بهار88 مقدمه : بعد از اسلام در ایران هفت نوع خط معروف وجود داشته که اگر هنرمند خوشنویسی قادر بود این هفت خط را کامل بنویسد سمت استادی داشت و او را در حد کمال و «هفت خط» مینامیدند.
خطهای هفت گانه اسلامی که در ایران متداول بوده و هست به ترتیب قدمت عبارتاند از: خط کوفی، خط محقّق و ریحان، خط ثلث، خط نسخ، خط تعلیق و دیوانی، خط نستعلیق و خط شکسته نستعلیق که رقعه را نیز باید به این جمع اضافه نمود.
هر کدام از این خطها مشتقات و گونههای مختلف دارد.
تاریخ خط فارسی را با تاریخ تحول خط عربی همزمان می دانند زیرا با ظهور دین اسلام و گسترش آن در ایران خط عربی کوفی جایگزین خط پهلوی شد.
خط کوفی در ابتدا بدون نقطه و اعراب بود اما در سال 69 هجری قمری ابوالاسود دولی از شاگردان حضرت علی (ع) براین خط اعراب نهاد و دیگری به نام نصر بن عاصم نقطه گذاری کرد.
در اصفهان تا قرن دوم هجری خط همان خط پهلوی بود که از عهد ساسانیان رایج بود و تا سال 132 هجری قمری تغییری در خط معمول این شهر پیدا نشد.
با روی کار آمدن عباسیان و قدرت یافتن ابومسلم، برای اولین بار خط اسلامی در شهر اصفهان متداول شد و به تدریج مکاتیب عمومی از خط پهلوی به خط اسلامی تبدیل شد.
قرن پنجم و ششم زمان رواج خط کوفی در اصفهان است.
از قرن هفتم هجری استقبال از این خط به شدت کاهش یافت.
اما متروک نشد.
آخرین نمونه این نوع خط در کتیبه دور گنبد امامزاده جعفر است که تاریخ آن 725 هجری قمری است.
از اوائل قرن پنجم رواج خط نستعلیق که خط تحریری خاص ایرانی بود شروع شد و در قرن ششم و هفتم رواج کامل یافت بطوری که اکثر کتب فارسی و برخی از کتب عربی با این خط نوشته می شد.
چکیده : دوره صفویان از درخشان ترین ادوار ترقی و تکامل خطوط مختلف ایرانی بویژه ثلث، (نسخ) و (نستعلیق) است.
در این زمان بیشتر شاهان و شاهزادگان و رجال و امراء صفویه خود خوشنویس بوده اند و خطاطان و اساتید خوشنویس از احترامی ویژه برخوردار شدند و مکتب خط و خطاطی در این شهر دائر شد و این شهر در حدود 4 قرن مهد بزرگترین خطاطان و خوشنویسان شد.
خط نستعلیق در دوران صفویه به آنچنان جایگاهی رسید که نه تنها در ایران و افغانستان (که در آن هنگام جزئی از ایران بود) بلکه در ممالک مجاور و دور دست همچون هندوستان و عثمانی و مصر و عربستان نیز طرفدارانی پیدا کرد و اساتید بزرگی مانند میر معزکاشی نستعلیق نویس بزرگ دوران شاه عباس اول به هند سفر کرد و این خط را در آن کشور رواج داد.
دوران صفویه زمان رونق خط ثلث نیز هست.
در ادامه مقاله بیشتر با رشد این هنر در دوره صفویه آشنا می شویم .
خوشنویسی در دوره صفویه دوران حکومت صفویه در ایران و اصفهان زمان اوج شکوفایی هنر در سطوح مختلف بوده است.
از جمله خوشنویسی به علت علاقه سلاطین این دوره به هنر خوشنویسی و گرامی داشتن هنرمندان آن، بسیاری از خوشنویسان مشهور از سراسر کشور راهی اصفهان شدند تا در دستگاه صفویه ارج و قربی بیابند، همانند علیرضا عباسی و عمادالحسنی و عبدالمجید درویش طالقانی و سیداحمد نیریزی و دیگران.
