دانلود مقاله جوانان استثمار شده و جوانان طغیان زده

Word 57 KB 9548 46
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • قسمت اول – نمونه صنعتی و تضاد های اجتماعی مدتهای مدید رشد اقتصادی و مخصوصاً صنعتی کردن به عنوان شرایط لازم جهت پیشرفت اجتماعی معرفی شد‌.

    دو قرن گسترش سرمایه داری موجب چندین برابر شدن ثروت وخدمات و راه آهن و کشتیرانی و ایاب و ذهاب هوایی و مدارس و بیمارستانها وآسمان خراش‌های متعدد د رمراکز کشورهای صنعتی گردید‌.

    اما در بطن ثروت فقر از بین نرفت : فقر قدم به قدم در حلبی آبادها و گتوها مشاهده می‌شود و به محض اینکه مختصر تحفیفی در آن به عمل می‌آید بحران‌های مختلف و رکوردهای اقتصادی دوباره آن را تشدید می‌کنند‌.

    شهر گرایی شدید انواع روابط قدیمی‌خانوادگی و اجتماعی را به هم می‌زند و روابط حرفه ای مزدی را که به خشونت و انزوا طلبی منجر می‌گردد تقویت می‌کند‌.

    روش زندگی که توسط رسانه‌های گروهی تبلیغ می‌گردد دائم باعث افزایش نیازها و خواسته‌ها و محرومیت از حق و موجب عدم رضایت می‌شود.

    همه این توسعه‌ها اولین قربانیان خود را از میان گروههای کامل و اشخاص مسن و جوانان محروم از کیفیت بالایی کاری و زنان و کارگران مهاجر انتخاب می‌کنند‌.

    سوسیالیسم یا طرد مناسبات تولید سرمایه داری‌، نیروهای مولد را در خدمت نیاز مادی و فرهنگی تمام ملت می‌گیرد و نه فقط در خدمت منافع گروهی معدود‌.

    این دگرگونی جهشی را در جوانان موجب می‌شود و باعث می‌گردد که دردهای قدیمی‌نظام بویژه بیکاری و تورم و فقر حذف و یا لااقل تقلیل یابد‌.

    اما سوسیالیسم اروپایی شرقی تاکنون موفق به خلق یک « تمدن جدید صنعتی نشده است : این سوسیالیسم زائیده سرمایه داری است و خطوط زیادی از آن را حفظ کرده است : تقابل شهر – روستا‌، فاصله بین کارگر و کشاورز و سلسله مراتب کا ررویی و کار فکری و فرمانبری و فرماندهی که تداوم نابرابری‌ها را به دنبال خود می‌کشند‌، افزایش می‌دهد البته این نابرابری‌ها در بلوک شرق به اشکال بسیار تخفیف یافته تر از نابرابری‌های غرب خود نمایی می‌کنند اما برخی پیروزی‌ها باعث برانگیختن تضادهای دیگری شده اند‌.

    قابل ذکر ترین این تضادها در زمینه آموزش مشاهده می‌شود‌.

    به مرور که آموزش گسترده تر می‌گردد سطح خواسته‌ها افزایش بیشتری می‌یابد‌.

    در حالی که دانشگاه فقط برای یک طبقه نخبه مهیا شده است‌.

    فقط تلاشهای ساده و کوچک و کم اهمیت و تکراری ارزش پیدا می‌کند و این مسائل باعث ارضای توقعات باطنی و درونی شخصیت انسانی نمی‌گردند‌.

    انسان کامل جامعه سوسیالیست فقط در حد خوشحالی حاصله از کار شکل می‌گیرد واین خوشحالی مبتنی بر فراتر رفتن از مرز « اصول » بازدهی نیست‌.

    بلکه در شکوفایی قدرتهای خلاصه اش بوجود می‌آید.

    فصل اول : سرمایه داری و فقر : د رقرون وسطی : فقر ارزش اصلی و فضیلت انسان محسوب می‌شد‌، مفروحی که پاسخگوی نیازهای عصر روابط فئودالی بود‌.

    در آن عصر تجمع ثروت برای رسیدن به تولید و نفع بیشتر هنوز شناخته نشده بود و توده مردم بر روی زمین کار می‌کردند و مایحتاج خود را از زمین بدست می‌آوردند و تبادل کاها هنوز مرسوم نبود‌.

    یا جهش سرمایه داری‌، پول به ارزش اصلی مبدل گردید‌.

    به موجب فلسفه پروتستان که در این گسترش نقشی ایفا می‌کند بر همگان مبرهن است که پیروزی مادی علامت انتخاب الهی و فقر نوعی گناه یا عیب و نقص به حساب می‌آید‌.

    جای تردید نیست که اولین اقتصاد دانانی که ایدئولوژی نظام سرمایه داری را ارائه دادند فقر را جزء معایب ساختار اجتماعی نمی‌دانستند بلکه فرد را مسئول و ضعیتی قلمداد می‌کردند که در آن قرار گرفته بود و می‌توانست با تلاش و کار از این وضعیت نجات یابد در رابطه با این اصل بود که اقتصاد دانان مذکور در مقابل مداخله حکومت و قوانین مربوط به فقرا‌، قد علم کردند‌، قوانینی که با ( نظم طبیعی ) مخالف بود چون به موجب نوشته ( امالتوس ) این قوانین « تنبل‌ها و مسامعه کردن‌...

    را هم طراز با انسانهای فعال و کوشا » می‌دانست و در نتیجه باعث نمی‌شد که افراد تنبل و مسامعه گر به سوی فعالیت خستگی ناپذیری ترغیب گردند که «جهش اصلی ترقی حکومت را در خود نهفته دارد‌.

    » « رساله ای درباره اصل جمعیت » علی رغم وجود فقر دائمی‌و بدبختی طبقات تلاش گر و علی رغم بحران‌ها و رکوردهای اقتصادی و انتقادات نویسندگان سوسیالیست توسعه سرمایه داری از باورهای عمیق لیبرال‌ها است‌.

