دانلود تحقیق هوش های متفاوت

Word 50 KB 9437 14
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • هوش های متفاوت:‌

    تا کنون، این پرسش همواره بوده است که هوش چیست؟ از کجا می آید؟ و چه گونه رشد می کند؟وقتی روان شناسان روش ها و ابزاری را برای اندازه گیری هوش ساختند، تعریف ارسطو از انسان هم چون حیوانی اندیشه ورز، مشغله ئی فکری درباره ی هوش شناختی پدید آورد. بهره ی هوشی یا IQ، عموما هوش تحلیلی، ریاضی، یا هوش زبان شناختی نامیده می شود. به دنبال آن، ابزارهای سنجش، موسوم به آزمون های هوش برای اندازه گیری توانایی های زهنی افراد ساخته شد و کوشش شد تا رابطه ی هوش با مواردی مانند پیش رفت تحصیلی و موفقیت در زندگی حرفه ئی و شخصی یافته شود. در آغاز انتظار می رفت که بهره هی هوشی پیش گویی قوی در زمینه ی موفقیت در مشاغل و پیش رفت تحصیلی باشد؛ اما رد حقیقت بهره ی هوشی در زمینه ی پیش گویی های یاد شده چندان موفق نبود و این گونه برداشت شد که به ظاهر بهره ی هوشی برای وارد شدن به چنین زمینه هایی با حداقل استانداردها در ارتباط است و مشخص شد که وقتی که افراد به موفقیت در پیش رفت تحصیلی و زنده گی نزدیک می شوند، فرآیندهایی پیچیده را سپری می کنند.

    به دنبال مشخص شدن آثار بهره ی هوشی بر جنبه های احتمالی و نه الزامی در موفقیت های فرد در عرصه های گوناگون زنده گی، نگره هایی مطرح شد که اساسا با دیدگاه های روان سنجان و طراحان انواع آزمون های هوش متفاوت بود. از جمله ی این نگره ها،  نگره های هوش هیجانی، هوش های جند گانه، هوش معنوی است.

    در پی پژوهش های مربوط به توانایی های انسان و نتیجه گیری کرون باخ[1] که اظهار داشت هوش اجتماعی را نمی توان تعریف و اندازه گیری کرد، در دهه ی 1980 شکاف هایی در تجزیه و تحلیل ماهیت هوش پدیدار شد. برای نمونه، استرن برگ[2] تلاش کرد توجه پژوهش گران توانایی های ذهنی را بش تر به جنبه های خلاق و عماب هوس جلب کند. در میانه ی سال 1990، گلمن[3] به پژوهش درباره ی هوش هیجانی[4] و بهره ی هیجانی[5] وجهه ی عمومی داد و خاطر نشان کرد که بهره ی هیجانی نیاز بنیادی برای به کار گیری بهره ی هوشی است. توجه به هیجان ها و کاربرد مناسب آن ها در روابط انسانی، درک احوال خود و دیگران، خویشتن داری و تسلط بر خواسته های آنی، هم دلی با دیگران، و استفاده ی مثبت از هیجان ها در اندیشه و شناخت، موضوع هوش هیجانی است (Mayer و سالووی. 1997). (صمدی 13850)

     

    هاوارد گاردنر، روان شناس معاصر، برای نخستین بار در سال 1983، با انتشار کتابی با عنوان چهارجوب های ذهن: نظریه هوش چندگانه تلقی سنتی از هوش را به چالش کشید. این نظریه با تاخیری قابل توجه تنها در چند سال اخیر در کانون توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور قرار گرفته است، از این رو متاسفانه، منابع علمی موجود به زبان فارسی بسیار اندک و ناکافی است.

    به اعتقاد وی، تلقی سنتی برای هوش انسانی ماهیتی ساده، یکپارچه و تک عاملی قائل است و ریشه در کوشش های ناظر به شناسایی عامل اصلی موفقیت تحصیلی دانش آموزان در اوائل قرن بیستم دارد (گاردنر، 1990). این کوشش ها منجر به طراحی ابزاری موسوم به سنجش هوشبهر (IQ) شد که به طرزی گسترده در نظام های آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد. گاردنر با طرح این معنا که هوش دارای انواع، اشکال ومظاهر گوناگون است و تاکید بر این واقعیت مکه آحاد انسان دارای نیمرخ های هوشی متفاوت هستند، مبداء تحرکات فکری (نظری) و عملی گسترده ای در پاره ای از نظام های آموزش و پرورش در جهان شد که با تکیه بر مفهوم هوش چندگانه در جهت ایجاد تنوع برنامه های آموزشی گام برداشته اند.

     

    گاردنر با نام بدرن از افرادی همچون آلبرت ایشستاین (فیزیک دان)، ویرجینیاولف (رمان نویس)، ایگوراستراوویسکی (موسیقی دان و آهنگ ساز)، پاپلو پیکاسو (نقاش)، ماراءاگراهام (متخصص کوریو گرافی و رقص)، ماهاتما گاندی (سیاستمدار ومصلح اجتماعی) زیگموند فروید (روان شناس) این پرسش را مطرح می کند که از میان آ« ها کدام یک با اهمیت تر وباهوش تر هستند؟ (گاردنر، 1990).

    بر این اساس، میتوان نام افراد متعدد دیگر همچون بتهوون، شکسپیر، داوینچی، میکل آنژ، باخ و عده ی کثیری از برجستگان مشرق زمین مانند حافظ، مولانا، خوارزمی،ابوریحان، بو علی سینا و... را به آن نام ها افزود. ویژگی مشترک این شخصیت ها در ایفا کردن نقشی خطیر در تحول وپیشرفت تمدن انسانی است.

    به عقیده ی گاردنر، هیچ کدام از این افراد را نمی توان با دیگری مقایسه کرد. این مقایسه از آنجا که مستلزم پذیرش دیدگاه با تعریفی خاص از هوش است، البته عاقلانه نیست، چرا که با تغییر دگاه و تعریف طبیعتا گزینش نیز تغییر خواهد کرد.

    این پرسش مقدماتی اما اساسی مدخلی مناسب برای ورودیس به بخش هوش چندگانه به شمار می رود و اجمالا نشان می دهد که تلقی و تعریف و سنتی از هوش که برای آن ماهیتی ساده، یکپارچه و تک عاملی (موسوم به عامل G) قائل است تا چه اندازه می تواند به پاسخ های نامناسب و حتی گمراه کننده بینجامد. همچنین کافی است لحظه ای بیندیشیم تا دریابیم و فقدان هر یک از این افراد چه ضایعه و خسرانی جبران ناپذیر برای فرهنگ و تمدن بشری به بار آورده وضربه ای کارساز به غنال و بالندگی آن وارد می سازد. (مهر محمدی، 1385)

     

    نظریه ی هوش چندگانه:

    گاردنر در جریان دست یابی به نظریه هوش چندگانه، با وسواس علمی فراوان کوشیده است تا با ارجاع نظریه خود به منابع و شواهد گوناگون، نظریه را از گزند آسیب های روش شناختی مصون بدارد. پیش از معرفی نظریه گاردنر، اشاره به فهرستی از منابع وشواهد مورد استفاده گاردنر در شناسایی انواع هوش، مفید به نظر می رسد. (کیل و پلگرینو، 1985، ص 171-170).

    1. شواهد ناظر به استقلال قابلیت های هوشی بر مبنای صدمات مغزی

    2. شواهد ناظر ره وجود افرادی که دارای استعدادهای ویژه در حوزه های خاص هستند.

    3. شواهد ناظر به وجود مسیر یا فرآیند رشد و تحول قوای هوشی مستقل.

    4. شواهد ناظر به وجود یک فرآینمد تحول در نوع انسان یا شکل گیری یک قابلیت در جریان تحول نوع انسان.

    5. شواهد ناظر به وجود عملیات ذهنی مستقل برای هر یک از انواع هوش هسته مرکزی آن نوع هوش را تشکیل می دهد.

    6. شواهد آزمایشی که نشان می دهد افراد برای انجام تکالیف یا عملیات گوناگون به طور همزمان مشکل خاصی ندارند. نتیجه اینکه انجام دادن این تکالیف نیاز به مهارت ها و قابلیت های مشترک ندارند در غیراین صورت انجام دادن همزمان آن ها امکان پذیر نبود.

    همچنین شواهد تجربی دیگر نشان می دهد که میان قابلیت و انجام دادن تکالیف همبستگی وجود ندارد.

    7. شواهد مربوط به وجود نظام های نمادین نظام های متفاوت برای برقراری ارتباط با دیگران.

    تعریف هوش، از نظر گاردنر، که مبنای به رسمیت شناختن اشکال گوناگون هوش می باشد عبارت است از: قابلیت حل مساله یا تولید (خلق) یک محصول، ساخت چیزی که دست کم در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می شود (گاردنر، 1990، ص 16). در نهایت گاردنر هفت نوع هوش را در قالب نخستین پردازش از نظریه هوش چندگانه به شرح زیر ارائه کرد:

    1. هوش زبانی: این نوع هوش از جمله در شاعران، وکلا، روزنامه نگاران و رمان نویسان از برجستگی خاص برخوردار است.

    2. هوش منطقی- ریاضی:‌ این نوع هوش از جمله در علمای منطق، دانشمندان علوم تجربی وریاضیدان از برجستگی خاص برخوردار است.

    3. هوش موسیقیایی یا ریتمیک:‌ این نوع هوش از جمله در موسیقدانان و نوازندگان برجستگی خاص دارد.

     

    4. هوش فضایی[6]: این نوع هوش از جمله در نقاشان، معماران، شطرنج بازان، خلبانان، دریانوردان و جراحان از برجستگی خاص برخوردار است.

    5. هوش حرکتی- جنبشی[7]: این نوع هوش از جمله در ورزشکاران، رقاصان،هنرپیشگان وجراحان از برجستگی خاص برخوردار است.

    6. هوش میان فردی[8]: این نوع هوش از جمله در معلمان، درمانگران، فروشندگان و سیاستمداران از برجستگی خاص برخوردار است.

    7. هوش درون فردی[9]: که ناظر بر شناخت دقیق فلد از خویشتن (علایق، تمایلات، ضعف ها، قوت ها و دل مشغولی ها) است و فرد برخوردار از این نوع هوش اصطلاحا دارای قدرت برقراری ارتباط با خویشتن است.

    گاردنر از آغاز تصریح کرده است که فهرست مشتمل بر هفت نوع هوش تنها مدخلی بریا نگاه کثرت گرایانه به مقوله هوش است ودر بردارنده انوع ممکن هنش انسانی نیست، ولی بر اثر مطالعات بعدی و دست یابی به شواهد جدید منوفق به شناسایی انواعی دیگر از هوش شده است که فهرست هفتگانه به فهرستی مشتمل بر 10 نوع هوش افزایش یافته است. انواع سه گانه جدیدتر هوش که البته هنوز از قطعیت هفت نوع هوش قبلی برخوردار نیست به قرار زیر است:‌

    1. هوش معنوی[10]

    2. هوش طبیعت گرایانه[11]

    3. هوش وجود گرایانه

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تا کنون، این پرسش همواره بوده است که هوش چیست؟ از کجا می آید؟ و چه گونه رشد می کند؟وقتی روان شناسان روش ها و ابزاری را برای اندازه گیری هوش ساختند، تعریف ارسطو از انسان هم چون حیوانی اندیشه ورز، مشغله ئی فکری درباره ی هوش شناختی پدید آورد. بهره ی هوشی یا IQ، عموما هوش تحلیلی، ریاضی، یا هوش زبان شناختی نامیده می شود. به دنبال آن، ابزارهای سنجش، موسوم به آزمون های هوش برای اندازه ...

مقدمه : پس از 80 سال، یکی از روانشناسان دانشگاه هاروارد به نام گاردنر به مخالفت با این نظریه (نظریه سنجش هوش) پرداخت. به نظر وی هوش در فرهنگ ما، به درستی تعریف نشده است وی به وجود حداقل هفت هوش اصلی شاره می کند که به تازگی نیز مورد دیگری را به این مجموعه اضافه کرده است (گاردنر1999)، به نظر وی هوش، با توانایی تحلیل مسائل و نیز برخورداری از کارآیی در محیطی طبیعی و واقعی، ارتباط ...

نقش هوش هیجانی EQ در فراگیری زبان دوم مراحل تفصیلی اجرای طرح تحقیق علمی به طور کلی برای انجام دادن تحقیق علمی می توان 12 مرحله تفصیلی را مورد نظر قرار داد. فهرست مراحل اجرای یک طرح تحقیق علمی : 1-انتخاب موضوع تحقیق موضوعی که برای تحقیق انتخاب نموده ام عبارت است از ٌ نقش هوش هیجانی در فرا گیری زبان دوم ٌ با توجه به ویژگی های یک موضوع تحقیق برای من این موضوع دارای ویژگی های ممتازی ...

هوش مصنوعي (artificial intelligence) را بايد عرصه? پهناور تلاقي و ملاقات بسياري از دانش‌ها، علوم، و فنون قديم و جديد دانست. ريشه‌ها و ايده‌هاي اصلي آن را بايد در فلسفه، زبان‌شناسي، رياضيات، روان‌شناسي، نورولوژي، و فيزيولوژي نشان گرفت و شاخه‌ها، فروع

همانگونه که از تعريف فوق-که توسط يکي از بنيانگذاران هوش مصنوعي ارائه شده است- برمي‌آيد،حداقل به دو سؤال بايد پاسخ داد: 1 هوشمندي چيست؟ 2 برنامه‌هاي هوشمند، چه نوعي از برنامه‌ها هستند؟ تعريف ديگري که از هوش مصنوعي مي‌توان ارائه داد به قرار زير است:

نقش هوش هيجاني EQ در فراگيري زبان دوم مراحل تفصيلي اجراي طرح تحقيق علمي به طور کلي براي انجام دادن تحقيق علمي مي توان 12 مرحله تفصيلي را مورد نظر قرار داد. فهرست مراحل اجراي يک طرح تحقيق علمي : 1-انتخاب موضوع تحقيق موضوعي که ب

تعريف هوش بطور کلي تعاريف متعددي را که توسط روان شناسان براي هوش ارائه شده است، مي‌توان به سه گروه تربيتي (تحصيلي) ، تحليلي و کاربردي تفسيم کرد. تعريف تربيتي هوش به اعتقاد روانشناسان تربيتي ، هوش کيفيتي است که مسبب موفقيت تحصيلي مي‌شود و از اين ر

تعریف هوش : بطور کلی تعاریف متعددی را که توسط روان شناسان برای هوش ارائه شده است، می‌توان به سه گروه تربیتی (تحصیلی) ، تحلیلی و کاربردی تفسیم کرد. تعریف تربیتی هوش : به اعتقاد روانشناسان تربیتی ، هوش کیفیتی است که مسبب موفقیت تحصیلی می‌شود و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار می‌رود. آنها برای توجیه این اعتقاد اشاره می‌کنند که کودکان باهوش نمره‌های بهتری در دروس خود ...

در این یادداشت بلند! با استفاده از دو مقاله به بررسی دلالت های استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در نظام برنامه ریزی درسی با توجه به نظام موجود ارزشیابی تحصیلی و مقررات موجود ارتقاء تحصیلی در آموزش و پرورش کشور می پردازیم. متاسفانه در ادبیات آموزشی موجود در کشور ما، امتحان که نوعی اندازه گیری (Assessment) می باشد؛ با ارزشیابی (Evaluation) که نوعی قضاوت است؛ یکسان پنداشته شده است. ...

خلاصه اي درباره LISP و PROLOG به وسيله برآورده کردن نيازهاي گفته شده، LISP و PROLOG هر دو داراي زبانهاي برنامه نويسي غني و کاملي هستند وقتي که اين زبانها را فرا مي گيريم، دانشجو در ذهن و فکر درباره روشهايي که آنها به وسيله ويژگيهاي خاص هر زبان پش

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول