مقدمه
از ظهور انسانی کنونی در کره زمین حدود 40 هزار سال می گذرد که در برابر عمر زمین به لحظه ای می ماند . زمین در غیاب انسان از آرامش و توازن برخوردار بود، جانداران با رفع نیازهای خود نه تنها آسبی به محیط پیرامون نمی رساندند بلکه هر یک به نوبه خود در استواری این تعادل و توازن دخیل بودند.
برخورداری انسان از عقلانیت کنجکاو و جستجوگر او را به سرعت از عصر شکارگری و خوشه چینی به دوران کشاورزی در 12000 سال پیش رسانید. در عصر پیش از کشاورزی نقش انسان نسبت به دیگر جانداران تفاوت چندانی نداشت، به اندازه نیازهای ابتدائی از طبیعت برداشت می کرد و همانند دیگر جانداران حلقه ای از زنجیره متعادل حیات بود. ورود انسان به عصر کشاورزی ، ایجاد مازاد محصول، پیدایش قدرت، تشکیل قبیل ، شهر نشینی و پیدایش حکومت ها را در پی داشت. اگر چه آدمی در این دوران دست اندازی به طبیعت را آغاز کرده و با تسلط بر دیگر جانداران و گسترش فعالیتهای کشاورزی خود روز به روز بیشتر بر طبیعت چیره می شود ولی صنعت ابتدایی او را هوز از ساختن سنگی و آهنی و کندوکاو سطحی زمین و برپا ساختن سرپناه فراتر نمی رفت. این وضع با اندک تفاوتی در همه جای جهان یکسان بود اما انسان به کمک ذهن جستجوگر و خلاق از این دوران کمابیش نیز گذشته و به عصر انقلاب صنعتی در 300 سال پیش پای نهاد.
اثری که انسان از آن پس بر طبیعت نهاد نه فقط با چهل هزار سال گذشته اش قابل مقایسه نیست بلکه مجموعه تغییرات به وجود آمده در کره زمین (منهای پدیده های طبیعی مانند آتشفشان، زلزله ، یخبندان...) به وسیله سایر جانداران در صدها میلیون سال حضورشان در زمین باسیصد سال اخیر قابل قیاس نیست. گزافه نیست اگر گفته شود با جهش های فناوری به ویژه از نیمه دوم سده بیستم به این سو سرعت و شدت تغییرات حاصل از فعالیت انسان در طبیعت صد چندان شده است.
در دوران حاضر با توجه به شتاب روند جهانی شدن اقتصاد سرمایه داری ، با خطرات گسترده و شدیدتر آلودگی های جوی ناشی از استخراج و مصرف بی رویه تر منابع خام تولید و انرژی و هم چنین با تبعات و عوارض آن، گسترش فقر و بیکاری و بروز بحرانهای فزاینده اجتماعی و دیگر نسبت به گذشته در کشورهای جهان همراه بوده و روبرو خواهیم بود. امروز شاهد نابرابری های زاده از توسعه اقتصادی- اجتماعی بخشی از جهان هستیم که با عقب ماندگیهای بخش دیگری همراه است. در چنین شرایطی نمی توان شاهد آن بود که 80 درصد توان اقتصادی جهان در دست 20 درصد جمعیت این کره خاکی محبوس باشد و گروه عظیمی از مردم در کشورهای عقب مانده و یا حتی در کشورهای توسعه یافته در فقر، مرض، بیکاری و محرومیت های شدید به سر می برند. سالها است که دغدغه فکری متفکران و سیاستمداران برجسته جهان چنین نابرابریهایی را که امکان توسعه و پیشرفت را از گروههای زیادی ازمردم گرفته است بر نمی تابد و عزم عمومی بر آن قرار گرفته که اگر به علل اینگونه عقب ماندگی ها که بی سواد، نبود بهداشت ، بیکاری، بی غذایی، آلودگی محیط زیست و نابرابریهای جنسیتی است، پرداخته نشود جهانی آزار دهنده خواهیم داشت که محل امنی برای زندگی بشر نخواهد بود. توسعه انسانی اکنون به صورت چالشی درآمده که همکاریهای بین المللی را میطلبد . بنابراین منطبق با یک چنین شرایط حادی ضروری است که سازمان ملل متحد و ارگانهای زیست محیطی و حقوق بشری آن از یک موقعیت و وزن مناسب و بالاتری از وضعیت کنونی برخوردار کنند. و بعبارتی دیگر باید در عصر کنونی اهداف و برنامه های زیست محیطی ملل متحد از حرف به عمل واقعی تبدیل شوند. از آنجا که کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، می گوید: در عصر وابستگی به یکدیگر انسانها، حقوق شهروند جهانی، بر اساس اعتماد و مسوولیت مشترک، پشتیبان سرنوشت ساز پیشر فت است، اما در دوران محرومیت بیش از یک میلیارد انسان از حداقل نیازهای در خورشان و منزلت او، شرکتها، بنگاههای اقتصادی، بازرگانان دیگر نمی توانند بی تفاوت باشند یا همچون سدی در برابر این خیل عظیم انسانی قرار گیرند، بلکه بر عکس آنها باید در صدد همکاری با دولت ها و سایر نقش آفرینان در جامععه برآیند و با بسیج علم، فن آوری و دانش جهانی به مقابله با بحران های به هم تنیده گرسنگی، بیماری، تخریب محیط زیست و تضادی که باعث عقب نگهداشته شدن کشورهای جهان سوم می شود، برخیزند. (بخش خصوصی و آرمانهای توسعه هزاره، چارچوبی برای عمل، جین نلسون و دیو پریسکات) از آنجا بود که در سپتامبر سال 2000، 189 تن از سران دولت ها اعلامیه هزاره را تصویب کردند. این اعلامیه یک تعهد جهانی بی سابقه و یکی از قابل اعتناترین اسناد سازمان ملل در چند سال اخیر به شمار می رود . این اعلامیه قدرت دید همگانی ومشترکی در چگونگی مقابله با برخی از چالش های بزرگی که جهان با آن روبروست عرضه می کند. این اعلامیه منجر به ارائه هشت آرمان توسعه هزاره گردید با توجه به مسائل مطرح شده ضرورت بررسی و تحقیق در این زمینه لازم آمد. به طوری که هدف از انتخاب موضوع نوعی همیاری با تمام مردم جهان در دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره همراه و توأم با انطباق با قانون، مدیرتی ریسک و انسان دوستی است به طوری که آرمانهای بین المللی مانند صلح، امنیت، توسعه پایدار، حقوق بشر و کاهش فقر به طور فراینده ای به یکدیگر وابسته اند و دارای پیامدهای بسیاری برای کلیه بخشهای جامعه هستند. این کار برای بسیاری از شرکت کنندگان در گروههای کاری و دبیرخانه اجرایی آکنده از عشق بوده است. افراد
داو طلبانه تلاش و مهارت چشمگیری در اختیار پروژه قرار دادند به طوری که پروفسور دی ساکس مشاور مخصوص دبیر کل در این زمینه میگوید به اعتقاد من مشارکت تمام شرکت کنندگان به همین صورت بوده است چون آنان ماهیت خاص این تلاش را درک کرده اند بخشی ازاین امتیاز و افتخار همکاری آقای عنان دبیر کل سابق سازمان ملل است که پروژه هزاره ملل متحد را آغاز کرد و نقشی بی نظیر در ترویج مبارزه جهان علیه فقر مطلق ایفا کرده است بخش دیگرآن خرسندی ناشی از همکاری با وبرای رییس برنامه توسعه ملل متحد آقای مارک مالوک بر اون است که پشتکار، بینش و رهبری او اقدامات و تلاشهای گروه توسعه ملل متحد را طی سالهای متمادی هدایت کرده است. همچنین از همکاری راهبران سایر آژانسهای سازمان ملل متحد بهره برده و از آن کاملا استفاده کرده اند چون اینها افرادی هستند که زندگی مردم را نجات میدهند و هر روز بارسنگین فقر و محر ومیت را در سرتاسر جهان سبک تر می کنند.
جنبه خاص دیگر این پروژه این است که به فقیر ترین افراد جهان که هیچ کس صداری آنها را نمی شنود، فرصت نادر و قدرتمندی برای بیان آرزوها امیدها و نیازهای حیاتی شان را می دهد.
این پیروزی روح انسانی به ما این امید و اعتماد را می بخشد که فقر مطلق را می توان تا سال 2015 میلادی به نصف رساند و در سالهای پس از آن نیز میتوان کاملا از بین برد جامعه جهانی فناوری، سیاست ها و منابع مالی اثبات شده و مهمتر از همه شجاعت و علاقه لازم برای تحقق این کار را در اختیار دارد. (جفری دی ساکس،ژانو2005)
اهداف توسعه هزاره تنهای در صورتی حاصل می شوند که برای میلیاردها انسانی که هدف دستیابی به اهداف را تشکیل می دهند،معنی دار، متفاوت و روشن باشند این اهداف باید و اقعیاتی ملی تبدیل شوند و برای گروههای ذینفع اصلی یعنی مردم و دولتهای ملموس و شفاف باشند . تحقق این اهداف مستلزم و جود دولتهای توانمند و اثر بخش در کشورها است که بتواند به تعهدات توسعه ای خود عمل کشده و عملکردی عدالتگیرایانه هم داشته باشند امروزه بسط و گشترش عدالت در زمره اصلی ترین شاخصهای عملکرد خوب دولتهای قرار گرفته است و توسعه پایدار که روزگاری با مفهوم پایداری محیط زیست تبیین مس شد ، به مفهوم توسعه عادلانه و متوازن بسط و گسترش یافته است. در این دیدگاه اگر تو سفه اقتصادی ، اجتماعی کشورها منجر به گسترش شکاف طبقاتی و ایجاد قطبهای اقتصادی در جوامع بشود و اگر فقرا در فقر باقی بمانند و ثروتمندان بهر هگیری از مواهب اقتصادی توسعه را در انحصارخویش داشته باشند ظرفیتهای بی ثباتی در اجتماع ایجاد و زمینه های فروپاشی اجتماعی فراهم می شود.
فصل اول:
کلیات : تبیین و بررسی اهداف توسعه هزاره سوم
بخش اول: تاریخچه و شکل گیری اهداف توسعه هزاره سوم
رهبران، 1890 کشور جهان در سال 2000 در اجلاس سران سازمان ملل متحد در نیویورک اعلامیه هزاره ملل متحد را امضاء کرده و خود را متعهد ساختند که تلاش های گسترده جهانی را برای کاهش فقر، بهبود سلامت و ارتقای صلح، حقوق بشر و پایداری زیست محیطی به کار گیرند.
اعلامیه هزاره سازمان ملل سندی راهنما برای سده ای جدید است. این اعلامیه که در اجلاس هزاره – که از 6 تا 8 سپتامبر 2000 در نیویورک تشکیل شد به تصویب رسید، به طوری که نقطه نظرات سران 147 کشور و دولت و در مجموع 191 علت را که در این بزرگترین گردهمایی رهبران جهان در تاریخ شرکت کردند منعکس می کند.
این اعلامیه طی ماهها گفتگو، با بذل توجه به گزارشهای منطقه ای و نشست هزاره که اجازه داد صدای مردم شنیده شود، تدوین شد.
در حقیقت این اعلامیه نتیجه گزارش هزاره دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، کوفی عنان می باشد، گزارش توسعه هزاره که تحت نام ما مردمان (we the people) بوده و آقای کوفی عنان 369 چالش را برمی شمارد. به طوری آقای عنان در آغاز این اعلامیه فرمودند: خوشحالم از اینکه بسیاری از تعهدات و اهدافی که گزارش هزاره خود پیشنهاد کردم در این اعلامیه گنجانده شده است.
این بیانیه چالش های اصلی پیش روی انسان در آغاز این هزاره را به شرح زیر برمی شمارد:
صلح ، امنیت و خلع سلاح عمومی
نقش بین المللی قانون و قانونمند شدن تمام فعالیتهای دولتها در کشور خود و در عرصه بین المللی.
انجام اقدام هماهنگ علیه تروریسم بین المللی.
تشدید اقدامات هماهنگ برای رویارویی با شکل اعتیاد و مواد مخدر
تشدید تلاش برای مبارزه با جنایات فراملیتی در همه ابعاد شامل تجارت انسان و پول شویی.
تقویت کمیته بین المللی المپیک برای ایجاد تفاهم انسانی و تقویت صلح بین المللی.
تقویت سازمان ملل و ظرفیت های آن برای حل منازعات مسلحانه در سطح جهان بیانیه هزاره این چالش ها را در یک چارچوب واحد قرار میدهد، راه رویارویی با آنها را پیشنهاد مجموعه ای از سنهای مشخص و به هم پیوسته در زمینه توسعه ، حکومت ، صلح امنیت و حقوق بشر تعیین می کند، و شاخص های اندازه گیری پیشرفت در رسیدن به هدفهای توسعه را در اختیار می نهند.
اهداف توسعه هزاره از اعلامیه هزاره ملل متحد نشأت گرفته اند. بنابراین این اهداف محصول مشورت های متحدد ملی، منطقه ای و بینالمللی هستند که میلیونها نفر را در برگرفته و نماینده طیف وسیعی از علایق از جمله دولت ها، سازمان های جامعه مدنی و فعالان بخش خصوصی بوده است.
سرانجام کنفرانس بین المللی تأمین مالی توسعه در مونترری مکزیک در مارس 2002، تعهدات جهانی به عمل آمده در بیانیه هزاره و اهداف توسعه ای آن را بار دیگر موردتأیید قرار داد. این کنفرانس بر اساس مسئولیت های دوجانبه میان کشورهای غنی و فقیر، درهای جدیدی را به روی مشارکت جهانی گشود. همچنین در این کنفرانس، باردیگر بر مسئولیت اولیه دولت های ملی در تجهیز منابع داخلی و بهبود حاکمیت ، از جمله سیاست های منطقی اقتصادی و نهادهای مستحکم دموکراتیک گردید و تعهدات کشورهای غنی برای ایجاد یک محیط بین المللی حمایتی و افزایش اعتبارات توسعه نیز مورد تأیید مجدد قرار گرفت. این تعهدات یک بار دیگر در نشست جهانی توسعه پایدار در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی در سپتامبر 2002 هم مورد پشتیبانی قرار گرفتند.
بخش دوم – بررسی اهداف توسعه هزاره سوم
این توافق جهانی که هم اکنون به عنوان «اهداف توسعه هزاره» شناخته می شود مورد تصویب همه اعضای سازمان ملل قرار گرفت. در کشورهای در حال توسعه نیز اهداف توسعه هزاره باعث گردهم آمدن طیف گسترده ای از صاحبنظران و سیاستگذاران حول محورهای مشترک توسعه شده اند. آرمانها، اهداف با هم مرتبط بوده و بایستی به شکل کلی مدنظر گرفته شوند.
این آرمانها و اهداف بیانگر مشارکت بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه است. همانگونه که در اعلامیه آمده است: هدف ایجاد محیطی مسئولیت پذیر در سطح ملی و جهانی – در جهت توسعه و ریشه کن کردن فقراست.
این پیمان از همه گروه های ذینفع می خواهد که در قالب یک نظام مسئولیت پذیر مشارکتی تلاش های خود را جهت موفقیت در دستیابی به اهداف جمع بندی نمایند. کشورهای فقیر می توانند از سیاستمداران خود بخواهند که در جدول زمانی تعیین شده به اهداف کاهش فقر دست یابند . همچنین اهدا کنندگان می توانند خواستار حاکمیتی بهتر و کشورهای فقیر و مسئولیت پذیری بیشتر در به کارگیری کمک ها باشند.
پیمان توسعه هزاره چارچوبی کلی را ارابه می کند که نشان می دهد راهبردهای ملی توسعه و حمایت های بین المللی از سوی اهدا کنندگان، آژانس های بین المللی و دیگران می توانند به هماهنگی بهتر و تسهیل در مواجه با چالش اهداف توسعه هزاره کمک کنند این پیمان ، مسئولیتها را به طور مساوی بر دوش هر دو طرف می گذارد . از یک طرف خواهان اصلاحات در کشورهای فقیر است و از سوی دیگر کشورهای اهدا کننده را واداری کند که پا پیش گذاشته و از این تلاشها حمایت کنند.
هدف این نیست که یک دیدگاه جدید دیگر و یا یک راه حل همگانی برای مشکلات جهان در حال توسعه ارائه شود، دیتا در 50 سال اخیر موارد بسیار متعددی از این دیدگاهها را تجربه کرده است در عوض ، این پیمان به دنبال آن است که حیطه های کلیدی مداخله از حاکمیت داخلی تا تثبیت اقتصادی و تعهد در قبال آموزش و سلامت را که باید راهنمای تلاش های ملی وحمایت بین المللی از اهداف هزاره باشد مشخص نماید. در کشورهای دارای درآمد متوسط، این مداخلات باید در فرایندهای عادی بودجه ای در راهبردهای بلندمدت توسعه، منظور شوند . در فقیرترین کشورها نیز به نظر می رسد. که سندهای راهبرد کاهش فقر، مناسب ترین وسیله برای رسیدن به این هدف باشند. نکته این است که یک چیز جدید ارائه نگردد یا بار بیشتری بر دوش دولتهای ضعیف گذاشته نشود. بلکه تفکرات محکمی ارائه گردد که نشان میدهند چگونه می توان عبارات زیبای بیانیه هزاره مثل قرار دادن فقر در رأس برنامه ای جهانی را واقعاً در برنامه های ملی برای تحقق بخشیدن به این اهداف به کار گرفت.