کوهنوردى و خطرات کوهستان ورزش کوهنوردى، با خطر همراه است، معمولاً بخشى از هر کتاب آموزش کوهنوردى، اختصاص به شناخت خطرهاى کوهستان و راه هاى مقابله با آن دارد.
همچنین، در بیشتر شماره هاى هر مجله کوهنوردى، اخبارى از حادثه هاى مرگبار یا دردناک به چشم مى خورد.
و در صفحه شناسنامه بسیارى از نشریات کوهنوردى، (و برگه هاى درخواست عضویت باشگاه هاى کوهنوردى و بروشورهاى همراه وسایل کوهنوردى) به «خطرهاى ذاتى» این فعالیت به صراحت اشاره شده و از خواننده خواسته شده که مسئولیت عواقب ناشى از حادثه هاى کوهستان را شخصاً بپذیرد.
سازمانهاى جهانى که فعالیتشان مرتبط با کوهپیمایى است، به این ویژگى اشاره دارند، براى مثال در مجموعه رهنمودهایى که اتحادیه جهانى حفاظت (IUCN) در زمینه نگهدارى و استفاده از مناطق کوهستانى ارائه داده است، در چند مورد به خطرهاى محیط هاى کوهستانى اشاره شده است: «رهنمود ۱۴۲- مخاطرات به طور سرشتى بخشى از تجربه کوهستان به شمار مى روند، باید آن را پذیرفت و به رسمیت شناخت.
نباید هراس داشت، اما به وسیله احتیاط مستمر و درونى شده مى توان هراس را دست آموز و مهار کرد، مخاطرات را پشت سر گذاشت یا با آن روبه رو نشد و از کوهستان لذت برد.
کوهستان هیچگونه بى احتیاطى را بر نمى تابد.
» لازم به یادآورى است که آن درجه از «احتیاط مستمر» که بتوان با آن به کلى از خطر کوهستان دور شد، عملاً دست نیافتنى است و با کوهنوردى هاى نوآورانه و دشوار، قابل جمع نیست.
بیان واقع بینانه خطرهاى کوهنوردى را مى توان در یکى از بندهاى «بیانیه تیرول» دید که توسط کریس بانینگتون، کوهنورد پرسابقه در کنگره آینده ورزش هاى کوهستانى در اینسبروگ اتریش (۸ سپتامبر ۲۰۰۲) خطاب به کوهنوردان خوانده شد، و مورد قبول بیش از یک صد کارشناس و کوهنورد و سنگ نورد برجسته جهان قرار گرفت: «مسئولیت خطر کردن ها (risks) را بپذیرید.» بررسى هاى آمارى بسیارى در زمینه خطرهاى کوهنوردى انجام شده است.
فقط براى ارائه یک نمونه، مى توان یادآور شد که از میان ۲۱۲ نفر کوهنورد که از ایران در قالب تیم هاى اعزامى فدراسیون از۱۳۵۲ تا ۱۳۸۲ به کوه هاى بلند جهان (هیمالایا، قراقوروم، تیان شان، پامیر) رفته اند، پنج نفر در کوه کشته شده اند (مرحومان عبدالله عزیزى، حسین حراستى، جلال فروزان در برنامه هایى به جز برنامه هاى فدراسیون، محمد داودى در یک برنامه فدراسیون در داخل کشور، محمد اوراز در یک برنامه برون مرزى فدراسیون).
این میزان خطر (نزدیک به ۵/۲ درصد)، نشان دهنده میزان ریسکى است که کوهنوردان جدى و پرکار، کم و بیش با آن مواجه اند.
البته کوهنوردى عمومى، نسبت به کوهنوردى در کوه هاى بلند جهان، خطر بسیار کمترى دارد، به طورى که شاید بتوان گفت خطر آن از خطر رانندگى حرفه اى و حتى غیرحرفه اى در ایران کمتر است.
در کوهنوردی خطرات به دو دسته تقسیم می شوند: خطرات پیرامونی (OBJECTIVE HAZARDS) و خطرات شخصی (SUBJECTIVE HAZARDS).
اصولا برای بررسی و تحلیل یک حادثه کوهنوردی ابتدا سعی می کنند در سطح کلان مشخص شود ین حادثه جزو کدام دسته است بعد به بررسی های فاکتور های آن می پردازند .
اجازه بدهید مثالی بزنم : فرضا مرگ یک کوهنورد در بهمن.
درست است که بهمن جزو خطرات پیرامونی است ولی اگر آن کوهنورد می دانسته که آن شیب بهمن خیز است بارش برف هم انجام شده اما باز قصد عبور از بهمن را داشته باشد.
علت اصلی اتفاق جزو خطرات شخصی طبقه بندی و بعد بنا به معیار هی مربوطه تحلیل می شود.
بعنوان نمونه گزارشات آلپاین کلوب آمریکا ACC و یا اتحادیه کوهنوران انگلیس The BMC نمونه های مشخصی از این شیوه بشمار می یند.
