اگر چه جوانان با رسیدن هنگام بلوغ غرائز جنسی انان شعله ور شده و میل فطری شان به جنس مخالف وهمسروعلاقه به تشکیل خانواده در انها بیدار می گردد. وبه عنواین مختلف گاهی با کنایه وشوخی وزمانی با پرخاش و بهانه جویی وموقعی با قهر وکناره گیری و وقتی با رو اوردن به کارهای نا مشروع وبالاخره روزگاری هم با افتادن در دامن دوستان ناباب و مفاسد خانمان سوز و از جمله اعتیاد های خطرناک.نیاز های درونی وغرایز فطری خود را ظاهر می سازند.
ولی در عین حال می بینیم اکثر انها ازدواج روگردان بوده وحتی هنگامی که به انان پیشنهاد ازدواج می شود اظهار نفرت و انزجار می نماید،چرا؟
علت اصلی ان این است که: انان وقتی مشکلات ازدواج را مینگرند مانند هزینه های کمرشکن زندگی،مخارج هولناک عقد وعروسی و مهریه های سر سام اور ان، بهانه گیریهای، تجملات،تشریفات دست پا گیرومخارج هنگفت تشکیل زندگی و توقعات بیش از اندازه همسران وخانواده انان. از داشتن خانه جداگانه، حقوق مکفی و شیربهای وحشتناک مورد در خواست انها بخوصوص اگر از خانواده های سطح بالا و دخترشان تحصیل کرده هم نباشند وهنگامی که وضع خود و در امد ناچیز خویش را در نظر می گیرند بقول معروف می گویند: ما نه شیر شتر میخواهیم ونه دیدار عرب.
و از همه این ها گذشته وقتی که نزاعها وکشمکشهای زن و شوهرها و سرانجام طلاق واز هم پاشیدگی خانواده ها را مشاهده می کنند، لذا علی رغم نیاز فطری وعشق باطنی و سن بالایی که دارند از ازدواج سر باز می زنند.
چرا دختران به موقع به خانه بخت نمی روند؟
بر خلاف اکید اسلام که سفارش کرده دختران زود شوهرداده شوند و سعادت مرد را در این می داند که پیش از رسیدن به سن بلوغ به خانه بخت برود. بسیاری از دختران در عین حال که دو سه برهبر سالهای بلوغشان را پشت سر گذاشتهاند، باز هم ازدواج نکرده و در خانه پدرشان بسر می برند وبعضی از انها تا اخرعمر به این حال باقی خواهند ماند، چرا؟
جهت عمده ان علاوه برانچه ضمن انزجار جوانان از ازدواج گفتیم رسومات غلط، رقابت و چشم وهم چشمی انان در تهیه جهیزیه های پر حجم، تجملات بیش از اندازه و توقعات بالا ازیافتن شوهران ایده ال،دکتر ومهندس،دارای خانه،ماشین مدل بالا، درامد زیاد، خوش قیافه،شیک پوش، طایفه دار. ومعلوم است که این امور هم به این زودیها برای قریب به اتفاقشان مصداق وتحقق پیدا نمی کند.
و گاهی بر خلاف میل دختران بهانه گیریهای پدر و مادر وپاسخ منفی گفتن به خواستگاران شایسته، انان را سالیان را سالیان دراز و بسا تا اخر عمر خانه نشین وبدبخت می سازد که این پرنده های در قفس مانده بعضی شان ناگزیر قلم به دسته گرفته و نگرانی خود را ظاهر می سازند که یک نمونه از انها را در ذیل می خوانید.
ناله های مظلومانه یک دختر
...مادر نگذارکه در جوانی عنفوان غنچه شگفته وجودم پرپر شود،نگذار که من احساس پژمردگی وپیری کنم، چرا که من خوش الحان زندگی را بر این کویر خاطره ها و در این دنیای تارم احساس کنم.
هر چه خواستگار برایم می اید شما و پدر جواب منفی می دهید، بدون اینکه بپرسید نظر تو چیست، در این خانه کار شما زور مداری است، مگر این است که من هم یک انسانم وباید زندگی کنم، من هم یک انسانم وحق انتخاب دارم، پس چرا اینقدر دست به سر می کنید.
مادر نگذار من در درد رنج بمیرم، مرا ازار ندهید، شما را به خدا مرا زجر ندهید و مجبورم نکنید بسوی گناه بروم، به خدا دوست دارم با شرافت زندگی کنم وبا شرافت بمیرم پس مادر کمکم کن دختر شما...
این نمونهزای از درد دل هزاران دختر معصوم وشرافتمند است، امید استدر مادرها بخوانند و با توجه به دستورات اسلام که قبلا اشاره شد بیشتر اساس مسئولیت کنید.
چرا جوانان الوده به گناه و اعتیاد می شوند؟
جای انکار نیست که بسیاری از جوانان اعم از دختران وپسران علی رغم اینکه دارای خانواده های مذهبی و ابرو مندی هستند دست به کارهای نا مشروع و مفاسد زیادی می زنند مانند انحراف وحشتناک جنسی، دوست بازیهای نامشروع سرگردانی و دلهره، اعتیادهای خطرناک، سرقت های ننگین، گرد امدن در کلوپهای فاسد، سرگرمی به نوار های مبتذل و فیلم های مستهجن ویدئوئی، ولگردی با دوستان ناباب،کناره گیری از مجالس دینی، دلسردی و بسا نفرت از ادامه تحیصل و... که موجب نگرانی همگان بخصوص پدر ومادرها می باشد.چرا؟
ریشه تمام انها همان است که دریش گفته شد، از ان سدهای اسکندری که در سر راه ازدواج جوانان قرار گرفته و نادیده گرفتن احساسات لطیف وسر کوب نمودن عواطف ظریف انان، بهانه گیریهای غیر منطقی،تئقعات بی جا،خشونتهای احختناق امیز وبالاخره سالها انها را در حال تجرد و سرگردان در جامعه رها نمودن... و جز این هم نباید انتظار داشت.
درمان واقعی چیست؟
درمان واقعی تمام این مصائب و نابسامانیها و مفاسد اسفباری که گفته شد فقط یک چیز است وان جواب مثبت گرفتن به خواسته های فطری جوانان که ان هم در سه چیز خلاصه می شود:
1- تقویت بنیه ایمانبی و پرورش به موقع فکری و اخلاقی جوانان.
2- تشویق انان به تحصیل وفراگیری فنو تخصصی جهت تامین نیازمندیهیشان و خدمات فردی و اجتماعی انان.
(این دو قسمت فعلا مورد بحث ما نیست و امید است در اینده انها را مورد بحث قرار دهیم).
3- فراهم کردن وسائل ازدواج انان به هنگام بلوغ با کاستن توقعات بیجا، کم کردن هزینه های عقد وعروسی ها، پایین اوردن سطح جهیزیه ومهریه ها، حذف نمودن شیربهاء و تشریفات زائد ورسومات دست وپاگیر، پرداختن وام بدون بهره ازدواج و باز پس گرفتن تدریجی در هنگام اشتغال به کار از ناحیه دولت وموسسات خیریه،فراهم کردن حداقل منزل مورد نیاز انان، پدید اوردن روحیه قناعت و سازش و زندگی کردن حتی در کنار پدر ومادر با وسائل جزئی و سادگی در خوراک، پوشاک، میهمانیها چنانکه در سابق معمول بوده است.
و نیز ازدواج با همسران همشان و متعهد واشنایی انان به وظایف همسرداری و روش زندگی مشترک و نحوه ی رفتار با خویشان یکدیگر و عدم دخالت در زندگی انان جز به عنوان مشورت وراهنمایی .
و همچنین اشنا کردن زوجهایی جوان به ترتیب واداره فرزندانشان از اغاز پیدایش انها تا وقت ازدواج و همسرداری انان و اگاهی به رفتار مناسب هنگام اختلاف وجدایی و...