دانلود مقاله نگاهی گذرا به رویکرد های فلسفی اندیشه ورزان معاصر

Word 101 KB 9420 59
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تأملی کوتاه درباره فلسفه وجودی

    عمدتاً فلسفه معاصر غربی را به دوجریان کلان تحلیلی تجربی واروپایی قاره ای تقسیم می کنند . شاید به گزاف نگفته باشیم که بعد از مارکسیسم اگزسیتانیالیزم بیشترین تأثیررا درغرب داشته است . بنیان گذاراین مکتب سورن گرکگورعارف بزرگ دانمارکی است که برای اولین بارخودرا به عنوان فیلسوف وجودی معرفی کرد ! اگرچه اگزسیتانیالیزم به عنوان یک مفهوم ونگرش بیشتروجود داشت .

    متفکران این مکتب اصالت را به وجود می دهند نه به آن معنایی که درفلسفه اسلامی تعبیرمی شوددرفلسفه اسلامی برخی فیلسوفان بین ماهیت ووجود اصالت را با وجود می دهند اما دراین جا اصلاً بحث برسراین دو ماهیت ووجود نیست بلکه انسان موجود بی ماهیت قلمداد می شود که پرتاب شدگی از ویژگیهای اساسی او محسوب می گردد این انسان یا به تعبیرهایدگراز این درجستجوی ماهیت خود به سوی آینده می رود واصلاً درصدد طرح ریزی برای آینده است وتلاش می کند ازاین راه حرکت به سوی آینده وساختن ماهیت خویش ماهیت خودرا بسازد که البته این به سادگی میسرنیست بلکه همراه با یک اضطراب وجودی است .

    اگزسیتانیالزیم برخلاف مکاتب دیگر یک نظام فلسفی مدرن یا فلسفه سیستماتیک نیست ! اتخاذ موضع مشترک برخی از فیلسوفان چون کرکگور، نیچه ، هایدگر، یاسپوس ، سارترومارسل ، درحوزه معرفتی باعث گردیده تا آنها را دراین جریان فکری قراربگیرند وگرنه هایدگرهستی شناس بود وخودرا از سارترجدا می داشت وسارترنیز زمانی اعلام کردکه باید پذیرفت که ایدئولوژی برترقرن 20 مارکسیسم هست والبته تلاش زیادی درآشتی دادن مارکسیسم واگزستیانیالیزم از خود نشان داد با این که یکی از عوامل شکل گیری این مکتب نقد شدید کرکگوربراصالت جمع وتاریخی نگری مارکس وهگل بودودراواخرعمرهم اعلام کرد یک آنارشیست است !!!

    نیچه راهم بیشتربه عنوان پیام آورمرگ باورونهیلیزم می شناسد ویاسپرس نیز از این که اورافیلسوف مکتبی بخوانند فاصله می گرفت .

    علاوه برمتفکران که نام آنها ذکرگردیدمی توان ازداستایوسکی ، سیمون دوبوآروکامونیز به عنوان کسانی یادکردکه تفکراگزیستانس را درقالب رمان یا داستان بسط می دادند فلسفه وجودی درمقایسه باسایرمکتب های فلسفی معاصراز تعالی بیشتری برخورداراست وبه قول شریعتی بهترین است ! این فلسفه دررابطه با تعلیم وتربیت وروان شناسی نیز آراعمیق وقابل تأملی داردکه البته با مرگ سارتر که معروف به غول این مکتب درفرانسه بود وخوداز طریق ترجمه هانری کربن با هایدگرواگزیستانیالیزم آشنا شده ، این مکتب روبه افول رفت علاوه بربی ماهیتی انسان که همراه با اضطراب می باشد واین ناشی از پرتاب اووحرکتش به سوی آینده است ازویژگیهای دیگرانسان که دراین مکتب برآن اشاره شده است می توان به آزادی ، اصالت خود ، اختیارو... اشاره کرد .

