1- مقدمه :
رشد شهرنشینی در جهان بویژه در کشورهای جهان سوم رو به افزایش است و به صورت پدیده ای گسترده و فراگیر درآمده است. این پدیده هم به دلیل رشد جمعیت در چند دهه اخیر و هم به خاطر موج گسترده مهاجرت از روستا به شهر بوده است. آمارهای جهانی مربوط به میزان شهرنشینی که نسبت جمعیت شهرنشین به کل جمعیت را نشان می دهد، هر ساله افزایش آن را به وضوح بیان می دارد. شتاب این رشد در کشورهای در حال توسعه بسیار شدید است[1].
در ایران نیز مانند سایر کشورهای در حال توسعه مشکل شهرنشینی اساساً جزئی از نظام عدم توسعه است که نمود بارز آن در رشد سریع جمعیت شهرنشینی آنچنان است که نه متناسب با آن قادر به تجهیز فضاهای شهری و گسترش زیرساخت ها هستیم و نه می توانیم به تناسب آن مشاغل مولد ایجاد کنیم بطوریکه مشکل مسکن شهری از حدود سی سال پیش با رشد سریع شهرنشینی در ایران به شکل فزاینده ای تا کنون ظاهر شده است[2].
رشد شهرنشینی در همه شهرها به صورت متعادل صورت نگرفته است بلکه عمدتاً شامل شهرهای اصلی و بخصوص بزرگ شهر بوده است[3].
افزایش سریع و بی رویه شهرنشینی در شرایط ویژه کشورهای در حال توسعه که به علت همپایی با تمرکز سرمایه گذاری ها، مهارت ها و امکانات در شهرهای بزرگ با پدیده بزرگ سری شهری همراه می باشد در کشور ما بوجود آورنده برخی تفکرات در مقام مواجهه و حل مشکلات ناشی از آن بوده است[4].
کلان شهرها مرکز پرجنب و جوشی برای فعالیت های اقتصادی – اجتماعی می باشند، این تمرکز منشأ صرفه های اقتصادی بوده و همین پدیده موجب تمرکز هر چه بیشتر می باشد و این خود دلیل وجود کلان شهرهای بزرگ در کشورهای جهان سوم است.
اما این نیاز و واقعیت هر چه باشد کلان شهرهای جهان سوم در حال حاضر دچار مشکلات عدیده ای است که برای هر شهروند آن، هرچند دور از زمینه های حرفه ای برنامه ریزی و شهرسازی کاملاً ملموس است.
به دنبال یافتن راه حلی برای تمرکز فوق و مشکلات ناشی از آن، الگوها و برنامه های مختلفی اتخاذ و بعضاً اجرا شده است، از جمله سیاست تشویق شهرهای کوچک و متوسط از طریق سیاست عدم تمرکز اداری – مالی، تغییر پایتخت و ... ، ایجاد شهرهای جدید نیز از جمله سیاست هایی بوده که در کشورهای مختلف جهان از دهه های قبل به کار رفته است[5].
ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از سیاستگزاری های اساسی، از نگرش های هدایت کننده ای است که در جهت کاهش مشکلات رشد جمعیتی و تورم شهرهای بزرگ مطرح گردیده است و این سیاست در ایران به شهرهای اقماری گرایش یافته و عمدتاً در مناطقی که دارای افزایش سربار جمعیتی است اختصاص یافته است[6].
معمولاً شهرهای جدید اقماری به منظور جذب جمعیت اضافی شهرهای بزرگ و پرتراکم و عمدتاً با نگرش شهرهای خوابگاهی طراحی می شوند ولی اغلب نه تنها مسکن ساکنان خود را تأمین می کنند بلکه در اکثر موارد تا حدودی اشتغال ساکنان را نیز تأمین می کننند و امکان خرید و تفریح شهروندان را نیز فراهم می آورند و به این طریق شهرهای اقماری برخی از مشکلات مادر شهرهای خود را پذیرا می شوند با این وجود به رغم اینکه شهرهای جدید اقماری معمولاً از لحاظ سیاسی در اداره امور خود مستقل هستند نتوانسته اند چارچوب جامعی برای زندگی بوجود بیاورند و اغلب به عنوان بخشی از مادر شهر و توسعه ناپیوسته و مشروط آن تلقی شده اند[7].
بر مبنای آنچه گذشت، در این قسمت از مقاله، نتایج مطالعاتی که در زمینه تدوین خط مشی توسعه فیزیکی آینده مشهد در چهارچوب طرح جامع با توجه به ویژگی های یاد شده در مورد شرایط کشور و مشهد انجام شده است و هم چنین نقش شهر جدید گلبهار به اختصار شرح داده می شود.
2-مروری بر روند توسعه مشهد و زمینه های شکل گیری شهر جدید گلبهار :
شهر مشهد از نظر جمعیت و وسعت بزرگترین شهر کشور پس از تهران است و مهم ترین کانون جذب جمعیت در شهرستان مشهد و استان خراسان می باشد.
در عین حال با توجه به محدودیت های و امکانات توسعه شهر و عدم امکان استقرار تمامی جمعیت ناشی از افزایش جمعیت آینده شهر در داخل محدوده پیوسته آن از یک سو و رهسپار شدن سرریز جمعیت به دلایل متعدد به پیرامون این شهر و گسترش حاشیه نشینی در آن از سوی دیگر اینک طی دو دهه گذشته در راستای تمرکز زدایی از مادر شهر مشهد دو شهر جدید اقماری در منطقه شهری مشهد به منظور ساماندهی این منطقه شهری طراحی و وارد فرایند احداث شده اند[8].
پدیده مهم دیگری که در شهرهای بزرگ کشور و از جمله مشهد به وقوع پیوسته است ناشی از سرعت و شدت رشد و توسعه شهرنشینی می باشد، شکل گیری منطقه شهری است. اسکان جمعیت مهاجر در روستاهای اطراف مشهد، به دلیل فقدان امکانات کافی و گرانی زمین در محدوده شهر و نیز استقرار صنایع در حاشیه محورهای خروجی شهر به علت گرانی زمین و ممنوعیت ها و محدودیت های قانونی موجب شکل گیری تدریجی منطقه ای به وسعت تقریبی 3000 کیلومتر مربع در اطراف شهر مشهد شده است که این منطقه، هم از لحاظ میزان رشد جمعیت و هم از لحاظ انواع فعالیت ها و هم در مزینه ارتباطات متقابل با مشهد دارای خصیصه شهری می باشد[9].
طبق پیش بینی طرح توسعه و عمران ؛ جمعیت شهر مشهد از حدود 67/1 میلیون نفر در سال 1367 ( سال انجام مطالعات وضع موجود شهر ) به حدود 06/3 میلیون نفر در سال 1380 و حدود 8/5 میلیون نفر در سال 1395 افزایش می یابد.
بدین ترتیب ضروری بود که شهر مشهد برای پذیرش حدود 5/3 میلیون نفر جمعیت در طی دوره 25 ساله 1370 تا 1395 آماده می شد[10].
مطالعات اولیه مربوط به بررسی امکانات توسعه پیوسته مشهد نشان داد که در سمت شمال شرق مشهد به دلیل وجود اراضی درجه یک کشاورزی امکان توسعه وجود ندارد. حاشیه جنوبی شهر نیز کوهستانی است و عملاً سدی برای توسعه شهر است. تنها اراضی قابل توسعه که متصل به شهر است واقع در غرب مشهد در حد جنوبی جاده قوچان قرار دارد که از نظر کشاورزی زمینی درجه 4 می باشد. ولی چون شهر در این ناحیه فقط به صورت خطی می توانست رشد کند دیده شد که برای خدمات شهری باید هزینه های گزافی را متحمل شد.
با توجه به این مشکلات، طراحی و ساخت شهر جدید در نزدیکی مشهد ضروری به نظر می رسید[11].
و جهت انجام این مهم، راه حل پیشنهادی طرح جامع جهت اسکان 4/1 میلیون نفر اضافه جمعیتی که باید در چهاچوب توسعه ناپیوسته شهر اسکان می یافتند، گزینه ایجاد سه شهر جدید هر یک با جمعیتی در حدود 500 هزار نفر در فاصله 60 – 40 کیلومتری اطراف مشهد بوده است. و بر اساس مطالعات و برررسی های انجام شده جهت مکانیابی سه شهر جدید مناطق دو طرف محور قوچان (حد فاصل کوه های هزار مسجد و بینالود و منطبق بر حوضه آبریز کشف رود) به عنوان یکی از نواحی مناسب جهت احداث شهر جدید انتخاب گردید[12].
3- شکل گیری شهر جدید گلبهار :
این شهر هم چون تمامی شهرهای جدید کشور بر پایه مصوبات قانونی و برنامه ریزی و طراحی از پیش اندیشیده شده و نظام مند و منطبق بر آخرین استانداردها و ارزش های شهرسازی احداث شده است.
طرح جامع گلبهار برای جمعیت 200 هزار نفر و قابل توسعه تا 400 هزار نفر در تاریخ 7/4/72 به عنوان اولین مصوبه طرح جامع شهر های جدید به تصویب شورای عالی شهرسازی ایران رسید[13].