الف: تاریخچه بروجرد
بروجرد از شهرهای باستانی ایران است که برخی ساخت آن را به منوچهر از سلسله پیشدادیان نسبت می دهند اما شواهد کافی در مورد شهر بودن آن از دوران ساسانیان موجود است. بافت معماری قدیم این شهر که نهایتا در دوران قاجاریه ساماندهی شده، بسیار زیبا بوده و نمونه هایی از آن هنوز باقی است. هسته اولیه بروجرد مشتمل بر دو کوی بزرگ با نامهای صوفیان و دانگه بوده است و بازارها، مسجدها و خانههای مجللی در آن وجود داشته است. بروجرد محصور به حصاری بزرگ بوده است که اطراف آن نیز خندقی قرار داشته است. آخرین بار قلعه بروجرد به دستور حسام السلطنه در دوره قاجار بازسازی شد
جغرافیا
بروجرد دارای آب و هوای سرد کوهستانی با زمستانهای پر برف و سرد و تابستانهای معتدل است. تعداد روزهای یخبندان در برخی از نقاط این ناحیه به بیش از 70 روز می رسد. بیشترین درجه حرارت در تابستانها 38 درجه و کمترین آن در زمستان 18 درجه زیر صفر برآورد شده است. این شهر در ارتفاع 1580 متری از سطح دریا و در 09/33 درجه شمالی و 08/48 درجه شرقی واقع میباشد. میزان باران سالیانه شهرستان بروجرد حدود 500 میلیمتر است که بیشتر در فصل بهار انجام می گیرد. در زمستان بارشها بیشتر به صورت برف است که ارتفاع آن در شهر بروجرد گاه تا یک متر و در کوههای منطقه گاه تا سه متر می رسد. (1)
1- مرکز گردشگری دانشجویان ایران
وجه تسمیه بروجرد
سعید نفیسی بروجرد را از شهرهای ساسانیان و اصل آن را بروگرد و ساخته از "بر" + "گرد" دانسته است که به معنای شهری است که گرد است و بر و میوه فراوان دارد. اشکانیان و ساسانیان شهرها را بیشتر با پسوند گرد میساختهاند همانند سوسنگرد، بروگرد و دارابگرد. عدهای نام درست بروجرد را ویرو گرد دانستهاند که به معنای شهر و ساخته ویرو شاهزاده اشکانی است. کوهی در غرب بروجرد با نام ولاش نیز یاد آور نام شاهان اشکانی است. اما معتبرترین نوشته ها، بروجرد را پیروزگرد دانستهاند که آن را به فیروز ساسانی منتسب میکند.
یزدگرد سوم پادشاه ساسانی پس از شکست از اعراب به منطقه بروجرد گریخت و سپاهیانش در آن محل بر + او + گرد آمدند و به این ترتیب نام این محل بَروگرد شد. در کتابهای تاریخی از بروجرد با نامهای گوناگون نام برده شده است مانند بَروجرد، برجود، فلوجرد، اردکرد، یزدگرد، ولوگرد. بروجرد امروزه با نامهای وروگرد vorugerd (لری)، بروگرد borugerd(روستایی)، ووری یرد vuriyerd (گویش بروجرد) و بروجرد borujerd (نام رسمی) آن شناخته میشود.(2)
2- سایت اینترنتی شهرداری بروجرد
ب: تاریخچه نقاشی:
با توجه به تاریخگذاری نقاشی های غار، اینکه آنها ابتدایی ترین نقاشی های ترسیم شده توسط انسان است نمی توان بر آن پاسخی روشن داشت. چرا که از طرفی بسیاری از این نقوش تحت تاثیر عوامل متعدد طبیعی از میان رفته و از طرف دیگر شاید بسیاری از این نقوش تاکنون توسط انسانهای معاصر از دل غارها کشف نگشته اند.
قدیمی ترین نقاشی های باقی مانده به بیست هزار سال قبل از میلاد مربوط به اقوام کوچ نشین است. نقشهای این دوره بیشتر تصاویر انتزاعی بسیار ساده از مراحل شکار و یا رقص های دسته جمعی تشکیل می دهد. بعد چندین هزار سال در پی تحولات اجتماعی در اقوام اولیه نقوش بسوی نوعی طبیعت گرایی و واقعیت پردازی تکامل یافت وهنرمند نقاش با بکارگیری رنگ و استفاده از سطوح و ناهمواری صخره ای به نقوش رنگین و برجسته دسترسی یافت، از این دسته غار آلتامیرا Altamire " " در شمال اسپانیا و غار لاسکو "Lascavn " را می توان نام برد.
غار میرملاس و دوشه از جمله غارهای ایرانی هستند که درآنها نقوش متعلق به پیش از تاریخ ترسیم شده است.
پس از نقاشیهای غار مهمترین عرصه را می بایست نقاشیهای روی ظروف سفالی دانست. سفال منقوش از دوره فلز در فلات ایران ونیزکوههای غربی ایران گسترش یافت. انتشار این سفالها از یک سو با منطقه کشاورزی پیرامون انتهای شمالی کوهپایه مرکزی واز سوی دیگر با دورهای وسیع و حاصلخیز در کوههای زاگرس منطبق است، این نوع سفال در منطقه مرکزی در محلهایی نزدیک کاشان، قم، ری، ساوه، تپه حصار دامغان ونیشابور و همچنین در سواحل دریای مازندران در غار هوتو پیدا شده اند، در نواحی شمال زاگرس، در تپه حاجی فیروز رالماتپه در دره سلدوزآذربایجان بدست آمده است.
در دوره های بعد در هنر فلزکاری ایجاد نقش بصورت برجسته کاری و یا حکاکی شده حکایت بر این موضوع است. در دوره هخامنشیان جهت تزئینات بنا از رنگ به شیوه های متفاوتی استفاده شده است. از روی حجاریهای تخت جمشید مشخصات فنی بکار رفته شده بر روی حجاریها را روشن کرده است.
نقاشی بدست آمده از حاجی آباد داراب قسمتی از این یک نقاشی دیواری است که با تکنیک رنگهای آبرنگ نقاشی می کرده اند. در این دیوار نگاره پرتره مردی نقاشی شده که در شکل بیضی محصور می باشد.
اولین مکتب نقاشی مینیاتور اسلامی را می توان متعلق به زمان سلجوقی دانست لازم به تذکر است که صنعت نقاشی روی ظروف سفالی در زمان سلجوقی به کمال ترقی رسید و روی دیوارهای گچی نیز نقاشی شد.
در نقاشی ایران سه سبک مهم بر سر کار آمد که از آنها به این ترتیب می توان نام برد:
مکتب مغولی در قرن هفتم و هشتم هجری
مکتب تیموری و خصوصا" مکتب هرات در قرن هشتم و نهم هجری
مکتب صفوی در قرن دهم و یازدهم هجری
نقاشی عهد صفوی بعد از فتح هرات بوسیله شاه اسماعیل بوسیله کمالدین بهزاد نیز به دربار صفوی انتقال یافت و تا آخرعمر به کارنقاشی مشغول بود و در شروع سلطنت شاه طهماسب در گذشت.
شاه طهماسب که خود نقاشی را می دانست نقاشان را مورد حمایت قرار داد و مقام و مرتبه ای بالا بر آنان قائل شد.
در دوره شاه عباس صفوی هم یک مدرسه نقاشی در اصفهان تاسیس شد، در همین دوره نقاشان ایرانی تحت تاثیر هنر اروپا به ساختن مناظر و تصویراشخاص پرداخته و از سبک مینیاتور ایرانی فاصله گرفتند.
آثاربجای مانده از دوره قاجار بیشترنشاندهنده ی تقلیدی است از فرهنگها و شیوه های فرنگی که برطبق سلیقه ایرانی تغیر یافته اند و بتدریج شخصیت یافته اند.
مختصری بر تاریخچه پیدایش نقاشی رنگ و روغن :
تاریخ دقیق اینکه بگوییم اولین بار روش رنگ و روغن چه موقع ، در کجا و توسط چه کسی به خدمت گرفته شده شاید تاریخ گرفتار تردید و ابهام گردد. با این وجود گفته شده که ((یونانی ها و رومی های قدیم از روش رنگ و روغن اطلاع داشته اند وگاه از ترکیب موم و روغن به عنوان بست رنگها برای ایجاد تابلوها استفاده می کردند)).(3)
اغلب پژرهشگران ((استادان نقاش شمال اروپا (فلاندر ) نظیر جیووانی وان ایک (Giovnni van Eyck) ازهلند ودیگر نقاشان معاصر وی را از نظر فنی پدران نقاشی رنگ و روغن امروزین می دانند زیرا آنان بوده اند که امکانات هنری ماده روغن به جای مخلوط آب و زرده تخم مرغ (Tempera) را به شکل گسترده ای در آثارشان به کار برده اند و در واقع از این زمان به بعد است که تکنیک رنگ و ورغن در مناطق دیگر اروپا رواج یافته و وسیله اصلی کار هر هنرمند نقاش می گردد)).(4)
در ایتالیا نقاشانی همچون جوتو (Giotto) ، پیرو دلافرانسسکا (piero della) Francesco) )آنتونلادی مسینا Antonella de messina) ) پایه گذران نقاشی رنگ و روغن معرفی شده اند.
3- آقاجانی، حسین، نقاشیهای تصویر رنگ و روغن با لایه تدارکاتی قرمز، مجله اثر، شماره 9،8،7، نشر سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران1361، صفحه 165
4- رضایی، مسعود، مطالعه و بررسی آثار استاد آقا ابراهیم، پایان نامه، دانشکده پردیس، دانشگاه هنر، 1374، صفحه 22
مختصری بر تاریخچه پیدایش نقاشی رنگ و روغن در ایران:
آشنایی ایرانیان با تصاویر اروپاییان و نقاشیهای آنها مربوط به اوایل قرن دهم هجری قمری می شود.(5)
در ایران و شاید بتوان گفت درخاورمیانه وآسیا کمتر از روش رنگ و روغن استفاده شده است وعلت اصلی آن شاید در نظر گرفتن عامل اقلیمی باشد. در سرزمین ایران به علت خشک بودن آب و هوا در اغلب مناطق ، بیشتر از روش آبرنگ ( رنگ + بست محلول در آب ) بهره گرفته شده است.(6)
اکثر پژوهشگران و هنردوستان ایران ، عصر فتحعلی شاه را بیش از هر دوره ای سرزمین نقاشی دانسته اند. البته حمایت شاه از نقاشی بیشتر از خود پسندی وی ناشی می شود تا درک زیبایی شناختی.
هنرمندان دربار سراسر وقت خود را به ترسیم تصاویری از فتحعلی شاه واغلب به رنگ و روغن و در اندازه واقعی می گذراندند. گرچه نقاط ضعفشان آن قدر هست که مخالفت بسیاری از شیفتگان مینیاتورسازی تیموری و صفوی را برانگیزد. نقاشی دوره قاجار مستقیما"در امتداد حجاری دوره هخامنشی و ساسانی قرار دارد. یعنی ارضاء کننده کبرگران پادشاه و القاء کننده شکوه و وقار و عظمت.
مسلما نقاشی به این فکر نبوده که از حجاری های بیستون و طاق بستان الهام بگیرد. لیکن روح واحدی به فاصله 12 قرن راهنمای هر دو هنرمندست».(7)
در دوره قاجار به علت تاثیرهنرمندان از غرب تکنیک وشیوه رنگ روغن رواج بسیار داشته و به دو روش اجرا می شده یا ابتدا بر روی بوم پارچه ای اجرا و
5و6- آقاجانی، حسین، نقاشیهای تصویر رنگ و روغن با لایه تدارکاتی قرمز، مجله اثر، شماره 9،8،7، نشر سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران1361، صفحه 165و 167
7- رابیسون، ب.« نگارگران دربار فتحعلی شاه » نگاهی به نگارگری ایران در سده های 13،12 ، ترجمه کلودکرباسی، انتشارات دفتر مخصوص شهبانوی ایران، جلد اول، 1354، صفحه 14
سپس بر روی دیوار و محل مورد نظر نصب می شده و یا مستقیماً بر روی دیوار و محل مورد نظراجرا می شده اند. در روش دیواری برای ایجاد لایه زمینه گاهی از جهت اشباع دیوار از روغن خشک شونده و یا سریشم استفاده می شده و گاهی از یک لایه رنگ به عنوان لایه تدارکاتی و زمینه بصورت یک دست برروی دیوارکشیده و پس از خشک شدن برروی آن نقاشی می کرده اند.