    چنانچه کرکگوربه نقدشدید مارکس وهگل می پردازدوایده آنان مبنی براین که هویت انسان درپیوستن با جمع ساخته می شود وپس اصالت با جمع است را شدیداً مورد حمله قرارمی دهد وحتی آنان را دروغگوخطاب می کند ازمنظرمتفکران وجودی این مفاهیم باعث رشد معنوی انسان می شود . چنانچه سارترآدمی را درآزادی تعریف می کند وهایدگرمعتقداست هرانسانی خود سرنوشت خویش را به گونه ای که می خواهدرقم می زند با این وجودمتفکران فوق علیرغم داشتن مواضع مشترک گاه باتضادهای فکری هم مواجه هستند ، چنانچه خودسارتربراین اساس متفکران را به دوگروه خداباوروملحدتقسیم می کند .

    براین اساس کرکگورومارسل از متفکران خداباوروسارتروبرخی دیگرملحد قلمداد می شوند ودراین میان از هایدگرویاسپرس می توان به متفکران معنوی یاد کردچراکه هایدگربا طرح برخی از مسائل چون توجه انسان به مرگ واهمیت دادن به ندای وجدان انسان را تاحد زیادی به نوعی عرفان نزدیک می کند برخلاف انسان سارتر که محکوم به آزادی ونهایتاً پوچی است . جدازاین هایدگرموجودی اصیل است که متفاوت با سایرموجودات به عنوان یک مسنده معناداردرهستی می زید وبه زمان توجه می کند چنانچه به زعم اودازاین زمان بودگی است .

    انسان شناسی هایدگرورای انسان شناسی علمی وفلسفی سوژه یا ابژه نگر است که قابل مقایسه با هیچ انسان شناسی دیگر دردوران مدرن که با رهیافتی سکولاراست نمی باشد لذا می توان به وضوح به توارد بین وفلسفه اوواسلام اشاره کرد . انشاءا... درفرصتی مناسب برتبیین وتحلیل دیدگاههای هایدگردرحوزه های مهم معرفتی خواهیم پرداخت ، چون نقد غرب ، تحلیل ماهیت تکنولوژی انسان شناسی هایدگرو... ، هایدگرمیزان ارزشمندی انسان را دردرک وبرداشت او می دانست. این نوشتاررابا جمله ای از هایدگربه پایان می بریم .

    انسان ارباب طبیعت نیست شیان وجود است !!

    اگرهایدگربله ! دیگران هم ....

    ومن می گویم این ها بزرگترین متفکران عصرما واصلاً مظاهرعالم جدیداندانتقادکرده اند که من با متفکران گزینشی عمل می کنم بااین معنی که هرکس ضدغرب یا مدرنیته باشد را انتخاب به تبیین وتحلیل وبسط دیدگاههای آنان می پردازم ! اگرمدعی کمی اهل مطالعه باشد که هست اما متأسفانه عینک ایدئولوژیکی راهم باید به کناری بزند که نزده ، تأییدمی کند که هایدگرواشپنگلرورنه گنون ومارکس وفروید ودریدامارکوزه ولیوتارو... هرکدام متعلق به یک جریان فکری هستند وهیچ قرابتی هم بین هایدگرواشپنگلریا دریداوهورکایمروجودندارد.

    من نمی دانم چرابرخی روشن فکران دینی ما صرفاً سنبلی صحبت می کنندویادرمان رادرمسائل سیاسی می بینند وهنوز درس نگرفته اند که اگرمی شد دست به گزینش زدچراتابه حال ما متجددمأبیم وبرشهرتجدد واردنشده ایم وچراخودغرب بدرابه کنارنمی گذاردواصلاً چه کسی وچطورمی تواند دست به گزینش بزند وچه معیاری برای خوب وبدوتشخیص این ها از هم دارد؟ چنانچه مدعی جامعه مدنی رامطلوب نظرخودمی داند ونگارنده معتقداست که جامعه مدنی از ابعاد مختلف به نقد کشیده شده وتاریخ مصرف آن تمام شده ، نقدی که مارکسیست ها وسوسیالیست ها برجامعه مدنی واردکردندودراین موردمی توان برنقدهای دیگران چون خود لیبرال ها ، پست مدرن ها ، اسلامیست ها و... اشاره نمودبرفرض قبول آن هم آیا این پذیرش مارادرنظام جهانی برعقب نمی اندازد که پس از دویست سال تازه از جامعه مدنی وقبول آن صحبت کنیم ؟ حقیقت رااگربخواهید من اصلاً درصدد جواب گویی نبوده ام وتصورمی کنم هرهایی را با هوی جواب نمی دهند . اما وقتی می بینیم عده ای خودرا اهل علم وفلسفه می دانند ومنتقد وعالم قلمداد می کنند ومدعی تساهل وتسامح ، جامعه مدنی ، آزادی حقوق ؟؟ ، دموکراسی ، پلورالیزم و... هستند واز دیگرسواز هیچ هتاکی وبرچسب زدن ویا دخالت درزندگی خصوصی متفکران وبزرگ نمایی اشتباهات احتمالی آنان فروگذارنیستند فکرکردم نباید سکوت کنم وباید بنویسم حال که این جوراست دیگران هم می توانند از اشتباهات تاریخی بعضی یادکنندچنانچه که اگر هایدگرفاشیست بود ودرایران به سرهرزبانی افتاد درغرب هم وابسته ها به لابی صهیونیستی روی این مسأله خیلی مانورمی دهند ما هم می توانیم اشاره کنیم که پوپرخودازسویی مدعی تساهل است واز سویی شدیدترین حملات وتوهین ها را به افلاطون وارسطو وهگل ومارکس کرده مثلاً درکتاب من می دانم که هیچ نمی دانم ! گفته مارکس با مستخدم منزل خودارتباط جنسی داشته !!! یاازسویی خودراطرفداردموکراسی می داند وازسویی دیگرهرخشونتی را برای آن توجیه می کند!!! چنانچه پوپرازنسبی گرایی معرفت هم دم می زند اما هرکس که دراندیشه اوچون وچراکند نه این که نپذیرد متهم به بی تسامهی و نفهمی می شود !!! یا چنانچه درنوشته ای دیگرهم گفته ام پوپراز تروریسم دولتی اسرائیل حمایت می کردوجنایت های غرب را هم حتی نادیده وناچیزمی شمردوبرای رسیدن به دموکراسی لازم برمی شمرد!!! ویا مصدق که هم عضوانجمن فراماسونری بود هم بردستان شاه بوسه می زد هم به آیت ا... کاشانی پشت می نمود ! اگرچه درنظرشماهایدگرفاشیست است ونیچه هم دیوانه است ومارکس ایدلوژیکی حرف می زدوپست مدرن ها دجاربیماری فکری شده اند واشپنگلرفلسفه راازتاریخ بازشناخته ومتفکران ایران چون فردیدفرومایه هستندواگرنصرعمله حکومت شاه بوده ویا مصباح ایدئولوگ خشونت است ویا حتی شریعتی آن جا که برخلاف میل شما صحبت کرده محکوم برنقدمی باشد که چرادرون دینی می اندیشیده باید عرض کنم امثال پوپرومصدق وبازرگان وسروش هم اینگونه اندچنانچه درباب پوپرومصدق گفتم ودرباره بازرگان بایدبررفتارچندگانه اودرقبال انقلاب اسلامی بپردازم به گونه ای که به عنوان مثال درجریان به ثمرنشستن انقلاب بازرگان دردقیقه 90خدمت امام می رسدوازایشان می خواهد که انقلاب نکنند شاه شرایط امام را پذیرفته ویا انقلاب به نفع مردم نیست ومردم خسته شده اند !!! وبعد از انقلاب هم به هاشمی مکرراً می گفته که روحانیت به دلیل مورد اعتماد بودن نبایدواردعرصه های انتخاباتی شوندچون رأی خواهند آورد! ویا سروش که خود زمانی عضوشورای عالی انقلاب فرهنگی بود وعلاوه برتعطیلی دانشگاه ها باعث اخراج 700 استاددانشگاه شد !!!

    جالب این است که رسانه های غربی که وابسته به لابی های صهیونیستی هستند از سروش حمایت تبلیغاتی فوق العاده ای می کنند واین امرخود بیان گرارتباط تشکیلاتی سروش با لابی های صهیونیستی است چراکه دفاع سروش از فلسفه تحلیلی که عمدتاً متفکران آن یا یهودی هستند ویا تفکرشان درخدمت صهیونیزم می باشد به خصوص ترویج اندیشه های سوفیت معاصر پوپر خوددلیل دیگری است که این مدعارااثبات می کند چون ازسویی این رسانه ها درصدد آلترناتیوکردن سروش دربرابرنظام هستند وازدیگرسوبا بزرگ کردن اوبه ترویج اندیشه های فلسفه تحلیلی که امروزدرخدمت سیاست های امپریالیستی وغرب هست که دررأس آنها التفات گرائی چون پوپرهستند منجرمی شود . شاید این افشاگری ها را عده ای برطبق معمول مغایربا اصول اخلاقی وعلمی بدانند ومن نیزدراین رابطه به یک بیت شعراکتفا می کنم واین نوشتاررا خاتمه می دهم :

    خوش بودگرمحک تجربه آیدبه میان

                              تاسیه روی شودهرکه دراوغش باشد

    تأملی برادبیات جاده ای

    ازسال های بسیاردورحقیراشعاروجمله های زیبای روی گل گیرکامیون ها یا شیشه عقب تاکسی هاو... را می نوشت واین عمل واکنشی رادرانسان های اطرافم به وجودمی آورد. بعضی با تعجب وژستی کنجکاوانه ازنگارنده علت این کاررا می پرسیدند ومنتظرتوضیح بودند وعده ای هم لبخندی ازروی تمسخرمی زدند وفکرمی کردند همه بایدبافکرآنها زندگی کنند !

    سالها گذشت تا مجموعه ای از اشعاروجمله های پرمحتوادرزمینه های گوناگون جمع آوری کردم بعددوستی به من فرمودکه کتابی درزمینه ادبیات جاده ای چاپ شده است چرابرای اینکه خیالت راراحت کنی آن کتاب را نمی خری ؟ کمی تأمل کردم وچند مسئله ای مربوط به موضوعی که دوستم بامن صحبت کرده بودذهن مرابه خود مشغول کرد .

    نخست اینکه به این شعرها وجمله ها ادبیات جاده ای یا ماشین نویس ها اطلاق شده خیلی جالب است از جهت دیگرمن توانسته ام مجموعه ای تهیه کنم وآنرابه صورت کتاب چاپ کنم ودراختیارعلاقه مندان قراردهم ، ازسویی به راستی چرا اینقدرادبیات عموماً وادبیات منظوم(شعر)خصوصاً درفرهنگ ما ایرانی ها نهادینه شده وسراین درچه چیز نهفته است وتصمیم داشتم قبل از اینکه به تأمل درادبیات جاده ای بپردازم واین مطالب رابه رشته تحریردرآورم مقدمه ای هم دررابطه با این موضوع بنویسم اماازآن جایی که مقدمه نوشته های من بیشترومفصل ترازخودموضوع می شودواین مسئله انتقادبرخی ازبزرگان رابه همراه داشته ، که انتقادی است پذیرفتنی که چرانگارنده زیادبه حاشیه می رود نوشته فوق هم البته مقدمه است برای ورودبه بحث اصلی !! ازترس تصمیم گرفتم آنرابه صورت نوشتاری مستقل با عنوانی دیگردرشماره های بعد انشاءا... به خوانندگان خوب کیمیا تقدیم کنیم .

    برگردیم به اصل بحثمان ، نمی دانم دوستان بزرگواردرضمن رانندگی یاوقتی سوارتاکسی هستندودرشهرحرکت می کنند آیا تابه حال شعرها وجمله های شیشه عقب ماشین جلویی ذهن آنهارامتوجه خودساخته ؟ ویا هنگامی که برای مسافرت ازشهربیرون می آیند برایشان اتفاق نیافتاده که دریک روزبارانی از روی کنجکاوی تصمیم به خواندن نوشته روی گل گیرکامیون جلویی را داشته باشید اما تلنگرپی درپی قطره های باران برشیشه ماشین یا سبقت وسرعت گرفتن کامیون فوق وشاید هم کمی کثیف بودن گل گیروهرعامل دیگر... شماراازخواندن آن بازدارد؟

    ازتمسخردوستان درماشین که بگذریم ! به هرحال شما علاقمند به ادبیات جاده ای شده اید که شاید نقشی جزسرگرم کردنتان نداشته باشد وبه دلیل همین نقش راهنمایی ورانندگی رانندگان محترم راازنوشتن برنقاط مختلف ماشین برحذرداشته وبعضاً جریمه هم می کنند . چون اینگونه تحلیل می نماید که اگرچه ادبیات جاده ای بیانگرحدیث نفس صاحبان ماشین است اما حواس بسیاری ازرانندگان رادرروزهای بارانی و... یادرشب به خودمشغول وخدای ناکرده منجربه تصادف می شود !! که البته این تصادف هم نوعی ازادبیات محسوب می شود تراژدی !! نمی دانم ذکراین نکته ضروری است یانه که تولد ادبیات جاده ای وربط آن محصول مدرنیته است یعنی اگرجاده های امروزی نبود، به طبع آن وسایل نقلیه مدرنی هم وجودنداشت که این اشعاروجمله هابرآن خودنمایی کنند وادبیات جاده ای راشکل دهند !

    اگرچه این اشعار درقالب کلاسیک هستندنه شعرهای به اصطلاح مدرن ؟ وخوشبختانه عرصه شعردراین حوزه ازنفوذکسانیکه نمی توانند شعرخوب بگویندولذابرحرف های خودعنوان پست مدرن می گذارنددرامان مانده وخدارابه خاطراین موهبت بایدشکرکرد. بازانگاردارم به جاده خاکی می زنم ...

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

مقدمه از عصر باستان یونانیان به فلسفه پردازی در جهان مشهور بودند. زیرا در تمام سالها و قرون آن دوره فیلسوفان زیادی از میانشان سر بر آورده بوند و پایه و اساس فلسفه را ریخته بودند. این عامل باعث شده بود تا آکادمی های زیادی از جمله آکادمی معروف افلاطون در آنجا تاسیس شود. و در آنها به آموزش علوم آن دوران پرداخته شود. همین طور می توان به جرات گفت که آکادمی های یونان سر منشاء فلسفه در ...

فصل اول مقدمه آنچه که شعر نو را از شعر کهن جدا می‌کند، فقط سبک و ساختار آن نیست ، بلکه محتوا و نگرش آن نیز تفاوت دارد. شاعر نو از مردم، می‌گوید و از مسائل آنان. شاعرانی مثل نیما، شاملو، فروغی، هدایت و اخوان ثالث که در این امر، درخشیده‌اند از بطن مردم برخاستند و برای مردم، سخن گفتند. آنچه مسلم است، شرایط اجتماعی و حوادث سیاسی، بسیار بر شاعران، مؤثر می‌باشد. اشعار اخوان ثالث که در ...

زواتینی نظریه پرداز سبک نئورئالیسم در 1942، پیدایش نوع تازه ای از سینما را اعلام کرد سینمایی که پیرنگ از پیش طراحی شده و شسته رفته را کنار می نهد، از بازیگران حرفه یی استفاده نمی کند، و برای ارتباط مستقیم با واقعیت های اجتماعی دوربین و تجهیزاتش را به خیابان ها می برد . او اعتقاد داشت که پیرنگ ( طرح داستانی ) شگردی است که ساختاری مصنوعی بر ((زندگی روزمره)) تحمیل می کند و بازیگران ...

پیشگفتار: هنر ایران به لحاظ قدمت و زیبایی همیشه مورد توجه محققان بوده است. هنر ایرانی هنری اصیل و سنتی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در این راستا آثار هنری به جای مانده از جمله نقاشیهای دیواری و سفالها و کاشیها و نقاشیهای مینیاتور که عموماَ برای زینت بخشیدن به نسخ خطی کاربرد داشته است مهمترین نقش را بازی کرده اند و به راحتی اندیشه ها و تفکرات ...

مقدمه مقاله ای که پیش رو دارید ترجمه ای است از فصل اول کتابی به نام «مقدمه ای بر جنسیت و زیبایی شناسی[1]» نوشته «کارولین کورس میر[2]» که در واقع فلسفه زیبایی شناسی را از دیدگاه فمینیستی بررسی می کند. کارولین کورس میر استاد فلسفه در دانشگاه بوفالو که یکی از دانشکده های دانشگاه ایالتی نیویورک است می باشد. از دیگر کتاب هایی که به قلم این خانم می باشد می توانیم از کتابی به نام ...

چکیده در دوره معاصر جهان عرب بویژه مقطع زمانی سالهای 1800 تا 1950 میلادی یکی از واقعیتهای غیر قابل انکار، نقش ادبا و فرهنگ سازان مسیحی عرب در تولید، توزیع مفاهیم ومضامین و رواج برخی مکاتب ادبی و نیز انتقال فرهنگ غربی از این راهها به جهان عرب است. کاوش در سه سطح عرصه ها و زمینه های فرهنگی از جمله نهادهای فرهنگی، مجامع ادبی و نیز شناخت قالب ها و ساختارهای ادبی نشان می‌دهد: پدیده ...

مقدمه: در هر زمانی، جامعه شناسی خاصی شکل گرفته است که یا جمع گرا بوده، مثل نظریات دورکیم و یا فردگرا مثل اسپنسر، و یا بر تسلط ساختار وهنجار، تأکید می‌کردند، مانند پارسونز. آنچه مشخص است، هر گروه، ضمن بررسی یک بعد، ابعاد دیگر را فراموش کرده است. اما در عصر حاضر،تلفیق ابعاد مطرح است . از جمله:تلفیق فرهنگ و عاملیت، توسط مارگارت آرچر، جامعه شناسی چند بعدی جفری الگزندر، تلفیق کنش با ...

گرایش های پوزیتیویسمی را در اولین اندیشه‌های بشری نیز می توان یافت. چه اینگونه گرایشها در مصر باستان و بابل و تمدنهای اولیه بشری وجود داشته و نتایج ناشی از چنین روش تفکری از حیث عملی مورد استفاده بشر متمدن بوده است. باری ارزش عملی دانشهای استقرایی در تمدن بشری ارزشی غیرقابل انکار است. اما قرنها بعد در یونان باستان است که رگه‌هایی از رویکرد به پوزیتیویسم به عنوان یک روش فکری برای ...

1- تعریف اومانیسم :[1] اومانیسم واژه ای است که در طول تاریخ ، معانی گوناگونی به خود دیده است . تاریخ پیچیده آن در دنیای غرب دامنه معانی و تعاریفش را گسترده کرده است . با وجود این ، می بایست ضمن تأکید بر تکثر ، پیچیدگی و سیال بودن معانی اومانیسم ،تعریف امروزی آن را ارائه نماییم . ریشه این واژه humble (humilis) از واژه لاتین "humus" به معنای خاک یا زمین است . از این رو "homo" به ...

مقدمه: بررسی زمینه های عام فلسفی دیکانستراکشن فلسفه چیست؟ فلسفه در بیان ساده خود چه وچگونه علمی است؟ به طور مختصر باید گفت : فلسفه عبارت است از پرسش فراورنده ومرز شکننده از کلی ترین چیزی که با آن مواجه هستیم. فلسفه با مفهوم اصلی در پرسش بودن پرداخته شده است و به جواب درباره پرسش از وجود ما قانع نیست بلکه به گستراندن پرسش درباره هستی روی دارد. البته اگر هستی بنیادی ترین مفهموم ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول