مقدمه : اردکان در لغت به معنای مکان مقدس ریشه در تاریخ کویر ایران داشته و دارد .
قصه کویر تشنه و آب ، همان حدیث آشنا ولی نامکرر طلب تضرع عاشقی است به درگاه معشوق .
همان فرهاد است در پی شیرین .
فرهاد در عشق شیرین بیستون راکنده و کویر در عطش آب قنات را .
آب روح کویر است و قنات رشته اتصال این دو .
اگر قنات را از کویر بردارند کویر می میرد .
کویریان نه تنها نومیدی و مرگ را در دل دریایی خود غرق کرده اند بلکه در کویر زندگی آفریدند و از ناممکن ها امکان شگفت انگیز زندگی پویا را آفریدند .
هر چند کویر در نگاه اول تجلی خشونت ، خشکی ، بی آبی و پژمردگی است و بهینه گسترده ای از ریگ زارهای بی حد و مرز که زندگی را در کام خود می برد و از آسمانش باران آفتاب می بارد و از تنش طوفان های سهمگین شن .
اما کویریان با مبارزه آرام با طبیعت سخت و خشن و نا آرام آن چنان زندگی ای را در کویر پروریده اند که از لحظه ای از امید و آفرینش خالی نیست .
کویریان ساده اند بی پیرایه وقانع و از همه مهم تر روشن بین .
روشن بینیشان از آن است که در سخت ترین تاریکی ها از پنجره ای شفاف کویر ، صاف ترین آسمان ها و زیباترین ستاره ها را نظاره می کنند .
فرهنگ هر شهر و دیار نشانه وجهه و رنگ اجتماعی آن مرز و بوم است بطوری که هر گاه صحبت از فرهنگ درباره شهری می شود .
آداب و رسوم آن شهر را ملموس و شفاف می سازد و فرهنگ آن شهر درگرو فرهنگ مردم شهر است و متناسب با رفتار و آداب و رسوم افراد ساکن در برخورد با خود و دیگران می باشد .
دیگرانی که افراد مهاجر را شکل می دهد .
معرفی شهرستان اردکان( استان دارالعباده) سابقه تاریخی : اکثر مورخین بنای اردکان را مربوط به بعد از اسلام می دانند و معتقدند که قبل از تولد حضرت رسول اکرم (ص) این منطقه جرئی از دریای ساوه بوده که در شب تولد آن حضرت خشک گردیده و بعداً اردکان در این محل احداث شده است .
اما در ترجمه دائره المعارف اسلامی بنای اردکان را مربوط به قبل از میلاد مسیح ذکر نموده اند : بطلمیوس در کتاب مشهور خود الجغرافیا این شهر را به زبان یونانی به نام « ارتاکاوا » ذکر کرده است و این سند در نوع خود منحصر به فرد می باشد .
در اطلس تاریخی ایران در نقشه شماره سه آن که مربوط به هزاره سوم و دوم پیش از میلاد می باشد نامی از اردکان برده شده است .
اما به نظر مولف هیچکدام از آنها نمی تواند صحیح باشد و در اردکان هیچ اثر یا سندی که مربوط به قبل از اسلام باشد وجود ندارد .
درباره شهرستان اردکان: شهرستان اردکان یکی از شهرستانهای استان یزد در مرکز ایران است.
شهر اردکان مرکز این شهرستان است.
جمعیت این شهرستان در سال ۱۳۸۵، برابر با ۷۳٫۲۹۲ نفر بوده است.
شهرستان اردکان 32% پهنه استان یزد (بیش از 24 هزار کیلومتر مربع) را در خود جای داده و وسیعترین شهرستان در استان یزد است.
این شهر در روزگار آبادانی آن در محلی به نام زردک قرار داشته و دیوارهای تاریخی آن هنوز پا برجا ست.
این شهرستان دارای سه بخش مرکزی، بخش خرانق و بخش عقدا می باشد.
معمار گفتگوی تمدنها آقای خاتمی متولد این شهرستان می باشد.
جغرافیا و اقلیم شهرستان اردکان: موقعیت جغرافیائی شهرستان اردکان : شهرستان اردکان به عنوان پهناورترین شهرستان استان یزد ، در شمال این استان و در قلب کویر مرکزی ایران در مسیر بزرگراه تهران – بندرعباس قرار گرفته است ، این شهرستان از طرف شمال و شمال غربی به ناحیه کویر جندق و دشت طبس و نائین و از طرف مشرق و جنوب شرقی به کویر مرکزی ایران و شهرستان یزد و از طرف جنوب و مغرب به شهرستان میبد و باتلاق گاوخونی و کوههای منفرد کوتاه کویری محدود می شود .
مساحت کل شهرستان اردکان 28945 کیلومتر مربع می باشد که از این مقدار 17% کوهستانی و 11% نیمه کوهستانی و 72% جاگه ای است و موقعیت جغرافیائی آن بین 31 درجه و 50 دقیقه تا 33 درجه و 25 دقیقه عرض شمالی و 53 درجه و 2 دقیقه تا 56 درجه و 20 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ می باشد ، ارتفاع شهر اردکان از سطح دریا بالغ بر 1035 متر است و ارتفاع متوسط این شهرستان از سطح دریا 1234 متر می باشد و بلندترین نقطه آن از سطح دریا کوه خونزا در خرانق می باشد که 3158 متر ارتفاع دارد و گوترین نقطه این شهرستان منطقه چاه افضل می باشد که ارتفاع آن به 750 متر می رسد .
ارتفاعات موجود در شهرستان اردکان به شرح زیر است: کوه هریشت (ارتفاع 1939): 12 کیلومتری شمال شرقی اردکان(محل قرارگیری پیرانگاه پیر سبز هریشت، زیارتگاه، زرتشتیان) کوه چک چک (ارتفاع 2745): 38 کیلومتری شرقی اردکان(در دامنه غربی آن محل زیارتگاه زرتشتیان، پیرسبز چک چکو) کوه تپه ریگ (ارتفاع 1605): 25 کیلومتری شمال شرقی اردکان کوه های خرانق (ارتفاع قله 3199 متر): جنوب شرقی شهرستان کوه های ندوشن (ارتفاع 2817 متر): غرب شهرستان وضعیت اجتماعی شهرستان اردکان: در سال 1375 در شهرستان اردکان نسبت شهرنشینی 79% بوده که به دو شهر اردکان و شهر تازه تأسیس احمدآباد اختصاص یافته است (شهر احمدآباد در حدود 4500 نفر جمعیت دارد).
شهر اردکان در سال 75 دارای 9472 خانوار معمولی ساکن با 43708 نفر جمعیت بوده و نسبت جنسی شهر معادل 107 مرد در مقابل هر 100 زن بوده است.
این میانگین در سطح کشور 4/104 است.
شهر اردکان از نظر جمعیت و وسعت پس از مرکز استان (شهر یزد) اولین شهر استان است.
جمعیت بافت قدیمی شهر اردکان حدود 8/1 جمعیت کل شهر است.
سواد از 38136 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر شهر، 81% جمعیت (26/86% مردان و 44/75% زنان ) با سواد بوده اند.
ویژگی های فرهنگی مردم اردکان مردم شهر اردکان سخت کوش، با ایمان، بردبار و پاک اندیش، ساده و بی پیرایه، متعصب در امور دینی و مقید به برپایی عزاداری در چند ماه از سال هستند.
تعصب و وابستگی خاص به مذهب، پشتکار و سختکوشی، مهمانوازی، صرفه جویی، سوداگری، همکاری و تعاون، روحیه کار، روحیه قناعت پیشگی و اقتصادی بودن، اهل ریسک نبودن و بی اعتمادی به اقلیم و شرایط آب و هوایی و...
ویژگیهایی هستند که تا حدودی متأثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه (اقلیم کویری و گرم و خشک) هستند.
مردم اردکان آریایی نژاد و ایرانی الاصل هستند و به زبان فارسی و لهجه شیرین یزدی سخن می گویند.
بیشتر مردم شهر مسلمان و شیعه جعفری هستند و شماری زرتشتی نیز در ناحیه زندگی می کنند.
از جمعیت شهر اردکان 6/99% مسلمان و 4/0% زرتشتی، مسیحی و...
هستند.
سابقه تاریخی : اکثر مورخین بنای اردکان را مربوط به بعد از اسلام می دانند و معتقدند که قبل از تولد حضرت رسول اکرم (ص) این منطقه جرئی از دریای ساوه بوده که در شب تولد آن حضرت خشک گردیده و بعداً اردکان در این محل احداث شده است .
