مقدمه»
ابتدا با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانم اسدی دبیر پرورشی و مدیرها خانم ادیبپور و همچنین آموزش و پرورش ناحیه.
در ابتدا میگویم که زنگ پرورشی رسیده بود و خانم اسدی که وارد کلاس ما شد بعد از سلام کردن موضوعی را که آموزش و پرورش برای تحقیق آن را به مدرسه عرض کرده بود و بر عهدهی دانشآموزان همهی مدرسه بود صحبت کرد و ابتدا عنوان موضوع را که «عدالت» اصل آن است گفت و بخشهای آن را یکییکی برای ما توضیح دهد تا درتحقیق ما را یاری کند ما از بین این موضوعها «خانواده و نقش تأثیر آن در برقراری عدالت» را انتخاب کردیم که میتوانستم به کمک دوستم و سایر افراد به عنوان خانم اسدی و مادر و پدر گرامی ما را در این کار یاری کردند که از آنها متشکریم و توانستیم به دنبال این، کتابها و منابع زیادی و همچنین سایتهای اینترنتی این موضوع را به پایان برسانیم و از آنها خیلی سپاسگذاریم.
«با تشکر بسیار» زهرا دهقان و زینب فیضاللهزاده
«عدالت از نظر علی(ع) در خانوادهی اجتماعی»
«لقد ارسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس ولیعلم الله من ینصره رسله بالغیب ان الله قوی عزیز» «حدید آیهی 25»
«ان الله یأمر بالعدل و الاحسان وایتائ ذیالقربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تذکرون» «نحل آیهی 90»
این دو آیهی کریمه از دو سوره است و هر کدام در یک جایی از قرآن است آیهی اول آیهی بیست و پنجم از سورهی حدید است و آیهی دوم آیهی نودم از سورهی نعل است البته در هر دو آیه از یک مطلب یاد شده و آن موضوع عدالت است البته هر آیه مطلب اضافهای نسبت به دیگری دارد.
در آیه اول میفرماید «ما، پیغمبران خود را به دلایل روشن فرستادهایم و همراه آنها کتاب و مقیاس و وسیله اندازهگیری فرستادیم تا مردم بر میزان عدالت عمل کنند، آهن فرستادیم که فلزی و محکم و با صلابت است و منافعی برای حیات بشر دربر دارد! علت دیگر فرستادن پیغمبران این است که آمدن آنها وسیلهای امتحانی باشد و معلوم و روشن شود که چه کسی به یاری حق و اهل حق میشتابد و چه کسی نمیشتابد، خداوند نیرومند و غالب است.
در آیهی اول هدف کلی ادیان آسمانی را برقرار شدن موازین عدالت ذکر میکند و در آیهی دوم به عنوان یک اصل از اصول و مبانی کلی اسلام و به عنوان معرفی روح اسلام میفرماید خداوند به عدل و احسان امر میکند و از فحشاء و زشتکاریها و بدیها و ظلمها نهی میکند.
موضوع عدل و احسان خصوصا موضوع عدل، گذشته از این که در خود قرآن کریم مکرر ذکر شده در تاریخ اسلام و در میان مسلمین فصلی طولانی دارد چه از نظر علمی در تاریخ اسلامی و چه از نظر علمی و اجرایی در تاریخ اجتماعی و سیاسی جامعه و چون واقعا یکی از ارکان اسلام اصل عدل است. شایسته است در اطراف آن صحبت شود و مخصوصا ما شیعیان که یکی از اصول دین را عدل میدانیم.
«عدل از اصول دین در خانواده»
اصول دین را پنج چیز میشماریم، توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد. عدل و امامت اختصاصا در شیعه از اصول دین شمرده شده، و گاهی این دو را به نام دو اصل مذهب مینامند که البته مقصود این است که از نظر اسلامشناسی این مذهب و از دیدهی پیشوایان این مذهب، عدل و امامت هم از اصول اسلام است، پس معلوم میشود از نظر مذهب و طریقهی ما اصل عدل بسیار مهم است، پس معلوم میشود که در ردیف مسائلی از قبیل مسائل اخلاقی خانواده نیست لذا، به همین مناسبت به این شبهای عزیز که فرصتی هست تا حدی که مقدور است از اطراف این اصل و تاریخچهی آن که با سرنوشت ما و وضع حاضر ما بستگی دارد مطالبی به عرض شنوندگان میرسانیم.
به علاوه اینکه این شبها تعلق دارد به امام عادل علی الاطلاق، مجسمهی عدل و مساوات، شیفتهی حق و انصاف، نمونهی کامل بشر دوستی و رحمت در جهت و احسان: مولای متقیان علی(ع) کسی حتی دیگران دربارهاش گفتهاند قاتل او همان عدل و مساواتش بود.
دشمنی طاووس آمد پراو ای سباشه را بکشته فراو
گفت من آن آهوم کزنا فافی ریخت آن صیاد خون صاف فن
«جود و عدل در خانواده از دیدگاه اخلاق فردی»
علماء اخلاق جود را از عدل بالاتر دانستهاند، اما علی مرتضی(ع) درکمال صراحت میگوید عدل به این دلیل و این دلیل از جود بالاتر است.
البته این دو نظر از دو زاویه و دو دیدگاه است: اگر تنی از جنبهی فردی و اخلاق شخصی مطلب را مطالعه کنیم جود از عدل بالاتر است. ازنظر ملکات اخلاقی، ملکه جود و ایثار بالاتر است از ملکهی عدالت، زیرا شخصی عادل از آن جهت که شخصاًو ازنظر اخلاق شخصی و فردی عادل است در این حد از کمال انسانی است که به حق دیگران در خانواده تجاوز نمیکند و مال کسی را نمیبرد، متعرفی کسی نمیشود، اما آن که خود میکند و ایثار مینماید نه تنها مال کسی را نمیبرد بلکه از مال خود دسترنج خود به دیگران جود میکند، نه تنها نوبت کسی را نمیگیرد، نوبت خود را هم احیاناً به دیگران میدهد نه تنها بر کسی جراحتی وارد نمیاورد بلکه در بیمارستانها و میدانهای جنگ و در کلبهها و خانههای بینوایان به سروقت بیماران و مجروحین میرود، دارویی به کامشان میریزد مرهمی بر جراحتشان میگذارد، مجاناً شغل پرستاری بیماران را برای خود انتخاب میکند، نه تنها خون کسی را نمیریزد بلکه حاضر است خون خود فدای خیر جامعه کند.
پس از نظر ملکات اخلاقی و صفات شخصی البته جود از عدل بالاتر است، بلکه طرق قیاس هستند.
«جود بهتر است یا عدل؟»
اول جملهای که از خودش در جواب سؤالی نقل میکنیم کسی از علی مرتضی سلامالله علیه پرسید آیا جود بهتر است یا عدالت؟ «ایهما أفضل العدل ام الجود؟ فقال علیه السلام: العدل یصنع الامور مواضعها و الجود یخرجها فی جهتها.» فرمود عدل بهتر است از جود به دلیل اینکه عدل هرچیزی را در جای خود قرار میدهد و هر حقی را به جای حق واقعی خود میرساند، اما جود و بخشش، امور را و جریانها را از حمل خودشان و مدارشان خارج میکند. جود این است که آدمی از حق مسلم خود صرفاً نظر کند، به دیگری که صاحب حق نیست جود کند، پس جود اشیاء را از موضع خود خارج میکند.
عدل وضع نعمتی بر موضعش نی عبوبیفی که باشد ابکش
موضع رخ شه نهی، ویرانی است موضع شه، پیل هم نادانی است
«و العدل سائل عام و الجود عارض خاص» دیگر این که عدالت سائس و اداره کننده، عموم است. چیزی است که پایه و مبنای زندگی عمومی و اساس مقر است، اما جود و بخشش یک حالت استثنایی است که در موقع خاص یکی از افراد خانواده به دیگری میکند.
جود و ایثار را نمیتوان مبنای اصلی زندگی عمومی قرار داد و براساس آنها مقررات و قانون، وضع و آن را اجرا کرد. اگر جود و احسان و ایثار تحت قانون و مقررات لازم الاجراء درآید دیگر جود و احسان و ایثارنامه ندارد و به اصطلاح از وجودش عدمش لازم میآید، جود و ایثار وقتی است که هیچ قانون و مقررات حتمی و لازمالاجراء نداشته باشد و آدمی صرفاً به خاطر کرم و بزرگی وادی و گذشت و نوع دوستی و بلکه حیات دوستی جود کند، پس بنابراین عدالت از جود بهتر است.
این بود جواب علی مرتضی(ع) در مورد افضلیت و بهتر بودن عدل از جود: «هرگز یک انسانی که تفکر اجتماعی ندارد و با مقیاسهای فردی اندازهگیری میکند، این طور جواب نمیدهد، نمیگوید عدل از جود بالاتر است امام علی(ع) در این منتهی بسیار پرقیمت خود به عدل از نظر اجتماعی نگاه میکند و با مقیاس اجتماعی اندازهگیری میکند، این سخن سخنی کلی است که فلسفه اجتماعی روشنی دارد.
«جود و عدل از نظر اجتماعی»
اما از نظر زندگی اجتماعی چطور؟ از نظر زندگی اجتماعی و از جنبه پر وحی که افراد اجتماع را به صورت یک واحد در میآورد، از این نظر که بنگریم میبینیم که عدل از جود بالاتر است.
عدل در اجتماع به منزلهی پایههای ساختمان است و احسان از نظر اجتماع به منزلهی رنگآمیزی و نقاشی و زیست ساختمان است، اول باید پایهدرست باشد بهر نوبت به زینت و رنگآمیزی و نقاشی میرسد. اگر خانه از پای بست ویران است دیگر چه فایدهای که «خواجه در بند نقش ایوان باشد.» اما اگر پایه محکم باشد در ساختمان بینقاشی و بیرنگآمیزی هم میتواند زندگی کرده ممکن است ساختمان فوقالعاده نقاشی خوب داشته باشد و ظاهرش جالب باشد اما چون پایه خراب است یک باران کافی است آن را برسد آن خراب کنند.
به علاوه جودها و احسانها و ایثارهایی که در مواقعی خوب و مفید است و از نظر جود کننده فضیلتی بسیار عالی است از نظر گیرنده فضیلت نیست، حساب او را هم باید کرد، حساب اجتماع را هم باید کرد، اگر رعایت موازنهی اجتماعی نشود و حساب نکرده صورت بگیرد همین فضیلت اخلاقی موجب بدبختی عمومی و خرابی اجتماع می گردد. صدقات زیاد و اوقاف زیاد و حساب نکرده، نذورات زیاد و حساب نکرده و در هر جا وارد شده مانند سیل جامعه را خراب کرده، روحیهها را تنبل و فاسدالأخلاق بار آورده، لطمهها و خسارتی وارد میشود که کمتر از لطمات و خسارات یک سپاه جرار نبوده، مصداق کلام خدا بوده دبارهی بعضی اتفاقات که میفرماید «مثل انفاقهایی که در این دنیا میکنید و عنوان انفاق و صدقه و امثال اینها... به آنها میدهند عیناً مثل بار سختی است که با سرما همراه است و میرسد به زراعت مردمی که ظلم به نفس کردهاند و همه آن زراعتها را از بین میبرد. خداوند به آنها ستم نکرده و خودشان به خودشان ستم کردهاند.
جامعه را هرگز با جود و احسان نمیتوان اداره کرد، پایه سازمان اجتماع عدل است، احسان وجودهای حساب نشده و اندازهگیری نشده کارها را از مدار خود خارج میکند، امام سجاد (ع) فرمودهاند: در بسیاری از مردم از بس خوبشان را و مدحشان را گفتند فاسد شدند، بسیاری مردم چون از عیبشان چشمپوشی شد و مورد انتقاد قرار نگرفتند. مغرور شدند، بسیاری از مردم هم چون با آنها احسان شد و از راه احسان زندگی و کارشان اداره شد متدرجاً در غفلت فرو رفتند.»
این است معنی سخن علی مرتضی(ع) که فرمود: «عدل جریان کارها را در مجرای خود قرار میدهد، اما جود جریانها را از مجرای اصلی خارج میکند.»
بسیاری از مردم ابتدا که میشنوند علی، مظهر کامل جود و سخا عدل را از جود برتر دانسته تعجب میکنند که چطور میشود عدل از جود بالاتر باشد، یعنی چه علی(ع) که سرآمد اهل جود و ایثار و کرم است دربارهی جود و کرم میفرماید: که در جود و کرم کارها را از جریان خودش خارج میکند، اما با بیانی که کردم و دو جنبهای که توضیح و آن جنبهی اخلاقی و جنبهی فضیلت شخصی و نفسانی قضیه بوده و البته از این جهت مطلب همان طور است. اما جنبهی دیگر مهم است و آن جنبهی اجتماعی قضیه است، و ما تاکنون کمتر از این جنبه فکر میکردهایم و علت این که کمتر فکر میکردیم این است که مدت زیادی نیست که بشر به ارزش مطالعات اجتماعی پی برده و قوانین اجتماعی را شناخته، در سابق کم و بیش بعضی از مفکرین عالیقدر ما توجه داشتهاند، اما به صورت علوم مدونی نبوده است. لهذا در قضایا یا فقط جنبههای اخلاقی و ضروری آنها آنگاه میکردند.