مسئله پیدایش زمین اهمیت زیادی دارد. بدون داشتن تصور درستی درباره پیدایش زمین نمیتوان ساختمان درونی کنونی زمین و رویدادهایی را که در اعماق آن رخ میدهد، درک کرد. در اعصار باستان تصورات مربوطه به پیدایش زمین و سایر سیارات منظومه خورشیدی دارای جنبه مذهبی بود. از جمله در عصر یونان قدیم هومر (Homere) زمین را به صورت قرص فرض میکرد. که اطراف آن را دریایی بزرگ احاطه کرده است و یونان را مرکز آن میدانست و چنین بیان میداشت که این قرص روی ستونهای محکمی که بر دوش ربالنوع اطلس استوار است. شرقیها از جمله معتقدین دین برهما تصور میکردند که ستونهای مزبور بر روی چهار فیل عظیمالجثه قرار گرفته است.
دراینجا نظریات مختلف پیدایش زمین را به دو دسته کلی 1- نظریههای تصادفی یا دوتایی 2- نظریههای تکاملی یا انفرادی تقسیم میکنیم.
1- نظریات تصادفی :
در این دسته نظریات تصور میشود که زمین و سیارات در نتیجه تأثیر متقابل خورشید و یک جرم سماوی دیگر تشکیل شدهاند و بدین جهت آنها را نظریههای دوتایی نیز میخوانند. در اینجا فقط از نظر سابقه تاریخی و به اختصار به آنها اشاره میکنیم.
1-1 نظریه بوفون :
در سال 1745 بوفون فرانسوی نظر داد که تشکیل زمین و سیارات ممکن است نتیجه جدا شدن قطعاتی از خورشید در اثر برخورد با یک ستاره دنبالهدار باشد. با شناخت امروزی از ستارههای دنبالهدار این نظریه را مردود میدانند. ولی در آن زمان کلیسا بوفون را متهم به انکار اسطوره کتاب مقدس درباره آفرینش کرد. و او بناچار از نظریات خویش چشم پوشید.
این دو دانشمند آمریکایی در فاصله 1901 تا 1905 نظریهای را عرضه کردند که براساس این
2-1 : نظریات چمبرلین و مولتن
نظریه در اثر عبور ستارهای از نزدیک خورشید، در اثر نیروی جاذبه زایدهای از خورشید به سمت ستاره خارج شده و دمای زیاد گازهای تحت فشار آن سبب ایجاد انفجارات متعدد شده و قسمتهای سنگینتر این قطعات جدا شده هسته اولیه سیارات را تشکیل داده است.
3-1 : نظریه جفریز- جنیز:
این نظریه در سالهای 1918 و1919 عنوان شد. در این نظریه فرض میشود، که خورشید در زمان تشکیل سیارات حجم خیلی زیادتری داشته و عبور ستاره دیگری از نزدیک آن سبب شده است که توده باریک و درازی از خورشید جدا شود. این توده به علت ناپایداری به قطعاتی تقسیم شده است به هنگام نزدیک شدن این توده هابه خورشید در اثر نیروی جاذبه خورشید قسمتهایی از بعضی سیارات جدا شده و اقمار آنها را تشکیل داده است.
4-1 : نظریه راسل:
راسل منجم امریکایی در سال 1935 پیشنهاد کرد که ممکن است خورشید در بدو امر یک ستاره دوتایی و ستاره دومی به مراتب از خورشید کوچکتر بوده است و در اثر برخورد بین این ستاره کوچک و ستاره اصلی سیارات منظومه شمسی بوجود آمدهاند.
2- نظریات تکاملی:
s این نظریهها تشکیل سیارات را براساس تکامل تدریجی آنها بیان میکند که در زیر آنها را به ترتیب قدمت بررسی میکنیم.
1-2 : نظریه کانت:
براساس این نظریه که در سال 1755 بیان شد. خورشید امروزی در مرکز تودهایی از گاز و ذرات جامد ریز، موسوم به نبولا (Nebula ) قرار داشته و نبولا در اثر نیروی جاذبه حول خورشید درگردش بوده است بعداً در اثر سردشدن در این توده اولیه، مراکز مختلفی بوجود آمده، که دور هریک از این مراکز، قسمتی از نبولای اصلی به گردش درآمده و سیار ات و اقمار آنها را تشکیل داده است.
2-2 : نظریه لاپلاس:
در سال 1769، لاپلاس کتابی بنام شرح سیستم جهان منتشر کرد که نظریاتی راجع به منشأ سیارات بیان شده است.
برطبق نظریه لاپلاس، سیارهها از یک ماده رقیق که اطراف خورشید اولیه، را فراگرفته و ابعاد آن از حدود ابعاد منظومه فعلی بیشتر بوده است، بوجود آمدهاند بتدریج ماده رقیق یاد شده خنک و متراکم شده و در اثر تراکم سرعت گردش آن زیاد شده است و پس از مدتی نیروی گریز از مرکز که به قسمتهای بیرونی توده اثر میکرده، از نیروی جاذبه خورشید بیشتر شده و در نتیجه کمربندهایی نظیر آنچه که امروز به دور زحل دیده میشود بوجود آمده، و بعدها در این کمربندها شکافهایی بوجود آمده، و بتدریج سیارات بوجود آمدهاند.
3-2 : نظریه لیگونده (Ligonde ) :
در اواخر قرن نوزدهم، لیگونده فرضیه شهابی تشکیل منظومه شمسی را بیان کرد. وی معتقد بود تراکم ماده معلول دو علت است یکی برخوردهای غیرالاستیک ذرات و دیگری وجود نیروی چسبندگی بین آنها، و نتیجه گرفت که در اثر وجود این دو نیرو، ماده در یک قرص دوار متراکم شده و بعدها سیارات از آن بوجود آمدهاند.
4-2 : نظریه کویپر:
در سال 1949 کویپر تحقیق درباره منشأ منظومه شمس را آغاز کرد. وی معتقد شد که سیارات در اثر یک رشد دائمی و به هم پیوستن قطعات کوچک بوجود نیامدهاند بلکه در اول به صورت جرم سیاره بزرگتر از اندازه فعلی تشکیل شده و با از دست دادن مقداری ماده به صورت سیارات کنونی درآمد.
کویپر پیدایش جرم بزرگ اولیه را در نتیجه بروز آشفتگی در ماده ابری اولیه میداند وی معتقد بود که ماده اولیه ابری شکل و خورشید در یک زمان بوجود آمدهاند و خورشید خود نیز محصول تراکم ماده ابری شکل است که سیارات اولیه از آن تشکیل شدهاند. او معتقد بود که سیارههای اولیه موقعی تشکیل شدهاند که خورشید هنوز شروع به تشعشع نکرده بود.
5-2 : نظریه یوری:
در سال 1951 یوری دانشمند آمریکایی نظریهایی را عنوان کرد که تا حدودی با سایر نظریات متفاوت، و بر اطلاعات ناشی از نجوم متکی بود وی تشکیل زمین را نتیجه انباشتگی و تراکم ذرات جامد دانست او عقیده داشت که سطح اجرام (سیاره سان) که زمین و سیارات از اجتماع آنها بوجود آمده در ابتدا گرم بوده است.
6-2 : نظریه آلفون
آلفون فیزیکدان سوئدی نیز نظریه خویش را بین سالهای 1942 تا 1954 عرضه و تکمیل کرد وی معتقد بود که در موقع تشکیل سیارات، خورشید در میان یک توده داغ و یونیزه واقع، و میدان مغناطیسی قوی داشته و گازهای موجود در اطراف آن، هادی الکتریسیته بوده است. آلفون توضیح میدهد چهار توده گازی بوجود آمده، که اولی از هلیوم، دومی از هیدروژن- سومی از کربن و چهارمی از آهن و سیلسیم تشکیل شده است البته در هر یک از این تودهها، ناخالصیهایی از تودههای دیگر نیز وجود داشته است به نظر وی بعدها، سیارات به ترتیب از این چهار توده بوجود آمدهاند.
7-2 : نظریه هویل (Hoyle )
این نظریه در سال 1955 به وسیله هویل دانشمند انگلیسی عنوان شده است هویل تشکیل سیارات را به تشکیل خود خورشید مربوط میکند وی معتقد است که همه آنها از ابری گازی شکل که دارای میدان مغناطیسی و در حال چرخش بوده، بوجود آمدهاند. این ابر تحت تأثیر جاذبه موجود بین ذرات تشکیل دهنده خود متراکم شده و در حالیکه بتدریج سرعت چرخش آن افزایش مییافته، کمکم به صورت یک بیضوی مسطح درآمده است. او با محاسبه نشان میدهد که در لحظهایی که قطر استوایی توده به حد مدار فعلی عطارد میرسد د قسمت مرکزی توده تدریجاً منقبض میشود و بالاخره خورشید را تشکیل میدهد.
مطابق این نظریه، ترکیب قرص گازی با ترکیب خورشید فعلی و ستارگان و مواد موجود بین ستارگان تفاوت کمی دارد. یعنی اساساً شامل هیدروژن- هلیوم ومقدار ناچیزی از عناصر سنگینی است در ابتدا به علت گرمای خورشید، تنها عناصر سنگین میتوانند به صورت ذرات ریز که در عقب گاز قرص قرار میگیرند به گسترش و انباشتگی خود ادامه دهند.