اگر از هیاهوی خبری و رسانه ای در ین باره بگذریم و واقع بین تر به این فاجعه نگاه کنیم یا این فاجعه بخاطر اشتباهات فردی یا گروهی فنی رخ داده؟
تمام آموزش ها، تمام کلاسها و تمام تجارب برای ایجاد یک حاشیه ایمنی بین ما و این خطرات است.
اما هیچ آموزشی و هیچ پیشگیریی نمی تواند محافظ صد در صدی در برابر این خطرات باشد.
بنظر من درگذشتگان این فاجعه بسیار بد شانس بودند.
در بدترین زمان در بدترین مکان حضور داشتند.
همه ما بهمنی را به امید نریختن آن بریده یم و به گیره ی سست آویزان شده یم .
این همان بخش جذاب و غیر قابل پیش بینی کوهنوردی است که باید برای عموم برای جامعه شکافته شود.اگر سال دیگر نه اصلا ماه دیگر یک تیم قصد پیمایش این دره را بنماید .
اگر سابقه عبور از این دره را دشته باشد اگر سابقه چند بار عبور در باران را هم در کارنامه خود داشته باشد اگر بهترین ابزار و لوازم را با خود ببرد و به سلامت از دره بیرون بیاید .
می توانیم بگوییم:ببینید کار این تیم درست بود.
خطر سرما و گرما در کوهستان حقایقی درباره سرما از فیزیک:: سرما ما را سرد و گرما ما را گرم می کند، درست، اگر قرار بود ما تمام عمرمان را در یک محیط گرم و نرم باشیم همین سطح از اطلاعات برایمان کافی بود.
اما برای کوهنوردی اطلاعات بیشتری نیاز است.
برای عموم مردم این موضوع جا افتاده است که اگر در هوای آزاد باشند و احساس سرما کنند و در همان حین باد بوزد آنها احساس سرمای بیشتری را خواهند کرد اما دلیل این موضوع چیزی است که برایشان اهمیت ندارد.
اما پاسخ آن برای ما اهمیت زیادی دارد.
دلایل علمی که در پشت این مطلب قرار دارد برای ما بسیار راهگشا خواهد بود.
ما بدنبال یافتن دلایل علمی لرزییدن، احساس گرما و سرما هستیم.
برای ما جزییات اهمیت دارد.
هر چقدر که این جزییات را بدانیم احتمال صعود موفق خود را افزایش داده ایم.
پس بیا یید با جزییات شروع کنیم.
با اتمها.
حرکت اتم ها :: هر اتمی محتوی انرژی است.
اتمها حرکت می کنند و هر چقدر پرانرژی تر باشند با سرعت بیشتری حرکت می کنند.
این حرکت با گرما اندازه گیری می شود.
پس حرکت سریعتر نشانه گرمای بیشتر است.
قانونی هست که می گوید: انرژی همواره بدنبال تعادل یافتن است.
اما این تعادل با انتقال انرژی از سطح بالاتر به سطح پایینتر شکل می گیرد.و به عبارت دیگر از گرما به سرما.
اتفاقی که می افتد آن است که در هنگام برخورد اتمها به یکدیگر انرژی از اتمهای پر انرژی به اتمهای کم انرژی منتقل می شود.
در این راه بخشی از گرما به اتم های کم انرژی منتقل می شود و به این شکل تعادل برقرار می شود.
حالا می توان گفت که گرما وجود انرژی و سرما نبود انرژی است.
حرکت اتمها در دمای °C 273.15 – یا در 0° درجه کلوین متوقف می شود.
دمای بخشهای درونی (Core) بدن ما 37°C و دمای لایه بیرونی آن 34°C است.
به علت این اختلاف دما (گرادیان حراراتی)، حرارت هسته بدن به سمت لایه بیرونی منتقل می شود و حرارت (انرژی) از سطح پوست بدن به محیط منتقل می گردد.
بسته به نوع پوشش، بخشی این حرارت از لباسها عبور کرده و به اتمسفر وارد می شود.
این فرآیند، انتقال حرارت به طریقه هدایت (conduction) نامیده می شود.
تعادل حرارتی:: این انتقال انرژی (هدایت) ادامه دارد تا زمانیکه سطح انرژی در هر دو ماده برابر شود.
این فرآیند تعادل حرارتی، نامیده می شود.
درک مفهوم آن برای شما بسیار ضروری است، چرا که در کوهستان ادامه حیات شما به آن بستگی دارد.
اگر قدری یخ را درکف دستتان قرار دهید فرایند انتقال انرژی آغاز می شود و تا برقراری تعادل حرارتی ادامه خواهد داشت.
شما احساس سرما می کنید نه به این خاطر که سرما توسط اتمهای پوستتان جذب شده، بلکه به این دلیل که انرژی اتمهای دست شما به اتمهای یخ منتقل شده است.
