مقدمه: تصویری که هر فرد از خود در ذهن دارد، از کودکی شکل میگیرد و واکنشها و رفتار های اطرافیان در شکلگیری این تصویر نقش مهمی دارند.
تصویری که هر فرد از خود در ذهن دارد، از کودکی شکل میگیرد و واکنشها و رفتارهای اطرافیان در شکلگیری این تصویر نقش مهمی دارند.
علاوه بر این، هر فرد تصویری دلخواه از خود در نظر دارد که هرچقدر تصویر خویشتن وی به آن نزدیکتر باشد، اعتماد به نفس بیشتری کسب خواهد کرد.
عزتنفس یا احساس ارزش به خویشتن درواقع تایید و پذیرشی است که شخص نسبت به خود احساس میکند.
اکنون با این تعاریف به نکاتی اشاره خواهد شد که برای افزایش اعتماد به نفس فرزندانمان، هرگز نباید آنها را به زبان بیاوریم.
این متن را بخوانید و چند بار آن را مرور کنید.
به طور یقین در تربیت کودکتان موثر خواهد افتاد.
● نامگذاری بد نامگذاری روی فرزندان یکی از شایعترین رفتار های والدین است که تاثیرات فراوانی روی شخصیت آنها به جای میگذارد.
واژههای ، ، و کاربردیترین مثالهایی هستند که میتوان به آن اشاره کرد.
والدین باید بدانند استفاده از چنین کلماتی، به کودک میآموزد که دارای چنین خصیصههایی است و در نتیجه اعتماد به نفس فرزندتان را از بین میبرد.
اگر کودکی به صفت نامگذاری شود، ممکن است از حضور در جمع و بازی با دیگران خودداری کند.
همچنین کاربرد واژه نه تنها باعث اجتماعی تر شدن کودک نمیشود بلکه کودک را تشویق میکند تا از ارتباط با همسالان و بزرگترها خودداری کند.
اکنون ممکن است بپرسید برای تغییر رفتار کودکمان چه بگوییم.
شما میتوانید با گفتن جملات مثبت، توجه کودک را معطوف به رفتاری کنید که باید تغییر کند.
به طور مثال بگوییم: یا ● از خود راندن به این جملات منفی که به وسیله برخی والدین به کار میرود توجه کنید: یا این دو جمله نمونه بارزی از جملات منفی برای طرد کردن کودکان است.
طرد کردن بچهها، نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست.
دقت کنید برای یک کودک دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده به معنی دوست داشته نشدن از طرف همه افراد است.
آنچه یک کودک باید بداند این است که پدر و مادرش بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند.
بنابراین پیشنهاد میکنیم که با کودکانتان هر روز گفتگو کنید.
کودکتان را در آغوش بگیرید و از کاربرد جمله اجتناب نکنید.
● منفیبافی لیاقت چیزی را نداری یا جات تو زندونه جملات بالا را خواندید.
پس این نکته را بدانید که کودکان با کلمات و جملاتی که به آنها گفته میشود، بزرگ میشوند.
بنابراین از به کار بردن چنین جملاتی که آینده کودک را میسازد خودداری کنیم.
ذکر نتایج پژوهشی در زندان خالی از لطف نیست.
در این تحقیق، پژوهشگری با شماری از زندانیان مصاحبه کرد و از آنها پرسید که به چند نفر از آنها هنگام کودکی گفته شده که زندانی خواهند شد؟
و با کمال تعجب دریافت که بهطورتقریبی پاسخ همه آنها به این سوال مثبت بود.
بازهم تکرار میکنیم، والدین باید آینده خوبی را برای کودکان ترسیم و پیشبینی کنند، بنابراین باید سعی کنیم جملات مثبت به کار ببریم.
● محکوم کردن به این جمله با دقت فکر کنید مقصر دانستن کودک هنگام مشکلات به این معنی است که او به دلیل کاری که دیگران انجام دادهاند، سرزنش شود.
متاسفانه کوکان، هدف آسان و در دسترس برای به گردن گرفتن تقصیر دیگر اعضای خانواده هستند.
اگر بچهها باید یاد بگیرند که مسوولیت کارهایشان را به عهده بگیرند، ما باید نمونهای از مسولیتپذیری در برابر اشتباهات و ضعفهایمان باشیم.
بنابراین اگر عصبانی شدید، پس از خونسردی، از فرزندتان معذرت بخواهید و به طور مثال بگویید: ● انتظارات نابجا دانشآموز شما اگر در درسی ۱۷ بگیرد چه میگویید.
یکی از این نوع واکنشها این است توجه کنیم که والدینی که از فرزندان خود انتظارات بیجا دارند، آنها را مجبور میکنند که بهترین بازیکن باشند یا در مدرسه نمره ۲۰ بگیرند.
پیامی که پشت این عمل پنهان شده، این است که تو در مدرسه به اندازه کافی خوب نیستی.
در حالی که داشتن انتظار بیجا، اعتماد به نفس دانشآموز را سلب میکند.
بهطور قطع میپرسید هنگامی که دانشآموزمان ۱۷ میگیرد چه بگوییم؟
شما میتوانید با تاکید بر نکات مثبت بگویید: ● مقایسه کردن یا اینها دو جمله مقایسهای است اما این نکته را باید بدانیم که هنگامی که به کودکان میگوییم که رفتارشان مانند پسرخاله یا خواهرشان نیست، بذر حسادت و بددلی را میان فرزندانمان میکاریم.
بچهها نباید در خانواده و فامیل مقایسه شوند چون در مقابل خواهران و برادران خود احساس بیارزشی و بد بودن را خواهند داشت.
در مقایسه حتی تعریف مثبت هم میتواند چنین نتایجی به بار آورد.
وقتی میگوییم: همان احساس مقایسه و ناسازگاری را میان آنها به وجود میآوریم.
بنابراین بهتر است بگوییم: یا شرمنده کردن به مثال زیر توجه کنید: والدین باید بدانند که هنگام خجالت، کودک احساس میکند نقص دارد یا بیلیاقت است.
خجالت کشیدن پیش از آنکه به تغییر رفتار کودک منجر شود، موجب از دست رفتن روحیه و تحقیر او میشود.
برخی از والدین با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف کودک، مانند شب ادراری او را تحقیر میکنند.
کاربرد برخی کلمات زشت به کودکی که شب ادراری دارد، موجب خجالت زده کردن کودک و در نتیجه پنهان کردن عوامل تحقیر میشود.
بنابراین پیشنهاد میکنیم بگویید: ● تهدید کردن یا گفتن چنین عباراتی از طریق والدین نوعی تهدید به شمار میرود.
تهدید، گفتن جمله یا کلمه اغراقآمیزی است که مادران و پدران به کار میبرند تا کودک را بترسانند مانند این جمله تهدید موجب ترس کودک میشود و او احساس میکند که در محیطی ناامن و پر از دشمن زندگی میکند.
تهدید به تنها گذاشتن کودک، تهدید بسیار دردناک و سختی است زیرا او بسیار حساس است و برای نیازهای اساسی و اولیه زندگی به پدر و مادر نیاز دارد.
بنابراین آنچه باید به کودکانمان بیاموزیم، هشدار است نه تهدید.
هشدار برخلاف تهدید، واقعی و معقول است.
با گفتن جمله به او هشدار میدهید که نباید به رفتار خود ادامه دهد.
به طور مثال چگونه اعتماد به نفستان را باز یابید؟
آیا معمولاً توانایی های خودتان را زیر سوال می برید؟
آیا برای این عدم اطمینان به خود توجیهی دارید یا فقط به دلایل واهی این کار را می کنید؟
اگر اینطور است، احتمالاً شما دچار کمبود اطمینان و اعتماد به نفس هستید.
تا همین لحظه افراد بسیاری هستند که از همه تواناییهای خود به طور کامل استفاده نمیکنند،ممکن است شما هم یکی از همین افراد بوده وبه جای انجام کارهای مفید و سودمند، همیشه مشغول فکر کردن به این مسئله هستید که چه زندگی بیمصرفی دارید و چقدر محیط اطرافتان کسل کننده است.
اگر چه ممکن است که کمی از خود دور افتاده باشید وارزش خود را فراموش کرده باشید، اما هیچگاه برای تغییردیر نیست.
اگـر چـه مـمکن اسـت که کمی از خود دور افتاده باشید وارزش خود را فراموش کرده باشید، اما هیچگاه برای تغییردیر نیست.
اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید می گویند.
اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری زندگی را دو بعدی میبینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل شده و زندگی برایشان بی معنی شده است.
هر چند ممکن است افرادی باشند که در هیچ زمینه ای اعتماد به نفس ندارند اما معمولاً کمبود اعتماد به نفس افراد در جنبه های بخصوص هر فرد است.
به طور مثال، آنها که از لحاظ ظاهر اعتماد به نفس ندارند، زندگی اجتماعی برایشان بسیار دشوار خواهد شد.
این افراد تصور خواهند کرد که در مجامع عمومی کسی به آنها توجه نخواهد کرد و مجبور خواهند شد که از اول تا آخر مجلس در گوشه ای تنها بنشینند.
در زندگی زناشویی هم ممکن است کمبود اعتماد به نفس مشکلات زیادی ایجاد کند.
ممکن است فرد همچنان در رابطه ای که خود می داند بسیار برای وی مسموم و ناسالم است باقی بماند در حالیکه آگهی کامل دارد که اصلاً از این رابطه خوشحال نیست.
این به این دلیل است که فرد تصور می کند که قادر نیست این وضعیت را بهبود بخشد.
این مسئله می تواند در زندگی کاری افراد هم تاثیر منفی بگذارد.
کمبود اعتماد به نفس منجر به فقدان انگیزه و علاقه در فرد برای پیشرفت خواهد شد.
اما اگر این مسئله را در مقیاس کلی تر بررسی کنیم، فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه کارها سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور میکند که توانایی انجام کاری را ندارد.
اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید.
چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟
اعتماد به نفس پایین ممکن است درشرایط مختلف ایجاد شود.
در محیط های اجتماعی ممکن است با افرادی سر و کار داشته باشید که شما را تحقیر می کنند.
وضعیت ظاهریتان نیز تا حد زیادی در این زمینه موثر است.
محیطی که در آن به دنیا آمده و پرورش یافته اید نیز بسیار روی اعتماد به نفس شما تاثیر دارد.
بچه ای که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی بخصوص است و از طرف والدین حمایت نمی شده است، با این تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس او را دوست نداشته و برای او ارزشی قائل نیست.
محیط کار شما نیز روی اعتماد به نفستان تاثیر دارد.
اگر کارهایتان مورد تشویق قرار نگیرد و توجهی به آنها نشود و همکارانتان وجودتان را نادیده بگیرند، اعتماد به نفستان کاهش پیدا خواهد کرد.
چه کسانی در معرض ابتلا به آن هستند؟
چون عوامل بسیاری ممکن است به از دست دادن اعتماد به نفس بیانجامد، می توان گفت که همه در معرض خطر ابتلا به آن هستند اما بعضی شرایط نسبتاً جدی تری دارند.
همه انسانها ممکن است در یک جنبه از زندگی خود احساس کمبود اعتماد به نفس داشته باشند.
اما همیشه راه هایی برای مقابله با این مشکلات وجود دارد.
در اینجا راه هایی را به شما معرفی می کنیم که با انجام آنها بتوانید ارزش خود را در نظر خودتان بالاتر ببرید و اعتماد به نفستان را افزایش دهید.
اگر می خواهید اعتماد به نفستان را دوباره به دست آورید، در اینجا شش راه به شما معرفی می کنیم: 1- خود را با دیگران مقایسه نکنیدهمیشه به یاد داشته باشید که انسانها با هم متفاوت اند.
دلیلی ندارد که همه ما توانایی های یکسانی داشته باشیم و کارهای مشابهی انجام دهیم.
اگر سعی کنید که خود را با هر کسی که سر راهتان قرار می گیرد مقایسه کنید، خیلی زود از خودتان خسته و دلسرد خواهید شد و دیگر قدرت انجام کاری را نخواهید داشت.
2- خود را دست کم نگیرید سعی کنید که ارزش خود را به عنوان یک انسان کشف کنید.
دلیل نمی شود که اگر کسی از شما خوشش نیامد و شما را فرد جالبی تصور نکرد، تصور همه مردم این باشد.
اگر کسی از شما خوشش نیامد اصلاً ناراحت نشوید، مشکل خودش است نه شما.
چون افراد زیادی هستند که شما را دوست می دارند و برایتان ارزش قائل اند.
3- فهرستی از کارهایی که انجام داده اید و در آنها موفق بوده اید تهیه کنید سعی کنید روی کارهایی که در آن موفق بوده اید متمرکز شوید.
اما اگر چنین چیزی در سابقه کاریتان پیدا نکردید اصلاً ناراحت نباشید.
شاید پشت این همه ناتوانی لبخندی نهفته باشد و قدرتی باشد که بتواند باعث خنده دیگران شود و یا حتی شاید توانایی در شما وجود داشته باشد که هنوز کشفش نکرده اید.
سعی کنید لیستی از کارهای انجام شده تان تهیه کنید.
مهم نیست که کوتاه یا بلند باشد.
با اینکه حتی ممکن است نتوانید فکرش را بکنید اما همین کارها می تواند اعتماد شما را دوباره به خودتان جلب کند.
4- سر خود را بیشتر گرم کنید سعی کنید تفریحاتی برای خود درست کنید که به آنها علاقه دارید.
ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند باشید، یا به باشگاه بروید یا هر کار دیگری...هر چه زمان بیشتری به انجام کارهای مورد علاقه تان اختصاص دهید، کمتر وقت برای سرزنش خود و متاسف شدن برای خودتان خواهید گذاشت.
اما مسئله مهم تر این است که این کار باعث می شود که شما احساس مفید بودن کنید و این به شما هدف می دهد.
5- با افراد مثبت نشست و برخاست کنید: گاهی اوقات بودن در جمع افرادی که از خودتان هم دلسردتر و افسرده تر هستند، بیشتر به ضررتان خواهد بود.
حتی اگر تنها باشید بیشتر به نفعتان خواهد بود تا با آنها.
به جای چنین افرادی سعی کنید با افرادی مراوده کنید که می توانند شما را شاد کنند.
اگر دور و اطرافتان را از دوستان نزدیک و خانواده پر کنید که شما را قبول دارند، می تواند سبب شود که شما هم خودتان را قبول داشته باشید.
6- در جلسات روانشناسی شرکت کنید امروزه درمان های زیادی برای این مشکل پیشنهاد می شود.
مجمع های بسیاری هم برای این منظور تشکیل می شود.
به این افراد توصیه می شود که در این جلسات روانشناسی شرکت کنند چون بسیار موثر بوده است.
کتاب ها و نوارهای زیادی هم در این زمینه ارائه می شود.
با خودتان صادق باشید من چیزی در مورد شما نمی دانم، اما می دانم که امروز در این دنیا کینه و نفرت به اندازه کافی وجود دارد و در این موقعیت بدترین کار این است که شروع کنیم که از خودمان هم متنفر شویم.
شما فقط یکبار به دنیا می آیید، و همین یکبار هم زندگی خیلی کوتاهی خواهید داشت، پس نگذارید که دیگران مانع شادی شما شوند.
سعی کنید که توانایی های خود را بشناسید و ببینید که در چه زمینه هایی فردی ویژه هستید.
افرادی که نمی توانند توانایی های شما را ببینند ارزش این را ندارند که دور و برتان باشند.
اعتماد به نفس او را افزایش دهید زمانیکه از کودکان پرسیده میشود برای حل یک مشکل چه اقدامی انجام میدهند، با پاسخهایشان نشان میدهند که میتوانند راه حلهای جالبی برای کنترل استرس شان پیدا کنند.
زمانیکه از کودکان پرسیده میشود برای حل یک مشکل چه اقدامی انجام میدهند، با پاسخهایشان نشان میدهند که میتوانند راه حلهای جالبی برای کنترل استرس شان پیدا کنند.
بعضی از آنان تاکید دارند که باید بتوانند در مورد آن موضوع با یک بزرگتر صحبت کنند.
برخی دیگر از اجتناب و دوری صحبت میکنند یعنی با سرگرم شدن به کاری و یا فکر کردن به موضوعی دیگر حواسشان را پرت میکنند.
بعضی دیگر جز گریه و زاری و یا غصه خوردن کار دیگری از دستشان بر نمیآید.
بعضیها هم فکر میکنند باید ببینند چه باید کرد و یا آنکه ناراحتی شان را بر سر دیگران و رویاشیاء خالی میکنند.
تمام راهکارهای کودکان بد نیستند.
با این وجود، بعضی از این راهکارها هیچ مشکلی را حل نمیکند و خود بچهها حاضر نیستند آن را بپذیرند.
بنابر این، آموزش راهکارهای غلبه بر ترس به کودکان مفید خواهد بود.
مهم است که به ایننوآموزان به طور صحیحی کمک شود.
تحقیقات در این زمینه نشان میدهند که راهکارهای مفید برای کنترل استرس کودکان در دوران بزرگسالی نیز کارایی دارد.
روشی که مؤثر واقع شود، اثراتش تا بزرگسالی باقی میماند.
بنابراین در اولین قدم باید راهکارهای بد را شناسایی کرده و آنها را به روشهای مناسب و قابلقبول جامعه تبدیل کنیم، برای این کار موارد زیر پیشنهاد میشود.
خودتان را کنترل کنید.
برای کمک به کودکی که دچار استرس شده، ابتدا باید اضطراب خود را کنترل کنید.
بچهها گیرندههای بسیار قوی دارند و اضطراب به سهولت به آنها انتقال داده میشود.
به حرفهایش گوش دهید.
برای کنترل استرس فرزندتان، حمایت خانواده، منبع اصلی کمک به شمار میآید.
ابتدا باید به او کمک کرد تا علائمی را که در اثر استرس در او ظاهر شده و حاکی از آن است که استرسش دیگر قابل کنترل نیست (بی خوابی، تغییر ناگهانی خلق و خو، گرسنگی مفرط، تیکهای عصبی و سردرد )را بشناسد.
صحبت کردن، فشار ناشی از استرس را کاهش میدهد.
با صحبت کردن میتوان به او نشان داد که او تنها نیست و اینکه شما نیز مثل او در زندگی گاه تحت فشار استرسهایی مشابه قرار میگیرید.
به او کمک کنید تا نگرانیهایش را ابراز کند و آنها را در دلش نگه ندارد.
با او در مورد مدرسه، یادگیری و دوستانش صحبت کنید.
زمانیکه به حرفهای او با علاقه و جدیت گوش دهید، این عمل رابطه بین پدر و مادر و فرزندان را استحکام میبخشد.
از مدرسهاش دیدار کنید و با معلمان و والدین دیگر بچهها ملاقات کنید.
این عمل این امکان را به شما میدهد تا از نزدیک با چشمان او مشکل را ببینید و از این طریق، فرزندتان احساس خواهد کرد که شما حقیقتا به امور او رسیدگی میکنید.
مشکل او را کوچک نشمارید.
بزرگترها مایلند مشکلات فرزندشان را کوچک جلوه دهند.
نکته مهم، علائمی نیست که او از خودش بروز میدهد بلکه رنج و عذاب واقعی اوست.
حتی اگر مشکلاتش از نظر شما بیاهمیت جلوه کند اما از نظر او بسیار واقعی و حائز اهمیت هستند.
هرگز نباید به او بخندید، او را مسخره کنید و یا نسبت به ترسهایش بیتفاوت باشید.
البته این بدان معنا نیست که خود را تمام و کمال در محاصره مشکلات او قرار دهید بلکه همیشه آماده کمک و در دسترس باشید.
نه آنرا نادیده بگیرید و نه بیش از حد حمایت کنید.
عادات روزانه او را تغییر دهید.
گاهی اوقات برای آنکه فرزندتان بتواند احساس آرامش کرده و در فعالیتهای فرح بخشی شرکت داشته باشد، بهتر است تغییراتی در عادات او ایجاد کنید.
او را به خوبی آماده کنید.
زمانیکه فرزندتان را برای سال تحصیلی جدید ویا شرایط جدید دیگر به خوبی آماده میکنید، این عمل اضطراب او را کاهش میدهد.
شرایط و محیط آشنا اضطراب کمتری به همراه دارد.
زمانی را برای رفع خستگی و آرامش او در نظر بگیرید.
لحظاتی را برای بازی و استراحت او اختصاص دهید(عادات صحیح خواب).
او را هفتهای دو یا سه بار در فعالیتهای بدنی چون شنا، دوچرخه سواری، بسکتبال و غیره که موجب کاهش فشار و استرس میشوند، همراهی و تشویق کنید.
با اینحال، بهتر است که برخی از بچهها در فعالیتهای ورزشی و هنری خارج از مدرسه شرکت نکنند زیرا این فعالیتها اغلب از روی فعالیتهای مدرسه الگو برداری شدهاند.
اعتماد به نفس او را افزایش دهید.
به فرزندتان اجازه دهید تا در حل مشکل شرکت داشته باشد.
به او پیشنهاد دهید، او را راهنمایی کنید اما به او اجازه تصمیم گیری دهید.
به خاطر داشته باشید که مشکل، تنها خود استرس نیست بلکه این است که چگونه فرزندتان با آن روبهرو شود.
اگر در او اعتماد به نفس ایجاد کنید مهمتر از آن است که علتهای استرس را از میان بردارید.
همراه با او کتابهای مفید در مورد استرس را بخوانید، کتابهایی که بنا به سن و سال او نوشته شدهاند.
اینگونه کتابها سبب میشوند تا او شرایطش را بهتر درک کرده و روشهایی که برای او کارایی دارند را بشناسد.
آرامش و آسودن را فرا گیرید.
برخی از تکنیکهای که موجب آرامش میشوند را یاد گرفته، تمرین کنید و به او آموزش دهید.
با تغییر خود، نمونه این عمل را به او نشان دهید.
درخواست کمک کنید.
چنانچه قادر نیستید مشکل را شناسایی کرده و یا چارهای برای آن بیندیشید، اگر نمیتوانید فرزندتان را حمایت کرده و یا او را تسکین دهید، بیدرنگ از یک متخصص و یا فرد کاردان کمک بگیرید.
کنترل استرس و تکنیکهایی که برای حل مشکل به کار برده میشوند، مهارتهایی یادگرفتنی هستند.
چیزی که امروزه بچهها در رابطه با استرس و ناکامیها فرا میگیرند، به آنها نشان میدهد تا در زندگی آینده شان در برخورد با مسائل چه روشی را به کار گیرند.
شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا اینها افرادی شاخص اند و معمولاً رهبران، ستارگان و جاذبان بخش های عمومی و حقوقی جامعه را تشکیل می دهند.
حرمت نفس جادویی و اعتماد به نفس که ویژگی این گونه شخصیت است رؤیاها را به پیروزی ها و موفقیت های چشمگیر تبدیل می کند.
● ویژگی های مهم شخصیت دارای اعتماد به نفس ۱) حرمت نفس: افراد با این تیپ شخصیتی به خود و توانمندی هایشان اطمینان دارند.
آنها خود را موجوداتی منحصر به فرد می دانند و معتقدند دلیلی برای حضور آنها در این سیاره خاکی وجود دارد.
۲) معتقد به تشریفات و احترامات رسمی هستند و انتظار دارند که دیگران در تمام مواقع با آنها با احترام برخورد کنند.
۳) بلند پروازی: این افراد موجوداتی بلند پرواز و جاه طلب هستند.
۴) سیاستمداری: این افراد در برخورد با دیگران زیرک و حسابگر هستند و از توانمندی های دیگران برای رسیدن به خواسته ها یشان استفاده می کنند.
۵) رقابت در وجود آنها شعله ور است .
می خواهند به اوج برسند و همانجا باقی بمانند.
۶) از معاشرت با افراد بلند مرتبه و شاخص لذت می برند.
۷) خودآگاهی: از حالات ذهنی و روحی خودشان آگاه هستند و می دانند چه فکر و چه احساسی دارند.
۸) توازن و وقار: بااعتماد به نفس ها تعریف ها و تمجیدهای دیگران را با رغبت می پذیرند، ولی هویت خود را از دست نمی دهند.
● همسر مناسب شخصیت با اعتماد به نفس، کسی است که خوشبختی را در رفع نیازهای دیگران جستجو می کند، از جمله این گونه های شخصیتی می توانیم به مهر طلب هااشاره کنیم.
مشروط بر آنکه این گونه افراد راه افراط نروند و فردیت و حد و حدود همسر خود را مخدوش نسازند.
شخصیت های حساس به همسران قدرتمند و معاشرتی نیاز دارند و شخصیت های با اعتماد به نفس می خواهند مورد نیاز باشند.
بنابراین، این دو تیپ شخصیتی اغلب مکمل یکدیگر.
هستند شخصیت نمایشی نیز اگر تضمین بیش از اندازه نخواهد، می تواند همسر مناسبی برای شخصیت با اعتماد به نفس باشد اگر دو با اعتماد به نفس یکدیگر را به همسری انتخاب کنند، امکان بروز مبارزه میان آنها زیاد است.
از جمله گونه های شخصیتی که با اعتماد به نفس هاهمخوانی ندارند می توان به مراقب ها فارغ البال ماجراجوها و پرشورها اشاره کرد.
با اعتماد به نفس نیاز دارد که همیشه شماره یک باشد.
این را به عنوان یک منش شخصیتی در او بپذیرید.
برای جلب توجه او، به او توجه کنید.
عشق و محبت و وفاداری شما برای او بسیار مهم و با ارزش است.
مراقب باشید عزت و حرمت نفس خود را در گرو محبت و توجه او قرار ندهید، خود را بی قید و شرط دوست بدارید و توجه داشته باشید که او گهگاه به شما نزدیک می شود و بعد فاصله می گیرد.
این موضوع به ویژه بعد از ایجاد رابطه بیشتر به چشم می خورد.
تعادل احساسی خود را حفظ کنید و بی جهت نتیجه گیری شتابزده ننمایید که دیگر همسرتان شما را دوست ندارد.
به احتمال زیاد مشغله ذهنی پیدا کرده است.
اگر لازم است با همسر با اعتماد به نفستان رویارویی بکنید، تنها احساستان را با او در میان بگذارید، نظرتان را بگویید ولی درباره ی او داوری نکنید، توجه داشته باشید که برای او مورد انتقاد قرار گرفتن دشوار است.
وقتی نگرش ها و احساسات خود را با همسرتان در میان می گذارید به او امکان می دهید که شما را بهتر درک کند و از بروز اختلافات بعدی جلوگیری نماید.
۱۰ قدم تا اعتماد به نفس تاکنون چند تا نوجوان و یا جوان دیدهاید که اعتماد به نفس بالایی داشته باشند؟
اعتماد به نفس داشته باشند نه غرور، چون غرور و کبر با اعتماد به نفس فرق میکند.
با رعایت نکتههای زیر میتوان اعتماد به نفس را تجربه کرد: ۱) سرشار از عشق به خود و عشق به دیگران باشید.
۲) هنگام مواجه شدن با یک تصمیم مشکل یا قرار گرفتن بر سر دوراهی، آن را سخت جلوه ندهید و با افرادی که در آن زمینه تجربه دارند مشورت کنید و بیگدار به آب نزنید.
۳) به نقاط ضعف خود آگاه باشید و همیشه از موضع قدرت استفاده کنید نه ضعف.
زندگی هدفمند داشته باشید و تلاش کنید به هدفتان برسید.
۴) هر روز با شوق از خواب بیدارشوید و هنگام تصمیمگیری شک و دو دلی نداشته باشید.
۵) همیشه نیمه پر لیوان را ببینید یعنی مثبت فکر کنید و در اطراف خودتان هم آدمهای مثبتاندیش را برای دوستی انتخاب کنید.
۶) مهارتهای ارتباطی را یاد بگیرید و قبل از هر گونه اظهارنظر به دقت و با حوصله به حرفهای دیگران گوش کنید.
مشکل خود را با لحنی شیوا و موثر بیانکنید.
۷) سعی کنید خود را در اجتماع و محیطی که در آن زندگی میکنید، خوب معرفی کنید، لباسهای مرتب و تمیز بپوشید و از خرید لباسهایی که به شما نمیآید حتی اگر مد روز باشد خودداری کنید.
۸) در صورت لزوم با قاطعیت رفتار کنید.
با بیانی آرام و منطقی حق خود را بگیرید.
بیشتر اهل سازش و مصالحه باشید نه مخالفت.
۹)احساسات خود را کاملا کنترل کنید حتی در ناامیدی.
قبل از هر حادثه هیجانانگیزی آرامش را تمرین کنید.
۱۰) خوب غذا بخورید و سعی کنید از خوردن غذاهای چاق کننده و مواد ناسالم پرهیز کنید و محیط اطراف خود را همیشه تمیز و پاکیزه نگه دارید. مهارت های افزایش اعتماد به نفس اعتماد به نفس از صفات برجسته غیرذاتی و اکتسابی انسانی است.
یک ویژگی تحسین برانگیز و قابل ستایش.
همه می دانیم که ستایش ویژه آن دسته از توانایی هایی است که فرد با سعی و کوشش خود آنها را به دست می آورد.
باید بدانید اگر مدت های طولانی هم به گونه ای رفتار کرده باشید که اعتماد به نفس شما سرکوب شده باشد، باز هم می توانید با تمرین و ممارست بذر اعتماد به نفس را در وجودتان بکارید مهارت های ذیل را قویا به کار گرفته و هر روز تمرین کنید تا از بروز مشکلاتی که ناشی از ضعف این ویژگی است پیشگیری شود.
۱- ارتباط با منبع لایزال الهی، این ارتباط سبب آرامش روح و مایه قدرتمندی و احساس توانمندی در شما می شود.
ارتباط با خدا از ترس و اضطراب شما می کاهد.
۲- به سلامت جسم و روح خود اهمیت دهید.
۳- عذرتراشی نکنید، شایع ترین بهانه ای که می تواند در برابر هر تغییر مثبتی آورده شود، این است که من ذاتا این طور هستم یا من این طور بزرگ شده ام.
خیر، عذر شما پذیرفته نیست.
۴- از خود به خوبی یاد کنید و جنبه های مثبت و منفی خود را توام در نظر بگیرید.
۵- اگر کار اشتباهی انجام دادید به جای سرزنش خود، عمل خود را سرزنش کنید.
۶- به جنبه های مثبت خود توجه بیشتری داشته باشید.
۷- خودتان را بپذیرید و از آنچه هستید شادمان باشید.
۸- اعمالتان را ارزیابی کنید نه خودتان را.
۹- کوچک ترین کار مثبت خود را به حساب آورید و خود را تایید و تشویق کنید.
۱۰- از سرزنش کردن مکرر دیگران بپرهیزید.
۱۱- جملات منفی را هرگز به زبان نیاورید.
۱۲- به صحبت های منفی دیگران گوش ندهید.
۱۳- همیشه تبسمی بر لب داشته باشید، لبخند بزنید تا آرام شوید.
۱۴- موجبات رضایت خاطر خود را فراهم کنید، خصوصا هنگام بروز مشکل.
۱۵- هر نوع وابستگی ضد اعتماد به نفس است، بنابراین خود را تحت هیچ عنوانی به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکنید.
۱۶- هدف داشته باشید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید.
۱۷- عادت کنید نفس عمیق بکشید تا اکسیژن بیشتری به مغزتان برسد، این کار آرامش روح را به دنبال دارد.
۱۸- خوب بخوابید و ورزش را فراموش نکنید.
۱۹- در مقابل هر کار خوب دیگران هر چند کوچک، سپاسگزاری کنید.
۲۰- رفتار محترمانه شما به شکل رفتار محترمانه به سوی شما باز خواهد گشت پس به دیگران احترام بگذارید.
۲۱- مسوولیت پذیر باشید، مسوولیت پذیری یعنی احساس خودباوری.
۲۲- از ارتباط طولانی و مداوم با افراد مایوس، افسرده و مضطرب پرهیز کنید.
۲۳- شرح حال افراد موفق را مطالعه کنید این گونه مطالعات سبب تقویت روحیه شجاعت و شهامت شما می شود.
۲۴- با افراد پرتحرک، با نشاط و موفق ارتباط مستمر برقرار کنید.
۲۵- بدون توجه به نظر دیگران، احساس واقعی خود را بیان کنید.
افرادی که همیشه موافق یا همیشه مخالف هستند، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نیستند و راضی نگه داشتن همه همیشه ممکن نیست.
۲۶- هیچ گاه خودتان را ما خطاب نکنید، نه عقاید خود را از جانب دیگران بگویید و نه عقاید دیگران را به جای عقاید خودتان مطرح کنید.
۲۷- بله نگویید وقتی می خواهید نه بگویید، نه گفتن را تمرین کنید.
۲۸- از قبول فعالیت هایی که در توانتان نیست اجتناب ورزید.
۲۹- وقتی از یک ویژگی مثبت شما تعریف می کنند از ته دل تشکر و قدردانی کنید و از تعارفات کلامی مانند این لطف شماست، من قابل نیستم استفاده نکنید.
۳۰- جرات به خرج دهید عمل کنید تا اعتماد به نفس را در خود حس کنید.
علائم کمبود اعتماد به نفس اعتماد به نفس به درجه توجه افراد نسبت به خویش یا احترامی که به خود می گذارند اشاره دارد و مقدار ارزشی است که افراد برای توانایی ها و عقایدشان قائل می شوند.
وارن (۱۹۹۱) می گوید: اعتماد به نفس به دو بخش تقسیم می شود: ▪ بخش اول: توانایی گفتن اینکه من مهم هستم ، من به حساب می آیم ▪ بخش دوم: توانایی گفتن اینکه من با کفایت هستم ، من چیزی برای عرضه کردن به دیگران و دنیا دارم.
همه ما به نوعی با مسأله اعتماد به نفس و نقش و اهمیت آن در جریان زندگی مواجه هستیم بنابراین می توانیم با استناد به علائم علمی و مستند کاهش اعتماد به نفس در متن ذیل میزان اعتماد به نفس خویش را محک بزنیم و مورد ارزیابی قرار دهیم.
● علائم کمبود اعتماد به نفس: ۱) از دست دادن وزن و اشتها ۲) پرخوری ۳) یبوست و اسهال ۴) اختلالات خواب (بی خوابی یا مشکل در به خواب رفتن یا بیدار خوابی) ۵) پرخوابی ۶) شکایت از خستگی ۷) کناره گیری از فعالیت ها ۸) شرکت نکردن در بحث ها و گفت وگوها (تمایل به بودن در حاشیه)، بیشتر شنونده بودن تا شرکت کننده۹) کاهش میل جنسی ۱۰) کاهش رفتارهای خودانگیخته ۱۱) حالت نامناسب بدنی ۱۲) حالت اضطراب،غمگینی و ناامیدی، درماندگی وعجز ۱۳) ترس از عصبانی کردن دیگران ۱۴) احساس تنهایی، احساس اینکه دیگران شخص را دوست ندارند و قادر نبودن به بیان احساس خود و ضعف در مواجه یا چیرگی بر مشکلات ۱۵) اجتناب از موقعیت هایی که شخص باید در معرض عموم قرار گیرد و خود را افشا کند.
۱۶) ناتوانی در انجام دادن کارها به نحو مطلوب یا ثمربخش ۱۷) حساسیت به انتقاد، کمرویی ۱۸) شکایت های فراوان از دردهای جسمانی ۱۹) احساس بی ارزشی و بی لیاقتی ۲۰) حالاتی از ملامت خود، تنفر از خود و راضی نبودن از خود ۲۱) انکار موفقیت ها و دستاوردهای گذشته و انکار موفقیت در فعالیت های جاری ۲۲) احساس اینکه هر کاری که شخص انجام می دهد با شکست مواجه می شود و یا بی معنی است ۲۳) نشخوار مسائل ۲۴) در جست وجو و طالب تشویق از سوی دیگران، تلاش برای به دست آوردن محبت اما ناتوانی در انجام نثار مقابل محبت به دیگران