مقدمه :
انقلاب اسلامی که در هزار و چهارصد و بیست و سه سال پیش به دست توانای پیامبر اسلام محمد بن عبدالله ( ص) صورت گرفت به حق می توان ادعا کرد که نفخ صوری بود در کالبد مردگان و محرومان تاریخ ، حیات و زندگی نوینی بود در تاریخ بشریت ، با کمال قدرت و بالندگی در کمتر از نیم قرن جهان آنروز یعنی آسیا ، آفریقا اروپا را روشن و از خواب جهالت و گمراهی بیدار نمود .
انقلاب اسلامی و تمدن ایجاد شده بوسیله آن گر چه در عهد مامون عباسی یعنی آغاز قرن سوم در اوج شکوفائی بود لکن اگر رهبری این انقلاب و تمدن بزرگ از مسیر خودش منحرف نشده بود در مدت دویست و پنجاه سال یعنی هنگام وفات حضرت امام حسن عسکری (ع) امام یازدهم می توانست دنیای اسلام را یکپارچه و متحد به سوی کمال ترقی و تعالی سوق داده و امروز گرفتار مذاهب متعدد و متفرق اسلامی نبودیم گرفتار مسئله و هابیت منحرف و مخرب نبودیم ، استکبار جهانی نمی توانست از مسئله شیعه و سنی سؤ استفاده نماید ، جهان اسلام با بیش از یک میلیارد مسلمان از ناحیه رهبران ناصالح و وابسته به شرق یا غرب ضربه های مهلک و جبران ناپذیر نمی خورد و اسرائیل غاصب تثبیت نمی شد معذالک در راستای 14 قرن گذشته مکتب مقدس اسلام به خاطر حقانیت و همراه بودن او با فطرت انسانی سر پا مانده است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره آوازه اسلام در جهان طنین انداز شده است .
دوباره ملتهای اسلامی به هویت اسلامی خویش بازگشت می کنند در این ده سال که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته با رهنمودهای پیامبر گونه رهبر فقید انقلاب اسلامی امام خمینی قدس سره - الشریف و با موضع گیری های قاطعانه آن حضرت و با فتوای وجوب اعدام سلمان رشدی کافر ، مسلمانان جهان جرات و شهامت ابراز وجود پیدا کرده اند که در راهپیمائیهای آنان به حمایت از فتوای امام واخیرا تظاهرات به خاطر حفظ حجاب اسلامی دختران مسلمان چه در ترکیه و چه در فرانسه این معنی آشکار گردید ، امام اگر چه از بین امت اسلامی رفت و با دلی آرام و مطمئن به سوی جایگاه ابدیش پرواز کرد ، ولی رهنمودهای لازم را برای همه مسلمانان و به ویژه ملت رشید و مسلمان ایران در ضمن وصیتنامه 29 صفحه ای خود ارائه نمود که هزاران نسخه در قطع های مختلف از آن در کشور منتشر و در دست همگان قرار گرفت و پس از انتشار وصیتنامه سیاسی الهی آن حضرت دانشگاه آزاد اسلامی تصمیم گرفت جهت فراموش نشدن یاد آن رهبر فقید و بهره گیری لازم از رهنمودهای ارائه شده آن پدر مهربان و آن معمار انقلاب اسلامی ، وصیتنامه بصورت کتابی مدون در پیرامون انقلاب اسلامی و ریشه های آن و شرح فشرده ای بر فرازهای آن ، در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی سراسر کشور تدریس شود .
معنی اصطلاحی انقلاب و اقسام آن :
به نظر می رسد که ابتدا انقلاب و اسلام تعریف شود گر چه هر دو واژه و کلمه با اینکه عربی است بسیار مانوس و آشنا برای ملت مسلمان ایران و بلکه برای همه کسانی است که در این مدت با انقلاب اسلامی از طریق رسانه ها و نوشته ها آشنا شده اند .
انقلاب به معنای لغوی دگرگونی - حالی به حالی شدن چیزی - بازگشت و به معنای روشن تر ، پذیرش دگرگونی است زیرا قلب به معنای واژگون کردن و زیر و رو کردن است و انقلاب به معنی پذیرش دگرگونی است مثل اینکه چیزی به خاطر علل و عواملی دگرگونی را بپذیرد که البته پس از پیدایش علل و عوامل پذیرش حتمی است مثل دگرگونی مایعی به مایع دیگر برگشتن شراب به سرکه گر چه هر دو مایعند ولی اولی دارای خواص و آثار و احکامی بوده که پس از انقلاب و تبدیل تبدیل به سرکه آن خواص ، آثار و احکام عوض شد ، بنا بر آنچه ذکر شد معنای انقلاب از نظر لغت و به ویژه زبان قرآن کریم روشن شد . معنای انقلاب در اصطلاح : سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه فرسوده و جایگرین کردن آن با نظام اجتماعی نو و مترقی و به عبارت دیگر سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه و فرسوده و سرنگونی حکومت طبقه یا طبقات رو به زوال و ارتجاعی و جایگزین کردن آن با نظام اجتماعی جدید و پیشرو ، و حکومت طبقه یا طبقات پیشرو و بالنده است .
و معنای انقلاب اجتماعی : دگرگونی در ساخت اجتماعی جامعه ، تحولی که به تغییر رژیم و ساخت سیاسی محدود نمی شود و تا زیر بافت اجتماعی گسترش می یابد .
انقلاب روحی را به معنای : پیدایش انسان نو از نظر اندیشه ، شیوه عمل ، عواطف و احساسات و آرمانها گرفته اند . بعضی انقلاب اسلامی را تغییر حاکمیت طاغوت ( هر تجاوزگر یا هر معبودی غیر از خداوند) به معنی استقرار الله معنی کرده اند انقلاب اسلامی یک انقلاب سیاسی یا دگرگونی اجتماعی محض نیست ، بلکه تجدید حیات اسلام را در تمام وجوه و ابعاد در نظر دارد و متضمن بازگشت به اصول اساسی اسلام است .
شهید مطهری می گوید : انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یک سر زمین علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب ، به بیان دیگر : انقلاب از مقوله عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم به منظور استقرار وضعی دیگر .
به این ترتیب معلوم می شود که ریشه هر انقلاب دو چیز است ، یکی نارضائی و خشم مردم از وضع موجود . و دیگر آرمان یک وضع مطلوب ، شناختن یک انقلاب یعنی شناخت عوامل نارضائی و شناخت آرمان مردم .
آنچه به عنوان معنای اصطلاحی آورده شد بدون تردید با قطع نظر از دیدگاه اسلام است لکن بدان معنا نیست که معنای انقلاب اسلامی کلا متضاد و مباین با این معنای انقلاب است ، چه بسا بعضی از این مفاهیم یا همه آنها رد انقلاب اسلامی باشند منتها به علاوه اسلام به آن خواهیم پرداخت .
معنای اسلام -آیات 19 و 125 سوره مبارکه انعام
با توجه به کلمه اسلام که در قرآن کریم بطور گسترده بدان اشارت رفته است و بهترین و مناسبترین آیات با مقام بحث شاید آیه 19 سوره مبارکه آل عمران باشد : ان الدین عندالله الاسلام: دین محققا نزد خداوند دین اسلام است و آیه مبارکه 125 سوره انعام است : فمن یر د الله ان یهدیه یشرح صدر اللاسلام : کسیکه خداوند ارداه راهنمائی او را فرموده باشد سینه اش را برای پذیرش اسلام باز می کند ، و همچین آیه 22 از سوره مبارکه زمر : افمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه : آیا آن کسیکه خداوند سینه اش را برای پذیرش اسلام باز کرده است او بر راه روشنی از طرف خدایش قرار ندارد ؟
و با توجه به اینکه اسلام و یا دین اسلام عبارت از مجموعه ای از اصول اعتقادی و فروع عملی اعم از عبادات ، معاملات و سیاسات و اخلاقیات و اجتماعات است انقلاب اسلامی معنای خاص خودش را خواهد داشت غیر از آنچه مصطلح در جهان مادی و استکباری است .
طلوع اسلام و پایان نابسامانیها
اکنون می بینیم که اسلام چگونه با برپائی انقلاب همه جانبه درونی ، اجتماعی و سیاسی ، اوضاع نابسامان را به سامان آورد و چگونه به سرعت جای خودش را در جهان باز و تثبیت کرد .
پیامبر بزرگ اسلام در سنه 609 میلادی آنطوریکه جرجی زیدان می گوید مبعوث به رسالت گشت و در آنوقت چهل سال تمام از عمر مبارکش گذشته بود ، باز هم او می گوید در سنه 611 میلادی در غار حراء اولین وحی و سوره قرآن بر او نازل گشت که همان سوره علق باشد که بعد از بسم الله امر و فرمان قرائت و خواندن بر او نازل شد و فرمود : بخوان به نام خدایت ، آن خدائیکه جهان را آفریده و انسان را از آبی گندیده آفرید بخوان و حال اینکه خدای بزرگوار تو کسی است که نوشتن با قلم را تعلیم انسان نمود و به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست : و بنا به نقل یعقوبی فردای آن روز که اولین پیام خدا بر او نازل گشت ، جبرائیل پیامبر را دید که جامه بر خود پیچیده و استراحت می کند دومین سوره را بر او نازل کرد و بعد از بسم الله مخاطب شد : ای گلیم به خود پیچیده به پاخیز و مردم را بترسان و خدایت را تکبیر بگو ، و جامه ات را تطهیر نما ، و از گناه و پلیدی دوری نما ، به نقل یعقوبی ، پیامبر اسلام سه سال در مکه امر رسالت را پوشیده میداشت فقط خدیجه و علی بن ابیطالب و زید بن حارثه به او گرویده بودند و سپس خدای عزوجل او را امر فرمود تا رسالت خویش را آشکار سازد پس از دعوت خود را علنی ساخت .
ایجاد انقلاب روحی بوسیله پیامبر
هدف بعثت پیامبر اسلام بطور فشرده روشن شد . که اولا از نظر فردی با خواندن آیات خداوند بر مردم تزکیه وپالایش جان مردم از بدیها و ایجاد انقلاب در فکر و اندیشه آنها است .
لذا به دنبال تزکیه ، تعلیم کتاب و حکمه بیان شده زیرا مردم پیش از آن در گمراهثی روشنی بودند ثانیا از نظر اجتماعی انقلاب سیاسی بود که با ایجاد حکومت الهی حاکمیت طاغوت را نابود و در سایه حکومت الله دادگری و دادگستری نماید و لازمه آن انقلاب اجتماعی می باشد که در سایه برقراری حکومت الله روابط و اخلاق اجتماعی مردم بر اساس دستورات خداوند و پیامبر تنظیم می گردد .
با توجه به تقسیثم انقلاب روحی همچنانکه در آغاز بحث آورده شده معنای آن بحسب آنچه ذکر شد : پیدایش انسانی نو از نظر اندیشه ، شیوه عمل ، عواطف و احساسات آرمانها بود .
می توانیم بطور جزم ادعا نمائیم که پیامبر بزرگوار اسلام در آغاز دعوت دست به ایجاد یک انقلاب روحی در یمان مردم زد که ما این مدت را به زمان سازندگی و زمینه سازی برای انقلاب سیاسی و اجتماعی تعبیر می نمائیم و این مدت دقیقا ده سال طول کشید با توجه به اینکه تبلیغ علنی پس از گذشت سه سال از بعثت آن حضرت شروع شد ، و آنقدر کلمات آن حضرت نافذ بود که افراد غیر معاند تا دعوت را می شنیدند می پذیرفتند به حدی که کفار قریش با راهنمائی ولید ابن مغیره مخزومی که بزرگ و خردمند آنها به حساب می آمد گفتند ساحر است .
پی ریزی نظام اسلامی بر محور امامت و ولایت
پس از اینکه یاد آور شدیم که در آغاز دعوت علنی پیامبر اسلام انقلاب روحی و تزکیه افراد وجهه همت و نظر پیامبر اسلام بود و پس از ایجاد دگرگونی روحی و ساختن افراد و آماده سازی زمینه دست به انقلاب سیاسی و اجتماعی زد ، پیامبر اسلام (ص) پس از هجرت دست به تشکیل حکومت زد که معنای آن حاکمیت الله و قواعد و قوانین اسلام بود و قهرا نفی نظامات غیر الهی بود گر چه ما گفتیم نظام مشخصی در جزیرالعرب حاکم نبود ، بلکه نظام قبیله ای و اشرافیت جاهلی حاکم بود چرا در ایران و روم دو نظام پادشاهی حاکم بود که مبتنی بر دیکتاتوری بود ، حاکمیت نظام اسلامی روشن بود که با همه اینها مخالف و همه را طرد و نفی می کرد از این رو هم همه با این انقلاب مخالفت می کردند و بهرحال پیامبر اسلام با کمک خداوند و مومنین که به او گرویدند حاکمیت ایجاد کرد ، خداند به او فرمود : آن خداوند است که شما را با یاری خود و بوسیله مومنین نصرت می کند .
پیامبر بزرگوار اسلام با انتخاب 12 نفر بعنوان نقیب از اوس و خزرج و سر پرستی دادن به آنها اختلاف دیرینه بین اوس و خزرج را رفع و با تلاوت وحدت بخش و اتحاد آفرین قرآن اتحاد کلمه بوجود آورد : همه تان به ریسمان خدا چنگ بزنید و پرآکنده مشوید نعمت خداوند را بر خودتان به یاد آورید ، در وقتی که دشمن همدیگر بودید بین دلهای شما الفت برقرار کرد و به سبب نعمت خداوند ( یعنی راهنمای شما بدین حق و گرویدن شما به آن ) برادر همدیگر شدید .
ریشه های انقلاب اسلامی
منظور از ریشه های انقلاب علل و انگیزه هائی ست که باعث به حرکت در آمدن مردم گردید و آنها را به طغیان و عصیان علیه حاکمیت موجود وادار کرد تا انقلاب محقق و پیروز گردید . ما در آغاز که انقلاب را معنا کردیم گفتیم معنای و تعاریفی که برای انقلاب شده با اینکه با قطع نظر از دیدگاه اسلام است ولی بدان معنا نیست که تضاد و تباین با تعریف اسلامی آن داشته باشد چه بسا همه آن مفاهیم در انقلاب ما موجود است بعلاوه مفهوم اسلامی ، حقیقت مطلب هم همین است و ما به خواست خداوند در فصل ماهیت انقلاب مفصل در این زمینه بحث خواهیم کرد .
همه جانبه بودن انقلاب اسلامی
بطور خلاصه باید گفت همچنانکه انقلاب اسلام در عصر طلوع اسلام انقلابی همه جانبه یعنی هم انقلابی سیاسی زیرا یعنی هم انقلابی روحی و درونی بود و هم انقلابی سیاسی زیرا حاکمیت موجود را نابود کرد و حاکمیت الله را برقرار ساخت وهم انقلابی اجتماعی و هم انقلابی اقتصادی ، پس می توانیم ادعا کنیم که ریشه های انقلاب یعنی عوامل و عللی که باعث انقلاب شد همه اینها بوده است ، نابسامانیهای اقتصادی و حیف و میل بیت المال به وسیله دربار و ایدی آن ، دست و پا زدن بقیه مردم در فقر و رنج و فلاکت ، سلب آزادیهای مشروع مردم و برقراری حکومت پلیسی به وسیله ساواک مخوف شاه ، وابسته شدن کشور به غرب و از بین رفتن استقلال سیاسی کشور و تحقیر مردم که نمونه بارزش مسئله کاپیتولاسیون بود .
ریشه دینی
در راس همه انگیزه ها به خطر افتادن دین و مبانی احکام دین مردم بود که بر اثر جریحه دار شدن عواف دینی و احساس عصیان واداشت و ما اول از همین انگیزه و عدالت شروع می کنیم .