دانلود مقاله توپوگرافی شهر خوسف

Word 76 KB 9062 16
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شهر خوسف در ارتفاع 1305 متری سطح آزاد دریا قرار دارد.

    این شهر در حاشیه شرقی رودخانه شاهرود و به موازات آن از شمال شرقی به سمت جنوب غربی کشیده شده است و دارای شیب عمومی به سمت رودخانه می باشد.

    در نقاط مختلف دارای شیب های متفاوتی است.

    از سمت شمال شرقی (قسمت نوساز در حاشیه) دارای شیب ملایم در حدود 5/1 درصد و از سمت جنوب غربی در مجاور باغات و مشرق به شاهرود شیب زیاد می شود.

    در داخل بافت قدیمی که بعنوان محور اصلی شهر شناخته می شود.

    به موازات شاهرود.

    خانه ها در دو قسمت محور با شیب تند و به سمت پایین گسترش یافته اند.

    (توپوگرافی شهر خوسف در شکل های 1 و 2 نمایش داده شده است.) وضعیت منابع آب زیر زمینی شهر خوسف شرکت سهامی آب منطقه ای از نظر مطالعات آبی شهرستان بیرجند را به سه دشت بیرجند، سربیشه و مختاران تقسیم کرده است و خوسف جزء دشت بیرجند و در خروجی آن قرار دارد.

    حوضچه دشت بیرجند در مختصات جغرافیایی بین طول های 58 درجه و 42 دقیقه تا 59 درجه و 45 دقیقه و عرض جغرافیایی33 درجه و 35 دقیقه تا 33 درجه و 7 دقیقه قرار دارد.

    دشت بیرجند در شمال حوضه آبریز کویر لوت واقع شده و منطقه نسبتاً مرتفعی است که توسط رودخانه شاهرود بطول 108 کیلومتر زهکشی می شود.

    دشت بیرجند در بخش مشرق توسط رخساره های نئوژن که بصورت تپه های باریکی به موازات ارتفاعات جنوبی را دشت متفاوت است، تقسیم گردیده است.

    قسمت جنوبی بیرجند و قسمت شمالی را دشت مرک گویند.

    دشت بیرجند از حوالی روستای مود تا خوسف بطول 80 کیلومتر و به عرض متوسط 7 کیلومتر به سمت غرب کشیده شده و توسط رسوبات آبرفتی که حاصل فرسایش کوههای باقران است پوشیده شده، در مجاورات روستاهای خراشاد، بیجار، نوفرست و سید آباد ضخامت آبرفت حدود 100 متر می باشد ولی به علت بالا بودن سنگ کف و شیب زیاد آن لایه آبدار تشکیل نشده است.

    مقاومت سنگ کف در این ناحیه زیاد بوده و از آمیزه های رنگین و سنگهای و لکانیکی و توفهای پالئوژن تشکیل گردیده که در اطراف خوسف رخنمون دارد.

    در حاشیه ارتفاعات به علت شیب زیاد سنگ کف لایه آبدار تشکیل نگردیده، بطوری که چاههای محصوره در جنوب غربی شمس آباد در عمق کمتر از 100 متر به سنگ کف ( توف و بارشهای سبز رنگ پالئوسن) برخورد نموده با ضخامت حدود 150 متر که توسط رودخانه شاهرود و سر شاخه های آن حمل شده پوشیده شده است.

    در این قسمت ضخامت لایه اشباع زیاد بوده و مناسب ترین آبخون دشت را تشکیل می دهد.

    کل حوضه آبریز دشت بیرجند حدود 3155 کیلومتر مربع می باشد که 1045 کیلومتر آنرا دشت و 2110 کیلومتر مربع را ارتفاعات تشکیل می دهند.

    حداکثر ارتفاع در کوه بندر واقع در شرق حوضه 2787 متر و حداقل آن 1370 متر در محل خروجی دشت قرار داشته و ارتفاع متوسط حوضه 1800 متر می باشد.

    این حوضه توسط رودخانه فصلی شاهرود زهکشی می شود.

    منابع آب آب های سطحی رودخانه اصلی دشت، رودخانه شاهرود است که به طول 108 کیلومتر از شرق به طرف غرب کشیده شده است، این رودخانه فصلی است در اغلب سال خشک می باشد و تنها در مواقع سیلابی که مازاد آب سر شاخه ها به آن می ریزد جریان دارد.

    سیلاب این رودخانه بعلت دانه درشت بودن رسوبات بستر رودخانه، نقش عمده ای در تغذیه سفره آب زیر زمینی دارد.

    (مقداری از ابتدای این رودخانه را رودخانه بیرجند می گویند.

    رودخانه شاهرود در خط حوضه آبریز دشت قرار دارد و ارتباط هیدرولیکی آن با سفره تحت الارضی بگونه ای است که سفره، رودخانه را تغذیه می کند, به این شکل که در جهت کاهش نسبت توپوگرافی از شرق به غرب ضخامت لایه اشباع کاهش می یابد و با بالا آمدن سنگ کف در محل این انهار مازاد آب زیر زمینی دشت را تخلیه و در منطقه به مصارف کشاورزی برسد.

    مهمترین سر شاخه ها ئیکه از دامنه شمالی سر چشمه می گیرد رودخانه های بشگز، اسفزار، رق، مرک، رود شور ، سربند و رکات می باشد.

    انهار پنج گانه انهار پنج گانه خوسف بنامهای جومیان، موسیان، نزشت، کلقند و فدشک در قسمت غربی حوضه آبریز بیرجند در ناحیه خوسف و بستر طبیعی رودخانه شاهرود قرار دارد.

    از نهر موسیان با حفر چاه و بوسیله موتور پمپ و خط انتقال, معادل 13 لیتر در ثانیه آب استحصال می گردد.

    میانگین آبدهی 5 ساله نهر جومیان 22 لیتر و نزشت 19 لیتر و فدشک 18 لیتر در ثانیه منتهی به سال 76 بوده است.

    در حال حاضر انهار پنجگانه بصورت دو نهر جومیان و فدشک اختصاص به روستاهای جومیان و فدشک دارد و سه نهر موسیان، نزشت، کلقند مربوط به خوسف است که کشاورزی بسیار محدودی با استفاده از آنها صورت می گیرد.

    قابل به ذکر است سفره آب زیر زمینی در محل خروجی دشت، حوالی خوسف از ضخامت کم و لایه نازک اشباع برخوردار می باشد.

    بیرون زدگی کف در محل مقبره ابن حسام خوسفی بیانگر مطلب فوق بوده است و بطور طبیعی به شکل سد زیر زمینی عمل می نماید که به همین علت آبدهی انهار فدشک و کلقند تغییرات و کاهش زیادی نداشته و تقریباً طی چند سال گذشته آبدهی ثابتی داشته است.

    بهره برداری از آب های زیر زمینی در حوضه آبریز دشت بیرجند حدود 90% آب مورد نیاز منطقه توسط چاه, چشمه، قنات، و زهکش و از ذخایر آب زیر زمینی تامین می شود.

    تا قبل از سال 1335 چاه نقشی در تامین آب منطقه نداشت.

    بر پایه آمار برداری از منابع آب زیر زمینی دشت بیرجند در سال 1376 تعداد منابع آب زیر زمینی آن دشت 1005 عدد بوده که توسط آنها معادل 8/128 میلیون متر مکعب در سال از سفره آب زیر زمینی برداشت می گردد..

    با توجه به گزارش مطالعات منابع آب زیر زمینی دشت های بیرجند، سر بیشه، مختاران، که در تیر ماه 1380 منتشر شده و توسط شرکت مهندسی مشاور طوس آب انجام گردیده نسبت به بررسی منابع آب زیر زمینی دشت بیرجند که خوسف در خروجی آن قرار دارد، می پردازیم.

    بهره برداری توسط چاه در دشت بیرجند غالب بهره برداری را چاهها تشکیل می دهند.

    از سفره آب زیر زمینی سالانه 1/69 میلیون متر مکعب توسط 278 حلقه چاه بهره برداری می شود که 53 درصد آب قابل استحصال از سفره می باشد.

    حفر چاههای عمیق در این دشت از سال 1378 به بعد شروع گردیده است.

    عمق برخورد به آب زیر زمینی در سال 1378 در دشت بیرجند, عمق سطح آب زیر زمینی در دامنه شمال ارتفاعات کوه باقران و دشت مرک زیاد بوده و در جهت شمال و غرب دشت از عمق سطح آب کاسته می شود.

    حداکثر عمق آب در دشت (جنوب علی آباد – مهدی آباد) مرک حدود 185 متر و همچنین در جنوب شهر بیرجند در دامنه ارتفاعات بیشتر از 120 متر می باشد و حداقل سطح آب کمتر از 20 متر در نواحی شمالی روستاهای سیوجان مهدیه و همچنین در خروجی دشت (حوالی خوسف) مشاهده می گردد که به طوز کلی شاهد روند کاهش در امتداد شاهرود به طرف خوسف هستیم.بطور کلی سطح آب زیر زمینی در دشت بیرجند ار حداکثر 1620 تا حداقل 1260 متر متغیر است که ازشزق (حوالی نوفرست و ...) به سمت غرب _(بیرجند) سیوجان و در نهایت بطرف جنوب غربی (خوسف) یک روند کاهشی را نشان می دهد.

    محل تامین آب شرب شهر خوسف در حال حاضر آب آشامیدنی شهر خوسف از دو حلقه چاه که در فاصله 17 کیلومتری خوسف قرار دارد، تامین می شود.

    چاه شماره یک به شماره پروانه بهره بر داری 78/1779 با عمق 92 متر و سطح ایستایی 55 و سطح دینامیکی 68 متر با دبی بالفعل 2/6 لیتر در ثانیه و چاه شماره 2 با عمق 87 متر و سطح ایستایی 5/67 متر و سطح دینامیکی 80 متر با دبی 5 لیتر هم اکنون بصورت شبانه روزی آب شرب شهر خوسف را تامین می کند.

    کیفیت آب شرب این دو حلقه چاه بر اساس مطالعاتی که شرکت مهندسی مشاور طوس آب در گزارشات مطالعات منابع آب بیرجند ( در تاریخ آذرماه 1380)انجام داده آن منطقه را به لحاظ کیفیت مناسب جهت آب شرب بیرجند اعلام نمود که این مطلب پس راه اندازی و تحویل گیری شبکه خوسف توسط آب و فاضلاب شهری توسط مردم منطقه کیفیت آب بدلیل شوری مورد اعتراض قرار گرفت.

    با توجه به نتایج حاصله از آزمایشات شیمیایی نمونه های آب شرب در منابع آب شاخص های سولفات کلرور و سختی کل از حد بالایی نسبت به حداکثر مجاز برخوردار می باشد که عمده دلیل طمم نامطلوب آب (بنا به اظهارات مردمی) می باشد.

    با توجه به افت آب در سفره زیر زمینی منطقه و نتایج تحلیلی آزمایشات حاکی از روند افزایش شاخص های مذکور می باشد که در آینده نیز با کاهش کیفیت آب روبرو خواهیم بود و همچنین کمیت آب با کاهش قابل ملاحظه ای از بدو تأسیس کنترل داشته و مرتباً در حال کاهش می باشد.

    اگر از نوسانات سطح آب زیر زمینی نموداری داشته باشیم تا حدودی حالت سینوسی دارد و برای هر سال آبی ماکزیمم و مینیمم سطح آب زیر زمینی کاملاً مشخص است.

    ماکزیمم سطح آب در اکثر سالها در اسفند ماه و بعضاً فروردین و مینیمم سطح آب در شهریور ماه اتفاق افتاده است.

    این وضعیت تابعی از بارندگی منطقه ای و بهره برداری از آب زیر زمینی می باشد و بر اساس جداول اعداد هیدروگراف دشت بیرجند متوسط افت 14 ساله برابر با 22 سانتیمتر در سال می باشد.

    کیفیت آب شرب در دشت بیرجند در دامنه ارتفاعات شمالی بدلایل زمین شناسی و گسترش رسوبات تبخیری نئوژن آب زیر زمینی از کیفیت خوبی برخوردار نبوده و میزان شوری و املاح موجود در آن بیشتر از حد مجاز است.

    در دشت مراک محدوده شمال شرق و شرقی نیز به دلیل گسترش رطوبات تبخیری نئوژن میزان شوری نسبتاً بالاست و آب زیر زمینی از با کیفیت مطلوبی به لحاظ شرب برخوردار نیست.

    در غرب دشت (محدوده تقاب و خوسف) نیز بدلیل نزدیکی به خروجی دشت و همچنین دانه ریز بودن در غرب رسوبات و طی مسافت زیاد آب زیر زمینی، بهره برداری زیاد به ویژه در محدوده تقاب، میزان املاح موجود در آب زیر زمینی بالا بوده در این نواحی نیز آب زیر زمینی از کیفیت خوب به لحاظ شرب برخوردار نیست در نواحی جنوب دشت دار دامنه کوه باقران بعلت تغذیه ارتفاعات به وجود مخروط افکنه های مناسب دارای آب زیر زمینی مطلوب به لحاظ مصارف شرب می باشد.

    ناحیه مطالعه شده در این نقشه در شرق ایران، استان خراسان و غرب شهرستان بیرجند واقع شده است و نقشه های مجاور آن عبارتند از قائن، بیرجند، سرچاه شور و سه چنگی به ترتیب در شمال، شرق، جنوب و غرب.

    این منطقه بلحاظ قرارگیری در بخش شمالی لوت مرکزی شرائط خاص آب و هوایی خشک و کویری آن ناحیه را به ارث برده است.

    در این منطقه رخنمونهای گسترده سنگهای رسوبی از کرتاسه پسین تا اوائل ترشیری و نیز سنگهای آتشفشانی سئوزوئیک وجود دارد.

    شهر خوسف (مرکز بخش و دارای بیشترین جمعیت) در حدود 35 کیلومتری غرب شهرستان بیرجند واقع شده و راه وصول به آن از طریق بزرگراه های تهران- مشهد و مشهد- بیرجند است.

    بقیه نقاط منطقه دارای جمعیتی پراکنده در معدودی روستا و دهکده کوچک است.

    پرورش شتر، بز و کشاورزی کوچک مقیاس، عمده اشتغال منطقه به شمار می آیند.

    خشکی زیاد و تغییرات شدید درجه حرارت در شبانه روز و فصول مختلف سال از مشخصات آب و هوایی منطقه است.

    نواحی مرتفع و رشته کوهها در بخش شمالی و شمال شرقی قرار گرفته است و دیگر نقاط، تپه و ماهورهای نامنظم و دشت های آبرفتی محصور شده بین آنها، پستی و بلندیهای منطقه را تشکیل داده اند که در میان آنها مقادیری سنگهای آتشفشانی منفرد، پراکنده و مرتفع تر ممک است دیده شوند.

    ارتفاع منطقه مابین 2235 متر در بلندترین قله کوه کرونک تا 1042 متر در دشتهای جنوب غربی متغیر است.

    رودهایی نظیر رودخانه بیرجند، شاهرود، رود شور و رودخانه گاریجگان که غالبا شور هستند تنها در مسافات کوتاهی از طول مسیرشان دارای مختصری آب دائمی در سرتاسر سال هستند.

    خلاصه واحد های سنگی قدیمی ترین سنگهای رخنموده در این منطقه به سن پالئوزوئیک بالایی می باشد و منحصر به تکه های خرد شده و گسله ای از پلاتفرم موجود در نواحی مرکزی ایران است که به شکل یک تاقدیس در مرز شمال غربی نقشه به شرح ذیل ظاهر شده است.

    قدیمی ترین سنگهای رخنموده در این منطقه به سن پالئوزوئیک بالایی می باشد و منحصر به تکه های خرد شده و گسله ای از پلاتفرم موجود در نواحی مرکزی ایران است که به شکل یک تاقدیس در مرز شمال غربی نقشه به شرح ذیل ظاهر شده است.

    Cs: سازند سر در (کربونیفر) ضخامتی در حدود 30 تا40 متر از شیلهای آهکی قرمز- خاکستری با درون لایه های نازک سنگ آهک ماسه ای در شمال غرب ناحیه شناخته شده است که با سازند سر در (کربونیفر) در رشته کوههای شتری مطابقت داده شده اند.

    این واحد با دگرشیبی فرسایشی و توسط سازند جمال (پرمین) پوشیده است.

    همچنین معدودی بازپای (براکیوپود) تغییر شکل یافته غیرقابل تشخیص در طبقات آهکی مربوطه دیده شده اند.

    Pj: سازند جمال (پرمین) در شمال غرب نقشه رخنمونی از سنگهای شبیه به این سازند وجود دارد که به سازند جمال نسبت داده شده اند.

    ضخامت این واحد 150 تا 200 متر بوده و مشتمل بر سنگ آهکهای به رنگ خاکستری تیره، سنگ آهکهای رسی و مختصری درون لایه های آهکی شیلی می باشد و 60 تا 70 متر فوقانی روشن تر و دولومیتی هستند.

    بعضی افقها حاوی فوزولینید، مرجان و محدودی تکه های صدف بازوپا هستند.

    گرچه بر حسب نمونه های مربوطه و بر اساس جنسهای فراوان موجود در آنها سن مسکوین (منتسب به بخش بالایی سازند سر در) توسط پرتوآذر تشخیص داده شده است و لیکن رخساره سنگ شناسی آنها هیچ گونه شباهتی با سازند سردر، موجود در دیگر نقاط ایران نشان نمی دهد.

    TRs: سازند سرخ شیل (تریاس پیشین) در شرق توالی سنگهای پالئوزوئیک، شیلهای خیلی نازک آهکی و مختصری سنگ آهک رسی نازک لایه بضخامت 100 تا 120 متر یافت شده است که شبیه به سازند سرخ شیل در رشته کوههای شتری بوده و در اینجا نیز به طور هم شیب توسط دولومیت شتری پوشیده شده اند.

    TRsh: سازند شتری (تریاس میانی) در شمال غرب ناحیه ضخامتی در حدود 150 تا 200 متر از دولومیتهای قهوه ای- قرمز ضخیم لایه تا توده ای منتسب به این سازند به شکل یک ساختمان مرتفع و مشخص ظاهر شده است که بر روی سازند سرخ شیل قرار گرفته و به سمت شمال تا نواحی جنوبی نقشه قائن گسترش دارند.

    تاکنون در سرتاسر منطقه رسوبات جوانتر از تریاس میانی تا کرتاسه پسین و نهشته های شبیه فلیش آن که در ذیل شرح داده می شوند، مشاهده نشده است.

    K2fl: رسوبات شبیه فلیش: توالیهایی از رخساره شبیه فلیش مشتمل بر تناوب مارنهای سفید و سبز- خاکستری با ماسه سنگهای آهکی دارای ساختهای رسوبی اولیه ناشی از جریان آب (سوله مارک) و شیلها و ماسه سنگهای ورقه ای مربوطه در بخش شمال غربی نقشه ظاهر می گردد و گرچه کمربند باریکی از آنها در شمال شرق نقشه نیز برخورد شده است و لیکن رخنمودهای گسترده این سنگها به سمت شمال و در قسمتهای جنوبی نقشه قائن واقع شده است.

    نمونه های جمع آوری شده از نقاطی چند، دارای گونه هایی از گلوبوترونکانا و اربیتوئیدس و سیدرولایتس و غیره بوده اند که دلالت بر سن کامپانین- ماستریشتین دارند.

    K2Ps: ماسه سنگ ضخامتی در حدود چند ده متر تا حداکثر 100-80 متر از طبقات ماسه سنگهای آهکی غالباً قرمز و گاهی مواقع سبز- خاکستری ممکن است در نقاط متعددی در قسمت بالایی واحد K2fl دیده شود.

    این طبقات در بعضی افقها گراوال دار و یا میکروکنگلومرائی هستند.

    ضخامت این واحد متغیر بوده و بطور جانبی ممکن است تبدیل به واحد K2Pl گردد.

    ظاهراً سنی جوانتر از کرتاسه برای قسمتهای بالایی این واحد محتمل است.

    K2Pl: سنگ آهک این واحد ممکن است نتیجه تغییرات جانبی قسمتهای بالایی K2fl بوده و از سنگ آهک نازک لایه تشکیل شده است.

    به لحاظ وجود تکه هایی از آلگ در یک نمونه از آنها که از شش کیلومتر شمال غرب بوکی تهیه گردیده، حدس زده شده است که قسمتهای فوقانی این واحد سنگی به سن پالئوسن باشد.

    Pc: کنگلومرا در هسته تاقدیس کوه کمر چارچینگ در حدود 18 متر از این کنگلومرا دیده می شود که دارای عناصر آتشفشانی ناچیزی بوده و با دگر شیبی فرسایشی بر روی ماسه سنگهای واحد K2Ps قرار گرفته است.

    مارنها و سنگ آهک های به سن پالئوسن (P1m) این کنگلومرا را می پوشانند.

    P1m: مارن تحتانی استثنائا در هسته ناقدیس کوه کمر چارچینگ ضخامتی در حدود 120 متر از این مارنها، به ندرت همراه با درون لایه های آهکی، در زیر سنگ آهکهای پالئوسن (Pl) تشخیص داده شده است که به روش دیرینه شناسی تعیین سن گردیده اند.

    Pl: سنگ آهک ریفی سنگ آهکهای تا حدودی ریفی به رنگ روشن ضخیم لایه یا توده ای شکل به سن پالئوسن در نواحی شرقی دهکده های قیصار تا مرقوک مضاعف بر چند ساختمان گنبدی شکل ریفی مشخص، ظاهر گردیده اند.

    بعلاوه، رخنمونهای پراکنده و منفردی از سنگ آهکهای مزبور نیز در چند نقطه دیگر با ضخامتی در حدود 70 تا 90 متر قابل مشاهده است.

    P2m: مارن فوقانی ضخامتی در حدود 30 متر از مارنهای سبز بر روی سنگ آهکهای بسن پالئوسن (Pl) در دو کیلومتری شرق تا جنوب شرق دهکده کرونک مشاهده شده است.

    نمونه های فراوان جمع آوری شده در نقاط متعددی از رسوبات مربوط به واحدهای Pl , Pm1 دارای مجموعه های فسیلی خوب و گونه های شاخص به سن پالئوسن از قبیل دیستی کوپلاکسن، میکلانه آ، گلوبوروتالیا، داسی کلاداسه آ و غیره بوده است.

    E1c: کنگلومرا این واحد به ضخامت تا 30 متر دیده شده و مشتمل است بر کنگلومرای قرمز هتروژن و پلی ژن که استثنائا در چند صد متر غرب برایمان به ضخامت تا 150 متر نیز می رسد.

    این واحد با دگر شیبی فرسایشی، واحدهای سنگی گوناگونی از قبیل Es , PEfl , Pl , Pm2 را می پوشاند.

    Es: ماسه سنگ ضخامتی در حدود چند ده متر از طبقات ماسه سنگهای آهکی سبز- خاکستری مربوط به این واحد مشاهده شده است.

    این واحد در بعضی نقاط ممکن است با واحد حدوداً مشابه K2Ps اشتباه گردد.

    Em: مارن در یال شمالی تاقدیس کوه کمر چارچینگ رخنمونی از این مارنها ظاهر گردیده است.

    ضخامت آن در حدود 110 متر بوده و درون لایه های فرعی سنگ آهک آلوئولینا نومولیت دار در بخشهای میانی و بالایی آن وجود دارند.

    PEfl: رسوبات شبیه فلیش رخساره عمومی این رسوبات مشتمل بر تناوبی از مارنهای سیلتی سبز- خاکستری با لایه های ماسه سنگ آهکی قرمز است.

    در واقع در برخی نقاط تمایز و جداسازی آنها از سنگهای مشابه قدیمی تر (Kfl2) مشکل است.

    این واحد تغییرات جانبی افقی و عمودی زیادی در مقابل سنگ آهکهای آلوئولینا- نومولیت دار (El) و همچنین در مقابل واحدهای E1c , Es , Em نشان می دهد ضمن اینکه همگی این واحدها ممکنست جایگزین هم شده و یا به یکدیگر تبدیل گردند.

    ضخامتی در حدود 200 تا 300 متر برای آنها تخمین زده شده است که ممکنست بیشتر هم باشد.

    نمونه تهیه شده از یک طبقه سنگ آهک ماسه ای موجود در لابلای فلیشهای جنوب دهکده برایمان حاوی میکروفسیلهای فراوانی از قبیل گونه های مختلف نومولیت، آسیلینا، روتالید، دیسکوسیکلینا، اوپرکولینا و آلوئولینا بوده است که سن ائوسن پیشین را مشخص می سازند.

    El: سنگ آهک آلوئولینا- نومولیت دار این سنگ آهکها به صورت یک واحد پابرجا، گسترش وسیعی در میانه شمالی نقشه داشته و معمولا در آن نواحی کوهها و ارتفاعات را تشکیل می دهند و مضاعف بر آنها رخنمونهای کم اهمیت تری در شمال شرقی و نواحی مرکزی نقشه دیده می شوند.

    ارقامی مابین چند متر تا 160 متر از این سنگ آهک ها با تغییرات عمودی و افقی زیاد بر روی دیگر واحدهای سنگی گوناگون ته نشست گردیده است.

    نمونه های تهیه شده از بعضی طبقات این واحد حاوی تعداد قابل توجهی از گونه های شاخص از قبیل فابیانیا، آسیلینا، اوپرکولینا، آلوئولینا، دیستی کوپلاس، نومولیت، گلوبوروتالیا و غیره بوده است که دلالت بر سن ائوسن پیشین دارند.

    Em,l: مارن، سنگ آهک در معدودی نقاط، بعنوان مثال یک تا دو کیلومتر شمال دهکده کلات رود، در هسته یک ناودیس که از طبقات سنگ آهک نومولیت دار (El) ساخته شده است، ابتدا طبقات به سمت بالا ندولار شده و سپس چندین متر از مارنهای ندولار نومولیت دار قابل مشاهده است که به وسیله 40 تا 60 متر مارنهای نازک لایه الوان و قرمز و آبی پوشیده شده اند.

    احتملاً بخشهایی از این طبقات به لوتسین تعلق دارد.

    نهشته های غیر آتشفشانی ائوسن میانی (لوتسین) سنگهای با سن محرز لوتسین در شمال غرب و گوشه جنوب غربی نقشه شناخته شده اند.

    رخنمونهای شمال غربی که در حال حاضر شبیه ناودیسی با محور تقریبا شمالی – جنوبی هستند, در حدود یک کیلومتر غرب مرقوک ظاهر شده و به سمت شمال و ماورای مرز شمالی نقشه گسترش دارند.

    بر اساس مطالعه نقاطی که تطابقات چینه شناسی بهتری را نشان می دهند این طبقات به سه واحد زیر تقسیم شده اند: یک بخش کنگلومرائی در قاعده (E2c)، ماسه سنگهای قرمز در قسمت میانی (Ers) و مارن با درون لایه های آهکی در بالا (E2m,l) کنگلومرای زیرین اکثراً از قلوه های آتشفشانی در حد پبل و کوبل تشکیل شده و گاهگاهی معدودی قلوه سنگهای از آهکهای آلوئولنا- نومولیت دار قدیمی تر ممکنست در آنها دیده شود.

    بخش ماسه سنگی (Ers) مختصری آهکی بوده و حاوی تناوب هایی از درون لایه های سیلتی یا میکروکنگلومرایی می باشد.

    گاهی مواقع لایه های خیلی نازک سیلتی- شیلی، به خصوص در قسمتهای فوقانی و همچنین سوله مارک در سطح زیرین بعضی از لایه های ممکنست مشاهده گردند که تاکیدی بر شیب طبیعی توالی طبقات می باشد، بعکس یال شرقی ناودیس که در آنجا طبقات برگشته است.

    مطالعه برشهای عرضی نومولیتهای آزاد موجود در مارنهای فوقانی (E2m,l) توسط لسانی، سن لوستین بالایی را مشخص نموده است.

    رخساره رسوبی- آتشفشانی ائوسن هیچ رخنمونی از سنگهای آتشفشانی قدیمی تر از ائوسن میانی (به استثنای رخساره فلیش- ولکانیک یا fl.v) در ناحیه مورد مطالعه دیده نشده است؛.

    گرچه وجود قلوه های فراوان از سنگهای آتشفشانی در کنگلومراهای پالئوسن تحتانی و یا افقهای جوانتر از آن، شواهدی از فعالیتهای آتشفشانی قدیمی تر هستند که امروزه تظاهرهای سنگی مربوط به آنها در سطح منطقه قابل مشاهده نیستند.

    Em,t مارن، توف در ابتدای زمان لوتسین، اکثر حوضه های رسوبی ائوسن پیشین بسته شده و بالاتر از سطح دریا قرار گرفته اند در حالی که در حوضه های حاشیه ای و مجاور آنها نظیر شمال مرقوک، مارن و سنگ آهکهای نومولیت دار (ائوسن میانی) هنوز در حال ته نشست بوده اند ضمن آنکه در برخی حوضه ها و فرونشستگیهای دیگر بر حسب شرایط محلی، به طور همزمان فعالیتهای اولیه آتشفشانیهای ائوسن میانی در قالب نهشته های آذر- آواری و انواع مختلف سنگهای وابسته به آنها همراه با تغییرات جانبی افقی و عمودی فراوان نسبت به مارنها و غیره صورت گرفته که به همراه یکدیگر ته نشست می شده اند و امروزه به شکل توالیهای مختصری چین خورده در زیر سری سنگهای آتشفشانی فوقانی قابل مشاهده هستند.

    تعیین ضخامت حقیقی این واحد مشکل بوده و ارقامی در حدود 300 تا 400 متر برای آنها متصور است ضمن آنکه بخشی از این توالی احتمالاً مشتمل بر سنگهایی جوانتر از ائوسن میانی نیز می باشد.

    دشتهای گسترده غربی و جنوب غربی نقشه غالبا از این سنگها تشکیل شده است که بعدها تحت تاثیر فرسایش بوده و نهشته های آبرفتی تقریباً افقی کواترنری مستقیماً بر روی آنها قرار گرفته اند.

    Et: توف، ایگنمبریت توالیهایی مشتمل بر توف، توف ایگنمبریتی و گاهی کمی مارن، ماسه سنگ توفی و غیره در جنوب شرق ناحیه مشاهده شده است که در واقع معادلهای زمانی و یا بین انگشتی های جانبی واحد Em,t هستند که در روی نقشه هر جا که امکان پذیر بوده جداگانه نشان داده شده اند و بقیه سنگهای ائوسن که قابل نفکیک نبوده اند با علامت Eun مشخص گردیده اند.

    Pgc: کنگلومرا کنگلومراهایی پلی ژن و هتروژن به رنگ قرمز تیره هستند که در چند محل ظاهر شده و گاهی مواقع ممکنست دارای درون لایه هایی از طبقات ماسه ای، توف، توف- برش و یا سیلتستون و شیلهای سیلتی باشند .

    ضخامت آنها از صفر تا 400-500 متر بر حسب نقاط مختلف متغیر است.

    در برخی نقاط این واحد توسط توف- برش و آذر- آوری هایی (Pgt,b) پوشیده شده اند که قسمتهای تحتانی آنها ممکنست معادلهای جانبی همین واحد باشد.

    Pgi,t: ایگنمبریت، توف به این رخساره در جنوب شرق نقشه در حوالی کوه گاریجگان برخورد شده است و مشتمل بر ایگنمبریت ها و توفهای جوش خورده ای هستند که با ضخامتی از چند تا 100 متر در حد فاصل آذر- آواریهای زیرین و روانهای گدازه ای فوقانی واقع شده اند.

    به سمت بالا بلورهای کانیهای تیره (مافیک) بیشتر می گردد و به عبارت دیگر به سمت بالا به علت افزایش سنگ شدگی، مرز مشخصی را نمی توان بین اینگنمبریتها و توفهای جوش خورده و گدازه های حقیقی روی آنها تشخیص داد.

    Pga,i: اگلومرا، ایگنمبریت؛ Pgl: سنگ آهک این دو رخساره منحصراً در کوه فدشک قابل مشاهده هستند که بر روی آذر- آواریهای زیرین که در یک طبقه مارنی آنها آلگ، آستراکود و قطعات صدف غیرقابل تشخیص وجود داشته قرار گرفته اند.

    در این محل ابتدا حدود 50 تا 70 متر رخساره اگلومرائی صورتی تا بنفش مشتمل بر ایگنمبریت و توف Pga,I قابل مشاهده است که بر روی آن 20 تا 25 متر سنگ آهک صورتی رنگ حاوی معدودی میکروفسیلهای غیرقابل تشخیص Pgl قرار گرفته است که معرف آخرین شرائط رسوبگذاری دریایی یا دریاچه ای در زمان پالئوژن هستند.

    سنگهای آتشفشانی ائوسن- اولیگوسن سنگهای آتشفشانی گسترده و متنوعی را می توان به این دوره ها نسبت داد که در بعضی نقاط ارتباطات چینه شناسی آنها به مقدار زیاد در هم ریخته است.

    تقسیم بندی کلی و رخنمونهای این سنگها به شرح زیر خلاصه شده است: a,t: آندزیت، توف این واحد مشتمل است بر مخلوطی از تناوبهای توف با ترکیب متوسط، ایگنمبریت و روانهای گدازه ای که به سمت شمال شرق گسترش دارند.

    گرچه این رخساره ها تشابهاتی با انواع توف- ایگنمبریتی قدیمی تر نشان می دهند و لیکن بلحاظ داشتن سنگهای آتشفشانی و تناوبهای گدازه ای، به خصوص در بخشهای میانی و فوقانی از آنها مجزا و تشخیص داده می شوند.

    ترکیب شیمیایی سنگهای تشکیل دهنده این کمپلکس در بیشتر از 90 درصد رخنمونها متوسط (اکثرا آندرزیتی- بندرت بازالتی) است.

    بعلاوه به طور فرعی روانهای گدازه ای آندزیت داسیتی نیز در معدودی نقاط ممکنست دیده شود (a,t) و 10 درصد بقیه رخنمونها از رخساره ای مشابه و لیکن با ترکیب اسیدی و یا کمی ائوسن به نظر می آیند ضمن آنکه در بعضی نقاط دیگر، به سمت بالا به طور تدریجی، متراکم تر شده و تبدیل به سنگهای داسیتی می گردند و این رخساره ها نیز در روی نقشه، هر جا که امکان داشته جداگانه نمایش داده شده اند.

    سنگهای نفوذی gb: کابروها و میکروگابروی الکالن (نئوژن) سیاه کوه که از توده های گابروئی آلکالن تشکیل گردیده در غرب ناحیه واقع شده است.

    بلورهای تا چند سانتیمتر طول در قسمتهای مرکزی آنها قابل مشاهده است در حالیکه به سمت حاشیه میکروکابروئی آن، اندازه ی آنها به مقدار زیاد کاهش می یابد و به لحاظ وجود آلکالیها احتمالاً این سنگها ممکن است قسمتهای عمیق تر و مرتبط با همان گدازه های بازالتی مذکور در فوق باشند.

    gb: گرانودیوریت (اولیگو- میوسن) دو توده خیلی کوچک از گرانو دیوریتهای تورمرلین دار در حدود 6 کیلومتر جنوب کلات شیخ یافت شده است که احتمالا ممکن است رخساره عمیق تر همان ریولیتها وداسیتهای اولیگو- میوسن باشند و نکته جالب توجه آنکه بعضی از دایکهای اسیدی در آن ناحیه به این توده ها ختم می گردند.

    md: مونزودیوریت (نئوژن؟) توده های خیلی کوچکی از این سنگها در غرب نقشه، مورد توجه قرار گرفته است که به مقدار زیاد شبیه به داسیتهای نئوژن (da) هستند و لیکن به لحاظ داشتن بافت میکروسکپی متفاوت، از آنها متمایز گشته اند و ظهور آنها در آن فاصله دور می تواند مبین آن باشد که مقادیر عظیمی از ماگماهای مرتبط با آنها در اعماق منطقه وجود داشته است.

    dq: کوارتز دیوریت (ائوسن) چنین سنگهایی در شمال شرق نقشه شناخته شده اند و ممکنست تغذیه کننده های اصلی و عمیق تر همان سنگهای آتشفشانی پالئوژن و بخصوص ائوسن بوده باشند که متعاقبا در شرایط عمق تر، متبلور شده و بعدها در اثر فرسایش قسمتهای فوقانی ظاهر شده ند.

    سنگهای دگرگونی K2Pph: فیلیت واسلیت رخنمونهای گسترده فیلیت ها و اسلیتهای سریسیت و آلبیت دار شرق خوسف بیانگر آن هستند که منطقه تحت تاثیر دگرگونی با شدت کم قرار گرفته است و نیز به سمت غرب از شدت آن کاسته می گردد.

    گرچه مجموعه شواهد ناحیه ای به نتیجه سنی کرتاسه پسین برای سنگهای دگرگونی رسیده است و لیکن در غرب آنها مقداری از سنگها ممکن است جوانتر و به سن پالئوسن هم باشند.

    غالباً سطح رخنمونها از دانه ها و قطعات کوارتز سفید شیری رنگ پوشیده شده است که از فرسایش رگه های بی شمار کوارتزی ریمبلیزه شده منشا گرفته اند.

    احتمالاً تحت تاثیر گسلهای فشاری (کمپرسیونی)، معدودی برشهای زمین ساختی (تکنونیکی) از سنگهای دگرگونی (met) ممکن است مشاهده گردند که با بررسیهای میکروسکوپی انواع زیر در آنها تشخیص داده شده است: آمفیبول شیست (آمفیبولاست)، کوارتز- بیوتیت شیست، کوارتز، بیوتیت، گارنت فلس، کوارتز میکاشیست و باندهای نازکی از سنگهای مرمری شده.

    سنگهای افیولیتی و وابستگان دنباله های باریک شمال غربی کمربند افیولیتی میانی شرق ایران، به شکل باقیمانده ها و برشهای زمین ساختی از بیرجند تا نواحی شمال شرق نقشه خوسف امتداد یافته و از این ناحیه به سمت غرب بکلی ناپدید می گردند.

    در میان سنگهای افیولیتی، پلاژیوکلاز گرانیت ها بزرگترین رخنمونها را نشان می دهند که حد شمال غربی آنها گنایسی نیز شده است که می تواند در نتیجه نزدیک شدن نسبتا سریع بلوکهای گسلی بوده باشد که بعلت نزدیکی با زون فلیش طبیعی و معقول به نظر می رسد.

    لیستونیتهای قرمز و قهوه ای رنگ (افی کلیست= Lv) و توده های پراکنده ای از سنگهای فوق بازیک (غالبا پریدوتیت و گابروی سرپانتینی شده = Ub) در نواحی شمال شرقی مشاهده شده است که غالبا بعلت گسل شدگیها به هم ریخته و جابجا شده هستند.

    یک رخنمون منفرد از فلیشهای مختصری دگرگون شده (m.fl) در کوه اشکسته پدیدار شده است که در اطراف آن چند رخنمون کوچک از فلیش – ولکانیکهای حاوی باندهای نازک مرمری شده (fl.v) وجود دارد.

    این دو گروه از سنگها دارای ارتباطات چینه شناسی مشخصی با دیگر سنگهای منطقه نیستند و لیکن عموما با نواحی مجاور مقایسه گردیده و تصور بر این است که از وابستگان افیولیتها باشند.

    ساختمانها و زمین ساخت (تکنونیک) بلحاظ قرارگیری در شمال غرب صحرات لوت مرکزی، این منطقه اشکال ساختمانی خاص آن ناحیه را نشان می دهد.

    مروری خلاصه و کلی از تاریخچه ی ساختمانی منطقه مورد مطالعه در ذیل ارائه شده است.

    چین خوردگی: چین خوردگی های ملایم تا متوسط، صفت مشخصه این ناحیه است.

    شیبهای طبقات معمولا کم هستند به استثنای طبقات نزدیک به خط گسل ها که شیب بیشتری نشان می دهند و تنها یک مورد از سنگهای چین خورده برگشته در رسوبات به سن کرتاسه پسین تا ائوسن میانی در شمال غرب نقشه مشاهده شده است.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

شهر خوسف در ارتفاع 1305 متري سطح آزاد دريا قرار دارد. اين شهر در حاشيه شرقي رودخانه شاهرود و به موازات آن از شمال شرقي به سمت جنوب غربي کشيده شده است و داراي شيب عمومي به سمت رودخانه مي باشد. در نقاط مختلف داراي شيب هاي متفاوتي است. از سمت شمال شرقي

کیفیت آب و آلودگی های آن مقدمه آب فراوانترین مایع در کره زمین است و ما با آن سروکار زیادی داریم. این ارتباط زیاد ما با این مایه حیات باعث گردیده که به بسیاری از خواص و مشخصات آن توجه داشته باشیم. جالب است که بدانیم بعضی از خواص آب با هر مایع دیگری متفاوت است. آب از ترکیب هیدروژن معمولی با اکسیژن 16، که فرمول کلی H2O نشان داده می شود، تشکیل شده و سایر ترکیبات آن بسیار جزئی می ...

استان پهناور کرمان با مساحتی حدود 47/181714 کیلومتر مربع، در جنوب شرق فلات ایران واقع شده و 11 درصد از خاک کشور را در بر می گیرد و به لحاظ وسعت مقام دوم را بعد از استان خراسان حائز می باشد. از نظر موقعیت جغرافیایی بین 20 54 تا 34 59 طول شرقی و 29 26 تا 58 31 عرض شمالی قرار گرفته است. استان مذکور از شمال و شمال شرق به استان خراسان، از شرق به استان سیستان و بلوجستان، از شمال غرب و ...

ما به قداست آب پی برده ایم دانش فنی و ابزار مدرن را به خدمت گرفتیم تا طبیعت و صنعت را به توازن برسانیم همانا در نیل به این هدف سخت می کوشیم. بخش کشاورزی در ایران یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی می‌باشد و این در حالی است که کمبود آب اصلی‌ترین عامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی و غذایی است. استفاده‌ بهینه‌ از آب‌ در کشوری‌ چون‌ ایران‌ که‌ از نظر اقلیمی‌ دارای‌ وضعیت‌ خشک‌ تا ...

- بررسی و تحلیل کلی مسائل ویژه حاد زیست محیطی - معرفی نحوه جمع آوری فاضلاب در بخشهای مختلف منطقه، نارسایی و پیامدهای نامطلوب آن - انواع فاضلاب میزان فاضلاب صنعتی یا پساب ایجاد شده از تولیدات صنعتی در منطقه قابل توجه نبوده و نسبت به کل فاضلابهای تولیدی نقش چندانی ایفا نمی‌کند گزارش" شناخت واحدهای صنعتی شهر تهران – سال 1375 تعداد واحدهای صنعتی مستقر در منطقه دو را 36 واحد یعنی ...

مقدمه مشکل آب آشامیدنی و قابل شرب در بسیاری از مناطق کشورمان و حتی برخی زیر حوضه های آبخیز، هنوز حل نشده و این مهم به قوت خود باقی مانده است که به مرور زمان نیز بحرانی می شود. هنوز هم در تعداد زیادی از شهرها و روستاهای کشور، آب با کیفیت نامطلوب و حتی در مواردی آبهای آلوده مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری از مناطق روستایی ،‌گورستان در مرکز یا در مجاورت روستا واقع شده و آب ...

از زمانی نه چندان دور هر سال با فرارسیدن فصل گرما، معضل کم آبی شهرهای کشور و نگرانی از پیامدهای اجتماعی آن، دغدغه ی خاطر متولیان و مسؤلان شهری کشور است. هر سال که می گذرد بر تعداد شهرهای کم آب کشور افزوده می شود، گستره ی بی آبی و کم آبی از شهرهای کوچک عبور می کند و شهرهای بزرگ و حتی پایتخت کشور را فرا می گیرد. این در حالی است که در دهه اخیر و در سال های پس از جنگ تحمیلی، به ویژه ...

بجنورد را در تاريخ بيژن گرد نوشته اند که در طول زمان بيژن گرد ، بوزن گرد ، بوزنجرد بوده که بعدها با اندک تغييري به صورت بجنورد نوشته شده است در شمال غربي شهر کنوني بجنورد تپه ها و آثاري کهنه از شهر قديمي به چشم مي خورد که مر دم اين محل را بيژن يورت

بررسی زمینلرزه های باستانی و تاریخی گسترده کپه داغ بیانگر فعالیت لرزه ای در تمام بخشهای خاوری ( مشهد)،مرکزی ( قوچان ) و باختری ( گرگان) این ناحیه می باشد. وقوع زمینلرزه های شناخته شده، درطول زمان، از دوره هی بسیار پیشین ( 4000سال قبل ) تاسده اخیر نیز نشان دهنده گسترش فعالیت لرزه ای در طول زمان می باشد. رویداد زمینلرزه های 2000B.C آق تپه و 10BC-AD10 نساء در منطقه عشق آباد نشان ...

مقدمه: با پیشرفت علوم و به کارگیری آن درجوامع،بهره مندشدن ازتسهیلات زندگی و افزایش بهداشت عمومی سبب افزایش روزافزون جمعیت و به دنبال آن بهره وری هرچه بیشتر ازطبیعت شده است. ازجمله این منابع مورداستفاده، آب(طلای شفاف) بوده است. دربرخی نقاط جهان منابع آب زیرزمینی تنها منبع تأمین آب شرب و کشاورزی جهان سوم می باشد. بهره مندی ازآبهای زیرزمینی اگربراساس شناخت اجزای آن صورت نگیرد، دیری ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول