فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را که عصر صفویان است زمان شکوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در کلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور کرده اند که با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی که به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح کیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی که در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.
فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب که به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مکتبی خاص دارد که به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می کرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات کلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد که تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شکارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس که به مکتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مکتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچک ترنج/ ب – طرح شکارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .
اینک با توجه به سهولت ایجاد ارتباط بین هنرمندان نقاط مختلف و پیشرفت تکنیک طراحی و نقش پردازی، فرش همگام با سایر هنرها و صنایع مردمی رو به تکامل رفته است، طرحهای محلّی به نقاط دیگر برای بافت فرستاده می شود و هنرمندان از نتایج تجربیات دیگر همکاران خویش کاملاً با خبر می گردند. وسایل کار طراحی پیشرفت نموده و تکنیک جدید به کمک هنرمندان آمده و ایشان به مهارت در تهیه و تکثیر طرحهای خود اقدام می کنند. بازار های فرش جهانی به ویژه از اوائل قرن بیستم میلادی رونق گرفته و این خود تشویق دست اندرکاران را در پی داشته و به ویژه در تبریز، کرمان، کاشان، اصفهان، اراک ، داد و ستد این کالای ارزشمند را رونق داده و در این زمان است که بازار صادرات فرش های نو و کهنه گرم شده و کارگاه های بزرگ برای پاسخگویی به تقاضاهای روز افزون دایر گردیده است. این قالیها به اروپا به ویژه کشور آلمان و آمریکا حمل می گردد و موجبات تقویت بنیه مالی کشور را در حد خود فراهم می سازد و تجارت خارجی را به سرمایه گذاری در تولید فرشهای مورد درخواستشان تشویق و ترغیب می نماید. مجموعه این اقدام طی قرن اخیر در جهت تقویت بنیه اقتصادی کشور مؤثر بوده، اما دخالت فروشندگان و صاحبان سرمایه در کار طرح و رنگ فرش و سفارشات غیر مسئولانه ایشان به کیفیت این دستباف لطمه وارد ساخته است. عدم نظارت صحیح بر کار بافت فرش و بسیاری عوامل دیگر از جمله قیمت ها و چگونگی صادرات طی نیم قرن گذشته، رقبای فرش ایران را به میدان رقابت کشانده واز سوی دیگر سودجویان را به سوء استفاده از غفلت دست اندرکاران و انجام تقلباتی در مراحل مختلف تهیه موارد اولیه و تولید فرش وا داشته و در نتیجه موجبات سقوط کیفیت و کمیت و گرمی بازار فرش ایران را فراهم نموده است به منظور ایجاد پیوستگی ارتفاء سطح کیفی این دستباف ارزشمند و تداوم تاریخ پرآوازه ی آن هوشیاری و کوششی همه جانبه لازم است که امید است عشق و علاقه عامه مردم به این میراث اجدادی خود آن را در ضمیر کلیه دست اندرکاران بیدار سازد.
یک قرن طراحی فرش ایرانی
اگرچه موزه فرش، فاصله زیادی با موزه هنرهای معاصر تهران ندارد و میشود دستاورد یک قرن طراحی فرش در آنجا به نمایش دربیاید اما مسئولان و برگزارکنندگان نمایشگاه طرح فرش، موزه هنرهای معاصر را انتخاب کردند تا مردم عادی و حتی اهالی هنرهای تجسمی به یاد بیاورند که روزی روزگاری، فرش ایرانی، گران قیمتترین و با ارزشترین کالای هنری ایرانی به حساب میآمده است؛ روزگاری که به قول حسین خسروجردی هر کسی نمیتوانست فرش ایرانی را روی دوشش بگذارد و آن را معامله کند!
طرح او لچک ترنج تلفیقی گل و مرغ است. یا مثلاً دو طرحی که در سال 87، خلق شدهاند هم همین ویژگی را دارند.
برخلاف آنچه بهنظر میرسد، نمایشگاه طراحی فرش، فقط برای حرفهایها و طراحان فرش جذاب و پُربار نیست؛ هر چند که آنها لذت بیشتری از کل نمایشگاه میبرند چون گرههای هنری و نام طرحها را از ظاهر یک طرح تشخیص میدهند و به این تشخیص درستشان، مباهات میکنند!اما زمینه شطرنجی تابلوها، اولین مشخصهای است که فرشبافان و طراحان بهدنبال آن میگردند. زمینه شطرنجی که نباشد، متوجه میشوند آنچه میبینند، فقط یک عکس از فرشی قدیمی است.
مهمترین نکته طرح این فرشهای قدیمیتر، این است که بیننده به راحتی میتواند متوجه بشود با پیشرفت زمان، طرحها هم پیچیدهتر و پیچیدهتر میشود یا شاید هم شلوغتر و خوشبختانه از آنجاکه تاریخ تمام طرحها مشخص شده، مقایسه جزئیات سادهتر است؛ مثلا در طرح فرشهای دهههای اخیر گلها و بتههای بزرگ دیده میشود یا طرحهای زیادی هستند که چند سبک را با هم تلفیق کردهاند و از آن، طرحی جدید کشیدهاند؛ طرحهای مجید حامی یکی از این موارد است.
طرح او لچک ترنج تلفیقی گل و مرغ است. یا مثلاً دو طرحی که در سال 87، خلق شدهاند هم همین ویژگی را دارند. یکی از آنها، طرح اسب و حاشیه تلفیقی دارد و اساساً بهنظر میرسد تابلوفرش باشد، نه طرح یک فرش. دیگری که طرحی با نام زیرخاکی (سبک استاد قلی نامی) دارد، با رنگهای روشن کشیده شده و همه جور نقشی در آنها میتوان پیدا کرد؛ حیوان، گل، شیر بالدار و گلدانهای بزرگ.
اما آنچه نمایشگاه طرح فرش را از دیگر نمایشگاهها متمایز میکند، وجود کارگاهها و میزگردهای مختلف است. بهخصوص که محسن محسنی، شخصاً در انتخاب و نمایش طرحهای فرش دخیل بوده است؛ آنان که کمی بیشتر با فرش و طرح فرش آشنا هستند، میدانند که محسنی سالهای متمادی، ریاست شرکت فرش ایران را در شهرهای مختلف بر عهده داشته و احتمالا کسی بهتر از او نمیتوانست نمایشگاه را اداره کند. او درباره برگزاری این نمایشگاه میگوید: «تا به حال همه نمایشگاههای فرش، به نمایش فرش بافته شده اختصاص داده شده، آنهم با انگیزه خرید و فروش این کالا.
مهمترین نکته طرح این فرشهای قدیمیتر، این است که بیننده به راحتی میتواند متوجه بشود با پیشرفت زمان، طرحها هم پیچیدهتر و پیچیدهتر میشود یا شاید هم شلوغتر و خوشبختانه از آنجاکه تاریخ تمام طرحها مشخص شده...
لذا همیشه جنبه تجاری این نمایشگاهها بسیار زیاد بوده است ولی ما این بار قصد داشتیم سوابق هنر فرش را به مخاطبان، بهخصوص جوانان بشناسانیم. به همین دلیل هم میبایست طرح و نقش گذشته را شناسایی میکردیم.»او ادامه میدهد: «فرش ایرانی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند که یکی از مهمترین آنها، رقابت نابرابر با بازار فرش کشورهای دیگر است؛ کشورهایی که با دستمزد بسیار پایین، قالیبافانی را از کشورهای چین، هند و پاکستان اجیر میکنند و دست به تولید انبوه میزنند؛ چیزی که تاجران فرش ایرانی نمیتوانند انجام دهند چراکه دستمزدها و هزینهها مشخص است و عدول ناپذیر.
حتی اگر این کار عملی هم باشد، باز هم نتیجه، چیز مطلوبی نخواهد بود و فرش ایرانی به ابتذال کشیده میشود. بنابراین، فرش ایران باید تحت مدیریت خاصی ساماندهی شود. اولین قدم هم شناساندن طرح و نقش فرش به مخاطب است لذا این نمایشگاه، فرصت خوبی را در جهت نیل به این هدف فراهم کرده است چون طرحهای فعلی از میان هزاران طرح از شهرهای مختلف انتخاب شدهاند.»
فرش ترکمن ؛ اوج هنر و هویت زنان کرانه خزر
"دو تا قرمز، یکی زرد به زیر، دو تا نارنجی"، این کلمات لالایی گوش نوازی است که دختر ترکمن صحرا از مادر به یادگار دارد و هر روز تکرار می کند تا اوج هنر و هویت را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد.
به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، رنگ چهره اش مثل قالی پرنقش و نگار شده، از قامتش می توان داستان رنج زندگی هنرش را فهمید. دختران ترکمن پس از ازدواج و "آنق گذاری"( کلاه مخصوص زنان متاهل)، روغن، یک کاسه آرد و یک "ایگ"هدیه می گیرند که ایگ یا دوک نخ ریسی نشانه ای است برای پویایی و فعالیت و ریشه در تاریخ و هویت زنان ترکمن دارد.
امروز گلستان و ترکمن با فرش و قالی ترکمن شهرت جهانی دارد و این شهرت مرهون تلاش زنان و دختران بی نام و نشان و هنرپردازی است که با هر تار و پود تابلویی از عشق و شیدایی را به تصویر می کشند.
"گول" نقش اصلی فرش ترکمن است که بافته های هر قوم به وسیله آن از بافته های اقوام دیگر متمایز می شود و پشم و پنبه از مواد اولیه برای تولید این هنر ماندگار است.
به رغم ترویج رنگهای شیمیایی هنوز مواد رنگدار گیاهی مانند پوست انار، چوب پویا، خاکستر چوب ازدار و زردچوبه، روناس و نیل برای رنگرزی خامه قالی کاربرد دارد.
"دو تا قرمز، یکی زرد به زیر، دو تا نارنجی"، این کلمات لالایی گوش نوازی است که دختر ترکمن صحرا از مادر به یادگار دارد و هر روز تکرار می کند تا اوج هنر و هویت را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد.
نقوش فرش ترکمنی حفظی بافت است
نقوش فرش اصیل ترکمن ذهنی یا حفظی بافت است و زنان ترکمن در تولید این دستبافت، آرمانها و اندیشه هایشان را با رنگهای دلخواه بر روی تار قالی گره می زنند تا تابلویی زیبا و مانا پیش روی مجسم سازند.
شاخ قوچ، نقش عقرب، ماری گول، در ناق گول، قافسه گول، تکه گول، انسی، قزل ایاق، توینگ گول، قوش گول، آوغان گول، تاج حروز، پنجارا آراگول، آق نقش از جمله نقوش زیبایی است که در این هنردستی به کار می رود.
دارهای قالی بیشتر از نوع افقی و متحرک بوده و به همراه کوچ ایل جابجا می شود و در سالهای اخیر استفاده از دارهای عمودی نیز در این منطقه رونق یافته است.
اکنون هنرپردازان این هنر دیرپا، پرپیشینه و دارای شهره جهانی با مشکلات فراوانی روبرو هستند و برای رفع مشکلاتشان خواستار حمایت ویژه متولیان امر هستند.
جمعی از این هنرمندان این هنر دستی بر این باورند که مواد اولیه نامرغوب، نبود حمایت مالی، ساماندهی نشدن، بی توجهی به آموزش، آشنا نبودن به نیازهای بازار و برنامه نداشتن موجب شد تا فرش اصیل ترکمن رو به فراموشی رود و جایگاه واقعی اش را از دست دهد.
این عده در گفتگو با خبرنگار مهر در گرگان، برپایی کارگاههای آموزشی، خرید تضمینی، بالا بردن کیفیت، شناسنامه دار کردن قالی، ترویج آموزش و اصول سنتی فرش بافی را در احیای دوباره قالی ترکمن ضروری می دانند.
علاوه بر بازارهای داخلی، امیرنشینان خلیج فارس، کشورهای حاشیه خزر و برخی کشورهای اروپایی، خریداران فرش اصیل ترکمن را تشکیل می دهند.
یک بافنده فرش از بندر ترکمن به خبرنگار مهر گفت: بافندگان این هنر اصیل برای تهیه چله و خامه محدودیت دارند و باید از آنها حمایت شود.
مرجان جعفری که قالی بافی را از مادر مرحومش به یادگار دارد، افزود: اگر برای توسعه و احیای این هنر دستی و اصیل کاری صورت نگیرد، در آینده ای نزدیک از این هنر جز نام و نشان چیز دیگری باقی نخواهد ماند.
وی اظهار داشت: مواد اولیه نامرغوب و بی کیفیت موجب شده تا فرش اصیل ترکمن جایگاه قبلی خود را از دست دهد که این امر نگران کننده است.