مقدمه
با توجه به موضوع پروژه در رابطه با نفوذ متقابل موسیقی ایران به غرب وخاورمیانه، سعی شده است که تأثیرات عوامل مختلف بر موسیقی ایرانی در زمانها ودورههای مختلف بررسی شود.
این عوامل در طول تاریخ داریا سه جنبه حذفی، کاهشی و ارتقایی میباشد.
با درنظرگرفتن این مطالب ابتدا به پیدایش موسیقی پرداخته شده است و موسیقیدر عهد باستان مورد پژوهش قرار گرفته است. در این راستا موسیقی یونان پایه موسیقیغربی و موسیقی ایران پایه موسیقی شرقی شده است.
پس از آن موسیقی ایران در دورههای مختلف تاریخ بررسی شده است و ازجنبههای تکنیکی و زیباییشناسی مورد پژوهش قرار گرفته است که تکنیک خود شاملآلات موسیقی و علم میشود.
در زمینه آلات موسیقی پس از حمله اعراب به ایران به علت اینکه اعراب از خودفرهنگ و تمدنی نداشتند، فرهنگ ایرانی را اقتباس کردند و در این راستا موسیقی ایران وآلات موسیقی ایران نفوذ شدیدی بر آنها داشته است.
ریشه اکثر سازهای اعراب از آلات موسیقی ایران گرفته شده است و آنها تنها بااضافه یا کم کردن سیم نام ساز را عوض کرده و آن را به خود اختصاص دادهاند.
در کشورهای دیگر مانند یونان، ترکیه، هند و... نیر آلات موسیقی ایرانی نقش بسیاراساسی داشتهاند. ایرانیها از نظر علمی در موسیقی بسیار پیشرفته بودهاند. فارابی، ابنسینا و.. از جمله اشخاص ایرانی بودند که در مورد موسیقی کتاب نوشته و کتب آنها بهزبان لاتین نیز ترجمه و در دانشگاههای اروپا تدریس میشده است. همچنین اولین مدرسهموسیقی توسط شخص ایرانی به نام زریاب تأسیس شد.
در زمینه زیباییشناسی نیز موسیقی ایران در دورههای مختلف تاریخ موردبررسی قرار گرفته است که این زیباییشناسی بر فرهنگ و جامعه تأثیرگذار میشود. دراین مورد نیز قدرت تأثیر، تحلیل میشود به صورتی که دورهای موسیقی ایران، تأثیرگذارو دورهای دیگر تأثیرپذیر بوده است و همچنین عوامل و شرایطی که باعث تأثیرپذیریموسیقی ایران از موسیقی غرب شده است مورد پژوهش قرار میگیرد.
از دوره قاجاریه به بعد موسیقی غرب نفوذ بسیار شدیدی بر موسیقی ایران داشتهاست، به گونهای که با استخدام اساتیدی چون موسیو لومر و موسیقی دانهایچکسلواکی، پیدایش شعبه موزیک نظام و دارالفنون، تأسیس هنرستانهای عالیموسیقی، تشکیل ارکستر، ورود گرامافون و دستگاههای ضبط و صفحه به ایران و...موسیقی غربی تأثیر خود را به طور مشهود بر موسیقی ایران پدیدار ساخته است.
سنت و سبک نیز که از المانهای زیر مجموعه فرهنگ میباشند، در موسیقی ایرانیبررسی شده است، به صورتی که با توجه به میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری موسیقیایران و پس از پیدا نمودن نقاط عطف آن با موسیقی دیگر ملل، به اصالت موسیقی ایرانپرداخته شده است، به طوری که فرم موسیقی ایرانی، ترانههای محلی و عامیانه، موسیقیفولکلور و... مورد پژوهش قرار گرفته است که در آخر به ارزش هنری موسیقی ایرانیمیانجامد.
فصل اول
تاریخ موسیقی ماقبل تاریخ
تاریخ موسیقی ماقبل تاریخ:
نخستین انسان ساکن غارها که با دمیدن در استخوانی توخالی از آن صدائی بیرونکشید، راه پرفراز و نشیب و پرماجرائی را آغاز نمود که به ارکستر سمفونیک امروزرسیده است.
از اسم و رسم مخترع موسیقی متأسفانه اطلاع دقیقی در دست نیست چه دفاترسجل احوال و همچنین ثبت اختراعات، ظاهراً در قرون ماقبل تاریخ چندان رواج نداشتهاست. بنابراین و به ناچار، محققین امروز مجبوراند در این باره به بررسی اشیائی کهباستانشناسان از دل خاک بیرون میکشند بپردازند و یا اشکال و خطوطی را که بردیوارههای غارهای قرون نخستین کشف شده است، مطالعه نمایند تا بلکه از این راهدرباره آغاز و ریشه موسیقی حدثی بزنند و یا فرضیهای به دست آورند. شاید روزی دراین باره اطلاعات ذیقیمتی در اختیار اعقاب کنجکاو خود بگذارند. ولی به هر حال، تاکنونحتی از اینکه کی و چگونه انسان، برای نخستین بار، زبان و اصوات ملفوظی اختیار کردهو به کار برده است اطلاعاتی در دست نمیباشد. به علاوه به درستی مشخص نیست که آیااجداد کهنسال ما، به آواز پیش از کلام و به رقص پیش از آواز پرداختهاند یا پس از آن؟
از تحقیقات انجام شده مشخص شده است که لذت حاصله از شنیدن برخی ازصداهای طبیعت مثل: وزش باد، ریزش آب، صدای حیوانات و غیره... منجر به برانگیختنانسان در تقلید صداها به یاری حنجره شده است.
بسیاری از متخصصین بر این باورند که پیدایش موسیقی از ریتم آغاز شد. ریتم بهصورت خالص یعنی رضایت وخوشی عزیزی که از ایجاد و یا شنیدن صدای سادهای کهبه فواصل معینی تکرار شود. احساس میشود. بدویترین موجودات نسبت به هر چیزیکه حالت نوسان و رفت و برگشت متناوب و درستی در برداشته باشد، حساسیت نشانمیدهد.
در هر صورت موسیقی دانان دوره غارها، در جستجوی آنچه که در پیرامون خود،به کار ایجاد صدا میآمد، برخاستهاند. ولی ظاهراً در بدو امر ایجاد صداهای ترسناکبیشتر از الحان خوش آیند، منظور اینان میبوده است.
اختراع و ساختن سازهای مختلف با آلات ضربی آغاز یافته و یک قطعه چوبتوخالی استخوان و جمجمه حیوانات و یک قطعه پوست گسترده، مهمترین عواملنخستین نمونه سازهای ضربی امروز را تشکیل دادهاند. موسیقی جاز امروز، که برخی ازآلات ضربی بومی از قبیل «وود بلوکس» (Wood blocks) «ماراکا»، «کلاو» و «توم توم»را مجدداً زنده کرده، از این راه از فاصله موجود بین مجالس رقص امروز و مجالس رقصعصر حجر، به حد محسوسی کاسته است. سیاهان آفریقای مرکزی با «تام - تام» وهندیان با گام طبلهای خود، در توسعه بخشی سازهای ضربی ارکستر انسان نخستین،تشریک مساعی مؤثری نمودهاند.
در امر اختراع و کشف سازهای دیگر، مسلماً تقدیر و پیش آمد، نقش مهمی داشتهاست. هنگامی که بدین نکته پی برده شد که با نفس آدمی میتوان جریان بادی ایجاد نمود،و با حس آن در لولهای و تراکمش بر جدار آن، اصوات معینی بدست آورد. یک مسئلهاساسی حل شده بود و باقی مسائل فرعی و کم اهمیت مینمود. از این پس، اجداد ما به تنوعشکل، حجم، قطر و جنس لولههای صوتی پرداختند و به تدریج دهانه لوله اصلاح شد. بهطوری که بر آن صفحه ظریفی (قمیش) افزودند که به صدای آن رنگ و جلای تازهایمیبخشید. کار تعبیه سوراخهائی بر لوله مزبور تکامل یافت، مخزنهای هوائی و ریههایمصنوعی که قویتر از ریههای آدمی بود ایجاد شد تا ارائه صداها بدون خستگی عملیباشد. بدین گونه اندک اندک سازهای زیبائی که در دست نوازندگان ارکسترهای امروزیمیبینیم به وجود آمد. اکثر سازهای بادی منجمله ارگ که در حقیقت نی انبان عظیمی بیشنیست، از چنین اصل و نسبی ریشه میگیرند.
در مورد سازهای زهی انسان ابتدائی اصل قابلیت ارتجاع را دریافت و آن را درسلاحهای شکاری خود مثل تیر و کمان به کار بست. او پس از پرتاب تیر متوجه صدائیمیشد که از نوسان سیم کمان در حال برگشت به حالت اولیه خود برمیخاست.
بدین گونه یک نوع «هارپ» یک سیمی کشف شد. پس از مدتی انسان ابتدائیسیمهای متعددی بر کمان خود بست و از آن، صداهای متعددی بیرون کشید و همین امربه اختراع سازهای «لیز»، «عو»، «سیتار»، «گیتار» و «هارپ» انجامید.
در ابتدا، به لرزه درآوردن سیمها فقط با عمل کشیدن آن صورت میگرفت و مدتیطول کشید تا لرزاندن آن به وسیله مالش رواج یابد. پس از آن کمان شکارچی ابتدائیاساس ساختمان «آرشه» را تشکیل داد. ساختمان این سازهای مقدماتی به تدریج رو بهتکامل رفت، اسلوبهای جدید استخوان، چوب، عاج، استعمال فلزات و افزودن«صندوقچههای طنینی» (Caissed de resonance) در صنعت ساختن آلات موسیقیتأثیری به سزا و فوری بخشید.
موسیقی در دورهها و مناطق مختلف و در میان تمدنها و آداب و رسوم گوناگون،پیوسته نقشی همانند به عهده داشته است.
عاشق دلخسته از تار های ساز خود میخواسته که وصف حالش را بنماید، طبل وشیپور حس جنگجوئی سربازان را به هیجان آورده و آواز جمعی وسیلهای برایسپاسگذاری به درگاه قدرتهای آسمانی بوده است.
سخن آخر
از آن زمان که بشر صورت هستی یافت و خود را باز شناخت خود به خود یکی ازبهترین و طبیعیترین سازهای موسیقی را که حنجره یا نای است به همراه داشت. از طریقآن گریه کرد، هندید، صدا تولید نمود و بالاخره صحبت نمود و پس از اندکی دیرتر آوازخواند و سپس طی مراحل، موسیقی را پدید آورد.
بعدها پس از صد سال به اولین ساز مصنوعی نیز پی برد که همان لولههای توخایبود که شبیه نای، با اندک دمیدنی در آن صدا به وجود میآمد، بشر وزن را از صداهایمنظم و مختلف طبیعت به دست آورد، آهنگ موزون در راه رفتن، ضربات نبض، نوایخوش آیند آبهای روان، سقوط آبشارها و فرود آمدن قطرات باران به روی آب و برگدرختان و امثال آنها که همگی حکم تعلیم دهنده بشر اولیه را داشتند.
همچنین ترس از عوامل طبیعی مانند رعد و برق و زلزله و طوفان و حتی تاریکی،عقاید دینی و مابعد طبیعه را به وجود آورد و انسان به یک قدرت مافوق که سبب کلیه ایناعمال و حرکات طبیعی است ایمان آورد و برای حفظ وجود خود و غلبه بر ترس به خدایانتوسل جست و در نتیجه برای پرستش آنان آوازهائی خواند که تدریجاً شکل سرودمذهبی به خود گرفت و آوازهای دسته جمعی برای عبادت درگاه الهی به وجود آمد.
در موسیقی غیرمذهبی هم، ابتدا رقص و آوازهای ضربی مورد توجه انسان قرارگرفت.
در هر صورت تحقیقاتی که به موسیقی ماقبل تاریخ صورت گرفته است کمتر حاکیاز تفوق قوم و ملت مخصوصی بر اقوام و ملل دیگر است و در همه تمدنها و دورههانقشی همسان ایفا کرده است.
فصل دوم
موسیقی در دنیای قدیم
پیدایش موسیقی:
انسان در میان اصوات طبیعت مانند صدای آبشار، ریزش باران، وزش باد، چهچهبلبل و... به دنیا آمد و مبانی موسیقی را از طبیعت آموخت. به تدریج انسان متوجه شد کهصداهای منظم در تنظیم کار و تهییج فعالیت او تأثیر دارند. از آن وقت برای حرکت دادنسنگ بزرگ با آوازهای موزون بر قدرت کار خود میافزاید.
ترس از عوامل طبیعی باعث پیدایش عقاید دینی شد به طوری که انسانها برای غلبهبر آن به خدایان متوسل شدند و عبادت آنها شامل آوازهائی بود که با مرور زمان بهصورت سرودهای مذهبی و آوازهای دسته جمعی درآمد.
در موسیقی غیرمذهبی انسان ابتدا به آهنگ رقص و آوازهای ضربی توجه کرد.
بشر ابتدا با ضربهای ساده مانند 4/3 و 8/6 که با قدمهای او هم وزن بود آشنا شد،سپس به ضرب 4/3 و 8/6 که هنوز هم از ریتمهای بسیار معمول روستائی است پی برد.آوازهای بدوی نیز از ضرب و نوای موسیقی به وجود آمد. به همین جهت میتوان گفت کهشعر و موسیقی و رقص تاریخ خود را از یک زمان آغاز کردهاند.
اقوام سفیدپوست آسیای غربی بیش از همه در پیدایش هسته موسیقی اهمیت دارند.
ابتدا کشورهای سامی مانند مصر، بابل، سومر و اسرائیل بنیان موسیقی راگذاشتند و در کشورهای آریائی، یونان و ایران بعد از آنها به موسیقی توجه پیدا کردند. ازنظر علمی یونان پایه موسیقی غربی و ایران اساس موسیقی شرقی را بنیان نهادند.
موسیقی سومریها:
قدیمیترین سازهای موسیقی در حفریات خرابههای اور واقع در بینالنهرین کشفشده است. این سازها از آثار قوم سومری است که 3000 سال پیش از میلاد مسیح در اینناحیه حکومت داشتهاند. نقش برجستهای که در داخل آرامگاه یکی از پادشاهان اور دیدهمیشود یک صحنه از رقص آن زمان (2700 سال پیش از میلاد) را با یک نوازنده چنگ وزنی در حال رقص مجسم میکند.
تحقیقات به دست آمده نشان میدهد که در عهد سومریان سه نوع رهبری برایسرایندگان موجود بوده است:
رهبری در سطح عالی، رهبری در سطح متوسط و رهبری در سطح پایین، کار اینسومی در درجه ناچیزی بوده است. رهبران سرایندگان سومری «گلماه» شخصیتاجتماعی بالائی داشتهاند و جایگاه مقدسی را اشغال میکردهاند. این رهبران سراینده،همانند آوازه خوانان کلیسای مسیحیت در اروپا، به شکل اصناف سازمان یافته، جایگاهخاصی را در مکتب خانه معبد به خود اختصاص میدادهاند. در این مکان بود که اسرارمقدس روحانی را میآموختهاند. اسراری دربرگیرنده آموزش دقیق الحان موسیقیائی کهفراگیریشان به زمان طولانی نیاز داشت.