مسجد کبود تبریز،فیروزه اسلام بنای تاریخی مذهبی مسجد کبود از آثار ارزشمند دوره قراقویونلو می باشد که به دستور جهانشاه که شهر تبریز را پایتخت خود قرار داده بود و به سرکاری عزالدین قاپوچی بنا گردیده و با استناد به کتیبه برجسته سر درب به سال 870 ه.ق ساختمان آن به اتمام رسیده است.
سلطنت جهانشاه از سال 839 ه.ق آغاز و تا 872 ه.ق ادامه داشت که وی به دست اوزون حسن از طایفه آق قویونلو کشته شد و بساط اقتدار حکومتی وی که از آسیای صغیر تا خلیج فارس و هرات و ماوراالنهر گسترده شده بود برچیده شد.بنای اصلی در مقام مسجد مقبره، دارای صحن وسیعی بوده که در آن مجموعه ای از ساختمان ها از جمله مدرسه و حمام و خانقاه و کتابخانه و...
ساخته شده بود که متأسفانه آثاری از آنها به جا نمانده است.
مسجد کبود (به ترکی آذربایجانی: Göy məscid - گوی مچید)، یا مسجد جهانشاه، از بناهای تاریخی تبریز است.
تنوع و ظرافت کاشی کاری و انواع خطوط به کار رفته در آن و بخصوص به دلیل رنگ لاجوردی کاشیکاریهای معرق آن سبب شدهاست که به «فیروزهٔ اسلام» شهرت یابد.
زلزله سال ۱۱۹۳ هجری قمری آسیب فراوان به مسجد زده و در اثر آن گنبدهای مسجد فرو ریخت.
تعمیرات و دوبارهسازی مسجد به منظور حفاظت و بازسازی بخشهای باقیمانده شامل طاقها و پایهها از سال ۱۳۱۸ آغاز شد و در ۱۳۵۵ کارهای ساختمانی آن به اتمام رسید بازسازی گنبد اصلی توسط مرحوم استاد رضا معماران انجام شد.
بازسازی کاشیکاری داخلی و خارجی هنوز ادامه دارد.
خصوصیات بارز و شهرت وافر مسجد کبود با معماری ویژه تلفیقی و اعجاب انگیز آن بیشتر به خاطر کاشیکاری معرق و تلفیق آجر و کاشی ، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن می باشد، که زینت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است.
در متن کتیبه برجسته سر درب باشکوه و پر نقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت الله بن محمد البواب ، خطاط و احتمالا" طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده،درج شده است.
چنین تصور می شود که ساختمان مسجد کبود به مثابه یادمان از پیروزی های جهانشاه برپا گردیده است به طوری که در این خصوص می توان به سوره «فتح» که بصورت کامل و به شکل برجسته ، زینت بخش دور تا دور بالای شبستان بزرگ می باشد اشاره نمود.
نام جهانشاه در کتیبه بالای درب ورودی نقش بسته که قبلا" روکش طلایی داشته است.
قدمت تاریخی سنگنبشتههای (کتیبههای) یافت شده در مصر و بینالنهرین و مواردی مانند آن به هزاره چهارم پیش از میلاد برمیگردد.
این کتیبهها بیشتر فرمان شاهان و فرمانروایان و توصیف وقایع و تاریخ جنگها بودهاند مسجد کبود دارای دو مناره باریک و بلند در منتهی الیه شرق و غرب ضلع شمالی بوده است، در پشت درب ورودی به شبستان بزرگ ، یک بیت شعر فارسی به خط ثلث نوشته شده بدین مضمون : کردار بیار و گرد گفتار مگرد چون کرده شود ، کار بگوید که که کرد شبستان بزرگ را از سه طرف رواق ها در بر گرفته و بر بالای آن گنبد دو پوشی به قطر تقریبی 17 متر قرارگرفته است.
شبستان کوچک که در حکم مکانی خصوصی و مقبره سلطنتی در نظر گرفته شده بود ، در سمت جنوب بنا واقع شده و با قطعات سنگ مرمر ازاره بندی شده بود که آیات قرآنی به خط زیبای ثلث و به صورت برجسته زینت بخش قسمت فوقانی سنگ ها است.
کاشیکاری آن صرفا" به رنگ لاجوردی و عمدتا" از قطعات شش ضلعی کار شده بود و تمام سطح سقف آن زرنگار ( نقاشی با آب طلا) و کف شبستان ها به احتمال قوی مرمرین بوده است.
نقش و نگار نقاشی معرق مسجد شامل گره بندی های هندسی، گل و بوته اسلیمی و ختایی و کتیبه های مختلف که مجموعا" حکایت از زیبایی خارق العاده ای داشته است.
آرامگاه جهانشاه و نزدیکان وی در انتهای شبستان کوچک در داخل سرداب بوده است.
زلزله مهیب سال 1193 ه.ق باعث ویرانی شهر تبریز و کشته شدن عده زیادی از مردم آن گشته و از مسجد کبود بجز سر درب و چندین جرز پایه بر جا نمی گذارد و در فاصله بین سالهای پس از زلزله تا شروع مرمت، درب ورودی اصلی و قطعات مرمرین و ...
به تاراج میرود.
مسجد کبود در سال 1310 ه.ش در فهرست آثاری ملی به ثبت رسید و بیشترین مرمت آن تا سال 1343 انجام پذیرفته و در فاصله سالهای 54_1352 بازسازی گنبدهای بالای شبستان ها به همت مرحوم اسماعیل دیباج و دفتر فنی حفاظت آثار باستانی و به دست توانای معمار شهیر و فقید آذربایجان، استاد رضا معماران جامه عمل پوشید.
اینک کار محوطه سازی و باز یافت نقس و نگار کتیبه های داخل مسجد در دست اجرا است.
کاشیکاری سردر اصلی این مسجد که با کاشیکاریهای معرق تزئین شده است، کتیبهای دارد به خط رقاع که به سال ۸۷۰ (قمری) نصب شده است.
این کتیبه و دیگر کتیبههای سردر مسجد به خط نعمتالله البواب خوشنویس مشهور سده نهم است و سرکاری و نظارت بر ساخت آن با عزالدین بن ملک قاپوچی بودهاست.
کاربرد کاشی کاری تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط به کار رفته در مسجد کبود و همچنین زیبایی و هماهنگی رنگها سبب شده که این مسجد به فیروزه اسلام شهرت یابد.
کاشیکاری آن صرفا به رنگ لاجوردی و بیشتراز قطعات شش ضلعی است و تمام سطح سقف آن زرنگار (نقاشی با آب طلا) و کف شبستانها به احتمال قوی مرمرین بوده است.
کاربرد کاشی در بناهای دروه اسلامی ایران به گونه ای که اکنون نیز رایج است، از نیمه سده 5ق/11م آغاز شد.
در مرحلهای که آجرکاری در بنا به اوج زیبایی و شکوفایی خود رسیده بود.
معماران ایرانی دست به تجربهای تازه زدند و با کاربرد رگههایی از آجرلعابدار یکرنگ و غالبا به رنگ فیروزهای در میان طرحهای پیچیده ولی زیبای آجرکاری تزیین بنا با کاشی را آغاز کردند.
منارهه مسجد جامع دامغان (450ق/1058م) نمونهای از آن است.
در مرحله بعد تلفیق هماهنگ آرایههای کاشی و آجر در بناهای برجستهای چون گنبد سرخ مراغه (452ق) با موقعیتی همراه شد که به رواج گسترده کاربرد کاشی و کاشی کاری انجامید.
تولید کاشیهای خشتی ساده با قالب زده و پیشرفت نقوش تخت و برجسته و طرحهای گوناگون و نیر کاربرد کتیبه بر کاشی به ویژه در بناهای مذهبی از جمله مساجد در سده 6ق/12م همراه با پیشرفت سفالگری .
کاشی را به صورت مهمترین وسیله تزیین بنا درآورد.
محراب کاشی موزه هنر اسلامی قاهره (583ق/1187م) نمونهای در خور توجه از آثار این سده است.
شهر ری در این دوره ازمهمترین مراکز کاشی سازی محسوب میشود.
پیوستگی کار کاشی سازی و سفالگری ، روشهای ساخت مشترک در این دو شاخه پدید آورد.
در سدههای 6 و 7ق/ 12 و 13 م کاشیهای زرین فام و گاهی به ندرت مینایی با اشکال ستارهای و چلیپایی و نقشهای متفاوت در کاشان ساخته شد و امتیاز و افتخار ساخت زیباترین این آثار نصیب خاندان ابو طاهر گردید.
ماندگارترین مجموعه محرابهای کاشی زرین فام ساخته آنها امروزه در اماکن مقدس ایران بزرگترین موزههای جهان نگاهداری میشود.
محرابهای موزه اسلامی قاهره، موزه برلن، موزه آستان قدس رضوی (640ق/ 1242م)، و شمار بسیاری مجراب دیگر از این جملهاند.
در پایان سده 6 ق و آغاز سده 7ق روندی که به پیدایش کاشی کاری معرق شهرت یافت، درخراسان آغاز شد.
کاشی کاری مسجد زوزن نمونهای از آغاز این شیوه کاشی کاری است؛ اما با هجوم مغول این روند برای بیش از یک سده متوقف شد.
در این روش که نقشها یا کتیبهها از کنار هم قرار گرفتن قطعههای کاشی تراش خورده تشکیل میشود.
هنر کاشی کاری به اوج تازه دست یافت.
در آغاز سده 8ق/ 14م پوشش سطحهای گسترده با کاشی معرق رونق گرفت.
در این سده نقشهای پیچیده تزئینی شامل گل و برگهای درهم تنیده با کاربرد رنگهای بیشتر از سدههای قبل و کتیبههای کوفی و ثلث و نسخ به طور روز افزون بر کاشی نقش بست.
کاشی کار مجموعه شیخ عبدالصمد در نطنز و آرامگاه اولجایتو (گنبد سلطانیه) در آغاز سده 8ق و سپس بنای بابا قاسم در اصفهان و مسجد جامع کرمان درنیمه آن سده به تکاملی انجامید که در سده 9ق/15م به اوج کمال رسید.
توجه روزافزون به ساختن بناهای سترگ که پس از فرو نشستن هجوم تیمور به وسیله خود او و فرزندانش که فرهنگ ایرانی آنان را به هنردوستانی بزرگ تبدیل کرده بود- آغاز شد و به کاشی سازی و پیشرفت شیوههای آن رونق و حیاتی تازه بخشید.
بناهای با شکوه در سمرقند، هرات، اصفهان، تبریز و جز آن ساخته شد که آرایه بیشتر آنها کاشی، به ویژه کاشی معرق بود.
هنرمندان نگارگر و خوش نویس در پدیدآوردن طرحهای تازه و کتیبههای ممتاز شرکت داشتند.
گور امیر تیمور، مساجد گوهر شاد هرات و مشهد در شمار این بناها هستند.
در مسجد کبود تبریز که در 870ق/1466م به روزگار جهانشاه آققویونلو بر پا شد، اوج توانایی هنرمند کاشی کار و کاشی تراش ایرانی را در بکار گیری کاشی معرق میتوان دید.
درون و بیرون این مسجد با کاشی معرق آراسته شده است.
در میان بناهای آراسته با کاشی کاری معرق، تنها ایوان جنوب غربی جامع اصفهان را میتوان تا حدی با آن مقایسه کرد.این اثر به فرمان اوزون حسن آققویونلو در 880ق/1475م پدید آمده، و هم عصر با مسجد کبود و تأثیر پذیرفته از آن است.
سده 10ق/ 176 م ازمیراث هنری سده پیش بهره بسیاربرد.
کاشیهای به کار رفته در بنای هارون ولایت اصفهان که در 918ق/ 1512 م در عهد شاه اسماعیل صفوی بنا شده.
به ویژه درگاه ورودی آن در خور توجه بسیار است.
تبدیل اصفهان به پایتخت ایران به روزگار شاه عباس اول سرآغاز فعالیت بزرگی در کار معماری شد.
این فعالیت به ناچار در کار آرایههای معماری به ویژه کاشی کاری تأثیری به سزا داشت.
بناهای تازه ساخته شده در اصفهان که شامل گونههای مختلف از ساختمانهای دین چون مسجد و مدرسه و کلیسا تا کاخ و بازار و حمام و کاروانسرا و جز آن بود ، نیاز به گسترش کاشی سازی داشت.
در کاشی کاری نخستین بناهای این دوره چون مسجد شیخ لطف الله از هر دو شیوه کاشی معرق و کاشی خشتی بهره گرفته شد.
در طراحی نقشها و زیبایی و چشم نوازی و گونهگونی رنگها موفقیت هنرمندان این عصر قابل ستایش است.
پوشش یکسره درون و بیرون مسجد از چنان تنوع دل نشین و چشم نوازی برخوردار است که پیشتر همانندی برای آن نمیتوان یافت.
ویژگی دیگر این عصر کاربرد بیش از پیش کتیبه با خطوط گوناگون از کوفی و بنایی تاثلث و نستعلیق است.
تواناترین خوش نویسان عصر در کار کتیبه نویسان عصر در کار کتیبه نویسی بناها هنرنمایی کردهاند.
همین روند را در جامع عباسی ساخته شده در دوره شاه عباس و دیگر مسجدها و مدرسههای عصر صفوی تا حکومت واپسین پادشاه این خاندان ، یعنی شاه سلطان حسین در مدرسه مادر شاه یا چهار باغ میتوان دید .
کیفیتی چنین بالا در کاشیهای کاخهای عالی قاپو و هشت بهشت و کلیساهای مشهور جلفای اصفهان با طرحهای حیوانی و انسانی و فرشتگان و دو بناهایی در دیگر شهرهای ایران در خور بررسی است.
برافتادن دولت صفوی همراه با فرو افتادن کمی و کیفی کار کاشی کاری و کاشی سازی بود.
انتقال پایتخت از اصفهان به شیراز به روزگار کریم خان زند شیوه جدیدی در کاشی سازی به ویژه درکاربرد رنگها به همراه داشت.
کاربرد رنگهای سفید، صورتی، زرد، سبز و دگرگونی طرحها از جمله کاربرد نقشهای درشت، مانند جنگ رستم با دیو سفید در ارگ کریم خانی شیراز در مقایسه با ظرافت طراحی کاشیهای مکتب اصفهان تفاوت سلیقه دو دوره را آشکار میسازد.
در سده 13ق/19م اگرچه کوشش تازهای در ساختن بناهای گوناگونی چون مسجد و بازار و کاخهای سلطنتی و جز آن به عمل آمده، اما با دستآوردهای سدههای پیشین از جمله در کاشی کاری مقامی برای رقابت نیافت.
در نیمه اول سده 13ق مساجد سلطانی قزوین، تهران، سمنان ساخته شد.
کاشی کاری آنها بیشتر از نوع 7 رنگ یا کاشی خشتی بود که با نقش مایههای گیاهی آراسته بودند و شیوه معرق پیچیده و پکار صفوی کاربرد محدودی یافت.
کاشی معرق این دوره بیشتر به صورت قطعههای بزرگی که اشکال هندسی به ویژه شطرنجی را پدید آورد، ظاهر شد.
برای نقشهای اسلیمی و یاتصویری تنها از کاشی خشتی استفاده میکردند.
معماری مسجد نمای روبروی مسجد با سردرب کاشیکاری شده،شکوه و جلال بخصوصی دارد.مصالح بنا آجری است.سنگهای ساختمانی نادری در آن به کاررفته است.از بقایای مسجد معلوم می شود که آجرها با گچ بند کشی شده است.صحن مربع شکل،حوضی برای وضو،شبستانهای اطراف برای درس و همچنین پناهگاه مستمندان،مسجد را تشکیل می دادند.در قسمت جلوی صحن و رو به قبله،بنای اصلی مسجد به پا شده که محوطه ای محصور،پوشیده ومربع شکل است.فاصله پایه های سقف ضربی آن ، 12 متر است که بر روی چهار پایه یک محوطه مربع شکل قرار دارد.بالای این بنا گنبدی قرار داشت که از آجر ساخته شده بود ، که ریخته است.تزیینات دل انگیز و زیبای متنوع به داخل مسجد اختصاص دارد.کف مسجد کاشیهای براق داشت .
شبستان بزرگ محاط به رواق های به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی به رواقهای اطراف خود ارتباط دارد .
این شبستان با سقفی ضربی پوشیده شده است که قطر دهانه آن 17 متر است .
تنها خصوصیت جالب این گنبد ساخت آن برروی چهارپایه مربعی است که این مربع خود به خود به تقارن و تجانس در درون مسجد می انجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را که طی قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است باید به لحاظ معماری خاص آن دانست .
اگرنمازگاه را که شامل محراب نیز است از بنای اصلی جدا کنیم، مربعی به طول 30 متر به وجود می آید.
آنچه در ابتدا به چشم ناظر می خورد، بزرگی و پهنای سردر است که با دیگر قسمتهای بنا هماهنگ نیست .
ارتفاع سردر دو برابر پهنای آن است اما خطای چشم در ارزیابی عمودی و افقی آن را مرتفع تر و بلندتر نشان می دهد .
سر در با ویژگیهای خاص خود به سه قسمت تقسیم شده است ؛ دو پایه بزرگ که طاق ضربی روی آنها زده شده و در وسط دو پایه محل استقرار درب ورودی است.حاشیه طاق سردر را ستون مارپیچی ممتد تشکیل می دهد.همه هنرها در کار تزیین این سردر به کار گرفته شده است.
این مسجد گلدسته ندارد.
احتمالا محل دو گلدسته مسجد در انتهای دو دیوار جلویی بود، زیرا گذشته از این که هیچ گونه محل ریزش ، پایه و پله ای برای صعود به گلدسته در محل نزدیک سردر مشاهده نمی شود، تمرکز سردر عظیم بادو گلدسته مرتفع ظرافت و عظمت خاصی به بنا می داد که با هنر سازندگانش مغایرت داشت و حتی کمترین اعتباری نمی توانست در معیارهای معماری داشته باشد .
در مورد بناهای تاریخی،همواره هدف اصلی و اساسی مرمت است.
روش کار در مرمت مسجد کبود به این صورت می باشد که قسمتهای تخریب شده بعد از اینکه زیر سازی و سفید کاری گردید طرحها و کتیبه ها و امثال اینها بازیابی شده و سپس بر روی دیوار منتقل می شود و بعد از شیارزنی،دور خطوط رنگ آمیزی شده و در انتها با لایه پارالویید تثبیت می شود.
از سال ۱۳۷۶ مرمت نقش و نگار و از آبان ماه ۱۳۷۷ مرمت کتیبه ها آغاز و تا به حال نیز ادامه داشته است.در شبستان اصلی چهار پایه کتیبه های هفت پایه تکمیل و دوباره نویسی شده است.
طرحهای گره بندی اضلاع هر پایه تقریبا ۶۰%مرمت شده است.طرحهای لچک و ترنج چهار گوشه شبستان اصلی ۹۰%مرمت شده است.کتیبه های فوقانی لچک و ترنج نیز ۷۰%مرمت شده است.بقیه کار به صورت کادر بندی پیشرفته است.کاشیهای شش گوشه لانه زنبوری به کار رفته در شبستان کوچک تقریبا ۲۰%به صورت نقاشی مرمت شده است.
منابع 1.
آثار ملی اصفهان ، تألیف رافعی مهرآبادی 2.
www.gtalk.ir لحظهای که با تمام وجود قدم به درون مسجد کبود نهادیم، با آنکه از آن همه زیبایی چیز زیادی به جای نمانده، باز هم این فضای ایرانی – اسلامی است که روحمان را با دنیایی از عرفان و ملکوت گره میزند.
در مرکز استان آذربایجان شرقی هستیم، استانی که در طول تاریخ مردمان غیورش مرزهای آن را از تجاوز قبائل مختلف در امان نگه داشته و هنرمندان ایرانی نیز با ساخت بنایی چنین آسمانی مرهمی بر دردهای مردم این خطه کهن بودند.
هنگامی که در این شهر تاریخی به گشت و گذار پرداختیم در خیابان امام خمینی بعد از چهارراه منصور، در پارکی حقیر، بنایی اصیل نظرمان را به خود جلب کرد.
مسجد کبود که عمارت مظفریه نیز خوانده میشود به دستور جهانشاه بن شاه یوسف از فرمانروایان قره قویونلو ساخته شده است.
ولی ادامه کار بنا به خواست خاتون جان بیگم زوجه جهانشاه و در سال 870 ه.
ق به پایان رسید.
این بنای تاریخی به دلیل اهمیت زیادی که دارد، بار دیگر مورد توجه قرار گرفته و به دست جوانان هنرمند ایرانی در حال بازسازی است.
در محوطه بیرونی مسجد این غازهای سفید و کودکان در حال بازی هستند که به استقبال بازدید کنندگان میآیند.
پس چه شد آن همه عظمت که این بنا در طول تاریخ شاهد آن بوده؟!...
همانطور که از نامش پیداست، این عمارت تماما با کاشیهای لاجوردی و فیروزه فام پوشیده شده است؛کاشیهایی از جنس دریا و آسمان.
در لابلای این فیروزهها، کاشیهایی به رنگ سیاه و سفید نیز خود نمایی میکنند که به سبک و سیاق معرق در کنار هم با نظمیچشمنواز چیده شدهاند.
سر در اصلی مسجد با کاشیکاری معرق و کتیبههای به خط ثلث و تابلوهایی با خط کوفی شامل سورههای قرآن از کاملترین نمونههای معرق دوران اسلامیبه شمار میروند.
در آرامگاه بنا، هنرمند، از کاشیهای شش ضلعی لاجوردی برای تزئین استفاده کرده است.
ازارهها با تخته سنگهایی از جنس مرمر و با کتیبههایی حجاری شده به نقوش اسلیمیظریف تزیین شدهاند.
با آنکه هنرمند کاشیکار تمام ظرافت خود را در ساخت آن بکار گرفته است ولی نبود نور کافی درون مسجد، دیده شدن این ظرافتها را با مشکل مواجه کرده است.
کاش میشد این همه ذوق سلیم را با جلوه بیشتری در انظار بازدید کنند گان نمایان ساخت تا از قدرت نقوش اسلیمی آن کاسته نشود.
گنبد عظیم مسجد یکی از بزرگترین ساختههای آجری معماران دوره ایلخانی به شمار میآید.
تقسیم وزن گنبد بر روی پایههای متعدد آن که از داخل به خوبی دیده میشود بزرگترین دست آورد هنرمندان ایرانی در طول تاریخ معماری ایران است که ریشه در دوران ساسانی دارد.
به گفته کارشناسان در هیچ نقطهای از دنیای اسلام این همه ظرافت و عظمت یک جا و در کنار هم پدید نیامده است.
ذهن با دیدن این همه زیبایی به آرامشی بدیع دست می یابد ولی چه کوتاه زمانی ست که این احساس ناب با روح آدمی درگیر است زیرا وجود قهوه خانهای با میزو صندلیهای پلاستیکی رنگارنگ در پارک اطراف مسجد انسان را دوباره به زندگی دنیوی باز می گرداند.
سقف آرامگاه و گنبد خانه اصلی مسجد در زلزلهای که در سال هزاروصد و نودوسه (هجری قمری ) تبریز را لرزاند تخریب گردید، بخشهای تخریبشده به همت مرحوم استاد رضا معماران در سال 1352 با نظارت سازمان ملی حفاظت آثار باستانی بازسازی گردید.
کاشیکاری محراب مسجد، جلوهای بدیع از این هنر را در مسجد به نمایش گذارده است که مقرنسهایی با پوشش معرق و طرحهای اسلیمیو کاشیکاریهایی به رنگهای فیروزهای، لاجوردی، سفید و طلایی را در برابر دیدگان قرار میدهد.
هنگامی که قدم به بیرون نهادیم، با وجود آنکه مسجد کبود تبریز به همت گوهر شناسان در حال بازسازی است، اما کاملا نبود فضایی مناسب در اطراف چنین بنای کم نظیری را حس کردیم.
انتظار میرود مسئولینی که با نگاهی متفاوت به خود بنا مینگرند به نمای بیرونی این اثر ارزشمند و چشمانداز خارجی آن نیز توجه کنند.
بیگمان، فراهم آوردن محیطی آرام و شایسته معماری اصیلِ مسجد کبود، کمترین کاری است که میتوان برای این بنای کهن انجام داد.