آیا بهشت و دوزخ الان موجود است؟
اکثر دانشمندان اسلامی معتقدند که این دو هم اکنون وجود خارجی دارند و ظواهر آیات قرآن نیز این نظر را تأیید می کند، به عنوان نمونه: در آیه مورد بحث و در آیات فراوان دیگری تعبیر به«اعدت» (مهیا شده) یا تعبیرات دیگری از همین ماده گاهی در مورد بهشت و گاهی در باره دوزخ آمده است.
از این آیات استفاده می شود که بهشت و دوزخ هم اکنون آماده شده اند اگر چه بر اثر اعمال نیک و بد انسانها توسعه می یابند.
بهشت و دوزخ در کجا هستند؟
به دنبال بحث فوق این بحث پیش می آید که اگر این دو هم اکنون موجودند در کجا هستند؟ پاسخ این سؤال را از دو راه می توان داد:
نخست اینکه:بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند. ما این آسمان و زمین و کرات مختلف را با چشم خود می بینیم اما عوالمی که در درون این جهان قرار دارند نمی بینیم و اگر دید و درک دیگری داشتیم هم اکنون می توانستیم آنها را ببینیم در این عالم موجودات بسیاری هستند که امواج آنها با چشم ما قابل درک نیستند. آیه «کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجهیم» که در بالا اشاره شد نیز گواه این حقیقت است.
پاداش شهیدان:
درباره اهمیت مقام شهیدان، سخن بسیار گفته شده و هر قوم و ملتی برای شهدای خود احترام خاصی قائل است ولی بدون اغراق، آن احترامی که اسلام برای شهدای راه خدا قائل شده بی نظیر است، روایت زیر نمونه روشنی از احترامی است که اسلام برای شهدا قائل شده آمده:
پیامبر(ص) فرمودند: هنگامی که جنگجویان تصمیم بر شرکت در میدان جهاد می گیرند خداوند آزادی آنها از آتش دوزخ را برای آنها مقرر می دارد. و هنگامی که سلاح بر می دارند و آماده میدان می شوند فرشتگان به وجود آنها افتخار می کنند.
و هنگامی که با دشمنان روبرو می شدند، مردم جهان، نمی توانند میزان ثواب آنها را درک کنند. و هنگامی که گام به میدان نبرد بگذارند و نیزه ها رد و بدل شود، و جنگ تن به تن شروع گردد فرشتگان با پرو بال خود اطراف آنها را می گردند و از خدا تقاضا می کنند که در میدان ثابت قدم باشند در این هنگام منادی صدا می زند: الجنه تحت ظلال السیوف : بهشت در سایه شمشیرها است.
در این هنگام ضربات دشمن بر پیکر شهید، ساده تر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است.
شکست پس از پیروزی:
در ماجرای جنگ احد مسلمانان در آغاز جنگ با اتحاد و شجاعت خاصی جنگیدند و به زودی پیروز شدند و لشکر دشمن از هم پراکنده شد و موجی از شادی سراسر لشکر اسلام را فرا گرفت ولی نافرمانی جمعی از تیر اندازان که در شکاف کوه «عینین» به سرکردگی عبدالله بن جبیر می جنگیدند و رها کردن آن سنگر حساس و مشغول شدن آنها و دیگران به جمع آوری قناعم ، سبب شد که ورق برگردد و شکست سختی به لشکر اسلام وارد گردد.
گناه سرچشمه گناه دیگر است:
ان الذین تولوا منکم… این آیه که باز ناظر به حوادث جنگ احد است حقیقت دیگری را برای مسلمانان بازگو می کند و آن اینکه: لغزشهایی که بر اثر وسوسه هاس شیطانی به انسان دست می دهد و او را به گناهانی می کشاند نتیجه زمینه های نامناسب روحی است که براثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده و راهی را برای گناهان دیگر هموار ساخته است وگر نه وسوسه هاس شیطانی در دلهای پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست اثری در آن نمی گذارد و لذا می فرماید: « آنهایی که در میدان احد فرار کردند شیطان آنان را به سبب پاره ای از اعمالشان به لغزش انداخت اما خدا آنها را بخشید. خداوند آمرزنده و حکیم است.» و به این ترتیب به آنها می آموزد که برای کسب پیروزی در آینده باید بکوشند، نخست خود را تربیت کنند و دل را از گناه بشویند.
معروف و منکر چیست؟
« معروف» در این لغت به معنی شناخته شده «از ماده عرف» و « منکر» به معنی ناشناس«از ماده انکار» است. و به این ترتیب کارهای نیک ، اموری شناخته شده و کارهای زشت و نا پسند اموری ناشناس معرفی شده اند چه اینکه فطرت پاک انسانی با دسته اول آشنا و با دوم نا آشناست.
با چه اشخاصی مشورت کنیم؟
مسلم است که هر کس نمی تواند طرف مشورت قرار گیرد زیرا گاه نقاط ضعفی دارند که مشورت با آنها مایه بد بختی و عقب افتادگی است، چنانچه علی علیه السلام می فرماید: با سه طایفه مشورت نکن:
لا تدخلن فی مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل و یعدک الفقر:
با افراد بخیل مشورت نکن زیرا تو را از بخشش و کمک به دیگران باز می دارند و از فقر می ترسانند.
2.ولا جبانا یضعفک عن الامور:
همچنین با افراد ترسو مشورت نکن زیرا آنها تو را از انجام کارهای مهم باز می دارند.
3.ولا حریصاَ یزین مالک الشره بالجور:
و نیز با افراد حریص مشورت نکن که آنها برای جمع آوری ثروت و با کسب مقام، ستمگری را در نظر تو جلوه می دهند.
یک سؤال ناراحت کننده؟
سؤالی که در شأن نزول بالا برای جمعی از مسلمانان عصر پیامبر، مطرح بود یک سؤال عمومی و همگانی برای بسیاری از مردم در هر عصر و زمانی است آنها قالباً زندگی مرفه و پر ناز و نعمت گردنکشان و طغیانگران و فراعنه و افراد بی بند و بار را ، با زندگی پر مشقت جمعی از افراد با ایمان مقایسه می کنند و می گویند چرا آنها با آن همه جنایت و آلودگی زندگی مرفهی دارند و اما اینها با داشتن ایمان و تقوا به سر می برند و گاهی این موضوع در افراد سست ایمان ایجاد و شک و تردید می کند.
نقاط ضعف و قوت:
یکی دیگر از علل پیش رفت بعضی از افراد بی ایمان و عقب ماندگی بعضی از مؤمنان این است که دسته اول در عین نداشتن ایمان گاهی نقاط قوتی دارند که در پرتو آن پیروزی های چشم گیری به دست می آورد و دسته دوم در عین داشتن ایمان نقاط ضعفی دارند که همان موجب عقب افتادگی آنان می شود.
مثلاً: افرادی را می شناسیم که در عین یگانگی از خدا در کارهای زندگی جدی ، مسمم و دارای پشت کار و استقامت و هماهنگی با یکدیگر و آگاهی از وضع زمان هستند.
گزارش به موقع عباس:
عباس عموی پیامبر هنوز اسلام نیاورده بود ، ودر میان قریش به کیش و آیین آنان باقی بود ولی از آنجا که به برادر زاده خود زیاد علاقه مند بود هنگامی که دید لشکر نیروند قریش به قصد جنگ با پیامبر از مکه بیرون آمد بی درنگ نامه ای نوشت، و به وسیله مردی از قبیله « بنی غفار» به مدینه فرستاد، پیک عباس به سرعت به سوی مدینه روان شد هنگامی که پیامبر از جریان مطلع شد« سعدبن ابی» ملاقات و گزارش عباس را به او رساند و حتی المقدور سعی می شد این وموضوع مدتی پنهان بماند.
نقش اتحاد در بقایای ملتها:
با تمام گفتگوهایی که دراباره اثر اعجاز آمیز اتحاد در پیش رفت اهداف اجتماعی و سر بلندی اجتماعات گفته شده است می توان گفت هنوز اثر واقعی آن شناخته نشده است.
امروز سدهای عظیمی در نقاط مختلف جهان بر پا شده که مبادا تولید بزرگترین نیروهای صنعتی است و سرزمینهای وسیعی را زیر پوشش آبیاری و روشنایی خود قرار داده است، اگر درست فکر کنیم می بینیم این قدرت عظیم چیزی جز نتیجه به هم پیوستن قدرت های ناچیز دانه های باران نیست و انگاه به اهمییت اتحاد و کوشش های دسته جمعی انسان ها واقف میشویم . در احادیث فراوانی که از پیامبر و پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده به لزوم و اهمیت این موضوع با عبارات مختلف اشاره شده است.
در یک مورد پیغمبر اکرم«ص» می فرماید: المومن کالبینان یشید بعضا بعضاً: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمانند که هر جزئی از آن جزء دیگری را محکم نگاه می دارد.»
روشنترین راه خداشناسی:
ان فی خلق السماوات و الارض:
آیات قرآن تنها برای خواندن نیست بلکه برای فهم و درک مردم نازل شده و تلاوت و خواندن آیات قرآن مقدمه ای است برای اندیشیدن، لذا در آیه فوق نخستین اشاره به عظمت آفرینش آسمان و زمین کرده و می گوید در آفرینش آسمان ها و زمین آمد و شد شب و روز نشانه های روشنی برای صاحبان خود و اندیشمندان است و با این ترتیب مردم را به اندیشه در این آفرینش بزرگ جذب می کند تا هر کس به اندازه پیمانه ی استعداد و تفکرش از این اقیانوس بی کران سهمی ببرد و سر چشمه صاف اسرار آفرینش سیراب گردد و به راستی جهان آفرینش و نقشهای بدیع و طرحهای زیبا و دل انگیز آن و نظامات خیره کننده ای که بر آن حکومت می کند کتاب فوق العاده بزرگی است که هر حرف و کلمه ی آن دلیل بسیار روشن بر وجود یکتایی آفریدگار جهان است.
چهره های نورانی و تاریک:
یوم تبیض وجوه و تسود وجوه:
به دنبال هشداری که در آن آیات سابق در باره تفرقه و نفاق و بازگشت به آثار دوران کفر و جاهلیت داده شد، در این دعای نتایج نهایی آنها اشاره می شود که چگونه کفر و تفرقه و نفاق و بازگشت به جاهلیت ، موجب روسیاهی است و چگونه اسلام و ایمان و اتحاد و صمیمیت موجب رو سفیدی است.
آیات فوق می گوید: در روز رستاخیز چهره هایی نورانی و چهره هایی تاریک و سیاه خواهد بود به آنهایی که چهره های سیاه و تاریک دارند گفته می شود:چرا بعد از ایمان راه کفر را پیمودیدو چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام راه نفاق و جاهلیت را پیش گرفتید؟
در مقابل آنها مؤمنان متحد، غرق در دریای رحمت الهی خواهند بود و جاودانه در آن زندگی آرام بخش به سر می برند.