مدت زیادی از آغاز سالی که عنوان زیبای «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» را بر خود گرفته نمی گذرد.
نام با شکوهی که در میان جهانیان بانگی رسا برداشت و اعلان نمود که: چرا جنگ؟
چرا جدایی؟
چرا تفرقه؟
چرا تشتت؟
آیا نمی توان همدل بود؟
آیا نمی توان متحد شد؟
آیا نمی توان در صلح زندگی کرد؟
اگر چه انسان ها مختلفند لیکن انسانیت آنها ماهیتی است واحد، پس باید به سراغ نکته ای رفت که انسانیت انسان ها پذیرای آن باشد، نکته ای اصیل، پایدار و حقیقی که قابلیت و واجدیت ایجاد یک اتحاد واقعی را داشته باشد.
و آن نکته نیست مگر کلمه «توحید» و عبودیت خداوند یکتا.
خداوند تعالی خود نخستین منادی توحید بوده و هم او بندگان را به عبودیت خویش فرا خوانده است.
آنجا که می فرماید: «یا ایها الناس اعبدوا ربّکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون » (بقره/۲۱) ای انسان ها پروردگار خود را پرستش کنید، همان کسی که شما و پیشینیانتان را آفرید شاید که پارسا و متقی گردید.
خداوند بندگان را به اخلاص در عبودیت خود و دوری از مظاهر شرک و کفر و بت پرستی دعوت نموده است، این دعوت نخستین بار در فطرت و سرشت آدمیان، نقش گرفته و سپس انبیاء و فرستادگان خداوند، این ندا را در میان اقوام بشری تکرار کرده اند.
انسان ها در فطرت خود می یابند که: به میل خود پای به این جهان ننهاده اند و پدید آورنده ای آنان را پدید آورده.
سراپا نیازند و صاحب اختیاری از برون، این نیاز و احتیاج را برآورده می سازد.
گرسنه می شوند، غذایشان می دهد.
خسته می شوند، به خوابشان می برد ، غمگین اند، شادشان می کند.
شادند، در اندوهی ناشناخته فرو می برد.
از جوانی به پیری و از قدرت به ضعف می گرایند.
بر بسیاری از احوالات خود تسلط و اختیاری ندارند، گویی گرداننده ای از بیرون آنها را اداره کرده و می گرداند.
او باید راه و رسم صحیح پرستش و عبودیت را می آموخت و در مسیر رسیدن به رضا و خرسندی پروردگارش حرکت کرده و از آنچه موجبات ناخرسندی وی را فراهم می آورد پرهیز نماید.
پس عقل حکم می کند که به جستجوی مرجعی برود، که ایشان را به راه و روشی که رضایت پروردگار را بدنبال داشته و از خشم و غضب او دور می دارد باخبر نماید.
اینگونه عقل سلیم او را به فرستادگان خداوند می رساند و اطاعت و سر سپردگی از ایشان را بر خود لازم می شمرد.
قرآن کریم در آیه ۲۵ سوره « هود » از نوح این منادی برجسته توحید چنین یاد کرده است: «همانا ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او ایشان را مورد خطاب قرار داد که یقینا من برای شما بیم دهنده ای آشکار هستم و شما را بر این می خوانم که جز الله را عبودیت نکنید زیرا من از عذاب دردناک روز قیامت بر شما بیمناکم.» دعوت نوح نهصد سال به طول انجامید و او طی این مدت صبورانه به تبیین فرمان خدا و تعلیم و تصحیح اندیشه های مردم پرداخت و برای اجرای دو هدف بزرگ مجاهده نمود : نخست اینکه زنگارهای شرک و بت پرستی را از فطرت ها زدوده و ساحت ربویی خداوند را از مثل و مثال ها و شریک و مانند ها پاک و منزه نماید.
و دیگر اینکه دافع اختلافات مردم بود و عوامل اختلاف و تشتت و تفرقه و ضدیّت را از میان برداشته و انسجام و استحکام را جایگزین سازند.