رباط حاجی ابوالقاسم رشتی : رباط یا کاروانسرای بزرگ و خوش طرحی که از آجر در وسط آبادی و بر کنار خیابان اصلی بنا شده و از آثاری است که چون به شکل و ترتیب رباطهای شاه عباسی ساخته اند جلب توجه می کند .
رباط دارای بادگیر بلندی است که از فاصله دور مشخص شده است که نام واقف و بانی به خط نستعلیق در آن مذکور است ، بدین عبارت " هو الواقف علی السرائر ...
و بعد وقف نمود قربه الی الله جناب سعادت ماب حاجی ابوالقاسم تاجر رشتی این رباط را برای انتفاع مترددین به نحو متعارف و برای حیازت خاکروبه و محلله آنجا که مضر انتفاعات مسلمانان نشود به این ترتیب که اولاً تعمیرات ضروریه رباط بشود و ثانیاً مصنعه ای « یک کلمه محو شده » جلو رباط که وقف است بر عامه مسلمانان از آب یا از آن اقسام انتفاعات منتفع شوند .
« یک کلمه خوانده نشد » و کنند و همه را صرف تعمیر نمایند وجوه برر آب عقدا نمایند ، حتی اتمام کردن مصنعه فاطمه (( فاتحه )) خواند وابناالسبیل آنجا ، مقرر آنکه بدون اذن متولی احدی به جهت ضبط خاکروبه در آن تردد نکنند و تولیت آن را به جهت خود و سایر متولیان مزرعه قاسم آباد وقفی خود در قرب شهر به همان ترتیب قرار داد نمود ، و کان فی المحرم الحرام من شهور سنه 1262 " .
این رباط مدتی در اختیار پاسگاه ژاندارمری عقدا بوده است و فعلاً در حال تعمیر اساسی می باشد .
حاجی ابوالقاسم رشتی از تجار مشهور عصر خود بود که خز یزد در بلاد دیگر هم شهرت داشت .
مولف " دستور الاعقاب " « که رساله ای در سیرت و ذم حاجی میرزا آقاسی است » از او به نام شاخص یاد کرده است « راهنمای کتاب 4 : 477 » در " کتابچه موقوفات یزد " تالیف عبدالوهاب طراز موقوفات و خیرات و مبرات او بر شمرده شده است « فرهنگ ایران زمین ، جلد دهم » .
اما در کتاب کاروانسراهای ایران که اشتباهاً این رباط را رباط اردکان نامیده است درباره آن چنین نگاشته است : تاریخ 1233 هجری بدستور یک بازرگان ثروتمند یزد به نام ارباب قاسم رشتی تاجر یزدی ساخته شد .
این کاروانسرا با آب انباری که در برابرش ساخته شده مجموعه زیبائی را تشکیل می دهد که بدون شک کار معمارانی است که از دسته کاروانسراهای نوع زواره الهام گرفته اند البته طرح بنا از نوع خانواده کاروانسراهای عهد صفویه است و همان خصوصیات را شامل است مانند دهلیز در مدخل کاروانسرا و اصطبل های اطراف کاروانسرا ولی از نظر فن ساختمان به پای بهترین کاروانسراهای همزمان خود نمی رسد .
مثلاً برای پوشش چهار گوشه کاروانسرا در داخل اصطبلها ، سازنده این بنا نتوانسته است راه حل مناسبی پیدا کند و طاقی در این گوشه ها زده است بی تناسب و حتی خطرناک است .
چون ناحیه اردکان تابستانها ی بسیار گرمی دارد از ایوانهایی که مجاور تالاری است بادگیری برای خنک کردن هوای اطاق برپا ساخته اند .
این کار در بیشتر ایالات ایران معمول است و ما راجع به بادگیرها و آب انبارها فصل بخصوصی را در این کتاب آورده ایم ضمناً چون مگس نیز دراین ناحیه فراوان است ترتیبی فراهم آورده اند که مستراحها نیز هواخور کافی داشته باشند .
گذشته از خرابیهایی که در اثر عدم مهارت در ساختن بعضی از گنبدها ایجاد شده بنا بسیار خوب محفوظ مانده زیرا تمام آن از آجر است ، حتی پایه دیوارها .
مدخل کاوانسرا بیش از اندازه ساده و محقر است و در ردیف بقیه قسمتهای ساختمانی این کاروانسرا نمی تواند قرار گیرد .
رباط یغمیش « یقمیش » به فاصله چها فرسخ از شورآب در راه فرعی که به ورزنه « اصفهان » منتهی می شود رباطی مستحکم که گاه قلعه نامیده شد .
به مساحت 3545 متر از سنگ و آجر قرار دارد که وضع ظاهری و عظمت بنا حکایت از اعتبار رباط و مرکزیت داشتن آن در دورانی می کند که راه اصفهان به یزد از ورزنه می گذشته یاغمیش بر سر آن راه واقع بوده است و ابتدای خاک یزد از یغمیش می شمرده اند صاحب جامع مفیدی « ج 3 ص 661 » در وصف این رباط می نویسد : « به سر حد یزد و اصفهان در میان بیابان واقع است .
جائی است خوفناک و مکانی است پروحشت در قدیم الایام قلعه ای ساخته بودند از سنگ رخام اما خرابی تمام در بنیان آن راه یافته بود .
ایالت و شوکت پناه جانی خان قورچی باشی در زمان آن برجهای عالی ترتیب داد و در مساحت آن چاهی حفر نمود که مترددین از آن مستفیض می گردد و بانی آن را به دعا یاد می کنند .
» وضع فعلی قلعه نیز موید نوشته صاحب جامع مفیدی است .
یعنی دیوارهای قسمت قدیمی رباط همه از سنگ سرخ و بسیار محکم است و بعداً تعمیرات و مرمتهائی که در آن شده با آجر به انجام رسیده و مخصوصاً برجها و گاوپهلوهایی به آن الحاق شده است .
در کتاب یادگارهای یزد آمده است : سر در ورودی که در طرف دیوار شمالی است تماماً از آجر و احداث عصر صفوی است .
دو برج متصل به سر در به محیط خارجی پانزده متر از آجر و یک گاوپهلو و جرز که حکم شمع و حمال برای دیوار دارد در همین سمت ساخته شده در زاویه دیوار سمت مغرب دو برج و در وسط آن یک برج سنگی هست و یک شمع آجری هم در همین سمت دیده می شود .
در دیوار سمت چپ مشرق دو برج سنگی اصلی و دو گاوپهلوی آجری متصل دیده می شود بلندی دیوارها قریب 9 متر است بالای سر شاه نشین برجی از آجر به بلندی سه متر ساخته است و در همانجا سه سوراخ تعبیه شده که جای ریختن روغن داغ و آب جوش بوده است .
دو متر از سر دیوار برجهای اطراف قلعه از آجر ساخته شده .
در داخل رباط صفه ها و عقب سر آنها طویله و اصطبلها همه از آجر بنا گردیده و بطور کلی این رباط از حیث استحکام و استواری از رباط مهم و نسبتاً سالم صفحات یزد و از لحاظ نقش و طرح هم استادانه و خوش کار است .
در حال حاضر این رباط جهت پرورش مرغ گوشتی استفاده می گردد و همین امر باعث شده تا کمی از خرابی این رباط با عظمت جلوگیری بعمل آید اما در عین حال ویرانی در بعضی از قسمتها مخصوصاً ضلع جنوبی رخنه نموده و اگر در ساهای آینده نزدیکی به سرنوشت رباط خرگوشی که ذکر آن خواهد آمد دچار خواهد شد .
رباط خرگوشی این رباط که از بناهای خیر و استوار شاه عباس صفوی است نزدیک باتلاق گاوخونی و یر سر راه قدیمی واقع شده که امروزه حدود چهارده فرسخ است چون راه یزد به اصفهان از معبر قدیم به مسیر کنونی تغییر یافته اهل تحقیق گذارشان بدین رباط نیفتاده است و فرنگی ها هم ذکری از آن در کتب اساسی معماری و باستانشناسی ایران نکرده اند .
از این رباط در تاریخ عالم آرای عباسی یاد شده است .
اسکندر بیک ترکمان ذیل مقاله یازدهم از صحیفه اول بعنوان آثار خیر شاه عباس می نویسند .
« ...
و رباط گاوخونی و رباط دیگر در بیابان خرگوشی مابین ورزنه رودشتین اصفهان و ندوشن یزد که همیشه از بیم قطاع الطریق محل خوف و خطر مترددین بود و حالا امن است ...
» « ص 1111 ، چاپ تهران 1335 » .
بیابان خرگوشی بیابانی است برر کناره شرقی و جنوبی گاوخونی و رباطی که در آن ساخته شده به همان نام محل نامیده شده است این رباط ده فرسخ تا عقدا فاصله دارد و راه آن از جلیل آباد جدا می شود .
رباط بسیار عالی و بزرگ و معتبر و تمام از سنگ و آجر ساخته شده است و طول و عرض آن حدود 8080 متر است متاسفانه بعلت انحراف راه و بی مصرف ماندن رباط ، چوپانان و ساربانان قسمتهای زیادی از آن را خراب کرده اند و تقریباً رو به انهدام است .
این رباط از بزرگترین و زیباترین و خوش طرح ترین رباط های عصر صفوی است رباطهایی که در اطراف سیاه کوه « مشهور به عین الرشید و قصر بهرام نزدیک ورامین » ، اصفهان و جز اینها دیده ام هیچ یک بدین پایه نیست و بسیار افسوس که ویرانی در ارکان آن چنگ انداخته است .
وضع ساختمانی رباط بدین شرح است : در دوره اصلی رباط اصطبل و جلو آنها حجرات و پیش اطاقها صفه ها قرار دارد .
در داخل رباط بر دست چپ بدنه دیوار ورودی سنگ سیاه رنگی نصب بوده است که فعلاً در یکی از ادارات اردکان نگهداری می شود و این عبارت بر آن نقر شده است « هو الله سبحانه ، به سعی العبد الملک المعبود الا له اسد الله بن حسن جانه خواه ، سنه 1023 » بر سمت راست همین بدنه و قرینه سنگ مزبور در ورودی سنگ دیگری نصب بوده است که آن را از جای خود خارج کرده اند اما اینکه آنرا به کجا برده اند و چه بر آن نوشته بوده خدا عالم است .
در حال حاضر ویرانی برر ارکان این رباط عظیم افتاده است و دیوار ضلع غربی آن همانگونه که در عکس مشهود است بکلی ویران گردیده و اکثر قسمتهای دیگر نیز رو به ویرانی است و فقط چند نفر چوپان در اطاقک کوچکی از آن سالم مانده است اطراق می کنند و برای دوشیدن گوسفندان و آب دادن به آنها از این رباط استفاده می نمایند شایسته است مسئولین میراث فرهنگی با تعمیر جزئی لااقل از ویرانی بیشتر این قلعه جلوگیری نمایند .
نه گنبد در کنار جاده نائین – اردکان چند ساختمان سالم و خرابه وجود دارد که در اصطلاح محلی به نوگنبد مشهور است و این ساختمانها استان یزد را از استان اصفهان و یا به عبارتی دیگر شهرستان اردکان را از نائین جدا می کند و از آنجا که این ساختمانها بعلت قرار گرفتن در یک منطقه خالی از سکنه و مشرف به کویر مرکزی ایران زمانی دارای اهمیت خاصی بوده اند که در اکثر کتب تاریخی مربوط به یزد نامی از آن محل به میان آمده است اهم آنها چنین است : در بیست فرسخی اردکان نه گنبدی است که بنایش کمتر است و معلوم نیست از کی بنا شده و به چه عنوان بدین نام و وضع در آمده است .
در کتب تاریخی یزد درباره نه گنبد آمده است : عمارتی است چنان در هیچ دیار نیست کاروانسرا و حمام و مسجد و دهی چهل خانه به یکدیگر که بام هر چهل یکی بود و اساس آن از سنگ و گچ و آجر پخته و برجها و در آهنین .
همچنین در کتب تاریخی یزد آمده است امیر شمس الدین فرزند سید رکن الدین از آغاز تعدیات یوسف شاه کسانش او را پنهان کردند و چون وسایل نجات او از یزد فراهم آمده شبانه با استری که خواجه علیشاه به او داده بود از یزد حرکت کرده در شب دیگری به نه گنبد رسید .
در نه گنبد ، گنبد چند خراب بود و چشمه ای آبی شور ، چون سید شمس الدین بدانجا رسید تشنه شد جز اندک آب شور آبی نجست نذر کرد اگر امورش اصلاح شود آب شیرینی در نه گنبد جاری کند .
پس از نجات پدرش سید رکن الدین خودش به وزارت رسید و در دستگاه غازان لقب صاحبدیوانی گرفت و به نذر خود وفا کرده از اهرجان « اهرکان » قریه سه فرسخی قناتی خریده آبش را به نه گنبد آورده و از آن زمان تا کنون مسافرین از حیث آب آسوده اند .
سید شمس الدین چهل تن را معین کرد که در آنجا ساکن شوند و مرسوم معین کرد و آشی جهت فقرا و ابناءالسبیل روانه کرد و بسیار موقوفات بر آن وفق کرد .
امیر شمس الدین در سال 743 هجری در تبریز وفات یافت و رباط نه گنبد و رباط جوگند و رباط عقدا و رباط نیستانک و قریه شمس آباد « سی کیلومتری اردکان » از بناهای اوست .
اما آنچه بسیار دیدنی و جالب توجه است کوچه های کج و معوج خرانق است و طبق روال کوچه های شهرستان باستانی ایران ساخته شده و نایانگر قدمت خرانق می باشد .
کوچه های فعلی خرانق که همان بافت قدیمی را دارد اکثراً تاریک و بسیار مک عرض می باشد و بیشتر آنها بدون اینکه انتهای آنها به صورت ظاهر معلوم باشد بن بست است .
یعنی در انتهای کوچه پیچی قرار دارد و به محض پیچیدن ، کوچه بن بست می شود .
این شیوه کوچه سازی در قدیم الایام معمول بوده و در هنگامیکه سارقین یا دشمن پس از حمله قصد فرار داشتند بعلت بلد نبودن راه در این بن بستهای نامعلوم محاصره و می شده اند .
خانههای داخل قلعه معمولاً دو طبقه یا بیشتر می باشد که طبقه زیرین برای نگهداری حیوان و حشم و طبقه فوقانی برای سکونت اهالی بوده است و منازلی که بیش از دو طبقه دارد یک طبقه آن هم برای نگهداری آذوقه و علوفه بکار می رفته است و هم اکنون نیز داخل قلعه دارای همان بافت قدیمی می باشد و بسیار جالب و دیدنی است .
در خارج از قلعه در سالهای اخیر ساختمانهائی از قبیل : مدرسه ، قهوه خانه ، پاسگاه و غیره ساخته شده است و اهالی نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از قلعه انتقال یافته اند .
آثار تاریخی خرانق مسجد جامع و منار جنبان مسجد جامع خرانق در وسط ده و در کنارحسینیه کوچک خرانق قرار دارد که تشکیل شده از یک صحن کوچک چند ضلعی ، تاریخ بنای مسجد بدرستی معلوم نیست ولی آنچه مسلم است مسجد قبل از مناره آن ساخته شده .
در داخل مسجد اثری از معماری قابل توجه یا چیزی که بتوان از روی آن تاریخ بنای مسجد را مشخص نمود دیده نمی شود و زیلوهای قدیمی مسجد اکثراً پاره پاره شده و تاریخ بافت آنها بدرستی معلوم نیست ولی آنچه مسلم است بنای مسجد مربوط به قرن دهم می باشد .
در ضلع شمالی صحن در خارج از مسجد مناره نسبتاً قطور و بلندی تعبیه شده که از نظر معماری و طرز بنا در خور توجه است .
این مناره دارای دو راه پله برای رفت و برگشت می باشد و از سه طبقه تشکیل شده است .
قسمت فوقانی مناره کلاً از چوب ساخته شده بوده و آنطور که اهالی می گویند نزدیک به 250 من « 1500 کیلو » وزن داشته و چند سال قبل به علت وقوع زلزله و وزیدن طوفان قسمت چوبی مناره کج شده وو چون بیم افتادن آن می رفته آن را بریده و پائین آورده اند .
اما آنچه که باعث شهرت این مناره شده و تا به حال در روزنامه های کثیرالانتشار مملکت نامی از آن به میان آمده جنبیدن آن است که بوضوح مشاهده می شود و یک نفر می تواند بالای آن رفته و به خوبی آن را به حرکت درآورد .
ناگفته نماند که اگر این مناره عظیم که به راحتی یک فرد می تواند آن را بجنباند در یکی از شهرهای بزرگ ایران قرار داشت امروز رقیبی بس بزرگ برای منارجنبان اصفهان بود .
رباط ساغند کاروانسرائی است بزرگ و خوش طرح که اهل محل آن را ساخته تجار یزدی می دانند ، که برای رفاه و اقامت مسافران حدود یکصد و پانزده سال قبل ساخته شده است .
ولی قطعاً نوشته مولف تحفته الفقرا صحیح است که می نویسد " بانی این رباط مرحوم حاجی محمد ولی میرزا بوده ، الحق رباط با معنی است .
قریب یک سنگ آب شیرین که قنات آن از میان قلعه جاری است داخل رباط شده می گذرد .
صاحب جامع جعفری در مورد این رباط می نویسد : از جمله خیرات محمد ولی میرزای قاجار « حاکم یزد » رباطی است در ساغند که در ساختمان آن چهار هزار تومان زر صرف گردیده و خدمت انجام آن اولاً به عهدۀ ابراهیم ولد حاجی علی رضا از معتبران تجار یزد و بعد از تفویض مهم استحفاظ ساغند به محمد کاظم خان قاجار به عهده خدمتگزاری او فرمود تا به اتمام رسید .
سوابق و پیشینه تاریخی شهرستان اردکان : آنطور که از منابع و مآخذ بر میآید، اردکان در گذشته محلی در 10 کیلومتری شمال اردکان واقع شده و اکنون زردک Zardok نامیده میشود و به رغم گذشت زمان میتوان خرابههای خانههای مسکونی، مسجد و بازار و قلعه و حسینیه قدیمی اردکان را در آن مشاهده کرد.
علت تغییر محل شهر را بعضی جاری شدن آب شیرین در محل فعلی اردکان ذکر کردهاند.
از متون تاریخی قدیم چنین مستفاد میشود که رودخانه بزرگی از زابلستان تا کرمان و یزد و نزدیکی نائین ادامه داشته است و همچنین دهها رودخانه فصلی و آبهای سطحی از جنوب به شمال در جریان بوده که اینها همه می تواند منشاء تجمع مردم در این منطقه باشد.
از طرفی دیگر شیب ملایم زمین از جنوب به شمال موقعیت را برای احداث قنات مناسب مینموده به همین جهت عامل اقتصادی یا آب و زمین مناسب برای کشاورزی باعث بوجود آمدن این شهر کویری گردیده است.
اولین هسته شهر فعلی اردکان از قرن هشتم هجری پایه گذاری شده، بطوریکه محلات اطراف میدان قلعه و محله چرخاب از محلات قدیمی و نسبتاً سالم این شهر محسوب می شوند.
از شواهد بر میآید که پس از تعیین محل جدید شهر اردکان، اولین بنا در محل میدان قلعه فعلی بنا شده است.
پس از گذشت مدتی بر اثر ازدیاد جمعیت میدان بالاده را در جنوب و مسجد زیرده از این میدان است.
سپس در کنار مسجد جامع، بازار بزرگ و چهار سوق و حمام بازار را بنا کردند.
اردکان تا عصر صفوی بصورت قریه و از توابع ولایت میبد بوده است.
توپوگرافی: بخش عمده شهرستان با خط تراز تقریبی 1500 متر محدود می شود.
تنها حدود 5% مساحت شهرستان کوهستانی بوده و ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دریا 1234 متر است.
در محدوده شهرستان بلندترین نقطه ارتفاعی مربوط به کوه خوانزا با ارتفاع 3158 متر است.
بلندی شهر اردکان از سطح دریا 1035 متر است.
ارتفاعات: کوه هریشت( ارتفاع 1939) ---->12 کیلومتری شمال شرقی اردکان (محل قرارگیری پیرانگاه پیر سبز هریشت ، زیارتگاه ، زرتشتیان) کوه چک چک( ارتفاع 2745 ) ---->38 کیلومتری شرقی اردکان (در دامنه غربی آن محل زیارتگاه زرتشتیان ، پیرسبز چک چکو ) کوه تپه ریگ(ارتفاع 1605 ) ---->25 کیلومتری شمال شرقی اردکان کوه های خرانق( ارتفاع قله 3199 متر)----> جنوب شرقی شهرستان کوه های ندوشن(ارتفاع 2817 متر)----> غرب شهرستان آشنایی با مسجد جامع ۵۰۰ ساله اردکان مسجد جامع اردکان، متعلق به قرن دهم هجری قمری از بناهای تاریخی، مذهبی بافت قدیمی شهر است.
بنای خشت و گلی مسجد شبستان بزرگ، ایوان رفیع و گنبدی به وسعت ۶۴ متر مربع دارد که در ۵۰۰ سال گذشته پنج بار تعمیر و مرمت شده است.
قدیمی ترین اثر این مسجد زیرانداز – زیلویی – است متعلق به سال ۱۰۱۶ هجری قمری که در موزه مردم شناسی اردکان نگه داری می شود.
مسجد جامع اردکان با اینکه تزئینات و کاشیکاری ندارد، مزین به یک در ورودی با ارزش هنری است.
در به شکل بسیار زیبا با صدها قطعه چوب پنج ضلعی ساخته شده است.
بر روی دماغه در، هشت قطعه فلز به شکل مربع بوده که فعلا" چهار قطعه آن باقی مانده است و جای چهار قطعه دیگر خالی است و عبارات «الله» و «محمد» به خط کوفی بر روی آنها حک شده است.
محراب مسجد با قطعه های کاشی، متعلق به اوایل دوره صفویه مزین شده است و در میان آنها سنگ مرمر نصب شده است.
بنا چندی پیش در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید و تحت پوشش سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت.
در شهرستان اردکان جمعا" ۵۳ اثر تاریخی وجود دارد که از این میان ۲۰ اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
وجه تسمیه اردکان: اردکان از دو کلمه «ارد» و«کان» تشکیل شده که « ارد» به معنی مقدس و «کان» یعنی معدن میباشد و با این ترکیب واژه اردکان به معنای سرزمین مقدس میشود، اما در جامع مفیدی «ارد» را به کسر الف به معنی دور معنی کرده و نوشته است چون اطراف اردکان معادن زیاد وجود دارد، در نزد مردم این منطقه به اردکان معروف گشته است.
مقارن با حمله مسلمانان به ایران و فرار ایرانیان از شهرهای بزرگ خراسان به طرف مرکز ایران، آنها در میبد، یزد و سایر مناطق مرکزی ایران ساکن شدهاند.
مردم نواحی اردکان چون این خطه را برای کشاورزی مساعد دیدند به احداث قنوات و بنا این شهر (اردکان) اقدام نمودند.
بنابراین ممکن است بانیان اردکان زرتشتیان بوده باشند.
در این صورت ممکن است نام اردکان از کلمه ( ارتاکان) به معنی راستی و درستی آمده باشد که در آیین زرتشتی یکی از ایزدان است.
اردکان در کتب: در کتاب یزد نامه به اردکان اشاره شده و از آن به محل توطن علما و حکما در قدیم الایام (حدود قرن هفتم هـ.ق) یاد شده که به یونان کوچک اشتهار داشته و دارای مساجد، خوانق، عمارات، باغات، بیوتات بوده و محل زندگی علما و فضلا بوده که هر یک منازل دلگشا و بساتین روح افزا در آن ساخته اند.
در گذشته دور نیمه شمالی یزد محل دریاچه ای بزرگ بوده که از منطقه حوض سلطان در جنوب ری تا شمال دشت یزد ادامه داشته (دریاچه ساوه) که امروزه اثری از آن باقی نمانده است.
خشکیدن این دریاچه را از وقایع هنگام میلاد پیامبر اسلام می دانند و سه دیه ی بیده، عقدا و میبد در کنار این دریا بودند و محل کنونی شهر اردکان زیرآبهای دریای ساوه قرار داشته است.چ تقسیمات اردکان ومیبد اردکان در سال 1348 طبق مصوبه هیئت وزیران به شهرستان تبدیل شد .
ابتدا این شهرستان دارای سه بخش : خرانق ، مرکزی و میبد بوده و در آن زمان شهرهای اردکان و میبد دو شهرستان محسوب می شدند و بعد از جدا شدن شهرستان میبد در سال 1370 اردکان به سه بخش : مرکزی ، خرانق وعقدا تقسیم گردید به طوری که عقدا در سال 1375 به بخش تبدیل شد .
از نظر تقسیمات کشوری اردکان دارای 5 دهستان به نام های : محمدیه در بخش مرکزی ، عقدا ونارستان در بخش عقدا و دهستان های رباطات و زرین در بخش خرانق می باشد .
شهر های اردکان : اردکان ، عقدا ، و احمدآباد است به گونه ای که شهر عقدا جدید التاسیس بوده وشهر احمدآباد نیز از جمله شهرهای جدید اردکان می باشد .
این شهرستان با بیش از 500 آبادی و مکان است ، توابع آن دارای 99 روستا می باشد و بقیه خالی از جمعیت وبه صورت مزرعه و نقطه است .
از نظر تقسیمات کشوری وسیاسی بعد از تبدیل شدن یک شهرستان مرز بندی های سیاسی در قالب های شهرستان ، بخش و دهستان صورت می گیرد وشهرها نیز هر کدام دارای حدود شهری در قالب های خدمات شهری وحوزه استحفاظی می باشد.