- (نمکی) : دختری از خانواده مرفه در زمان گذشته.
استفاده کردن از حالتهای مختلف چشمهای ریز و شیطون برای نشان دادن شیطنت بیشتر و حالتهای ابروهایش نشانگر احساسات درونی است : مانند : شادی،غم، زندگی، اندوه، تعجب و زیرکی است همچنین موهای فرفری نمایانگر جذابیت و جنسیت اوست.
تزیین نه فقط در دنیای بچهها بلکه در دنیای بزرگترها، اشاره به زیبا پسندی آنها دارد.
مثل (گل سرکوچولو در بالای سر نمکی که به زیبایی موهای او کمک کرده است یا فورم گوشوارهها که با حالتهای او هماهنگ است.
طبق نظریه روانشناس و فیلسوف غربی کانت و شوپنهار که زیبایی را به چهار دسته تقسیم میکند.
عبارتند از : زیبایی از لحاظ کیفیت = چیزی است که به موجب خرسندی انسان میگردد و هیچ نفع مادی هم در آن نیست مثل : زیبایی گل زیبایی از لحاظ کیفیت = چیزی است که به موجب خرسندی همگان میگردد.
بدین معنی که وقتی کسی چیزی را زیبا دانست، انتظار دارد دیگران نیز آن را زیبا بدانند.
از لحاظ نسبیت = زیبایی چیزی است که در اجزای آن تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد.
از لحاظ جهت = چیزی است که موجب خرسندی ضروری است یعنی کسی که چیزی را زیبا دانست دیگران را هم ملزم میداند که آن را زیبا بدانند.
همچنین این فیلسوف و روانشناسان معتقد است که زیبایی صفتی است که موجب میشود دارنده آن قطع نظر از فواید و منافعش خوشایند گردد و در انسان سیر شهودی غیر ارادی و حالتی خوش، دور از نفع و سود برانگیزد.
[1] 2- (عروسک نمکی) : صمیمی و مهربان است، اندامش راحتی حمل و نقل او را میرساند پیچش موی او همخوانی با موهای صاحبش دارد.
برای ایجاد یک حس مشترک بین نمکی و عروسکش اندام عروسک طوری طراحی شده است که به نظر بیاید مادر نمکی برای او دوخته است.
3- (غول) : توضیحی راجع به غول : این موجود افسانهای مانند شخصیتهای پری دریایی یا دیو 2 سر و یا خوش آشام و ...
است.
ما از موجودات تخیلی به این دلیل استفاده میکنیم که موجوداتی ناشناختهاند.
پس غول ما هم در این داستان از این قاعده مستثنی نیست و میتوانیم افسانههایی از آنها درست کنیم.
چهره غول : دارای دندانهای تیز و شکمی برجسته است.
چنگالهای زشت و وحشتناک و شاخش حاکی از قدرتمندی و همچنین وسیله دفاعی اوست.
بینی او با سوراخهای غیر طبیعی و ابروهایش خشن طراحی شده است (برای ایجاد تنفر بیشتر) دهان گشاد او نشانگر آن است که او همه چیز را درسته و بدون جویدن میبلعد.
با این اوصاف هیبت بد قواره و بد فورم غول نشانگر این است که او با همت است زیرا برای خوردن غذا حاضر است حتی غذای خود را به دوش بکشد.
او غولی است خوش خور و خوش اشتها زورگ و تن پرور و پرو و اندامش عاری از زیبایی و تناسب است.
4- (مادر نمکی) : مادری مهربان و دل نگران از بابت بیماری فرزندش و همینطور تنها ماندن نمکی در خانه.
5- (پدر نمکی) : شخصیتی با ذوق و با اعتماد به نفس دارای موهای صاف و یکدست با سبیلی کم پشت که اشاره به این نکته دارد نمکی بابایی نسبتاً جوانی دارد.
طراحی لباس لباسهایی که هم جلوه امروزی دارد و هم گذشته را.
در صورتی که طرح و تزئینات خانه مدل قدیمی را داراست.
1) لباس نمکی فورم لباس نمکی مطابق با شخصیت شاد و شیطون و جذاب و زبر و زرنگ او در نظر گرفته شده است.
دایرههای زرد رنگ روی لباسش مانند توپهایی است که نشانگر علاقه بچهها به توپ و چیزهای گرد است.
دمپایی در پای نمکی در زمستان برای این است که او در هنگام دزدیده شدن سخت غافلگیر شده است و فرصت تعویض لباس به او داده نشده است.
2) لباس عروسک عروسک نمکی و لباس ساده او را مادر نمکی دوخته است.
3) لباس غول لباس راحتی غول نمایانگر قدرت بدنی است یعنی دمای بالای بدن برای جلوگیری از بیماری در برابر سرما و گرماست.
4) لباس مادر بیانگر حجت و حیای اوست و هماهنگی رنگی دارد یعنی صورتی کم رنگ بر روی رنگ سرد یعنی ؟
کم رنگ است.
5) لباس پدر در پلان اول متوجه میشویم که او بسیار مرتب و منظم و منظبت است و لبخند همراه او صفت خانواده دوست بودن او را میرساند.
در پلان آخر لباسش با فصل سال هماهنگی دارد و حضور آرامی دارد.
فورم و ظاهر لباس نمایانگر این است که به خانواده آرامش میدهد.
(نمای پلان) نمای (اول) : فضا کاملاً به دو قسمت تقسیم شده است فضای کف و فضای اطراف (دیوارها) برای ایجاد تعادل و توازن در گوشه راست خانه با گوشه چپ آن از کمد و در ورودی اتاق استفاده شده است برای از بین بردن سنگینی یک طرفه در قسمت چوب لباسی و پدر در قسمت راست متقابلاً و کمد و گلدان طراحی شدند.
فرش نیز روی زمینه به صورت متمرکز و در وسط قرار گرفت.
این پلان دارای ترکیب بندی غیر متمرکز است.
در این پلان از فورم ساختاری مربع، مستطیل، مکعب مربع استفاده شد.
استفاده از رنگهای تیره در این داستان کمک میکند تا جلوه خانه قدیمی نشان داده شود.
قالیچهای با طرح سنتی و وجود لباس بر روی چوب لباسی نمای اتاق را طبیعیی تر نشان میدهد.
نمای (دوم) : پنجره با طاقچه و پشتی و رادیو حرکت دواری (ترکیب دایرهای) ایجاد کرده است.
علاوه بر اینکه هنگام نگاه کردن چشم در حال حرکت است و میگردد بلکه متوجه فضای کاملاً بسته اتاق نیز میشویم.
وجود دو گلاب پاش در کنار آینه هم حالت قرینه به اثر داده است و هم به حفظ تعادل و توازن اثر میافزاید، علاوه بر اینکه باید افزود آینه با حالت متمرکز به ایجاد این جلوه کمک میکند.
طرح بته جقه بر روی پارچه طاقچه از فضای خالی پارچه میکاهد و به ظرافت اثر میافزاید.
رادیویی که در این پلان به صورت سه بعدی (طول و عرض به همراه ارتفاع یا عمق) قرار گرفته است تا برای لحظاتی زاویه دید ناظر را عوض کند.
دید ناظر برای عروسک از سمت چپ یا بالا میتواند باشد در صورتی که دید ناظر برای نمکی از سمت راست یا به صورت مستقیم است.
برای ایجاد میز رادیو از پرسپکتیو یک نقطهای استفاده کردهام.
و برای ایجاد فرش زمینه اتاق از پرسپکتیو و نقطهای استفاده شده است.
فضای بسته اتاق ارتباطش با حجمهایی است که در آن وجود دارد.
مثل (پشتی نمکی،پشتی عروسک، رادیو و میز آن، طاقچه) پروانه پشت پنجره علائم آمدن بهار را نشان میدهد و در فضای سبک پشت پنجره در جای نسبتاً گوشه قرار گرفته است.
نمای (سوم) : کاربرد سطح در این اثر به خوبی نمایان است (به جز قسمت ایوان و پلهها که به پرسپکتیو رفتهاند) خطوط عمودی ایوان که پای غول روی آن است نشانگر تزلزل و شکست اوست.
همانطور که میدانیم معماری از لحاظ بعدی وجه مشترکی با مجسه سازی دارد.
من برای ایجاد شکل واقعی و ملموس برای کودکان نمای ساختمان را دو بعدی طراحی کردم.
ریتم در قسمت درهای ورودی خانه وجود دارد همینطور در طرحهای مثلثی تکرار شده است و فواصل این اشکال مثلثی به طور قرینه وار نیز قرار گرفتهاند.
در قسمت پایین خانه یعنی در طبقه اول از ترکیب قرینهای (متقارن) استفاده نشده است.
همانطور که میدانیم ارتباط اندامها با محل استقرار آنها در صحفه عامل مهمی در ایجاد پویایی و تحرک و در عین حال توازن در طراحی است بنابراین همه این قسمتها با حرکت نیم رخ غول حرکت میکنند و دید ناظر را از تماشای صحفه یکنواخت راحت میکند.
در قسمت طرحهای مثلثی هماهنگی و وحدت دیده میشود.
پلهها و باغچه و ایوان دارای ترکیب افقی هستند.
وجود برفها در این قسمت ریتم آرامی را ایجاد کرده است که حس میکنیم بدون در نظر گرفتن شخصیتها و با در نظر گرفتن درخت سمت چپ و برفهای جمع شده روی آن محیطی آرام و متعادل و فضایی رؤیایی ایجاد شده است.
درخت سمت چپ برای پر کردن فضای خالی است.
نمای (چهارم) : ترکیب غیر متقارن دارد.
استفاده از پرسپکتیو یک نقطهای برای صندوقچه عدم تناسب در گلها و گلدان که موجب زیبایی آن شده است.
نمای پرده در این پلان به شلوغی فضا کمک کرده است و حریمی را ایجاد میکند.
استفاده از ریتم دایرهای در پرده.
نمای (پنجم) : وجود بافت در فرش بر خشونت ایجاد شده در محیط می افزاید و فضای غیر متعادل ایجاد می کند که با روحیه شخصیت های داستان هماهنگی کامل دارد هر گونه فضایی به شناخت درک و حساسیت ما است یعنی یک رابطه مستقیم بین حواس ما و فضا وجود دارد .
بافت تار و پود اجسام را می آفریند و کیفیت آن بر حس لامسه ما اثر می گذارد در این بافت اندکی تابش نور واضح است .
نمای (ششم): ژرف نمایی با استفاده از تغییر شکل خطوط و تغییر رنگ همین طور در زمینه برف سمت راست پلان با زمینه کوه در سمت چپ اختلاف اندازه و قطر خط را می بینم که بیانگر حرکت و ژرف نمایی است هم چنین ایجاد کمی فضای عمیق در وسط کادر است که رابطه مستقیم با زمان و مکان عمل انجام شده دارد .
حرکت و تغییر اندازه در قسمتهای مختلف باعث شده در روی سطح دو بعدی ژرف نمایی ایجاد شود .
این ژرف نمایی از قسمت خانه انتهای کادر شروع می شود درخت و کوه وجودشان به این ژرف نمایی کمک می کند .وجود خورشید در بالای کوه تعادل صفحه را حفظ می کند .
نمای(هفتم ): ترکیبی غیر متقارن و غیر متمرکز بین غول و نمکی هماهنگی حاله خورشیدی با حالت حبابهای آب ایجاد حس حرکت و به دور از یکنواختی است دریاچه پشت کوه فضایی کاملاً باز ایجاد می کند .
کوههایی که به نظر می آیند از غول کوچکترند .هم در پلان هفت و هم در پلان هشت این نقطه مشترک دیده می شود و نشانه گر عدم تناسب و زیبایی است .
برای حس تعادل محدوده دو طرف غول کوه معین شده است .
استفاده از 2 نمای مختلف : ( دو زاویه دید مختلف ولی در عین حال مستقیم )1)نمای نهان(جلو) قسمتی که نمکی فعالانه کیسه را پر از سنگ و خار می کند .
2) نمای آشکار (عقب) قسمتی که غول مشغول آب خوردن است .
نمای (هشتم) : ژرف نمایی با استفاده از تیرگی کوه و روشنی آسمان فضا در این پلان به صورت سنگین بیان شده است .
ژرف نمایی مقامی در این اثر مشخص است زیرا در این جا غول کوچکتر از کوه ها نمایان شده است پس مقام او کم شده است .
نقطه دید از بالاست (این قسمت نقطه اوج داستان است که تمام نقشه های غول نقش بر آب می شود ).
نمای (نهم): سه زاویه دید وجود دارد .
دید ناظر از روبه رو ( نمکی و مادرش ) دید ناظر از پایین (نمکی ) دید ناظر از بالا ( پدر نمکی و خواهرش ) ترکیب بندی به صورت غیر متمرکز است .
شخصیت ها در نقطه مشخص و ثابتی نیستند .
استفاده از قضاد روشنی و تاریکی که در قسمت های قبل در طراحی کوه هات دیدیم و همچنین خطوط کلفت و نازک در این پلان نیز دیده می شود .
نمای (دهم): فضای خالی شخصیت اصلی داستان را نقطه تمرکز قرار داده است پنجره پشت نمکی اشاره به بازگشت او به خانه را دارد .
نقطه تلاقی خورشید و پنجره حس تمرکز و تعادل پنهان را می سازد .
خورشید و عروسک وجود تعادل در صفحه را هماهنگ می کنند .
ممکن است بعضی قسمت ها به صورت الهام و ایده در پلان ها طراحی شده باشند که هیچ دلیلی برای اثبات وجود آنها از طریق علمی نداشته باشم همان طور که می دانیم نیمی از کار به صورت سلیقه و ذوقی است و به شناخت علمی بستگی ندارد همانطور که بسیاری از مردم عادی که از هنر سر رشته ای ندارند اما برای خود و اطرافیان نشان از ذوق و سلیقه زیبا و همه پسند برخوردار باشند .
(نتیجه): تجربه شیرینی که از این کار داشتم من را بر این امر استوار کرد که تنوع بیشتری در مدل لباسها و تنوع رنگی بیشتری در فضای کار بد هم یعنی در هر پلان رنگ و فورم لباسها عوض شود و یا در هر فضا وسیله های بیشتری جای دهم و از سفبد خوانی در قسمتهایی حجیم تر و بزرگتر استفاده کنم .
حال زمان آن رسیده که پیش برویم و خلق کنیم .
همانطور که می دانیم فرد خلاق چشمی جستجوگر،تیز بین زیرک ظریف و حساس دارد .
مجموعه این ویژگی ها را می توان از طریق تمرین تجربه و هدایت اساتید عزیز و مهربان و دلسوز تحصیل نمود .
چهار عامل انگیزه ،اراده و تلاش فردی دانشجو و هدایتی که از سوی اساتید صورت می گیرد می تواند هنر جو را در این مسیر یاری کند .
افزون بر این برای احاطه به زبان تصویری باید ذهنی خلاق نکته سنج تحلیل گر و نیز ساختاری که قادر باشد عوامل را در ذات خود ضبط نموده و به موقع نیاز و به هنگام ترکیب بندی از آن سود برد که از مهمترین نیازهای آفرینش اثر است .
تصویرگر باید فردی پویا و مطالعه گر در زمینه های گوناگون از جمله روانشناسی کودک و....
را داشته باشد .
و همینطور فعال از لحاظ باز آفرینی باشد یعنی در عملش آنچه در ذهن خلاق او در گذر است پرورش دهد .
مشوق شدن دانشجو به کپی عینی از شخصیت های تکراری و فونت ها و المانهای که هم اکنون سنتی و قدیمی شده اند یا نقلیه از آثار بزرگان هنر را رشد فکر و نیروی ابتکار او را مسدود می کند .
آنها باید اعتماد به نفس داشته باشند و درون خود را خوب بشناسند خودشان سبک ایجاد کنند اصول هنر را به صورت فنی از اساتید یاد بگیرند و بیافرینند .
در آخر اینکه باید به همه جوانهای ایرانی فرصت داد .
مطمئناً جوانان می توانند زیرا (جوون فکرش فعاله ) طبق فرمایش رهبر محبوب انقلاب اسلامی (قدس سره الشریف) : که می فرمایند: ( دشمنان بخواهند کشوری را مغلوب کنند روحیه اعتماد به نفس او را می گیرند .) همانطور که می دانیم تجربه بهتر از علم است پس با تجارب بیشتر کارهایی با ارزش و قوی ارائه خواهیم داد طبق فرمایش امام علی (ع).
چکیده : امروزه به هر جا نگاه می کنیم متوجه می شویم که تصویر همه جا وجود دارد نقش مهمی در ارتباط انسان ها در دوره غار نشینی و هم در دوره تمدن شهری دارد .
برای درک میان انسانها و تشخیص ملیت و فرهنگ تصویر سازی ایجاد شد البته به صورت پیشرفته و مدن .
تکنیک هایی که در این زمینه به کار گرفته می شود باید خلاقانه و زیبا باشد .
تکنیکی که در این پروژه به کار رفته است گراش است و این کتاب برای گروه سنی الف وب طراحی شده است .
حالاست که بایدذ بگوییم .چشم ها را باید شست زیرا این( تصویر سازی) همان تصویر سازی حقیقی است که امروز در ایران با کمی جرأت می گویم نبود و نیست و حتی با جرأت بیشتر می گویم یک تصویر ساز واقعی و کامل در ایران نداریم و اگر هم داریم هنوز مجال جولان نیافته است .
مقدمه : رویا اپز ذهن های خلاق بیرون می زند تا به یک ایده تبدیل شود .
(هنر برتر از گوهر آمد پدید ) این ایده های زیبا هم در تصاویر کتاب کودکان و هم به صورت خیال پردازانه در تصاویرذ متحرک به کار گرفته می شود .
گزارشی که در پیش رو دارید مربوط به تصویر سازی کودک و برای گروه سنی الف و ب طرح ریزی شده است .
امیدوارم بتوانم گزارش جامع و کاملی در این عرصه بزرگ ارائه دهم .
تکنیک انجام شده با گراش است وصفحه بندی آن طوری است که مطالب به صورت سفید خوانی گنجانده شده اند تا چشم در صفحه گردش باشد و ثابت نماند .
حالاست که باید بگویم چشم ها را باید شست زیرا این تصویر سازی همان تصویر سازی حقیقی است که امروزه در ایران با کمی جرأت بیشتر می گویم یک تصویر ساز واقعی و کامل در ایران نداریم یا اگر داریم هنوزد مجال جولان نیافته است .
این اتفاقات من را به اید داستان پادشاه می اندازد که همگان بر حقیقی واقعیند اما هیچکس آن را بیان نمی کند .
حالا است که یک کودک باید حرف بزند تا دیگران را به میدان حقیقت بکشاند .
در حقیقت فراهم آوردن امکانات خوب و کامل برای تصویر سازان جوان و خلاق و مستعد می تواند زیبا شناسی ایجاد کند .
جهانی شدن دیگر یک اختیار نیست بلکه یک اجتناب است .
دوران نق زدن ، گذشته است و زمان رقابت علمی است .
طبق فرمایش بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) که می فرمایند : شما عزیزان کوشش کنید که از این وابستگی بیرون آیید و احتیاجات کشور خودتان را برآورده سازید ، از نیروی انسانی و ایمان خودتان غافل نباشید و از اتکای به اجانب بپرهیزید .) پس باید بدانیم که نوع برخورد هنرمندان با این مسئله فهمید که یک هنرمند واقعی تنها در سایه عشق و ایمان به هدفش می رسد .
سختی ها ، رنج ها، و مرارتها را تحمل کند آن را بخشی انکار خود بداند برای اینکه محک بهتری برای لحظات خوب داشته باشد .
تاریخچه تصویر سازی در جهان : تصویر سازی در طول تاریخ چیزی جز روایت گری تصویری با داستان پردازی تصویری نبوده است .
اما شروع داستان سرایی به صورت مکتوب خود با آغاز تمدن های اسطوره یی و پیدایش اشکال خطوط نوشتاری ( که قدیمی ترین آن ها خطوط تصویری مانند خط هیروگلیف مصری و خطوط میخی باستان از قبیل خط سومری و عیلامی ) بوده است که به کمک آنها افسانه های اساطیری در کتیبه های سنگی و مهرها یا پاپیروس نوشته می شد .در خلال تمام آن تصاویر داستان هایی در مورد خلقت جهان و انسان ، نیروهای مافوق طبیعی و راز تولد و مرگ موضوع و جهان ماورا موجود بود که در پلان های داستان به هم مربوط می شدند .
هنر تصویر سازی قبل از پیدایش خط (یعنی دوران قبل از تاریخ) در دوران پارینه سنگی و میان سنگی در نمونههایی مثل نقاشی غارها (مثل غارهای لاسکو و آلتامیرا و غار میرمیلاس در لرستان) چیزی جز نقاشی جادویی نبوده است.
در آن دوران نقوش در ارتباط با انتقال جادویی نبوده است.
در آن دوران نقوش در ارتباط با انتقال جادویی قدرتهای مرموز جهان طبیعت به درون زندگی جمعی انسانها در مواقع شکار برای سیطره بر قدرت حیوانات یا در مواقع دیگر به همراه مراسم و رقصهای آیینی به منظور چیرگی بر قدرتهای تخریب گر طبیعت یا ظاهر کردن باران و امثالهم، به تصویر کشیده میشدند.
سپس به تدریج در دوارن نوسنگی یا به وجود آمدن کشاورزی و دامپروری و ظهور هستههای اولیه زندگی اجتماعی انسان در شهرها توتمهای افسانهیی (علامتهای مقدس) و حماسهها شکل میگیرند و تصویر سازی، ابزارهای بیانی چنین حماسههایی میشوند.
سپس با ظهور مذاهب و نزول کتب آسمانی، از قرون میانه تصویر سازی داستانی به همراه متون کتابهای مقدس (مانند انجیل عهد عتیق و انجیل عهد جدید) وسیلهای میشود برای بازگو کردن روایات مذهبی (داستانهای پیامبران و مردمان هم عصر آنان) و تجسم چهرههای قدیسین و فرشتگان و رویارویی نیروهای خیر و شر).
در مشرق زمین، مثلاً در سرزمین چین تصویر سازی نمادین گونه نقوش بود و به تدریج تحت تأثیر تعلیمات فرزانگانی (چون کنفوسیوس و لائوتسه) (پس از دورانهان) تصویر سازی، حکایتی اندرز گونه و پرداختی شاعرانه از پدیدههای طبیعی میشود.
تاریخچه تصویر سازی در ایران در سرزمین ایران در سنت نقاشی مینیاتور پس از دوره عباسی (مکتب بین المللی عباسی) و سلجوقی (مکتب سلجوقی) تا دوره تیموریان (مکتب هرات) و سپس آغاز عصر نوین در عهد صفویه (مکتب تبریز، قزوین و اصفهان)، نقوش تصویری روایی (دارای محتوی داستانی) راوی قصص و حکایت های منظوم (شعر گونه) بوده اند.
آثار منظومی چون مقامات حریری، ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه و دیوان های اشعار چون شاهنامه (که یک منظومه اشعار حماسی است) و داستان های عاشقانه در منظومه هایی مثل خمسه نظامی که در این ها تصاویر بیانگر مضامین داستانی موجود در اشعار می باشند.
سپس در دوره صدساله اخیر تصویر سازی معاصر در سبک های قهوه خانه یی و سقاخانه ای، دیگر بار داستان های حماسی شاهنامه در پرده سازی ها و حکایت های مذهبی مانند داستان های مربوط به واقعه کربلا، به تصویر کشیده شدند.
تصویرسازی داستانی – انواع متون داستانی متون داستانی بر اساس دو مولفه: 1- شخصیت قهرمان و قهرمان پردازی 2- محیط و فضای داستان تقسیم می شوند که شامل: «اسطوره» - «رمانس» (داستان های دیو و پری» - «محاکات» (تقلیدی یا حکایت گونه) از نوع برتر و فروتر – طنزآمیز می باشند.
اقسام داستان 1- اسطوره: در این نوع داستان، یک فضای فراواقعی است که هیچگونه تابعیتی از قوانین فیزیکی ندارد و شخص قهرمان از سنخ خدایان و نیروهای مافوق طبیعی است که مشخصه آن نامیرا بوادن و قدرت بی انتهای اوست.
این نوع داستان ها بیشتر مربوط به خلقت کیهان و نحوه پیدایش نیروهای هستی است.
2- رمانس- داستان های شاه پریان: در این نوع داستان قهرمان یا چهره اصلی داستان از نوع فرشتگان و دیو و پری و انسان هایی می باشد که با جهان ماورا (مافوق طبیعی) ارتباط و همداستانی دارند، بنابراین چنین انسانی می تواند از قدرت های خداگونه بهره مند شود.
محیط داستان در اینجا طبیعی است که سخنگو می شود و با قهرمان هم سخنی و هم دردی دارد.
اکثر داستان های مذهبی در مورد معجزات پیامبران از این گونه اند.
3- محاکات برتر (تقلیدی یا حکایت گونه از نوع برتر): همانا تراژدی می باشد، در اینجا محیط داستان کاملاً واقعی است (همان محیط طبیعی که از قوانین فیزیکی تابعیت می کند) و قهرمان انسانی است مانند همه ولی به دلیل قابلیت های خاص ذهنی و احساسی می تواند به عنوان رهبر جامعه انسانی عمل کند، او معمولاً قدرت جنگاوری و فداکاری و ایثار دارد و در نهایت به خاطر آرمان های والای انسانی برای نجات یا خوشبختی جامعه خویش، جان خویش را فدا می کند.
4- محاکات فروتر (داستان تقلیدی از نوع فروتر یا پست تر آن): در این نوع از داستان محیط یا فضای داستان همان محیط طبیعی و فضای زندگی شخصی و اجتماعی انسان ها می باشد.
قهرمان در اینجا مثل دیگر آدم ها است و قابلیت هایی بالاتر از دیگران ندارد و داستان شرح وقایع عادی زندگی و موقعیت هایی است که انسان به صورت روزمره با آن ها روبرو میشود.
در چنین نوعی، قهرمان، آرمان گرا نیست و کاملاً مانند بقیه با مشکلات زندگی و نابسمانی ها دست و پنجه نرم می کند.
به این نوع داستان ها، داستان های واقعیت پردازانه یا رئالیستی هم می گویند.
تصویرسازیبا چنین محتوای داستان های واقعیت پردازانه را می توان در تصویرسازی های خبری (ژورنالیستی) و کاریکاتورهای اجتماعی و سیاسی پیدا کرد.
5- طنزآمیز: در این نوع از داستان، چهره اصلی داستان انسانی است عادی که در مقایسه با دیگران از بهره هوشی و قابلیت های ضعیف تری برخوردار است، فضای داستان نیز همان زندگی واقعی است با همه مسائل و مشکلاتش و چهره اصلی داستان مرتباً در مواجهه با وقایع شکست می خورد چون مثل بقیه نیست و بنابراین او برای دیگران دلیلی می شود برای مضحکه و تمسخر.
تکنیک به کار رفته در این کتاب گواش است.
گوارش : نوعی آبرنگ غلیظ میباشد که در ترکیب آن از همان صمغ عربی با خاصیت چسبندگی بیشتر بکار رفته است.
غلظت گوارش بیشتر بخاطر افزودنیهایی مانند رنگدانه سفید میباشد.
گوارش به علت ارزانی و فراوانی آن، بیشتر قابل دسترس و تهیه آن به صرفه میباشد و به علت کارآیی متفاوت آن موارد استفاده فراوانی نیز دارد و به همین علت استفاده از آن عمومیت دارد.
بدلیل این خصایص بیشتر در تصاویر تبلیغاتی قرن اخیر به خدمت گرفته شده است.
علاوه بر آن با رقیق کردن گوش با آب میتوان کار آبرنگ را نیز انجام داد.
گواش با خاصیت برای پوشش بهتر رنگ میتوان از قلم موی بزرگ که دارای موی نرم باشد استفاده نمود ولی از انواع قلم موها میتوان برای رنگ آمیزی با گواش بهره جست.
علاوه برآن هنگامی که میخواهیم خشک شوندگی فوری برای سطوح صاف و بدون موج و استفاده از رنگهای روشن و شاد ایده آل است.
با این که رنگ با ضخامت معینی روی کاغذ مینشیند در عین حال میتوان از آن در جاهایی که احتیاج به رنگ آمیزی نازک دارد، نیز استفاده نمود (شکل 15-3).
شفافیت گواش بر خلاف آبرنگ به انعکاس (نوار از کاغذ) بستگی ندارد و به وسیله اضافه نمودن رنگدانه سفید خالص، درخشندگی لازم در اثر به وجود میآید و چون دارای قدرت پوشش رنگ است میتوان آن را در کاغذهای رنگی نیز بکار برد با رنگهای زیرین را به راحتی با رنگ جدید پوشش داد.
سطحی را یکدست رنگ نماییم میتوان سطح مورد نظر را دوباره در جهت مخالف حرکت قلم مو رنگ آمیزی کرد.
در مورد کاغذ و نوع آن محدودیتی وجود ندارد.
مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی – غیر انتفاعی نیما عنوان : تصویر سازی کتاب کودک مقطع تحصیلی : کاردانی گرافیک استاد راهنما : سرکار خانم سهیلا بهرمانی تهیه کننده : مرضیه حیدری محمود آباد تابستان 1386 تقدیم به مامان عزیزتر از جانم خوش قدم السادات نصر اللهی که با قدمهای رنگینش به زندگی من رنگ دیگری داد و همچنین تقدیم به همه مامانای قصه گوی دنیا.
با تشکر از سه استاد عزیز، مهربان و دلسوزم : سرکار خانم سهیلا بهرمانی – سرکار خانم آذر شعاع احمدی و جناب استاد محترم آقای رحیم حقیقی فهرست منابع و مآخذ : دانشگرنژاد، محمد حسن.
مبانی تصویر سازی.
(تهران : مدرسه، 1380) دادیه، اصغر.
کلیات فلسفه.
(تهران : پیام نور، 1385) فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده مقدمه تاریخچه تصویر سازی در جهان تاریخچه تصویر سازی در ایران تکنیک گواش شخصیت پردازی چهره طراحی لباس طراحی پلانها اتودهای دستی اتودهای نرم افزاری نتیجه منابع