بیابان بیابان سرزمین وسیعی است که به خاطر بارندگی سالیانه کم دارای پوشش گیاهی کمی است.
در ایران قسمتهای نسبتاً وسیع بیابان که به خاطر کمبود باران و نمکی بودن خاک به کلی بدون پوشش گیاهی است کویر نامیده میشود.
بیابان یکی از اکوسیستمهای اصلی خشکی است که از زمینهای بوتهزاری تشکیل شده است که در آنها گیاهان بسیار پراکندهاند و بهوسیله خاک لخت و شنی از هم جدا ماندهاند.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوهها واقع هستند.
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا بیابانها، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا، هوای سردتر، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود.
سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد.
مثلاً تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به کرانههای باختری ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد.
همچنان که این توده هوا از رشته کوه "سیئرا کازاکاد" بالا میرود.
بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.
بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلیمتر، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد.
گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولاً این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند.
نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
جانوران و سازگاری آنها به خشکی موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب، نشان میدهند.
مثلاً بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند.
روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب میکند و در نتیجه مدفوع آنها کاملاً بدون آب دفع میشود.
جانوری مانند موش، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است.
میتواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب، زندگی کند.
توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب مورد نیاز خود را از دانههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند.
گربه وحشی، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.آب از سه طریق به دست میآید آب، مواد غذایی حاوی آب و متابولیسم کربنها جانداران در بیابان مانند شتر از سوخت و ساز موادی که در چربیها ذخیره کردهاند آب را به دست میآورند گیاهان و سازگاری آنها به خشکی سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود.
بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند.
دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند.
بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بهوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند.
برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل میکنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل میشود.
اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
خاک بیابان خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است.
بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو میشود.
مثلاً در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان، خرج شد.
بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد.
اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.
همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده میتوان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت.
با این همه، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
اقلیمهای بیابانی اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالاً گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است: اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
اقلیم بیابانی گرمسیری: عموماً گرم و دارای فصول حرارتی مشخص، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی است.
اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملاً متمایز است.
علل پیدایش بیابانها بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود.
سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتاند از: گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید در منطقه بینالمدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.ایمان جاوردی محمد غفاری فشار زیاد جنب حاره ای فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست.
وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود.
هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی، حرکت میکند.
اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد.
این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرومینشیند (نشست هوا)، نتیجه این امر، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق است.ایمان جاوردی و صمیم صداقتی و نوید خوشبخت جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکنند.
در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا، مانع ایجاد بارش در این نواحی میشوند.
مانند بیابان "آتاکاما" و "اریکا" در امریکای جنوبی و بیابان "نامیب" در افریقا.
تأثیر انسان در گسترش بیابانها هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد.
حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم میخورد و زندگی گیاهی، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار میگیرد.
نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند.
فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش میدهد و موجب گسترش بیابانها میشود.
بنابراین بیابانزایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی، خاک و ...
است که فعالیتهای انسان عامل مهم این تخریب بشمار میآیند.
هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد.
خشکسالی تا کنون تعاریف بسیار زیادی از خشکسالی شده است اما هر کدام از این تعاریف دیدگاه خاصی را مد نظر داشتهاند به هر حال عدم وجود یک تعریف جامع ودقیق از خشکسالی ومتفاوت بودن معنی آن از دیدگاههای مختلف مانع از درک مفهوم خشکسالی شده است .حال از آنجائیکه خشکسالی برکلیه جنبههای زندگی وبخشهای مختلف جامعه خصوصاً تغییرمحیط طبیعی تأثیر مستقیم وغیرمستقیمی دارد عدم درک مفهوم آن موجب تردید ورکود در بخشهای مختلف اقتصادی ،مدیریتی وسیاستگزاری میشود.
از بین تعاریف خشکسالی تعریفی که مقبول تر ومنطقی تر نیز میباشد عبارت است از اینکه خشکسالی را میتوان معلول یک دوره شرایط خشک غیرعادی دانست که به اندازه کافی دوام داشته باشد تا عدم تعادل در وضعیت هیدرولوژی یک ناحیه ایجاد شود.
در دهههای اخیر در بین حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تأثیر قرار دادهاند تعداد فراوانی پدیده خشکسالی از نظر درجه شدت ،طول مدت ،مجموع فضای تحت پوشش ،تلفات جانی ،خسارات اقتصادی واثرات اجتماعی دراز مدت در جامعه، بیشتر از سایر بلایای طبیعی بوده است .همچنین تمایز این پدیده با سایر بلایای طبیعی در این است که برخلاف سایر بلایا این پدیده بتدریج ودر یک دوره زمانی نسبتاً طولانی عمل کرده واثرات آن ممکن است پس از چند سال وبا تأخیر بیشتری نسبت به سایر حوادث طبیعی ظاهر شود بنابراین چون تعیین دقیق زمان شروع آن کار مشکلی است تا حدودی آنرا یک پدیده و بلیه خزنده میدانند از سویی چون خشکسالی برخلاف سایر بلایای طبیعی کمتر منجر به خسارات ساختاری میشود ،کمک رسانی در هنگام وقوع این پدیده در مقایسه با سایر پدیدهها مثل سیل پیچیده تر و مشکل تر میباشد.
ایران علی رغم اینکه در معرض خشکسالیهای متوالی قرار دارد اما بدلیل وجود قناتهای عمیق هیچگاه در اثر خشکسالی به قحطی مرگ آور دچار نشده است.
تعریف خشکسالی از دیدگاههای مختلف دیدگاه هواشناسی : هواشناسان خشکسالی را بارش کمتر از حد معمول که منجر به تغییر الگوی آب وهوایی میگردد، تعریف کردهاند .بنابراین خشکسالی ازنظرهواشناسی اساساً به حالتی از خشکی ناشی از کمبود بارندگی اطلاق میشود.
تعریف خشکسالی از دیدگاه هواشناسی در کشورهای مختلف ودر زمانهای مختلف متفاوت میباشدبه همین دلیل از این دیدگاه به کار بردن یک تعریف از خشکسالی که درقسمتی از جهان متداول میباشد ?- دیدگاه اقلیم شناسی: ازدیدگاه اقلیم شناسان خشکسالی یک پدیده طبیعی است که در اثر تغییرات الگوههای آب وهوایی ناشی از کاهش نزولات جوی کمتر از حد معمول خود به خود به وجود میآید و ادامه آن موجب عدم تعادل اکولوژیکی و هیدرولوژیکی میشود.از طرفی چون از دیدگاه جغرافیایی تعریف خشکسالی مفهومی مکانمند میباشد ،شدت خشکسالی در هر محل تابعی از ضریب تغییرپذیری بارش در همان محل است بنابراین از نظر اقلیمشناسی خشکسالی قابل تعیین است به طوری که در این روش درجه خشکسالی وترسالی تعیین میگردد.
دیدگاه هیدرولوژیکی: از دیدگاه هیدرولوژیستها خشکسالی زمانی اتفاق میافتد که سطح تراز ذخایر آبهای سطحی و زیر زمینی از حد معمول خود پایین تر باشد.خشکسالی هیدرولوژیک اغلب در عرضهای میانی بر اثر کمبود و فقدان بارش زمستانی اتفاق میافتد.علاوه بر بارش فاکتورهای اقلیمی دیگرمانند دماهای بالا، بادهای قوی و رطوبت نسبی کم نیز به طور قابل ملاحظهای بر روی خشکسالی هیدرولوژیک تاًثیر دارند.
در دیدگاه هیدرولوژیک اندازه گیری میزان آبهای جاری –رودخانهها –دریاچهها وآبهای زیرزمینی معیارخشکسالی میباشد ویک زمان پایه بین فقدان بارندگی وکم شدن آبهای جاری ورودخانهها وآب دریاچهها وآبهای زیرزمینی وجود دارد .بنابراین معیار هیدرولوژیک نمیتواند اولین نشانگر خشکسالی باشد زیرا زمانی که کمبود بارش اتفاق بیفتد بعد از مدتی این کاهش در آبهای سطحی وزیرزمین منعکس خواهد شد.
دیدگاه کشاورزی : از دیدگاه کشاورزی زمانی که رطوبت خاک از نیاز واقعی محصول کمتر باشد و منجر به خسارت در محصول شود خشکسالی اتفاق افتاده است.
چون در محاسبه نیاز آبی گیاهان مشخص شده که نیازآبی آنها باهم متفاوت است بنابراین مفهوم خشکسالی از دیدگاه کشاورزی برای محصولات مختلف یکسان نمیباشد .از دیدگاه کشاورزی درجه خشکسالی به روش پنمن مانتیث وروش باران مؤثرانجام میشودهمچنین روش پنمن مانتیث از طرف FAO به عنوان بهترین روش برای تعیین درجه خشکسالی کشاورزی معرفی شده است.
خشکسالی کشاورزی معمولاً بعد از خشکسالی هواشناسی وقبل از خشکسالی هیدرولوژیک اتفاق میافتد وکشاورزی معمولاًاولین بخش اقتصادی است که تحت تأثیر خشکسالی قرار میگرد.
دیدگاه اجتماعی و اقتصادی: از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی خشکسالی یعنی زمانی که کمبودآب برای نیازهای بشر موجب نابهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی شود.
به منظور به حداقل رساندن خشکسالی واضح است که انتقال مدیریت بحران به مدیریت ریسک امری اجتناب ناپذیر است و نظارت و ارزیابی خشکسالی از ضروریات است و برای نظارت و ارزیابی خشکسالی نیز شاخص های خشکسالی ازاهمیت بخصوصی برخوردار میباشد.
بیابان سرزمین وسیعی است که به خاطر بارندگی سالیانه کم دارای پوشش گیاهی کمی است.
بیابان یکی از اکوسیستمهای اصلی خشکی است که از زمینهای بوتهزاری تشکیل شده است که در آنها گیاهان بسیار پراکندهاند و بهوسیله خاک لخت و شنی از هم جدا ماندهاند.
اطلاعات اولیه تمامی اکوسیستمهای کره زمین روی هم زیست کره را تشکیل میدهند و بخش فیزیکی این بزرگترین واحد اکولوژیک، محیط زیست کره زمین است.
این بخش فیزیکی خود از سه قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است: قسمت آب یا آب کره، قسمت خشکی یا سنگ کره و قسمت گازی یا هوا کره.
از آنجا که تعداد اندکی از گونهها میتوانند بطور همیشگی در هوا بمانند، دو دسته زیستگاهها را زیستگاههای آبی و زیستگاههای خشکی تشکیل میدهند.
این دو زیستگاه از استوا تا قطب و از چند هزار متر زیر سطح اقیانوس تا چند هزار متر بالای آن ادامه دارد.
محیطهای آبی به دو بخش اکوسیستم آب شیرین و اکوسیستم دریایی تقسیم میشوند.
اکوسیستمهای خشکی عموماً بر پایه نوع و رستنی غالب در منطقه، یعنی علف، بوته و درخت از هم متمایز میشوند.
اکوسیستمهای اصلی خشکی، "بیوم" نامیده میشوند.
تمامی اکوسیستمها چه خشکی و چه آبی از اجتماعات زیستی، تشکیل شدهاند که در مراحل گوناگونی از رشد قرار دارند و هر یک فرایندی کم و بیش منظم را به سوی یک مرحله نهایی خود دوام که اوج اجتماع زیستی (Climax Community) است، میپیمایند.
مراحل این گونه رشد پیشرونده، توالی بومشناختی (ecoligical succession) را شکل میدهد.
توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تأثیر اقلیم است.
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا بیابانها، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از ???
میلیمتر کمتر است.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا، هوای سردتر، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود.
سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد.
مثلاً تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به کرانههای باختری ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد.
همچنان که این توده هوا از رشته کوه "سیئرا کازاکاد" بالا میرود.
بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.
بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه ???-???
میلیمتر، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد.
گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولاً این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند.
نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
[ویرایش] جانوران و سازگاری آنها به خشکی موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب، نشان میدهند.
مثلاً بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند.
جانوری مانند موش، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است.
توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب مورد نیاز خود را از دانههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند.
گربه وحشی، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.آب از سه طریق به دست میآید آب، مواد غذایی حاوی آب و متابولیسم کربنها جانداران در بیابان مانند شتر از سوخت و ساز موادی که در چربیها ذخیره کردهاند آب را به دست میآورند [ویرایش] گیاهان و سازگاری آنها به خشکی سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود.
بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند.
دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند.
اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
[ویرایش] خاک بیابان خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است.
مثلاً در دهه ????
میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان، خرج شد.
بیابان برای یک دوره ?
ساله شکوفا شد.
با این همه، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
[ویرایش] اقلیمهای بیابانی اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالاً گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است: · اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
· اقلیم بیابانی گرمسیری: عموماً گرم و دارای فصول حرارتی مشخص، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی است.
· اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملاً متمایز است.
[ویرایش] علل پیدایش بیابانها بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود.
سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتاند از: گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید در منطقه بینالمدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.ایمان جاوردی محمد غفاری [ویرایش] فشار زیاد جنب حارهای فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست.
اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد.
این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرومینشیند (نشست هوا)، نتیجه این امر، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق است.ایمان جاوردی و صمیم صداقتی و نوید خوشبخت [ویرایش] جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکنند.
مانند بیابان "آرتاکاما" و "اریکا" در امریکای جنوبی و بیابان "نامیبیا" در افریقا.
==تأثیر انسان در گسترش بیابانها== هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد.
حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم میخورد و زندگی گیاهی، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار میگیرد.
بنابراین بیابانزایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی، خاک و ...
است که فعالیتهای انسان عامل مهم این تخریب بشمار میآیند.
قَنات یا کاریز (در تلفظهای محلی گاه کهریز) کانالی است که از دیرباز برای مدیریت آب در زمین میساخته اند.
ایران بزرگترین و بیشترین قناتهای جهان را از نظر کمی و کیفی در اختیار دارد.
بزرگترین قنات جهان از نظر طول و قدمت قنات گناباد است.
یزد قم و تهران نیز دارای قناتهای بزرگ و متعددی هستند.در تعدادی از کشورهای دیگر جهان نیز کاریز و یا قنات وجود دارد ولی اصلاً قابل مقایسه با قناتها و مادر چاههای ایران نیستند اما در ایران به این گونه موارد چشمه و یا کونهچاه یا کنچه (کمچه) میگویند.
در ایران کاریز یا قنات به یک رشته چاه که آب یک مادر چاه عمیق را به سطح زمین میرساند گفته میشود.
در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژه کاریز بیشتر کاربرد دارد و در ایران باختری واژه قنات.
قنات خود عربیشده کنات فارسی است که از ریشه فعل کندن گرفته شده است.