می کنیم که تنوع و تغییر در اندازه حروف و کلمات و وزن کلی خط وجود دارد .

    مثلا دایره های متصل از دوایر مفرد اندکی بزرگتر است.

    همچنین با ملاحظه قطعات فاخر میرزا غلامرضا اصفهانی که «سونگ» استاد بزرگ چین او را ژرفت ترین هنرمند همه دوران ها نامیده است و توجه به نهاد زیبای خط پارسی به نظرم موجود در آن پی می بریم.

    همین عنوان در موسیقی فاخر و اصیل ایرانی و نظم پوشیده درونی ملودی های آن مصداق پیدا می کند.

    این نظرم که حاصل عدم قطعیت است، مانند نظام کیهانی به فرآیندهای غیر قابل پیش بینی منتهی می شود.

    از این روست که از ارزشهای هنرهای ایرانی پس از گذشت سالیان کاسته نمی شود.

    چنین هنرهایی عاری از هرگونه طرحی که مبتنی بر (سوژه) باشد و از همین روست که با تجلی و خلق این هنرها، تاثیرات معنوی در کنار لذات مادی بر مخاطب اثر جلوه گری می کند.

    خوشنویسی به عنوان هنری مقدس در نسبت با حکمت معنوی ایرانیان از دیرباز تا دوران پرشکوه تصوف اسلامی قابل توجه است: ۵- دور گردش نغمات، انحنا و قوس های معماری و دوایر و منحنی خط نستعلیق به طور بسیار دقیق و اعجاب انگیزی به هم منطبق هستند.

    خوشنویسی به عنوان هنری مقدس در نسبت با حکمت معنوی ایرانیان از دیرباز تا دوران پرشکوه تصوف اسلامی قابل توجه است: بانگ گردش های چرخ است آن که خلق… با پژوهش در آثار به جا مانده در رسالات قدما و مراجع معتبری چون سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی، می توان آن چه را که در روح هنر قرن های سوم تا دهم هجری قابل شناسایی است، بررسی کرده و با نگاهی تطبیقی، آثار معماری، موسیقی و خطاطی این دوران در نسبت با حکمت معنوی را مورد تأمل قرار داد.

    این مسیر تنها در حوزه حکمت نظری طی طریق نمی کند، بلکه با پژوهشی دقیق تر می توان مبانی تصویری و زبان هنری آثار به جای مانده را مطرح نمود.

    طرح مبانی خوشنویسی ابن مقله بیضاوی که راوندی در کتاب راحه الصدور آورده است، آغاز مناسبی است تا تغییر روند هنر ایرانی با توجه به تشکیل سلسله های هنرمندان و خاندان های هنری در رابطه با سلاسل فقر و نیز روند این تغییر در نگاهی مختصر در قیاس موسیقی خسروانی (دستگاهی)، معماری و پیدایش خط نستعلیق پس از مکتب هرات و هم زمان شدن با حکمت صدرای شیرازی بررسی شود ایرانیان تا ظهور اسلام پیش از هزار و پانصد سال سابقه نویسندگی و کتابت داشته اند و همین سابقه و پیشینه، خواه ناخواه ایجاب می کرد که در فن کتابت و خوشنویسی و بلاغت پیش آهنگ باشند کتابخانه های باستانی سارویه در اصفهان که ابن ندیم خود به چشم دیده است و یا کتابخانه جندی شاپور نمونه هایی از این سابقه اند.

    آگوستین از قدیسین کلیسای کاتولیک، که خود نخست مانوی بود از توجه مانوی ها به زیبا نویسی و خط خوش آنها در کتابهایشان یاد کرده است.

    مانوی ها در زیبا نویسی اهتمام می ورزیدند و کتابهایشان را بسیار نفیس و زیبا تهیه می کردند.

    چهل هزار نسخه و قطعه از کتابهانه مانویان تورفان چین که اکنون در آکادی برلن و شماری دیگر در موزه گیمه فرانسه موجود است، دلیلی روشن بر این سابقه است.

    پارس نیز یکی از مراکز بزرگ کتابت و کتاب آرایی و نگارگری بوده است.

    این سنت تا دوران اسلامی همواره در سرزمین پارسیان پابرجا بود رمسعودی در مروّج الذهب یادآورد می شود که نسخه خطی و زراندود بر پوست در خاندانی زرتشتی در پارس دیده است که در آن به شرح احوال و چهره شاهنشاهان ساسانی در روز مرگشان پرداخته بود و چنانچه می دانیم قطب الخطاطین و واضع اقلام ستّه (خطوط ششگانه)، ابن مقله، از اهالی بیضاو پارس بوده و نیز مکتب شیراز یکی از نام آورترین خطوط ششگانه مکاتب نگارگری ایرانی است.

    پرفسور پوپ از شهر چاهک بزرگ در فارس یاد می کند که به خاطر خوشنویسانش شهرت داشته و نُسَخ نفیسی از قرآن می نوشتند.

    «عمرو» از خانواده عروه ابن عدیه برای هر قرآن هزار درهم می پرداخت و آنها را وقف مساجد در بلاد مختلف اسلامی می نمود در فرهنگ زبان نوشتاری واژه «خوشنویسی» را بسیار زیاد ملاحظه می کنیم.

    پیشوند خوش، خبر از عالمی معنوی می دهد و آن نیّتی است قلبی و مقدس در سیر و سلوک اهل معرفت.

    خوشی پس از آشکار شدن (ظهور عالم خفا) دست می دهد و بیرون از حوزه «قیاس» است، چون قیاس تکرار معلوم است و تکرار معلوم بازگشت به عالمی است که «حکما» آن را عالم ارسطویی نام نهاده اند یعنی همان چیزی که در حکمت هنر شرق جایی ندارد .

    در رسالات خوشنویسی به جای مانده مانند صراط السطور سلطانعلی مشهدی و مداد الخطوط خواجه میر علی هروی یا آداب المشق میر عماد قزوینی، در آداب خوشنویسی سخنانی زیبا آمده است ١- تعادل و توازن، ۲- تقارن و تشابه، ۳- صعود مجاز و نزول مجاز، ۴- دور و سطح، ۵- ترکیب و ترصیع، ۶- سواد و بیاض، ۷- تشرّف و تسلط، ۸- قوت و ضعف، ۹- دانگ و تجرید، ۱۰- جزء و کل، ۱۱- اذرسال و اتصال، ۱۲- صفا و شأن همه آنچه که آمده تجلیات حکمتی معنوی است همه خصایل برشمرده، هم ظاهری قابل رؤیت یا این جهانی دارند و مفهومی باطنی.

    به نوعی این اصطلاحات حکیمانه، هم شرح آن چیزی است که بر صفحۀ کاغذ رؤیت می کنیم و هم آن سیر بی آغاز و انجام کارگاه هستی.

    پس خطاط در حقیقت باید آراسته به ویژگی های نهاد هستی شود.

    در مقاله ای از «شمس تبریزی» می خوانیم که او خداوند را خطاط نامیده است.

    «آن خطاط سه گونه خط نوشتی…» و یا مولانا همین معرفت الهی هنرمندان را چه زیبا در بیان هنر موسیقی می آورد (مُشرف) شده باشند.

    بنابراین، اگر خوشنویسان حرفه خویش را بسیار مقدّس می شمردند، جای شگفتی ندارد، زیرا به قول پروفسور آنه ماری شیمل خوشنویسی به طریقی افعال قلم ازلی را بازمی تاباند بانگ گردش های چرخ است آنکه خلق می سرایندش به تنبور و به حلق نگارندگان رساله های خوشنویس در باب دوازدهمین مقام یاد شده یعنی صفا و شأن متذکر شده اند که این مقامی نیست که هر خوشنویسی بدان دست یابد و نادرند کسانی که به این وادی سهم عمده این استاد خوشنویسی، در متناسب کردن حروف و شیوه نگارش حروف بر مبنای «الفی» و اشکال هندسی است در تاریخ ایران در دوره اسلامی نقطه روشن موجود در نظام خوشنویسی، نظام زیبایی شناسانه ای بود که با نام ابن مُقله پارسی همراه است «الف» می تواند به بلندی ۵، ۷ و ۹ نقطه باشد.

    سر یک «ب» یک نقطه بلند دارد و کشش (مدّ) آن پنج نقطه است و نظایر آنها.

    رعایت این میزان های منطبق با هندسه مقدس از مهم ترین تاثیرات ابن مقله در خوشنویسی است.

    واژه مقدس از آن جهت است که در بسیاری از کتوبات کهن ایرانی، جنبه تقدیس به خود می گیرند.

    از این رو کمال خط را بر مبنای تناسب حروف با یکدیگر و بر اساس دوایر و سنجس نقاط و نه صرفاً شکل آنها می سنجند.

    هر آن که به خوشنویسی عشق می روزد این گفته ابوحیّان توحیدی را تصدیق می کند که گفت: ابن مقله پیغمبر خط است بدین سان نام وی نه تنها میان خوشنویسان، بلکه میان شاعران نیز ضرب المثل شده است شاعر مصری، ملک الشعرای شوقی، الف های خط ابن مقله را به ستون های الحمرا تشبیه کرده استخوشنویس با برقراری دانگ یا رعایت نقطه هاییی که چون «ذکری» دائم بدان متذکر است از موضوعیّت نفسانی خود بیرون می شود و این تذکر دائم به همراه موسیقی متداوم قلم که به آن تصرصر می گویند اثری را به وجود می آورد که به هیچ وجه از اعتبارات ذهنی شمرده نمی شود.

    بلکه حقیقتی است مجرد دوایر فارابی و ابن مقله بی شک بر اساس شیوه کهن طراحی و سنّت نیاکانشان استوار بوده است و ایشان فی البداهه آن را خلق نکرده اند اگر در سنت طراحی و زیبایی شناسی ایرانیان بنیادهای مشترک هنر ایارنی و هندی تأمل کنیم، کاربرد دایره و تربیع دایره را در مبنای تمام آثار هنری، بسیار آشکار می بینیم در هندسه مقدّس، تفاوتی باطنی میان دایره و مربع وجود ندارد، تربیع دایره از نظر هندسه دان، از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا از نظر وی دایره، فضای معنوی، نامرئی و محض را عرضه می کند، در حالی که مربع جهانی مرئی و قابل درک را ارائه می دهد هنگامی که هم گونی بین دایره و مربع ترسیم شد، «بیکران» می تواند ابعاد یا کیفیت های خود را از طریق «کرانه مندی» تعیین کند.

    هنر اسلامى آرامش بخش است هنر در ذات خود تجلیگاه وحدت است و این وحدت در پرتو اتصال روح هنرمند به روح کل عالم هستى شکل مى گیرد.امیراحمد فلسفى؛ خوشنویس؛ در گفتگو با خبرگزارى قرآنى با تائید مطلب فوق گفت: «هنر در ذات خود صرف نظر از این که دینى باشد یا غیردینى به نوعى وحدت گرایش دارد، در این راستا یک فرد مذهبى با دیدى مذهبى به دنیا نظر مى کند و همه هستى را در عین کثرتى که قابل مشاهده است منبعث از یک روح کلى مى داند و براى این کثرت ها وحدتى قائل است.»این استاد خوشنویس در ادامه توضیح داد: «شاید دنیاى امروز ما را به سمت کثرت ها پیش ببرد ولى در نهاد همه ما میل به وحدت که از آن با واژه «توحید» یاد مى کنیم به گونه اى ناخودآگاه ما را به سمت وحدت هدایت مى کند.» «فلسفى» درباره صحیح یا نادرست بودن اطلاق صفت اسلامى به هنر گفت: «هنر اسلامى یا هر نوع هنر دیگر که برخاسته از فرهنگ و تمدنى خاص باشد، اعتقادى صحیح است منوط به این که نخواهیم با این القاب محدودیتى براى هنر به وجود آوریم.»وى در ادامه سخنان فوق گفت: «البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که ما ناچار به تقسیم بندى هایى در هنر هستیم و این تقسیم بندى مى تواند در عرصه اعتقادات، محیط جغرافیایى، دوره هاى زمانى و...

    باشد و در مجموع هر هنرى مى تواند زیرشاخه هاى خود را داشته باشد بنابراین اطلاق هنر اسلامى به هنرهاى خاص مسلمانان امرى قابل قبول است.»این پیشکسوت هنر خوشنویسى درباره ویژگى هاى هنر اسلامى که ممیزکننده این هنر از هنرهاى دیگر است چنین اظهار داشت: «هر تمدنى داراى مشخصه هاى فرهنگى خاص خود است و هنر یکى از ارکان فرهنگ هر تمدنى به شمار مى رود.

    تمدن اسلامى به ویژه در دوره اى به اوج رسیده که تمدن هاى دیگر رو به افول بودند.» وى در ادامه افزود: «در عرصه هنر، معیارهایى براى شناخت هنر وجود دارد و هنر اسلامى به خاطر نمودهاى هنرى خود که بیشتر درونگراست و روح عرفانى در انسان مى دمد و به او آرامش مى دهد و از شکوه باوقارى نیز برخوردار است، معیارهاى خاص خود را دارد و به عنوان یک هنر مطرح قابل پذیرش است.»وى در خاتمه افزود: «هنر باید به انسان آرامش بدهد و هنر اسلامى این آرامش را به آدمى مى دهد و متناسب با نیازهاى جامعه امروز، طورى که از عیار هنر نکاهد و باعث ایجاد ملال هم نشود و نیز با تکیه بر پیام هاى حاوى آرامش و متانت و صلح و زیبایى که شاخصه هنر اسلامى است مى تواند پاسخگوى نیاز امروز بشر به صلح و دوستى باشد و درواقع انتشاردهنده یک پیام جهانى باشد

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

خط صینی خط سینی (Sini script) به خوشنویسی چینی اسلامی اطلاق می‌شود. گاهی نیز به خوشنویسی اسلامی چینی نیز گفته می‌شود که منظور تغییر در ضخامت و باریکی خط است. این خط معمولاً در مساجد چین بکار می‌رود و از معروف‌ترین خوشنویسان به این خط، حاجی نورالدین می‌گانگجیانگ است. خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن می سازد و از این رو با ...

خط : به بیان قرآن زبان و خط ودایعى‏اند الهى در انسان که آدمى با آن از اسماء الله حکایت‏مى‏کند و به معرفت الله نائل مى‏گردد (4) .آیات متعددى در قرآن ناظر بر مراتب فوق است: الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان (5) ،اقرء و ربک الاکرم الذى علم بالقلم،علم الانسان ما لم یعلم (6) ،ن و القلم و ما یسطرون (7) ،قال علم آدم الاسماء کلها یا آدم انبئهم‏باسمائهم فلما نباهم باسمائهم (8) . ...

تاریخچه خوشنویسی خوشنویسی یا خطاطی در اریام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته با تحول و نوآوری همراه بوده است اما در جهان سنتی، به دلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بوده است از زیبایی بصری آسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی تا درنهایت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز ...

پیشگفتار انجمن خوشنویسان ایران از سال 1329 با همت استادان بزرگواری چون زنده یاد سید حسین میرخانی و دیگر استادان والامقام نظیر شادروانان علی اکبر کاوه ، ابراهیم بوذری و سید حسن میرخانی ، با اهتمام زنده یاد دکتر مهدی بیانی محقق و استاد دانشگاه و تنی چند از عالی همتان فرهنگ خواه ، با همکاری وزارت فرهنگ و هنر وقت تاسیس و راه اندازی شد و نام کلاسهای آزاد خوشنویسی زینت بخش این خانه ...

مقدمه بیشتر افراد حتی دوستداران تمدن وفرهنگ باستانی ایرانی براین باورند که تاریخ تمدن وهنر ایران از 2500 سال پیش یعنی از زمان طلوع دولت هخامنشی آغاز شده است و پس از این دوران ساکنان فلات قاره ایران فاقد تمدن وفرهنگ اصیلی بوده اند . در صوریتکه بنیان تمدن وهنر هخامنشی بر پایه ی فرهنگی استوار بوده است که از چندین هزاره پیشتر در فلات قاره ایران وجود داشته است . درست است که چهره های ...

پیشگفتار مطالب این مجموعه با عنوان بررسی تزئینات ونقوش مسجد جامع یزد جمع گرد آوری شده و سعی بر آن بوده تا جایی که متون تاریخی باقیمانده و منابع و سوابق تاریخی مسجد جامع یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبه ها و تاریخ بنای آن و تغییرات ایجاد شده بر آن در طول سالیان، بپردازیم. اگر چه نقوش شکل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم می خورد ...

انجمن خوشنويسان ايران از سال 1329 با همت استادان بزرگواري چون زنده ياد سيد حسين ميرخاني و ديگر استادان والامقام نظير شادروانان علي اکبر کاوه ، ابراهيم بوذري و سيد حسن ميرخاني ، با اهتمام زنده ياد دکتر مهدي بياني محقق و استاد دانشگاه و تني چند از عال

ميدان امام در محل اين ميدان (قبل از آنکه شهر اصفهان به پايتختى صفويه انتخاب شود) باغى وسيع به نام نقش ‏جهان وجود داشته است. در دوره شاه‏ عباس اول، آن باغ را تا حدود امروزى آن وسعت داده و در اطراف آن مشهورترين و عظيم‏ ترين بناهاى تاريخى اصفهان ب

مقدمه در زمانی که ساکنان حجاز واطراف آن به خاطر موقعیت جغرافیایی خود از قافله ی تمدن عرب واپس مانده بودند و به چادرنشینی روزگار می گذراندند محمد (ص) به پیامبری مبعوث گردید و عربی که گمراه عبادت بت ها بود به سوی پرستش خدای یگانه هدایت شد. اندیشه های نهفته و فکرهای بکری که در سرما بود با راهنمایی های حضرت محمد به راه صحیح ایمان به خدای لایزال افتاد و اعتقادی که این مردم نسبت به ...

کاشی کاری کاشیکاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول