- مقدمه
1-1 چرا بهینه سازی انرژی؟
چشم انداز 2005 انرژی جهانی که توسط آژانس بین المللی تهیه می شود پیش بینی می کند که در نبود خط مشی جدید دولت، احتیاجات انرژی جهان سرسختانه افزایش پیدا خواهد کرد. در طرح کردن راه هایی که با این احتیاجات فزاینده مقابله بکند دولت ها مجبوراند که برای ایمنی انرژی و خسارت های محیطی مبارزه کنند. هر دوی این ها متصل به مصرف سوخت های فسیلی اند.
بهینه سازی انرژی نقش بزرگی در سیاست انرژی کاهش کربن بازی می کند. بهینه سازی انرژی و تکنولوژی بهینه سازی انرژی برای کاهش 58% صدور co2 بین 2002 و 2030 مسئول خواهند بود. آن ها همچنین سهم بازاهای مهم برای شرکت هایی که پس انداز می کنند بدست آورده اند و هزینه را برای صنعت، صنایع همگانی، دولت ها و مصرف کنندگان ذخیره می کنند ذخیره انرژی و بهبود بخشیدن به کیفیت هوا که سریعترین و موثرترین و به صرفه ترین راه کاهش صدور گاز گلخانه ای است، به طور ویژه در مناطقی که تراکم هوا بیشتر است.
بخش عمومی قاطع و محکم است در بهبود بخشیدن بهینه سازی انرژی. هزینه های که به علت استفاده نادرست از انرژی بوجود آمده، بوسیله بخش عمومی تولید شده است. دولت همچنین می تواند از بهینه سازی انرژی از طریق بهبود بخشیدن محیط، سلامتی، ایمنی انرژی و رقابت اقتصادی است. دولت در همه سطوح یک مصرف کننده مهم انرژی است و حمایت کننده مکانیسم ها برای فراهم آوردن انرژی بهینه بخش عمومی برای ذخیره دارایی عمومی تجمع پروژه های مهم از بهینه سازی انرژی برای ایجاد نیازهای بازار است.
در تحول و توسعه کشورها، جایی که شدن انرژی خیلی بالا بود، منافع مهم در بهینه سازی انرژی می روند که ایجاد شوند. بنابراین دولت ها یک علاقه ای در تحریک و افزایش بهینه سازی توسعه اقتصادی و محیطی دارند.
2-1 سیال بودن دارایی بخش خصوصی برای توسعه در بهینه سازی انرژی
یک نوآوری برای دولت
گسترش بخش عمده ای از تکنولوژی های بهینه سازی انرژی، محصولات و خدمات به یک افزایش در سر تا سر فعالیت های بازار در مدت طولانی احتیاج دارند، این فقط می تواند موفقیت پذیر باشد در طی سرمایه گذاری خصوصی و رشد بازار بهینه سازی انرژی افزایش یافته. تنها بخش خصوصی می تواند تکنولوژی بهینه سازی انرژی و خدمات در مقیاس بزرگ و احتیاج داشته الزامات کاهش نشر و کاهش احتیاج انرژی را بوجود آورد.
مانع برای سرمایه گذاری و افزایش بخش بهینه سازی انرژی هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای توسعه یافته از طریق افزایش ارتباط و همکاری با قسمت های خصوصی و عمومی می تواند کمتر باشد.
بخش عمومی می تواند یک نقش کلیدی به وسیله توسعه دادن مکانیسم های مالی بازی کند که جریان را از سرمایه خصوصی به صنعت بهینه سازی انرژی حرکت می دهد. این به معنی فراتر رفتن از مداخلات سنتی است،مانند کمک های مالی و امتیازات مالیاتی برای اندازه گیری بازده انرژی و ایجاد و تکمیل کردن مکانیسم های پایه بازار که توسعه بلند مدت و مستقیم بخش خصوصی را تجزیه می کند.
چنین مکانیسم های مالی عمومی باید موانع بازار و شکاف های تأمین مالی مورد خطاب قرار دهند نه ایجاد وابستگی را. آن ها باید قابل رفع باشند، در میانه، دراز مدت، باید به نوآوری پاداش داده شود و عوامل موثر هزینه ثابت شود به وسیله نفوذ سرمایه بخش خصوصی. مداخله عمومی موفق می تواند سود بخشی را اثبات کند، و می تواند خطرات واقعی و دریافتی را کاهش دهد و فرصت های توسعه را در بخش EE افزایش دهد.
موثرترین مکانیسم حمایت می کند از بازارهای جدید و آن ها را تعریف نمی کند.
2- موانع بهینه سازی انرژی مالی
پروژه و اقدامات بهینه سازی انرژی با بسیاری از موانع مشابه (وخطرها) که پروژه ها در انرژی قابل تجدید انجام داده اند (موانع جهانی)
اساس مانع بازار برای سرمایه گذاری در انرژی قابل تجدید و بهینه سازی انرژی حقیقی است که ارزش گذاری انرژی نمی تواند بهای واقعی کربن و دیگر احوال ظاهری محیط را بازتاب کند. سیاست ها چهار چوبی های قانونی و منظمی را بوجود می آورند که قدرند ثباتی را فراهم کنند که در بلند مدت به بخش خصوصی اعتبارهای مورد نیاز را برای بالا بردن توسعه در بهینه سازی انرژی می دهند.
تکنولوژی ها، پروژه ها و تجارت انرژی را درست می کنند.
بهینه سازی انرژی باید با فرصت های سرمایه گذاری رقابت کند در صنایع متجاوز (انرژی قرار دادی و دیگر انرژی ها) که متصویان وام بیشتر با آن ها هستند و بنابراین بیشتر راحت اند در معامله با آن ها. در بیشتر بازارها که سرمایه نادر است بیشتر توسعه های سنتی مانند جاهایی که توسعه صنعتی کشاورزی حق تقدم سرمایه گذاری را کسب می کند. حتی وقتی آن ها بهترین موارد تجاری یا بهترین بازده پیشنهاد نشود. در بازارهایی که دارایی به طور آماده موجود است، شکل فقدان تجربه یا ارزیابی ریسک ها و فرصت هایی از سرمایه گذاری بهینه سازی که منجر به تمایل داشتن به اهمیت زیاد دادن به تضمین کردن خط ویژه است.
با وجود انرژی قابل تجدید، نسبت مالی رقابتی دیگراست برای توسعه در بهینه سازی انرژی پروژه های انرژی، علاوه بر خطرات EE مانند ESCOS ، به نوعی کوچک هستند. هزینه های معامله به طور متناسب می شوند. این باعث غیر جذاب شدن کارایی انرژی مالی در بنگاه های مالی می شود. به طور ویژه بنگاه مالی بین المللی، منبع کلیدی هستند در توسعه بخش انرژی در کشورهای در حال توسعه.
هزینه های ناشی از وام سهام نوعاً خیلی بالا هستند برای یک پروژه بهینه سازی انرژی یا ریسک که فشار می آورد به منابع توسعه دهنده یا سرمایه گذاری انرژی نگه دارنده SMES، شامل ESCOS،اغلب خیلی کم سرمایه گذاری شدند و به ندرت توازی کافی دارند و پیگیری می کنند رکوردها را که احتیاجات سرمایه گذاری را برای شروع اجرا و توسعه نجات دهند.
ریسک پذیری های کوچک اغلب مهارت های مدیریت و تجاری و کارشناسی که برای ساختن یک مورد قانع کننده ضروری است را ندارند. فعالیت تجاری و رسیدگی تکنولوژی توسعه یافته نیازمند است به کمک مجهز کردن قابلیت نقل و انتقال بانکی» پروژه ها و اقدامات.
علاوه بر این موانع جهانی، وجود دارد موانع مالی مخصوصی که برای بخش بهینه سازی انرژی منحصر به فرداند.
یک نوع مانع برای افزایش بهینه سازی انرژی «ایجاد شکاف» است، میان آن هایی که تصمیم انرژی را می گیرند و آن هایی که هزینه ها را تحمل می کنند. برای مثال شکاف بین «موجر- مستأجر» جایی که مستأجر پرداخت می کند صورتحساب های انرژی را و اما مالک دارایی را کنترل می کند. پیشینیان هزینه های مربوط که صورتحساب انرژی نمی پردازند و هزینه ها را ذخیره می کنند بوسیله در آ«د سالیانه، با خریدن تجهیزاتی که کمترین کارایی را دارند. بردون در نظر گرفتن ارزش چرخه زندگی از سرمایه گذاری توسعه مفید یا دیگر فاکتورها مثل ارزش بازگرداندن یک مستأجر راضی. مثال نوعی دیگر از ایجاد شکاف اندازه گیری است. از آن جایی که آن بهره مالی مفید برای کمک به استفاده کمتر انرژی مستأجر به طور موثر نیست.
بهینه سازی انرژی مالی یک تعدادی از خطرهای دریافتی واقعی را برای بخش مالی حمل می کند. مدل تجاری بهینه سازی انرژی استفاده کردن از ذخایر انرژی به عنوان یک جریان بازده ضمانت شده از طریق قراردادهای اجرایی مفهوم عقیده کاملاً خارجی برای بانک ها می باشد.
همچنین هیچ وثیقه ای که به عنوان یک ایمنی تضمین شده به آن ها خدمت بکند، اغلب بر اساس دارایی نیستند. ESCOS به طور سنتی از چند شکل (مدل) پس انداز سهامی استفاده کرد، که به موجب آن مشتریان هیچ خطر مالی متحمل نمی شوند و آن ها به ESCO پولی را می دهند که آن را از روی انرژی ذخیره کرده اند، آن به این معنی که اگر ذخیره انرژی واقعی پایین تر از طرح ریزی باشد، پرداخت به ESCO کاهش می یابد و سپس ESCO در مورد وام به بانک دچار مشکل می شود. ریسک زمان باز پرداخت که 3 سطح اصلی فعالیت بهینه سازی انرژی وجود دارند که نیاز به تأمین مالی دارند.
نوآوری و تکنولوژی: یک فرآیندی است که از مرحله R&D تا تجاری شدن کامل وجود دارد. یک زنجیره مالی (نکاه کنید به قسمت 1-4) مراحل نوآوری تکنولوژی را نشان می دهد، انواع احتیاجات مالی در آن مراحل و سطوح که شکاف های مالی وجود دارد. رویکردهای مالی عمومی ابداعی می تواند شکاف های مالی را با نوآوری تکنولوژی در سرتاسر زنجیره کامل، ببندد.
ریسک های بهینه سازی انرژی: تجارت هایی هستند که محصولات و خدمات EE را تولید می کنند، بازاریابی می کنند، پخش می کنند و می فروشند. این می تواند شامل توسعه دهنده ها یا سازندگان تکنولوژی EE (از چراغ های روشن EE یا سیستم های گرمایی تا کنترل و اندازه گیری انرژی) و فروشندکان مربوط، خرده فروش ها و شرکت های خدماتی که می فروشند، نصب می کنند و در جهت این تکنولوژی ها خدمات می کنند، باشد.
یک عامل خرید و فروش توجه زیادی را دریافت کرده که بیشتر به خاطر نقشش به عنوان یک به عهده گیرنده خرید و فروش و تأثیر زیادش روی رشد قسمتEE است. شرکت خدماتی انرژی (ESCO) در بیشتر بازارهای توسعه یافته ESCO هزین های تجهیزات، جابه جایی های پرسه و ساختن retrofit در دست می گیرد از طریق یک قرارداد اجرایی انرژی (EPS). بازپرداخت آن به وسیبه یک درصدی از ذخیره انرژی که در EPS مشروط شده تضمین می شود. ESCOs به تأمین مالی هم برای خودشان به عنوان ریسک و هم برای پروژه هایی که تقبل کرده اند، احتیاج دارد.
پروژه های بهینه سازی انرژی، مصرف انرژی را کاهش می دهد و بهینه انرژی را برای مصرف کننده نهایی افزایش می دهد. 0مسکونی، تجاری، بنیادی و صنعتی). هر پروژه باید به طور مستقیم تأمین مالی شود. پروژه معمولاً شامل ساختار بهینه سازی انرژی و تجهیزات استاندارد و جایگزینی فرآیند می باشد، هزینه ها از ذخیره انرژی دوباره بدست می آیند. تأمین مالی برای رسیدگی انرژی پوششی احتیاج شده است. خدمات مشورتی انرژی، تجهیزات جدید EE، تأسیسات و مانیتورینگ.
4- زنجیره های مالی، شکاف ها در تأمین مالی و مکانیسم هایی برای پر کردن این شکاف ها
این گزارش بر روی شکاف های تأمین مالی تمرکز دارد که در 3 جریان اصلی فعالیت بهینه سازی انرژی اتفاق می افتد که به سرمایه برای گسترش در مقیاس بزرگتر احتیاج دارد: نوآوری تکنولوژی EE، ریسک های EE و اهداف EE، این شکاف ها در این مراحل از توسعه خرید و فروش در همه اقتصادها مشترک است، اما در شدت آن ها متفاوت است. و به خرید و فروش محلی عرضه انرژی و شرایط سیاسی بستگی دارد.
1-4 نوآوری تکنولوژی
نوآوری تکنولوژی در بهینه سازی انرژی شامل اختراع و تکنولوژی هایی که محصول ارائه می دهند و تبدیل، ذخیره سازی و استفاده از انرژی را بهینه تر می سازند، می باشد. این می تواند شامل فرآیند تکنولوژی (به عنوان مثال فرآیند بهینه سازی انرژی در فرآیند ذوب کردن در ریخته گری)کنترل EE، تکنولوژی های EE برای حمل و نقل یا تکنولوژی های جدید برای سیستم گرمایی بهینه برای EE یا روشنایی و دیگر راه حل های EE مراحل بالای تکنولوژی باشد.
در برخی زمینه ها تکنولوژی های بهینه سازی انرژی قبلاً موجود بوده و احتیاجات و استراتژی های بهینه سازی انرژی می توانند مورد توجه قرار بگیرند، تکنولوژی های کم خطر. در اینجا حق تقدم تأمین مالی عمومی می تواند به برنامه ها داده شود که به معرفی بازار تکنولوژی های EE و کاملاً تجاری شدن آن ها از طریق رویکردهای نوآوری به پروژه و ریسک های خالی کمک کند (که در بخش 2-4 و 3-4 به آن ها اشاره شده است)
تأمین مالی توسعه بهینه سازی شامل تحقیق، توسعه، نمایش و مسیر کامل به سوی تجاری شدن را پوشش می دهد. شکاف های مالی که برای نوآوری تکنولوژی منحصر به فرد هستند و د زنجیره مالی دیده می شوند و در بین مراحل تجاری شدن و اثبات شدن اتفاق می افتد. این به دلیل دوره زمانی پر هزینه و طولانی است که برای ثابت شدن، آزمایش و به موقع بودن بازار خرید و فروش بعد از این که فعالیت های R&D کامل شده تأمین مالی عمومی خیلی کم موجود می باشد، بدست آوردن سرمایه خصوصی مشکل است زیرا خطرات تکنولوژی و تجارت خیلی بالاست.