با کمال تأسف، حسادت، دشمنی و سعایت بعضی از خوشنویسان نزدیک شاه عباس، باعث شهادت و کشتن بزرگترین نستعلیق نویس ایران زمین که شهرت جهانی دارد گردید، ولی عاقبت شاه عباس از این عمل ناپسند خود پشیمانگردید اما پشیمانی سودی نداشت.
ثلث نویسان و نسخ نویسان معروف اصفهانی که آثار ارزنده و زیبایی از خود به یادگار گذاشتهاند عبارتاند از: محمدرضا امامی اصفهانی: او به نام امام و پیشوای زمان خود شهرت داشته و دارای عمر طولانی بوده و همزمان با شاه عباس اوّل و شاه صفی و شاه عباس دوم و شاه سلیمان زندگی میکرده و کتیبههایی به خط ثلث و نسخ و نستعلیق در هر دوره به یادگار گذاشته است.
تعداد کتیبهها به خط محمدرضا امامی در بناهای تاریخی اصفهان بیست و نه عدد میباشد که بین سالهای 1038 تا 1081 هجری، رقم زده است.
محمدمحسن، فرزند محمدرضا امامی: نامبرده کتیبههای زیادی در بناهای تاریخی اصفهان دارد.
محمدمحسن امامی اگرچه نستعلیق و نسخ را خوش مینوشته اما تخصّص او در خط ثلث بوده و کتیبههایی که از او بر جای مانده، بیشتر به خط ثلث نوشته شده است.
او در عهد شاه سلیمان صفوی و ابتدای سلطنت شاه سلطان حسین زندگی میکرده است.
محمد صالح اصفهانی: از خوشنویسان ممتاز و نامدار اصفهان در دوره صفویه است.
در بسیاری از بناهای تاریخی آثار قلمی زیبای او مشاهده میشود، مخصوصاً در قسمت فوقانی محراب مسجد شاه اصفهان کتیبهای است به خط ثلث بسیار ممتاز که در پایان چنین رقم زده است: کَتَبُه محمد صالح الاصفهانی، سال 1038.
علی نقی امامی:او فرزند محمد حسن امامی و از خوشنویسان معروف دوره شاه سلطان حسین صفوی بوده و بسیاری از کتیبههای مدرسه چهارباغ و امامزاده اسماعیل به خط او است.
علینقی امامی علاوه بر خط ثلث، در خط نسخ و نستعلیق نیز آثار ارزندهای از خود باقی گذاشته است.
وی عمری طولانی داشته و کتیبههایی از این خانواده در شهرهای دیگر از جمله در مشهد و قم و قزوین نیز بر بناهای تاریخی به یادگار مانده است.عبدالرحیم جزایری: بیشتر کتیبهه ای زیبای مدرسه چهارباغ از آثار این خوشنویس میباشد که به خط ثلث عالی نوشته شده است.
کتیبههای سردر ورودی و سردر بازار مدرسه چهارباغ هر دو به خط او است که در سال 1122 ه.ق و در زمان سلطنت شاه سلطان حسین صفوی نوشته شده است.
خط نستعلیق یکی از زیباترین و دلنشینترین انواع خط است که به خط ایرانی و فارسی هم شهرت دارد.
این نوع خط چون انحنا ندارد و کج و معوج نوشته نمیشود، عیوب آن زود آشکار میگردد.
هنرمند خوشنویس خط نستعلیق باید از قدرت و توانایی و مهارت بسیاری برخوردار باشد تا بتواند در زمره خوشنویسان به حساب آید و چنانچه به سمت استادی رسید مقام و منزلت والایی دارد که به نظر نگارنده، مهمتر از مقام استادی در سایر خطها میباشد.
همان طوری که خطوط نستعلیق میرعماد حسنی حدود چهار صدر سال است چون خورشیدی تابناک در جهان هنر خوشنویسی میدرخشد و کسی را مقابله با او میسر نبوده است اما خوشنویسان معروف خطهای دیگر به این پایه شهرت نرسیدهاند.
اینک برخی از خوشنویسان نستعلیق اصفهان را معرفی مینماییم: باباشاه اصفهانی: از معروفترین خوشنویسان زمان خود بوده و تا آن زمان کسی به درجه او نرسیده است.
لطافت خطش را در درجه اعجاز و حسن خطش را خداداد دانستهاند.
صاحب تاریخ عالم آرای عباسی او را از بزرگترین استادان نستعلیق زمان شاه طهماسب صفوی دانسته است.
عبدالجبّار اصفهانی: او از شاگردان طراز اوّل میرعماد و از استادان برجسته خط نستعلیق در قرن یازدهم است.
آنچه او از قطعات میرعماد تقلید کرده و به خوبی از عهده برآمده است.
عبدالجبّار آثار خطی زیادی دارد.
وفات او در سال 1065 ه .
ق اتفاق افتاد.
نورای اصفهانی: او فرزند قاضی غلامعلی (قاضی اصفهان) است و از شاگردان معروف میرعماد به شمار میاید.
به طوری که میرعماد خط او را به خط «رشیدا» ترجیح میداده و به امر شاه عباس شاهنامه زیبایی نوشت اما آخر کار از اعمال ناپسند شاه عباس نسبت به خود رنجید و راهی هندوستان شد و به سال 1070 ه .ق در آنجا وفات یافت.
میریحیی اصفهانی: او برادر زن و شاگرد میرعماد بوده و با وجود این از شیوه «میرعلی» پیروی میکرده و اقلام ششگانه را از خفی تا جلی خوش مینوشته است.
شاه عباس به او لقب میرثانی داده بود.
وفاتش را به سال 1050 ه .
ق ضبط کردهاند.
در مجموعه آقای عباس غازی که از خوشنویسان و موسیقیدانان و مشوّق هنرمندان اصفهان میباشند، قطعه نستعلیقی از او وجود دارد.
ابوتراب اصفهانی: او سالها در خدمت میرعماد تعلیم میگرفت و از مقامات معنوی میرعماد بهرهمند شده بود.
پس از قتل میرعماد جانشین او شد و در اندک مدتی شاگردان زیادی تربیت کرد.
سال وفات او را 1072 ه .
ق نوشتهاند.
مدفن او در مسجد لنبان اصفهان است.
سال وفات او را 1072 هـ .
محمدصالح اصفهانی:محمد صالح فرزند ابوتراب از استادان و خوشنویسان مشهور خط نستعلیق و پیرو شیوه میرعماد بوده است.
بسیاری از کتیبههای بناهای تاریخی اصفهان در اواخر دوران صفویه از جمله کتیبه بالای ایوان چهلستون و کتیبههای متعدد دیگر به خط اوست.
محمدصالح شاعر نیز بوده و این بیت پرمعنا از اوست: چه شد حق سعی و کجا شد سپاس چرا خلق گشتند حق ناسپاسبازگشت محمدباقر سمسوری: محمدباقر اصفهانی اهل بلوک جی و از اعاظم نستعلیقنویسان اصفهان بوده و در عهد فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار میزیسته است.
او از شاگردان مکتب میرعماد بوده و کمتر کسی به خوبی او خطهای میرعماد را تقلید میکرده است.
محمدباقر تا سال 1262 هـ .
ق که تاریخ وفات عیال فتحعلیشاه است زنده بود زیرا سنگ قبر او را که مانند گوهری تابناک در تخت فولاد اصفهان میدرخشد با خط خوش نستعلیق نوشته است.
میرزا غلامرضا اصفهانی: او از معروفترین خوشنویسان قرن اخیر بوده و در خوشنویسی شهرت بسزایی داشته است.
محمدشاه قاجار او را به استادی فرزند خود گماشت.میرزا غلامرضا استاد مسّلم خط نستعلیق بوده و از «ششدانگ» تا «کتابت»، «خفی» و «غبار» را استادانه مینوشته و به قول یکی از خوشنویسان؛ «هم با پارو و هم با یک مو» میتوانسته خوشنویسی نماید.
او در شکستهنویسی هم قدرتی تمام داشت.
در خط، «یا علی مدد» امضا مینموده و خطهای بسیاری از او باقی مانده است.
مدتی از عمر خود را در تهران به سر برد و در سال 1307 هـ .
ق همانجا درگذشت و در «صفاییه ابن بابویه» دفن گردیده است.
میرزا عبدالجواد: میرزا عبدالجواد متخلّص به «عنقا» فرزند علی اشرف از اعیان و معاریف اصفهان بوده و در خط نستعلیق و شکسته شهرت داشته است.
وی در زمان فتحعلیشاه به تعلیم شاهزادگان درباری میپرداخته و عمری طولانی داشته است.
از عنقا آثار زیادی، از قطعات گرفته تا کتابهای نفیس به جا مانده است.
وفات او به سال 1275 هـ .
ق در تهران اتفاق افتاد.
میرزا عبدالرحیم افسر: او فرزند میرزا محمدعلی مسکین، شاعر اصفهانی است.
افسر از خوشنویسانِ بنا,ِ دوره ظل السلطان در اصفهان بوده.
نستعلیق را شیرین مینوشته و شاگردان زیادی داشته است.
میرزا فتح اله جلالی: جلالی از خوشنویسان نستعلیق اواخر دوران قاجاریه در اصفهان بوده است.
میرزا ابوالقاسم محمد نصیر طرب: از شاگردان افسر و فرزند کوچک همای شیرازی بوده و در خط نستعلیق شهرت داشته است.
محمدنصر طرب در سال 1330 هـ .
ق درگذشت.
* شکسته نستعلیق یکی دیگر از انواع معروف خطنویسی میباشد که بسیار زیبا و به نقاشی شباهت دارد.
خوشنویسان اصفهانی این رشته عبارتاند از: محمد علی اصفهانی: او معاصر «شفیعا» بوده و به شیوه او کتابت میکرده است.
در طب و شعر نیز دستی داشته و تخلص او «وفا» بوده است.
اگرچه در ردیف پیشوایان خط شکستهاش میدانند، اما شهرت چندانی نداشته است.
تاریخ وفات او به طور دقیق معیّن نشده اما تا سال 1161هـ .
ق که تاریخ تألیف کتاب «ریاض الشعرا» بوده حیات داشته است.
میرزا کوچک اصفهانی: از معروفترین شاگردان عبدالمجید درویش طالقانی است که در شکستهنویسی از استادان مسلّم زمان خود بوده و خطهای بسیاری به صورت قطعه و کتاب به یادگار گذاشته است.
وفات او به سال 1228 هـ .
ق است.
محمدرضا اصفهانی: محمدرضا معروف به «کَر» از معاصرین و شاگردان عبدالمجید درویش بوده و در دستگاه اسماعیل سلطان خبوشانی سمت کتابت داشته و کتابهای بسیاری از جمله شاهنامه فردوسی را برای او نوشته است.
سال وفات او به درستی معلوم نیست اما قطعاتی از او باقی مانده که مربوط به سال 1195 هجری میباشد.
معتمدالدوله میرزا عبدالوهاب نشاط: او وزیر فتحعلیشاه قاجار بوده، در شکستهنویسی توانا و قدرتمند بوده و گنجینه معتمد، از آثار باقیمانده اوست.
نسب وی به حکیم سلمان، طبیب مخصوص شاه عباس میرسد.
معتمدالدوله از دوستان نزدیک عبدالمجید درویش بوده و عبدالمجید در خانه او اقامت داشته است.
نشاط، شاعری توانا و نویسندهای قدرتمند است چنانکه شهرت او بیشتر به همین هنرهاست.
دیوان او تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است.
او در سال 1244 هجری درگذشت.
خواجه تاج سلمانی اصفهانی:او در زمان سلطان ابوسعید گورکانی میزیسته.
بیشتر تذکرهنویسان او را واضع خط تعلیق میدانند.
تاج اگر واضع و مبتکر هم نباشد، اوّل کسی است که خط تعلیق را سر و صورتی داده و تحت قاعده درآورده تا آنجایی که هیچ مخترعی خط اختراعی خود را بدان پایه نرسانده است.
وفات او به سال 897 قمری اتفاق افتاده است.
سیدعلی اکبر گلستانه: او از مشهورترین شکستهنویسان ایران است.
پس از عبدالمجید درویش، کسی شکستهنویسی را به درستی و زیبایی او ننوشته است.
در نوشتن خط نستعلیق هم توانایی بسیار داشته و شیوه او شیوه درویش بوده است.
آثار بسیاری از خود باقی گذاشته و در شکستهنویسی استاد تمام عیار بوده است.
گلستانه در سال 1319 قمری در حین یک عمل جراحی بدرود حیات گفت.
تعلیق از انواع دیگر خط است.
اما خطی خاص و مشکل میباشد.
تعلیق به معنای پیچک مو است.
خط تعلیق را خط «تَرَسُّل» نیز مینامیدند چنانکه خاقانی زلف معشوق را چنین توصیف کرده: ای زلف تو پیچیدهتر از خط ترسّل بر دامن زلف تو مرا دست توسّل جلوهای دیگر از هنر خوشنویسی و کتاب آرائی.
قرآن کریم در دوره صفوی یکی از نسخ کلام الله مجید که از جمله قرآن های زیبا و جامع ( از نظر هنر کتابت ، تذهیب و تجلید ) قرن دهم هجری محسوب می شود ، نسخه ای است که به خط نسخ خوشی کتابت شده است .
از ویژگی های این مصحف کلام الهی وقف نامه ای است که براساس آن شاه طهماسب صفوی این قرآن را بر آستانه شیخ صفی الدین اردبیلی وقف کرده است .
با توجه به ظواهر امر و صفحه وقفنامه بعید به نظر میرسد این نسخه از ابتدا به نیت وقف کتابت شده باشد اما بالطبع زیبایی خط و آراستگی قرآن باعث جلب نظر شاه صفوی شده که النهایه با وقفنامهای مفصل به خط رقاع بشرح زیر به مجموعه موقوفات منقول آستانه شیخ صفی پیوسته است قرآن خطی نفیس و منحصر به فرد؛ یادگار مرجان الکاتب الاسلامی، خوشنویس زن دوره صفویه قرآن خطی نفیس و منحصر به فردی از دوره صفویه که توسط یکی از هنرمندان و خوشنویسان زن این دوره به نام مرجان الکاتب الاسلامی کتابت شده است، در گنجینهی کتب خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
تذهیب این قرآن برگرفته از هنر اصیل اسلامی و از شیوههای دورهی صفویه میباشد که در صفحات اول و دوم، دارای لوح مذهب و مرصع با حاشیهسازی مضرسی است.
بین سطرهای این اثر خطی نفیس، طلااندازی شده و جدول بندیها نیز به زر تحریر دار، لاجورد و شنگرف و نیز فواصل آیات گوی زرین دانه نشان و کمند به زر تحریر دار میباشد.
جلد این قرآن روغنی دورو است که روی آن دارای یک ترنج مثمن مشکی با ترنج و سر ترنج و چهار ابرو با نقاشی گل و برگ زرین و زمینه شنگرف مذهب شده است.
وی دوران صفویه را اوج هنر خوشنویسی اسلامی بیان کرد و افزود: در این دوره خوشنویسان و هنرمندان بزرگی پا به عرصه هنر نهادند که مرجان الکاتب الاسلامی یکی از خوشنویسان این دوره میباشد که آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشته است و نمونههایی از این آثار در کتابخانه کاخ گلستان و جاهای دیگر نیز وجود دارد.
گفتنی است گنجینه کتب خطی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی با بیش از 80 هزار نسخه خطی از دورههای مختلف تاریخی، آئینهی تمام نمای تاریخ مستند خوشنویسی، تذهیب و کتابآرایی میباشد.
نتیجه : دورهی صفویه به استادان بزرگ خط و هنر خوشنویس، شاگردان و پیروان آن مفتخر بود و استادان بنام هنر پیشرفت و ترقی این هنر را به فراسوی مرزهای امپراتوری و به کشورهای عثمانی و هندوستان رساندند.
لیکن با فروپاشی این دودمان، در اثر بروز آشوبها و فتنهها روزگار فترت هنر و افول آن پیش آمد و تا دوران قاجاریه ادامه یافت تا این که در سدهی سیزدهم هجری بار دیگر به هنر خوشنویسی به ویژه خط نستعلیق توجه شد و به مرور زمان رونق یافت.
از نیمهی دوم سدهی سیزدهم تا دههی نخست سدهی چهاردهم هجری که نزدیک هفتاد سال میشود، دورهی تجدید حیات خط نستعلیق به شمار میرود.
منابع : http://fa.wikipedia.org http://www.gtalk.ir http://www.tebyan.net/