دانلود مقاله موقعیت ایران

Word 52 KB 9035 18
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ایران یا بخشهایی از ایران تا اوایل پرمین جزئی از قاره گندوانا بوده است.

    شواهد نشان می دهد که صفحه ایران نسبت به وضعیت فعلی خود جابجا شده است و بخش سرتاسری عربستان در سمت ایران، حاشیه پالئوتتیس به شمار می رفته است.

    قسمت اعظم حاشیه مزبور بعداً طی کوهزایی آلپ و زیر راندگی و برخورد عربستان به ایران از بین رفته است.

    در حد بین سیلورین و پرمین زیرین، صفحه ایران در شمال شرق گندوانا و در حاشیه جنوبی پالئوتتیس قرار داشته است.

    بنا به گفته اشامپلی (1978) چین و هند وچین احتمالاً طی پالئوزوئیک از گندوانا جدا شدند یعنی ابتدا چین و در پی آن هند و چین همزمان با ایران یعنی طی پرموکربونیفر از گندوانا مجزا شد.

    صفحات مزبور به طرف آسیا مهاجرت کرده و سرانجام به آن متصل شدند.

    «پالئوتتیس» لازمه تشکیل هر اقیانوس وجود ریف های بین قاره ای است.

    البرز به عنوان بخشی از حاشیه قاره ای معرفی شده و 4 مرحله در تشکیل پالئوتتیس مشخص می شود: برآمدگی مناطقی که بعدها محلی برای تشکیل ریفت شد.

    آتشفشان شکافی قابل توجه.

    پیش روی دریا بر روی حاشیه جدید و انباشتگی رسوبات در آن از جمله رسوبات تبخیری برخورد قاره ها و تکتونیک خاصی که در مناطق دورتر در نتیجه این بازشدگی آشکار می شود.

    در البرز بر اساس پیش روی و پس روی ها و جغرافیای دیرینه کلی ایران ثابت می شود که البرز طی پالئوزوئیک حالت حاشیه قاره داشته است.

    چنانکه در دونین زیرین دریایی در چند نقطه در شمال البرز مشاهده شده است.

    در البرز شرقی توسعه حاشیه قاره ای مزبور از دونین و بعد از طی یک مرحله آتشفشان شکافی مهم اتفاق افتاد.

    برای تعیین سن ریفت و زمان پیدایش کف اقیانوس می توان بر ساس سن قدیمی ترین رسوبات دریایی که با ریفت در ارتباط باشد سن آن تخمین زد.

    به نظر می رسد که پیدایش کف اقیانوس پالئوتتیس در اردوویسین انجام شده است پیش روی آب در حاشیه ریفت به طور محلی در طی اروویسین دنبال شد و به طور قطع تا دونین زیرین ادامه داشته است پیدایش و وفور آتشفشانهای شکافی قبل از رسوبگذاری ماسه سنگ لالون می تواند نشانه ریفت در این زمان باشد.

    با کوهزایی های هرسی نین که در کربونیفر رخ داده است پالئوتتیس بسته شد.

    البرز: کوههای البرز در شمال ایران و جنوب دریای خزر ، رشته شرقی و غربی نسبتاً پرپیچ و خمی را تشکیل می دهد.

    سلسله جبال البرز خود جزئی از قسمت شمالی کوهزایی آلپ – هیمالیا است در آسیای غربی.

    روند ساختمانی کوههای بخش غربی البرز شمال غرب – جنوب شرق است و تا اندازه ای با نوار شمالی زاگرس چین خورده هم جهت است.

    در حالی که روند ساختمانی کوههای شرقی البرز تقریباً شمال شرق – جنوب غرب بوده و با امتداد گسل بزرگ کویر (گسل درونه) موازی است.

    در مورد وضعیت ساختاری البرز دو مدل وجود دارد: مدل اشتوپلین: ناودیس پیچیده که راندگی های آن شیب به سمت جنوب و حرکت هم سمت جنب است.

    ورقه های رورانده روی هم سوار شدند و یک ساختمان طاق شکل ایجاد شده در بخش جنوبی ساختمان راندگیها به سمت جنوب و حرکت هم به سمت جنوب و در بخشهای شمالی راندگیها به سمت شمال و حرکت به سمت جنوب است (مهدی علوی).

    در دامنه های جنوبی البرز باید بر اساس مدل اشتوپلین شیب راندگیها به سمت شمال و حرکت به سمت جنوب باشد و بر اساس مدل مهدی علوی شیب به سمت جنوب و حرکت نیز به سمت جنب باشد.

    در مسیر راندگیها می بینیم که سیب و حرکت هر دو به سمت جنوب اند.

    در مسیر گرگان هر چه به سمت شمال می رویم مشاهده می کنیم که شیب راندگیها عکس می شود.

    توالی چینه ای البرز توسط گسل رورانده ای از سمت شمال به جنوب جابه جا شده اند.

    این ورقه های رورانده بر خرم یک ورقه منفرد یا بعضاً دوبل هستند.

    شیب راندگیها در بخش شمالی به سمت شمال و در بخش جنوبی به سمت جنوب است.

    در بخش جنوبی البرز شیب به سمت جنب و حرکت به سمت جنوب است.

    آغاز تشکیل البرز در کوهزایی سی مرین و تکامل آن در کوهزایی آلپ است.

    «چینه نگاری البرز» روستای تویه دروار به فاصله km 65 دامغان قرار دارد که یال جنوبی طاقدیس البرز در آن رخنومن دارد ولی یال شمالی توسط گسل قطع شده است.

    هسته طاقدیس سازند باروت است و زاگروس ، لالون و میلا روی آن قرار دارد و الیکا روی تمام آنهاست که تماس آن راندگی است.

    سازند باروت: شامل شیل، دولومیت، آهک استروماتولیت دار دولومیتی شده است.

    آهک و دولومیتها باندهای چرتی فراوان دیده می شود و لامیناسیون تیره و روشن دارند.

    بافت فرسایشی پوست فیلی هم در این سازند دیده می شود.

    ماهیت این سازند دولومیتی است ولی سیلت استون و شیل هم دارد.

    در ابتدای سازند گدازه و توف هم دیده می شود.

    چرت ها به دلیل اینکه در امتداد خود لایه بندی هستند پس جانشینی (ثانویه) اند که منشأ سیلیس آن ها متفاوت است.

    در مقطع تیپ کنتاکت با سلطانیه هم شیب و تدیجی است و در زیر شیل های زاگون به صورت هم شیب قرار دارد.

    از نظر دیرینه شناسی سن آن را اینفراکامبرین می دانند.

    از نظر گسترش جغرافیایی این سازند در پهنه وسیعی از البرز مرکزی و زاگرس مرتفع بیرون زدگی داشته و اگر چه از لحاظ لیتولوژی تا اندازه ای مشابه است ولی ضخامت آن از جایی به جای دیگر متفاوت است.

    سازند زاگون: شامل شیل های قرمز سیلت استونی تا ماسه ای دانه ریز و در انتها ماسه سنگهای دانه ریز است.

    در اخل شیلها لکه های کروی شکل احیایی دیده می شود که وقتی یک ماده آلی داخل شیلها قرار می گیرد آهن سه ظرفیتی را به آهن 2 ظرفیتی تبدیل می کند و رنگ قرمز تبدیل به رنگ سبز می شود و سیمان اطراف را نیز در برمی گیرد و باعث ایجاد لکه های احیایی روشن داخل شیلهی قرمز می شود.

    کنتاکت زیرین با باروت هم شیب و بر سطح چینه بندی آخرین لایه های دولومیتی قرار دارد.

    کنتاکت بالایی با ماسه سنگهای لالون نیز تدریجی است و اولین لایه ای ماسه سنگی دانه درشت ضخیم لایه آغاز سازند لالون است.

    سن آن اینفراکامبرین انتهایی و یا کامبرین آغازین است.

    سازند لالون: در ایران کامبرین زیرین با سازند لالون شروع می شود.

    توالی سازند لالون و داهو و معادلهای آن فلوویال است.

    زاگون و لالون آواری و پیوسته به هم بوده که زاگون رخساره حد واسط دریا و قاره است و چون ژیپس ندارد پلایا نیست و چون دور از فشار است خیلی دانه ریز است.

    در لالون رودخانه ها، توالی رودخانه را به جا می گذارند که به سمت بالا ریز شده اند سطح قاعده فرسایشی بالای کنگلومرایی (رودخانه بریده بریده) شروع می شود و بعد ماسه سنگ درشت و ماسه سنگ نازک لایه، سیلت و شیل و بعضی جاها رخساره های آب شیرین نیز دیده می شود.

    در لالون ماسه سنگهای ماسیو به شکل عدسی هستند این ساختار در کانالها تشکیل می شوند.قاعده مضرس که به علت فرسایش و بعد پرشدگی ایجاد می شود و سطح بالایی صاف است.

    هر لوپ که تشکیل می شود از فرسایش پونیت بار قبلی است.

    ماسه سنگها از نظر لیتولوژی آرکوز و ساب آرکوز هستند یعنی فلدسپات زیاد است و تکتونیک منطقه فعال است هر چه فعالیت کمتر شود به سمت حاشیه حوضه آرام می شود و ماسه سنگها به سمت مچوریتی بالا می روند.

    اجزاء تشکیل دهند ماسه سنگها شامل قطعات آذر آواری فلدسپات آلکان که پلونیکی هستند می باشد.

    جهت جریان رودخانه از جنوب به سمت شمال بوده است.

    آنچه در پهنه های جنوبی فعالیت ایجد کرده کوهزایی پن آفریکن است چون تکتونیک منطقه فعال بوده و ذرات را از جنوب عربستان به سمت شمل (اقیانوس) حمل کرده است.

    در لالون قسمتهای سیلت استونی خیلی کم مشاهده می شود و آنها هم که هست نازک است در ماسه سنگها قطعات لاپیلی توف مشاهده می شود.

    بعد از ماسه سنگها لایه کنگلومرایی است و بعد لایه زرد رنگ که وارد تایدال فلت رخساره جزر و مدی می شود که ترک های گلی ، شیلهای الوان ، ساخت جلبکی ترمبولیت دیده می شود.

    و به سمت بالا ماسه سنگها سفید شده و کوارتزیت مشاهده می شود.

    که تاپ لالون یا قاعده میلاست.

    چون دیس کونفورمیتی دارد جزء میلا نیست و به دلیل وجود پس روی در داخل سازند جزء لالون هم نیست و می تواند یک سازند جدا باشد.

    از ساختمانهای مشاهده شده طبقه بندی مورب مسطح ، لایه بندی موازی ، لوت کست در قاعده و ساختمانهای یک طرفه است.

    رنگ قرمز بیانگر محیط اکسیدان است.

    گسترش جانبی محدود کانالها بیانگر رودخانه مآندری است.

    در این سازند تناوبی از شیل و گل سنگ می بینیم که نشان دهنده تغییر مسیر کانال است.

    داهو معادل این سازند در ایران مرکزی است معادل این سیستم در عربستان خیلی دانه درشتتر است که بیانگر رودخانه بریده بریده است و به سمت ایران احتمالاً رودخانه مآندری و رسوبات دانه ریز شدند.

    تنها فسیل یافت شده در این سازند از شیلهای زیر تاپ خلیج فارس به دست آمده که به گونه ای از تریلوبیت ردلیشیا تعلق دارد و مشخص کامبرین زیرین است.

    کنتاکت فوقانی با دلومیتهای بخش 1 میلا هم شیب است ولی تغییر جنس کوارتزیت به دولومیت نشانه ای از اختلاف شرایط محیط رسوبگذاری و به عبارت دیگر حاکی از گسستگی لیتولوژی است.

    سازند میلا: سیستم رودخانه ای لالون به یک دریا می ریزد که این دریا در آغاز کامبرین میانی پیش روی می کند و روی تختگاه قاره ای قرار می گیرد که سازند میلا را تشکیل می دهد.

    اولین رخساره ای که در آغاز پیش روی دریا روی قاره ایجاد می شود پهنه جزر و مدی است و با پیش روی بیشتر رخساره های دریایی تر روی آن قرار می گیرد.

    این سازند به طور هم شیب روی تاپ کوارتزیت لالون و نیز به صورت ناپیوستگی هم شیب در زیر رسوبات پیش رونده دریایی دونین فوقانی قرار دارد و شامل 5 ممبر است: M1 : دولومیتی با ساختمانهای استروماتولیتی و یان لایه های آهکی و شیلی دیده می شوند.

    رخساره تایدال فلت ولی بیشتر کربناته است.

    در برخی لایه ها قالب تبخیری وجود دارد انواع استروماتولیت گل کلمی، موجی و ...

    در این لایه دیده می شود.

    M2 : تناوبی از آهک نازک لایه و مازن است در آن قطعات تریلوبیت و ساقه کرینئید وجود دارد.

    لایه کنگلومرایی با دانه های پخ شده و لایه های طوفانی شده است.

    لایه های طوفانی شده توالی های توربیدایتی که زیر خط اثر امواج را سبب می شوند زمانی که طوفان در اثر انرژی به تایدال فلت برخورد می کند قطعات کنده می شود و بعد به قسمت آرام یعنی زیر خط اثر امواج می روند و ته نشین می شوند.

    اندازه دانه ها از پایین به بالا کوچک می شود.

    این لایه های طوفانی در M2زادی دیده می شوند.

    این مجموعه لاگونی است به دلیل وجود قالب های تبخیری و ممکن است که لاگونی هم نباشد.

    و هنوز تایدال فلت باشد که اگر لاگونی نباشد پس زیر خط اثر امواج است این بخش پلاسه هم دارد.

    M3: آهک تخریبی اسپاری روشن و توده ای و پراز قطعات فسیل مانند اکینوئید و براکیوپود و تریلوبیت است.

    M4 : آهک به صورت عدسی هایی در داخل شیل گلاکونیتی سبز رنگ است که آهک تخریبی و شیل گلوکونیت دارد است این عضو تناوبی از آهک و شیل است و ساختمانهای رسوبی و آثار فسیلی فراوانی دارد.

    M5 : این ممبر به سمت بالا ریز شونده است.

    رخساره توربیدایتی ، توالی بوما، گریدد بدینگ ، تریس فسیلهای مناطق عمیق و لودمارک در آن دیده می شود.

    گسلش نرمال باعث می شود نهشته های توربیدایتی راسب شوند.

    این گسلش نرمال منجر به تشکیل ریفت و بعد اقیانوس می شود.

    گسلش نرمال ریفتینگ باعث عمیق شدن رسوبات این ممبر شده است.

    تمام رخساره های قبل از این ممبر اپی ریفت و رخساره های بعد از آن سین ریفت هستند.

    بین M5 و قاعده جیرود که آغاز دونین است توالی بسیار ضخیمی است از نهشته های ولکانیک به نام سلطان میدان.

    توالی سین ریفت شامل میلا و سلطان میدان بهد از آغاز تشکیل و ولکانیزم و آغاز گسترش کف و تشکیل اقیانوس گرانه ریفتی که سمت ایران قرار دارد در پایان دونین با افزایش سطح آب به زیر آب رفته و بعد توالی از رسوبات که اولین سکانس پیش رونده است راسب می شود و بعد تا کربونیفر پیشین آهکی است.

    سازندهایی که در این بازه قرار می گیرند جیرود و مبارک و خوش ییلاق و مبارکند.

    سازند جیرود: بیس سازند جیرود شیلهای قرمز رنگ و کوارتز آرنایت ها هستند که طبقه بندی مورب جناغی در آنها نشان دهنده محیط جزر و مدی است به سمت بالا دولومیت ها هم ظاهر می شوند و در بالای سازند لایه های آهکی هم رخنمون می یابند.

    این سازند اولین سکانس از توالی زیر آب است (به همراه مبارک) سازند الیکا: این سازند آهک و دولومیت است که در اینجا الیکا روی شمشک قرار دارد که نشان دهنده راندگی الیکا به روی شمشک است.

    چشمه های تراورتن گسلی روی راضه کوه دیده می شود که نتیجه استرس تکتونیکی است.

    در مرز بین شمشک و الیکا لایه قرمز هماتیتی نشانه دیس کونفورمیتی است.

    این لایه زغال هم دارد.

    بعد از رسوبگذاری الیکا تصادم ایران و توران رخ داده است.

    در این منطقه لایه های سبز رنگ معادل سازند کرج به سن ائوسن دیده می شود که آهکهای پرمین به صورت کله قندی روی آن سوار شده اند و بخشهای ائوسن به صورت کلیپ دیده می شود.

    گردنه خوش ییلاق در مسیر جاده شاهرود به آزادشهر: در این برش سازندهای پالئوزوئیک البرز دیده می شود.

    مجموعه های سین اورجنیک مانند شمشک ، فجن و هزار دره که ساختمانهای خاصی دارند از پایین به بالا دانه درشت ؟

    و ضخیم لایه می شوند و در جبهه راندگیها قرار دارند.

    همزمان با گسلش رورانده در البرز ایجاد شدند و می توانیم در این مجموعه های آواری وضعیت حرکت ورقه های رورانده را مشخص کنیم.

    زمانی که ریفت تبدیل به اقیانوس می شود در سمت ایران دریا روی این ریفت را می پوشاند کرانه جنوبی اقیانوس حاشیه شمالی ایران است.

    مجموعه رسوبات حاشیه البرز همان رسوباتی است که در کرانه اقیانوس راسب شده اند .

    آرام آرام دریا روی حاشیه ریفتی سمت ایران را می پوشاند و یک توای روی آن ایجاد می کند از دونین تا تریاس که این توالی ویژگیهای فلات قاره و اسلوپی را دارد و شامل سازندهای جیرود ، مبارک ، درود ، روته ، نسن و الیکا است.

    سازند هزار دره: کنگلومرای هزار دره که معادل آن در جاده شاهرود به آزادشهر دیده می شود.

    از پایین به بالا ضخیم لایه می شود.

    در قسمت پایین ماداستون با عدسی های ماسه سنگی که نهشته های پلایا هستند و دور از منشاء و بعد از آن کنگلومرا با میان لایه ماسه ای که نشانه رودخانه بریده بریده است.

    و بعد کنگلومرا روی کنگلومرا قرار دارد که نشان دهنده جریانهای سیلابی است، چون فاقد هر گونه لایه بندی است.

    رسوبات از پایین به بالا به منشأ نزدیک می شوند و جهت جریان از شمال به سمت جنوب است.

    ورقه های رورانده به سمت جنوب حرکت کرده و فن را هم به سمت جنوب حرکت داده اند و این ساختمانهای عظیم را به وجود آورده اند کنگلومرای هزار دره تنها کنگلومرایی است که مربوط به پالئوسن است و آخرین سازندی است که به صورت چین خورده است و بیشترشان به صورت آبرفت عهد حاضر است.

    کنگلومرای این منطقه چند منشایی است چون قطعات مختلف از دورانهای مختلف دارد.

    در این کنگلومراها پیل هایی با قطعات فسیلی از باکیوپود و ساقه کرینوئید (پرمین) و اوربیتولین و فوزولین دیده می شود.

    سلطان میدان: سلطان میدان شاهد ولکانیکی تشکیل ریفت است و شامل گدازه های بازالتی اسپیلیتی است.

    بازالت اپی کلاستیک ولکانیک کنگلومرا، آلگومرا، توف دارد با آنالیزسری آن را تولئیت درون قاره مصرفی کرده اند.

    در گردنه خوش ییلاق مجموعه تیره رنگ سلطان میدان در زیر نهشته های دونین و به صورت دیس کونفورم قرار دارد یعنی قدیمی تر از دونین است ولی تا کجا؟!

    به سمت مشرق در سکشن قِلّی در قاعده نهشته های اردویسین بین ارویسین فوقانی و تحتامی یک توالی حدود m300 از کدازه وجود دارد که اگر با سلطان میدان انتطباق دهیم سن آن اردویسین میانی تا دونین خواهد بود.

    این مجموعه روی توربیدایتهای حاصل از ریفتینگ قرار دارد.

    روی سلطان میدان توالی ضخیمی از کنگلومرا با مرز آذرین پی قرار دارد.

    این مرز آغاز مرحله رسوبگذاری همزمان با ریفت است از این به بعد ریفت تبدیل به اقیانوس می شود.

    در این منطقه سازند معادل پادها را نیز می بینیم از کنگلومرا به سمت ماسه سنگ سیر جدا نشدگی دارد.

    کنگلومرا که اکثراً پیل های ولکانیکی است بعد از آن میکروکنگلومرا و بهد ماسه سنگ قرمز که دارای لکه های احیایی فراوان است وجود دارد.

    در این جا سطح گسل هم دیده می شود.

    بعد از آن دولومیت ماسه ای که پودر ان با اسید می جوشد.

    تناوب شیل و آهک ماسه ای و مادستون ژیپس دار هم داریم که به علت وجود تبخیری ها در آن تحت تأثیر استرس ها قرار گرفته و تغییر شکل و چین هایی در آن ایجاد شده است.

    از سلطان میدان توالی کنگلومرا و ماسه سنگ دیده می شود که دریایی نیست.

    ماسه سنگهای قرمز نشانه نزدیکی به دریا است و وارد محیط تایدال فلت می شود که آب دریا پیش روی کرده است.

    سازند خوش ییلاق : مقطع تیپ این سازند گردنه وش ییلاق است.

    خوش ییلاق طاقدیسی است که هسته آن سلطان میدان است.

    این سازند از 14 واحد سنگی تشکیل شده است: واحد آواری زیرین – واحد کربناتی زیرین – واحد آواری بالایی – واحد کربناتی بالایی.

    واحد آواری زیرین: کنگلومرا با قطعات توف قرمز و سبز ، ماسه سنگ ، شیل و سیلت استون است یک سیل داخل لایه ها نفوذ کرده که در آن لایه بندی دیده می شود و نشان می دهد سیل نفوذی است.

    واحد کربناته زیرین: در لایه های آهکی فسیل تنتاکولیتس وجود دارد که شاخص ونین است (دونین فوقانی).

    در این سازند فسیلهای فراوان از جمله کرینوئید، براکیوپود، سفالوپود و گاستروپود دیده می شود.

    واحد اواری فوقانی: شامل ماسه سنگ و شیل قرمز رنگ است.

    در این واحد دریا پس روی کرده بنابر این دوباره از ماسه شروع می شود.

    مرز فرازنین – فامنین (F.F) در این واحد قرار دارد که در آن بسیاری از گونه ها منقرض شدند.

    در توالی خوش ییلاق از سلطان میدان به بعد توالی کنگلومرایی و ماسه سنگی دیدیم این ها یقینا قاره ای هستند و آرام آرام ماسه سنگهای قرمز و اهکهای ماسه ای که دارای طبق بندی مورب لکه های احیایی هستند به نظر می رسد که مربوط به حاشیه یک سیستم دریایی است وقتی شیلهای ماسه ای و آهکهای ماسه ای را می بینیم وارد یک محیط تایدال فلت می شود که از یک طرف درگیر یک محیط کربناته و از طرف دیگر درگیر محیط آواری است و قاعده این سیکل نشان دهنده پیش روی آب دریا است.

    در مورد سن آن عده ای آن را از دونین میانی شروع شده می دانند و عده ای از دونین فوقانی.

    سازند مبارک: سازند مبارک یک سازند آهکی است با میان لایه های شیل.

    تماس زیرین آن با خوش ییلاق تدیجی است و تماس بالایی با درود به صورت دیس کونفورمیتی که مرز فرسایشی است.

    مبارک در کربونیفر زیرین ته نشین شده است که به علت پیش روی دریا در مناطق عمیق راسب شده است.

    در کربونیفر میانی و فوقانی دریای پیش رونده در ایران در حالعقب نشینی بوده و تنها در حاشیه شمالی البرز و ایران مرکزی و در محل دریای پالئوزوئیک زیرین حوضه هایی مستقر بوده است و در سایر نقاط ایران فرسایش عمومی را پشت سرگذاشته است.

    برخی آن را به کوهزایی هرسی نین نسبت می دهند و برخی به گسترش یخچالها در کربونیفر پسین.

    با افزایش یخچالها سطح آب پایین می آید مبارک از آب خارج می شود و یک دوره نبود رسوبگذاری اتفاق می افتد.

    بعد با ذوب یخچالها افزایش سطح ابها را داریم در نتیجه توالی رسوبات درود ، روته و نسن بر جای گذاشته می شوند که ما نسن را در این منطقه نمی بینیم.

    سازند درود: نام این سازند از روستای درود گرفته شده است و از 4 واحد به شرح زیر تشکیل یافته است: شامل کنگلومرا است و حاکی از دگرشیبی رسوبات پرمین بر روی رسوبات مختلف پالئوزوئیک است.

    کنگلومرا و شیل رنگین.

    آهک بیوژنیک فوزولین دار.

    سیلت استون شیل ، ماسه سنگ.

    سازند درود به پرمین زیرین تعلق دارد.

    سازند روته: شامل 6 واحد لیتولوژیکی است.

    این سازند اساساً از آهک خاکستری تا تیره که در آن تناوبی از لایه های نازک مارنی نیز وجود دارد تشکیل یافته و حاوی فسیل های فراوان است.

    بین دو سازند درود و روته یک واحد لاتریتی وجود دارد که آن را به نبود آرتینسکین مربوط می دانند.

    «مسیر ایوانکی به آب سرد» سازندهای سنوزوئیک را در این منطقه می توان دید که از جدید به قدیم بررسی می شود.

    * سازند هزار دره: جوانترین سازند است و نام از ژوئومورفولوژیکی رسوبات که در اثر فرسایش و جریان آب دره ها و شیارهای معدد پیدا کرده اند گرفته شده است.

    این سازند ماهیت آواری دارد.

    قاعده آن مارنی و بعد کنگلومرایی می شود که قاعده مارنی به سمت آب سرد بیشتر دیده می شود.

    توالی به سمت بالا درشت و ضخیم شونده است.

    چون همزمان با کوهزایی است آنگولار کونفورمیتی های متعددی در آن دیده می شود.

    نزدیک تهران به چند رخساره تقسیم می شود از شمال تهران و کرج با یک روراندگی رسوبات روی این قسمت رانده شده اند و به سمت آب سرد رسوبات قدیمی تر دیده می شوند.

    حوضه ایران مرکزی با البرز بعد از کرتاسه مرتبط بوده اند بنابر این از سازندهای ایران مرکزی در البرز هم دیده می شود.

    * سازند قرمز تحتانی: شامل رسوبات قرمز رنگ ماسه ای ، مارن و شیل است که توده های سنگی در ان دیده می شود سن آن الیگوسن آغازی است.

    * سازند قرمز فوقانی: توالی رسوبات آن به صورت سیلکی است که با یک واحد ماسه سنگی کم ضخامت شروع می شود.

    که سطح زیرین آن فرسایشی است و به سمت بالا سیلت استون، شیل، ماداستون می شود.

    اندازه دانه ها در هر سیکل به سمت بالا کم می شود و ضخامت لایه ها کم می شود که مصرف رودخانه مآندری است.

    بخش ضخیم لایه پایینی کانالی (ماسه ای) است و بخش نازک لایه و ریز دانه مربوط به پونیت بار است.

    ماسه سنگها به فرم عدسی اند که نشان دهده کانالی بودن آنهاست.

    جهت جریان شمال به جنوب یا بر عکس بوده و کانالها توسعه شرقی غربی دارند.

    که با رجوع به سیکلها و جهت کراس بدینگ ها می توان جهت حرکت را مشخص کرد.

    در پهنه پونیت بار عدسی های ماسه سنگی ضخیم تر از شیل و سیلت استون است.

    هر چه به مرز سازند قم نزدیک می شود رسوبات دانه ریزتر می شوند و کانالها کم عرض تر و دشت سیلابی وسیع تر می شود.

    بیشترین ساختمانهای مآندری در این بخش دیده می شود.

    قاعده با کراس لامینیشن از نوع تراف مشخص می شود.

    حفرات ایجاد شده توسط موجودات حفار، ریشه درختان و موجودات آب شیرین در این سازند دیده می شوند.

    سازند قرمز فوقانی با نزدیک شدن به سازند قم ویژگیهای رودخانه ای را از دست می دهد و کانالها باریک شده و شیل و سیلت استون ها ضخیم می شوند.

    سازند قم در محیط دریایی راسب شده است و به سمت uper red سطح آب پایین می افتد و پلایاهای به وجود آمده رودخانه می شود که در اواسط میوسن اتفاق افتاده و دریا به مرور خشک می شود.

    * سازند قم: بین Lower red , upper red قرار دارد.

    مرز بین قرمز بالایی و سازند قم که دریایی است مرزی شارپ و کاملاً مشخص است.

    این سازند شامل آهک ماسه ای و آهک است.

    که فسیل دو کفه ای از نوع لوفا و الکترونیا در آن دیده می شود سن آن الیگوسن میانی تا میوسن پیشین است.

    سازند قم در ایران مرکزی از نظر اکتشاف نفت و گاز اهمیت بسیاری دارد.

    * سازند کرج: شامل توف و ماسه سنگهای توفی سبز رنگ است.

    مرز فوقانی آن با Lower red است و مرز زیرین با سازند کند و سن آن ائوسن میانی است.

    در سازند کرج فسیل های متنوعی دیده می شود که نشان دهنده تغییر درعمق و شرایط رسوبگذاری است.

    از نظر رسوبات علاوه بر قطعات آذر آواری ، رسوبات سیلیسی آهکی و شیلی نیز در آن دیده می شود.

    آتشفشانهای ائوسن البرز تشکیلات سبز رنگ وسیعی در البرز ایجاد کرده که بیشتر مواد آذرین تخریبی است.

    در جایگاه چینه ای سازند کن گچ ها قرار دارند که معادل گچ سمنان است.

    * سازند فجن: نام آن آلوئولین و نومولیت از فسیلهای آن است و با سازند زیارت به حالت بین انگشتی است.

    سن احتمالی سازند فجن را پالئوسن تا ائوسن تحتانی می دانند درناحیه دماوند کنگلومرای موجود در قاعده سازند زیارت را بخش قاعده ای سازند زیارت می دانند و از آن به نام کنگلومرای زیارت یاد می کنند.

    * سازند زیارت: نام این سازند از دهکده زیارت گرفته شده است.

    لیتولوژی آن به دوبخش تقسیم می شود.

    و بخش زیرین شامل مارنهای گچ دار ، سبز مایل به زرد و بخش بالایی آن آهکهای ضخیم لایه و ریفی فسیل دار.

    بر اساس فسیلهای موجود سن آن پالئوسن تا ائوسن میانی است.

    * سازند شمشک: این سازند از گسترده ترینرسوبات ته نشین شده در ایران است.

    از نظر اقتصادی برای کشور اهمیت خاصی دارد چون تقریباً تمام زغالهای ایران در آن ذخیره شدند.

    این سازند شامل مجموعهای از ماسه سنگها، سیلت استون ، شیل و کلی استون است.

    می توان آن را به عنوان مولاس سلسله کوههای سی مرین پیشین دانست که بین پلت فورم توران و ایران به وجود آمد.

    شمشک شامل 4 ممبر است: بخش ماسه سنگی تحتانی: تناوب ماسه ریز دانه متوسط همراه با ساب گری وک ها و لایه های نازک شیل و شیل زغالی با بقایای گیاهی.

    سری زغال دار فوقانی: شامل ماسه سنگ دانه متوسط و ساب گری وک، سیلت استون های میکا دار ، شیل آمونیت دار همراه با فسیل های دوکفه ای، مرجان ، کرینوئید و آثار فسیلی است.

    سری زغال دار تحتانی: شامل رسوبات سیلتی، رسی و واجد عدسی ها و لایه های زغال دار.

    سری زغال دار فوقانی: اساساً شامل شیل رسی که در بخش زیرین آن رگه های زغال سنگی قابل توجه وجود دارد ولی بخش فوقانی بیشتر سیلت استون مارنی و شیل های مارنی است.

    سطح تماس در همه جا از نوع دگر شیبی زاویه دار است که نشانه فاز کوهزایی مهمی است که قبل از پیش روی دریای ژوراسیک در البرز اتفاق افتاده است.

    حد بالایی بدون مرز مشخص به سازند دلیچای ختم می شود و سطح تماس زیرین آن در همه جا دگر شیبی فرسایشی است.

    * سازند دلیچای: شامل آهک مارنی تا ماسه ای لایه نازک به رنگ سبز خاکستری که در آن گاهی شیل مارنی به صورت بین لایه ای دیده می شود.

    در زیر آن سازند شمشک با کنتاکت هم شیب قرار دارد که تغییر و تبدیل سریع ماسه های شمشک به آهک دلیچای دیده می شود سطح فوقانی به تدریج به آهک لار با رنگ روشن تبدیل می شود.

    با توجه به اینکه آهکهای لار حاوی نودول چرت هستند بنابر این ظهور لایه های آهکی چرت دار مشخص کننده شروع لار است.

    آمونیت ها در سازند دلیچای تغییر شکل یافته اند.

    * سازند لار: شامل اهکهای نازک لایه میکریتی تا توده ای ولی متراکم با رنگ خاکستری روشن است حاوی قلوه ها یا لایه های چرتی به رنگ سفید تا بنفش کم رنگ است در آن فسیل های زیادی از جمله آمونیت های ایدوسراس، آتاکیسوسراس وجود دارد.

    از شمال به جنوب البرز افزایش ضخامت آن محسوس است و به سمت غرب ضخامت آت کاسته می شود.

    آهک لار با بخش بالایی سازند سورمه در زاگرس هم ارز است.

    آبشار پلور بر روی سازند دلیچای و لار قرار دارد.

    * گچ و ملافیر دماوند: این سازند به توالی از مارن ، ژیپس و جریانهایی از گدازه دیابازی با ساخت بادامی (ملافیر) اطلاق می شود که منطقه محدودی از مشرق دماوند را می پوشاند و روی آهک لار قرار دارد و از توپوگرافی آن تبعیت می کند.

    گدازه در اینجا تشکیل جوینت های ستونی و مخروطی داده اند.

    «گسل ها» * گسل آستانه: در دامنه های جنوبی البرز شرقی در سنوزوئیک سری گسلهایی فعال شدند که امتداد لغزند و سابقه لرزه خیزی دارند یکی از این گسلها گسل آستانه است.

    این گسل در مرز شمشک و دلیچای ایجاد شده و برشهای عظیمی ایجاد کرده است امتداد این گسل از نزدیک شاهرود تا شهمیرزاد سمنان است و حدود km150 است.

    در نزدیکی km10 غرب آستانه رسوبات آبرفتی کواترنر را به روشنی بریده و همراه با آبراهه های پهنه به شکل left laferal جابه جا نموده است.

    در دیواره گسلی پرتگاه بزرگی را ایجاد کرده است.

    در سطح گسلی آن خش لغزها دیده می شود که موازی امتداد سطح گسل است.

    گسل آستانه یکی از گسلهای نادر البرز کوه است که به سبب نزدیکی به مرز جنوبی رسوبات کواترنر در کنار آن به روشنی جنبش جوان کواترنر را نشان می دهد.

    در هسته گسل تراوایی کم است ولی زون تخریب شده به علت شکستگی های زیاد تراوایی بالایی دارد به علت تراوایی پایین هسته گسل آب در زون تخریب شده جمع می شود.

    چشمه علی در این زون تشکیل شده است.

    این گسل مسیر آبراهه ها را نیز تغییر داده است.

    ساختمان این گسل امتداد لغز چپ رو است.

    * گسل مشاء: از گسلهای بسیار معروف است به عقیده نبوی گسترش جغرافیایی آن که به راندگی مشاء –فشم نیز موسوم است از حدود آبیک در غرب شروع می شود و پس از عبور از شمال تهران ، فیروز کوه و شمال سمنان به طرف دامغان و شاهرود ادامه می یابد.

    اگر سازند کرج را دنبال کنیم سفید رنگ است و بعد از آن قرمز می شود که نشان دهنده ورود به پالئوزوئیک (مبارک) است.

    گسل امتداد لغز چپ رو است و به اعتقاد نبوی در طی لیاس فعال بوده است زیرا ضخامت رسوبات شمشک در شمال آن بیشتر از ناحیه جنوبی است.

    حرکات راندگی این گسل مربوط به قبل از ژوراسیک است و حداکثر مقدار جابه جایی آن km 4 است.

    این گسل را مهمترین گسل البرز مرکزی می دانند.

    در ناحیه ؟

    این گسل دو شاخه می شود که شاخه جنوبی آن گسل شمال تهران نامیده می شود.

    این گسل دو حاشیه جنوبی سلسله جبال البرز از مغرب به مشرق کشیده شده است و اثر آن به صورت دندانه ای است به نحوی که روند آن در مشرق روند شرقی – غربی به خود می گیرد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

ايران يا بخشهايي از ايران تا اوايل پرمين جزئي از قاره گندوانا بوده است. شواهد نشان مي دهد که صفحه ايران نسبت به وضعيت فعلي خود جابجا شده است و بخش سرتاسري عربستان در سمت ايران، حاشيه پالئوتتيس به شمار مي رفته است. قسمت اعظم حاشيه مزبور بعداً طي کوهز

ايران يا بخشهايي از ايران تا اوايل پرمين جزئي از قاره گندوانا بوده است. شواهد نشان مي دهد که صفحه ايران نسبت به وضعيت فعلي خود جابجا شده است و بخش سرتاسري عربستان در سمت ايران، حاشيه پالئوتتيس به شمار مي رفته است. قسمت اعظم حاشيه مزبور بعداً طي کوهز

روي دريا بر روي حاشيه جديد و انباشتگي رسوبات در آن از جمله رسوبات ايران يا بخشهايي از ايران تا اوايل پرمين جزئي از قاره گندوانا بوده است. شواهد نشان مي دهد که صفحه ايران نسبت به وضعيت فعلي خود جابجا شده است و بخش سرتاسري عربستان در سمت ايران، حاشيه

پیشگفتار آنچه پیش روی شماست، نتیجه وماحصل آموخته های ما درطی چند سال آموزش علم زمین بصورت دروس تئوری وآزمایشگاهی در مقطع کارشناسی می باشد . در این دوره ما از هر شاخه ای تنها نکته ای آموختیم و اگر چه مجموع این نکته ها در مقابل دریای شیرین و وسیع این علم ، هیچ است ولی ما بر آن شدیم تا در واحد عملیات صحرایی هر آنچه آموختیم بر کار ببندیم تا بیشتر بیاموزیم ودرک کنیم . هدف از ارائه ...

خلاصه مطالب: در این مقاله یک بررسی دقیق در زمینه زمین شناسی منطقه خوی (شمال غرب ایران) و افیولت های موجود در ان ارائه شده است همچنین نقشه زمین شناسی جدیدی از این منطقه به چاپ رسیده است. مهمترین نتیجه گیری حاصله اینست که در منطقه خوی یک کمپلکس افیولیتی وجود نداشته و دو کمپلکس افیولیتی موجود می باشد که عبارتند از: 1- افیولیت پلی متامورفیک قدیمی که از لحاظ تکتونیکی مربوط به یک ...

استان پهناور کرمان با مساحتی حدود 47/181714 کیلومتر مربع، در جنوب شرق فلات ایران واقع شده و 11 درصد از خاک کشور را در بر می گیرد و به لحاظ وسعت مقام دوم را بعد از استان خراسان حائز می باشد. از نظر موقعیت جغرافیایی بین 20 54 تا 34 59 طول شرقی و 29 26 تا 58 31 عرض شمالی قرار گرفته است. استان مذکور از شمال و شمال شرق به استان خراسان، از شرق به استان سیستان و بلوجستان، از شمال غرب و ...

فصل اول 1-1موقعیت جغرافیایی منطقه محدوده مورد مطالعه بخش شمال باختری از نقشه کرمان 000/250/1 کرمان می باشد و بخش اعظم نقشه حرجند[1] را در بر می گیرد. و دارای مختصات جغرافیایی به شرح زیر است: طول خاوری عرض شمالی مساحت منطقه که دارای طول 95 کیلومتر در مسیر طول جغرافیایی و 55 کیلومتر و در سیر عرض جغرافیایی شمالی است. بالغ برKm2 ­5225 می باشد. آبادی بزرگ حرجند که نقشه منطقه استفاده ...

ایستگاه اول: همان طور که بر روی نقشه زمین‌شناسی مشخص است از بزرگراه کرج قزوین به طرف طالقان حرکت می‌کنیم. حوضه آبخیززیان بعد از روستای زیاران در کنار آب زیاران که از آن برای آبیاری دشت قزوین و کرج استفاده می‌شود. بر روی نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1 دیده می‌شود ( به این معنا هر یک سانتیمتر روی نقشه برابر با 50000 سانتیمتر بر روی زمین است.) گسل طالقان شرقی غربی است و این پدید ...

مقدمه : بطور کلی معدنکاری در ایران زمین قدمتی چند هزار ساله دارد آثار و بقایای معدنی باستانی که در سرزمین پهناور ایران به چشم می خورد ، و تلاش عظیم نیاکان ما برای استفاده از موهبت الهی معادن کشور در جهت رفاه و آسایش مردم ما را نشان می دهد. امروزه نیز معدنکاری می تواند در نیل به خودکفائی و استقلال اقتصادی نقشی مؤثر ایفا نماید. در آینده ای نه چندان دور ذخایر نفت ایران شاید فقط ...

فصل 1 موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی ارتفاع شهرستان بافق از سطح دریا 1035 متر ‌طول جغرافیایی شرقی ‌عرض جغرافیایی شمالی معادن سنگ آهن چغارت، ماسه چاهون و اسفوردی در استان یزد شهرستان بافق واقع شده است این شهرستان در مسیر راه آهن سراسری تهران ‌ بندرعباس قرار گرفته و با انشعابی به کرمان نیز متصل است که در آینده از طریق طبس به مشهد نیز متصل خواهد شد. طرح توسعه مجتمع معدنی سنگ آهن ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول