مقدمه جوانان جمعیت متنابهی را درسطح جهان تشکیل می دهند تخمین زده شده است که درفاصله سالهای 1960تا2000 افراد گروه سنی 15تا24 ساله از419 میلیون نفربه 1.280.000.000 بالغ خواهد گردید.
بیشترین رقم ازاین تعداد در جهان سوم هستند ودرکشورما ایران حدودی یک سوم جمعیت را تشکیل می دهند نمی توان این جمعیت فعال رانادیده گرفت.
ازطرف دیگر، خانواده اولین نهادی است که درآن کودک دیروز و نوجوان امروزبه تدریج باهنجارهای گروهی جامعه همنوا می گردد.
خانواده وظیفه اجتماعی کردن به مفهوم انتقال افکار و ارزشها و مفاهیم عمیق اجتماعی به فرزندان رابرعهده دارد.دراین تحقیق به بررسی عوامل موثرخانوادگی دربزهکاری نوجوانان می پردازیم.
اماقبل ازهمه چیز ابتدا بزه و بزهکاری تعریف شده است وسپس به علت شناسی آن پرداخته ایم و از همه مهمتربه عوامل موثرخانوادگی اشاره شده است واساس تحقیق همان محور خانواده است که پس ازدرنطرگرفته شدن فرضیه های تحقیق به بررسی موضوع بزه پرداخته ایم.
ازطرف دیگرضرورت انجام این تحقیق بررسی مشکلاتی است که موجبات ناراحتی ونابسامانی اجتماع رافراهم آورده سلامت وامنیت آن را به مخاطره انداخته وحتی موجودیت جامعه رامورد تهدید قرارمی دهد.
در واقع بررسیها نشان می دهند که مجرمین بزرگسال همان بزهکاران جوان و نوجوان هستند که انحرافات دوره نوجوانی آنها ادامه یافته است و اما هدف از انجام این تحقیق شناخت ویژگیهای خانوادگی نوجوانان بزهکاردرتهران ونیزبررسی علل بزهکاری آنان است.
پیش گفتار جرم شناسی ازیونان آغازشد اگرچه پیدایش آن به غارها و مقبره های مصر نیز برمی گرددکه جملات موجود درآنها حکایت ازنافرمانی نوجوانان درآن زمان داشته است اما چهره علمی ومدون آن بین سالهای 1865-1840 درسایه روان پزشکی به وجود آمد.
به نظرمی رسد اصطلاح ((جرایم کودکان)) یا بزهکاری نوجوانان درسال 1815 برای اولین باردرانگلستان به کار رفته است زیرا درست یک سال قبل ازآن تاریخ 5 کودک 8 الی 12 ساله توسط محکمه ای درلندن محکوم به مرگ شده بودند.
مجموعا مسئله مهم این است که بررسی علمی بزهکاری سالهاست که مورد توجه دانشمندان قرارگرفته است.
متخصصان رشته های مختلف خاصه روان شناسان جامعه شناسان پزشکان حقوقدانان ومربیان هریک ازدریچه ای به بررسی این مسئله همت گمارده اند.
حاصل این کوششها و تلاشها اگر ازیک سوکمک به روشن کردن این مسئله است ازسوی دیگر نشان دهنده پیچیدگیها ومعضلات شناخت اعمالی است که باعناوین و اصطلاحات حقوقی مشخص می شوند ولی براثرعوامل گوناگون بروز می کنند و ازانگیزه های متفاوت و هنوز در بسیاری ازموارد ناشناخته سرچشمه می گیرند.
جنایتکاری وبزهکاری ازنظرحقوقی دارای مفاهیم روشن ومعینی هستند و در واقع قوانین آنهارا دقیقا تعریف می کنند به همین دلیل است که مایکل1 وم ج آدلر2 درسال 1933 اعلام داشته اند که قانون جزائی علت صوری جنایت است واگر قوانین وجود نداشتند جنایت نیزخود به خود ازبین می رفت.
رابین نیزدر1949 نوشته است که((بزهکاری آن چیزی است که قانون می گوید چیست)) درمجموع طبق تعریف اقدام به عملی که برخلاف موازین مقررات وقوانین ومعیارها و ارزشهای فرهنگی هرجامعه باشد بزهکاری وجرم تلقی می شود وکسانی که مرتکب چنین اعمال خلافی می گردند مجرم یا بزهکار خوانده می شوند.
بین جنایتکاری وبزهکاری ازلحاظ معنی ومفهوم تفاوتی نیست فقط تفاوت در این است که بزهکاری به ارتکاب جرمهائی اطلاق می گردند که کمتر از سن معینی به وقوع پیوسته اند تعیین میزان این سن به دست قانون است و برحسب جوامع مختلف متفاوت می باشد.
تفاوت درتعریف بزهکاری وتعیین حد ومرز آن ازسوی قانونهای مختلف به صورتی زیاد است که نحوه برخورد با آن را نیزمتفاوت می نماید یعنی در بسیاری ازموارد پاره ای ازعوامل فردی واجتماعی که به خودی خود نه جنبه مرضی ونه جنبه اختصاصی دارند فرد را ازلحاظ حقوقی درکفه بزهکاران قرارمی دهند وحال آن که همین فرد ازنظرروانی با فرد دیگری که درچنگال قانون گرفتارنیامده است تفاوتی ندارد.
البته به همین دلایل است که حداقل سن بزهکاری درجوامع مختلف فرق می کند مثلا حداقل سن درامریکا 7 سالگی درانگلستان 10 سالگی یونان 12 سالگی فرانسه و لهستان 13 سالگی اطریش ، آلمان، ایتالیا، بلژیک ویوگسلاوی 14 سالگی است.
در ایران نیزحداقل سن بزهکاری دراصفهان 12 سالگی ودرکانونهای اصلاح و تربیت تهران و مشهد 10 سالگی عنوان شده است.
نوع بزه نیز در جوامع مختلف متفاوت است درقاهره جمع کردن ته سیگاربزه محسوب می شود.
ازجمله خطاها درشهرهای لوک و وکهپورهند ولگردی نوجوانان است درهنگ کنگ دست فروشی ودوره گردی بدون داشتن اجازه رسمی بزهکاری است.
تحقیقات انجام شده در زمینه بزهکاری دراروپا و امریکا دارای ارزشهای علمی نسبتا زیادی است برعکس نوجوانان که کنترل بیش ازحد عاطفی آنان می تواند مشکل آفرین باشد سایرین از روی انگیزه آنی و بدون فکر دربرابر هرگونه تحریک محیطی – عاطفی شدیدا عکس العمل نشان می دهند و چنین به نظرمی رسد که تغییردادن شدت عکس العمل آنها مقدورنباشد.
یک تحقیق ، درسطح ملی درکشورآمریکا10% ازنوجوانان پسر و دختر را بزهکار و متخلف جدی قلمدادکرده است.
گاهی اوقات این نوجوانان قبل ازرسیدن به سن 18 سالگی دریک دوره یکساله 3 مرتبه یا بیشترمرتکب اعمال بزهکارانه شده اند که البته پسران بیش ازدختران مرتکب جنایت شده اند واعمال جنایی آنان نیزشدید تربوده است.
مک کورد( Mccord) درسال 1990 دریک تحقیق نشان می دهد که تعداد 16% ازدستگیرشدگان درامریکا شامل افراد 15تا18 ساله بوده است و 29% ازاین گروه به جنایاتی شدید ترازقبیل دزدی موتورسیکلت ، آتش سوزی، راهزنی وجنایت اقدام ورزیده اند( منبع : مرکز آمارایالات متحده 1994).
چون تعداد زیادی ازافراد درحال حاضر اقدام به حمل اسلحه بخصوص چاقو و تفنگ می کنند جای تعجب است که آیا کسانی که اقدام به چنین اعمالی می کنند صرفا دارای انگیزه ای دفاع ازخود هستند و یا اسلحه بخشی از انگیزه های پرخاشگری است.
وبستروهمکاران1993( WebsterEtal) بیش از80% ازجوانان امریکائی درگیربا نوعی رفتاربزه کاری درطول سنین 13 تا19 سالگی ( Teenagers) می باشند.
گزارشی توسط نمایندگان مجلس امریکا درباره آمارنوجوانانی که درتوقیف به سرمی برند ازسالهای 1975تا1995 تحت عنوان ((مکانی که بتوان آن را خانه نامید وجودندارد به شرح زیرمنتشرگردیده است: 21374 (120000) 1366 (110000) 1365(90000) 1358(80000)1356 (70000) 1354(60000) گزارش کمیته انتخابی درباره کودکان نوجوانان وخانواده های امریکایی تهیه شده است.
این گزارش نشان می دهد که تعداد نوجوانانی که درتوقیف به سر می برند از74270نفردرسال 1975 به 91646 نفردرسال 1987 افزایش یافته است.
دراین سال 60% نوجوانان بزهکاراز15تا17 ساله بوده اند و21% از آنان پایینتر از 15 سال( احتمالا 79% بزهکاران پسرو21% آنان دختر بوده اند) قرارگرفته اند همچنین 52% کل بزهکاران سفید پوست .34% سیاه پوست و12% اسپانیایی نژاد بوده اند.
گزارشی که توسط کنگره امریکا درسال 1990 انتشاریافته نشان می دهد که تجارت مواد مخدرکمک شایانی به بزهکاری افراد جوان نموده و در سرتاسر امریکا گروهای کانگستربه وجود آمده است دراین گزارش اضافه شده است که درگذشته جنگ این گروهها شامل برخوردهای خیابانی بوده است ولی امروزه این گروههاازسلاحهای اتمی درپرتاب نارنجک استفاده میکنند.
برابرآماردفترمرکزی تحقیقات آمریکاFBI درسال 1991 ( Bureal of Investigation بزهکاری نوجوانان امریکایی ازسالهای 1965 تا 1988 به شرح زیربوده است ورود به خانه برای دزدی سرقت مسلحانه، ماشین – ایجاد حریق.
جمعیت برحسب 100هزا 1600 1400 1200 1000 800 60 400 1988 1985 1981 1977 1973 1969 1965 جدول فوق روند شرح دستگیری نوجوانان 18 ساله را نشان می دهد که مرتکب تخلفاتی از قبیل ورود به خانه برای دزدی، سرقت مسلحانه، دزدی اتومبیل، ایجاد حریق امثال آن بین سالهای 1967 تا1988 شده اند.
در ایران طبق تحقیقات ارائه شده در سال 1376، در کانون اصلاح و تربیت تهران،872 نفر وارد کانون اصلاح وتربیت شده اند که سهم تابستان 54% و سهم بهار 46% از این تعداد می باشد.
ورودی روزانه به طور متوسط 4/7 نفر است، میانگین سن وارد شدگان حدود 16 سال ودر دامنه سن 8 تا18 سال است و هر روز به طور متوسط بیش از 4/7 فقره جرم توسط این کودکان ونوجوانان در تهران به وقوع پیوسته است.
در کل 46%(425فقره) از تمام جرایم به دست وارد شدگان در سنین 17 و 18 سالگی، 33% (304 فقره) از جرایم توسط وارد شدگان در سن 16 سالگی و12 درصد( 112فقره) از جرایم توسط وارد شدگان در سن 15 سالگی، 4/3% (40 فقره) از جرایم توسط وارد شدگان در سن 13 سالگی و 1/1 درصد (9فقره) از جرایم توسط افراد 12 ساله و3/1 درصد (11 فقره) از کل جرایم توسط کودکان 11 ساله وپایینتر انجام شده است.
علت شناسی بزهکاری درقرن نوزدهم دومفهوم درمورد علت شناسی بزهکاری درمقابل هم قرارگرفتند.
اول: این مفهوم که بزهکاری حاصل یک عامل ارثی است و منشاء بدنی دارد و مربوط است به نارساییها و یا اختلالاتی که فرد ازآغاز با خود به همراه دارد و براین اساس مفهوم جانی بالفطره پایه گذاری شد در مقابل این مفهوم گروهی نیزمعتقد بودند که عامل اجتماعی درایجاد بزهکاری بینهایت موثراست درحقیقت شعاراین گروه را می توان دراین جمله معروف ویکتور هوگو خلاصه کردکه: ((هرمدرسه ای که بازمی شود درحکم زندانی است که بسته می شود.)) درمجموع به طورکلی به 2 گروه ازعلل مربوط به بزهکاری مختصرا اشاره می شود.
گروه اول که به عوامل بزه زای داخلی معروفند وشامل کیله عوامل انسانی و روانی اعم ازساختمان بدن، طرزکارغدد داخلی بیماریهای جسمی و عضوی و مغزی می باشد.درصورتی که عوامل خارجی در خارج از شخص انسان قراردارد و شامل کلیه تاثیرات ناشی ازمحیط اعم ازمحیط خانوادگی وضع اجتماعی وضع اقتصادی و… می باشد.
درمورد گروه اول.
می توان به این مباحث اشاره کرد: وراثت یکی ازعواملی که شخصیت افرادراتحت تاثیرقرارمی دهد و مورد توجه جرم شناسان قرارگرفته است عوامل ارثی است که دراین رابطه به یافته های به دست آمده درمورد وجود یک کروموزوم جنسی اضافه به نام y اشاره شده است که اختلالات ناشی ازآن می تواند فردرابیمارکند.
2-عوامل غیرارثی که حدفاصل بین عوامل ارثی واکتسابی است مثلا عوامل تاثیرگذارمانند سوء تغذیه مادراستعمال الکل ومواد مخدر و نظایر آن در دوران 9 ماه زندگی جنینی.
3- اختلالات روانی: معمولا نوجوانانی که مبتلا به اختلالات روانی هستند تحت تاثیر عوامل مختلف ازخانواده فرارکرده و مرتکب سرقت ضرب، و جرح و جرائم جنسی می شوند.
گروه دوم: عوامل خارجی بسیاری ازافرادی که آمادگی ارتکاب به جرائم را دارند اگر دروضع اجتماعی مناسب رشد نمایند مرتکب بزه نخواهند شد.
هر چند دانشمندان درموردعلل و درمان رفتارمتخلف دردوره نوجوانی موافقت ندارند ولی نکته ای وجوددارد که همگی با آن توافق زیادی دارند.
بخشی ازاین تخلفات ازاین حقیقت ناشی می گردد که درقانون به نام تخلفات جزیی یا اهانت آمیز مربوط به صغرسن تعریف شده است.
این گونه تخلفات عبارتند ازفرار از خانه، پرسه زنی (درخیابان) استفاده از نوشیدنیهای الکلی که برای بزرگسالان منع قانونی ندارد ولی برای نوجوانان بی حرمتی یا هتک حرمت محسوب می شود.
کودک تحت تاثیرهمه عواملی که در محیط اطراف او وجوددارد رشد کرده و همه عواطف واکنشهای موجود در محیط مدرسه معلم معاشرت با دوستان، شرکت در تفریحات و امور اجتماعی مختلف درتکوین شخصیت طفل موثرهستند.
آنچه که دراین تعریف به ماکمک می نماید پیشرفت روانشناسی است و لااقل برای آن بزهکارانی که هیچ نوع عامل اجتماعی مستقیم دربه وجود آوردن بزهکاری آنان سهیم نیست و یا هیچ عامل دقیق ارثی و بدنی در کار نیست به کمک طرح چگونگی تحولات روانی می توانیم راحتتر ریشه و منشاء بزهکاری آنان رابیابیم.
دانشمندانی که تحول روانی رابه صورتی پیوسته مطالعه کرده اند معتقدند در زمینه تحول بهنجازسازمان روانی ازنظرپیاژه از یک پیوستگی کنشی برخورداراست و همراه باتغییرات ساختی درسه دوره بزرگ تحول مییابد.
1-دوره حسی- حرکتی 2- دوره تهیه و استفرار عملیات منطقی عینی 3- دوره عملیات منطقی صوری 4-حال باید دید دربرخورد با محیط این دستگاه به چه صورتی تحول می یابد؟
5-در دوره اول رفتارانسان حاکی ازیک نوع ((ناپیروی)) است به این معنی که دستورهای اخلاقی وآنچه ازطرف محیط آمرانه است در واقع از نظرتحول روانی کودک ملحوظ ومرئی نیست وکودک ازآنها تبعیت نمی کند دردوره دوم به تدریج حالت دیگرپیروی جانشین ناپیروی نخستین میگردد به عبارت دیگر پس ازیک سلسله مقدمات کودک به تدریج به یک واقع بینی اخلاقی می رسد این واقع بینی به این صورت است که کودک محتوی ذهنی خود را یعنی اوامربزرگسالان راخارج ازخود می داند و به صورت اشیاء مستقل به آنها می نگرد به این معنی که در اراده بزرگسالان مداخله ذهنی نمی کند می داند که آنچه بزرگسالان گفته اند معمولا باید درست وقابل قبول باشد این نکته بخصوص درتحول بازیهای قاعده دارکه قاعده همیشه ازطرف بزرگسالان داده شده و اگر تغییری داده شود باز به دست بزرگسالان است کاملا قابل مشاهده است.
اگر یک جنبه واقع نگری ناشی ازتحول عقلی کودک دراین دوره آشکاراست جنبه دیگر آن که منشا انفعالی دارد فشار و الزامی است که از جانب بزرگسالان برای قبول شرایط اخلاقی اعمال می شود.
بزرگسال، در حدی که موضوع الزام و اجبار و یا ترس کودک واقع می شود به منزله عقل و تدبیر و قدرت است به همین دلیل تمام دستورات وی برای کودک جنبه الزامی به خود می گیرد تنها در دوره سوم است که اخلاق ((خودپیروی)) براساس تقابل استوارمی شود.
یعنی فرد این باردستورات اخلاقی را که بین او و سایرین هماهنگ شده باشند قبول می کند این مرحله خودپیروی، مرحله ای پیشرفته و در واقع نهایی است چراکه حس اخلاقی درکودک به تدریج درجهت طبیعی تحول مییابد و به شکلی که دربزرگسال وجوددارد پدیدارمی گردد.
این تحول درجهت اجتماعی شدن تدریجی رفتاراست.
گسترش تقابل درکودک معادل خود مختاری وخود پیروی اخلاقی است.
پیاژه نشان داده است که خود پیروی اخلاقی ومفهوم تقابل هنگامی ظاهرمی شوند که احترام متقابل به حدی است که فرد در خود حس می کند باید با دیگران چنان رفتارکند که خود مایل است آنان با((وی)) رفتارکنند طبیعی است که باید دید درچه محیطی و در چه شرایط اخلاقی پرورش یافته یا مراحل ناپیروی دیگر پیروی و خود پیروی را چگونه طی کرده است.
اینجاست که نقش خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی ولیکن هسته اصلی جامعه مشخص می گردد خانواده نخستین نظام نهادی است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی انسان و نیز بقای جامعه ضرورت تمام دارد و اما آلودگیهای خانوادگی می تواند ازعوامل موثردربزهکاری نوجوانان باشد این آلودگیهاعبارتند از: 1-بزهکاری یکی ازاعضای خانواده کودک ونوجوان نگرشهای اجتماعی را از خانواده می آموزند و چنانکه یکی از والدین آ لودگی داشته باشد فرزندان آنهابیش ازفرزندان هرکس درمعرض خطرآلودگی قرارخواهند گرفت چراکه زشتی عمل خلاف درنزد فرزندان ازبین رفته و در صورت بروز شرایط مساعد انجام و تکرار اعمال مشابه توسط فرزندان صورت می گیرد.
بعد ازوالدین بزهکاری و جرائم سایرافراد خانواده ممکن است برای فرد مشکلاتی را به وجود آورد ازجمله این آلودگیها می تواند اعتیاد، سرقت و یا سایر جرائم باشد.
2- ناسازگاری ونابسامانی خانواده الف- خشونت پدر(والدین) اگر درمقابل رفتارهای معصومانه کودک عکس العمل مناسب و حساب شده ازسوی والدین صورت نگیرد و پاسخهای داده شده بی ربط ترساننده همراه باخشونت و بددهانی باشد درواقع زمینه انحراف روحی و فکری دروی به وجود خواهد آمد دراین میان کمبود محبت ازسوی والدین غالبا یکی ازعوامل بسیارقوی ماست که نوجوانان رابه سوی بزهکاری می کشاند.
3- اختلافات خانوادگی: اختلافات والدین وسرزنش وخرده گیری دایمی، پرخاشگری ومشاجره دائمی بین آنان نیز اثرسوئی برهمه اعضاء خانواده خواهد داشت.
این گونه ناسازگاریها باعث عدم آرامش روانی فرزند شده و دائما مضطرب و پریشان خاطر است و همین مسئله حتی گاه باعث فرارنوجوان از محیط خانواده می شود که بسیاری ازاین نوجوانان نیز پس از فرار به وادی فساد کشانده می شوند .
4- قیود خانوادگی هرچه درخانواده سلامت روانی وفرهنگی کمترباشد و پایبندی اولیاء به قیود اخلاقی، فرهنگی واجتماعی کم رنگ ترباشد احتمال آلودگی هریک ازاعضای خانواده بیشتر است.
ازجمله عدم حضور پدر و یا حضور وی ولی توام بابیکاری ویابیماری که منجر به اجبار مادر برای اشتغال به کار و ایجاد خستگی و بی حوصلگی در برخورد با فرزندان نماید می تواند زمینه سازبزهکاری باشد.
ازطرف دیگر فقدان والدین و یا فوت والدین می تواند آنان را در مقابل اذیت وآزارسایرین به عنوان سرپرست قراردهد که این خود نیز از جمله علل ارتکاب به جرم خواهد بود.
طلاق و جدایی والدین نیزعموما یاد آور دوران تیره زندگی فرزندان است.
تاثیرشوم این پدیده بیشترمتوجه اطفال ونوجوانان است.
1- وضعیت اقتصادی ازجمله علل موثرخانوادگی دربزهکاری که می بایستی مورد بحث قرارگیرد وضعیت اقتصادی خانواده و درآمد ماهیانه آن جهت گذراندن امور می باشد چرا که فقر و درماندگی و تهیدستی را می توان مبنای بزهکاری بالاخص بروز جرائم مالی دانست.
طرح پژوهش : طرح مورد نظردراین تحقیق تجربی می باشد به عبارت دیگر بررسی عوامل موثرخانوادگی در بزهکاری نوجوانان ایرانی می باشد.
سوالات تحقیق دراین طرح عبارتند از: 1- طلاق والدین تاچه حد دربزهکاری نوجوانان موثراست؟
2- آیا بی سوادی وتحصیلات کم والدین دربروز بزهکاری در نوجوانان موثراست؟
3-آیا تنبیه نوجوانان به عنوان عاملی دربروزبزهکاری موثر است؟
تبعیض قایل شدن بین نوجوانان درخانواده تاچه حد در بروز بزهکاری موثراست.
جامعه آماری: جامعه آماری دراین تحقیق شامل: بزهکاراین پسرمستقر در کانون اصلاح و تربیت می باشد که به عنوان نمونه دراین تحقیق انتخاب شده اند.
حجم نمونه: تعداد کل آزمودنیهای مورد مطالعه دراین تحقیق 30 نفربوده است این 30 نفرازبین پسران بزهکار انتخاب شده اند.
روش نمونه گیری دراین تحقیق: روش نمونه گیری دراین تحقیق روش علمی توصیفی است و از آنجا که به دنبال کسب اطلاعات عمیق می باشیم لذا افراد نمونه از بین جامعه پسران بزهکار به طورکاملا تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرارگرفته اند.
ابزارهای پژوهش: دراین تحقیق ازیک پرسشنامه (ابزار) استفاده شده است.
این پرسشنامه شامل مجموعه ای از30 سئوال مربوط به مشخصات فردی و خانوادگی نوجوانان بزهکاربوده است.
نحوه تجزیه وتحلیل اطلاعات: روش تجزیه وتحلیل اطلاعات روش استقرایی می باشد دراین پژوهش بااستفاده ازروش استقرایی بزهکاران پسرازقبل طبقه بندی نشده اند بلکه براساس داده های به دست آمده به طبقه بندی افراد نمونه(بزهکاری پسر) بر اساس نوع و میزان بزهکاری پرداخته شده است.
جدول شماره 1 توزیع فراوانی برجسب محل تولد محل تولد f درصد تهران 21 70 خمین 1 33/ مراغه 1 33/ آبادان 2 6/6 لرستان 2 7 مشکین شهر 1 3/3 نیشابور 1 3/3 همدان 1 3/3 جمع 30 100 تبیین جدول شماره 1: طبق جوابهای داده شده بیشترین فراوانی را تهرانیها به خود اختصاص داده که 70درصد کل افراد نمونه را تشکیل می دهد سپس آبادان و لرستان هر دو 7 درصد و دیگر شهرهای نامبرده شده طبق جدول هرکدام 3/3 درصد را به خود اختصاص داده اند.
جدول شماره 2 توزیع جدول برحسب سن سن آزمودنی f درصد 14 1 3 15 4 13 16 5 17 17 17 57 18 3 10 جمع 30 100 تبیین جدول شماره 2: به طوری که ازجدول برمی آید 33 درصد کل افراد گروه زیرسن 16 تا 6 سالگی استمراردارد و از16 سالگی به صورت شتابزده ای بحرانی تر می گردد و تعداد زیادی راشامل می شود.
جدول شماره 3 توزیع فراوانی افراد جامعه برحسب نحوه زندگی والدین ودرصد کل نحوه زندگی f درصد طلاق 8 27 وت والدین 6 20 زندگی مشترک 16 53 جمع 30 100 تبیین جدول شماره 3: بنابر پاسخهای داده شده می توان گفت که 27 درصد از آزمودنیها در خانواده های طلاق گرفته و جداشده زندگی می کنند و 53 درصد از بزهکاران نمونه به همراه والدین زندگی می کنند.
جدول شماره 4 توزیع فراوانی افراد جامعه برحسب نوع بزه ودرصد کل نوع بره f درصد سرقت 11 36/6 موادمخدر 6 20 عمل لواط 1 3/6 کلاه برداری 6 20 جیب زنی 2 6/6 دعوا 2 6/6 خیانت درامانت 2 6/6 جمع 20 100 تبیین جدول شماره 4: بنابرجوابهای داده شده می توان گفت که بزهکارانی که عمل سرقت مرتکب شده اند36/6 بعدازآن 20 درصد ارتکاب به قاچاق موادمخدر، کلاهبرداری و6/6 درصد جیب زنی، دعوا، خیانت درامانت مرتکب شده اند.
جدول شماره 5 توزیع فراوانی برحسب مسائل خانوادگی ودرصد کل مسائل خانوادگی f درصد اختلافات کافی نبودن خرجی 5 16/6 والدین نداشتن توافق اخلاقی 6 20 جمع 11 36/6 ------------------------------------- خشونت پدر 3 10 مشکلزایی اعتیاد پدر 5 16/6 پدر خیانت پدر 3 10 بیکاری پدر 5 16/6 جمع 16 53/2 -------------------------------------- خشونت مادر 2 6/6 مشکلزائی اعتیاد مادر 1 3/3 مادر خیانت مادر 2 6/6 جمع 5 16/5 -------------------------------------- بدون اختلاف 6 20 بی اطلاع 2 6/6 جمع کل 30 100 تبیین جدول شماره 5: طبق این جدول 53/2 درصد مربوط به مشکلزایی پدربوده 16/5 درصد نیز مربوط به مشکلزایی مادر و20 درصد ازکل نمونه بدون اختلاف هستند.
جدول شماره 6 توزیع فراوانی افراد برحسب وضعیت اشتغال ودرآمد پدر یا سرپرست.
وضعیت اشتغال f درصد آزاد 12 40 بخش دولتی 8 26/8 بخش خصوصی 5 16/6 بیکار 5 16/6 جمع 30 100 ----------------------------------------- میزان درآمد f درصد بیکار 5 16/6 کمتراز20هزارتومان 6 20 بین 20تا50هزارتومان 5 16/6 بین 50تا70هزارتومان 9 30 بیش از70هزارتومان 5 16/6 جمع 30 100 تبیین جدول شماره 6: 40% والدین یا سرپرست آزمودنیها دارای شغل آزاد بوده و پس ازآن بخش دولتی با26/8 درصد و بخش خصوصی با16/6 درصد را به خود اختصاص داده اند16/6درصد آزمودنیها نیز پدر یا سرپرستشان بیکار بوده است همچنین درآمد ماهانه 30% درصد ازوالدین یاسرپرست آزمودنیها بین 50 تا70 هزار تومان می باشد که بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است و بعد ازآن درآمد کمتراز20هزارتومان 20 درصد را به خود اختصاص داده است.
جدول شماره 7 توزیع فراوانی افراد(والدین) وآزمودنی برحسب وضعیت تحصیل وضعیت تحصیل پدر درصد مادر درصد آزمودنی درصد بی سواد 9 30 14 46/6 3 10 ابتدایی 13 43/4 9 30 9 30 راهنمایی - - - - 17 56/7 متوسطه 6 20 6 20 1 3/3 دانشگاهی 2 6/6 1 3/3 - - جمع 20 100 30 100 30 100 تبیین جدول شماره7: طبق جدول شماره 43/407 درصد پدران آزمودنیها تحصیلاتی درسطح ابتدایی داشتند و30درصد آنهابی سواد هستند و46/6 درصد مادرمان آزمودنیهابی سواد بوده و30 درصدآنها سوادشان درسطح ابتدایی هستند.
جدول شماره 8 توزیع فراوانی برحسب تنبیه بدنی وتبعیض آزمودنی توسط والدین تنبیه بدنی f درصد تبعیض f درصد خیر 7 23/3 خیر 8 26/6 بله 23 76/6 بله 22 76/2 جمع 30 100 جمع 300 100 تبیین جدول شماره 8 باتوجه به پاسخهای داده شده می توان گفت 76/6 درصد آزمودنیهای درخانه توسط والدین ودیگر افراد مورد تنبیه بدنی قرارمی گیرند و هم چنین ازبین 30 نمونه انتختاب شده 73/3 درصد ابرازداشتن که در خانواده مورد تبعیض اعضاء بخصوص والدین خود قرارمی گیرند که این دو میتواند عامل مهمی باشد.
تجزیه وتحلیل تحقیق: ازنتایج تحقیق چنین برمی آید که تحصیلات پایین پدر و مادر عاملی موثر در بروز بزهکاری نوجوانان می باشد.
دربین جامعه آماری به دست آمده 73/4 درصد بزهکاران بیان نموده اند که پدرشان وحدود76/6 درصد بیان نموده اند که مادرشان بی سواد وکم سواد بوده اند.
تحصیلات می تواند سطح آگاهی و بینش افراد را بالابرده و دید آنها را نسبت به مسائل تربیتی واجتماعی بازتر و وسیعتر نماید و این شناخت را به فرزندان خود نیزمنتقل نمایند درنتیجه از بروز نابهنجاریها جلوگیری به عمل می آید.
بنابراین فرضیه ما مبنی براین که بی سواد وکم سواد می تواند نقش موثری در بروز بزهکاری نوجوانان داشته باشد ثابت گردید.
عامل دیگر در بروز بزهکاری وجود تنبیه بدنی دراین نوع خانواده هاست.
خانواده ها به دلیل عدم آگاهی ازمبانی تربیتی ازتنبیه بدنی به عنوان یک ابزار تربیتی استفاده کرده اند که این خود باعث گسستن بیشترروابط عاطفی فرزندان با خانواده ها شده و او را به سمت گروههای خلافکار سوق می دهد.
نوجوانان باپناه بردن به این گروههامی خواهند نیازهای عاطفی خود را در این گروهها ارضاء کرده و موقعیت مناسبی را کسب کنند.
در پی کسب این موقعیتها وارضای نیازها و کسب احترام درگروه همسالان نوجوان به بزهکاری روی می آورد.
اکثریت این نوجوانان بی توجهی خانواده به آنان و وجود تبعیض را در خانواده عامل مهمی دربزهکاری خود می دانند و از تبعیضی که خانواده در مورد آنها روا داشته شکایت دارند وجود تبعیض درخانواده نوجوانان را پرخاشگر ناسازگار و انتقامجو بار می آورد.
طلاق و به هم خوردن کانون گرم خانوادگی یکی ازعوامل مهم دراختلالات رفتاری و بزهکاری نوجوانان می باشد.
گرچه دراین تحقیق طلاق عامل اساسی نبود امادرکنارعوامل دیگر تاثیر زیادی دربزهکاری این نوجوانان داشته است.
در رابطه بامسائل تاثیرخانواده و محیط خانوادگی دربزهکاری نوجوانان وجوانان می توان به این نتیجه رسید که مهمترین عوامل موثردر بزهکاری خانواده و روابط والدین با نوجوانان و جوانان می رسد.
اگر در خانواده روابط صحیح باشد ووالدین با تفاهم و همدلی به نوجوانان کمک کنند و در مسائل زندگی یار و یاور آنان باشند نوجوانان به کج روی نخواهند گرائید و در نتیجه منحرف نخواهند شد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت عوامل تربیتی خانوادگی، اجتماعی در میزان بزهکاری تاثیرمستقیم دارند عوامل اجتماعی ومحیطی تاثیر مستقیم و موثری درمیزان بزهکاری می تواند داشته باشد تضاد فرهنگی وعدم انطباق فرهنگ جامعه را معیارافراد تازه وارد و یا مهاجر خو ددلیل قاطع در بزهکاری وبالابردن میزان نابهنجازی وقانون شکنی است.
پیشنهادات: باتوجه به فرضیه های تحقیق پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می گردد.
1) تعلیم وتربیت همگانی باشد وامکانات آن درنقاط مختلف باتوجه به ویژگیهای فرهنگی جغرافیایی واقتصادی مناطق مختلف کشورمان تطبیق یابد.
2) ایجاد مراکزمشاوره در مناطق آ .پ به منظورایجاد هماهنگی و بالا بردن کیفیت خدمات ارائه شده ازسوی مشاوران و مددکاران اجتماعی.
3) تشکیل جلسات مداوم انجمن اولیاء ومربیان ومطرح نمودن نکات تربیتی به ویژه تشویق وتنبیه درجلسات اولیاء ومربیان وترغیب والدین و معلمان به حذف تنبیه های بدنی و اتخاذ شیوه های موثرتنبیه و تشویق.
4) تاسیس وگسترش باشگاههای ورزشی دولتی و امکاناتی ازقبیل زمین بازی استخر، سالنهای نمایش و ترغیب نوجوانان جهت مشارکت دراین برنامه ها.