دانلود تحقیق اعتدال و میانه روی در اسلام

Word 45 KB 8616 9
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • افراط در زهد و عبادت اسلام از همان وقتهائی که تصوف هم در دنیای اسلام‏ پیدا شد، ما می‏بینیم افرادی پیدا شدند که تمام نیروی خودشان را صرف‏ عبادت و نماز کردند و سایر وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در میان‏ اصحاب امام علی علیه السلام مردی را داریم بنام ربیع بن خثیم همین خواجه ربیع‏ معروف که قبری منسوب به او در مشهد است.

    حالا این، قبر او هست یا نه‏ من یقین ندارم و اطلاعم در این زمینه کافی نیست ولی در اینکه او را یکی‏ از زهاد ثمانیه یعنی یکی از هشت زاهد معروف دنیای اسلام می‏شمارند، شکی‏ نیست.

    ربیع بن خثیم اینقدر کارش به زهد و عبادت کشیده بود که در دوران آخر عمرش قبر خودش را کنده بود و گاهی می‏رفت در قبر و لحدی‏ که خودش برای خودش کنده بود می‏خوابید، و خود را نصیحت و موعظه می‏کرد، می‏گفت " ''یادت نرود عاقبت باید بیائی اینجا'' ".

    تنها جمله‏ای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند آنوقتی بود که اطلاع پیدا کرد که مردم امام حسین علیه السلام فرزند عزیز پیامبر اکرم|پیغمبر را شهید کرده‏اند، چند کلمه گفت در اظهار تأثر و تأسف از چنین حادثه‏ای: " ''وای بر این امت که فرزند پیغمبرشان را شهید کردند ''".

    می‏گویند بعدها استغفار می‏کرد که‏ چرا من این چند کلمه را که غیر ذکر بود به زبان آوردم.

    همین آدم در دوران امیرالمؤمنین علی (ع) جزو سپاهیان ایشان بوده است‏، یکروز آمد خدمت امیرالمؤمنین عرض کرد: ''یا امیرالمؤمنین انا شککنا فی‏ هذاالقتال''.

    " انا " را هم که می‏گوید معلوم می‏شود که او نماینده عده‏ای‏ بوده است.

    یا امیرالمؤمنین!

    ما درباره این جنگ شک و تردید داریم، می‏ترسیم این جنگ، جنگ شرعی نباشد.

    چرا؟

    چون ما داریم با اهل قبله‏ می‏جنگیم، ما داریم با مردمی می‏جنگیم که آنها مثل ما شهادتین می‏گویند، مثل ما نماز می‏خوانند، مثل ما رو به قبل می‏ایستند.

    و از طرفی شیعه‏ امیرالمؤمنین بود نمی‏خواست کناره گیری کند گفت یا امیرالمؤمنین!

    خواهش می‏کنم به من کاری را واگذار کنید که در آن شک وجود نداشته باشد، من را به جائی و دنبال مأموریتی بفرست که در آن شک نباشد.

    امیرالمؤمنین هم فرمود بسیار خوب اگر تو شک می‏کنی پس من تو را به جای‏ دیگری می‏فرستم.

    نمی‏دانم خودش تقاضا کرد یا ابتداء حضرت او را به یکی‏ از سر حدات فرستادند که در آنجا هم باز سرباز بود.

    کار سربازی می‏خواست‏ انجام بدهد اما در سر حد کشور اسلامی که اگر احیانا پای جنگ و خونریزی‏ بمیان آمد طرفش کفار یا بت پرستان باشند، غیر مسلمانها باشند.

    خوب‏ این نمونه‏ای بود از زهاد و عبادی که در آن زمان بودند.

    این زهد و عبادت چقدر ارزش دارد؟

    این، ارزش ندارد که آدم در رکاب‏ مردی مانند علی باشد اما در راهی که علی دارد راهنمائی می‏کند و در آنجائی‏ که علی فرمان جهاد می‏دهد شک کند که آیا این درست است یا نادرست، و عمل به احتیا کند، بنا را بر احتیاط بگذارد.

    مثل اینکه می‏گویند: چرا ما روزه شک دار بگیریم؟

    می‏بینید که در میان مردم هم این حرف خیلی زیاد است: چرا ما روزه شک دار بگیریم، این چه کاری است؟

    چرا جائی بجنگیم‏ که شک داریم؟

    میرویم جائی که روزه‏ای که می‏گیریم روزه شک دار نباشد.

    این چه ارزشی دارد؟

    اسلام بصیرت می‏خواهد، هم عمل می‏خواهد و هم بصیرت.

    این آدم (خواجه ربیع) بصیرت ندارد.

    در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزیدبن معاویه زندگی می‏کند، معاویه‏ای که دین خدا را دارد زیر و رو می‏کند، یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب‏ می‏شود و تمام زحمات پیغمبر دارد هدر می‏رود، آقا رفته یک گوشه‏ای را انتخاب کرده شب و روز دائما مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه‏ دیگری به زبانش نمی‏آید، یک جمله ای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت‏ حسین بن علی (ع) می‏گوید، بعد پشیمان میشود که این، حرف دنیا شد، چرا بجای آن، سبحان الله، الحمد لله نگفتم؟

    چرا بجای آن یا حی یا قیوم‏ نگفتم؟

    چرا الله اکبر نگفتم، لا حول و لا قوه الا بالله نگفتم؟

    این با تعلیمات اسلامی جور در نمی آید.

    ::«لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا»؛ جاهل یا تند می‏رود یا کند.:: اعتدال و میانه‏روى در اسلام (1) مقدمه اعتدال و میانه‏روى، همان گونه که از نامش پیداست، به معناى پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط مى‏باشد .

    این واژه در منابع اسلامى، با الفاظى مانند «قصد» ، (1) «اقتصاد» ، (2) «وسط‏» ، (3) استعمال شده است .

    با پژوهشى ژرف و عمیق مى‏توان دریافت، همان گونه که اصل توحید در تار و پود احکام و مقررات اسلام و آیات و روایات و سیره ائمه ( علیهم‏السلام) پیچیده شده، اصل اعتدال نیز در تشریع احکام لحاظ گردیده است .

    قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط مى‏نامد و مى‏فرماید: «و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» ; (4) و این چنین شما را امتى میانه (معتدل) ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر (صلى‏الله علیه‏و آله) هم بر شما گواه باشد .

    معناى آیه بالا این است که در آیین اسلام، هیچ گونه افراط و تفریط وجود ندارد و مسلمانان برخلاف سایر فرقه‏ها، از مقرراتى پیروى مى‏کنند که قانونگذار آن، به تمام نیازهاى فطرى بشر آگاه بوده و همه جهات زندگى جسمى و روحى او را در نظر گرفته است .

    اصل اعتدال، که در قرآن کریم به آن عنایت فراوانى شده است، در زندگى پر برکت پیامبر اکرم (صلى‏الله علیه‏و آله) و ائمه هدى ( علیهم‏السلام) و در کلیه اعمال و رفتارشان به روشنى دیده مى‏شود .

    آنان هرگز در هیچ امرى از اعتدال و میانه‏روى خارج نشدند .

    سیره رسول خدا (صلى‏الله علیه‏و آله) در همه وجوه، سیره‏اى معتدل بود .

    همان طورى که حضرت على ( علیه‏السلام) در مورد آن حضرت فرموده است: «سیرته القصد» ; (5) رسول خدا، سیره و رفتارش میانه و معتدل بود .

    رسول خدا (صلى‏الله علیه‏و آله) در رفتار فردى، در خانواده و اجتماع، در اداره امور و سیاست، در رویارویى با دشمنان و حتى در میدان نبرد، اعتدال را پاس مى‏داشت و از افراط و تفریط در هر کارى پرهیز مى‏کرد و تاکید فراوان داشت که امتش از او پیروى کنند و در زندگى میانه‏روى پیشه سازند .

    از این رو، مى‏فرمود: «یا ایها الناس علیکم بالقصد، علیکم بالقصد، علیکم بالقصد» ; (6) اى مردم!

    بر شما باد به میانه‏روى، بر شما باد به میانه‏روى، بر شما باد به میانه‏روى .

    متاسفانه، بیشتر افراد و بسیارى از جوامع، در حیات خود فاقد این اصل بوده و هستند .

    از این رو، یا به دامن افراط افتاده، و یا در تفریط غلتیده‏اند و از مسیر صحیح و طریق کمال و هدایت‏خارج شده‏اند .

    ریشه بسیارى از انحرافات فردى و اجتماعى را مى‏توان در عدم رعایت اصل اعتدال جست .

    اصولا شان عقل، اعتدال است و شان جهل، عدم اعتدال، یعنى انسان عاقل انسانى متعادل است و انسان جاهل غیر متعادل .

    على ( علیه‏السلام) درباره انسان جاهل همین شان را بیان مى‏فرماید: «لاترى الجاهل الا مفرطا او مفرطا» ; جاهل را نمى‏بینى، مگر این که یا افراط مى‏کند و یا تفریط .

    (7) اصولا شان عقل، اعتدال است و شان جهل، عدم اعتدال، یعنى انسان عاقل انسانى متعادل است و انسان جاهل غیر متعادل .

    (7) قلمرو اعتدال و میانه‏روى در اسلام اعتدال و میانه‏روى از دیدگاه اسلام، قلمرو وسیعى دارد و در همه جا به عنوان یک اصل خلل‏ناپذیر اسلامى مطرح مى‏گردد و ابعاد فردى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، عقیدتى را از جزئى‏ترین تا مهم‏ترین موضوعات در برمى‏گیرد .

    ابعاد گوناگون «میانه‏روى‏» در اسلام که به صورت اشاره بیان مى‏شود، عبارت است از: 1 .

    اعتدال در امور فردى اسلام اعتدال را در زمینه امور فردى و شخصى، اعم از عبادت، گفتار، رفتار و ...

    منظور داشته و بر آن تاکید مى‏ورزد که امور ذیل به عنوان نمونه ذکر مى‏شود: الف) اعتدال در عبادت: با این که عبادت از شریف‏ترین مقولات محسوب مى‏شود، اسلام اعتدال و میانه‏روى در آن را امرى مهم منظور داشته است .

    رسول اکرم (صلى‏الله علیه‏و آله) مى‏فرماید: «ان هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفیق و لاتکرهوا عباده الله الى عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذى لا سفرا قطع و لاظهرا ابقى‏» ; (8) این دین محکم و متین است; پس با ملایمت در آن درآیید و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید تا مانند سوار درمانده‏اى باشید که نه مسافت پیموده و نه مرکبى به جا گذاشته است (به سبب زیادى سرعت، مرکبش در میان راه از رفتن بازمانده و خودش هم به مقصد نرسیده است) آنان که اندازه نمى‏شناسند و در هر امرى زیاده روى یا کوتاهى مى‏کنند، به مقصد نمى‏رسند .

    دیندارى نیز اعتدال مى‏طلبد و براى سیردادن آدمیان به مقاصدى که دین مشخص کرده است، باید ملاحظه استعداد و مرتبه وجودى آنان را نمود و تدرج را در تربیت رعایت کرد .

    بسیارى از والدین و مربیان، این اصل (اعتدال در عبادت) را رعایت نمى‏کنند و نه تنها از تلاش خود نتیجه‏اى نمى‏گیرند، بلکه گاهى رفتارشان سبب واکنش و نتایج منفى مى‏شود .

    در آموزش تعالیم اسلامى به فرزندان، شرط اساسى رعایت اعتدال و ملایمت است; زیرا زیاده روى در عبادات و تحمیل آن بر دیگران، رویگردانى آنان را از عبادت و دین، در پى خواهد داشت .

    این گونه افراطها، هم براى افراط کننده و هم براى کسانى که ناظر این گونه روش‏ها هستند، زیان آور است .

    براى افراط کننده مضر است، زیرا روش افراطى قابل دوام نیست و دیر یا زود خسته مى‏شود و از زیر بار وظایف اصلى هم شانه خالى مى‏کند .

    براى ناظران زیان بخش است، زیرا آن‏ها را از گرایش به مذهب و پذیرش تکالیف دینى باز مى‏دارد و آن‏ها گمان مى‏کنند که اگر کسى بخواهد بنده خدا باشد و به وظایف دینى قیام کند، باید از زندگى خود دست‏بکشد و خود را از هر نوع کار و لذت و آسایش محروم سازد تا بتواند مسلمان باشد و وظیفه شناس .

    ولى اگر مردم ببینند که مسلمانان، هم به امور زندگى خود مى‏رسند و هم به عبادت و وظایف دینى، بدون تردید به سوى مذهب گرایش پیدا مى‏کنند و به سعادت و نیک بختى دنیا و آخرت نائل مى‏شوند .

    ناگفته روشن است که تندروى در عبادت، کسانى را شامل مى‏شود که غیر از انجام عبادات واجب، آن قدر به عبادات استحبابى مى‏پردازند که زندگى آنان فلج مى‏شود و از کار و زندگى و سایر وظایف باز مى‏مانند و این طبقه در جامعه معاصر کمتر دیده مى‏شوند و متاسفانه اکثریت مردم (خصوصا اقشار جوان با سرگرمى‏هاو حربه‏هایى که استعمار گران تدارک دیده‏اند)، در امر عبادات، گرفتار واماندگى هستند که حتى به انجام عبادات واجب نیز توجه نمى‏کنند .

    ب) اعتدال در راه رفتن: با این که به حسب ظاهر، راه رفتن، مساله جزئى و پیش افتاده‏اى است، اما قرآن اعتدال را در همین مورد، مورد توجه قرار داده و مى‏فرماید: «و اقصد فى مشیک‏» ; (9) در راه رفتن میانه رو باش .

    در جاى دیگر اولین نشانه عباد الرحمن (بندگان خاص الهى) را تواضع در راه رفتن مى‏داند و مى‏فرماید: «و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا» ; (10) بندگان شایسته خدا کسانى هستند که روى زمین با تواضع راه مى‏روند .

    ج) اعتدال در سخن گفتن: سخن و بیان از نعمت‏هاى بزرگ الهى و مهم‏ترین عامل نقل و انتقال مکنونات ضمیر آدمى است که خداوند آن را مایه امتیاز انسان از موجودات دیگر قرار داده است، و مى‏فرماید: «الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان‏» ; (11) خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود .

    انسان را آفرید و به او بیان را آموخت .

    با این حال، اگر حرف زدن از حد اعتدال خارج شد و به پرگویى مبدل گشت، به جاى نعمت، نقمت‏خواهد شد .

    از این رو، دانشمندان علم اخلاق در غیر موارد ضرورى، سکوت را اولى از کلام مى‏دانند .

    حضرت على ( علیه‏السلام) مى‏فرماید: «الکلام کالدواء قلیله ینفع و کثیره قاتل‏» ; (12) سخن گفتن مانند داروست; کم آن نفع مى‏رساند و زیاده روى در آن کشنده و مهلک است .

    باز آن حضرت در جاى دیگر مى‏فرماید: «من کثر کلامه کثر خطاؤه‏» ; (13) کسى که بسیار سخن مى‏گوید، خطا و اشتباهش بسیار خواهد بود .

    کم گوى و گزیده گوى چون در کز اندک تو جهان شود پر (14) بنابراین، سخن باید عاقلانه، حکیمانه، سنجیده و دور از افراط و تفریط باشد تا انسان در گرداب زیان‏هاى اخلاقى و اجتماعى گفتار فرو نیفتد .

    د) تعادل در خوراک: مساله خوردن و آشامیدن نیز از مسائلى است که بسیارى از مردم درباره آن دو، گرفتار افراط و تفریط مى‏شوند، و البته بیشتر در جانب افراط .

    تردیدى نیست که انسان، براى زنده ماندن، احتیاج به غذا دارد و باید به سلول‏هاى بدن، غذا برسد تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند .

    ولى مطلب مهم این است که مقدار غذاى مورد احتیاج یک انسان چقدر است و آیا زیاده روى در غذا به سود او است‏یا به زیان او؟

    امام رضا ( علیه‏السلام) مى‏فرمایند: بدان که بدن انسان همانند زمین پاکیزه‏اى است که براى آباد کردن آن، اگر اعتدال در آن رعایت‏شود و آب به مقدار لازم به آن داده شود، نه آن اندازه که زمین زیر آب غرق شود و نه آن اندازه کم که تشنه بماند، چنان زمین، آباد مى‏شود و محصول فراوانى مى‏دهد .

    ولى اگر از رسیدگى صحیح غفلت‏شود، آن زمین فاسد و تباه مى‏گردد .

    بدن انسان نیز چنین است .

    با توجه و مراقبت در خوردنى‏ها و نوشیدنى‏ها، بدن سلامت و صحت مى‏یابد و نعمت و عافیت را به دست مى‏آورد .

    (15) در زمان هارون الرشید، خلیفه عباسى، یک پزشک نامدار مسیحى در بغداد زندگى مى‏کرد که او را بختیشوع مى‏نامیدند .

    روزى این پزشک از دانشمند معاصر خود، به نام واقدى، پرسید: آیا در قرآن شما، درباره طب هم چیزى هست؟

    واقدى گفت: آرى، یک جمله کوتاه «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» (16) که خداوند در این آیه به مسلمانان دستور مى‏دهد: از خوردنى‏ها و آشامیدنى‏ها استفاده کنند، ولى در خوردن و نوشیدن زیاده روى و اسراف ننمایند .

    پزشک مسیحى پرسید: آیا پیامبر شما درباره طب چیزى گفته است؟

    واقدى گفت: آرى، پیامبر (صلى‏الله علیه‏و آله) فرمود: «المعده بیت کل داء و الحمیه راس کل دواء» ; (17) معده جایگاه و خانه تمام دردها و امساک و خوردن، سرآمد همه درمان‏هاست .

    پزشک مسیحى گفت: قرآن و پیامبر اسلام، چیزى براى جالینوس در طب باقى نگذاشته‏اند و اساسى‏ترین پیشگیرى و درمان بیمارى‏ها را با کوتاه‏ترین عبارات بیان نموده‏اند .

    (18) سعدى فرمود: نه چندان بخور کز دهانت درآید نه چندان که از ضعف جانت‏برآید پى‏نوشت‏ها: 1 .

    «المومن سیرته القصد، و سنته الرشد» ، میزان الحکمه، ج 10، ص 489 .

    2 .

    «من اقتصد اغناه الله‏» ، همان .

    3 .

    «و نحن امه الوسط‏» ، سیره نبوى، ج 1، ص 174 .

    4 .

    بقره/143 .

    5 .

    نهج البلاغه، کلمات قصار، 67 .

    6 .

    کنز العمال، ج 3، ص 28 .

    7 .

    سیره نبوى، ج 1، ص 172 و 171; نهج البلاغه، حکمت 70 .

    8 .

    بحارالانوار، ج 71، ص 212، ح 3 .

    9 .

    لقمان/19 .

    10 .

    فرقان/63 .

    11 .

    الرحمن/4 - 1 .

    12 .

    غررالحکم، ج 2، ص 159 .

    13 .

    نهج البلاغه، حکمت 349 .

    14 .

    نظامى گنجوى، لیلى و مجنون، در نصیحت فرزند .

    15 .

    بحارالانوار، ج 59، ص 310; ر .

    ک: رساله ذهبیه حضرت رضا (ع) .

    16 .

    اعراف/31 .

    17 .

    بحارالانوار، ج 14 قدیم .

    18 .

    نامه زندگى، ص 41 .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تعاریف لغوی و اصطلاحی تعادل در لغتنامه دکتر محمدمعین یعنی با هم برابر شدن، راست آمدن، همتا بودن. هنگامی جسمی در حال تعادل است که نتیجه همه نیروهای وارد بر آن صفر باشد. در اجسام متکی تا وقتی که خط قائم از مرکز ثقل آن‌ها داخل سطح اتکا باشد، جسم به حال تعادل خواهد ماند. تعادل بر وزن تفاعل و ریشه‌اش عدل است. عدل عدل سبب زندگانی است. (العدل حیاه)- عدل و داد باعث افزایش انسانیت است. ...

مفهوم عدالت در حقوق الف) مفهوم عدالت تعریف عدالت «عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود می‌شناخته و برای استقرار آن کوشیده است.([۱]) مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال می‌کند.([۲]) انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که ...

مفهوم عدالت در حقوق الف) مفهوم عدالت تعریف عدالت «عدالت» مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود می‌شناخته و برای استقرار آن کوشیده است.([۱]) مشاهده طبیعت و تاریخ رویدادها، و اندیشه در خلقت، از دیرباز انسان را متوجه ساخت که آفرینش جهان بیهوده نبوده و هدفی را دنبال می‌کند.([۲]) انسان نیز در این مجموعه منظم و با هدف قرار گرفته و با آن همگام و سازگار است. بنابراین، هر چیزی که در راستای ...

افراط در زهد و عبادت اسلام از همان وقتهائی که تصوف هم در دنیای اسلام‏ پیدا شد، ما می‏بینیم افرادی پیدا شدند که تمام نیروی خودشان را صرف‏ عبادت و نماز کردند و سایر وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در میان‏ اصحاب امام علی علیه السلام مردی را داریم بنام ربیع بن خثیم همین خواجه ربیع‏ معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این، قبر او هست یا نه‏ من یقین ندارم و اطلاعم در این ...

هدف از عدالت اجتماعی: هدف مااز بحث عدالت اجتماعی بیان آیات و روایاتی است که قران کریم و پیشوایان معصوم در آن ها به حفظ حقوق، و مساوی بودن تمام مردم در برابر قانون، ونفی تبعیض و استثمار و ظلم فرمان داده اند. اسلام مکتب عدل و اعتدال است، راه مستقیم است، وامت اسلامی امت میانه وسط است، نظام آن عادلانه است ،توضیح آن که اگر شک دارد شمشیر هم دارد اگر برنامه برای سلامتی بدن میدهد توجه ...

مقدمه قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و ...

مبانی اقتصاد اسلامی مقدمه قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز ...

مقدمه قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و ...

مقدمه قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و ...

روشنفکران: مؤثرترین قشر بر ایده‌ها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران می‌باشند. به عبارت بهتر یکی از گروه‌هایی که همواره هدف گروه‌های روشنفکری قرار گرفته‌اند دانشجویان می‌باشند. در دوران دهه 1320 روشنفکران خصائص رادیکال پیدا می‌کنند و مبارزات ضد استعماری اوج می‌گیرد. در این دهه به دلیل امکان فعالیت‌های باز سیاسی دانشجویان ایرانی به احزاب سیاسی و روشنفکران ملی و چپ (جبهه ملی و حزب ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول