-1 مقدمه :
ایران کشوری است که اقتصاد آن همواره بر کشاورزی و دامپروری مبتنی بوده، ساختارهای اقتصادی اجتماعی، فرهنگی، سنتی و زیر بنایی آن طی قرن های طولانی تاریخ همواره حول محور اصلی کشاورزی و شبانی شکل گرفته و با آنکه از اوائل قرن بیستم با کشف منابع سرشار نفت و از اواسط این قرن با افزایش فعالیت های صنعتی، از این دو منبع اقتصادی بهره فراون داشته، معهذا هنوز هم حضور و فعالیت بیش از 50 درصد جمعیت در بخش کشاورزی نشان از اهمیت این بخش در اقتصاد کشور دارد. سرعت رشد جمعیت، کمبودهای غذایی موجود و مشکلات جهانی غذا، بر اهمیت توجه و لزوم توسعه این بخش در کشور می افزایند و وجود منابع گسترده آب و خاک و پتانسیل های مناسب افزایش تولید، امکانات زیادی را در اختیار کشور قرار می دهند تا با تجهیز منابع و استفاده موثر از دست آوردهای علمی و عملی افزایش تولید در جهت تحقق خودکفایی محصولات اساسی و رفع نیازهای غذایی و صنعتی جمعیت رو به افزایش کشور مورد استفاده قرار گیرند.
سوابق کاربرد و بهره گیری موثر از منابع آبو خاک کشور به قرن های طولانی گذشته بر می گردد، که عمق اعتقاد و توجه مردم رابه پیشرفت کشاورزی مشخص می کند. ایرانیان قدیم احیاء زمین – آبیاری – تخم افشانی – درختکاری را در چارچوبهای اعتقادی خود قرار داده- پاکیزه نگاه داشتن آب و خاک رکن اساسی آئین خود می دانستند و کاشتن گندم را با فشاندن راستی و صداقت تشبیه می کردند.
پایه های اقتصاد بسط و گسترش اسلام نیز بر مبانی توسعه و رواج و رونق کشاورزی استوار بوده و سرزمین های بزرگ اسلامی با وحدت دین و زبان،در بسط و گسترش نوآوری های کشاورزی سهمی فراوان داشته است. با آنکه هنوز هم آثار آبادانی و رواج رونق کشاورزی در بسیاری از آثار و تمدن های این کشور مشاهده می شود، معهذا به لحاظ وسعت سرزمین – وقوع کشمکش ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، کشاورزی کشور طی قرون متمادی از رشد لازم برخوردار نشده و تنگناهای بسیاری سد راه توسعه و ترقی لازم آن بوده است. در دوران قبل از وقوع انقلاب اسلامی با توجه بیشتری که به امر صنعتی شدن کشور معطوف شده بود از امکانات گسترده آب و خاک بالقوه کشور استفاده موثری در جهت رشد و شکوفایی بخش کشاورزی بعمل نیامد و نتایج این بخش در مقایسه با سایر بخش های اقتصادی بویژه بخش های صنعت و خدمات از رشد کمتری برخوردار شد.
از دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون نیز به لحاظ مشکلات مالی – اقتصادی و اجتماعی کشور، وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله – حصر اقتصادی- مشکلات سرمایه گذاری و محدودیت های موجود در بهره گیری از علوم و فنون و تکنولوژی های پیشرفته تحول مورد انتظار در امر کشاورزی کشور صورت نگرفته و با وجود افزایش قابل ملاحظه ای که عملکرد بعضی از محصولات کشاورزی حاصل شده، معهذا در اثر رشد سریع جمعیت روزبروز بر نیازهای غذایی کشور نیز افزوده تر گردیده است و هنوز هم بخشی از نیازهای غذایی جامعه از طریق واردات تامین می گردد. با این همه هنوز جایگاه بخش کشاورزی در اقتصاد کشور، از اهمیت و ویژگی خاصی برخوردار است. در حال حاضر یک پنجم تولید ناخالص ملی (GNP) و یک چهارم تولید ناخالص داخلی (GDP) یک سوم سطح اشغال – یک دوم حجم صادرات غیر نفتی و چهار پنجم نیازهای غذایی کشور را بخش کشاورزی تامین می سازد و به عنوان بخش عمومی زمینه ساز توسعه سایر بخش ها و شکوفایی اقتصاد کشور می باشد.
بدون شک شناخت مشکلات و بررسی منابع و امکانات توسعه کشاورزی در کشور فرصت های لازم را در اختیار تصمیم گیران مملکت قرار خواهد داد تا در جهت تخصیص منابع و تامین امکانات توسعه الزامی این بخش اقدام کنند و زمینه های پیشبرد هدفهای این بخش را که اساس استقلال سیاسی و اقتصادی آینده کشور خواهد بود فراهم سازند.
2-1 شرح و بیان مساله پژوهش:
بخش کشاورزی در یران بزرگترین بخش اقتصادی پس از خدمات است که حدود 20 درصد تولید ناخالص ملی و سهم عمده ای از صادرات غیر نفتی را به خود اختصاص داده است و همچنین محل اشتغال بخش وسیعی از جمعیت کشور است و به عنوان محور اصلی توسعه و در درجه اول برای روستاها و در وهله دوم برای کشور است و نقش حیاتی و استراتژیک این بخش در نظام اقتصادی – اجتماعی کشور و رسالت سنگینی که در پیشبرد توسعه ملی و تامین نیازهای اساسی جامعه بعهده بخش کشاورزی است اهمیت آن را دو چندان می کند.
در روستای برسیان که در دهستان براان شمالی واقع شده است بخش کشاورزی رکن اصلی اقتصاد روستایی و فعالیت اصلی اقتصادی این بخش از جمعیت روستایی است.
دهستان براان شمالی به جهت دارا بودن توانهای محیطی برای کشاورزی به عنوان یکی از قطب های کشاورزی منطقه اصفهان شناخته شده ولی در چند دهه گذشته به علت بی توجهی به کشاورزی و همچنین گسترش حوزه نفوذ شهر و تغییر در ساختار روستایی کشاورزی در منطقه آسیب دیده و روستاییان این دهستان از جمله روستائیان روستای برسیان علی رغم وجود امکان فعالیت کشاورزی به فعالیت های غیر کشاورزی و کار در شهر روی آورده اند. در روستای برسیان به لحاظ دارا بودن توان نسبتاً بالای محیطی برای فعالیتهای کشاورزی و دامی با توجه به پیشینه تاریخی و در عین روند سریع و فزاینده شهر گرایی، توسعه اقتصادی روستای برسیان جز از طریق توسعه همه جانبه در بخش های اقتصادی با محوریت توسعه کشاورزی امکان پذیر نمی باشد. این پژوهش در جستجوی راهکارهای توسعه اقتصادی این روستا با اتکا بر کشاورزی متناسب با شرایط منطقه است. نتیجه این پژوهش طرحی است در قالب توسعه اقتصادی این روستا با محوریت کشاورزی است با کارکرد قوی اقتصادی و استاندارد بالای زندگی و رفاه اجتماعی که تحقق این امر می تواند نقش تعیین کننده ای در اقتصاد روستای برسیان ایفا کند و الگویی برای روستاهای مشابه دیگر باشد.
3-1 اهداف تحقیق
1- شناخت توانمندیها و پتانسیل های طبیعی و انسانی روستای برسیان.
2- شناخت امکان توسعه اقتصادی روستای برسیان با محوریت توسعه کشاورزی
3- شناخت امکان ایجاد تحول در بخش کشاورزی روستای برسیان
4- ارائه راهکارهایی برای توسعه و ایجاد ناحیه کشاورزی با کارکرد قوی اقتصادی
و استاندارد مناسب زندگی و رفاه اجتماعی مردم روستای برسیان
5- شناخت امکان ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری در روستای برسیان با اتکاء بر توسعه کشاورزی.
4-1 اهمیت و ارزش تحقیق
بخش کشاورزی در ایران یکی از مهم ترین و اساسی ترین بخش ها در اقتصاد کشور محسوب می شود و این بخش در حال حاضر تامین کننده بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی – یک چهارم تولید ناخالص داخلی- یک دوم اشتغال- یک دوم صادرات غیر نفتی و همچنین نه دهم از نیاز صنایع به محصولات کشاورزی است.
در اهمیت و لزوم توجه به کشاورزی به عنوان یکی از اساسی ترین فعالیت های روستائیان باید گفت 87 درصد از تولیدات کشاورزی را بهره برداران دهقانی کوچک و سنتی بر عهده دارند که همه انها در روستاها به سر می برند و در حال حاضر 38% جمعیت کشور در روستاها زندگی می کنند که نیمی از آنها از طریق فعالیتهای کشاورزی امرار معاش می کنند.
با توجه به این که جمعیت سریعاً در حال رشد و تحول است و تقاضا برای محصولات کشاورزی به طور مداوم افزایش یافته است، نشان دهنده اهمیت این بخش از اقتصاد کشور و لزوم توجه به روستاها به عنوان کانون اصلی فعالیتهای بخش کشاورزی است.
در روستای برسیان اکثر مردم به فعالیتهای کشاورزی مشغول هستند و اساس اقتصاد آنها بر پایۀ کشاورزی است و با توجه به این که این روستا (برسیان) دارای توان بالای محیطی برای فعالیتهای کشاورزی است توسعه اقتصادی این روستا جز از طریق توسعه با محوریت کشاورزی امکان پذیر نیست پس باید به اصلاح و ساماندهی این بخش از اقتصاد روستایی برسیان پرداخت.
5-1 فرضیات
1- برای توسعه اقتصادی روستای برسیان آیا توسعه کشاورزی مناسب ترین راه است.
2- آیا با شناخت و ساماندهی های طبیعی و انسانی در روستای برسیان می توان از هدر رفتن توانهای محیطی موجود در روستا جلوگیری کرد و از این توانها در راستای توسعه روستای برسیان استفاده کرد.
3- آیا می توان علاوه بر کشاورزی بخش های دیگر اقتصادی (مانند توریسم روستایی و ...) را در روستای برسیان توسعه داد؟