    در تحلیل آنها فقر جزء موارد فراموش شده محسوب می‌شود و به صورت یک پدیده مرذی و اخلاقی جلوه می‌کند رکورد اقتصادی بزرگ سال 1930 با پی ‎امد میلیونها بیکاره ضربه محکمی‌بر این آرامش وارد نمود اما طرفداران فلسفه « کینس » خیال می‌کردند می‌توانند این مشکل را با اعمال سیاست کار تمام وقت وکمک‌های اجتماعی حل کنند در این کار همزمان با جنگ دوم جهانی آغاز شد واین جنگ باعث توسعه جدیدی می‌گردد‌.

    اقتصاد دانان تنها در دهه 1960 توانستند تضاد فقر را در بطن جامعه و فور یعنی در « امریکای دیگر » و پس در « اروپای دیگر » کشف نمایند‌.

    افکار عمومی‌بیش از هر زمان دیگر براین باور دست یافت که نه تنها اثر از تقسیم برابر ثمرات رشد اقتصادی بر چشم نمی‌خورد بلکه بخشی از جمعیت در زمان رشد اقتصادی در حاشیه قرار می‌گیرند این گروه از مردم عبارتند از : صنعت کاران کوچک و روستائیان‌، بیکاران‌، افراد مسن ویا افراد تنها واقعیت‌ها این خانواده‌ها به صورت ملتی در داخل ملت متجلی می‌شوند‌.

    جوانان فقر را از والدین خود به ارث می‌برند‌.

    آنها در کار و امتیاز ات جامعه شریک نیستند سایر جوانان که کمتر مورد بی مهری می‌باشند‌.

    به خاطر تعلق طبقاتی خود نمی‌توانند به سطحی از آموزش و شغل دست یابند که خاص طبقات برتر است‌.

    مرگ و محیط زیست اگر چه فضای محیط زیست به عصر حاضر مربوط نمی‌شود اما انقلاب صنعتی به این روند سرعت بخشید‌.

    تا قرن نوزدهم شهرها با طبیعت در تماس بودند اما از آن زمان به بعد این شهرها دررابطه با نیازها و مقتضیات تکنیکی و سیاسی گسترش یافته اند‌.

    در ایالات متحده امریکا در هر دقیقه دو هکتار از طبیعت جذب بزرگراه‌ها وگسترش شهرها و فرودگاه‌ها و تاسیس پارک‌های اتومبیل و سایر ( خواسته‌های مدرن ) شده است‌.

    صنایع چند شاخه ای روستاها را بلعیدند‌.

    همان طور که از بولستون تا واشنگتن ویا از سان فرانسیکو تالوس آنجلس را که درنوردیدند‌.

    بر بالای گروه صنعتی پیچیده ای که توکیو و ( یوکوهاما ) را در برگرفته است پوششی از دود صنعتی به چشم می‌خورد و ژاپنی‌ها به ندرت می‌توانند در افق قله پوشیده از برف « فوجی » را تماشا کنند سرمایه داری‌، منابع نادر وبی بدیل طبیعت و فضا و مواد اولیه را به حد اسراف حیف و میل می‌کند‌ صنعتی به این روند سرعت بخشید‌.

    بر بالای گروه صنعتی پیچیده ای که توکیو و ( یوکوهاما ) را در برگرفته است پوششی از دود صنعتی به چشم می‌خورد و ژاپنی‌ها به ندرت می‌توانند در افق قله پوشیده از برف « فوجی » را تماشا کنند سرمایه داری‌، منابع نادر وبی بدیل طبیعت و فضا و مواد اولیه را به حد اسراف حیف و میل می‌کند‌.

    سرمایه داری برای اینکه و خارج تولید را به حداقل برساند و خارج اجتماعی را به حداکثر افزایش می‌دهد‌.

    و خارج اخیر را توده‌های مردم باید به عهده بگیرند‌.

    سرمایه داری که از اسراف در مرکز خود اقناع نمی‌شود منابع کشورهای تحت سلطه را به غارت می‌برد و کارخانجات آلوده کننده محیط‌، را در این کشورها تاسیس می‌کند‌.

    تفاله‌ها و زواید نفتی و آهن کهنه و پیت‌های حلبی و بسته بندی‌های پلاستیکی و اشغال‌های دیگر مسیر مردم را مسدود و آب و هوا را آلوده می‌کنند و مرگ حیوانات و انسانها را به همراه می‌آورند‌.

    فصل دوم – تفاوتهای فرهنگی : در هر جامعه مدرسه دو کار اصلی را انجام می‌دهد : یکی انتقال علوم و دیگری تلقین یک ایدئولوژی :هر دو یک زمان انجام می‌گیرند و برای رسیدن به هدف واحد با یکدیگر رقابت می‌کنند‌.

    هدف مذکور همان هماهنگ کردن کودک با نظام مفروض روابط اجتماعی است‌.

    بدین ترتیب مدرسه هم واحد وهم متفرق است‌.

    واحد است چون ایدئولوژی واحدی را که همان ایدئولوژی طبقه حاکم است تبلیغ می‌کند و بقیه ایدئولوژی‌ها را طرد می‌نماید‌.

    متفرق است چون با ععلش به تدریج افراد را تصفیه و آنها را آماده می‌کند تا هر یک در روند تولید نظامی‌را احراز کنند‌.

    مدرسه علوم اولیه را به همه می‌دهد و همگان را با آن آشنا می‌کند که مشروعیت نظام هدف آن است به مرور که سطح آگاهی بالاتر می‌رود علوم بیش از پیش پیچیده می‌شوند و تجدید و ترکیب قدرت فرماندهی را تضمین می‌نمایند اگر این انتخاب برتر تحصیلی تقریبا با ساختار طبقات اجتماعی انطباق دارد نباید فراموش کرد که مدرسه فقط در یک دوره مشخص اثر می‌گذارد حتی اگر این دوره طولانی شود‌.

