رشد ، تنظیم سوخت و ساز بدن ، تنظیم قند خون و واکنش در برابر ترس ، فعالیت هائی از بدن هستند که هورمون ها آنهارا تنظیم می کنند.
هورمون ها موادی هستند که سلول های خاصی آنها را به درون خون ترشح می کنند ،تا فعالیت سلول های دیگری را در بدن تنظیم کنند.
سلول ها یی که تحت تاثیر هورمون قرار می گیرند، سلول های هدف نامیده می شوند.
برای این که بدن بتواند عملکرد مناسب داشته باشد ،همواره بافت ها و اندام های گوناگون آن باید درحال فعالیت وهماهنگی با یکدیگر باشد.
کار هورمون ها هماهنگ کردن این فعالیت ها با یکدیگر است.
چهار عمل اصلی هورمون ها عبارت اند از: تنظیم فرآیندهای مختلف ،ازقبیل رشد،نمو،رفتارو تولید مثل، ایجاد هماهنگی بین تولید ،مصرف وذخیره ی انرژی، حفظ حالت پایدار بدن ،مانند ثابت نگه داشتن مقدار آب ونمک های مختلف درون بدن ، وادارکردن بدن به انجام واکنش در برابر محرک ها ،مانند ستیز وگریز .
هورمون نوعی پیک شیمیایی ، یعنی ماده ای شیمیایی است که دستورهای مربوط به تغییر فعالیت ها را از مراکز تنظیم کننده یعنی غده های درون ریز به سلول های هدف می رساند .هورمون ها بعد از آن که ترشح می شوند، از طریق خون خود را به سلول های هدف می رسانند.
امروزه موادی یافت شده اند که بدون ورود به جریان خون ،روی سلول های مجاور خود اثر می کنند.
هر چند این مواد هم به عنوان پیک شیمیایی عمل می کنند وبر عملکرد سلول ها تاثیر می گذارند ،معمولا به آنها هورمون گفته نمی شود، انتقال دهنده های عصبی از این نوع اند: دستوری که هورمون به سلول هدف می دهد، هم بستگی به نوع هورمون وهم بستگی به سلول هدف دارد.
مثلا ،ممکن است یک هورمون بر سلول خاصی اثر کند وآن را وادارد پروتئینی ویژه را بسازد ویا آنزیم خاصی را فعال کند.
همان هورمون ممکن است بر سلول دیگری اثر کند وسبب تغییر نفوذ پذیری غشای آن سلول شود، یا سلول را به ترشح هورمون دیگری وادار کند.
بعضی هورمون ها می توانند سبب تحریک سلول های عصبی ،یا ماهیچه ای شوند.
هورمون ها در اندام ها وبافت های خاصی ساخته می شوند.
غده ،اندامی است که سلول های آن موادی از خود ترشح می کنند.
غده ی درون ریز اندامی است که کار اصلی آن ترشح هورمون است .
علاوه برغده های درون ریز، بعضی دیگر از اندام های بدن ضمن انجام کارهای خاص خود ،ترشح هورمون را نیز به عنوان یکی از وظایف فرعی ،انجام می دهند.
نمونه ی این اندام ها عبارت اند از: مغز،معده ، روده ی باریک ،کلیه وقلب.
در این اندام ها ،ترشح هورمون به عهده ی سلول های خاصی(سلول های درون ریز) است.
به مجموعه ی غده ها و سلول های درون ریز بدن ، دستگاه درون ریز گفته می شود.قسمتهای اصلی دستگاه درون ریز نشان داده شده است.
دستگاه درون ریز،با آزاد کردن هورمون های مختلف به صورت هم آهنگ ،تنظیم بسیاری از اعمال بدن را به عهده دارد.
غده ی برون ریز ،به غده ای گفته می شود که مواد خاصی به درون ساختارهای لوله مانند خود که مجرا نامیده می شوند، ترشح می کند .
مجرا ،ماده ی ترشح شده را به قسمتهای خاصی ازدرون یا بیرون بدن هدایت می کند.
غده های عرق، غده های بزاقی وغده های ترشح کننده ی آنزیم های گوارشی نمونه هایی از غده های برون ریز هستند .پانکراس ،غده ای است که هم قسمت درون ریز داردوهم دارای قسمت برون ریز است.
قسمت برون ریز پانکراس آنزیم های گوارشی را می سازد واز طریق مجراهای خاصی آنها را به روده ی باریک می رساند .
قسمت درون ریز پانکراس دو هورمون به نام انسولین وگلوکاگون می سازد که هر دو در تنظیم مقدار قند خون دخالت دارند.
هورمون ها وانتقال دهنده های عصبی ،پیک های شیمیایی هستند: می دانیم که علاوه بر دستگاه درون ریز، دستگاه عصبی هم وظیفه ی هماهنگی فعالیت های بدن را به عهده دارد .
این دو دستگاه پیک های شیمیایی متفاوتی دارند.
پیک های شیمیایی دستگاه عصبی ،انتقال دهنده ی عصبی نامیده می شود، در حالی که به پیک های شیمیایی دستگاه درون ریز، هورمون گفته می شود .
باید دانست بعضی از سلول های عصبی می توانند برخی هورمون ها را نیز تولید کنند ، ونیز بعضی از مواد شیمیایی، هم به عنوان هورمون در دستگاه درون ریز وهم به عنوان انتقال دهنده ی عصبی در دستگاه عصبی فعالیت دارند.
مثلا ،اپی نفرین در بعضی جاها نقش هورمونی دارد ودر برخی موارد به عنوان انتقال دهنده ی عصبی عمل می کند .
وقتی این ماده از یک سلول عصبی ترشح می شود ، سبب انتقال پیام عصبی بین نورون ها می شود وهنگامی که از غده ی فوق کلیه ترشح می شود ،به عنوان یک هورمون عمل می کند وفرد را برای حالت ستیز یا گریز آماده می کند.
تفاوت دیگر میان دستگاه درون ریز ودستگاه عصبی در این مورد ،آن است که انتقال دهنده های عصبی ،پیک هایی هستند که عمل سریع وعمر کوتاه دارند ، در حالی که هورمون ها معمولا اثرات کندتر وطولانی تری ایجاد می کنند.
انتقال دهنده های عصبی از نورون ها آزاد می شوند وپس از عبور از فضای سیناپسی به سلول های پس سیناپسی مجاور می رسند ،در حالی که هورمون ها از سلول های درون ریز به مایع میان بافتی می ریزند وبه دنبال آن وارد جریان خون می شوند تا سرانجام خود را به سلول های هدف برسانند.
هورمون ها چگونه کار می کنند؟
هورمون ها بعد از این که از سلول های سازنده ی خود رها می شوند ،فقط به سلول های هدف متصل می شوند وبر آنها اثر می کنند.
به عبارت دیگری هورمون ها اختصاصی عمل می کنند.
تصور کنید اگر هورمونی به صورت اختصاصی عمل نمی کرد چه اتنفاقی می افتاد: با آزاد شدن این هورمون همه ی سلول های بدن تحت تاثیر قرار می گرفتند وفعالیت های نامنظمی ایجاد می شد.
هورمون، سلول هدف را از گیرنده ی آن می شناسد.
گیرنده ،مولکولی است که روی سلول ویا درون سلول (درون سیتو پلاسم یا هسته ) قرار دارد و از نظر شکل سه بعدی به گونه ای است که با ماده ی شیمیایی (هورمون ) جفت وجور می شود.
درست همان طور که کلید با قفل مربوط به خود جفت می شود.
به این ترتیب یک هورمون فقط بر سلول هایی اثر دارد که مولکول گیرنده ی مخصوص آن هورمون را داشته باشند.گیرنده ها معمولا ساختار پروتئینی دارند.
انواع هورمون ها : اغلب هورمون ها را می توان در یکی از این دو گروه جای داد: الف- هورمون های آمینو اسیدی، این هورمون ها از یک آمینو اسید تغییر شکل یافته ،یا تعدادی آمینو اسید که با هم پیوندی تشکیل داده اند وبه شکل پروتئین درآمده اند،تشکیل شده است.
ب : هورمون های استروئیدی.
این هورمون ها دارای ساختار لیپیدی هستند واز کلسترول ساخته می شوند.
هورمون ها به گیرنده ها متصل می شوند: هنگامی که هورمون به گیرنده ی ویژه ی خود در یک سلول هدف متصل می شود ،در واقع پیامی به سلول می دهد ( مثلا سلول را وادار به ساختن ماده ای خاص می کند.) چگونه سلول هدف متوجه پیام هورمون می شود وچگونه تحت تاثیر هورمون قرار می گیرد ؟
پاسخ این بستگی به نوع هورمون دارد: هورمون های آمینو اسیدی: چون این هورمون ها ( به استثنای هورمون های تیروئیدی که بعدا به آن خواهیم پرداخت) در چربی حل نمی شوند ونمی توانند از غشای سلول عبور کنند، گیرنده های اکثر آنها روی غشای سلول قرار دارد.
مراحل عمل این هورمون ها به شرح زیر است: مرحله ی اول : با اتصال هورمون به گیرنده ،شکل مولکول گیرنده تغییر می کند .
مثلا وقتی گلوکاگون که یک هورمون آمینو اسیدی پانکراس است به گیرنده ی خود در سطح سلول جگر، متصل می شود،شکل گیرنده تغییر می کند.
مرحله ی دوم: این تغییر شکل سبب ایجاد ماده ای در درون سلول می شود چون این ماده انجام مراحل بعدی را پایه ریزی می کند، به آن پیک دومین می کویند ( در واقع هورمون ،پیک نخستین نامیده می شود، این ماده که به دنبال پیک نخستین به میدان می آید ،پیک دومین نام گرفته است ).
مثلا هنگامی که گلوکاگون به گیرنده ی ویژه ی خود متصل می شود ،آنزیمی فعال می شود که آدنوزین تری فسفات داخل سلول را به آدنوزین مونوفسفات حلقوی که یک پیک دومین است تبدیل می کند.
مرحله ی سوم: پیک دومین سبب فعال یا غیر فعال شدن یک آنزیم یا زنجیره ای از آنزیمها می شود، یعنی ممکن است پیک دومین آنزیم نخست را فعال کند وآن آنزیم به نوبه ی خود آنزیم دوم را فعال کند وبه همین ترتیب تعدادی از آنزیم ها فعال شوند .
مرحله ی چهارم: سرانجام فعالیت سلول هدف در اثر تغییر عملکرد آنزیم یا آنزیم هایی که ذکر شد، تغییر می کند.
در مثال گلوکاگون ، سرانجام گلیکوژن به تعدادی مولکول گلوکز تجزیه می شود هورمون های استروئیدی: هورمون های استروئیدی در لیپید حل می شوند وبه راحتی از غشاهای سلولی میگذرند .
هورمون های استروئیدی به گیرنده هایی که در سیتوپلاسم ،یا هسته ی سلول هدف قرار دارند متصل می شوند وفعالیت سلول را تغییر می دهند.
گیرنده ی تیروکسین که یکی از هورمون های تیروئیدی است نیز در داخل هسته قرار دارد هورمون های استروئیدی: هورمون های استروئیدی در لیپید حل می شوند وبه راحتی از غشاهای سلولی میگذرند .
گیرنده ی تیروکسین که یکی از هورمون های تیروئیدی است نیز در داخل هسته قرار دارد.
مقدار ترشح هورمون ها باید تنظیم شود چون در بدن انسان ده ها هورمون ساخته می شود باید مقدار وترشح آنها تنظیم شود مقدار ترشح بعضی هورمون ها براساس پیام عصبی تنظیم می شود.
در موارد زیادی ،مقدار هورمون موجود در خون شخص ، میزان تولید هورمون را تنظیم می کند بدن با روشهای خاصی ،مقدار هورمون موجود در خون ویا مقدار یک ماده ی شیمیایی را که در نتیجه ی فعالیت هورمون ساخته می شود ،می سنجد وبر اساس آن مقدار ساخته شدن وترشح هورمون را زیاد یا کم می کند .
اگر زیاد شدن هورمون در خون سرانجا سبب کاهش مقدار تولید یا ترشح همان هورمون شود وبالعکس ، در این صورت می گوییم میزان ترشح هورمون توسط مکانیسم خود تنظیمی منفی کنترل می شود.
اگر میزان هورمون زیاد باشد بدن انسان سعی می کند با مکانیسم خود تنظیمی منفی مقدار آن را کم کند واگر میزان آن کم باشد ،بدن سعی می کند مقدار هورمون را از طریق افزایش تولید وترشح زیاد کند .برای درک مفهوم مکانیسم خود تنظیمی منفی به این مثال توجه کنید: راننده ای که در حال رانندگی اتومبیل است ، سعی می کند سرعت اتومبیل را روی یک عدد ، مثلا 50 کیلومتر در ساعت ثابت نگه دارد.
اگر بعضی قسمت های مسیر ، سرعت اتومبیل به دلیل سر بالایی وغیره کاهش یابد راننده پدال گاز را بیش تر خواهد فشرد واگر سرعت اتومبیل به هر دلیل از 50 کیلومتر در ساعت بیش تر شود راننده پدال گاز را اندکی رها خواهد کرد در این واقع این راننده در حال انجام نوعی خود تنظیمی منفی است.
اگر افزایش مقدار هورمون در خون سبب افزایش مقدار تولید وترشح آن وکاهش هورمون خون سبب کاهش تولید آن شود میگوییم مکانیسم خود تنظیمی مثبت در حال انجام است .
باید توجه داشت که بیشتر مکانیسم های تنظیمی هورمون از نوع خود تنظیمی منفی است وخود تنظیمی مثبت سهم کمتری در تنظیم ترشح هورمون ها بر عهده دارد.
غده های درون ریز اصلی بدن : مکانیسم های خود تنظیمی مقدار هورمون های خون را دقیقا تنظیم می کنند ، اما دو غده ی درون ریز ،ترشح اولیه ی بسیار ی از هورمون ها را کنترل می کنند .
این دو غده ، هیپو تالاموس و هیپوفیز هستند.
این دو به عنوان مرکز اصلی کنترل برای سایر غده های درون ریز عمل می کنند .
غده ی هیپوتالاموس هیپوتالاموس مرکزی در مغز است که فعالیت های دستگاه های عصبی و درون ریز را هماهنگ می کند ونیز بسیاری از اعمال بدن مانند دمای بدن ، فشارخون و احساسات را تنظیم می کند هیپوتالاموس از قسمت های دیگر مغز ،اطلاعاتی درباره ی شرایط درونی وبیرونی بدن به دست می آورد، سپس به این اطلاعات ونیز به غلظت هورمون ها در خون پاسخ می دهد .
در واقع پاسخ هیپوتالامو،صادرکردن دستورهایی به غده ی هیپوفیز است.
این دستورها همان هورمون هایی هستند که از هیپوتالاموس ترشح می شنود وسرانجام به هیپوفیز می رسند وبرآن تاثیر می گذارند.
غده ی هیپوفیز: غده ی هیپوفیز یک غده ی درون ریز است که توسط ساقه ی کوتاه ،از هیپوتالاموس آویزان به نظر می رسد .غده ی هیپوفیز هورمون های فراوانی ترشح می کند که بعضی از آنها فعالیت برخی از غده های درون ریز بدن را تنظیم می کنند این غده از سه بخش پیشین ،پسین ومیانی تشکیل شده است بیش ترین تعداد هورمون های هیپوفیز از بخش پیشین آن ترشح می شوند.
سلول های هیپوتالاموس تعدادی هورمون می سازند و آن ها را به داخل رگ های خونی که بین هیپوتالاموس وهیپوفیز قرار دارند ،آزاد می کنند بعضی از این هورمون ها ((هورمون آزاد کننده)) نامیده می شوند وهر یک سبب می شوند قسمت جلویی غده ی هیپوفیز (هیپوفیز پیشین) هورمون خاصی را بسازد وسپس آن را ترشح کند .برخی دیگر از هورمون های هیپوتالاموس ،((مهار کننده )) هستند وسبب می شوند هیپوفیز پیشین ترشح یکی از هورمون های خود را کاهش دهد.
بعضی از هورمون های هیپوفیز به سمت غده های درون ریز دیگر برده می شوند ودر آن جا موجب آغاز تولید هورمون خاص آن غده می شوند سایر هورمون های غده ی هیپوفیز مستقیماً روی سلول های هدف اثر می کنند .
سلول های عصبی هیپوتالاموس دارای آکسون هایی هستند که تا قسمت پشتی غده ی هیپوفیز (هیپوفیپزسین) ادامه می یابند.
سلول های عصبی هیپ.تالاموس دو هورمون می سازند که در هیپوفیز پسین ذخیره ودر هنگام لزوم آزاد می شوند.
این دو هورمون عبارت اند از:اکسی توسین و هورمون ضد ادراری.
اکسی توسین سبب خروج شیر از غده های پستانی مادر ونیز سبب انقباضات رحم در هنگام زایمان می شود.
هورمون ضد ادراری سبب می شود در مواقع لزوم، ادرار غلیظ شود ودر نتیجه آب در بدن حفظ شود.
غده ی تیروئید سوخت وساز ،نمو ومقدار کلیسیم را تنظیم می کند.
غده ی تیروئید درون ریز سپری شکل است که در جلوی گلو قرار گرفته است .کلمه ی تیروئید از کلمه ی یونانی ((تیروس )) به معنی ((سپر)) گرفته شده است.
تنظیم سوخت وساز ونمو: غده ی تیروئید هورمون های تیروئیدی را تولید وترشح می کند.
هورمون های تیروئید میزان سوخت وساز را در بدن تنظیم می کنند ونیز رشد طبیعی مغز، استخوان ها و ماهیچه ها را طی دوران کودکی افزایش می دهند.
هورمون های تیروئیدی در افراد بزرگسال سبب افزایش هوشیاری می شوند.
هورمون های تیروئیدی آمینو اسیدهای تغییر یافته هستند که از افزوده شدن به آمینواسید تیروزین ایجاد می شوند.
اگر نمک های ید در غذا کم باشند ،غده ی تیروئید در نتیجه ی تلاش بیشتر برای ساختن هورمون های تیروئیدی بزرگ می شود.
به غده ی تیروئید بزرگ گواتر گفته می شود .گواتر ناشی از کمبود ید، با افزودن ید به نمک طعام قابل پیشگیری است در حال حاضر به اکثر بسته های نمک طعامی که مورد استفاده ی خانواده ها قرار می گیرد،ید اضافه می شود جلوی گواتر گرفته شود.
اگر میزان تولید هورمون های تیروئیدی در بدن شخصی کمتر از مقدار طبیعی باشد ،اصطلاحاً گفته می شود او مبتلا به کم کاری تیروئید (هیپوتیروئیدیسم) است.
کم کاری تیروئید ممکن است کاهش رشد،عقب افتادگی ذهنی ویا هر دو را به دنبال داشته باشد.
هیپوتیروئیدیسم در افراد بالغ ممکن است سبب کمبود انرژی ، خشکی پوست وافزایش وزن شود.
افزایش تولید هورمون های تیروئیدی که پرکاری تیروئید(هیپوتیروئیدیسم) نامیده می شود.
سبب بی قراری ،واختلالات خواب ،افزایش تعداد ضربان قلب وکاهش وزن می شود.
تنظیم مقدار کلیسیم: بالا بودن مقدار کلیسیم در خون سبب تحریک ترشح هورمونی به نام کلسی تونین از غده ی تیروئید می شود.
کلسی تونین سبب افزایش رسوب کلیسیم در بافت استخوان می شود ودر نتیجه کلیسیم خون را کاهش می دهد.
کلیسیم برای منظورهای مختلفی در بدن استفاده می شود ،مثلاً یون کلیسیم برای انقباض ماهیچه ها ونیز برای ترشح بعضی مواد از سلول ها لازم است.
غده های پاراتیروئید، چهار غده ی پاراتیروئید به پشت غده یتیروئید چسبیده اند وهورمونی ترشح می کنند که مقدار کلیسیم خون را افزایش می دهد.
این هورمون سلول های استخوانی را وادار می کند که بافت استخوانی را تجزیه کنند وکلیسیم را به جریان خون بریزند.
همچنین هورمون غده ی پاراتیروئید در کلیه سبب افزایش باز جذب کلیسیم از ادرار می شود.
این هورمون سبب فعال شدن ویتامین D نیز می شود که آن هم در روده ها سبب افزایش جذب کلیسیم خواهد شد.
غده ی فوق کلیه به فشار روحی – جسمی پاسخ می دهد.
در بدن انسان دو غده ی فوق کلیه وجود دارد که جز غده های درون ریز هستند وروی کلیه ها قرار گرفته اند .هرغده ی فوق کلیه که به اندازه ی یک بادام است، در واقع خود ازدوغده تشکیل شده است : قسمت داخلی تر یا بخش مرکزی فوق کلیه و قسمت خارجی تریا بخش قشری کلیه .
پاسخ آنی به فشار روحی – جسمی:قسمت مرکزی فوق کلیه در مواقع فشار روحی-جسمی ما نند یک د ستگا ه هشدار دهند ه عمل می کند و هورمون ها ی (( ستیزگریز)) را آزاد می کند .این هورمون ها ، عبا رتند از اپی نفرین و نو را پی نفر ین ( که قبلا به تر تیب ادرنا لین و نور ادرنالین نامیده می شدند ) .
اثر این هو رمو ن ها ، آما ده کر دن بدن برا ی مواقع ا ضطر اری است .
دستگاه عصبی سمپا تیک نیز در پاسخ به یک مو قعیت تنش زا همین پا سخ را ایجاد می کند ، اما مدت اثر هور مو ن های قسمت مرکز ی فوق کلیه طولا نی تر است .
هنگا م فشا رهای رو حی – جسمی می بینید ، هور مو ن های ستیز و گریز سبب ا فزایش فشا ر خو ن افزا یش قند خو ن و ا فزا یش جر یان خو ن به قلب وشش ها می شو ند .
پاسخ دیر پا به فشا رهای ر و حی ـ جسمی : قسمت قشر ی فوق کلیه چند ین هور مون تو لید می کند که دو تای آن ها عبا رتند از: کور تیز ول و الدوسترون.
هورمون های قسمت قشری فوق کلیه در مقایسه با اپی نفرین پا سخ های آهسته تر اما دیرپاتری دربرابر مو قعیت های تنش زا ایجاد می کنند .
کور تیزول مقدار انرژی در دسترس بدن را زیاد می کند مثلا کور تیز ول سبب می شود بدن مقدا ر گلوکز خون افز ایش دهد وپروتئین ها را برای مصر ف انرژی بشکند.
وجود مقادیر زیاد کورتیزول ( مانند آنچه در هنگا می که شخص برای مدت طو لانی در تنش و فشار رو حی است رخ می دهد ) ، سبب سرکوب سیستم ایمنی بدن می شود .
الدو سترون باعث می شود کلیه دفع یون های سد یم را ا ز طر یق ادرا ر،کم کند .
در نتیجه غلضت سدیم خون افزا یش می یابد و فشار خون با لا می رود و به این ترتیب بدن برای مقا بله با فشار روحی آماده تر می شود .
از طر ف دیگر الدو سترون باعث می شود کلیه ها پتاسیم را به داخل ادرار دفع کنند .
هنگامی که مقدار الدوسترون بسیارکم باشد ، مقدار پتاسیم خون ممکن است زیاد شود و به مقادیر خطر ناک و حتی کشنده برسد .
پا نکرا س و برخی اندام های دیگر نیز هورمون ترشح می کنند .
تنظیم مقدار خون: پا نکراس از دو بخش درون ریز و بر ون ریز تشکیل شده است .
بخش درون ریز شامل مجموعه هایی از سلو ل هاست که جزایر لا نگر هانس نامید ه می شو ند .
دو هو رمو ن که تو سط این جزایر سا خته می شوند در کنترل قند خون دخا لت دارند : ا نسو لین هو رمونی است که با افزایش تولید و تجمع گلیکو ژن درکبد ، قندخون را کاهش می دهد .
انسو لین همچنین با جذب گلو کز توسط سلو ل های ما هیچه ای و تبد یل ان به گلیکو ژن ، به عنوان یک منبع ، انرژی را افزا یش می دهد .گلوکاگون سبب می شود گلیکوژنی که قبلاً در کبد ذخیره شده است به گلوکز تبدیل و به داخل خون آزاد شود.
دیابت شیرین یک بیماری نسبتاً شایع است که درآن سلول ها توانایی گرفتن گلوکز را از خون ندارند ودر نتیجه گلوکز خون افزایش می یابد.
کلیه ها گلوکز اضافی را دفع می کنند ، چون آب هم به دنبال گلوکز دفع می شود، حجم ادرار شخص افزایش می یابد ونیز تشنگی ایجاد می شود.در این صورت سلول ها از چربی وپروتئین ها برای ایجاد انرژی استفاده خواهند کرد.
اگر دیابت شیرین درمان نشود، درموارد شدید تجزیه ی چربی ها سبب تولید محصولات اسیدی وتجمع آنها درخون خواهد شد.
در نتیجه Ph خون کاهش می یابد وموجب اغما ودرموارد بسیار شدید مرگ می شود.
دو نوع دیابت شیرین وجود دارد.
درصد اندکی از افراد دیابتی مبتلا به دیابت نوع یک و بیش تر آنها مبتلا به دیابت نوع دو هستند.
دیابت یک نوعی بیماری ارثی خود ایمنی است.
یعنی دستگاه ایمنی بدن به جزایر لانگرهانس خودی حمله می کند ودر نتیجه توانایی تولید انسولین دربدن کاهش می یابد .به دیابت نوع یک، دیابت وابسته به انسولین هم می گویند،زیرا با تزریق روزانه ی انسولین علایم بیماری از بین می رود.
دیابت نوع یک معمولا قبل از بیست سالگی ایجاد می شود.
در افراد مبتلا به دیابت نوع دو (یا دیابت غیروابسته به انسولین ) ، با این مقدار انسولین در خون از مقدار طبیعی بیش تر است ، ولی تعداد گیرنده های انسولین کم است .دیابت نوع دو معمولا در سن بالاتر از چهل سالگی وبه دنبال چاقی وعدم تحرک در افرادی که زمینه های ارثی دارند، ایجاد می شود .
دیابت نوع دو معمولا با ورزش ،مراعات رژیم غذایی ودر صورت نیاز با کمک داروهای خوراکی کنترل می شود.
غده ی پینه آل ریتم های شبانه روزی را نتظیم می کند.
غده ی پینه آل غده ای به اندازه ی یک نخود است ودر مغز قرار دارد .این غده هورمون ملاتونین را ترشح می کند.
نقش این هورمون در انسان هنوز دقیقا معلوم نیست .حدس زده می شود هورمون ملاتونین در انسان ،در پاسخ به تاریکی ترشح می شود.
بنابراین ،حتما در ایجاد ریتم های شبانه روزی دخالت دارد.