منبع:http://www.baztab.com/news
با توجه به آخرین نتایج به دست آمده از مذاکرات دیپلماتهای ایرانی، اکنون میتوان گفت که متأسفانه، خداحافظی با غنیسازی حقیقت دارد و با این حساب، تلاش پانزده ساله دانشمندان ایرانی در دستیابی گام به گام، به فناوری پیشرفته تولید سوخت هستهای، محکوم به شکست شده است.
یک کارشناس ارشد انرژی هستهای با اعلام این مطلب به خبرنگار «بازتاب» گفت: طی این سالها، تلاشهای گستردهای از سوی مسئولان، پژوهشگران و کارشناسان انرژی اتمی انجام شد تا کشورمان بتواند در یک روند گام به گام به مراحل مختلف غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت هستهای دست پیدا کند.
وی گفت: با توجه به تحریمهای گستردهای که طی این سالها علیه ایران به اجرا گذاشته شده بود، رشد صنعت اتمی که یک جهش تکنولوژیک به شمار میرود، با دشواریهای فراوانی روبهرو بود، اما پژوهشگران کشورمان از هر راه ممکن بهره بردند تا به مرحله کنونی رسیدند و توانستند انجام بخش اعظم مراحل تولید سوخت هستهای به صورت صنعتی را در کشور امکانپذیر کنند.
این کارشناس ارشد انرژی اتمی با اشاره به پنج مرحله غنیسازی اورانیوم توضیح داد: مرحله نخست این فرایند، استخراج سنگ اورانیوم از معادن است که در کشور ما در ساغند یزد انجام میشود و سپس سنگهای معدنی با انتقال به اردکان، فرآوری و تبدیل به کنسانتره «اکسید اورانیوم» میشود که در اصطلاح به آن «کیک زرد» میگویند.
وی افزود: در مرحله دوم، کیک زرد در کارخانه «UCF» اصفهان به کمک چند واسطه، به فلوریداورانیوم ((UF6 با غنای طبیعی تبدیل میشود و پس از آن، این محصول برای بالا بردن درصد اورانیوم آن تا 5/3 درصد، به کارخانه نطنز منتقل میشود.
وی با اشاره به تلاش متخصصان ایرانی برای راهاندازی مراحل مختلف تولید سوخته هستهای گفت: سال گذشته در همین روزها کارشناسان و دانشمندان کشورمان، تعطیلات نوروزی را در کارخانه «UCF» اصفهان گذراندند و توانستند با تولید فلورید اورانیوم، مرحله سوم تولید سوخت هستهای را به انجام برسانند.
در این مرحله، فلورید اورانیوم در دستگاههای سانتریفیوژ، غنیسازی میشود و این بار فلورید اورانیوم که اورانیوم آن از غنای 5/3 درصدی برخوردار است، دوباره به کارخانه «UCF» اصفهان منتقل شده و در مرحله پنجم و پایانی، با فعل و انفعالات شیمیایی که صورت میگیرد، به اکسید اورانیوم تبدیل شده و در قلافهای زیرکونیوم قرار میگیرد تا جهت استفاده در تولید برق، به نیروگاه اتمی منتقل گردد.
این کارشناس هستهای سپس گفت: با شرایط به وجود آمده گفته میشود به ایران تنها اجازه به حرکت درآوردن 500 تا 2000 دستگاه سانتریفیوژ داده میشود که حرکت این تعداد دستگاه، نه تنها کاربرد صنعتی ندارد، بلکه نتایج آن در موارد تحقیقاتی و آزمایشگاهی نیز چندان قابل اعتنا نیست.
وی گفت: با توجه به مراحل پنجگانه تولید سوخت هستهای، حذف یک مرحله از آن به بینتیجه ماندن کل مراحل قبلی میانجامد و باعث میشود تمام تلاشهای انجام شده طی این سالها بیاثر شود.
وی توضیح داد: البته وجود دارند کشورهایی که یکی، دو مرحله نظیر استخراج و فرآوری اورانیوم را خودشان انجام میدهند و مراحل بعدی را به کشورهای دیگری واگذار میکنند، اما با توجه به اینکه برای تأمین سوخت هستهای سالانه نیروگاهی نظیر نیروگاه بوشهر، تنها به حدود ده تا پانزده میلیون دلار نیاز است، انجام مراحل قبل از غنیسازی با سانتریفیوژها و انجام غنیسازی در خارج از کشور، برای ما به هیچ عنوان دارای صرفه اقتصادی نیست.
این کارشناس در پایان گفت: با توجه به مشکلات امنیتی و اقتصادی مربوط به حمل اورانیوم پیش از تولید میلههای سوخت هستهای، این تئوری که ما اورانیوم فرآوریشده را پیش از غنیسازی به کشور دیگری مانند روسیه منتقل و در آن غنیسازی انجام و مجددا اورانیوم غنیشده برای تولید میله سوخت به ایران منتقل کنیم، اقدامی بدون توجیه، گران و بیاساس است و به این خاطر، تعطیلی بخش غنیسازی، به معنای هدر رفت دستکم پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شده در مورد چرخه سوخه هستهای میباشد و مسئولان عالیرتبه نظام و افکار عمومی به هیچ وجه این تعطیلی را نخواهند پذیرفت.
mansouri
پیام های دیگران ( 5 نظر )
قوانین ترمودینامیک به زبان ساده
ترمودینامیک از چهار قانون بنیادین تشکیل شده است.
قانون صفرم، بیان کننده ی خاصیت ترانهادگی متغیر دما است. به این معنی که دو
جسم هم دما با جسمی سوم، خود با یکدیگر هم دما هستند.
قانون یکم، بیان کننده ی پایستاری انرژی درونی سیستم است. انرژی درونی
تفاضل انرژی حرارتی داده شده به سیستم و کار گرفته شده از آن است. مثلا اگر
مجاورت دو جسم گرم و سرد را در نظر بگیریم (که به تغییر دمای آن دو منجر
می شود) در صورت منزوی بودن سیستم، کار انجام شده صفر خواهد بود، و در
نتیجه انرژی درونی هر جسمی برابر خواهد بود با انرژی گرمایی اولیه ی آن، به
اضافه ی تغییرات آن (علامت دار). مشخص است که مجموع آن دو برابر خواهد شد
با مجموع انرژیهای اولیه ی دو جسم، که معادل با قانون بقای انرژی خواهد بود.
انرژی مجموعه ی منزوی در طی فرآیند تغییر دما ثابت باقی می ماند.
قانون دوم جهت تبادل حرارت را تعیین می کند. هنگامی که دو جسم گرم و سرد در
مجاورت هم قرار می گیرند، حرارت از جسم گرم به جسم سرد منتقل می شود،
نه برعکس.
قانون سوم بیان کننده ی این است که صفر مطلق دمایی حدسیست، و هیچگاه
نمی توان به آن رسید، یا از آن پایینتر رفت
mansouri
پیام های دیگران ( 1 نظر )
جنگل شیمیایی
در محلولی از سدیم سیلیکات،چند بلور مس سولفات بپاشید تا شاهد رشد درهم برهم ودرخت مانند لوله های گره دار مس سیلیکات راسب باشید .سالهاست این آزمایش که به نام" باغ شیمیایی" شناخته می شود در نمایشهای آموزشی و کیتهای شیمیایی برای نوجوانان مطرح بوده است . با این حال ،جزئیات فرآیند رشد بلور آن تا کنون در پرده ابهام بود . به تازگی الیور اشتاین بک وهمکارانش در دانشگاه ایا لتی فلوریدا ،نمونه کنترل شده علمی این آزمایش را تهیه کرده اند وقوانین حاکم بر رشد لوله های بلور را به دست آورده اند . این پژوهشگران با وارد کردن یک لوله مویین شیشه ای از زیر ظرف ازمایش خود ،توانسته اند محلول مس سولفات را تحت جریانی کنترل شده به ظرف آزمایش وارد کنند . آنها دریافته اند که شاخصه های رشد لوله های بلور را غلظت نمک مس تعیین می کند . در غلظت کم لوله های نازک و صاف رشد می کنند ، در غلظت متوسط (1/0تا mol 35/0) حبابهایی از محلول نمک که درلایه کلوبیدی نازکی محبوس اند از نوک لوله های در حال رشد جدا می شوند وتا سطح محلول بالا می روند . در غلظتهای بالاتر ،این حبابها می ترکند ومنشأ حبابهی جدیدتر می شوند ، که خود به الگوهای رشد نا منظم منجر می شود . بررسی فیزیکی این واکنش نوسانی در غلظتهای میانه نشان داده است که دینامیک آن شبیه شیر آبچکان است . در غلظتهای کم رشد بلورها لایه ای است ومی توان آن را طوری هدایت کرد که ابتدای یک لوله بر انتهای لوله دیگر قرار گیرد . به عقیده این پژوهشگران تلاش در جهت درک بهتر نحوه رشد لوله های بلوری ،به دانشمندان کمک خواهد کرد تا بتوانندریز لوله هایی بسازند که کاربردهای فراوانی از جمله قطعه های موسوم به "آزمایشگاهی روی یک ترشه" داشته باشد . منبع: مجله شیمی
شیمیدان کیهان شناس
مارتین ریس* - ترجمه سلیمان فرهادیان: وحدت طبیعت صرفاً یک عبارت شاعرانه نیست. از زمانی که ایساک نیوتن (I.Newton) نشان داد که همان نیروی گرانشی که باعث می شود زمین ما را به سوی خود جذب کند، سیارات را نیز در مدارشان نگه می دارد، بهتر متوجه این نکته شده ایم که کیهان (Cosmos) و خرد جهان (microword) اساساً به یکدیگر مرتبط هستند
مارکوس چاون (M.Chown) نویسنده کتاب های علمی این موضوع را به زیبایی بیان می کند. وی خاطرنشان می سازد چرا دانشمندان پیش از آنکه بتوانند دریابند که نور ستارگان از چه چیزی ساخته شده است می بایست ساختار اتم را درک کنند و چگونه این نکته به پذیرش این واقعیت منجر شد که اتم های موجود در روی زمین در ستارگان پیر نیز وجود دارند. چاون در هنگام بررسی این پژوهش های نظری، پیشرفت های حاصل شده توسط بسیاری از پیشگامانی را که در این زمینه فعالیت داشتند، اما هیچ گاه یادی از آنان نشده است، روشن می سازد
آگوست کنت (A.Conte) فیلسوف فرانسوی در سال ۱۸۳۵ عبارت مشهوری را بیان کرده است. وی تاکید کرده است که هر چند ما می توانیم اطلاعاتی در مورد اندازه و حرکت ستارگان کسب کنیم، اما هیچ گاه نخواهیم دانست که این ستارگان از چه ساخته شده اند. طی دویست سال گذشته مشخص شده است که کنت در اشتباه بود. رابرت بونزن (R.Bunsen) شیمیدان آلمانی و گوستاوکیرشهف (G.Kirchhoff) هموطن فیزیکدان وی نشان دادند که عنصرهایی همانند سدیم عامل خطوط تاریکی هستند که پیش از این در طیف نورخورشید کشف شده بود و نشر حرارتی آنها را می توان در آزمایشگاه تجزیه و تحلیل کرد. بعدها ویلیام هاگینز (W.Huggins) اخترشناس آماتور انگلیسی با استفاده از فنون تصویربرداری که به تازگی در دسترس قرار گرفته بود، دریافت که طیف بسیاری از ستارگان مشابه الگوی خطوط طیفی نورخورشید است. مشخص شد که خورشید، زمین و ستارگان از مواد یکسانی ساخته شده اند، تمام این اطلاعات پیش از آنکه ساختار اتم کشف شود، حاصل شده بود. در حقیقت به رغم آنکه استدلال های غیرمستقیم و متقنی مبنی بر آنکه قطعه های سازنده مواد به شکل واحدهای مجزا هستند، ارائه شده بود ولی تا سال ۱۹۰۰ شک و تردیدهای بسیاری در مورد اتم وجود داشت
طیف ستارگان «رمز میله ای» (bar code) بسیاری از عنصرهای مختلف را آشکار ساخت. اما از آنجایی که ارتباط واضحی بین شدت مشخصات طیفی و فراوانی عنصری که موجب آن مشخصات شده بود، وجود نداشت، فیزیکدانان قرن بیستم می بایست به تشریح این وضعیت بپردازند.در حقیقت تا دهه ۱۹۲۰ مشخص نشده بود که هیدرژون و هلیم (سبک ترین عنصرها) با اکثریت قاطع، فراوان ترین عنصرهای طبیعت هستند. عمده اعتبار این کشف به سسیلیا پاین (C.Payne) تعلق دارد. وی در تز دکترای خود که در سال ۱۹۲۵ در رادکلیف کالج ارائه کرد، نشان داد که این دو عنصر در مجموع حدود ۹۸ درصد از جرم خورشید را به خود اختصاص داده اند
متاسفانه به دلیل شک و تردیدهای هنری نوریس راسل (N.H.Russell) اختر فیزیکدان متنفذ آن زمان، وی مجبور شد آنچه را که واقعاً برترین کشف زندگی اش بود، کم اهمیت جلوه داده و در مقاله ای اعلام کند که این فراوانی محاسبه شده برای هیدروژن و هلیم موجود در ستارگان «بسیار بعید و به احتمال بسیار زیاد غیرواقعی است.»معمای دیگر این بود که چه عاملی باعث می شود که خورشید و دیگر ستارگان چنین بدرخشند.زمین شناسان قرن نوزدهم بر پایه تخمین هایی که در مورد چینه های رسوبی انجام داده بودند عمر زمین را حدود چند صدمیلیون سال برآورد کردند. چارلز داروین (C.Darwin) به دلیل همخوانی این تقریب با ایده انتخاب طبیعی وی با آن موافق بود، در حالی که ویلیام تامسون (W.Thomson) [لردکلوین معروف] با جزمیت استدلال می کرد که خورشید بیش از ده میلیون سال درخشان نبوده است.درک دقیقی از واکنش هایی که موجب می شوند خورشید طی ۵/۴ میلیارد سال به صورت یک «راکتور همجوشی محدود شده گرانشی» بدرخشد تا پایان دهه ۱۹۳۰میسر نشد
در این هنگام دو فیزیکدان آمریکایی به نام جورج گاموف (G.Gamov) متولد روسیه و هانس بته (H.Bethe) متولد آلمان به همراه فیزیکدان و فیلسوف آلمانی به نام فردریش کارل فون وایز ساکر موفق به تشریح این فرآیند شدند. اگر هسته های اتم می توانند در درون ستاره ها عمل همجوشی را انجام دهند، آیا امکان دارد که کل ۹۲ عنصر جدول تناوبی محصول تبدیل های هسته ای درون ستاره ها باشد؟ فرد هویل (F.Hoyle) اخترشناس بریتانیایی، همان شخصیت برجسته ای بود که در میانه های دهه ۱۹۴۰ چنین نظری را ابراز کرد.فرآیندهای بسیار کارآتری در ستاره های سنگین روی می دهد و باعث می شود پرنورتر از خورشید بدرخشند و هیدروژنشان را سریع تر بسوزانند. پس از آن گرانش باعث می شود که بیشتر منقبض شده و مرکز آن داغ تر شود و بدین ترتیب اتم های هلیم با همجوشی به اتم های سنگین تر تبدیل می شود. وقتی که تمام سوخت ستاره های بزرگ مصرف شد، دچار رمبش (Collapse) شدیدی می شود به طوری که هسته آنها ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۱ چگال تر از جامدات معمولی می شود و آنها را به ستاره های نوترونی یا حتی سیاهچاله بدل می کند
اما این رمبش مقدار عظیمی انرژی نیز آزاد می کند که موجب انفجار فوق العاده عظیم - ابرنو اختر (super nova) - می شود و همین عامل لایه های خارجی تر ستاره را به اطراف پراکنده می سازد. این لایه ها در مراحل بعد منبسط شده و ساختاری پوست پیازی را به وجود می آورد. از طریق کیمیاگری هسته ای هیدروژن تبدیل به هلیم می شود، هلیم به کربن، کربن به نیتروژن و همین طور الی آخر، تا آ نکه عنصر های جدول تناوبی و از جمله آ هن ساخته شود. آهن عنصر اصلی هسته این ستاره هاست که به این سرنوشت محتوم دچار شده اند
تشکیل عنصر های بعدی جدول تناوبی نیازمند دریافت مقدار بیشتر انرژی است. برای مثال توریم و اورانیوم در اثر حرارت ابرنواختر ها و باریم و بیسموت از صید الکترون در ستاره های غول پیکر سرخ به وجود می آید. این فرآیند در سال ۱۹۷۵ در یک مقاله کلاسیک توسط هویل و با همکاری ویلیام فاولر (W.Fowler) اختر فیزیکدان هسته ای آ مریکا و جفری (Geoffrey) و مارگات (Margaret) اختر شناسان انگلیسی مدون شد. آلیستار کامرون (A.Cameron) فیزیکدان کانادایی بعضی از ایده های مهم در این زمینه را به طور مستقل توسعه داد. کهکشان همانند یک زیست بوم (ecosystem) است. اتم اکسیژنی که از یک ستاره عظیم خارج شده است ممکن است صدها میلیون سال در فضای بین سیاره ای سرگردان باشد. ممکن است این اتم وارد یک ابر متراکم شود که در اثر گرانش خود در حال انقباض است و ستاره ای جدید را به وجود می آورد و توسط صفحه ای از گردوغبار احاطه شده است. این ستاره ممکن است خورشید ما باشد و آن اتم به خصوص هم شاید وارد کره زمین شده و احتمالاً طی چرخه هایی وارد سلول انسان می شود. ما غبار های ستاره ای هستیم، شاید هم ضایعات هسته ای باقی مانده از سوخت هایی باشیم که نور ستارگان از آنها تولید شده است.
این سناریو جورج گاموف را ناامید کرد. وی فکر می کرد همه عنصر ها از انفجار بزرگ ناشی شده اند، اما این امر با محاسبات دقیقی که انجام شده بود، سازگاری نداشت. وقتی که تئوری نسبیت اینیشتین برای مدل سازی جهان در حال انبساط به کار رفت، مشخص شد که پس از انفجار بزرگ دما چنان سریع سقوط کرد که زمان کافی برای انجام شبکه ای از واکنش های مورد نیاز برای تولید تمام عنصر ها در اختیار نبود. گذشته از این، مشاهدات نشان دادند که ستاره های جوان تر بیش از ستاره های پیر حاوی عنصرهای سنگین هستند و این نکته موید این نظر بود که ستاره ها از گاز های بین ستاره ای که طی سالیان دراز به مواد دیگر نیز آغشته شده است، ساخته می شود. اما گاموف هم تا حدودی حق داشت، وی اثبات کرد که در مورد منشا عنصر های سبکی همانند دوتریم، هلیم و لیتیم حق با اوست. حتی پیرترین ستاره ها هم حدود ۲۳ درصد هلیم دارند که این نسبت دقیقاً برابر مقداری است که از انفجار بزرگ به وجود می آید.جست وجو برای یافتن منشا صحیح اتم ها یک تحقیق بین رشته ای بود که طی ۲۰۰ سال جریان داشت. پیشگامان این تحقیق نیز درست همانند کسانی که تکامل زیست شناختی را ارائه کردند و بحق تشویق شدند، شایسته قدردانی هستند.به واسطه بینش آنهاست که ما امروز زمین و اتم های تشکیل دهنده آن را در زمینه یک ساختار عظیم کیهانی مشاهده می کنیم. گاهشمار جذاب مارکوس چاون از دستاور د های دانشمندان، شایسته خواندن چندباره است.
*مارتین ریس استاد انجمن سلطنتی دانشگاه کمبریج و اختر شناس سلطنتی انگلستان است. آخرین کتاب وی با عنوان «فقط همین شش عدد: قوی ترین نیروی هایی که جهان را شکل داده اند.» در سال ۱۹۹۹ توسط پرساوس پرس منتشر شد.