دانلود مقاله اساطیر ایران

Word 2 MB 8928 29
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بیان مسئله اسطوره های آئینه هایی هستند که تصویرهایی را از ورای هزاره ها منعکس می کنند و آنجا که تاریخ و باستانشناسی خاموش می مانند اسطوره ها به سخن در می آیند و فرهنگ آدمیان را از دور دستها به زمان ما می آورند و افکار بلند و منطق گسترده مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما می گذارند .

    اساطیر ایران باستان دراین دنیای پر مرز و راز جایی والا دارد و شناخت آن رهنمون ما درشناخت فرهنگ غنی و پر ارزش این سرزمین است و این تحقیق مجموعه جامع و ساده ای از این اسطوره ها را در اختیار ما می گذارد .

    در این تحقیق با استفاده از منابع هند باستان واستناد به منابع مستقیم وغیر مستقیم ایرانی مانند اوستا ، متنهای پهلوی ، شاهنامه فردوسی ؛ متون تاریخی دوران اسلامی و آداب و رسوم ؛ بازمانده و با توجه به مطالعات ایرانشناسان ، نخست طرحی تاریخی عرضه می کند و مطالب مربوط به آغاز آفرینش ؛ پیش نمونه آفریدگان ، نمونه های پیشین خدایان باستانی و خدایان تحول یافته ادوار بعدی ؛ قهرمانان تاریخی رنگ اسطوره گرفته را پیش می کشد و بخشی را به اساطیر ویژه زردشتی اختصاص می دهد و بعد به اسطوره های زروانی و میترائی (مهری ) می پردازد وسپس اسطوره را در برابر تاریخ و آیینهای متداول امروزی قرار می دهد .

    گرچه در زمینه اساطیر ایران مقالات و کتابهای متعدد انتشار یافته است ، ولی تحقیقی به این صورت که طرحی ساده و جامع ازاسطوره های ایرانی رادر دسترس قرار دهد وجود نداشته است .

    ما نیز کوشیدیم با افزودن نکات مختصری به عنوان توضیح بر برخی مطالب این تحقیق را برای خواننده ایرانی قابل استفاده تر سازیم و به پیروی از همین روش ، تحقیق خاص را فقط یک بار به صورت قدیمی آورده ایم و سپس گونه متداول تر آن ها را به کار برده ایم .

    به عنوان مثال یک بار در اول ‹‹ ترًٍیْتًوًنه›› صورت قدیمی فریدون را ذکر میکنیم و سپس همه جا ‹‹ فریدون ›› به کار می بریم که نامی آشنا برای خواننده ایرانی است .

    روش تحقیق بررسی اسناد و مدارک موجود ، گردآوری اطلاعات مختلف از منابع کتابخانه ای واستفاده از جداول ، نمودارها و تصاویر به همراه مصاحبه با افراد و احتمالا روش های آماری ساده .

    سوال تحقیق اسطوره چیست ؟

    در اساطیر ایران خدایان به چه شکلی تقسیم بندی شده اند ؟

    بزرگترین خدای خیر و بزرگترین خدای شر کدامند ؟

    تاثیراساطیر ایران ( یعنی ایندیدگاه به خیر وشر یا نور و ظلمت یا..) چه تاثیری بر تفکرات انسان ایرانی دارد ؟

    اساطیر ایرانی به چه شکل در شاهنامه معرفی شده اند ؟

    مقدمه ایران سرزمین تضادهای بزرگ است : سرزمین بیابان ها و جنگل ها ، سرزمین کوه های پربرف و دره های سرسبز؛ جایی است که درختان سیب و خرما به فاصله چند میل از یکدیگر می رویند .

    سرزمین چاه های نفت و چادر نشینان .

    سه رشته کوه مثلثی را به دور این سرزمین تشکیل می دهند .

    کوه هایی که ارتفاع آن ها به هجده هزار پا (حدود 5500متر) می رسد .

    در قلب ایران دو کویر به شصت میل(حدود96 کیلومتر) و پهنای شان به دوازه مل (حدود 19کیلومتر) می رسد ، با آب و هوایی همچون کشورهای ساحل مدیترانه در شمال ، درکرانه دریای خزر ، جنگل درهم فشرده گرم و مرطوبی وجود دارد .

    بارندگی بین شصت اینچ(152 سانتیمتر) تا صفر در نواحی مختلف نوسان است .

    گرچه ایران ازمنابع طبیعی گسترده ای برخوردار است ولی تنها در روزگاران اخیر است که به استخراج آنها پرداخته اند و صرف نظر از بازار ایران کشاورزی پیشه سنتی است .

    جغرافیا به ناچار بر فرهنگ تاثیر می گذارد و جای شگفتی نیست که در ایران شماری از فرهنگ های گوناگون وجود دارد که هر کدام به نوبه خود اسطوره های گوناگونی را آفریده اند .

    مردم مغرب ایران پیوسته آماده تاثیر پذیری از مراکزی مانند یونان و روم بوده اند در حالی که مردم مشرق ایران بیشتر تحت نفوذ هند و مشرق زمین قرار داشته اند.

    ایران هم از نظر تاریخی و هم از جهت جغرافیایی پلی میان شرق و غرب است .

    موضوع مورد نظر ما آن منبع غنی شعر و فرهنگ عامه و اسطوره هایی است که بیشتر باورهای ایران باستان را تشکیل داده است .

    پس ازنگاهی کوتاه بر تاریخ ایران و چگونگی منابع و خصوصیت اسطوره نخست به تصویر عالم در نظر مردم قدیم و اسطوره های خدایان کهن و داستان های مربوط به قهرمانان جهان ایزدی که با اژدهاهای ترسناک نبرد می کنندمی پردازیم .

    سپس برتعلیمات بسیار اخلاقی دین زردشتی و تعبیر عمیقی که از اسطوره های سنتی در بر دارد نظری می افکنیم .

    دین زردشتی که زمان دین ملی ایرانیان بود هنوز درمیان جوامع کوچکی در ایران و همچنین در میان پارسیان هند مخلصانه معمول است.

    ایران موطن بسیاری از سنت های دینی بوده است و ما از میان آن ها اساطیر دو سنت دینی را بررسی میکنیم: کیش زروانی و کیش مهر .

    در پایا نقشی را که اسطوره درمناسک دینی وتاریخ و دربارهای شاهان ایران داشته است مد نظر قرار می دهیم .

    از همه مهمتر میکوشیم که مقام اسطوره را در باورهای شخصی مومنان دریابیم .

    بنابراین این تحقیق هم با دوره باستان و هم با دوره جدید ، هم با تاریخ و هم با دینی زنده – هر چند کوچک ومتاسفانه در حل افول سروکار دارد .

    اساطیر ایران باستان ایرانیان باستان جهان را گرد و هموار مانند بشقابی تصور می کردند .

    در نظر آنان آسمان فضای بی پایان نبود ، بلکه جوهری سخت همچون صخره ای از الماس بودکه جهان را مانند پوسته ای در بر گرفته بود .

    زمین در حالت اصلی و دست نخورده خود هموار بود ، نه دره ای داشت و نه کوهی ؛ و خورشید و ماه و اختران بالای زمین بی حرکت در وسط آسمان قرار داشتند .

    همه چیز آرام و هماهنگ بود .

    اما این آرامش با ورود ‹‹ شر›› ( اهریمن) درعالم درهم شکسته شد که آسمان را شکست و به داخل آن شد ؛ به آب فرو شد و سپس به میان زمین تاخت و آن را به لرزه در آورد و بر اثر آن کوهها از زمین بیرون آمدند .

    کوه اصلی البرز بود که هشتصد سال طول کشید تا از زمین به در آمد .

    دویست سال طول کشسید تا به ستاره پایه رسید و دویست سال تا ماه پایه و دویست سال تا خورشید پایه و دویست سال دیگر هم طول کشید تا به منتهی الیه آسمان رسید.

    بدین ترتیب این کوه میان گیهان کشیده شده است ، ریشه های این کوه گیهانی در زیر زمین پراکنده اند و آن را به هم پیوسته نگاه می دارند و از این ریشه ها همه کوه های دیگر سر برمی آورند.

    در وسط زمین کوه ‹‹ تیره ›› که قله البرز است ، قرار دارد و از آنجا تا به عرض ؛ پل چیوت کشیده شده که روان ها پس از مرگ ، در سفرخویش به سوی بهشت یا دوزخ باید از آن بگذرند .

    ستیغ ارزور بر لبه کوه البرز، دروازه دوزخ است که در آنجا دیوان با هم به گفتگو مشغولند .

    تنها زمین نبود که بر اثر ورود شر در جهان به لرزه در آمد ، خورشید و ماه و اختران نیز از جای خود تکان خوردند ، به طوری که تا دوران بازسازی جهان همچون تاج هایی در پیرامون زمین می چرخند و هر روز از 180 روزنی که در کوه البرز در مشرق است داخل می شوند و از 180 روزنی که در مغرب است خارج می گردند .

    قطرات باران را ایزد تیشتریه ساخت .

    باد آن ها را به یک سو برد تا از آن دریایی گیهانی ، ورکشه ، یا دریای بی انتها را تشکیل دهد که آن سوی قله کوه البرز قرار دارد .

    این دریا چنان وسیع است که هزار دریاچه را شامل می شود که عبارتند از چشمه های ایزدبانو آناهیتا (نک به ص 38) در میان این دریا دو درخت قرار دارد.

    درخت ‹‹ دربردارنده همه تخمها ›› که همه درختان از آن منشعب می شوند و درخت گوکزنه یا هوم سفید که همه مردمان اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان را از آن دریافت می دارند.

    شر طبعا کوشید تا این درخت زندگی بخش را نابود کند و چلپاسه ای را آفرید که بدان جمله کند اما ده ‹‹ کر›› یا ماهی هایی که دائما در آن دریا به شنا می پردازند از آن درخت پاسداری می کنند به طوری که همیشه یکی از آن ها چلپاسه را زیر نظر دارد .

    آنگاه سه دریای بزرگ و بیست دریای کوچک تشکیل شد .

    دو رودخانه در زمین جاری شدند : یکی از شمال به سوی باختر و دیگری از شمال به سوی خاور روان گشت ، و هردو سرانجام پس از اینکه دو انتهای زمین را پیمودند ، به دریای گیهانی پیوستند .

    هنگامی که نخستین قطرات باران فرود آمد زمین به هفت بخش تقسیم شد .

    بخش میانی ، خونیرث ، نیمی از همه زمین را تشکیل می دهد و شش قسمت دیگر که خونیرث را احاطه کرده اند ، همه کشور خوانده می شوند .

    آدمیان قادر نبودند که از ناحیه ای به ناحیه دیگر بروند مگر سوار بر پشت گاوی آسمانی به نام شریشوک یا هذیوش .

    گوپت شاه که نیمی از او انسان و نیمی از او گاو است به دقت از سریشوک مراقبت می کند ؛ زیرا این گاو آخرین حیوانی است که در بازسازی جهان که همه آدمیان باید جاودانه گردند قربانی می شود .

    گاو تنها مخلوق استثنایی در این تصویر قدیمی از عالم نیست .

    حیوانی که حتی از آن هم شگفت آور تر است خر سه پاست .

    نمی دانیم که اصل او از کجاست ؛ ونیز نمی دانیم که منظور از آن کدام حیوان اساطیری است .

    یکی ازدانشمندان اظهار نظر کرده است که این حیوان در اصل بخشی از یک اسطوره مربوط به آثار علوی بوده است ؛ زیرا آمده است که این حیوان آب های دریای گیهانی را به جنبش درمی آورد.

    دانشمندان دیگر برآنند که وی اصلا خدای بیگانهای بوده که با اعتقادات ایرانی تلفیق شده است .

    اصل آن هر چه باشد در روایات آمده است که این حیوان مقدس سه پا و شش چشم و نه دهان و دو گوش و یک شاخ دارد .

    بزرگی او به اندازه کوهی است و هریک ازپاهای او به همان اندازه زمین را می پوشاند که هزار گوسفند .

    وظیفه او نابود کردن بدترین بیماری ها وبلایاست .

    خدایان باستانی عبادت نه در عبادتگاه بزرگ یا معبد بلکه در فضای باز بر روی کوه ها انجام می گرفت .

    ایرانیان باستان عادت داشتند که بر ‹‹ بر بلندترین قله های کوه ها بالا روند وبرای زئوس قربانی کنند .

    آنان تمام گنبد آسمان را زئوس می نامند و همچنین برای خورشید و ماه و زمین و آتش و آب و باد قربانی می کنند ››.(هرودت یکم ، 131، مولتن ، آیین زردشتی اولیه ، ص391 و بعد ) محراب های آنان در معابد نیست ؛ بلکه در بلندی های کوه هاست .

    نقش های برجسته بزرگ و کتیبه های شاهان در مراکز بزرگ تمدن نیستند .

    بلکه بر سینه صخره ها جای دارند .

    گرچه خدایان عالبا با تصویر پردازی های اساطیری توصیف شده اند ، اما نسبتا اسطوره های کمی درباره آن ها روایت شده است .

    این خدایان با اصطلاحات خاص توصیف انسان وصف شده اند مانند خدایان گردونه ران که در گردونه های زیبایی که آن ها را اسبان بیمرگ میکشند ، به پیش می تازند .اما چون به این انسان مانندگی خدایان دقت کنیم می بینیم که این خصوصیت از میان می رود .

    به عنوان مثال آمده است که خدای بزرگ میثْرًه (=مهر) هزار چشم دارد .

    این نکته نماد بارزی است بیانگر این عقیده که هیچ کس نمی تواند خطای خود را از این خدا بپوشاند و از عواقبش بگریزد .

    بسیاری ازدانمشندان معتقدند که چون جامعه هند و اروپایی به سه طبقه یعنی فرمانروایان ، جنگجویان و کشاورزان تقسیم می شد خدایان نیز به سه دسته تقسیم می شدند .

    این فرضیه مربوط به ساخت سه گانه جامعه بشری و ایزدی همچون کلیدی برای گشودن بسیاری از مشکلات اسطوره شناسی ایران به کار گرفته شده و احتمالا در این مورد افراط شده است .

    امامی توان به این موضوع کاملا معتقد بود که سلسله مراتب خدایان بر اساس الگوی بشری ساخته شده است .

    خدایان فراوانی در اساطیر ایرانیان باستان بوده اند و تعداد آنان بیش از آن است که بتوان در اینجا درباره همه آنان بحث کرد.

    فقط می توانیم به شخصیتهای اصلی در تفکرات هند و ایرانی و بومی ایرانی نظری بیفکنیم .

    ویو(وای )، باد باد که در ابر باران زا زندگی می آورد و در طوفان مرگ یکی از اسرار آمیزترین خدایان هند و ایرانی است .

    در یکی از متون هندی درباره او آمده است ک وی از نفس غول جهانی که دنیا از بدن او ساخته شده پیدا گشته است .

    برگودونه تیز روی که آن را صد یا حتی هزار اسب می کشند ، سواراست .

    اوست که نورهای گلگون یعنی برق را ایجاد می کند و سپیده دم را هویدا می سازد .

    در ایران وی شخصیتی بزرگ و در عین حال معمایی است .

    برای او هم آفریدگار (اهوره مزدا) قربانی می کند و هم اهریمن (انگره مینیو).آفریدگار بر تختی زرین در زیر ستون های زرین که آن ها را سایبان های زیرین پوشانیده اند ، برای او قربانی کرد و از او خواست که بتواند آفریدگان اهریمن را نابود کند وآفریدگان خوب حفظ شوند .

    دعاهای آفریدگار مستجاب شد ، اما امیال ویرانگرانه اهریمن برآورده نشد .

    آدمیان نیز به درگاه وای دعا می کند خصوصا در مواقع خطر ، زیرا او جنگجوی سهمناک و فراخ سینه ای است .

    در حالی که جامه نبرد بر تن دارد و مسلح به نیزه ای تیز و جنگ افزارهای زرین است در تعقیب دشمنان خود خطر می کند تا اهریمن را نابود سازد و آفرینش اهوره مزدا را پاسداری کند .

    در حالی که اهوره مزدا در بالا و در روشنی فرمانروایی می کند و اهریمن درپایین و در ظلمت ، وای در فضای میان آن دو یعنی در ‹‹ خلاء›› حکمرانی دارد .

    در وای مفهوم ‹‹ بی طرفی ›› هست ، زیرا هم وای خوب و هم وای بد وجود دارد .

    بعضی از دانشمندان برآنند که او در تفکرات بعدی تبدیل به دو شخصیت شده است ؛ ولی در دوران اولیه تصور می کردند که وای شخصیت واحدی است با سیمایی دو گانه : نیکوکار است و درعین حال شوم ، نیرویی هراس انگیز است و شخصیتی بی رحم که با مرگ پیوستگی دارد و کسی را یارای گریز از راه او نیست .

    اگر چنان که شایسته است او را خشنود سازند آدمیان را از همه یورش ها رهایی می بخشد ، زیرا باد از میان هر دو جهان یعنی جهان ‹ روح نیک› و جهان ‹روح بد› می گذرد.او نیکوکار است و نابودکننده، پیوند می دهد ومی گسلاند .

    نامش این است : ‹‹ پیش رونده ›› پس رونده ، آن سوافکنده ، فروافکنده ›› او دلیرترین ، نیرومندترین ، سخت ترین و ستبرترین است .

    تیشتریًه (تیشتًر) و دیو خشکسالی تیشتر شخصیت دیگری است که با یکی از پدیده های طبیعی یعنی باران ارتباط دارد ، اما مفهوم دوگانگی در شخصیت این خدا وجود ندارد .

    وی نیروی نیکوکاری است که درنبرد گیهانی با اپوشه (اپوش)، دیو خشکسالی که تباه کننده زندگی است درگیر می شود.

    تیشتر ‹ ستاره تابان و شکوهمند› نخستین ستاره و اصل همه آب ها وسرچشمه باران و باروری است .

    چهارمین ماه سال (معادل ژوئن- ژوئیه ) به تیشتر اختصاص دارد .

    گفته اند که در دهه نخستین این ماه تیشتر به صورت مردی پانزده ساله درمی آید.

    پانزده سالگی در تفکر ایرانی سن آرمانی است .

    دردهه دوم به صورت گاو نری و در دهه سوم به صورت اسبی درمی آید .

    بنا به روایت بندهشن تیشتر درآغاز آفرینش به این پیکره ها درآمد و باران ایجاد کرد .

    هر قطره بارانی که وی به وجود آورد به اندازه تشتی شد تا آب به بلندی قامت مردی زمین را فرا گرفت .

    جانوران موذی به ناچار به سوراخ های زمین فرو رفتند و آنگاه که مینوی باد آب ها را به کرانه های زمین برد و بدین گونه دریای گیهانی را ایجاد کرد .

    در سرودی که به تیشتر اختصاص دارد نبرد میان این خدا و دیو خشکسالی بازگو شده است .

    تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی ، با سازوبرگ زرین ، به دریای گیهانی فرورفت .

    درآنجا با دیو اپوش که به شکل اسب سیاهی بود و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک داشت روبرو شد .

    رو در رو سه شبانه روز با هم جنگیدند ، اما اپوش نیرومندتر از کار بهدر آمد و تیشتر با غم و اندوه به سوی اهورا مزدا فریاد برآورد که ناتوانی او از آن است که مردمان نیایش ها وقربانی های شایسته ای بدو تقدیم نکرده اند .

    آنگاه اهوره مزدا خود را برای تیشتر قربانی کرد تا نیروی ده اسب ، ده شتر ، ده گاونر ، ده کوه و ده رود دراو دمیده شد .

    بار دیگر تیشتر و اپوش رو در روی هم قرار گرفتند ، اما این بار تیشتر که نیروی قربانی بدو قوت بخشیده بود از کارزار پیروز به در آمد و آب ها توانستند بی مانع به مزارع و چراگاهها جاری شوند .

    باد ابرهای باران زا را که ازدریای گیهانی برمی خاستند به این سو و آن سو راند و باران های زندگی بخش بر هفت اقلیم زمین فروریخت.

    در بندهشن و در سرود مختص به تیشتر عمل زندگی بخش تیشتر از جنبه های گوناگون توصیف شده است .

    در بندهش وی ایجاد کننده اولیه باران و دریاها و دریاچه هاست .

    در تیشتر پشت تکیه بیشتر بر این که در گردش سالانه طبیعت ؛ تیشتر سرچشمه دائمی آبهاست ، کسی است که فرزند عطا می کند ، جادوگران را در هم می شکند ، سرور همه ستارگان و حامی و سرزمین های آریایی است .

    به اهمیت آن موجود یا ستاره ای که بر زمان ریزش باران نظارت دارد آنگاه می توان پی برد که آفت بزرگی را به یاد آوریم که ناشی از گرمای تابستان و خشکسالی است و سرزمینی با بیابان های گسترده را تهدید می کند .

    اسطوره نبرد تیشتر را با اپوش همچنین تا اندازه ای چگونگی نظر ایرانیان را در مورد مناسک برای ما بازگومی کند .

    آنان بر این باور بودند که قربانی هایی که درست انجام گیرد و به خدایان تقدیم شود خدایان را نیرومند و قوی می سازد ، و نیز نیرومندی خدایان موجب می شود که قربانی ها در پی هم آمدن منظم فصول را تضمین کنند .

    فقط هنگامی که در قربانیها تیشتر را به یاری بخوانند خشکسالی مغلوب می شود و باران می تواند به جهان زندگی بخشد .

    نتیجه نبرد گیهانی میان نیروهای زندگی و مرگ بستگی به این دارد که آدمی معتقدانه وظائف خود را در اجرای مناسک به جای آورد .

    آناهیتا(ناهید ) ، آب های نیرومند بی آلایش طبیعی است که در بسیاری از دین ها سرچشمه زندگی و باروری را به صورت موجودی مادینه تصور کنند .

    در ایران ایزدبانو اردوی شورا آناهیتا یعنی آب های نیرومند بی آلایش ، سرچشمه همه آب های روی زمین است .

    او منبع همه باروری هاست .

    نطفه همه نران را پاک می گرداند ، رحم همه مادگان را تطهیر می کند و شیر را در پستان مادران پاک می سازد .در حالی که در جایگاه آسمانی خود قرار دارد ، سرچشمه دریای گیهانی است .

    او نیرومند و درخشان ، بلند بالا و زیبا ؛ پاک وآزاده توصیف شده است .

    درخور آزادگی خویش تاج زرین هشت پره صد ستاره ای بر سر دارد ، جامه ای زرین بر تن و گردن بندی زرین بر گردن زیبای خود دارد .

    این توصیف های روشن حکایت از آن دارد که از زمان های قدیم تندیس های این ایزدبانو در مراسم پرستش او وجود داشته است .

    بی گمان از زمان اردشیر خوش حافظه به بعداین تندیس های بخشی از آیین پرستش او را تشکیل می داده است .

    زیرا یکی از تاریخ نویسان قدیم یونان (برسوس) روایت می کند که این شاه مجسمه هایی را از او در شهرهای دوردست بابل و دمشق و همدان و سارد و شوش برپا کرده بود .

    ناهید ایزدبانوی محبوب مردم در بسیاری از سرزمین ها شد .

    درارمنستان ‹ فره و زندگی ارمنستان ، زندگی بخش ، مادر همه خردها ، خیرخواه همه نژاد بشر ، دختر ارمزدای(اهوره مزدا) بزرگ ونیرومند›› توصیف شده است .

    ناهید در اناطولی دارای معابد بسیاری بود ، به طوری که استرابون مورخ رومی می گوید در آنجا از دختران خاندان های اشرافی درخواست می شد که پیش از ازدواج در معبد ناهید به‹‹ روسپی گری مقدس ›› بپردازند .

    مشکل بتوان اظهار نظر کرد که آیا این کار در ایران نیز اجرا می شده است یا نه .

    همه متن های دینی روسپی گری را با تندترین کلمات ، زشت شمرده اند ، اما بعضی برآنند که این تقبیح ها خود دلالت براین دارد که چنین کاری معمول بوده است .

    به هر حال کاملا نادرست است اگر براین عقیده باشیم که پیرامون این بانوی آب ها آیینی آمیخته با هرزگی وجود داشته است ، زیرا از کاهنه هایی سخن رفته است که درخدمت او بودند و تعهد پاکدامنی داشته اند .

    در ایران ناهید از احترامی عمیق برخوردار بوده ، سرچشمه زندگی به شمار آمده و سپاسگزاری عمیق برخوردار بوده ، سرچشمه زندگی به شمار آمده و سپاسگزاری عمیق وصمیمانه ای را به خود اختصاص داده است و هنوز نیز چنین است .

    وِرِثرغنه (بهرام ) ؛ پیروزی در حالی که وای و تیشتر را با پدیده های طبیعی مربوط می دانند و از اناهیتا با کلماتی صمیمان و مهر آمیز یاد می شود ، بهرام وجودی است انتزاعی یا تجسمی است از یک اندیشه و تعبیری است از نیروی پیشتاز و غیر قابل مقاومت پیروزی .

    در سرودی که بدو اختصاص دارد (یشت 14) آمده است که بهرام ده تجسم یا صورت دارد که هرکدام از آن ها مبین نیروهای پویای این خداست .

    نخستین تجسم او باد تند است ؛ تجسم دوم او هیئت گاو نر زردگوش و زرین شاخ است ؛ سومی هیئت اسب سفیدی است با ساز و برگ زرین ، چهارمی هیئت شتر بارکش تیزدندانی است که پای بر زمین می کوبد و پیش می رود ؛هفتمی هیئت پرنده تیزپروازی است که شاید کلاغ باشد ؛ هشتمی هیئت قوچ وحشی است ، نهمی بز نر جنگی است ، و بالاخره دهمی مردی است که شمشیر زرین تیغه دردست دارد .

    شباهت این شکل های بهرام و تیشتر که هر دو به صورت مرد و گاونر و اسب در می آیند آشکار است .

    در تصور ایرانیان چگونه خدایان می توانند به صورتهای مختلف درآیند ؟

    چنانچه بعدا به تفضیل خواهیم دید (نک به ص 87) زردشتیان بر این باورند که هر چیزی در جهان روحانی (‹‹ مینوگ››: مینو)استعداد آن را دارد که صورتی مادی ( یا ‹‹ گیتیگ›› : ‹‹ گیتی››) داشته باشد و معتقدند که جهان به همین ترتیب به وجود آمد .

    جهان روحانی صورت مادی به خود گرفت .

    اما در حالی که موجودات زمینی ‹‹ صورت مادیی به خود می گیرند که مناسب طبیعت آنهاست ›› موجودات آسمانی یا ایزدی نیز می توانند به اشکال گوناگون به صورت مادی در آیند .

    و از این روست که تیشتر به سه شکل و بهرام به ده شکل در می آید .

    بهرام ایرانی بر خلاف همتای هندی خود ایندره یا همتای ارمنی اش وهگن ، اسطوره ای ندارد که در آن سخن از غلبه او برغول یا اژدهایی در میان باشد .

    در عوض ،او بر شرارت آدمیان و دیوان غالب می آید و نادرستان و بدکاران را به عقوبت گرفتار میکند .از نظر نیرو ، نیرومندترین ، از نظر پیروزی ، پیروزمندترین و از نظره فره ، فره مندترین است.

    اگر به شیوه ای درست برای او قربانی کنند ، در زندگی و در نبرد پیروزی می بخشد .

    اگر به شیوه ای درست او را نیایش کنند نه سپاه دشمن وارد کشورهای آریایی می شود و نه بلا .

    بنابراین بهرام نماینده غیرقابل مقاومت است .

    وی اساس خدایی جنگجوست .

    دو تجسم از تجسم های او به ویژه محبوبیت همگانی دارد ؛ یکی تجسم او به شکل پرنده ای بزرگ و دیگری به صورت گراز .

    ایرانیان قدیم به پر کلاغ با احساس ترسی آمیخته با خرافات می نگریستند و می پنداشتند که پر این پرنده انسان را حفظ می کند و برای او نیکبختی و فره به همراه می آورد .

    احتمالا کلاغی که در تصاویر مهری بناهای تاریخی رومی همراه مهر ( میترا)است در اصل نمادی از خدای پیروزی برای همراهی یا یاری این خداست .

    البته آمده است که بهرام در یکی از اشکال خود که گراز باشد مهر را همراهی می کند .

    این شکل به ویژه نمادی مناسب برای نیروی پیشتاز پیروزی است .

    در پشت دهم که سرود باستانی مختص مهر است .

    این تصویر آمده است که بهرام پیشاپیش مهر (میثره) در پرواز است : ‹‹ به صورت گراز نر وحشی پیشتاز با پنجه های تیز و دندان های پیشین تیز ، گرازی که به یک حمله می کشد ...

    او پاهای پسین و پیشین آهنین ،پی های آهنین و فک آهنین دارد›› همه دشمنان را به سرانجامی خونین دچار می کند : ‹‹ در دم همه چیز را پاره پاره می کند واستخوان ، مو؛ مغز و خون پیمان شکنان را بر روی زمین در هم می آمیزد و›› ( یشت دهم ، بند 72-70 ، گرشویچ ، مهریشت ، ص 107 به بعد) جای شگفتی نیست که بهرام به خصوص در میان سربازان محبوب بوده باشد ، و احتمالا سربازان بوده اند که آیین نیایش او را به سرزمین های دور دست برده اند .

    او در پس چهره هراکلس ( هرکول ) در کوماگنه ، وهگن در ارمنستان ، ورلگن در میان سکاها ، وشغن در سغد، و ارتغن در خوارزم قرار دارد .

    بهرام در سکه های هندوسکایی و شاید – همان گونه که دیدیم – در بناهای تاریخی مهری (میترایی ) متجلی است .

    رپیثوین، سرور گرمای نیمروز رپیثوین سرور گرمای نیمروز و سرور ماه های تابستان و قرینه لازم و سودبخشی برای تیشتر است .

    خورشید بیش از ورود شر ، هنگامی که بی حرکت در بالای جهان ایستاده بود در پایگاه رپیثوین قرار داشت .

    بنابراین رپیثوین سرور جهان آرمانی است .

    به عقیده زردشتیان اهورامزدا در زمانی از روز که متعلق به رپیثوین است قربانی کرد و از آفرینش به وجود آمد .

    در پایان جهان نیز در زمان متعلق به رپیثوین است که رستاخیر به انجام می رسد .

    بنابراین او فقط سرور زمان اولیه نیست بلکه سرور زمان بازسازی جهان نیز هست .

    او همه ساله فعال است : هر وقت که دیو زمستان به جهان هجوم می آورد رپیثوین در زیرزمین پناه می گیرد و آب های زیرزمینی را گرم نگاه می دارد تا گیاهان و درختان نمیرند .

    بازگشت سالانه او در بهار بازتابی از پیروزی نهایی خیر است که وی بر آن سرپرسیت خواهد داشت .

    هنگامی که سرانجام شر مغلوب شود و فرمانروایی خدا بر زمین آشکار گردد .

    ‹‹....(آن زمان ) شبیه سال است که در بهاران دختران به شکوفه در می آیند ...، همانند برخاستن مردگان ، برگ های تازه از شاخه های گیاهان و درختان خشک بیرون می آیند و بهاران موسم شکوفه دادن است .

    جشن رپیثوین بخشی از جشن نوروز است ، هم روز نو در سال واقعی است و هم روز نو در زمان آرمانی آینده ، آمدن رپیثوین به زمین ، زمان شادی و امید به رستاخیز است ، نمادی است از پیروزی نهایی و همیشگی آفرینش نیک .

    خدایان مرتبط با آیین های دینی آتر، آتش تا به امروز آتش کانون مناسک هند و زردشتی بوده است ، اما ریشه های آن به دوران هندواروپایی باز می گردد .

    در هند آتش زیر نام آگنی ستایش می شود و در عین حال هم زمینی است و هم ایزدی .

    هنگامی که نثارها را بر آن می افشانند بر این باورند که آتش واسطه میان انسان و خدایان است .

    زیرا در اینجاست که دوجهان به هم پیوند می خورند .

    اگنی خدایی است که به صورت آتش ، قربانی را دریافت می کند و به عنوان دین مرد آن را به خدایان تقدیم می دارد .

    عنصر آتش همچنین در همه عالم پراکنده است : خورشید ، در آسمان برین ، در ابر طوفان زا افروخته می شود و به صورت برق به زمین فرود می آید و دراینجا دائما به دست مردمان دوباره متولد می شود .

    بنابراین اگنی راه خدایان نامیده می شود که از آن می توان به قله های آسمان است .

    مرکزیت آتش در دین زردشتی شاید یکی از شناخته شده ترین جنبه های این دین باشد ، اما بسیار بد تعبیر شده است ، گرچه هم عقیده و هم اعمال ( دینی مربوط به آتش ) به دوران پیش از زردشت تعلق دارند ، اما کاملا رنگ زردشتی به خود گرفته اند و در اسطوره شناس ایرانی غالبا دشوار است که عقاید قدیم را از متاخر جدا سازیم .

    آتش پسر اهوره مزدا ، نشانه مرئی حضور او ونمادی از نظم راستین اوست .

    یکی از پارسیان کنونی می نویسد : ‹‹ واقعا چه چیزی می تواند بیش از شعله پاک بی آلایش نماینده طبیعی و والای خدا باشد که خود نور جاودانی است ؟(مسانی ، ص80 ) به هر حال مناسک زردشتی بسیاری از عقاید قدیمی را حفظ کرده اند در این مناسک آتش مستقیما مورد خطاب قرار می گیرد و موبد بدو نثار می کند در نیایش آتش موبد این سخنان را بر می خواند : آفرین خوانم بر یزش و نیایش ، نثار خوب نثار آرزو کردنی ونثار ستایش آمیز که بر تو ای آتش پس اهوره مزدا (نثار می شود) تو شایسته ستایش هستی ، شایسته دعا هستی باشد که تو شایسته ستایش ، شایسته دعا باشی درخانه های مردمان نیکی باد مردی را که تو را به راستی بپرستد (دالا، نیایش ها ، ص 155) در دین زردشتی کنونی آتش چنان مقدس است که نه اشعه خورشید را باید گذاشت که بر آن بیفتد و نه چشم کافری آن را ببیند .

    شاید همیشه وضع چنین نبوده است ، زیرا در دوران های کهدان آتشدان ها را بر سر کوه ها می ساختند .

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

مقدمه: دیدگاه نقد اسطوره گرا، علی رغم روبه رو شدن با مخالفت هایی که طی قرون جدید با ادعای دروغین و غیرواقعی بودن آنها به همراه داشته، با پدیدار گشتن روانکاوی عمقی و توجه فروید به یونگ به عنوان موسسان بزرگ این مکتب به افسانه ها، رؤیاها، اقوام کهن و ... طلیعه ای نو را در نمایاندن اساطیر نوید می دهد؛ و بدین ترتیب در پی اثبات تئوری « تاریخ مقدس » همگام با ناخودآگاه جمعی یونگ، مصادیق ...

مقدمه: اسطوره همان واژه ای است که در زبان فرنگی به دو شکل S torg (قصه ) و H i storg (تاریخ )دیده می شود از این جا می توان دریافت که در مورد اسطوره دو نوع تلقی وجود دارد از طرفی آن را افسانه و دروغ و از طرف دیگر حقیقت و تاریخ می دانند .مطالب تاریخی و مذهبی و واقعی با گذشت ایام ظاهر افسانه یافته است . پس اسطوره بیانی است که ژرف ساخت آن حقیقت و تاریخ (در نبرد مردمان باستان )و رو ...

مهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم از دین‌ های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان ایرانی بنیاد شده بود. مهرپرستی در حدود بیش از 5000 سال پیش در میان ایرانیان ساکن دشت مغان به وجود آمده اما بنا به دلایل مذهبی پیدایش آنرا به زمان تولد عیسی پیامبر ترسایان نزدیک می کنند!این آیین از سده نخست میلادی درشاهنشاهی روم همه گیر شد کرد و بنا به روایتی دیگر مدت پیش ...

مهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم از دین‌ های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان ایرانی بنیاد شده بود. مهرپرستی در حدود بیش از 5000 سال پیش در میان ایرانیان ساکن دشت مغان به وجود آمده اما بنا به دلایل مذهبی پیدایش آنرا به زمان تولد عیسی پیامبر ترسایان نزدیک می کنند!این آیین از سده نخست میلادی درشاهنشاهی روم همه گیر شد کرد و بنا به روایتی دیگر مدت پیش ...

بر ورزش باستانی ایران عمری دراز گذشته و مانند همه سنت های باستانی ، اصل و منشاء آن در غبار تاریخ گم شده است و امروز اگر می کوشیم اصل آن را بازیابیم ، این کوشش تنها بر نشانه هائی استوار است که اینجا و آنجا به چشم می خورد ، ورنه ، مدرکی قطعی و صریح برای اثبات منشاء این آئین در دست نیست. در حقیق این باز یافتن نیست ، باز ساختن است! در طی چندین سال گذشته ، بجهت علاقه ای که به مطالعه ...

به گفته یونگ در آنچه نمادش می خوانیم تنها یک اصطلاح است نماد شامل چیزی گنگ، نا شناخته، پنهان از ماست. شاید اساساً نماد آنگاه آغاز می شود که آدمی برای درک فراسو با مشکل بیان مصادف می شود. نماز به چیزی در حد خود اشاره نمی کند. هر کلمه مصداق یک چیز است وقتی نمی گنجد دست به دامان نماد خواهد شد. نماد همیشه یک کهن الگواست. اشاره به چیزی قدیمی می کند و می توان با تحلیل آن زبان گفت و گو ...

اسطوره هاي آئينه هايي هستند که تصويرهايي را از وراي هزاره ها منعکس مي کنند و آنجا که تاريخ و باستانشناسي خاموش مي مانند اسطوره ها به سخن در مي آيند و فرهنگ آدميان را از دور دستها به زمان ما مي آورند و افکار بلند و منطق گسترده مردماني ناشناخته ولي ان

چکیده: وجه مشخص آثار بهرام بیضایی به عنوان نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، محقق، کارگردان متاتروینی، نگرش فلسفی در فضای تئاتر آیینی است. بدین معنا که بیضایی مفاهیم و مضمون های مورد نظر و اغلب امروزی خویش را با بهره گیری از قالب‌های تئاتر سنتی ایران بیان می کند. بیضایی خود می گوید که من در جستجوی زبانی هستم که از مینیاتورها، اساطیر و تهران ایرانی، تغزیه و تماشا (نمایش رو حوضی و ...

یکی از کهنترین وپیچیده ترین نماد ها- نمادهای ما قبل تاریخی وجهانی که به جز درآفریقا وسومردرتمام آسیا وتمدن دره سند پیش از ورود آریاییان دیده شده است و پیروان آیین های جین و بودا و هواداران ویشنو vishnu از آن بسیار استفاده کرده اند. در امریکا اعم از شمالی و جنوبی قبل از ورود کلمب نمادی اصلی بود هیتیتها آنرا به کرّات بکار برده اند ،در کوزه گری سیپروسcyprus و ترویا دیده شده ...

مقدمه مجموعه حاضر از پویاترین سایت ادبیات فارسی تهیه و تنظیم گردیده است که در انتهای هر فصل فهرست پانویس و منابع آن و نام نویسنده مقاله ای که از آن استفاده گردیده با رسم امانت داری بیان شده است. در این تحقیق ابتدا به تعریف اسطوره و اسطوره شناسی پرداخته شده و بیان شده که نخستین بار کلمه اسطوره در زبان فارسی توسط چه کسی و در کجا بوده است. سپس فهرست اساطیر ایران را در سه هزار سال ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول