مقدمه :
در ابتدای این مبحث لازم است که یک تعریف دقیق وروشنی از اعتیاد بعمل آوریم :
تعریف کامل اعتیاد به مواد مخدر که مورد قبول جهانیان است در سال 1950 توسط کمیته متخصصان تشخیص مواد اعتیاد آور وابسته به سازمان کمسیون بهداشت جهانی، ارائه شد. دراین تعریف ، اعتیاد به مواد مخدر ، مسمومیت حاد یا مزمنی است که حال شخص یا اجتماع مضر است وزائیده مصرف دارویی طبیعی یاصنعتی به شمارمیرود وخصوصیات این حالت عبارتنداز:
- تمنا ونیاز به استعمال دارو وبه دست آوردن آن به هر طریق ممکن
- علاقه شدید یا گرایش به ازدیاد میزان مصرف دارو که به فزون طلبی مشهور است
- وابستگی روانی یا جسمی به آثار داروهای اعتیادآور به گونه ای که وقتی دارو به معتاد نرسد اثرات روانی وجسمی دروی ظاهر می شود.
دراینجا ما به بررسی عوامل زیر می پردازیم :
1- نقش خانوداه در رویکرد به اعتیاد
2- نقش محیط آموزشی در رویکرد به اعتیاد
3- نقش مدرسه در رویکرد به اعتیاد
4- اردوهای کار راهی برای کاهش بحران اعتیاد
5- کنترل عرضه یا کاهش تقاضا
6- نمودهای ظاهری اعتیاد
تاریخچه :
انسان تریاک و ترکیبات تریاکی را از آغاز تاریخ استعمال میکرده است مردمی که در اروپا میزیستند از 4000 سال پیش به کشت تریاک آشنا بودند و از آثاری که از تاریخ تمدن سومریها باقی مانده است چنین برمیآید که آنها نه تنها این ماده مخدر را استعمال میکردند بلکه نامی که برآن نهاده بودند هنوز هم شایع است(گیاه شادیبخش). نوشتههای باستانی چنین نشان میدهد که ترکیبات تریاک در تمام دورههای تاریخ بابل- مصر-یونان- روم استعمال میشده است و حتی در نوشتههای هومر هم از آن نام برده شده است تا قبل از سال 1903 تریاک و کوکائین به صورت خام و اصلی مورد استفاده قرار میگرفت. تریاک را میکشیدند یا به صورت تنطور میخوردند.
در آغاز قرن نوزدهم سرتورنر serturner برای اولین بار الکالوئید فعال تریاک را که همان مرفین است از ماده خام جدا کرد و در مدت 30 سال بعد کدئین، نارکوتین، پاپاورین جدا گردید.
در سال 1914 در آمریکا قانونی گذاشته شد که طبق این قانون از خرید و فروش و استعمال این دارو جلوگیری میکرد ولی متأسفانه برای درمان معتادان در این قانون چارهای پیشبینی نشده بود.
در آمریکا دو بیمارستان بزرگ دولتی مرکزی بنام لگزینگتون و فورتورس وجود دارد که به درمان معتادان میپردازد و بررسی در این زمینه در این بیمارستانها انجام میگیرد و آمار بهبود یافتگان که از طرف این دو بیمارستان منتشر شده بسیار ناامید کننده است زیرا 90% معتادان پس از درمان دوباره بعد از چندی به استعمال ماده مخدر میپردازند.
اعتیاد چیست؟معتاد کیست؟
اعتیاد به عادت کردن خو گرفتن،خو گر شدن و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنی کرده اند.به عبارت دیگر ابتلا ی اسارت آمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان آور شمرده شود اعتیاد نام دارد.اصلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست اما عواقب آن به صورتهای مختلف نظیر کم شدن تحمل و وابستگی بدنی هویدا می شود.
در طب جدید به جای کلمه اعتیاد وابستگی به دارو به کار می رود که دارای همان مفهوم ولی دقیق تر و صحیح تر است.
مفهوم در این کلمه آن است که انسان بر اثر کاربرد نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می کند. به طوری که بر اثر دستیابی و مصرف دارو، احساس آرامش و لذت به او دست می دهد در حالی که در صورت نرسیدن داروبه خماری،دردهای جسمانی و احساس ناراحتی دچار می شود.
سازمان بهداشت جهانی ماده مخدر را اینگونه تعریف می کنند هر ماده ای که پس از وارد شدن به درونارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد تاثیر بگذارد،ماده مخدر است. این تعریف مصرف کنندگان مواد مخدر را افرادی غیر طبیعی و منحرف می دانند و بر اساس آن مخدرهای غیر قانونی مانند هروئین،وال.اس.دی را دربر می گیرد.
در سال 1950 سازمان ملل متحد تعریف زیر را برای اعتیاد به مواد مخدر ارایه کرد.اعتیاد به ماده مخدر عبارت است از مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت استعمال مداوم یک دارو اعم از طبیعی یا ترکیبی ایجاد می شد و به حال شخص و اجتماع زیان آور باشد. معتاد کسی است که در اثر مصرف مکدر و مداوم، متکی به مواد و یا دارو باشد. یا به عبارت دیگر قربانی هر نوع وابستگی دارو یا روانی به مواد مخدر معتاد شنا خته می شود.
از نظر آسیب شناسی هر دارویی که پس از مصرف تغییراتی را در انسان به وجود آورد. که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود. بنابر این معتاد به کسی گفته می شود که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن حالت مقاومت اکتسابی ایجاد می شود به شیوه ای که استعمال مکدر آن موجب کاسته شدن تدریجی اثرهای دارو به بدن وی می شود. اختلا فات روانی و فیزیکی موسوم به سندرم محرومیت« عوارض و تظاهرات جسمانی و روانی در موقع نرسیدن مواد مخدر به بدن » ایجاد می شود.
شخصیت معتاد:
شخصیت فرد به ساختا ر روانی او بستگی دارد. شخصیت با توجه به برخی عوامل ساختاری ثابت که با پایان بحران بلوغ برای همیشه شکل می گیرد تغییر نمی کند. بین شخصیت و اعتیاد رابطه ای متقابل وجود دارد. یعنی فرد به علت وضع خاص شخصیت و نیاز ها و شکست ها ناتوانی در برخورد با مسائل و ناکامی در زندگی، نداشتن ثبات عاطفی و ناملایمات دیگر وبه اعتیاد روی می آورد و اعتیاد نیز به نوبه خود موجب از بین رفتن انسجام روانی و هیجانی فرد می شود. بدین ترتیب بین اعتیاد و شخصیت دور باطلی است که مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده و روحیه ای قوی و آسیب ناپذیر است و بالاخره بدلیل فساد بافت های مغزی که از مصرف مواد مخدر بوجود می آید شخص کنترل حرکات خود را از دست داده آمادگی آسیب رسانی به خود و دیگران را پیدا می کند.
از این رو، به موازات افزایش معتادان، سرقتها و انحرافات اجتماعی و اخلاقی نیز روز افزون می شود. بسیاری از محققان مسائل مربوط به اعتیاد « حتی برخی از افراد عادی» بر این باورند که ساختار شخصیت برخی افراد براای پذیرش اعتیاد مساعد تر از دیگران است. اینان می پندارند که زمینه مساعد ذهنی افراد برای پذیرش اعتیاد مزبور شرط اولیه برای ابتلا است و بدین ترتیب مسئله را بیش از حد ساده می کنند تنها مزیت این کار آن است که به قضیه ظاهری روشن و آشکار می دهد.
شناخت شخصیت و ویژگیهای رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و. نیز پیش گیری و درمان آن از اهمیت ویژه ای بر خو ردار است، اعتیاد اگر گونه هایی در خلفق و خوی معتاد به وجود می آورد که از احوال ظاهریش می توان به آنها پی برد.
به طور معمول خود معتاد اعتراف می کند که معتاد است و نیاز به ماده مخدر دارد با این حال،برخی تغییرات روانی و اجتماعی و خلق و خوی او می تواند ما را در شنا خت معتاد یاری دهد.
معتاد دارای ظاهری ظریف، فر توت و پژمرده، رنگ چهره تیره و کدر، دندانهای پوسیده و زرد رنگ است.
تنگ بودن مر دمک چشم احتمال اعتیاد را می رساند، ولی نشانه ای قطعی نیست.
وجود دوره های بی قراری، ترک پذیری، عبانیت و اضطراب که تقریبا به طور ناگهانی جای خود را به سر خوشی و رضایت آشکار و آرامش می دهد.
بالا رفتن هزینه های شخص و درخواست مکرر پول از والدین و دیگران.
تغییر ساعتهای خواب، دیر خوابیدن در شب و دیر بیدار شدن در صبح.
بی توجهی به ظاهر خود و داشتن موهای ژولیده و لباسهای کثیف و افزایش رفت و آمدهای ظاهرا بی مقصد و مشکوک.
خواب آلوده و افسرده بودن همراه با شادابی بسیار زود گذر.
ماندن بیش از حد در توالت.
پر گویی و یاوه گویی،دروغ گویی و دادن وعده های بی اساس.
استعمال داروهای ویژه اعصاب یا نیرو بخش و خواب آور پیدا شدن وسایل مشکوک استعمال مواد مخدر در محیط زندگی معتاد.
بی توجهی، بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به کار و گریزان بودن از انجام کارهای بدنی، بویژه ورزش.
نقش خانواده در اعتیاد
اولین واحد اجتماعی که کودک در ان شچم می گشاید و به رشد شخصیتی می رسد خانواده است مهم ترنی و اصیل ترین نماد در ساخت شخصیت کودک در خانواده است که اخلاق و راه زندگی را یاد میگیرد کودک در خانواده است که نه گفتن به تعارفات نادرست همسالان یاد می گیرد خانواده سالم و محیط آرام و زیبا و رفتار و منش کودک تاثیر بسزایی دارد و محیط ناسالم منشاء بسیاری از رفتارها و خلاف کاریها است .
از نظر نایت در رفتار والدین به این نتیجه می رسند که کودکان مورد محبت و توجه افرادی از طرف مادر و پدر در بزرگسالی معتاد به الکل می شوند زیرا افرادی خودخواه رشد یافته لذت طلب ، کم تحمل و متکی بار می آیند.
اعتیاد یک بیماری زیست شناختی روان شناختی و اجتماعی است عوامل متعددی در اعتیاد و سومصرف مواد مخدر موثر هستند این عامل در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند عوامل موثر برفرد ، محیط و عوامل اجتماعی عوامل درهم بافته ای هستند که بریکدیگر تاثیر می گذارند درک تمامی علل و عوامل زمینه ای موجب می شود تا روند پیشگیری ، شناسایی ، درمان و پیگری بطور هدفمنتر طرح ریزی شوند.
نقش پزشکان
اعتیاد پدیده ای است با ابعاد مختلف و پیچیده بعد پزشکی تنها یکی از وجوه اختلال را نشان می دهد مسائل مشخصی ، زمینه اختلالات شخصیت وابسته و ضد اجتماعی و گسترده ای از صفات شخصیتی ناسازگار و انعطاف پذیر معمولاً وجود دارد در پس زمینه اعتیاد همچنین به طیفی از اختلالات روانی از افسردگی گرفته تا اضطراب برمی خوریم که برپیچیدگی در همان و ضرورت توجه طبی می افزاید و افزون براینها اعتیاد غالیاً ثمره یک خانواده آشفته و نابسامانی های عمیق ر ساختار محیطی است که معتاد در آن زندگی م یکند حلقه دوستان ، اقدام نزدیک و محله و...
خانواده های منفعل
جامعه شناسانی که برمطالعه تغییرات شرایط زندگی اجتماعی اقتصادی معاصر پرداخته اند براین باورند که تحول ساختار خانواده به سمت خانواده مشهور به همه سالارهای پیش می رود خانواده هم سالار خانوادی است که درآن پدرو مادر مفقاً به حل مشکلات خانوادگی می پردازند بدون اینکه هیچ یک از آنها بخواهند بردیگری تسلط یابد در این خانواده تقسیم کار بدون هیچ گونه پیش داوری انجام می شود و وظایف یکی از دو نفر مکمل وظایف آن دیگری است در خانواده های هم سالار از نوع فعال .زن و سوم عملاً مسئولیتهای مختلف خود را با دیگران تقسیم می کنند و در خانواده های از نوع منفعل زن و شوهر برای اجتناب از حل مشکلات و فرار از مسئولیت ها با یکدیگر توافق کنند روشن است که در خانواده منفعل نا مناسب ترین شرایط برای الگو برداریهای مورد نیاز کودک یا نوجوان بروزمی کند و مانع تحول مطلوب بافت شخصیتی می شود چنین خانواده هایی اجباراً به راه حلهای خارجی و سحر آمیز وابسته می شوند و توی آلودگی قبلی برای انواع مختلف وابستگی در کودکی که در این محیط پرورش یافته است به وجود می آید نخستین برخورد با یک دوست وابسته به دارو می تواند به احتمال زیاد جرقه ای برای آغاز وابستگی دارویی باشد که درآن تجربه های بالینی نیز به دفعات زیاد با چندین مواردی برخورد خواهد شود
بخشی از خطر مصرف مواد مخدر در میزان آگاهی ما از چیزی نهفته است که استفاده می کنیم نوجوان به هنگام خرید مواد مخدر از دلالا ن خیابان ی به هیچ عنوان اطلاع دقیقی از مواد خریداری شده و یا میزان خالصی یا ناخالصی آن ندارند .پس این هشداری است به خریداران مئله دیگر تأثیر این گونه مواد به رفتارهای شخصی بویژه در هنگام رانندگی آنها به نوعی با مواد مخدر یا الکل سروکار دارند عامل مرگ و میر بسیاری از نوجوانان و جوانان تلقی میشود.