نخستین انواع انسانهای امروزی ، تقریبا 50 میلیون سال پیش در آفریقا پدیدار شدند .
انسان سیر تکاملی را می پیمود ، در پی آنچه که زیست شناسان آن را ‹‹ زنجیر غذا ›› نامیده اند ، بر جمعیتش افزوده می شد . منشاء تمام انرژی حیوانی ، در نهایت از فرآیند فتوسنتز گیاهان است .
این بحث نظری است . اما آنچه ما درباره تراکم جمعیت بدان معتقدیم ، یعنی وجود یک نفر در 10 کیلومتر مربع ، در سرزمینهای قابل سکونت و دو تا سه نفر در هر 100 کیلومتر در مجموع سرزمینها ، توسط آماری درباه جمعیت انسانهایی که هنوز به شیوه های بدوی در عصر جدید می زیند بویژه بومیان استرالیا مورد تایید قرار می گیرد .
احتمالا جمعیت پس از 75000 سال پیش از میلاد ، به هنگام آغاز واپسین عصر یخبندان ، و به سردی گراییدن آب وهوا که مانعی در برابر زندگی مساعد در زیستگاه آدمی بود ، به ناچار اندکی کاهش یافته باشد .
به هنگام عقب نشینی یخچالها ، دسته ای از شکارچیان در مدار قطب شمال به تعقیب گله ماموتها پرداختند . دراین پهنه ، شکارچیان پلی رادر تنگه برینگ که در دورانهای معینی از عصر یخبندان وجود داشته است ، کشف کردند . احتمالا حدود 25000 ق . م و شاهد هم 10000 ق . م ، اینان به امریکای شمالی راه یافتند و در طول چندین سده از دومین تاریخ احتمالی در سراسر قاره امریکا گسترش یافتند . پیش ازاین ، دیگران به سفرهایی در مسیر مجمع الجزایر اندونزی تا استرالیا دست زدند .
گسترش جمعیت بشری به قاره امریکا ، عرضهای شمالی تر و استرالیا ، به طور موثری قلمرو انسان را گسترش داد . همچنین بامساعد شدن هوا ، جمعیت انسانها در 1000 ق . م احتمالا بیش از دو برابر جمعیت در 100000 سال پیش از میلاد بوده است . بنابر این ، به هنگام پسروی نهایی یخچالها ، جمعیت بشر حدود 4 میلیون نفربوده است .
این روند جمعیت از رشد خوبی برخوردار بود . این افزایش تقریبا از گستردگی محیط زیست سرچشمه می گرفت و در آن زمان ، این مرحله به حد نهایی خود رسیده بود . افزایش بیشتر فقط از طریق تراکمهای بیشتر می توانست امکان پذیر باشد .
اروپا : بررسی کلی
000/ 600 / 9 کیلومتر مربع ( بجز جزیره های منطقه 15 )
نخستین اروپاییان شکارچیان عصر پارینه سنگی هیچ گاه در بهترین وضعیت ، تعدادشان به 000/ 100 نفر نرسید . در بدترین وضعیت بویژه در طول دوره های سرد واپسین عصر یخبندان تعداد آنها به طور چشمگیری کمتر از این بود . در پایان عصر یخبندان ، تحولی در رهایی از این کاهش جمعیت پدید آمد . در طول بهتر شدن آب و هوا در دوران میانه سنگی ( 10 هزار تا 6 هزار سال پیش از میلاد ) تعداد جمعیت آنها همچون بهترین شرایط آب و هوا در گذشته ، افزایش یافت و سرانجام اندک اندک به 000/ 250 نفر رسید . سپس در انقلاب نوسنگی ، در 5 هزار سال بیش از میلاد افزایش چشمگیری در تعداد جمعیت آنان رخ نمود . مجموع جمعیت دراین زمان بیش از یک میلیون نفر بود . این عصر همچنین موجب پیدایش نخستین تمایز مهم بین شیوه های سکونت بود ، چون تراکم جمعیت یابندگان غذا در عصر پارینه سنگی ندرتا به 1 /0 نفر در هر کیلومتر مربع بود تا زمانی که این کشاورزان ، مهاجرتشان را از پهنه های جنوبی وغربی اروپا به پایان رسانند ( بنابر برآورده های در حدود 3000 سال قبل از میلاد ) ، جمعیت این قاره به بیش از 2 میلیون نفر رسید .
در طول هزار سال بعدی که جامعه ، وارد عصر مفرغ شد ، افزایش ناهمگون جمعیت از خاور نزدیک به اروپا آغاز شد . منطقه ورودی جمعیت ، یونان بود که مهاجران از راه دریا وارد اروپا می شدند .
پیامد نهایی این مهاجرت علاوه بر افزایش دیگری در تعداد جمعیت ، تغییر در شیوه توزیع آن بود . گرچه روند تعداد جمعیت یکنواخت بود ، امابر مبنای معیارهای جدید کند می نمود : در هر 2000 ق . م . مجموع جمعیت اروپا به 5 میلیون نفر رسید و تا 1000 ق . م این تعداد به 10 میلیون نفر افزایش یافت .
تغییر درتوزیع جمعیت مربوط به میزان افزایش چشمگیر غیر متناسب جمعیت در کشورهای مدیترانه ای بود . احتمالا افزایش جمعیت در این کشورها بازتابی از بهبود وضعیت کشاورزی در خاور نزدیک از آغاز تاریخ بوده است . این فزونی در هر سرزمینی که از آب و هوایی مشابه برخوردار بود ، به چشم می خورد . پیشرفت کشورهای مدیترانه ای که به منزله گذرگاه بزرگ طبیعی بود نیز می توانست به طور موثری موجب افزایش این مقدار جمعیت باشد . به هر علتی که بود تا پایان عصر مفرغ در 1000 ق . م . تراکم جمعیت بیش از حد متوسط جمعیت اروپا ، با ضریب 3 در یونان و بیش از ضریب 2 در ایتالیا بود ( تصویر 1 - 3 ) . این امر ، زمینه جمعیت نگاری درزمان پیدایش جامعه باستان است .
در زمانی که اسکندر به سوی شرق پیشروی می کرد ، مرکز قدرت اروپا از شرق این قاره به سوی سرزمینهای غربی تر آن ، یعنی ایتالیا ، در حال جابجایی بود . با تسلط بر شبه جزیره ایتالیا و جمعیت ها میلیونی آن ، رم تشیکلات سیاسی را پی ریخت که به طور کامل بر تمامی کشورهای اروپایی تسلط داشت .
پیامد ، سریع آن ، جنگ با تنها قدرت عظیم مدیترانه غربی یعنی کارتاژ بود . پیامد نهایی این جنگ تشکیل امپراتوری روم بود که در نهایت با گسترش قلمرو خود ، تمامی کشورهای حاشیه دریای مدیترانه را در بر گرفت . این موفقیت باعث موفقیتهای دیگری شد ؛ در حالی که اخراج 48 ایالت به سوی پایتخت گسیل می شد ، تراکم جمعیت ایتالیا بالاترین حد جمعیت یونان را پشت سرگذاشت . در حالی که تمام جمعیت اروپا تنها 31 میلیون نفر بود ، 7 میلیون نفر در ایتالیا زندگی می کردند .
تا 2000 میلادی امپراتوری روم قدرتمندتر شد و تا این زمان 46 میلیون نفر تبعه داشت که 28 میلیون از 36 میلیون نفر جمعیت اروپا را در بر می گرفت ( تصویر 1 5 ) . این امر پیشرفت خوبی محسوب می شد . در پی آن جمعیت کاهش یافت و در چهار سده بعد نیز وضعیت وخیم تر شد . تعداد جمعیت باکاستی اقتصاد ، کاهش یافت . مجموع کاهش جمعیت اروپا تا سال 600 میلادی به 26 میلیون نفر رسید ، 25 % کمتر از بیشترین میزان جمعیت درسال 200 میلادی . کاهش جمعیت عمومی بود و در اولین نگاه این چنین می نمودکه به علت بدی آب وهوا پدید آمده است . این مساله احتمالی بیش نبود . مشخص است که کاهش جمعیت در کشورهای مدیترانه بیش از کشورهای شمالی اروپا به چشم می خورد . در صورتی که هوا سردتر می شد این کاهش بر خلاف آن چه بود که انتظار می رفت . با آن که جامعه باستان بیش از اندازه توسعه یافته بود ، این کاهش بسیار زیاد به نظر می رسید و کاهش قدرت نتیجه آن بود . علت آن هرچه که بود روند جدید کاهش نتایج جالبی در پی داشت . قدرت امپراتوری روم ور به کاستی گذاشت و در نهایت به سقوط آن منجر شد . تمدن باستان فرو پاشید و به جای آن جامعه ای جدید فئودالی سده ها میانه به وجود آمد .
اروپا در سده هشتم میلادی ، دستیابی به شیوه ای جدید را آغاز کرد و بار دیگر جمعیت آن افزایش یافت . جمعیت از 26 میلیون در پایین ترین سطح درسده های میانه به 30 میلیون تا سالهای اولیه سده نهم میلادی و به 36 میلیون نفر تا سال 1000 م . بهترین وضعیت دوران باستان رسید . از این زمان روند رشد جمعیت رو به افزایش گذاشت و میزان آن شتاب بیشتری یافت . در سده یازدهم میلادی جمعیت به بیش از یک پنجم افزایش یافت .در سده دوازدهم این عدد به بیش از یک چهارم و در سده سیزدهم میلادی اوج قرون وسطی تا بیش از یک سوم رو به فزونی گذاشت . در آغاز قرن چهاردهم کل جمعیت به رقم بی سابقه 80 میلیون نفر رسید .
جمعیت اروپا در این زمان به شکلی بس متفاوت نسبت به جمعیت دوران باستان در سرتاسر قاره پراکنده شد . مرکز جهان باستان کشورهای مدیترانه ای بود که در کناره محدوده اتصال یونان و ایتالیا قرار داشت ،