انتقال انرژی تا زمانی که دمای مولکولهای یخ به34°C برسد و با دمای پوست شما برابر شود ادامه دارد.
به این دلیل که میزان انرژی بدن شما بسیار بیشتر از تقاضای یخ برای رسیدن به 34°C است بدن شما این جنگ را می برد و یخ ذوب می شود.
برعکس اگر شما برهنه در یک یخچال طبیعی قرار بگیرید این بدن شماست که بازنده این جنگ خواهد بود.
پس ادامه حیات بدن ما بسته به این جنگ ایجاد تعادل حرارتی بین بدن و محیط اطراف است.
ما در این جنگ همواره بازنده خواهیم بود اما خوشبختانه این امکان را داریم تا خودمان را با غذا (انرژی) و تجهیزات مجهز کنیم و جنگ را ادامه دهیم.
زمانی که فرآیند تجهیز به هر دلیل متوقف شود ما قربانی این تعادل حراراتی خواهیم بود.
حقایقی در مورد سرما و بیولوژی بدن :: همانطور که اکثر کوهنوردان می دانند، دمای مناسب برای متابولیسم (سوخت و ساز) بدن 37°C است.
این درجه حرارات باید برای انجام منظم فعالیتهای حیاتی در هسته (Core) بدن مانند قلب، شش ها، مغز ثابت باشد.
لایه بیرونی این هسته از پوست با ضخامت 1.65 میلیمتر تشکیل شده است.
پوست بدن مساحتی حدود 1.8 متر مربع را پوشش می دهد و وظیفه مهم آن که درجه حراراتی حدود 34°C دارد، کاهش انتقال حرارات بخش درونی بدن به اتمسفر است.
اولین علائم تغییر درجه حرارت بخش درونی بدن لرزیدن و جمع شدن (پوست مرغی شدن) پوست بدن است.
لرزیدن تلاش بدن برای ایجاد گرما با منبسط و منقبظ کردن عضلات و ایجاد اصطکاک بین آنها است.
و جمع شدن پوست تلاش بدن برای راست شدن موهای سطح پوست و ایجاد یک فضای خالی برای گرم شدن بیشتر است.
اگر این کاهش دمای بخشهای درونی بدن ادامه یابد، بدن گردش خون را محدود می سازد تا اتلاف حرارات را از طریق سیستم خون رسانی کاهش دهد.
مثل عقب نشینی های نظامی بدن نیز برای حفظ مغز و مرکز فرماندهی، انگشتان دست و پا و حتی خود دست و پا را قربانی می کند و با کاهش خون رسانی به آنها سعی در حفظ سطح فعالیتهای حیاتی بدن دارد.
سرما زدگی عموما در این مرحله اتفاق می افتد.
در این شرایط بدن شما هورمونهای شیمیایی نیز ترشح می کند.
تروکسین که باعث افزایش میزان متابولیسم بدن شده و آدرنالین که فشار خون را افزیش می دهد و سرعت تبدیل کلیکوژن به گلوکز و چربیها به اسید های چرب را افزایش می دهد.
اگر تمام این کارها فایده ای نداشت و دمای دورن بدنتان 2°C کاهش یافت در این شرایط شما اثرات سرمازدگی را احساس خواهید کرد.
سطح هوشیاری شما کاهش یافته، گیج و بیحال خواهید شد.
در این شرایط اگر در موقعیت مناسبی قرار نداشته باشید و کمکهای اولیهه مناسب دریافت نکنید احتمال اینکه آسیب بیشتری ببنید وجود دارد.
با توجه به کاهش سطح هوشیاری، نقش همنوردان شما در درک علائم اولیه سرمازدگی و نجات شما بسیار مهم است.
اگر کاهش دما همچنان ادامه یابد، عضلات، دست از فعالیت خواهند کشید و کنترل کننده های حرارت داخلی بدن مثل هیپوتالاموس نیز متوقف می شوند.
در این شرایط شانس زنده ماندن شما به حداقل می رسد.
با کاهش دمای بخشهای داخلی بدن به میزان 5°C بدن دچار سرمازدگی شدید خواهد شد و بلافاصله مرگ در پی آن به سراغ فرد می آید.
اگر تجهیزات لازم و داروهای مناسب محیا باشد می توان افراد سرمازده ای را که درجه حرارات بدن آنها به کمتر از 15°C نیز رسیده است نجات داد اما در کوهستان امکان امداد و نجات در این موارد و حتی کمتر از آن عملا غیر ممکن است.
به خدمت گرفتن علم :: اما این مطالب چه کمکی به ما در کوهنوردی می کند؟
دانستن طریقه انتقال انرژی (گرما به سرما) در سطح مولکولها به ما این امکان را می دهد تا این انتقال حرارت را کاهش داده و سطح دمای بخشهای داخلی بدنمان را حفظ نماییم و بتوانیم زنده بمانیم.
برای این منظور باید دیواری بسازیم تا این انتقال انرژی بین بخشهای گرم و محیط سرد اطراف آن کاهش یابد.
این امر احتیاج به درک مفهوم عایق بندی کردن بدن با پوشاک(Insulation) و ماکزیمم کردن اثر بخشی دارد.
کم شدن دمای بدن ( سرما زدگی ) شرح بیماری کم شدن دمای بدن عبارت است از پایین افتادن درجه حرارت بدن به کمتر از 35 درجه سانتیگراد.
این حالت میتواند بسیاری از دستگاههای بدن را تحتتأثیر قرار دهد، از جمله این که جریان خون به کلیه و مغز کاهش مییابد.
این حالت در تمام سنین میتواند اتفاق بیافتد اما اکثر بیماران، سالمندانی هستند که نمیتوانند خود را در زمستان گرم نگاه دارند.
علایم شایع علایم اولیه: هماهنگی نامطلوب عضلات گیجی و سردرگمی ذهنی لرزیدن و پایین بودن درجه حرارت بدن (کمتر از 35 درجه سانتیگراد) کمبودن تعداد نبض ضعف، خوابآلودگی علایم بعدی: سفت شدن عضلات درجه حرارت بدن به محدوده 9/28-25 درجه سانتیگراد سقوط میکند.
بنفش شدن انگشتان دست و پا و نیز بستر ناخنها از دست دادن هوشیاری علل قرار گرفتن طولانیمدت در معرض سرما، خصوصاً محیط باز همراه با بالا بودن شاخص باد ـ سرما؛ و نیز غرق شدن در آب سرد و نجات فرد قبل از خفگی کامل.
البته در افرادی که بیمار یا ضعیف هستند، این حالت میتواند در درجه حرارتهای نزدیک به طبیعی نیز رخ دهد.
عوامل تشدید کننده بیماری بزرگسالان بالای 60 سال یا شیرخواران لباس نازک یا مرطوب لاغر بودن.
افراد لاغر زودتر از افراد چاق حرارت بدن خود را از دست میدهند.
مصرف دخانیات، که خونرسانی به اندامها را کاهش میدهد.
مصرف الکل اختلال روانی بیماری مزمن (نارسایی قلب، بیماری ریوی، بیماریهایی که فرد را زمینگیر میکنند).
پیشگیری .
در هوای سرد، از لباس ضد باد در چند لایه استفاده کنید، از جمله شال گردن، کلاه و دستکش در هوای بارانی اگر خیس شدید، لباسهای خود را هرچه زودتر عوض کنید.
برای تولید گرما سعی کنید حرکت داشته باشید.
در رودخانه یا دریاچهای که یخ بسته است، اسکیت یا ماهیگیری نکنید مگر این که مطمئن باشید یخ آن ضخیم و بیخطر است.
به هنگام پیکنیک یا راهپیمایی و کوهنوردی در هوای سرد، تمهیدات لازم برای موارد اورژانس به هنگام کم شدن یا صدمه دیدن را به همراه داشته باشید.
عواقب مورد انتظار برحسب مدت زمان قرار گرفتن در معرض سرما و میزان حرارت از دست رفته میتواند مرگبار هم باشد.
احتمال زندهماندن فرد در صورتی که به هنگام رسیدن به اورژانس هوشیار باشد بسیار زیاد است.
جالب این که بعضی از کودکان پس از یک ساعت یا بیشتر غوطهور بودن در آب یخ زنده ماندهاند.
عوارض احتمالی شوک ذات الریه نارسایی کلیه سرمازدگی؛ قانقاریا مرگ درمان اصول کلی بستری شدن.
فرد باید به نزدیکترین مرکز اورژانس انتقال یابد.
گرم کردن بیمار برحسب شدت پایین افتادن درجه حرارت بدن تنظیم میشود.
موارد زیر به هنگام انتظار برای رسیدن کمک اورژانس ممکن است کمککننده باشند: توجه داشته باشید که فرد ممکن است گیج باشد و در برابر اقدامات کمککننده مقاومت کند.
فرد را روی سطح صاف قرار داده و وی را با پتو با درجه حرارت طبیعی بدن بپوشانید.
حمام گرم (نه داغ) ممکن است کمککننده باشد، اما برای راهنمایی گرفتن در این مورد با نزدیکترین مرکز اورژانس در تماس باشید.
اگر فرد در محیط بیرون است، وی را با پتو بپوشانید یا از باد محافظت کنید.
در صورت امکان، فرد را با گرمای بدن خودتان گرم کنید.
داروها داروهایی برای حفظ فشار خون در صورتی که وضعیت فرد بحرانی باشد.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری پس از درمان، فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های طبیعی باید تدریجاً از سر گرفته شوند.
رژیم غذایی اگر فرد قادر به نوشیدن باشد، مایعات گرم به او بدهید.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر علایم پایین افتادن درجه حرارت بدن را در یک نفر مشاهده کردهاید.
این ممکن است یک اورژانس باشد.
گرمازدگی شرح بیماری گرمازدگی عبارت است از بیماری ناشی از قرار گرفتن طولانیمدت در معرض حرارت زیاد، نخوردن مایعات به حد کافی، یا خوب کار نکردن مکانیسمهای تنظیم حرارت در مغز.
این حالت میتواند در هر سنی رخ دهد، اما در سالمندان شایعتر است.
علایم شایع خستگی گرمایی: منگی، خستگی، غش، سردرد رنگ پریدگی و مرطوب بودن پوست تند و ضعیف بودن نبض تند و سطحی بودن تنفس گرفتگی عضلانی تشنگی زیاد گرمازدگی: غالباً قبل از این مرحله، خستگی گرمایی و علایم آن وجود دارد.
داغ، خشک و بر افروخته بودن پوست تعریق وجود ندارد.
بالا بودن درجه حرارت بدن تند بودن ضربان قلب گیجی از دست دادن هوشیاری علل خستگی گرمایی به علت نوشیدن آب به مقدار ناکافی، خوردن نمک به مقدار ناکافی، و کمبود تولید عرق به وجود میآید.
(بدن به کمک عرق کردن و بخار شدن عرق خنک میشود.
گرمازدگی در اثر قرار گرفتن بیش اندازه در حرارت شدید و کار نکردن مکانیسمهای تنظیم حرارت بدن ایجاد میشود.
در این حالت دمای بدن تا حد خطرناکی بالا میرود (حتی تا حدود 5/41 درجه).
عوامل افزایش دهنده خطر اثرات عمومی بالا رفتن سن نوشیدن الکل یا سوءمصرف سایر مواد بیماری مزمن مثل دیابت یا بیماری عروق بیماری اخیر که باعث از دست رفتن مایع در اثر استفراغ یا اسهال شده باشد.
هوای داغ و پر رطوبت (شرجی) بودن در محیط بسیار گرم از دستدادن مایعات بدن در اثرورزش وتعریق و ننوشیدن مایعات کافی برای جایگزینی آب از دست رفته پوشیدن لباس زیاد، خصوصاً لباس تنگ تب بالا فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری بدنی یا ورزش شدید در هوای داغ و پر رطوبت پیشگیری در هوای داغ، لباس سبک و گشاد بپوشید.
مرتب آب بنوشید و صبر نکنید تا تشنه شوید و سپس آب بنوشید.
اگر تعریق زیاد دارید، آب بیشتر بنوشید.
اگر مقدار ادرار کم شود، میزان آب دریافتی را زیادتر کنید.
سعی کنید به هوای داغ عادت کنید.
عواقب مورد انتظار معمولاً با درمان سریع بهبودی کامل در عرض 2-1 روز حاصل میشود.
عوارض احتمالی ممکن است هر کدام از اعضای مهم بدن دچار مشکل شوند ) قلب، ریه ها، کلیه ها، مغز ) با مدت زمان قرار گرفتن در معرض گرما و شدت آن، و نیز سرعت و اثربخشی درمان ارتباط دارد.
درمان اصول کلی اگر فردی علایم گرمازدگی را دارد و عرق نمیکند: وی را سریعاً خنک کنید.
لباسهای وی را در آورید و او را در آب سرد قرار دهید، یا دور او ملحفه مرطوب بپیچید.
ترتیب انتقال او را به نزدیکترین بیمارستان بدهید.
این یک اورژانس است!
اگر فردی ضعیف و خسته است اما عرق میکند: وی را در یک جای خنک بخوابانید، مایعات خنک به او بدهید (آب، آب میوه، یا سایر نوشیدنیهای خنک).
ترتیب انتقال او را به نزدیکترین بیمارستان بدهید، مگر در موارد خفیف.
توصیههای پزشکی برای مراقبت مناسب از فرد را به وی یا همراهان وی ارایه دهید.
داروها برای این اختلالات معمولاً دارویی مورد نیاز نیست.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری وقتی که علایم وجود دارند، در حالتی که پاهایتان بالا باشد استراحت کنید.
با روبه بهبود گذاشتن علایم میتوان کارهای روزمره را تدریجاً از سر گرفت.
رژیم غذایی رژیم خاصی توصیه نمیشود.
اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم گرمازدگی یا خستگی گرمایی را دارید، یا این که علایم را در فردی دیگر مشاهده نمودهاید.
بلافاصله اورژانس را خبر کنید!
این اختلالات ممکن است جدی یا مرگبار باشند.
خطرات بعدی خطرات صاعقه در کوهستان به دو گونه است : ۱ـ برخورد مستقیم آذرخش ۲ـ برق زمینی که در نتیجه تخلیه بار الکتریکی ابرها ، تا شعاع معینی سطح زمین و مولکول های هوا دارای بار الکتریکی می شود ) هر ساله تعداد زیادی از کوهنوردان دچار صاعقه زدگی می شوند و براثر صاعقه زدگی یا جان خود را از دست می دهند و یا دچار آسیب های شدید می شوند.بسیاری از این حوادث با رعایت نکات ایمنی قابل پیشگری هستند وبه همین جهت در این قسمت به بررسی این موارد می پردازیم.
اصول پیشگشری: رعایت چند نکته در پیشگیری از صاعقه زدگی در بین کوهنوردان بسیار مهم است: 1) در صورت امکان با شروع صاعقه در مکان های سر پوشیده مانند جان پناه ها یا کلبه های کوهستانی پناه بگیرید.
2) همواره برنامه ی کوهنوردی را طوری تنظیم کنید که بعد از ساعت11 صبح در مکان های مرتفع نباشید.
3) هیچگاه چادر خود را به بلندترین درختان اطراف وصل نکنید.
4) در صورت شنیدن صدای رعد حتی با وجود آسمانی صاف ، احتمال وقوع صاعقه بسیار زیاد است.سریعاً خود را به مکان امن برسانید.
5) وجود ابرهای تیره و افزایش باد خبر از قریب الوقع بودن صاعقه است.
6) می توان از جلیقه های ضد صاعقه استفاده نمود.
7) در مکان های سر پوشیده به در، پنجره و اجسام فلزی نزدیک نشوید.
8) دستگاه های الکتریکی خود را خاموش کنید.
9)طناب هایی را که به همراه دارید بخصوص اگر خیس و مرظوب شدند،از خود دور کنید.
10) تنها در موارد اورژانس از تلفن استفاده کنید .امواج صاعقه به راحتی از خطوط تلفن عبور می کنندو آسیب ناشی از آنها یکی از شایع ترین علت صاعقه زدگی در مکان های سر پوشیده است.
11) داخل خودرو معمولاً در برابر صاعقه زدگی امن است.
12) هیچ گاه به یک خودرو تکیهنکنید.
13) از دوچرخه یا موتور فاصله بگیرید.
بهمن با گرم شدن هوا ،وبا توجه به برفهای سنگینی که درگذشته در ارتفاعات می نشیند احتمال بروز بهمن های خطرناک هم شدت پیدا میکند.
پس لازم است که اگر در روزهای پایانی زمستان پا به ارتفاعات و حتی دره های کم ارتفاع هم می گذاریم، تمام جوانب احتیاط را رعایت کنیم.مهمترین موضوع اینست که تنها به کوه نرویم و با افراد با تجربه همراه شویم.
باید بدانیم که میزان زیاد برف، تغیرات درجه حرارت که باعث ذوب شدن برفها شود و وجود لایه های ضعیف و شیب بالای 45 درجه باعث بروز بهمن میشود.
از مسیر شیب های بهمنی نباید عبور کرد و اگر مجبور به عبور از زیر این شیبها شدیم باید بدون به هم زدن آرامش کوهستان ، هر چه سریعتر و با چشمان باز عبور کنیم.
اگر شواهد حاکی از بروز بهمن بود هر چه سریعتر باید به کناری فرار کرد و با فریاد همه را آگاه کرد.
و اما اگر در بهمن گیر کردیم، باید از ورود برف به دهان و بینی جلوگیری کرده و فاصله ای را با یکی از دستها در جلوی دهان برای تنفس در نظر بگیریم و با دست دیگر سعی کنیم خود را به سطح بکشانیم.
مثل فرمان اتومبیل که در زمان توقف به سختی حرکت میکند، اگر بهمن نیز متوقف شود دیگر حرکت کردن به دلیل تراکم برف، بسیار سخت میشود.
پس تا توقف بهمن که زمان زیادی هم بطول نمی انجامد برای دست و پا زدن فرصت داریم.
باید بدانیم که تقلای معقول نجات بخش است.
پس از توقف حرکت بهمن با حفظ خونسردی با تلاش رو به بالا حرکت می کنیم و اگر جهت را گم کردیم با خارج کردن آب دهان جهت جاذبه زمین و جهت سطح برف را میتوان تشخیص داد.
زمان و مکان سقوط بهمن چگونه در کوهستان شکل میگیرد؟
در چه مناطقی از کوهها، بهمن سقوط میکند؟
وزن بهمن و سرعت حرکت آن به چه میزان است و بالاخره چگونه میتوان خود را از مسیر حرکت بهمن رهانید و از مهلکه نجات یافت؟
در چه جاهایی خطر بهمن وجود دارد؟
1- شیب، یکی از عوامل بسیار مهم در سقوط بهمن است.
روی شیبهای خیلی تند (بیشتر از 50 درجه) چون برف قبل از انباشته شدن به طور طبیعی به پایین سرازیر میشود، خطر سقوط بهمن معمولاً زیاد نیست.
روی شیبهای خیلی ملایم (کمتر از 25 درجه) نیز خطر بهمن معمولاً زیاد نیست.
تحقیقات بهمنشناسان فرانسوی نشان میدهد که بهمنهای تختهای، عمدتاً روی شیبهای 30 تا 45 درجه است و بیشترین بهمنها از روی شیبهای 35 تا 40 درجه سقوط کرده است.
کوهنوردان و اسکیبازان امریکایی اهمیت فوقالعادهای برای عامل شیب قائل هستند.
هر کوهنورد یا اسکیباز کوه، همیشه یک شیبسنج کوچک در جیب دارد تا با آن میزان خطر ریزش بهمن را برآورد کند.
2- با تند شدن شیب، ثبات لایهفوقانی برف کاهش یافته و خطر بهمن افزایش مییابد.
3- پوشش زمین.
پوشش طبیعی خاک که ارتباط بین مانتو برفی (توده برف) و خاک را برقرار میکند نیز البته نه به اندازه شیب، مهم است.
زمینهای صاف و صیقلی و یا بدون پستی و بلندی و شیبهایی که دارای بوتههای کوچک یا چمنزار و علف هستند، بهمنخیز است.
به عکس، شیبهای پر سنگلاخ و به ویژه با تختهسنگهای بزرگ و یا درخت و درختچه و یا بوتههای بزرگ- مثل گون- معمولاً برف را به خوبی نگه میدارند.
یکنواختی شیب بسیار خطرناک است.
به همین خاطر معمولاً با خاکبرداری، بین شیبها را پلهپله میکنند.
چه موقع خطر بهمن زیاد میشود؟
باد عامل بسیار مهمی در افزایش خطر سقوط بهمن است به ویژه اگر در چند روز گذشته به شدت وزیده باشد.
باد موجب تلمبار شدن برف در برخی نقاط میشود، ضخامت برف را افزایش میدهد و باعث به وجود آمدن نقابهای برفی در خطاراسها و گردنهها میشود.
فراموش نکنیم که عبوراز شیبهایی که در بالایشان نقابهای برفی درست شده، فوقالعاده خطرناک است.
بارش برف چون وزن اضافی بر مانتو برفی میگذارد، ثبات آن را کاهش میدهد.
البته سقوط بهمن پس از بارش برف، بستگی به مقدار بارش، وزن مخصوص برف و شیب کوه دارد.
با این حال، به طور کلی میتوان گفت که با ریزش 30 سانتیمتر برف جدید روی شیبهای تند (بیش از 35 درجه) خطر جدی میشود و با 80 سانتیمتر برف جدید، حتی شیبهای متوسط هم خطرناک میشوند.
هوای گرم و ملایم به سرعت لایهها را به هم پیوند میدهد و در نتیجه، خطر سقوط بهمن را کاهش میدهد.
به عکس، اگر این گرما نسبتاً زیاد باشد، خطر را افزایش میدهد، زیرا برف را به قطرات آب تبدیل میکند و لایههای فوقانی برف روی این قطرات میغلتند و به پایین سرازیر میشوند.
بارش کمی باران نیز چسبندگی برف را افزایش میدهد، ولی اگر بارش از حدی بگذرد، مانتو برفی ثبات خود را از دست خواهد داد.
از اواسط فروردین به بعد، در ارتفاعات 3000 متر به بالا، تابش خورشید مانتو برفی را- به ویژه جبهههای جنوبی- بیثبات میکند و در بعد از ظهرها، بهمنهای آبکی سرازیر میشود.
سرعت بهمن سرعت بهمن برف آبکی 55 تا 70 کیلومتر در ساعت، سرعت بهمن برف خشک 110 تا 140 کیلومتر در ساعت و سرعت بهمنپودر 220 تا 290 کیلومتر در ساعت میباشد.
همچنین، نیروی فشار حاصل از بهمن میتواند به 20 تن برسد.
شکلهای مختلف برف شکل برف بستگی تام به دمای محیط دارد: از 10 تا 5 درجه زیر صفر، سوزنی شکل، از 5 تا 10 درجه زیر صفر، استوانهای، بادامی شکل.
از 10 تا 13 درجه زیر صفر، پهن، بادامی شکل، از 13 تا 17 درجه زیر صفر، شش گوش، از 18 تا 25 درجه زیر صفر، استوانهای پهن.
شکل برف از این لحاظ مهم است که میزان چسبندگی و قدرت اتصال مانتو برف (توده برف) را تعیین میکند و در نتیجه احتمال ریزش بهمن را کاهش یا افزایش میدهد.
وزن برف شخص مدفون زیر بهمن تحت فشاری است که وزن و ارتفاع بهمن بر او وارد میکند.
وزن یک متر مکعب برف بستگی به مقدار آب موجود در آن دارد.
برف تازه برفپودر، 30 تا 60 کیلوگرم برف فشرده سبک، 100 تا 200 کیلوگرم برف کهنه برف شناور، 200 تا 300 کیلوگرم برف خشک نشست کرده، 300 تا 400 کیلوگرم برف آبدار نشست کرده، 400 تا 450 کیلوگرم برف زیرین خشک، 400 تا 700 کیلوگرم برف زیرین آبدار، 600 تا 800 کیلوگرم با استفاده از آمار، کسانی که دچار بهمن شدهاند، تعیین کردهاند که با گذشت زمان احتمال زنده ماندن بهمنزده چقدر است.
شخص مدفون در زیر یک متر برف با گذشت زمان شانس زنده ماندنش به سرعت کاهش مییابد.
به طور کلی میتوان گفت که با گذشتن هر یک ساعت، شانس زنده ماندن نصف میشود.
در ساعت اول، شانس زنده ماندن بهمنزده حدود 45 درجه است.
در ساعت دوم شانس او به 28 درصد، در ساعت سوم به 18 درصد و در ساعت چهارم به 10 درصد کاهش مییابد.
به عبارت دیگر، از ساعت چهارم به بعد، تنها یک نفر از 10 نفر را میتوان از زیر بهمن زنده خارج کرد.
در ضمن این نکته نیز قابل ذکر است که از همان لحظات اول در اثر ضربه و فشار بهمن و اصابت به صخره و سقوط از بلندی و از این قبیل صدمات، جان خود را از دست میدهند.
بهمنزده هر قدر در عمق کمتری مدفون شده باشد، شانس بیشتری برای زنده ماندن دادر.
به همین خاطر است که توصیه میکنند با شنا یا پرش کردن، سعی کنیم روی سطح بهمن باقی بمانیم.
همان طور که نمودار نشان میدهد، در عمق کمتر از 50 سانتیمتر، شانس زنده ماندن به کمتر از 10 درصد میرسد برای عبور از مناطق بهمن گیر چه باید کرد؟
1-حد الامکان از مناطقی که احتمال ریزش بهمن را دارد عبور نکنیم.
2-زیپ ها وسر آستین های البسه خود را کاملاً ببندیم.
3-توسط کلاه کولاک ویا دستمال گردن جلوی دهان خود را ببندیم.
4-به همراه داشتن نخ بهمن (نخی به متراژ 50 متر با رنگی معمولا تیره که به کوهنورد متصل است) 5-آماده نگهداشتن وسایل اضافی مثل کوله پشتی و کلنگ برای رها کردن 6-عبور یک به یک افراد با قدم هایی بلند و با فاصله.
7-خودداری از ایجاد سر و صدای اضافه.
8-استقرار افراد با تجربه بر روی یالهای کناری برای تعقیب با چشم.
9-همراه داشتن وسایل ضروری مثل کمکهای اولیه و مقداری تنقلات .
در حین بهمن باید چه کنیم 1-رها کردن وسایل اضاف و سنگین 2-در مقابل بهمن حالت گلوله ای باید گرفت.
3-فریاد کشیدن در هنگام غلطیدن بر روی برف.
4-ایجاد محافظ صورت به وسیله دستان.
5-بزرگ کردن فضا برای تنفس در زیر برف.
6-تشخیص جهت کشش زمین .
7-سعی در کنار زدن برف ها و به سمت بالا آمدن.
بلا های ممکن دیگر در کوهنوردی وقتی قرار است بیرون چادر بخوابی، خیلی پروانه ای فکر نکن، چون این بالا از نیش پشه گرفته تا نیش هر جک و جانور دیگری ممکن است برایت درد و مرض درست کند.
پس بی خیال آسمان شو و توی کیسه خوابت فرو برو و قدر این کیسه متفاوت را بدان.
وقتی کفش عید پارسالت را می پوشی و یک کوه نوردی نیمه سنگین انجام می دهی، عواقبش را هم قبول کن.
کفش نامناسب و فشار، دو عامل مهمی هستند که یک دوست قدیمی را با پاهایت همراه می کنند؛ میخچه.
بهتر است بدانی میخچه یک بیماری پوستی است، پس بعداز حمام با ناخن گیر به جان این توده فشرده از پوست نیفت.
میخچه معمولا با داروهای موضعی و در مواقع شدیدتر با جراحی درمان می شود.
اگر موقع استراحت های چند دقیقه ای، کرم ضد آفتابت را بیرون بیاوری و روی پوست دست و صورتت بزنی، هیچ کس به شما نمی گوید چه آدم شیکی هستی.
چون در غیر این صورت، وقتی بعدازظهر با گونه های گلی از کوه پایین می آیی همه به شما می گویند چه آدم بی فکری.
آفتاب سوختگی باعث سرطان پوست و پیری زودرس آن می شود.
پس چه حرفه ای باشی چه نباشی، آفتاب سوختگی را جدی بگیر!
به نفعت شماست که خیلی شاد کوه نوردی نکنید و همه ی سنگ های زیر پایتان را جدی بگیرید.
چون در رفتن یک سنگ کوچک از زیر پایتان همان و زمین خوردن و در شرایط بدتر، سقوط همان.
پس اگر موقع بالا رفتن و پایین آمدن سرود می خوانی، لطفا با چشم های باز این کار را بکنید!