تا عبودیت در سیری آرام و فضایی مناسب و عاری از عوامل بازدارنده انجام پذیرد.
در طی این سال ها نوح با مردم خود تعاملات بسیاری داشته و این جدال و کشمکش سال ها به طول انجامید تا آنکه این مردم خود به تنگ آمده و اخطار دادند که : «ای نوح تو این جدال را بی سبب پیش گرفته ای، اگر راست می گویی آن عذابی را که وعده کرده ای نشانمان داده و تکلیفمان را روشن نما.» به نظر نمی رسید که از آن قوم دیگر کسی ایمان آورده و یا از کافران جز نسل کافر به دنیا بیاید.
پس ای نوح!
در مقابل ما کشتی بساز و ما عذاب را نازل خواهیم کرد ؛ و اینگونه آن قائله را پایان بخشید .
و باز در آیه ۵۰ در همین سوره، سخن از قوم عاد به میان آمده و اینکه پیامبرشان «هود» آنان را مورد خطاب قرار داده : «ای قوم!
«الله» را عبودیت نمایید که برای شما معبودی جز او نیست.» در واقع او نیز دعوت خود را بر محور توحید و پرستش خداوند و ترک بت پرستی و شرک ادامه داد.
و این بار نیز عذاب الهی صف کافران را از مؤمنین جدا نمود و به مؤمنین فرصتی داد که به دور از اختلاف و تشتت، در محیطی امن و آسوده به پرستش پروردگارشان پردازند.
این بار در آیه ۶۱ از «صالح» سخن به میان می آید که بر قوم «ثمود» مبعوث گشته بود و او فرمود : «ای قوم!
« الله » را عبودیت نمایید که برای شما معبودی جز او نیست، اوست که شما را بر زمین آفرید و سر و سامان داد پس او را استغفار گفته و به سویش توبه کنید که پروردگار من نزدیک و اجابت کننده است.» به روایت قرآن کریم، قوم صالح از او بینه و معجزه طلب نمودند و خداوند از کوه برایشان شتری بیرون آورد و آنان با کشتن آن حیوان، استحقاق خود را برای دریافت عذاب الهی به اثبات رسانیدند و قرآن می فرماید : «پس چون آن فرمان قهر آمیز ما رسید، ما صالح و مؤمنان همراه او را به رحمت خویش نجات بخشیدیم و یقینا خداوند قدرتمند و صاحب عزت است و آنگاه ستمکاران را شبانگاه صیحه عذابی در گرفت و صبحگاهان در دیار خود خاموش گشته بودند.» (۶۷ هود) پس آنگاه از ابراهیم و لوط و شعیب و موسی (ع) سخن به میان آمده و اینکه هریک بر سر دعوت قوم خود زحمت ها کشیده و رنج بردند و نام «الله» را بلند نموده و هرگونه همتا و نظیر و شبه و شبیه را از محضر ربوبی او زدودند.
و چون عناد حق ناپذیران بالا گرفت، عذاب الهی به جولان ایشان پایان بخشیده و زمین چند صباحی برای عبادت آن امت آماده گردید.
خداوند با شرح این آیات به پیامبر خود قوّت قلب داده و برای مؤمنین موعظه و پندی فراهم می آورد تا بدانند و یقین بدارند که این سنت ها و قوانین الهی همچنان بر آنچه خداوند در این سوره و دیگر سوره ها بیان می فرموده درسها و نکته های با ارزشی برای ما به همراه دارد که با توجه به آنها می توانیم وحدتی حقیقی و انسجامی پایدار را در اجتماعات بشری حاکم سازیم از جمله اینکه: - هدف خداوند از خلقت، گسترش توحید و عبودیت است به آنگونه که او خود می خواهد و می پسندند.
و این هدف محقق نخواهد گشت مگر در جامعه ای یکپارچه و در محیطی امن و بدور از هیاهوهای بشری.
خداوند و فرستادگان او پیامبران و انبیاء الهی نخستین منادیان توحید و داوران اختلافات بشری بوده و امت خود را با فرا خواندن به توحید، به وحدت و یک پارچگی حقیقی می رساندند.
در دعوت پیامبران برای ایجاد وحدت حقیقی و پایدار، ایمان به خداوند شرط اصلی و اساسی بوده ، لذا نوح پیشنهاد سران و ثروتمندان جامعه مبنی بر رها کردن و تاراندن مؤمنین فقیر از گرد خود را نپذیرفت و بعلاوه خداوند به پسر نوح اجازه ملحق شدن به کشتی نشینان را نداد و به نوح فرمود: اگر چه او پسر توست لیکن اهل تو نیست زیرا که ایمان و عبودیت پروردگار که شرط لازم پیوستن به توست را ندارد.
خداوند پس از نقل داستان انبیاء خود ، در این سوره کریمه به نکاتی اشاره و نتیجه گیری می نماید: آیه ۱۰۱ هود : ما به هیچ یک از این اقوام ظلم ننمودیم و این خود آنها بودند که سبب پرستش معبودهای باطل که به جای «الله» قرار داده بودند ، مستحق عذاب گردیدند و این عذاب پایان نپذیرفته بلکه تا ابد ادامه دارد.
پس شما نیز نباید رویه ی آنان را پیش بگیرید که در این صورت همچون ایشان سزاوار عذاب الهی خواهید گشت.
خداوند کریمه با بیان قصه این انبیاء الهی در قرآن کریم به آخرین فرستاده خود حضرت محمد (ص) دلگرمی داده و امت او را موعظه می نماید که سرپیچی از فرمان پیامبرتان شما را در معرض همان عذابی قرار خواهد داد که امت های پیشین به سبب ظلم خود به آن مبتلا گردیدند.
محمد (ص) و خاندان پاک او آخرین منادیان کلمه «الله» و بر پا دارندگان حق در جهان می باشند؛ این بزرگواران نه آنکه صرفا مبلّغ «توحید» در گیتی بوده ، که برتر از این ، خود رکن اساسی آن می باشند.
کما اینکه در زیارت جامعه کبیره با عبارت «ارکانا لتوحیده» مورد خطاب قرار گرفته اند بعلاوه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در جمع یاران خود فرمود : «ای مردم!
حق جلّ ذکره – بندگانش را نیافریده مگر برای آنکه او را بشناسند و هنگامی که او را شناختند عبادتش می کنند و زمانی که او را عبادت کردند از پرستش غیر او بی نیاز می گردند ، مردی در بین یاران عرضه داشت : ای پسر رسول خدا (ص)!
پدر و مادرم به فدای تو باد ، معرفت و شناخت خدا چیست؟
حضرت فرمودند : آن است که اهل هر عصر و زمانی امامی را که اطاعتش بر آنها واجب است بشناسند.» (علل اشرایع ج ۱ ص ۵۳) آخرین یادگار این خاندان حضرت مهدی (عج) امروز رکن استوار و استوانه هستی در جهان بوده و اهل توحید، همچنان گرد شمع وجود ایشان حلقه زده اند و هم جهت با او به پرستش حق مشغولند.
و هم اوست که سرانجام، به فرمان الهی تفرقه و اختلافات بشری را پایان بخشیده و همه ی حق جویان عالم را بر کلمه توحید متفق خواهد ساخت.
خداوند کریم در پایان سوره هود به وجود مبارک آن بزرگوار اشاره فرموده که: «وانتظروا انّا منتظرون » منتظر آمدنش باشید که ما نیز از منتظرانیم.
اتحاد ملی و انسجام اسلامی راه مقابله با گسترش سفره بحران در ایران است تهران- ایسکانیوز: انجمن روزنامهنگاران مسلمان با صدور بیانیهای تاکید کرد: نامگذاری سال 86 به نام سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی ،جهت مقابله با توطئه اخیر دشمن در گسترش سفره بحران در ایران انجام شده است.
به گزارش روز یکشنبه گروه سیاسی ایسکانیوز ، این انجمن در بیانیه خود آورده است: طلیعه سال 1386 که مقارن با میلاد مسعود فخر کائنات حضرت محمد مصطفی (ص) و بنیانگذار فقه جعفری امام جعفر صادق (ع) شده را به فال نیک گرفته و امیدواریم سالی که به "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" مزین شده، سالی سراسر عزت و بهروزی برای ملت سرافراز ایران اسلامی باشد.
در ادامه این بیانیه آمده است: پیامهای نوروزی مقام معظم رهبری که از سال 1369، در نخستین لحظات حلول سال نو، خطاب به مردم و مسئولان کشور ایراد میشود، آئینه تمام نمایی از مطالبات فقیهی جامعالشرایط در روند اداره نظام اسلامی است.
انجمن روزنامهنگاران مسلمان در ادامه بیانیه تاکید کرده است: در این میان، نامگذاری سالها با عناوینی چون رفتار علوی، انضباط اجتماعی و وجدان کاری، سال امام خمینی (ره)، نهضت خدمترسانی به مردم و پاسخگویی مسئولان، همبستگی ملی و مشارکت عمومی، سال رسول اعظم (ص) و سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، برخاسته از نیازهای استراتژیک کشور است که جهتگیریها و سیاستگذاریهای کلان نظام اسلامی را مشخص میسازد.
این بیانیه با اشاره به اینکه فلسفه این نامگذاریها در واقع نوعی هدفگذاری است که شناسه راهبردی نظام را در هر سال تعیین مینماید، تصریح میکند: رهبری نظام با در نظر گرفتن منافع و مصالح حکومت اسلامی و با ترسیم یک چشمانداز روشن، اموری را مطرح مینمایند تا با گذشت زمان و با پشتوانه فرهنگسازی رسانهای، در مسیر نهادینه شدن قرار گرفته و به مراحل تکامل و نهایی خود نزدیک شود.
از این رو، پایان هر سال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نامگذاری نبوده و نخواهد بود، بلکه پایان هر سال و آغاز سال دیگر، باید به عنوان زیربنای شکلگیری زنجیرهای وثیق و مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت هر سال، بر حلقههای آن مطالبات افزوده شده و ضرورت برآورده شدن آن مطالبات دو چندان میشود.
اعضای انجمن روزنامهنگاران مسلمان با بیان اینکه با گذشت بیش از 28 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، باید اذعان داشت که نظام اسلامی از مرحله مشق و تمرین و قلقگیری عبور کرده و باید گامهای بلندی را در جهت جامه عمل پوشانیدن به آرمان یک حکومت اسلامی که همانا ایجاد و گسترش عدالت و ترویج مکارم اخلاق میباشد، تدارک دید، تاکید میکنند: نامگذاری سال 86 با نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی"، ناظر به اتفاقات پیشین، تحولات حال و چالشها و فرصتهای آیندهای است که فراروی ایران و جهان اسلام قرار خواهد داشت.
برای برون رفت از دایره تهدیدها و شکار فرصتها، باید راهبردی جامع اندیشید که این راهبرد توسط سکاندار نظام اسلامی برای سال 86، در قالب "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" تعریف شده است.
این بیانیه ادامه می افزاید: در سال گذشته، ما شاهد اجرای پروژه جدید امریکاییان در گسترش سفره بحران و فشار بر کمربند امنیتی ایران بودیم.
بر اساس دادههای این پروژه که حاصل مطالعات و نشستهای متعدد موسسات پژوهشی ایالات متحده همچون امریکن اینتر پرایز، شورای سیاست خارجی، هریتیج، رند، کارنگی، واشنگتن پرایز و چند دانشگاه امریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده شده که حمله نظامی و اشغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن است، از این رو ایالات متحده امریکا برای مهار جمهوری اسلامی ایران، چارهای جز روی آوردن به سیاست مهار و تغییر رفتار ایران ندارد.
این سیاست که گاه از آن به عنوان "جنگ نرم" هم یاد میشود، مبتنی بر تعامل همراه با درگیری، بحرانآفرینی، ناامنسازی، تماس محتاطانه و گزینشی، اتخاذ سیاست تشویق، تهدید و گاه تحریم است.
رفتار علوی، انضباط اجتماعی و وجدان کاری، سال امام خمینی (ره)، نهضت خدمترسانی به مردم و پاسخگویی مسئولان، همبستگی ملی و مشارکت عمومی، سال رسول اعظم (ص) و سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، برخاسته از نیازهای استراتژیک کشور است که جهتگیریها و سیاستگذاریهای کلان نظام اسلامی را مشخص میسازد.
انجمن در ادامه بیانیه خود ادامه می دهد: بر اساس پروژه "گسترش سفره بحران در ایران"، وقوع حوادثی چون تاسوکی زابل، دارزین بم، بمبگذاری زاهدان، تحرکات پژاک، انفجارهای خوزستان، آشوبهای آذربایجان و بحرانهای کارگری و ...
را به گونهای شفافتر میتوان ارزیابی و تحلیل کرد.
وقوع این ناآرامیها، مجموعهای از قطعات یک پازل است که در پکیج تهدید امنیت ملی ایران، وظیفه گشودن سفره بحران در سراسر کشور را در برعهده دارند.
اما از سوی دیگر این برگ برنده و افتخار برای جمهوری اسلامی ایران باقی است که فرهنگ و تمدن کشورمان به گونهای رقم خورده و شکل گرفته که هیچ نیروی گریز از مرکزی در میان این فرهنگ و ملت وجود ندارد و اگر گاه تمایلی به الحاق بوده، این تمایل از سوی استانها و ایالات کشورهایی چون آذربایجان، پاکستان، افغانستان و عراق بوده است.
در این بیانیه آمده است: بنابراین خواب پیاده شدن الگوهای تجربه شدهای چون یوگسلاوی سابق که تحت قدرت نظامی ژنرال تیتو شکل گرفت و پس از سرنگونی دولت وی، حرکتهای گریز از مرکز شروع و منجر به فروپاشی آن گردیده و یا قصه تلخ لبنان و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و کشمیر در جغرافیای سیاسی ایران از هیچ موقعیت و جایگاهی برخوردار نمیباشد و کمربند امنیتی کشورمان به دست اقوام و طوایف بیداردلی سپرده شده که سالها به عنوان دیدهبان امین کشور، در مقابل تحرک هر بیگانهای، در حالت آمادهباش کامل به سر بردهاند.
در واقع، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، پایههای تأسیس و اقتدار نظام اسلامی را بر دژ نفوذناپذیر و غیرقابل تسخیری بنا گذاشت که از آن به عنوان "مردم"، "ملت" و "ایرانیان" یاد میکنیم؛ زنجیرههای پایانناپذیری از حلقههای قدرت که اتصال و انسجام آنان به عنوان گرانیگاه و مرکز ثقل قدرت در نظام اسلامی ایران به حساب میآیند.
اعضای انجمن روزنامهنگاران مسلمان در این بیانیه با بیان اینکه امام در برابر استراتژی "تهیسازی از قدرت" امریکا که سعی داشت صاحبان اصلی این انقلاب را از بدنه حکومت دور نماید، با شعار "همه با هم"، حلقههای اتصال میان مردم و رهبری را روز به روز منسجمتر و مستحکمتر نمود، عنوان میکنند: تجربه 28 ساله انقلاب اسلامی ایران به دنیای غرب آموخته است که مهمترین مؤلفه مانایی، پویایی و پایداری ایران اسلامی، "مقاومت مردمی" است و این مقاومت شکسته نمیشود مگر آن که "اتحاد ملی" در شاخههای حاکمیتی، دولت - ملت، احزاب و گروهها، اقلیتها و قومیتها شکسته شود.
آرزویی که در ماههای اخیر به دفعات توسط کاندولیزا رایس، نیکلاس برنز، تونی بلر و ایهود اولمرت به زبان آورده شده است.
این بیانیه با اشاره به اینکه سال 86 با تشدید فشار غرب علیه ایران آغاز شد، اظهار میدارد: تصویب سومین قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت نشان داد که غرب تلاش میکند با افزایش فشار سیاسی، ایجاد موانع اقتصادی، راهاندازی جنگ روانی، تبلیغ بیاعتنایی عمومی به دولت و مسئولان کشور، بزرگنمایی نقاط ضعف و نسبت دادن برخی قصورها و محرومیتها به تبعیضگرایی قومی و مذهبی، یکپارچگی عمومی را در مسایل کلان کشور به ویژه در پرونده هستهای که در حال حاضر به نمادی از وفاق و یکپارچگی ملی در داخل و حتی خارج از مرزهای کشور تبدیل شده، به یغما ببرد.
بیانیه انجمن روزنامهنگاران مسلمان میافزاید: یکی از استراتژیهای پیچیده غرب در مواجهه با فعالیتهای هستهای ایران، کشاندن بازی به داخل زمین ایران است تا بر اساس فشار رسانهای و بهرهگیری از نهادها و مجامع بینالمللی همچون شورای امنیت، بازی را در زمین ایران و در داخل ساختار سیاسی و اجرایی کشورمان دنبال نماید.
از این رو "کنت پولاک" از تحلیلگران موسسه مطالعاتی پروکینز و صاحب کتاب "معمای فارسی" در تحلیلی از وضعیت پرونده هستهای ایران و چشمانداز آینده آن که در روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسیده، مینویسد "سرنوشت پرونده هستهای ایران نه در وین و نه در نیویورک، بلکه در تهران روشن میشود.
بهترین استراتژی غرب برای مقابله با برنامه هستهای ایران، ایجاد «مشکل مداوم» است.
این مهم با دامن زدن به اختلافات درونی احزاب و گروههای سیاسی به دست خواهد آمد چرا که در صورت اوجگیری جنگ قدرت در میان گروههای داخلی، غرب میتواند بر سر میز مذاکره با ایران، با یادآوری چالشهای فرآروی دولت ایران در بخش اقتصادی و بروز جنگ داخلی، امتیازهای لازم را به دست آورد." انجمن روزنامهنگاران مسلمان با اشاره به اینکه تأملی بر واقعیتهای داخلی ایران، گویای این حقیقت است که در حال حاضر، تعبیر رویاهای مقاومت امریکایی، از کمترین نمود و "فعلیتی" در داخل ایران برخوردار است، اگر چه نمیتوان از "قابلیت"های آن چشم پوشید، تاکید میکند: در کشوری با تهدیدهای متراکم، قومیتهای مختلف و اقتصادی تحت فشار، نباید و نمیتوان آسودهخاطر سر بر بالین نهاد و طرحها و استراتژیهایی از جنس پروژههای کنت پولاک، اگر چه در حال حاضر در زمین ایران به پیش نمیرود اما میتواند دفتر گشودهای از استراتژیهای غرب در برخورد با جمهوری اسلامی ایران باشد.
در این بیانیه آمده است: در این میان، برگزاری جشن هستهای در 20 فروردین سال جاری و پیوستن رسمی جمهوری اسلامی ایران به کشورهای تولید کننده صنعتی سوخت هستهای، نشان داد که استراتژی غرب در ایجاد مشکل مداوم و فشار متراکم، نه تنها مانعی فراروی ملت ایران به وجود نمیآورد، بلکه عزم این ملت را در پیمودن هر چه سریعتر قلههای اقتدار و دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته، جزمتر مینماید.
اعضای انجمن روزنامهنگاران مسلمان در این بیانیه تاکید کردند: گام دوم استراتژی هستهای جمهوری اسلامی ایران که از مرداد ماه سال 84 و با شکسته شدن تعلیق در یوسیاف اصفهان آغاز گردید، مبتنی بر یک هدف شفاف و مشخص که دارای چهار محور اساسی میباشد، تعریف شده است: الف ـ فعالیتهای هستهای ایران، دیگر تحت هیچ شرایطی به حالت تعلیق درنخواهد آمد.
ب ـ هر چه برنامه هستهای ایران به لحاظ فنی پیشرفت بیشتری نماید، ایران پای میز مذاکره، موضعی قویتر خواهد داشت.
ج ـ در منطق جمهوری اسلامی ایران، کنترل فشارها و تهدیدهای بینالمللی درباره برنامه هستهای ایران، وظیفه رسانهها، دیپلماتها است، نه دانشمندان و متخصصان هستهای کشور.
د ـ رفتار جمهوری اسلامی ایران در فعالیتهای هستهای، تابع تهدیدها و فشارها نبوده و نخواهد بود چرا که تجربه 28 ساله انقلاب اسلامی ایران نشان داده است هر چه بر میزان تهدیدها و فشارهای خارجی افزوده شود، بر زنجیرهها و لایههای انسجام و وحدت ملی هم بیشتر افزوده خواهد شد.
بیانیه انجمن روزنامهنگاران مسلمان رصد تحولات جاری در پرونده هستهای ایران را نشان دهنده شیب تحولات به نفع جمهوری اسلامی ایران عنوان کرده و میافزاید: فرصتشناسی ما به گسترش دامنه این توفیقات، کمک بیشتری خواهد کرد.
تجربه 20 ماهه گذشته نشان داده است هر چه در فناوری هستهای و میزان غنیسازی پیشرفت نماییم، مشکل غرب را بیشتر کردهایم و این گفتمان باید در تیم دیپلماتیک و مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران تثبیت شود که شرط اولیه هر مذاکره سودمند، پیشرفت بیشتر در فناوری هستهای است و هر چه میزان این پیشرفتها بیشتر شود، موضع جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات، برتر گردیده و غرب به موضع انفعال بیشتری کشیده میشود.
این بیانیه در ادامه آورده است: در این میان، بازداشت 15 تفنگدار متجاوز انگلیسی در آبهای سرزمینی ایران، نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در دفاع از حاکمیت و مرزهای سیاسی و جغرافیاییاش، به هیچ وجه تردیدی از خود نشان نمیدهد و پاسخ متجاوزان را در کمترین زمان ممکن و با صلابت هر چه تمام خواهد داد.
چهرههای مغموم و نگران تفنگداران انگلیسی در ساعات اولیه بازداشت، یک گوشمالی سخت برای اشغالگران و دولت بلر بود.
علاوه بر آنکه، اقدام جسورانه و مقتدرانه ایران، علاوه بر تحت تأثیر قرار دادن منطقه، پیامها و دستاوردهای مثبتی حتی در میان کشورهای اروپایی به همراه داشت، به گونهای که مفسران شبکههای خبری، از رویکرد جدید ایران در مواجهه با تهدیدات و مخاطرات بینالمللی خبر دادند و اعلام کردند دوران افول موقعیت و جایگاه رفتاری آتلانتیک گرایان در حوزه خلیج فارس و دریای عمان فرا رسیده است و از این پس، سنگ بنای امنیت پایدار منطقه، توسط ایرانیان بنا نهاده خواهد شد.
بیانیه انجمن روزنامهنگاران مسلمان اضافه میکند: بازداشت 13 روزه و سپس آزادی همراه با تعهد تفنگداران انگلیسی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران، سیاست هوشمندانه و مدبرانهای را در تحقیر دنیای غرب طراحی و اجرا نموده است و علاوه بر آن پروژه امریکاییان را در درگیر نمودن جمهوری اسلامی ایران در بحرانی جدید که فرصت معکوسی را برای آنها جهت خروج آبرومندانه از بحران عراق فراهم میآورد، نقش بر آب کرد.
این بیانیه میافزاید: نمایش جلوههایی پرشکوه از منش انسانی و رأفت اسلامی ایرانیان در برخورد با بازداشت شدگان انگلیسی حتی سرسختترین و متعصبترین دشمنان این مرز و بوم را وادار به کرنش کرد و تونی بلری که در دهه فجر سال گذشته در اظهاراتی حماقتآمیز، ملت ایران را غیرمتمدن خوانده بود، پس از آزادی تفنگداران اعلام کرد ما به ایران، به عنوان کشوری با تمدن و با تاریخی پرافتخار و باشکوه احترام میگذاریم.
انجمن روزنامهنگاران مسلمان در ادامه بیانیه خود تصریح میکند: نامگذاری سال 86 به "وحدت ملی و انسجام اسلامی" نشان داد که رهبر معظم انقلاب، راهبرد اداره نظام اسلامی را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده و با درک شرایط ویژه منطقه و جهان اسلام، یکپارچگی دنیای اسلام را در برابر توطئههای دنیای غرب مطالبه نموده است، مطالبهای که نقطه آغازین آن میتواند با طرح تدوین "منشور اتحاد جهان اسلام" که معظمله در سالروز میلاد احمد مصطفی (ص) ارائه کردند، کلید زده شود.
این بیانیه میافزاید: تلاش برای انزوای سیاسی ایران، پیگیری خط سازش با رژیم صهیونیستی و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی در جهان اسلام، از اساسیترین محورهایی است که دنیای غرب در سال 86 آن را دنبال خواهد کرد.
در عین حال نباید از گوهر گرانبهایی به نام "بیداری اسلامی" نیز غافل بود.
بدون تردید،هندسه بیداری اسلامی مانند هر مقوله دیگر، "هرمگونه" است.
این نهضت بیش از هر واحد جغرافیایی و فرهنگی و تاریخی دیگر، با نام جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود.
ایرانی که بر ارتفاع این هندسه نشسته و دامنه انسانی آن را 5/1 میلیارد مسلمان تشکیل میدهند.
مسلمانانی که بخش پیوسته آن از اندونزی آغاز میشود و تا مرز مراکش امتداد دارد و بخش ناپیوسته آن در اروپا و امریکا خودنمایی میکند.
به گزارش ایسکانیوز ، انجمن روزنامهنگاران مسلمان در پایان بیانیه خود تاکید میکند: ما امروز در کانون نهضت بیداری اسلامی قرار داریم که روز به روز بر دامنه زایشها و رویشهای آن افزوده شده و مناسبات حاکم بر دنیای امروز را سخت تحت تأثیر قرار داده است به گونهای که این روزها از تسلیم نظریه "پایان تاریخ و نظام لیبرال دموکراسی" در برابر اسلام نابی میگویند که مهد آن ایران، بنیانگذار آن خمینی کبیر و سکاندار آن سیدعلی خامنهای (حفظهالله) میباشد.
باید با تدبیر، هوشمندی، غیرت و جسارت هر چه تمام، حلقههایی که قرار است بر دست و پای کاروان انقلاب اسلامی و جهان اسلام زده شود را از هم گسست و به هر قیمت ممکن، فرصتبازی را از دشمن در زمین خودی سلب کرد منبع : 1- سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد : www.daneshnameh.roshd.ir 2- سایت اطلاع رسانی تبیان : www.tebyan.net