این مسجد در سال 1943 میلادی از مقابل توسعه یافت و طرح تکامل آن اجرا شد. هنگامی که مقادسه از قبیله بنی جماعی از فلسطین به دمشق آمدند و در مسجد ابو صالح اقامت کردند که در منطقه باب شرقی قرار داشت مرض طاعون در میانشان گسترش یافت و اماماشان ابو صالح به آنان دستور داد که به سوی کوه ها بروند و در آنجا منتشر شوند .آنها کوه عاصیون را انتخاب کردند و در آنجا اقامت گزیدند که نهریزید از آنجا عبور می کند.
صالحیه دو قسمت دارد قسمت جنوبی که ثروت مندان دمشق در آنجا زندگی می کنند و نارنج و لیمو در آن کشت می شود و قسمت شمالی در بالای نهر یزید که حبوبات در آن کشت می شود و مقادسه در آنجا ساکن شدند وآنجا را آباد کردند .
دیر عمریه از اولین آثار باستانی صالحیه است این بنا پس از مدتی گسترش یافت و مسجد جامع حنالبه را در بر گرفت و پس از آن مسجد جامع جبل است و علت نام گذاری آن این است که آخرین بنای است که در مسیر کوه قاصیون قرار گرفت.
پس از احد زنقی به احد ایوبی می رسیم که در خلال 83 سال برخی مساجد و مقابر در این منطقه به پا داشته شده است و سپس عهد مملوکی است که نزدیک به 500 سال طول کشید و در این زمان نیز برخی مساجد تاسیسی شد و در نهایت عهد عثمانی است که در مدت 400 سال حکومت آنها مساجد فراوانی در صالحیه احیا شد و یکی از انها مسجد خانقیر است که به نام مسجد سلطان سلیم اول در سال 1517 میلادی تاسیس شد.
این بنا تاریخی صحن بزرگی دارد 16 متر عرض و 12 متر طول و عرض آن بیشتر از طول آن است. در وسط چشمه ای است که از نهر یزید سرچشمه می گیرد. در قسمت جنوبی مسجد، آب ریزگاه هائی هستند که آب به این قسمتها می آید و درو می زند وبه سوی منبع های بزرگی که در سمت شمال مسجد سلطان سلیم قرار داشت حرکت می کند این مسجد نصف بنا های فعلی مساحت داشت ودر سال 1943 میلادی توسعه یافت. در صحن جامع مقبره هائی وجود دارد که متعلق به شیح محی الدین عربی و دو پسرش عماد الدین و سعد الدین است و همچنسن عبدالقادر جزائری و شیخ امین الدین خربطی که نزدیک به 50 سال امام جماعت مسجد بود و همچنین تعداد زیادی از زوار و امیر حجاج شام و تعداد از شخصیت های بزرگ وزرا فرمانروایان سوریه و راشد پاشا در این مکان دفن شده اند.
بناء این مسجد به شیوه عثمانی است.
محی الدین عربی ابتدا در بلاد آندولس ساکن بودو پس از رحلت ابو عبدالله طاعی از آلندولس به قاهر و از آنجا به سوره و بلاد شام رفت و در آنجا باقی ماند. 622 جلد کتاب نوشت که بسیاری از آنها از زندگی خودش فراتر رفت و مهمترین آن کتاب فتوحات است که سیره این مرد بزرگ را حکایت می کند در سال 1943 میلادی و در زمان حاکمیت فرانسه اهالی خیر منطقه برای توسعه مسجد دست به کار شدند و در جنوب مسجد کبیر مسجد دیگری ساختند.
این مسجد جز در روزهای جمعه و ماه رمضان باز نمی شودودر مسجد کوچک نماز بر پا می شود. که امام مسجد استاد رضوان آن را به مدت حدود یک ساعت بر پا می دارد . در مسجد کبیر نماز طراویج کامل خوانده می شود که آنرا استاد معروف محمد نظر که هر روز یک جز قرآن رامی خواند برپا می کند نماز حدود 2 ساعت و نیم طول می کشد.
کردند واونها باعث شدند که اون تفکرات و تجربیات بزرگترها در واقع فراگیر بشوددر سطح جامعه و هم منتشر بشوددر کل عالم، اگر مراجعه کنیم به همین مبحث می بینیم که پیامبر ما هم نزدیک به جوانان مبعوث به رسالت شد ویعنی در سن 40 سالگی خوب می شود فرد 70 ساله را هم می شود که مملو از تجربه است اما نقطه نقطه ای است که هم جوانان با اون تلاقی دارند و هم پیرمردان یعنی سن 40 سال به بالا.
می خواهم بگویم که بدون این موتور، موتورمحرکه در واقع حرکتی در سطح جوامع دیده نشده در انقلاب ما هم دقیقا همین جور است تو جنگ ما هم اینجور است درست است که فرماندهان عالی رتبه که اون موقع هم بخش اعظمشان جوان بودند و حتی رهبران مسن جامعه فکر میکردند و بر اساس اطلاعاتشان و نظریات دینی و تفکرات ایدئولوژیهای موجود تصمیم می گرفتندو ابلاغ می کردند اما جنگ را در واقع جوانان اداره می کردند.
لذا وقتی ما دیدم که بسیج وارد در واقع عرصه جنگ شد وقتی می گوئیم بسیج یعنی جوانان گرچه پیران هم در اون بودند ولی اساس جوانان بودند نسبتش اصلاً قابل مقایسه نیست بسیار حضور جوانان به لحاظ کمیت و تعداد بیشتر از مسنها بوده بیشتر بوده و این خودش نشان دهنده این است که اینها بودندکه جنگ را جالب این است که در جنگ ما با آن ویژگی که داشت یک اتفاق دیگر هم افتاد یعنی این شد که انقلابیون که همانا قسمت اعظماششان جوانان بودندآنها هم وارد عرصه شدند .
در جنگ فرمانده لشگرها را به عهده گرفتند جالب این است که اونها از نیروهای سنتی رزمنده مثل ارتش بسیار عزیزمان از اونها جلو زدند وتو عملیاتها ما دیدیم که این نیروها هستند که حتی پر انرژی تر از نیروهای سنتی جنگ جو و خوب ما جبهه ها را اداره میکنندو با اون 35 کشور حمایت کننده و با خود عراق مبارزه می کنند.
با درایتی که امام راحل به خرج دادند که این داریت ایشان در واقع قبل از شروع جنگ تحمیلی بود و اون هم فرمان تشکیل ارتش 20 میلیونی در آذر ماه سال 1358 بود شاید در اون زمان خیلی از نظریه پردازان و مسئولین کشور ما به خوبی و به طور عمیق این فرمان حضرت امام را مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی کمتر متوجه شدند. ولی همه مردم ما شاهد بودندکه بعد از جنگ و آغاز جنگ تحمیلی و شروع دفاع مقدس نیروهای مردمی به صورت خود جوش و در غالب مردمی و سازماندهی مردمی به سمت جبهه ها هجوم بردند و کم کم ارتش 20 میلیونی شکل خودش را پیدا کرد.
دانش آموزان عزیز در تشکیل این ارتش 20 میلیونی نقش بسیار بسیار اساسی و بنیانی را بازی کردند به طوری که ما شاهد هستیم که از همان دوران اوایل دبیرستان دانش آموزان ما هجوم آوردند به سمت جبهه ها و نقش خودشان را ایفا کردند در طول دوران دفاع مقدس نکته ای که جالب است این است که دانش آموزان عزیز حتی در آستانه پیروزی انقلاب و دوران یک سال و نیمه آغاز حرکت مردم همه مردم شاهدبودند که این قشر از عزیزان ما چگونه در صحنه های مختلف انقلاب حاضر می شدند و با انسجام خودشان اهداف انقلاب را پیش می بردند.
نقطه اوج این حضور 13 ابان57 بود که شاهد بودیم آن هجمه ای را که رژیم به دانش اموزان کرد و انها را به خاک وخون کشید و13 ابان به عنوان روز دانش اموز در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شدالان هم این قشرعزیزما درقالب جنبش دانش اموزی در صحنه های مختلف آماده هستند که همچنان از کیان انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی دفاع بکنند در قالب سازمان بسیج دانش آموزی که الحمدالله به لطف خداوند ما به عنوان سازمان بسیج دانش اموزی تهران بزرگ توانسته ایم در قالب این سازمان غریب 550 هزار نفر از دانش اموزان بسیج تهران بزرگ سازماندهی بکنیم و در خدمت این عزیزان اعم از نیروهای عادی و نیروهای فعال بسیج دانش آموزی در عرصه های مختلف حضور پیدا بکنیم هم در ابعاد فرهنگی هم در ابعاد اعتقادی وهم در ابعاد اجتماعی و سیاسی که امیدوارم خداونده به ما این توفیق را بیدهد که بیتوانیم همچنان در خدمت این قشر سرنوشت ساز یعنی دانش اموزانمان باشیم انشاءالله.
حالا ما می گوئیم بسیج،بسیجیان حتی بسیج دانش اموزی ،بسیج فرهنکیان ،اساساً بسیج قسمت اعظمش جوانان هست ووقتی ما می گویم بسیجی ها ودر ذهن عوام هم همین طور واقعا بیشتر روی کرد واون نگاهی که در واقع به بسیج دارند تصوری که همه از بسیج دارند اساساً از یک جوان پرنشاط مومن شجاع این را میگویند در واقع بسیج اگر توی کوچه بازار هم امروز سوال کنید بسیجی کیه هیج وقت یک پیر مرد که یک شکل عمومی دارد را مثال نمیزنند.
می گویند که توی محله اونی که از همه مومن تر است اونی که توی محله حاضره با بدیها بجنگد این که تو محله مادفاع میکند از غیرت ومثل اون از انقلاب از ارزشها وانسانیت این را ما اسمش را می گذاریم بسیجی.
اون اشکالاتی را که می گیرند درست همین را گویاست یعنی می خواهد بگوید بسیجی یعنی جوان پر نشاط – شجاع – پرغیرت – مومن چرا این کار بد را انجام داد منظورشان این است که نباید ان طوری باشد تصورشان از بسیج همچنین شخصیتی است ودر بسیج دانش آموزی ما باز هم این چنین یعنی باز توقع این که جوانانی که در سطح مدارس هستند که در واقع توی مدرسه شاخص باشند به عنوان عناصر مومن شجاع وکسانی که حرکتشان بر اساس دین و تفکرا ت دینی است درهر صو رت نقش جوا نان و بسیجیان و این سی وشش هزا ر شهید ی که ما فقط تو بخش دانش آموزان بسیجی داریم این عددی است که خود ش مفا هیم بزر گی را داره وحرفهای خوبی رامیتواند به ما القا کند.
موضوع: خانم شیمل
از یک خانواده ارفول شما به دنیا آمد ودرسال 2002میلا دی هم ما راترک گفت یعنی 81سالگی 80سالگی من در مرز 82 سالگی شخصیت بزرگی بود که بیش از 104 اثر منتشر کرد اولین کتابی که این زن بزرگوار منتشر کرد ،گذشته از اشعاری راکه گفته بود در استامبول بود اون این است که سیره عبدا له قیف را منتشر کرد عبداله در اون دانشگاه استمبلر هلمو در یتره بنیانگذر یک نوع انتشاراتی بود ازجامعه د سامبر و بگذریم از دریاییجان که این کتاب بسیار بسیار زیباست .
خاطره ها واندیشه های عطار رامورد برسی قرار داده بود. خانم ریچ میل در این سفر معنوی خودش به استانبول که بیش از 4 سال و 8 ماه طول کشید تحت تاثیر اندیشه های هلمو در نیره قرار گرفت و 3 معلم دیگر هم داشت قبلا اولین کسی بود شدر بود که خانم ریچ میل را به ایران پیش از اسلام آشنا کرد وهم بویژه به اندیشه های زرتشتی واز اون هم مهمتر به یک جها نهای زروا نه گری ، ما نی گر ی و نیترا ئسم بعد هم ولی هلمون گیریتر او را به دنیای شعر وعرفان ایران آشنا کرد و از اون جمله بودند .
سو مین شخص آقای پرفسور فرد ریچ فیلر بود که پدیدارشناسی اسلام را در مار بو رگ که ایشان پیش تر در خدمت ایشان بود و رساله پر فسوری اش را شیمن در اون پیش مرد گرامی نوشت در دانشگاه ما ربورگ ولی استاد رساله دکتراش رو از روی شدر نوشته بود، و رساله تحقیقیاش را همون سیره عبدالهابن حنیف را در استانبول نوشت ،وبعداز اون گرایشها ی شدیدی بود که ایشان به به ویژه مولانا جلال الدین مولوی ونحوهای که مولانا از عشق تلقی می کرد داشت .
الان هم پیش پیش به عرض شما برسانیم لیاقت نیست اصطلاحی است اسلام شناسی ویا مثلا ایران شناسی ویا ایران پژو ویا ایران شناسی بین پژوهش و شنا ختن درست است که افرادی که می خواهند بشناسند بایستی این زحمت زیاد را تحمل بکنند و کاوشهای فراوانی را انجام بدهند ولی هر پژوهنده ای نمی تواند شناسا باشد و شناسندهباشد وبا این معنی اول خواستم این ایراد را توضیح بدهم که بسیاری اصطلا حاتی هست که چندان معنی اصلی خودش را نمی رساند واز این جهت بهتر بود بگوییم خانم پرسوشیند اسلام شناس وایران پژو است زیرا با ترجمه های متعددی که ایشان از زبانهای متعدد وعلی الخصوص وبویژه از زبان اردو ویا همجنین از انگلیسی وزبانهای عربی به فارسی برگرداندند.
این نشان دهنده این است که ایشان شخصیت بزرگی برای اسلام شناسی دارند. خانم شیمل به فارسی چیزی را ترجمه نکردند ولی همین که مثلا پیام مشرقی استاد مرحوم اقبال رابه آلمانی برگردانده اند تا جوابی دربرابر ادمیوان شرقی و غربی دکرت داده باشد ان هم از دیدگاه شرق بسیار عظیم و از ان که زبان فارسی را انتخاب کرده اند هرچند ایشان به زبان اردو هم آشنایی کافی و وافی داشته اند بزرگترین شادی و احترامی است که به زبان فارسی و برای ما هم شادی انگیز و سرافراز کننده است.