    این اثر مدرسه با اثرات تعلیماتی خانوادگی که قبل از مدرسه است درهم می‌آمیزد‌.

    ( همه می‌دانیم که نتیجه تحصیلی بیشتر ریشه در ویژگی‌های خانوادگی دارد تا ویژگی‌های خود مدرسه ) واین نتایج مدرسه هر چه باشد یک عامل در بدو فارغ التحصیلی فرد نقش اصلی را ایفا می‌کند و آن تقسیم کار است که بر نحوه تولید استوار می‌باشد گسترش کمی‌آموزش در کشورهای سرمایه داری پیشرفته این نقش‌های مدرسه را متهم نمی‌کند‌.

    این گسترش فقط پاسخگوی حق طلبی‌های روز افزون طبقات متوسط و مردمی‌جامعه است واین طبقات گسترده مذکور را نوعی وسیله دست یابی به یک حرفه ویا ابزار گسترش شناخت خود از دیدگاه مبارزه اجتماعی می‌پندارند‌.

    ا زطرف دیگر گسترش آموزش پاسخگوی لزوم ارتقاء سطح متوسط کیفی کارگران در مقابل انقلاب علمی‌وفنی می‌باشد‌.

    اما این ارتقاء کیفیت کاهش ارزش کالا را به دنبال دارد واین کاهش ارزش نتیجه گردش بازار یعنی نتیجه عرضه و تقاضا می‌باشد‌.

    کثرت تعداد تحصیل کرده‌ها باعث تقلیل ارزش مدارک تحصیلی می‌گردد به این ترتیب گسترش تحصیلات مدرسه ای در هیچ جا به خودی خود ( بدون اقدامات سیاسی ) باعث تقلیل نابرابری در تقسیم د رآمد نشده است‌.

    1- گسترش و مبانیت تعمیم تحصیل : قبل از جنگ دوم جهانی تعداد محصلان دوره متوسط ودانشجویان د ر اکثر کشورهای غربی به کندی افزایش می‌یافت‌.

    بعد از این تاریخ مشاهده توسعه قابل ملاحظه در این زمینه هستیم‌.

    توسعه مذکور اولا به خاطر افزایش تعداد جوانان جوامع بود وثانیا دو عاملی را که مادر بالا ذکر کردیم در این توسعه سهم به سزائی داشتند این دو عامل بودند از افزایش تقاضای افراد و گروه‌ها ولزوم ارتقاء کیفیت به دلیل توسعه فنی‌.

    با این همه اگرچه گسترش تحصیلی‌، همه گروه‌های اجتماعی را د ربر گرفت اما نابرابری‌های بین جنس‌های مختلف و مناطق و طبقات اجتماعی حذف نگردید‌.

    حتی در برخی از کشورها این نابرابری‌ها شدید تر هم شد‌.

    مبانیت‌ها بر حسب جنس : در همه کشورهای صنعتی عملا برابری در آموزش ابتدایی پسران و دختران وجود دارد در آموزش متوسط هم تقریبا این برابری به چشم می‌خورد‌.

    برعکس در آموزش عالی رغم پیشرفت‌های بسیار اشکار از سال 1960 بالاترین درصد دختران دانشجو در سال 1965 به زحمت به 40% ( در ایالات متحده امریکا و فرانسه و سوئد ) می‌رسید فقط در ( فنلاند ) استثنائا دانشجویان دختر 48% کل دانشجویان را تشکیل می‌دادند‌.

    این رقم در سایر کشورها بین 20% و 30% متغییر است وحتی در سویس به 18% می‌رسد‌.

    در این جا رقم کلی ارائه شده است اگر طبقات مختلف اجتماعی را به طور مجزا بررسی کنیم می‌بینیم که در طبقات محروم معمولا دخترها نصیب کمتری از پسرها برای ادامه تحصیل دارند وهر چند در سلسله مراتب اجتماعی بالاتر رویم از میزان امتیاز پسران بر دختران هم کاسته می‌شود‌.

    در فرانسه میزان مشارکت دختران خانواده‌های کارگری در آموزش عالی 10% و دختران خانواده‌های لیبرال 88% است‌.

    مبانیت‌های اجتماعی : انتخاب اجتماعی برحسب کشورهای مختلف‌، د ردوران گذراز ابتدایی به متوسط ویا در طول دوران متوسط ویا در موقع ورود به دوره عالی وبالاخره یا در طول دوره عالی انجام می‌گیرد‌.

    به مرور که سطح تحصیلات بالا می‌رود نسبت بچه‌های طبقات متوسط ومردمی‌تقلیل می‌یابد و برعکس بر نسبت تعداد فرزندان طبقات بالا افزوده می‌شود‌.

    درصد موفقیت در امتحانات نهائی متوسط در طبقات مختلف اجتماعی متغیر است‌.

    اختلاف بین گروه‌های اجتماعی در ایالات متحده امریکا کمتر از سایر کشورها مشهود است و دلیل آن این است که در کشور مذکور اموزش متوسط عمومیت و گسترش بیشتری دارد‌.

    درصد تحصیل افراد ده تا سیزده ساله در گروه‌های مختلف اجتماعی چندان اختلافی با هم ندارند در میان فرزندان چهارده – پانزده ساله کارگران‌، بی رغبتی به ادامه تحصیل محسوس تر است و چون در اکثر ایالات قانون تحصیل اجباری در سنین 16-17 سالگی قطع می‌شود‌، موارد ترک تحصیل در میان فرزندان کارگران غیر متخصص و نیمه متخصص بسیار زیاد می‌گردد‌.

    درصد دانشجویان هر گروه اجتماعی – اقتصادی باید با تعداد افراد مذکور موجود در همان گروه مقایسه شود ( چون افراد مذکور هر گروه بهتر از کل افراد آن گروه مبین وضعیت گروه می‌باشند ) برابری بین دو تقسیم‌، با یک واحد ارائه شده است گزارش بالاتر از 10 مبین فوق ارائه دانشجویان است و تقسیم جمعیت فعال رکورد به عنوان پایه انتخاب شده است‌.

    اختلاف‌های پراکوژیک : مهم ترین و معمولی ترین اختلاف همان اختلاف رشته‌های تحصیلی است در بطن یک موسسه آموزشی واحد‌، اختلاف موجود در برنامه‌های تحصیلی رشته‌های مختلف کاملا مشخص است که کدام رشته تحصیلی در زندگی ( پر در آمد تر ) می‌باشد بدین ترتیب است که در فرانسه بجای بخش‌های لاتین و یونانی بخش‌های علمی‌نشسته اند چون این بخش‌ها برای رسیدن به دانشگاه ودست یابی به مشاغل مهم تر ارجعیت دارند اما داوطلبان این بخش‌ها عوض نشده اند‌.

    4/3 % فرزندان افراد رده بالای اداری و فرزندان صاحبان مشاغل لیبرال به سوی سیکل دوم طویل المدت علمی‌کشیده می‌شوند‌.

    و فقط 4/3 % فرزندان کارگران به این جهت گرایش پیدا می‌کنند در برخی از نظام‌های آموزشی نظیر نظام‌های آموزشی انگلیس و ایالات متحده امریکا مردودی عملا وجود ندارد‌.

    ارتقاء برحسب سن محصل انجام می‌پذیرد‌.

    حتی در یک رشته واحد‌، مکانیسم‌های متفاوت دخالت دارد‌.

    محصلان در رابطه با نتایج تحصیلی نظیر تست هوش ویا میانگین نمرات به چندین « جریان » متوازی تقسیم می‌گردند‌.

    بین آنها جابجا شدن به ندرت اتفاق می‌افتد‌.

    به این معنی که تعداد محصلان که از طبقه پائین هستند وبه محصلان طبقه بالا دست می‌یابند ویا برعکس‌، بسیار قلیل است‌.

    نوع دوم اختلاف : بر تقسیم محصلان کلاس واحد‌، در رابطه با شایستگی‌هایشان در برخی از موارد درسی و تفاوت گروه بندی آنها با سایرین مبتنی می‌باشد‌.

    این کار که در ایالات متحده امریکا کاملا جریان دارد اخیرا به طور تجربی در فرانسه انجام می‌شود‌.

    طبقات اجتماعی‌، فرهنگ وایدئولوژی مکانیسم اختلاف که مشابه وتر تمام مکانیسم‌های دیگر است از امور فرهنگی سرچشمه بگیرد‌.

    در یک جامعه بورژوا مدرسه فقط می‌تواند ایدئولوژی بورژوا را تبلیغ کند.

    محتوای جزوات وروش پراکوژیک و نمرات و امتحانات وهمه وهمه اشکارو نهان در جهت بها دادن وارزشمند کردن مواضع و رفتارهایی گام بر دارند که باعث جهش سرمایه داری شده اند‌.

    این مواضع ورفتارها عبارتند از : جاه طلبی فردی‌، مبارزه طلبی و رقابت کسب یک موضع اجتماعی که براساس ثروت اعتبار می‌یابد‌.

    اری‌، این ارزش‌ها با فرهنگ طبقه کارگری مغایرت دارند چون این فرهنگ براساس همبستگی و همکاری و مشارکت استوار است مدرسه ضمن مخالفت با معتبر شمردن فرهنگ مردمی‌وفرهنگ‌های منطقه ای و موضعی ضمن انکار حقایق و اعمال تبعیض وبا پذیرش فرهنگ طبقه حاکم به عنوان یک اصل از همان ابتدای کار تمام افرادی را که در مسیر آنان قرار گرفته اند در ردیف پائین تر جای می‌دهد‌.

    مدل سازی ایدئولوژیک از سطح امادگی شروع می‌شود‌.

    « لیلیان لورکات » ( 1973) دو ویژگی انتخابی و وحدت گرائی را از این مدل جدا کرده است با اصولی که کودکستان به اجرا در می‌آورد بچه را اجتماعی می‌کند‌.

    کودکستان مفاهیم اخلاقی اولیه و احترام به صاحب به صاحب منصبان و احساس احترام به سلسله مراتب را به بچه منتقل می‌نماید هیچ چیز صریحا وضوع نیست اما فعالیت کودک مثبت یا منفی ارزش یابی می‌شود کودک به مرور این ارزش‌ها را با رفتارهای ویژه خود در می‌آمیزد وبه آنها ایمان می‌آورد‌.

    اما کودکستان هم در انتخاب نقش دارد‌.

    جدایی کاررویی از کار فکری که اساسا از تفکیک طبقات اجتماعی منتج می‌شود در تعیین جهت هوش به سوی اشکال مفهومی‌منعکس می‌گردد این تخصصی کردن زود رس به نفع فرزندان طبقه بورژوازی تمام می‌شود چون این فرزندان با محیط و بنیان خانوادگی خود آماده و ساخته شده اند برعکس‌، فرزندان کارگران که هوششان بسوی مقصود مشخصی چرخش پیدا کرده است‌، کمتر موفق می‌شوند و نومیدی و نگرانی در آنها ریشه پیدا می‌کند‌، معایب نظام و مدل سازی ایدئولوژیک هر چه که باشد محل نو آموزی و فراگیری دانش استدلالی و دانش منظم باقی می‌ماند دانشی که لااقل با قسمت بزرگی از سرمایه بشریت یکپارچه است‌.

    فصل سوم : تقسیم کار : تقسیم کار در روش تولید سرمایه داری ریشه در جدائی کارگران از ابزار تولیدشان دارد این تقسیم کار تقابل بین کاررویی کار فکری را در پی دارد‌.تقابلی که در جات آن برحسب سطح توسعه اقتصادی متغیر می‌باشد مدرسه در تربیت نیروی کار مشارکت دارد و سلسله مراتب آن برتقسیم اجتماعی منعکس می‌گردد‌.

    به موجب این تقسیم اجتماعی برخی در نظام فرماندهی و گروهی در جایگاه مجریان امور قرار می‌گیرند‌.

    این الزام اقتصادی مستقل از الزام ایدئولوژیک نیست وهریک از الزامات مذکور‌، دیگری را تحت حمایت خود می‌گیرد تا رشد قدرت تولید در یک جو « فورون اجتماعی » حاصل می‌شود‌.

    اگر چه انقلاب علمی‌و فنی طبقاتی باعث گسترش هیجان انگیز آموزش و ارتقاء سطح متوسط کیفیات آن از سی سال پیش شدند اما نه این ونه آن باعث حذف تقسیم کار و فواصل بین طبقات اجتماعی نشدند وموجب دگرگونی تحریک بین طبقات اجتماعی نگردیدند‌.

    همان طور که در بالا گفتیم و لازم است در مقابل افسانه‌های بسیار گسترده ( نظیر افسانه‌های « ایلیخ ») دائم تکرار گردد‌، مدرسه مدعی اصلی نیست بلکه قلعه و نفوذ سرمایه و تولید از جمله گسترش علوم که اهمیت آن دایم روز افزون است مدعیان اصلی می‌باشند‌.

    حتی اگر مدرسه برای برابر کردن نه تنها امکانات دستیابی به علوم بلکه در جهت یکسان نمودن نتایج آن و شایستگی‌های همه افراد دموکراسی شود نمی‌تواند مانع نابرابری‌های خانوادگی و اجتماعی باشد‌.

    نابر ابری‌هائی که طی آنها به تدرج محروم ترین گروهها ارتقاء می‌یابند وهمه تفاوت‌های مربوط به تلاش و شغل و در آمد موجود بین آنها از بین می‌رود لذا مهم این است که مکانیسم‌های تحریک و سختی را به تدرج در بطن یک نسل واز نسلی به نسل دیگر مشخص کنیم‌.

    1- جوانان در زندگی فعال : مقتضیات ورود جوانان به زندگی فعال به مقیاس بسیار وسیع بر شغل آینده آنها تاثیر می‌گذارد‌.

    جوانان در کنار زنان واقعیت‌های قومی‌یکی از آن گروه‌هایی راتشکیل می‌دهند که بازار کار آنها با بازار کار گروه مردان بالغ متفاوت است‌.

    2- تعلیم و تربیت و شغل و در آمد : تئوری سرمایه انسانی به موجب تئوری تقسیم لیبرال هر عامل تولید ( کار و سرمایه ) در آمدی منطبق با قدرت تولید حاشیه ای را در بازار رقابت کامل دارا می‌باشد‌.

    تئوری سرمایه انسانی که از تئوری مذکور مشتق می‌شود تعلیم و تربیت با کیفیت (طبیعی ) را جزء عامل کار به حساب می‌آورد فرد با تعلیم وتربیت‌، شایستگی‌های تولید بیش را افزایش می‌دهد و متعاقب آن فرد تبیغلش زیاد می‌گردد افراد برای رسیدن به این اضافه در آمد در تعلیم و تربیت سرمایه گذاری می‌کند‌.

    فرد در سرمایه گذاری برای تعلیم و تربیت خود حداقل به همان اندازه نفع مادی می‌برد که اگر این سرمایه را در جهت دیگر بکار می‌برد می‌توانست بدست آورد‌.

    به مرور که تحصیل توسعه می‌یابد عرضه پرسنل تربیت شده اضافه می‌شود واین مساله بازدهی سرمایه را تقلیل می‌دهد و موجب نوعی برابری در آمد بین باسواد ترین و بی سواد ترین افراد جامعه می‌گردد‌.

    عوامل اختلاف در آمد : متغیرهای متعددی وجود دارند که باعث اختلاف در منحنی در آمد افراد دارای سطح آموزش یکسان می‌شوند‌.

    بازار کار متجانس نیست بلکه تقسیم شده است : در حقیقت چندین بازار وجود دارد و با گروه‌هایی در تماس است که در ارتباط با سطح ور شته تحصیلی اقدام به رقابت نمی‌کنند‌.

    علی رغم مشارکت‌های یکسان زن و مرد در کار‌، تبعیض براساس ( جنس ) پدیده ای است که هنوز گسترش زیادی دارد‌.

    تفاوت در آمدها از طریق شغل بیان می‌گردد.

    به سطح واحدی از تعلیم و تربیت ( که با تعداد سنوات تحصیلی اندازه گیری شده است )برحسب موقعیت شغلی افراد و مخصوصا در اواسط و سنوات آخر حذفست‌،حقوق‌های مختلف پرداخت می‌شود در گروههای اجتماعی سطح پایین‌، افرادی که آموزش بیشتری دیده اند از افراد کم تحصیل کرده تر امتیازات کمتری کسب می‌کنند‌.

    برعکس در گروههای بالای اجتماعی سطح بالای آموزش امتیازات بالایی را متعاقب خود دارد‌.

    در داخل یک حرفه مشخص ممکن است اختلاف بزرگی بین حقوق‌ها باشد واین اختلاف ناشی از سابقه کار نباشد بلکه به موسسه و محل تاسیس موسسه مربوط باشد‌.

    در سطح پایین اجتماعی برای پیدا کردن کار‌، نژاد عامل قاطع تر از تحصیل است بین سالهای تحصیلی اضافی و امتیاز کسب شده هیچ رابطه منطقی وجود ندارد‌.

    به مرور که سطح تحصیلات بالاتر می‌رود تبعیض اعمال شده در خصو ص غیر سفید پوستان بوسیله کار فرما ایمان ویا بازار ویا بوسیله هر دو عامل در آن واحدی که مخصوصا علیه مردها ایفای نقش می‌کند سخت تر می‌شود غیر سفید پوست در فکر کار فرما به مشابه فردی نقش بسته است که به نوعی از طبقه اجتماعی تعلق دارد و مدرک تحصیلیش نمی‌تواند در ارتقاء او نقش چندانی داشته باشد‌.

    تبعیض فقط باعث پرداخت حقوق کمتر در مقابل قدرت تولید برابر نمی‌شود بلکه وسیله ای است برای جدا کردن طبقه کارگری و اقشار حقوق بگیر متوسط دیگر نظیر سفید پوستان وغیر سفید پوستان بومیان و مهاجران در اروپا نقش سیاهان را ( کارگران مهاجر ) ایفا می‌کنند‌.

    آنها برای انجام کارهای پذیرفته شده اند که کارگران بومی‌تن به این کار‌ها نمی‌دهند و جامعه هم و خارج آموزش آنها را متحمل شده است از آنها به صورت توده ای در آمده اند که بر دستمزد‌ها فشار می‌آورند و موجب تخفیف تضادهای داخلی اجتماعی می‌شوند و بدین ترتیب سنگینی سخت ترین استثمار را بر دوششان احساس می‌کنند ( خارجی کسی است که کسی اسم او را نمی‌داند ).

    3- تحرک حرفه ای ومشکل اجتماعی مدتها تصور می‌شد که دموکراسی شدن آموزش می‌بایست در تحرک اجتماعی و تقلیل نابرابری در آمدها سهیم باشد آری‌، علی رغم رشد قابل ملاحظه درصد تحصیلی و سطوح آموزش عمومی‌در بسیاری از کشورهای غربی‌، در تقسیم در آمدها بهبود چشمگیری مشاهده نشده است‌.

    برعکس با در نظر گرفتن این نکته دو جانبه که اگر نقل و انتقالات اجتماعی باعث بهبود سهم در آمد فقراء می‌گردد‌، اغنیا از امکانات بیشتری برای فرار وتقلب در پرداخت مالیات برخوردار می‌باشند تقسیم و در آمد در این کشور عملا ثابت مانده است‌.

    فصل چهارم نارضایتی‌ها علی رغم اجتماعی کردن ابزار تولید وبرنامه ریزی متمرکزی که این اجتماعی کردن موجب آن شد برنامه ریزی مذکور نتوانست همه خواست‌های شخصی و نیازهای اقتصادی وعرضه و تقاضای خصوصی‌های آموزش عالی را که تنها وسیله بر آوردن این خواست‌ها بود هماهنگ کند هرچه آموزش آزادتر و گسترده تر شد موانع بزرگ تر گردید‌.

    در این زمینه وضع در اتحاد جماهیر شوروی آن چنان بود که تصویری از مشکلات آتی همسایگانش ترسیم می‌گردید از آنجا که این درگیری‌، مستقل و مجرد از اختلافات اجتماعی نیست‌، وخیم تر می‌نماید‌.

    همان طور که دیدیم این فرزندان کارگران و کشاورزان هستند که در مسابقه به سوی اخذ مدرک عالی تحصیلی نسبت به فرزندان روشنفکران محروم تر می‌باشند بخش اقتصادی به خاطر نداشتن کارگر معمولی کافی مجبور می‌شود‌.

    « دست کاری » را به جای آنها بکار بگمارد که دارای آموزشی بالاتر از حد نیاز می‌باشد واین امر موجب می‌شود که در آموزش احساس غبن و محرومیت بوجود آید این احساس بویژه در روستاهای قوی است : « کشاورزی که تحصیلاتی ندارد دائم گاوهایش را سه بار در روز می‌دوشد وبه آن دلخوش است اما کشاورزی که هفت کلاس درس خوانده است احساس ناراحتی می‌کند وخیلی زود از این کار دلزده می‌شود‌.

    امتزاج همه این عوامل را که ما مورد بررسی قرار می‌دهیم بر ترکیب اجتماعی جوانان کارگر منعکس می‌شود‌.

    تقریبا تمام کارگران غیر ماهر اصالتا از خانواده کارگر یااز خانواده کشاورز هستند و همان طور که ارقام زیر نشان می‌دهد درصد کمتری از آن‌ها جزء کارگران ماهر می‌باشند علی رغم مکانیکی وخود کار بودن دستگاه‌ها یک چنین تلاش‌هایی همیشه نصیب اکثریت کارگران است به علاوه تقسیم کار بین رئیس و مرئوس چه در مزرعه وچه در کارخانه موجب مشارکت اساسی در اخذ تصمیمات نمی‌گردد‌.

    تضادها از کجا ناشی می‌شوند‌.

    سوسیالیسم یا لغو مالکیت خصوصی ابزار تولید و انتقال آن به دولت ( موسسات و مزارع دولتی ) وبه تعاونی‌ها‌، رابطه ابزار تولید به عنوان اساس تقسیم طبقات اجتماعی را حذف کرد چون دو شکل مالکیت اشتراکی دارای طبیعت واحد می‌باشند‌.

    اگر چه در آمد وسیله قاطع ارضاء اجتماعی نیست اما نابرابری وجود دارد‌.

    این نابرابری به طبیعت فعالیت انجام شده بستگی دارد به عبارت دیگر این نابرابری به تقسیم کار که به چهار شکل اصلی متجلی می‌گردد و ابسته است‌.

    بین کارگران و کشاورزان بین شهرها و روستاها بین کارگریدی و کارگر فکری بین حکام وافراد تحت حکومت‌.

    حذف در آمدهای سرمایه موجب تقسیم عادلانه تر و ثروت می‌شود‌.

    در یک تابلوی مربوط به شصت و شش کشور که در رابطه با در آمد و سرائه و تقسیم در آمد تدوین شده است ضعیف ترین نابرابری‌ها در کشورهای سوسیالیست مشاهده می‌شود در حقیقت نابرابری فقط از اختلاف حقوق‌ها برحسب دسته‌های حرفه ای و شعبات فعالیت ناشی نمی‌شود.

    در این زمینه فقط یک استثنا وجود دارد این پدیده به وجود یک طبقه مالکین زمین در روستا ویک قشر جدید رهبران موسسات « خود گردان » مربوط می‌شود این رهبران با نادیده گرفتن برنامه ایجاد رقابت قسمت اعظم منافع خود را حفظ کردندو این خود پدیده ای است که از طریق نابرابری‌های بازدهی بین شرکت‌ها و نابرابری‌های منطقه ای تشدید می‌شود.

    قسمت دوم : وابستگی و بدبختی آزادی و امیدواری اگر ما از مرکز سرمایه داری فراتر می‌رویم وبه سطح خارجی آن می‌پردازیم به این دلیل است که مشکلاتی که ما در صفحات قبل مورد توجه قرار داده ایم در جدول دیگری قرار دارد بین دردهائی که دامنگیر جوانان مرکز سرمایه داری و بدبختی و بیماری وگرسنگی و جهل وبیکاری که جوانان حاشیه سرمایه داری را می‌درد قیاس مشترکی وجود ندارد‌.

    این کشورهای غنی قدرت سیاسی و اقتصادی و حالی وهم طراز با آنها قدرت علمی‌و تکنولوژی را در دست دارند‌.

    سوء تغذیه با شرایط متزلزل بهداشت و درمان هماهنگی پیدا می‌کند علی رغم پیشرفت‌های طبی که موجب تقلیل درصد مرگ و میر شده است میزان مرگ و میر در کشورهای عقب مانده دوبرابر میزان مرگ ومیر در کشورهای صنعتی است‌.

    در کشورهای عقب مانده از هر یک هزار کودک که زنده به دنیا می‌آیند 118 نفر آنها می‌میرند در صورتی که این رقم برای کشورهای صنعتی 29 نفر است‌.تا زه این ارقام مبین میانگین مرگ ومیر جوامع می‌باشد‌.

    درصد مرگ و میر در میان محروم ترین اقشار جوامع عقب مانده از این حد هم به مراتب بالاتر است‌.

    در کشورهای صنعتی هر کمتر از هزار نفر یک طبیب وهر 150 نفر یک تخت بیمارستانی دارند در کشورهای عقب مانده هر بیش از ده هزار نفر یک طبیب وهر 600 نفر یک تخت بیمارستانی دارند‌.

    امید به زندگی در کشورهای عقب مانده به طور متوسط 45 سال در کشورهای صنعتی 70 سال می‌باشد‌.

    اگر در کشورهای سرمایه داری پیشرفته اعتراض در خارج از مبارزه پرولتاریا اغلب شکل طرفداری از آزادی مطلق و مخالفت با وجود دولت را به خود گرفت‌.

    وبرخی از جوانان کوشیدند روش‌های جدید زندگی را که براساس احترام به محیط و آزادی زنان وبرابری ورد جامعه معرفی استوار باشد ابداع نمایند‌.

    در عوض جوانان کشورهای جهان سوم نمی‌توانند شکوفاشوند و اظهار وجود کنند چون از تعلیم و تربیت وکار و مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی محرومند‌.

    آنها قبل از هر چیز خواستار استقلال واقعی و پایان استثمار وخلق فرهنگی اصیل وارتقاء سطح فرهنگی مردم هستند‌.

    خواست اول سایر خواست‌ها را مشروط و مقید می‌کند‌.

    یک کشور فقط با طرد امپریالیسم ومتحدان منطقه ای آن می‌تواند فرهنگ ملتش را احیا کند وتقسیم عادلانه تر ثروت عادی را تحقیق بخشد‌.

    همانطور که تجربه ویتنام و چین وکوبا نشان داد گرسنگی و بدبختی و جهل جزء حوادث غیر قابل احتراز نیستند جوانان گم شده فقط با اتکاء به ملت‌ها می‌توانند دوباره رشد کنند و نظام واقعی خود را بدست آورند‌.

    فصل اول : تسلط و وابستگی : آگاهی دلخراش تسلط و وابستگی‌، جوانان روشنفکر و کارگر را در بر گرفته است در ماه سپتامبر سال 1974 وینسکو درباره « نیازها و خواست‌های مربوط به علوم وتعلیم و تربیت و فرهنگ وارتباطات جوانان امریکای لاتین و امریکای شمالی » نشستی در پرو تشکیل داد‌.

    این تاکید برگزارش « آبومی‌» صحّه گذاشت و موجب انعکاس آن گردید در این محل ماه بعد یک جلسه منطقه ای درباره « جوانان وارزش‌های فرهنگی افریقا » تشکیل گردید‌.

    اشکال قدیم و جدید تسلط : همه کشورهایی که امروزه « عقب مانده » محسوب می‌شوند در دورانی از تاریخ خود جزء مستعمرات یا نیمه مستعمرات کشورهای سرمایه داری « پیشرفته » بوده اند ابتدا قدرت‌های بزرگ اروپا این کشورها راتحت استعمار خودداشتند و سپس ایالات متحده امریکا وژاپن بر آن‌ها مسلط شدند‌.

    از پایان جنگ دوم جهانی به بعد حداقل در آسیا و افریقا استعمار کهنه جایش را به استعمار نو سپرده است چون استعمار نو از مدتها قبل عملا از زمان دست یابی به حاکمیت امریکای لاتین در قرن نوزدهم در این بخش از جهان اعمال می‌شود‌.

    اما اشکال تسلط اقتصادی و فرهنگی نامرئی و ظریف تر است واین نوع تسلط‌ها اغلب مع الواسطه آن عده از احکام منطقه ای اعمال می‌شود که می‌خواهند منافعشان حفظ گردد و قدرت در دست آنها باقی بماند‌.

    « عدم انباشتگی » سرمایه حال به مراجعه به ارقامی‌که در ابتدای این بخش ارائه دادیم می‌بینیم که چرا یکپارچگی با نظام سرمایه داری جهانی باعث تخفیف فاصله بین ملت‌های فقیر و غنی نشده بلکه آن را گسترده تر نیز کرده است مکانیسم‌های مختلف موجب شدند که منابع مادی وانسانی یک گروه به سوی گروه جریان پیدا کند به طوری که این امکان بوجود آمد که از «عدم انباشتگی » سرمایه سخن به میان آید افزایش قیمت نفت در سال 1974 باعث افزایش در آمد کشورهای تولید کننده نفت شد ودر نتیجه آنها توانستند کمک‌های خود را به کشورهای غیر تولید کننده نفت اضافه کنند‌.

    سرمایه گذاری در خارج توسط کشورهای عقب مانده مبین ضعف شایستگی آنها در جذب پول می‌باشد غیر قانونی هم خرید بر علت شد و موجب تشویق خاطر سیاستمداران وبی اعتقادی طبقات برتر نسبت به سرنوشت خودشان گردید چرخش منابع بسیار مهمتر به سوی خارج نظامی‌نیز مشاهده شد نه تنها مولد نبود بلکه شوم و ویران کننده هم بود‌.اگر جنگ‌های به حق در راه استقلال ملی و چند مورد از دفاع واقعی را کنار بگذاریم‌، چه مبلغ گزافی که صرف حمایت از دیکتاتورها در مقابل ملت‌هایشان نگردیده ویا در راه حمایت از سیاست‌های تهاجمی‌منطقه ای مصرف نشده است‌.

    اگر سرمایه کار را ایجاد می‌کند در عوض « عدم انباشتگی » سرمایه موجب بیکاری می‌شود امروزه 300 میلیون نفر در کشورهای جهان سوم بیکار ویا نیمه بیکار هستند واین وضع دائم روبه خامت می‌گراید‌.

    در این راستا با محاسبه دقیق‌، جهان سوم به ایالات متحده امریکا کمک کرده است چون کمک ایالات متحده امریکا به جهان سوم در همان سال فقط 1/3 میلیارد دلار بود‌.

    مباینت‌های موجود بین شهرها و روستاها

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    جوانان استثمار شده ، اثر خویی . له تان ، ترجمه : دکتر امان الله ترجمان

    جوانان طغیان زده ، ویراستار : دکتر حمید صرامی ، مؤلف : محمد زرگر

مقدمه : از سالیان بسیار دور، با افزایش سطح دانش و فهم بشر، کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقاء بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی- اجتماعی اروپا (رنسانس) و انقلاب صنعتی، موج پیشرفت‌های شتابان کشورهای غربی آغاز شد. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرن‌های 19 و اوایل قرن 20 میلادی غرب همراه شد کشور ژاپن بود. پس از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد، توان ...

مقدمه مسأله جایگاه دولت و نقش آن در اقصاد از زمان پیدایش دانش اقتصاد همواره مورد بحث اقتصاددانان و صاحبان اندیشه در مکاتب گوناگون اقتصادی بوده است. مرکانتلیستها که اقتدار کشور را در گرو دستیابی به طلا و نقره بیشتر می دانستند از دخالت دولت در اقتصاد حمایت می کردند . فیزیزکراتها و پس از آن کلاسیک ها بر اساس اعتقاد به دئیسم و نظم طبیعی و هماهنگی منافع فرد و جمع بر آزادی های فردی و ...

-1- بیان مسئله : هر جامعه‌ای تحت تأثیر پاره‌ای از عوامل داخلی و خارجی ، دچار « تغییر فرهنگی » می شود . تغییر فرهنگی در واقع بخشی از مقوله مهم «‌تغییر اجتماعی » است که در طول تاریخ نظر متفکران و جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. در گذشته ، یزد به عنوان « دارالعباده » شناخته شده بود . در آن فضای سنتی ویژگی های فرهنگی مثبت از قبیل « ساده زیستن و قناعت پیشگی » ، «روابط سالم ...

مقدمه قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و ...

مقدمه قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و ...

مقدمه مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و ...

مقدمه : ایران تاریخی کهن دارد و تقسیماتی که در تاریخ ایران شده بیشتر بر مبنای شروع و پایاین کار سلسله های سلاطین بوده واز فتوحات وکشتار و زندگی انها سخن رفته است. ولی با ظهور اسلام این تاریخ به دو دوره تقسیم می شود که به دوره قبل از اسلام و دوره بعداز اسلام تقسیم می شود.که دوره قبل از اسلام دوره باستان نیز نامیده میشود و دوره بعد از اسلام به دوره اسلامی نامیده می شود . ولی دوره ...

چکیده: مطابق اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از وظایف حکومت ودولت ایجاد محیط مساعدبرای رشد فضایل اخلاقی وتقوی ومبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی می باشد( بنداصل سوم ) بدون شک یکی ازمهمترین مظاهرفساد و تباهی واز جمله علل گسترش آنها در جامعه اعتیاد به مواد مخدر و شیوع آن در جامعه است.ایجادمحیط سالم و بدور از انحرافات وقتی میسر است که جوانان یک جامعه به صورت پویا، فعال ...

با گذشت نزدیک به یک و نیم قرن از ظهور طبقه‌ی کارگر به عنوان طبقه‌ای که توانست اولین حکومت خود را در پاریس در سال 1871 تشکیل دهد، در شرایطی هستیم که نه تنها وضعیت کارگران بهتر نشده است، بلکه با پیشرفت تکنولوژی و گسترش آن، بار سنگین جامعه‌ی طبقاتی بر دوش کارگران و مزدبگیران روز به روز بیشتر می‌شود. امروزه شاهد آن هستیم که هر روز عرصه بر نیروی کار تنگ‌تر شده و فشار بر آن افزایش ...

مقدمه سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر یکی از بلایای بزرگی است که بشر امروزه در همه جای جهان با آن دست به گریبان است. کارتل های بین المللی و باندهای عظیم قاچاق مواد مخدر در همه جای جهان از جمله در نزدیک کشور عزیزمان پایگاه هایی دارند و به تجارت اهریمنی خود که دومین تجارت پر سود دنیاست مشغول هستند . اگر چه مقابله با تجارت غیر قانونی مواد مخدر و اثرات آن چالشی بزرگ برای جامعه جهانی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول