-1 بیان مسئله:
مقدمه:
ابعاد وجودی انسان بسیار گسترده و پیچیده است و در نتیجه تغییرات و تحولات روانی و اجتماعی ناشی از آن نیز بسیار است.
بنابراین تأمین سلامتی جسمانی و روانی افراد یکی از مهمترین اهداف ملی کشور محسوب می شود و بخش عمده ای از سرمایه های مادی و معنوی دولتها و ملتها به این امر اختصاص می یابد. بدیهی است کسب توفیق در زمینه پیشگیری از بیماریها و تأمین سلامت افراد به شناخت همه جانبه عوامل موجه و متجلی شده بیماریها وابسته است.
افسردگی نیز نوعی از اختلالات روانی است که انسان ممکن است به آن دچار شود. بیماری افسردگی نوعی از بیماری است که خصوصیت اول و عمده آن تغییر خلق است. این تغییر خلق شامل یک احساس غمگینی است که از نومیدی حفیف تا احساس یأس شدید نوسان دارد. خصوصیات اصلی و مرکزی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیتهای لذت بخش روزمره مانند معاشرت، تفریح و ورزش و ... است. حال این بیماری می تواند با عوامل متعددی رابطه داشته باشد. این تحقیق در نظر دارد رابطه این عوامل با افسردگی را تعیین کند.
حدود 472 میلیون نفر در سال 1990 در جهان دچار افسردگی اساسی شده اند به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان.
دکتر سرلگراین استادیار روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان این مطلب در سمینار تعرفه های پزشکی گفت: در همان مقطع زمانی در ایران 5 میلیون نفر دارای افسردگی اساسی، یک میلیون و دویست هزار نفر دارای عقب ماندگی ذهنی، 500 نفر اسکیزوفرین، 600 نفر صرع، 150 هزار نفر دمانس (نوعی بیماری روحی و روانی را دارا بوده اند.)
1-1-2طرح مسئله:
افسردگی را می توان شایع ترین اختلال عاطفی دانست این حالت عاطفی از دیرباز مورد توجه بوده است. افسردگی یکی از رایج ترین ناراحتیهای روانی است که باعث مراجعه افراد به روانپزشکان، روانشناسان و دیگر متخصصان بهداشت روانی می گردد. از این لحاظ افسردگی با سرماخوردگی در میان ناراحتیهای جسمی قابل مقایسه است. تحقیقات مورد مطالعه این مسأله را تأیید می کند.
افسردگی دارای نشانه ها و ویژگیهایی می باشد از جمله دو نشانه اصلی افسردگی عبارتند از: احساسات مستمر غم و از دست دادن علاقه و لذت نبردن از چیزهایی که قبلاً از آن لذت می برده و باید دست کم یکی از این دو نشانه حداقل برای دو هفته وجود داشته باشد تا بیماری افسردگی تشخیص داده شود بعلاوه این خلقها به اندازهای شدید باشد که از کارکرد عادی فرد در کار یا در موقعیتهای اجتماعی مانع شوند.
از جمله علل احتمالی بروز این بیماری میتوان به عوامل خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و... اشاره کرد که در تحقیق حاضر در پی دست یافتن به رابطه افسردگی با عوامل خانوادگی است، البته عوامل خانوادگی متعددی را می توان نام برد که در این تحقیق چهار مورد از آنها مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد: از جمله:
رابطه افسردگی و وجود صمیمیت فرد در بین اعضاء خانواده.
رابطه افسردگی و تعداد اعضای خانواده، رابطه افسردگی و فاصله سنی فرد با والدینش و رابطه افسردگی و چندمین فرزند بودن فرد در خانواده.
همچنین نباید پیامدها و اثرات مخرب این بیماری را از نظر دور داشت. افسردگی هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ انسانی اثرات جبران ناپذیری دارد. هزینه اقتصادی به علت اتلاف وقت و نیروی وقت و نیروی تولید و جایگزینی نیروی کار و مراقبت پزشکی قابل توجه است، هیچ راهی برای اندازه گیری هزینه انسانی آن در اختیار وجود ندارد. این بیماری اگر درمان نشود به عزت نفس آسیب می رساند، سوء استفاده از مواد را افزایش می دهد، روابط و شغلها را مختل می کند و گاهی باعث ناتوانی یا حتی مرگ می شود.
تحقیق حاضر به روش توصیفی است و روش نمونه گیری بصورت تصادفی میباشد و ابزار اندازه گیری آزمون افسردگی بک خواهد بود. همچنین عوامل خانوادگی از طریق پرسشنامه محقق ساخته سنجش خواهد شد، که در بین دانشجویان دختر رشته حسابداری ورودی 79 بعمل خواهد آمد.
1-2 گزاره های تحقیق
1-2-1هدف کلی تحقیق
مشخص کردن رابطه افسردگی با عوامل خانوادگی در دانشجویان دختر رشته حسابداری ورودی 79.
1-2-2اهداف ویژه تحقیق:
1-مشخص کردن رابطه افسردگی و تعداد اعضای خانواده در دانشجویان دختر رشته حسابداری
2-مشخص کردن رابطه افسردگی و وجود صمیمیت فرد در بین اعضاء خانواده در دانشجویان دختر رشته حسابداری
3-مشخص کردن رابطه افسردگی و فاصله سنی فرد با والدینش در دانشجویان دختر رشته حسابداری
4-مشخص کردن رابطه افسردگی و چندمین فرزند بودن در خانواده در دانشجویان دختر رشته حسابداری
1-2-3سؤالات تحقیق:
1-آیا بین افسردگی و تعداد اعضاء خانواده در دانشجویان دختر رشته حسابداری رابطه وجود دارد؟
2-آیا بین افسردگی و صمیمیت فرد بین اعضاء خانواده، در دانشجویان دختر رشته حسابداری رابطه وجود دارد؟
3-آیا بین افسردگی و فاصله سنی فرد با والدین در دانشجویان دختر رشته حسابداری رابطه وجود دارد؟
4-آیا بین افسردگی و چندمین فرزند بودن فرد در خانواده در دانشجویان دختر رشته حسابداری رابطه وجود دارد؟
1-3 متغیرهای مورد مطالعه و تعریف عملیاتی آنها:
1-3-1 متغیرهای تحقیق:
متغیر مستقل:عوامل خانوادگی
متغیر وابسته : افسردگی
متغیر کنترل:رشته تحصیلی، جنسیت، ورودی.
1-3-2:تعریف عملیاتی متغیرها:
افسردگی: عبارت است از نمره ای که فرد در آزمون افسردگی بک بدست میآورد.
عوامل خانوادگی:عبارتند از میزان صمیمیت فرد بین اعضاء خانواده، تعداد اعضاء خانواده، فاصله سنی فرد با والدین و چندمین فرزند بودن فرد در خانواده که از طریق پرسشنامه محقق ساخته سنجش می شود.
رشته:مجموعه ای از برنامه های درسی که مصوب بوده که در این تحقیق رشته حسابداری مد نظر است
جنسیت:عبارت از زن یا مرد بودن.
تعریف افسردگی:
افسردگی یکی از نخستین اختلالهای روانی است که پزشکان به شرح آن پرداخته اند. معمولاً با نشانه های زیست شناسی از جمله: بروز تغییراتی در اشتها، فعالیت حرکتی، علاقه یا فعالیت جنسی و خواب همراه است ]بورنز؟/ترجمه مجله حریری
(1369).
شاید بتوان گفت افسردگی شایعترین اختلال روان پزشکی را تشکیل می دهد، سن متوسط شروع افسردگی 40 سالگی است ولی احتمال ابتلاء به آن در سراسر عمر وجود دارد(نیکتاش، 78-1377)
افسردگی در نوع شدید به علت تداخل در کار و فعالیتهای روزمره بیمار و اثرات مخربی که در زندگی فردی و خانوادگی و نیز اجتماعی بیمار دارد همواره در نزد روانپزشکان و روان کاوان از گذشته های دور تا امروز از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.(پورامامعلی، 75-1374)
افسردگی نوعی اختلال روانی[1] است که در آن خلق شخص آشفته می شود. خلق انسان به رنگین کمان شباهت دارد. هر خلق متمایز از خلقهای دیگر است، ولی هر یک با دیگری ترکیب می شود. سایه های این رنگین کمان از افسردگی شدید تا افسردگی خفیف، غمگینی عادی، خلق روزانه، مانی(شیدایی) خفیف[2] و مانی (شنگولی همراه با مشکلات رفتاری) گسترده است. همه ما از سایه های مختلف این رنگین کمان گذر می کنیم؛ احساسهای غم و ناراحتی، در مقابل از دست دادن شغل یا عزیزان، یک پاسخ عادی است؛ با این حال، وقتی این احساسها نامناسب، افراطی و مخل کارآیی می شوند، از آنها به عنوان اختلال خلقی یاد می شود. (انجمن پزشکی امریکا،؟/ترجمه گنجی، 1378)
خلق افسرده، احساس غمیگینی مفرط می باشد که با کاهش انرژی. کندی پیسکوموتور، ناتوانی در کسب لذت ، احساس گناه، اشکال در تمرکز، تفکر بدبینانه، بی اشتهایی، افکار مرگ و خودکشی مشخص می شود.(پورامامعلی، 75-1374)
خلق به کیفیت هیجانی و احساسات درونی فرد اطلاق می شود و از آنجا که یکی از اساسیترین خصوصیات اختلالات خلقی، غیر عادی بودن خلق است، بیماریهای مزمن بدین نام مشهور شده اند. امروزه این اصطلاح محدود به اختلالی است که به شکل افسردگی یا نشئه[3] ظاهر می شوند اما سابقاً حالات اضطراب در این مقوله جای گرفت.(اکبری، 1380)
افسردگی یک واکنش روانی- زیستی عادی در مقابل استرس است. (فلک/ترجمه پورافکاری، 1361) در زبان روزمره افسرده برای اشاره به یک حالت احساسی، واکنش به یک موقعیت، و سبک رفتار مختص به فرد به کار می رود. احساس افسردگی معمولاً به عنوان اندوه شناخته می شود و امکان دارد در هوای بارانی، سرمای گزنده یا بعد از منازعه یک دوست رخ دهد. موقعیتی که انتظار می رود شادی آور باشد غالباً به احساس اندوهی پایان می بخشد. (ساراسون، ساراسون،؟/ترجمه نجاریان، مقدم و دهقان، 1371).
چون افسردگی، اغلب مورد درمان قرار نمی گیرد، پزشکان از تعداد واقعی افراد مبتلا به افسردگی اطلاع ندارند. با این حال آنها می دانند که تعداد افراد افسرده کم نیست، در واقع، افسردگی به قدری متداول است که گاهی از آن به عنوان «سرماخوردگی روانی» یاد می شود.
اگر افسردگی عمده درمان نشود می تواند خطرناک باشد. افکار خودکشی[4] جزء جدایی ناپذیر این بیماری است. هرچند که افراد مبتلا به افسردگی عمیق به ندرت نیروی کافی برای خودکشی دارند، با کم شدن افسردگی، احتمال بیشتری وجود دارد که اقدام به خودکشی کنند. افسردگی درمان نشده عمده ترین عامل خودکشی در ایالات متحده است. در بعضی افراد، دوره های افسردگی به تناوب جای خود را به دوره های خوشحالی مفرط و کژکاری رفتاری موسوم به مانی می دهند. این گونه افراد نوعی بیماری افسردگی به نام اختلال دو قطبی یا افسردگی شیدایی، یا بیماری افسردگی شیدایی دارند. این بیماری می تواند به پیش فعالی، تحریک پذیری و خود اعتمادی افراطی در بیمار منجر شود. به علاوه این بیماری می تواند نیروی قضاوت عادی را از بین ببرد و باعث بروز رفتار جسورانه و بی پروا بشود برای نمونه، احساس شکست ناپذیر بودن و ولخرجی مفرط همگی نشانه های مانی یا شیدایی هستند.
انواع خفیفتر و کم رواج تر افسردگی شامل افسرده خویی[5]، که در آن را اختلال
افسرده خویی یا روان رنجوری افسردگی[6] نیز می نامند. نوعی افسردگی جزئی است
که آن را اختلال افسردگی خفیف نیز می نامند.
اختلال افسردگی کوتاه مدت عود کننده[7] شبیه افسردگی عمده است ولی فقط مدت کوتاهی طول می کشد. افسردگی پس از زایمانی[8] یک بیماری افسردگی است که در زایمانهای اول، در حدود یک هفته تا شش ماه پس از زایمان روی می دهد.(انجمن پزشکی امریکا،؟/ترجمه گنجی، 1378)